فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۰۱ تا ۲٬۱۲۰ مورد از کل ۷٬۲۶۵ مورد.
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۷ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
قضایای تحلیلی در فلسفه غرب، تعاریف گوناگونی دارد. برابر تعریف کانت، قضیهای تحلیلی است که مفهوم موضوع و محمول آن یکی است یا محمول آن در موضوعش مندرج است. این تعریف با تعریف قضایای ذاتیهْْالمحمول (ذاتی باب ایساغوجی)، شباهت زیادی دارد، امّا در تطبیق این دو تعریف بر یکدیگر، چند مشکل اساسی وجود دارد: اول آنکه بحث ذاتیات، در ابتدا با توجه به ماهیات بنا شده است؛ دوّم آنکه ذاتی جزء ذات است، نه تمام ذات؛ سوم اینکه بحث ذاتیات، بیشتر جنبه هستیشناختی دارد. اساساً این بحث برای رفع مشکل تعریف مطرح، شده است. افزون بر این، بحث ذاتیات، تنها در قضایای حملی مطرح شده است. این نوشته نشان خواهد داد این مشکلات در منطق مسلمانان حل شده است. البته امروزه بسیاری از فیلسوفان غرب از تعریف کانت، برگشتهاند؛ یعنی قضایای تحلیلی را تعمیم دادهاند. تعاریف غیر کانتی با قضایای ذاتیهْْالمحمول، تطبیقپذیر نیست، بلکه با تعریف ذاتی باب برهان، بیشتر تناسب دارد.
علم اصول و فلسفه تحلیلى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ارسطو فیلسوف الهی یا پوزیتیویست
حوزههای تخصصی:
علیرغم بیست قرن سلطنت مطلقه نظام اندیشه ارسطو بر تفکر فلسفی جهان این نکته عجیب به نظر می رسد که در مورد مهمترین ویژگی های تفکر ارسطویی حتی در کلی ترین شکل آن اختلاف نظر در میان اصحاب بحث و نظر وجود دارد که گاه به شکل آراء متضاد رخ می نماید دیدگاه ارسطو درباره الوهیت یکی از مهمترین این چالش هاست . در این مقاله سعی بر آن است که دیدگاهی جامع از الهیات ارسطویی را که در بردارنده همه جانبه دیدگاه های معلم اول چه در سطح آثار عمومی و چه در سطح آثار تخصصی باشد ارائه شود بدین منظور نخست به نادرستی دیدگاه برخی نویسندگان که الهایت ارسطویی را از خداشناسی به بحث در مبادی علوم طبیعی کاهش داده اند و سپس این ویژگی را به مثابه جعل و تحریفی از سوی فلاسفه مسلمان نسبت به فلسفه ارسطو تلقی نموده اند نمایان شده است و به دنبال آن به اصالت بحث خداشناسی در ارسطو چه در رسائل موسوم به مابعد الطبیعه و چه در آثار عمومی وی اشاره شده است و درمورد اخیر با ذکر مواردی از کتاب موسوم به درباره فلسفه ارسطو لطافت و عمق روح دینی ارسطو به نمایش گذارده شده است.
بررسی آئین تانترا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بررسی مکتب تانترا می باشد که روش اعتقادی بر مبنای پرستش زوجیت در جهان قرار گرفته است . این مکتب عالم مادی وناسوت را آینه ای میداند که تصاویر عالم بالا را در خود منعکس می کند ‘ لذا همانگونه که زوجیت در عالم بالا حکم فرماست ‘ در عالم پایین هم سایه های آنهاست که فاعل امورند . لذا با خواندن ادعیه و انجام مراسم ‘ سعی در تحقق درست انعکاس امور عالم بالا به پایین را دارند.
مبناگرایی در بوته نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبناگرایی یکی از نظریه های مطرح درباب ساختار معرفت و توجیه است. این نظریه همانند سایر نظریه های موجود در این زمینه، با انتقادات فراوانی روبرو شده است. برخی از این انتقادات به طور کلی ساختار مبناگرایانه ی توجیه را مورد تردید قرار می دهند و سعی در رد باورهای پایه یا اثبات ساختاری متقارن در باورهای موجه دارند. برخی دیگر از آنها، تنها چند تقریر از این نظریه را به نقد می کشند و اموری مانند توجیه غیرباوریِ باورهای پایه، خطاناپذیری آنها یا استنتاج باورهای پایه از باورهای پدیداری را انکار میکنند. به منظور تقریر این انتقادات و پاسخگویی بدانها، تحقیق حاضر در سه بخش اصلی تدوین گشته است. بخش نخست به بررسی انتقادات وارد بر وجود باورهایی که به صورت غیراستنتاجی موجه هستند، می پردازد. در بخش دوم سعی شده تا انتقادات مطرح در زمینه توجیه غیرباوریِ باورهای پایه تقریر گردد و بخش سوم به صورت خاص به انتقادات وارد بر مبناگرایی سنتی می پردازد. به نظر می رسد با وجود انتقادات فراوان، این نظریه همچنان معقول ترین نظریه درباب ساختار توجیه است.
آیا افلاطون مرتبه عالم محسوس را پایین آورده است(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افلاطون را معمولاً سرسلسله کسانی می شمارند که عالم محسوس و اشیای طبیعی را در برابر عالمی معقول و موجوداتی ماورای طبیعی قربانی کرده اند. این سخن تا اندازه ای درست است. در آثار افلاطون به شواهد فراوانی برمی خوریم که از پایین تر بودن مرتبه عالم محسوس نسبت به مرتبه عالم معقول، و پایین تر بودن مرتبه ادراک حسی نسبت به مرتبه معرفت عقلی، حکایت می کند. اما اولاً، کسانی جلوتر از او بوده اند که حس و محسوسات را بی اعتبار خوانده اند؛ ثانیاً، شکاکیت نظری و آشفتگی عملی ناشی از حس گرایی باعث شده است که افلاطون در عالمی معقول به دنبال یقین نظری و ثبات عملی بگردد؛ و ثالثاً، عالم محسوس در نظر او بهره مند از واقعیت است و همین بهره مندی باعث می شود که نتوانیم آن را توهم محض بشماریم. وجود عالم محسوس و ادارک حسی آن مقدمه ای ضروری برای رسیدن به معرفت عالم معقول است. از منظر هستی شناختی نیز فرض عالم معقول چیزی از واقعیت عالم محسوس نمی کاهد.
زبان، نشانه و معنی
نقدهای نیچه به علم جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر خردگریزی پس از ایده آلیسم (نیمه دوم قرن 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
زمانی که سوت قطارها، زنگ تلفن ها و روشنایی لامپ ها مجالی برای مردم قرن نوزدهم برای شک درباره علم جدید و فواید فناورانه آن باقی نگذاشته بود، نیچه آن را به چالش کشید. او با نقد این تصور که جهان طبیعت به گونه ای تنظیم شده است که با «قواعد» یا «قوانین» علمی ما مطابقت داشته باشد، اصلی ترین بنیان علم جدید را زیر سؤال برد. او همچنین با نقد اصل علیّت که برای فهم علمی جهان بسیار ضروری است، نقد خود را عمق بخشید. البته تفاوت های مهم و ظریفی میان نقد وی از مفاهیم «قانون» و «علیت» در آثار دوره اولیه و میانی نیچه و آثار دوره نهایی اش وجود دارد. نیچه در لایه های ژرف تری از نقد خود تلاش می کند با کشف پیوندی عمیق میان علم و مابعدالطبیعه، افسانه از کار درآمدنِ «جهان حقیقی» را بی بنیان شدن کل بنای علم جدید جلوه دهد. از این رو، نیچه علم را نیهلیستی می داند و با مقایسه علم و الهیات، علم را والاترین صورتِ آرمان زهد و بهترین هم دست آن معرفی می کند. البته باید توجه داشت که هدف نیچه نهایتاً نه کنارگذاشتنِ علم و خواستِ حقیقت به عنوان رانه اصلی آن، بلکه تجدید بنای آن بر ستونِ ارزش های نویی است که به زندگی آری گویند.
حکومت و فرهنگ رفتاری در فلسفه سیاسی ملاصدرا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
وقتی فیلسوف بزرگی همچون ملاصدرا را دارای دستگاهی فلسفی بدانیم، نمی توانیم وی را بدون فلسفه سیاسی بدانیم، حتی اگر صدرا هیچ سخنی هم در سیاست نگفته باشد « با توجه به سخنان بسیار زیاد وی در این موضوع » ما می توانیم بر اساس فضای تفکر و افقی که برای ما باز می کند به تفکر سیاسی بپردازیم، در این فضا تمامی اصـولی که اساس فلسفه صدرا را تشکیل می دهند حضور دارند، در نتیجه بر اساس دستور زبـان مفهومی این دستگاه که بر گرفته از اصول راستـین در حقیقت وجود می باشد می توان حقایقی را در خصوص سیاست و حکومت به دست داد.
فلسفه ملاصدرا دارای چنان قوتی است که می توان بر اساس آن تعریف حکومت، جامعه، فرهنگ رفتاری، تربیت سیاسی، حقوق، قوانین، قدرت، مرجعیت، مشروعیت، حقوق بشر، آزادی، برابری، عدالت و سایر موضوعات مطرح در فلسفه سیاست را از نو در جهان اسلام نشان داد.
در نوشتار حاضر این موضوع مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت که چگونه می توان موضوعات فلسفه سیاسی را در فلسفه ملاصدرا به دست داد؟
رمانتیسم در فرانسه
نظریه کانت در باب تعریف
فلسفه تاریخ هگل
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تاریخ
- حوزههای تخصصی تاریخ فلسفه تاریخ مباحث نظری
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از قرن 16 میلادی تا اوایل قرن بیستم
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی غرب
دو قطعه از سنکا در باب مرگ
حوزههای تخصصی:
اخلاق در جهان دستخوش دگرگونی
منبع:
ارغنون ۱۳۷۹ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
لذت زیبایی شناختی و تمایز آن با لذت زیستی از دیدگاه توماس آکویناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توماس آکویناس یکی از دو چهره ی پیشگام قرون وسطی بعد از آگوستین است که در مقام متنفذترین فیلسوف دوره جدید کلیسا، صاحب آثار نظام یافته ای است که می توان از دل آن، گزاره های فلسفی درخوری در حوزه هنر و زیبایی شناسی استحصال کرد. بر این اساس جستار حاضر با پیش رو گذاشتن این فرضیه که تمایز موجّهی میان لذت بر آمده از ادراک زیبایی و لذت حاصله از ارضاء تمایلات زیستی مبتنی بر اشارات و اظهارات توماس وجود دارد، با روش توصیفی و تحلیلی، اقدام به بررسی و توضیح عناصر این ادعا در ذیل مسائل جزیی تری کرده است. در دو بخش نخست این مقاله، ماهیت لذت زیبایی شناختی با تکیه بر سایر مولفه های موثّر فلسفی در این رابطه، تبیین گشته است که از جمله آن؛ بررسی فرایند ادراک زیبایی مبتنی بر نظریه شناخت آکویناس، کیفیت حرکت «میل» در ادراک امر خیر، مقاطع مختلف حرکت میل و تمایز آن با لذتی که از ادراک زیبایی حاصل می شود و در دو بخش نهایی با تاکید بر مقدمات قبل، تمایز لذت زیبایی شناختی و لذت زیستی تبیین گشته است.