ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۷٬۲۶۵ مورد.
۶۴۱.

بررسی تطبیقی مسألة رابطة وجودی دو سویة خدا و جهان از دیدگاه هارتشورن و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا الهیات پویشی صفات خداوند تعالی و حلول چارلز هارتشورن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۶۸۲ تعداد دانلود : ۹۵۰
هارتشون در تبیین رابطة فعال و دو سویه خدا با جهان از ایده تعالی و تنزه خداوند دست می کشد و با ایجاد تحولاتی در باب اوصاف الهی از جمله علم مطلق می کوشد تا مبانی الهیاتی جدیدی را برای ارتباط خداوند با جهان فراهم آورد. ملاصدرا نیز تفسیر خاصی از رابطة دو سویة خدا و جهان به دست می دهد؛ تفسیری که در آن تعالی خدا به همراه حضور وجودی در جهان حفظ شده است و حلول از هر دو سوی (= حلول خدا در جهان و حلول جهان در خدا) انکار می شود. پرسش پایة این جستار آن است که رابطة وجودی خدا و جهان از دیدگاه هارتشورن و ملاصدرا چگونه است. دستاوردهای این جستار عبارتند از: برخلاف دیدگاه هارتشورن، در فلسفة صدرایی قطب انتزاعی خدا انکار می گردد و خدا یکسره خارجیت و واجب و قائم به ذات معرفی می شود. همچنین، در الهیات هارتشورن، قطب عینی خدا در پویش و خدا متأثر از مخلوقات است، اما در فلسفة ملاصدرا این پویش انکار می شود و حرکت منحصر در طبیعت و وجود انسان می شود و نه خدا که مفارقاتِ تجدد پذیر، یعنی نفوس، متأثر از دعای بندگان هستند. افزون برآن، در فلسفة ملاصدرا برخلاف الهیات هارتشورن، هیچ گونه از حلول برای خدا متصور نیست.
۶۴۲.

بررسی و نقد برهان جهان شناختی سوین برن با تکیه بر اصل سادگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خداباوری استقراء جهان شناختی اصل سادگی تبیین شخصی سوین برن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۳۴۳ تعداد دانلود : ۷۱۷
در میان مسائل خداشناسی، اثبات وجود خدا از اهمیت خاصی برخوردار است. حاصل کوشش شمار زیادی از فیلسوفان و متکلمان، مجموعه متنوعی از براهین فلسفی در اثبات وجود خداوند است که یکی از قدیمی ترین آن ها، برهان جهان شناختی است. در این مقاله، تقریر سوین برن از این برهان موردبررسی قرار گرفته است. نقطه ی عزیمت او در اثبات وجود خدا، جهان پیچیده ی فیزیکی است. او تبیین های علمی از جهان را که بر مبنای قوانین ماده و انرژی عمل می کند و در تحلیل نهایی به تصادف می انجامد، ناکافی دانسته و پذیرش آن را به دور از عقل سلیم می داند. در برهانی که او ارائه می دهد، وجود جهان پیچیده، درمقام شاهدی بر وجود خداوند است که وجود خدا را محتمل تر از عدم او می سازد؛ از این جهت برهان خود را استدلالی استقرایی برمی شمارد و نه قیاسی. سوین برن با بهره گیری از اصل سادگی، فرضیه ی خداباوری را با اعتقاد به خدایی متشخص، واحد و با اوصاف متعالی، فرضیه ی بسیار ساده ای می انگارد که در مقایسه با نظریات بدیل ماتریالیستی، ساده ترین نظریه برای تبیین واقعیت جهان است. تبیین شخصی و اصل سادگی، نکات کلیدی برهان جهان شناختی سوین برن می باشند. تمسک به اصل سادگی و اینکه این اصل درنظر او به چه معناست، در چالش با اشکال هایی است که در این مقاله قصد داریم آن ها را مورد ارزیابی قرار دهیم.
۶۴۳.

نسبت میان پایان هنر و پایان انسان از دیدگاه ژان بودریار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه فروپاشی ارزش رمزگان استفاده فراپاشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۲ تعداد دانلود : ۱۵۹۶
از منظر ژان بودریار، رویکرد پساتجدد با غلبه رمزگان، نشانه ها و جایگزین کردن مصرف به جای تولید، در فضای زندگی روزمره، روندی را آغاز کرده که در پی آن، نه تنها شعار فردیت انسان معاصر و ایجاد فرصت برای عرضه خواست های او محقق نشده است، بلکه در این فضای اشباع شده از نشانه های رسانه ای، هنر، سیاست، مذهب و اقتصاد، واقعیت بیرونی خود را به عنوان حوزه هایی مجزا و انضمامی، از دست داده اند و با مفهوم سوژه در افق غلبه رسانه، محو و ناپدید شده اند.این رویکرد به زعم بودریار در قالب بازی و با استفاده از مفهوم عام هنر شکل گرفته است. با این تفاوت که دیگر هنر به شاخصه ای مجزا از سیاست، مذهب و اقتصاد، اطلاق نمی شود، هنر در معنایی عام، به شیوه و روشی استحاله می یابد که در پرتو آن، زشت و زیبا، خوب و بد و درست و نادرست از مراجع خود؛ یعنی اخلاق، دین، اقتصاد و اثر هنری، رخت بربسته، همراه سوژه در انتهای مسیر، از بین می روند.
۶۴۴.

مابعدالطبیعه دکارت، تمهیدی بر ورود ریاضیات به طبیعیات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دکارت مابعدالطبیعه وضوح و تمایز هندسه تحلیلی تصویر ریاضی جهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۰۴۳
در اغلب آثاری که درباره دکارت نگاشته شده، صراحتاً تصویری ریاضی از جهان در مابعدالطبیعه او عرضه شده است. اما چون در محافل فلسفی، آثار علمی و ریاضی دکارت مغفول مانده و بیشتر به آثار مابعدالطبیعی وی پرداخته شده توصیفی تحلیلی از اینکه دکارت چگونه طبیعت را جامه ریاضیات پوشانید و پای علوم دقیقه را به طبیعیات گشود مطرح نشده است. حتی برخی از اهل نظر، فلسفه ورزی های دکارت را مستقل از آثار علمی او دانسته اند، حال آنکه ظرایف تفکر ریاضی دکارت در تمام آثار مابعدالطبیعی او منشأ اثر بوده و این ظرایف بدون بررسی آثار ریاضی او پنهان خواهد ماند. این مقاله می کوشد مسیر دکارت تا رسیدن به تصویر ریاضی جهان را با عنایت به دقایق آثار علمی و ریاضی او بررسی کند و نشان دهد که چگونه چنین بینشی به نظام طبیعت، انسان را مسلّط بر جهان و متصرّف در آن کرده است.
۶۴۵.

تحلیل فلسفی دیدگاه نیوبرگ در الهیات اعصاب(الگویی برای رابطه علم و دین)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دین پدیدارشناسی تجربه عرفانی عصب شناسی نیوبرگ الهیات اعصاب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۰ تعداد دانلود : ۶۵۱
الهیات اعصاب به عنوان برنامه ای تحقیقاتی، امکان جدیدی برای پیوند علم و دین مطرح می سازد، به گونه ای که با حفظ اصالت و استقلال نسبی علم و دین، هیچ یک به دیگری تقلیل نیابد. نیوبرگ که از شاخص ترین چهره های این حوزه است، درصدد تعیین تأثیرات مثبت باورها و مناسک دینی بر سلامت جسم و روان است. او تجربه عرفانی را منشاء تمان ادیان می داند و با تلفیق پدیدارشناسی تجربه عرفانی و عصب شناسی، می خواهد رابطه هر مؤلفه از تجربه عرفانی را با مکانیسم های مغز تعیین کند. نیوبرگ ادعا می کند که الهیات اعصاب می تواند از طریق عصب شناسی نشان دهد که چگونه مفاهیم الهیاتی و متافیزیکی شکل گرفته اند. با تحلیل فلسفی دیدگاه نیوبرگ متوجه می شویم که او برخلاف ادعای خود، دین را به علم تقلیل می دهد و این امر موجب نقض غرض در الهیات اعصاب می شود. از سوی دیگر مشخص می شود که وی با مفروض گرفتن تقابل سوژه- ابژه در گفتمان متافیزیکی قرار دارد.
۶۴۶.

خدای درون سیستم- خدای بیرون از سیستم نسبت مکان و زمان با خدا در سیستم های شناختی نیوتن و کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدا کانت زمان مکان نیوتن مکانمندی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
تعداد بازدید : ۱۲۸۳ تعداد دانلود : ۱۱۵۰
مباحثات زمان و مکان عموماً حول محور مطلق گرایی و نسبی گرایی شکل گرفته است. براساس مطلق گرایی زمان و مکان هستی های واقعی و مستقل از اشیاء محسوب می شوند. در مقابل نسبی گرایان بر این باورند که زمان و مکان نسبت بین اشیاء و تعینات آن ها هستند. هرچند نیوتن و کانت هر دو، زمان و مکان را اموری مستقل از اشیاء می دانند، اما زمان و مکان نیوتنی وابسته به وجود خدا است و زمان و مکان کانتی وابسته به ذهن انسان است. این نوشتار با بررسی نسبت خدا با زمان و مکان در دو سیستم شناختی نیوتن و کانت قصد پی گرفتن دیدگاهی را دارد که براساس آن، نظریه نیوتن در مورد زمان و مکان، مجال وجود خدا در سیستم شناختی او را فراهم می کند و نظریه کانت در این باره، راهی برای بیرون گذاشتن خدا از سیستم شناختی او، به وجود می آورد.
۶۴۷.

تقلیل ایدتیک، خاستگاه جدایی هایدگر از هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هایدگر هوسرل علیت جهان ابزار تقلیل ایدتیک اگوی مطلق

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
تعداد بازدید : ۲۸۸۳ تعداد دانلود : ۱۳۹۵
پدیده شناسی با تقلیل تاریخ و فعلیت اشیاء، به پدیده های محض دست می یابد، و بدین ترتیب سرزمین ویژه ی خود را خود می سازد. اما با تقلیل پدیده شناختی «جهان» را از کف می دهیم و باید در ادامه، با آغاز از ایدوس ها و از طریق تقویم پدیده شناختی، صاحب جهان شویم. آن گونه که نشان خواهیم داد پیامدهای تقلیل ایدتیک سهمگین تر از آن است که بتوان جبران اش کرد. موازی با تقلیل جهان، اگوی استعلایی نیز به اگوی مطلق (ایدوس اگو) تقلیل می یابد و بدین ترتیب سررشته ی تقویم جهان را از دست می دهیم. هایدگر خیلی زود متوجه این معضل بزرگ در پدیده شناسی هوسرل شد و با اولیه دانستن جهانمندی به درک متفاوتی از جهان و سوژه (دازاین) دست یافت. در این مقاله ضمن تحلیل علیت و نسبت آن با جهان و اگوی استعلایی، این معضل پدیده شناسی و راه عزیمت از آن به سوی فلسفه ی اگزیستانسیالیستی هایدگر را نشان خواهیم داد. در واقع جدایی این دو از همان نقطه ی آغاز، تقلیل ایدتیک، شروع شده بود.
۶۴۸.

بررسى دنیا از دیدگاه قرآن و انجیل و استلزامات تربیتى مربوط به آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن انجیل تربیت دنیا اسلام و مسیحیت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۱۴۸ تعداد دانلود : ۶۵۳
دنیا یکى از مهم ترین بسترهاى تربیت انسان مى باشد و شناخت ماهیت آن، در زندگى انسان بسیار حایز اهمیت است. براى رسیدن به شناخت صحیح در مورد دنیا، کتب آسمانى حایز اهمیت هستند. این تحقیق به بررسى ویژگى هاى مشترک دنیا از دیدگاه قرآن و انجیل مى پردازد. بدین منظور، قرآن و انجیل در زمینه ویژگى هاى دنیا مورد مقایسه قرار گرفته اند و ویژگى هاى مشترک دنیا استخراج شده و سپس این ویژگى ها با توجه تفاسیر قرآن و انجیل و آراء دانشمندان مسلمان و مسیحى، مورد توصیف و تحلیل قرار گرفته اند. استلزامات تربیتى مربوط به هر ویژگى به روش استنتاجى استخراج شده است. با توجه به نتایج تحقیق، ویژگى هاى مشترک دنیا در قرآن و انجیل را مى توان این گونه برشمرد: 1. دنیا فریبنده است؛ 2. دنیا ناپایدار است؛ 3. دنیا مزرعه آخرت است. همچنین استلزامات تربیتى استنتاج شده از این ویژگى ها به ترتیب عبارتند از: شناخت حقیقت زیبایى هاى دنیا و خویشتن دارى در مقابل آنها؛ عدم وابستگى به دنیا و پرهیز از هدف قرار دادن دنیا؛ 3. غنیمت شمردن زندگى دنیا و استفاده از آن براى فراهم کردن توشه آخرت.
۶۴۹.

«بررسی دیدگاه سیاسی هانا آرنت بر اساس تئوری استعاره»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوژه ابژه سیاست هانا آرنت استعاره ی تئاتر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶۱ تعداد دانلود : ۷۶۵
هانا آرنت از جرگه فیلسوفان «پسا دکارتی» و «پسا کانتی» است که با نقد و بهره گیری توامان از دکارت و کانت، «سوژه» و «ابژه» را از سکون و سترونی بودن خارج می سازند و آنها را در سیلان و دگرگونی مداوم مهانا آرنت از جرگه فیلسوفان «پسا دکارتی» و «پسا کانتی» است که با نقد و بهره گیری توامان از دکارت و کانت، «سوژه» و «ابژه» را از سکون و سترونی بودن خارج می سازند و آنها را در سیلان و دگرگونی مداوم می یابند. بدین معنا که سوژه و ابژه نه از یک حیثیت و هویت ذاتی و ثابت بلکه از «شانیت» های گوناگونی برخوردارند که خود بواسطه «فهم» های گوناگون آشکار و هویدا می شوند.  پیامد این مهم در میان فیلسوفان متاخری همچون فوکو و آرنت ناکارایی مفاهیم کلاسیک فلسفی و سیاسی در توضیح و فهم پدیده ها و دگرگونی های اجتماعی/سیاسی بود.  چراکه از نظر این فیلسوفان متاخر، ما دیگر با عینیت ها مواجه نیستیم، بلکه معترفیم که هر عینیت و واقعیتی در قالب یک نظام مقولاتی که خود نیز تابع عوامل دیگری است شکل می گیرد. ما با چیز ها مواجه نیستیم بلکه با فهم و مقوله ای که چیز را تعریف می کند، مواجهیم. این فهم و مقوله را استعاره نامیده اند. استعاره در این رویکرد دیگر یک صناعت ادبی نیست بلکه نشانگر توانایی ما در خلق و آفرینش جهان بیرونی و پدیده های آن بر اساس استعاره و مقوله ای است که به کار می بریم. در این نگاه نظریه پرداز به عنوان کسی که از یک واقعیت گزارشی عرضه می کند تلقی نمی گردد، بلکه نظریه پرداز در ضمن ارائه ی نظریه ی خود نوعی از واقعیت را خلق می نماید. نویسندگان در این مقاله درصدد اند این ادعای اصلی را  که استعاره ی سازنده ی فهم آرنت از سیاست و امر سیاسی و به تبع آن دولت ، استعاره ی تئاتر می باشد، را تبیین و تفسیر کنند.ی یابند. بدین معنا که سوژه و ابژه نه از یک حیثیت و هویت ذاتی و ثابت بلکه از «شانیت» های گوناگونی برخوردارند که خود بواسطه «فهم» های گوناگون آشکار و هویدا می شوند.  پیامد این مهم در میان فیلسوفان متاخری همچون فوکو و آرنت ناکارایی مفاهیم کلاسیک فلسفی و سیاسی در توضیح و فهم پدیده ها و دگرگونی های اجتماعی/سیاسی بود.  چراکه از نظر این فیلسوفان متاخر، ما دیگر با عینیت ها مواجه نیستیم، بلکه معترفیم که هر عینیت و واقعیتی در قالب یک نظام مقولاتی که خود نیز تابع عوامل دیگری است شکل می گیرد. ما با چیز ها مواجه نیستیم بلکه با فهم و مقوله ای که چیز را تعریف می کند، مواجهیم. این فهم و مقوله را استعاره نامیده اند. استعاره در این رویکرد دیگر یک صناعت ادبی نیست بلکه نشانگر توانایی ما در خلق و آفرینش جهان بیرونی و پدیده های آن بر اساس استعاره و مقوله ای است که به کار می بریم. در این نگاه نظریه پرداز به عنوان کسی که از یک واقعیت گزارشی عرضه می کند تلقی نمی گردد، بلکه نظریه پرداز در ضمن ارائه ی نظریه ی خود نوعی از واقعیت را خلق می نماید. نویسندگان در این مقاله درصدد اند این ادعای اصلی را  که استعاره ی سازنده ی فهم آرنت از سیاست و امر سیاسی و به تبع آن دولت ، استعاره ی تئاتر می باشد، را تبیین و تفسیر کنند.
۶۵۰.

دیدگاه رئالیستی هابرماس پس از چرخش زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رئالیسم چرخش زبانی هابرماس رئالیسم درونی ناتورالیسم رقیق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳۷ تعداد دانلود : ۶۹۴
رورتی، کسی که چرخش زبانی هابرماس از وی متأثر است، دعوای رئالیسم و ضدرئالیسم را به سنت فلسفی متعلق می داند که از آن رخت بربسته ایم. در واقع، بر اساس دیدگاه او، چرخش زبانی اصل این تمایزها را دشوار می سازد. در مقابل، هابرماس تصمیم گیری درباره موضع رئالیستی یا نومینالیستی را انتخاب بنیادینی می داند که در معرفت شناسی، هستی شناسی و مفاهیم متناظر صدق و ارجاع نقش اساسی ایفاء می کند. دغدغه هابرماس، وارث سنت های متفاوت فلسفی، نشان دادن حضور هم زمان عناصر ایده آلیستی و ناتورالیستی در تبیین شناخت است. برای این منظور او به شرحی پراگماتیستی از شناخت متمسک می شود. هابرماس آنچه را به نحو پراگماتیستی به دست می آورد، با عنوان رئالیسم درونی، جایگزین ایده آلیسم استعلایی می کند. رئالیسم درونی، باید دو کار ویژه اساسی را برای هابرماس انجام دهد؛ از طرفی، مقابل نسبی گرایی به عنوان شکل نوین شک گرایی بایستد. و از طرف دیگر، با رئالیسم متافیزیکی در شکل جزم گرایی آن مخالفت کند. آنچه کار هابرماس را در تبیین رویکرد رئالیستی اش دشوار می سازد برقراری سازش میان دو نوع تقدم است؛ تقدم هستی شناختی جهان عینی با تقدم معرفتی شناختی زیست جهان زبانی. این مقاله ضمن تبیین مسیری که هابرماس در بسط نظریه خود طی می کند به نقد و بررسی آن می پردازد.
۶۵۱.

نقد و بررسى دیدگاه جورج مور در باب فهم عرفى(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدیهى فهم عرفى جورج ادوارد مور داده حسى شناخت واقعیت

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۴۹۵ تعداد دانلود : ۶۱۴
فلسفه فهم عرفى که نخست توسط توماس رید و سپس توسط جورج ادوارد مور پایه ریزى شد، با هدف مبارزه با شکاکیت و ایدئالیسم، تأثیرى چشمگیر در معرفت شناسى پس از خود داشت. آنچه درباره «فهم عرفى» اهمیت دارد عبارت است از: 1. تحلیل مفهومى «فهم عرفى» و تبیین شاخصه هاى آن؛ 2. منشأ و سرچشمه گزاره هاى «فهم عرفى»؛ 3. ملاک صدق و کذب و میزان اعتبار «فهم عرفى». در این نوشتار این سه مسئله از منظر جورج مور بررسى شده و سپس نظریه او در باب «فهم عرفى» در بوته نقد قرار داده شده و چالش هاى جدى آن مطرح گردیده است. در پایان با یک رهیافت تطبیقى، میان نظریه «فهم عرفى» و بحث «بدیهیات»، سنجشى صورت گرفته است.
۶۵۲.

تحلیلی بر پارادایم لوتر در باب انسان شناسی؛ در تعارض با پارادایم رسمی کلیسا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فیض انسان شناسی انسان شناسی دینی پارادایم دینی مارتین لوتر آمرزیدگی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۱۱۲۶ تعداد دانلود : ۶۷۵
با ظهور اومانیسم و نهضت اصلاح دینی، آگاهی جدیدی درباره فردیت انسان به وجود آمد و نحوه ارتباط انسان با خدا و آمرزیدگی، کانون توجه الهیات لوتر قرار گرفت. لوتر با درک اوضاع جدید، پارادایمی نو در باب انسان، آزادی اراده، و نوع رابطه او با خدا و ایمان وضع کرد. پیش تر خدا در تلقی کلیسای قرون وسطایی، موجودی دور از دسترس بشر و هستی بود، اما وی با رد واسطگی کلیسا در همة شئون، به خدایی در دسترس انسان اشاره کرد که مجال گفت وگوی مستقیم دارد. تحول مفهومی لوتر در باب آمرزیدگی بر این اصل مبتنی بود که خداوند، انسان را گویی آمرزیده است و جایگاه آمرزیدگی خدا در خارج از وجود شخص گناهکار قرار دارد. بنابراین، آمرزیدگی، اکتسابی و نه اعطایی است. این پارادایم جدید، مخالف دیدگاه رایج آگوستینی در قرون وسطا مبنی بر جایگاه عدالت در درون انسان بود که راه ورود کلیسا برای هدایت انسان را باز می کرد. اما جوهره پارادایم لوتر در باب انسان ، آزادی او در برابر انسانِ اسیر کلیسا و شریعت بود. لذا بندگی آزادمنشانه انسان فقط در سایه اراده ای آزاد میسور است.
۶۵۳.

مبانی فلسفی فنا ناپذیری نفس و رابطه آن با اثبات قیامت، و نقد نظرات فیلسوفان غربی در فناپذیری نفس

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تجرد نفس قائم بذاته بقای معلول به بقای علت تشبه نفس به عقل

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۳۵۱ تعداد دانلود : ۶۲۷
مسئله فناپذیری یا فناناپذیری نفس از ابتدا، از زمان افلاطون، مورد بحث و دغدغه فیلسوفان بود. افلاطون در رساله فایدون به جادوانگی نفس اشاره کرده است، لکن در حوزه فلسفه اسلامی برای نخستین بار فارابی به مسئله بقای نفس بعد از موت بدن اشاره کرد و سپس ابن سینا و دیگران برای بقای نفس بعد از فنای بدن استدلال کردند. در مجموع می توان هشت مبنای عقلی و فلسفی برای فناناپذیری نفس از مبانی و دلایل ابن سینا، سهروردی، محقق طوسی و ملاصدرا را بدست آورد. در این مقاله همه این مبانی به طور مستدل و با نظم منطقی در جهت اثبات فناناپذیری نفس بیان شدند و البته همین مبانی رابطه مستقیم با اثبات قیامت دارند. در مقابل دلایل فیلسوفان اسلامی در فناناپذیری نفس، برخی فیلسوفان غربی همچون هیوم، راسل و آنتونی فلو دلایلی در فناپذیری نفس ارائه کرده اند که دلایل آنها نقل و مورد نقد و بررسی قرار خواهند گرفت.
۶۵۴.

پدیدارشناسی معناگرا با موردشناسی الهیات سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی هرمنوتیک معناداری الهیات سیستماتیک

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۳۲۵
یکی از مکاتب جدید فلسفی، مکتب پدیدارشناسی است. بر اساس دیدگاه محوری این مکتب، تنها فنومن یا پدیدارهای امور متعلق شناسایی هستند. در مقاله حاضر نسبت مکتب پدیدارشناسی با مقوله معناداری بررسی می شود و بررسی خواهد شد که آیا با توجه به رویکردی که این مکتب نسبت به عالم و شناخت آن دارد، می توان برای عالم معناداری قائل شد؟ بررسی های این مقاله نشان می دهد که با رویکرد پدیدارشناسی هرمنوتیکی که پدیدار شناسی را به تجربه دینی و در نهایت جنبه هرمنوتیکی آن بازمی گرداند، نمی توان معناداری را توجیه کرد اما با دیدگاه الهیات سیستماتیک که به لحاظ قبول معنا، جزو پدیدارشناسی دینی و از رویکرد های دیگر در پدیدار شناسی شمرده می شود می توان بحث معناداری را اثبات نمود.
۶۵۵.

کانت به روایت دیلتای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت دیلتای نقد عقل محض نقد عقل تاریخی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۱۱۶ تعداد دانلود : ۷۰۶
با اینکه دیلتای کانت را در « نقد عقل محض» پیشگام خود دانسته و طرح ابتکاری خود را  به تبع کانت ، «نقد عقل تاریخی» نامیده است معهذا او را در عقلانی سازیِ سوژه انسانی ناکام می داند. وی نه فقط بر بُعد شناختی سوژه ، بلکه بر بُعد ارادی و احساسی آن هم تاکید می کند و کانت را به عقلانی کردنِ سوژه متّهم می کند .از سوی دیگر طرح کلان نقد وی برخلاف کانت به علوم طبیعی محدود نشده و شامل علوم انسانی هم می گردد. دیلتای دو نقد عمده را بر معرفت شناسی کانتی وارد می کند ؛ نخست اینکه این معرفت شناسی واجد تلقی ای بسیار عقلانی از تجربه است به گونه ای که از ابعاد عاطفی و ارادی تجربه غفلت کرده و نوعی نظر ورزی گسسته از جهان است در حالی که تجربه چیزی  فراتر از آن است و مشروط  و محوی در همة قوای  شناختی ، عاطفی و ارادی ماست ، دوم آنکه موضع استعلایی کانت غیر تاریخی و بلکه فراتاریخی است .درواقع طرح اصلی دیلتای ، تکمیل طرح بنیادهای معرفت شناختی علوم طبیعی ( عقل محض ) توسط کانت و توسعه آن به حوزه علوم انسانی ( عقل تاریخی )  به مدد عبور از سوژه پیشینی ِصوری عقل زده کانتی به سوژه تاریخیِ ریشه دار در شبکه حیاتی است.
۶۵۶.

تفسیر روانشناختی از کانت نزد فریز(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کانت فریز تفسیر روانشناختی نقد عقل محض روانشناسی گری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
تعداد بازدید : ۱۰۶۹ تعداد دانلود : ۷۰۸
از همان سال دوم پس از انتشار "" نقد عقل محض "" ، تفسیر تجربه گرا – روانشاختی از آن نیز آغاز گردید؛ نخستین این تفسیرها به "" مرور گوتینگن ""  مشهور است. این رویکرد تجربه گرا- روانشناختی اما در دهه آخر قرن هجدهم و اوائل قرن نوزدهم بود که با فریز، هربارت و بنکه با قوت بیشتری مطرح گردید. در این میان نقش فریز در طرح و اشاعه تفسیر روانشاختی از کانت، بسیار برجسته تر است. تفسیر روانشاختی بدان سبب که زمینه ساز ظهور جریانهای مهمی در اندیشه نیمه دوم قرن نوزده و قرن بیست گردیده- جریان هائی همچون ناتورالیسم، ماتریالیسم، روانشناسی گری  پوزیتیویسم- از اهمیت خاصی برخوردار است؛ اهمیتی که غالبا به دلیل استیلای روایت های نوهگلی از تاریخ فلسفه – که بر سنت تفسیری ایده آلیسم استعلائی از کانت به جای تفسیر روانشاختی  صحه و تاکید می نهند – مغفول می ماند. با عنایت به اینکه از کانت در دهه های بازپسین قرن بیست و پس از انتشار کتاب "" مرزهای حس استراسون در سال 1975 حیاتی دوباره یافته است، ضرورت پرداختن به این رویکرد تفسیری و چهره آغازین و برجسته آن – فریز – مضاعف می گردد.
۶۵۷.

آموزه ی عشق افلاطونی در نمایشنامه ی ماسک دار کومس اثر جان میلتون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افلاطون عشق افلاطونی مهمانی میلتون کومس

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ادبیات
تعداد بازدید : ۱۰۲۰ تعداد دانلود : ۶۲۹
افلاطون به عنوان برجسته ترین فیلسوف دوران باستان تاثیر شگرفی بر فرهنگ و تمدن دنیای غرب بر جا نهاده است. به ویژه آموزه ی عشق او در رساله ی مهمانی که ادبای اروپای رنسانس تا حد زیادی وامدار آن هستند. میلتون، آخرین و یکی از شاخص ترین چهره های رنسانس انگلستان و اروپا، از این قاعده مستثنی نیست به نحوی که تاثیر آموزه های افلاطون را می توان در جای جای آثار او مشاهده نمود. مقاله ی حاضر به بررسی تاثیر آموزه ی عشق افلاطونی بر میلتون، برداشت وی از این آموزه، و چگونگی کاربرد آن در یکی از آثار اولیه ی او، نمایش ماسک دار کومس، می پردازد. در نهایت، می توان نمایش نامه ی ماسک دار کومس را بازتاب تعاملات میلتون با محاورات افلاطون در باب عشق و پاکدامنی و زیبایی دانست که به بهترین وجه ممکن تاثیر اندیشه های افلاطون را بر این شاعر گرانمایه بازتاب می دهد.
۶۵۸.

بررسی انتقادی رویکرد تفسیری در مطالعهی دین: نقد نظریات کلیفورد گیرتز درباب دین با تکیه بر آرای مرتضی مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دین مطهری گیرتز تفسیرگرایی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
  7. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
  8. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۲۵۰ تعداد دانلود : ۶۹۴
د ی ن به منزله ی ی ک ی از ارکان زندگ ی انسان، مورد مطالعه ی رو ی کردها ی مختلف علوم انسان ی و اجتماع ی ازمنظر درون د ی ن ی و برون د ی ن ی قرار گرفته است . تفس ی رگرا یی با جهت گ ی ر ی برون د ی ن ی ، از جمله فراگ ی رتر ی ن ا ی ن رو ی کردهاست که کل ی فورد گ ی رتز را م ی توان ی ک ی از اند ی شمندان برجسته ی آن به شمار آورد؛ و ی انسان شناس ی است که با رو ی کرد تفس ی رگرا ی انه و گرا ی ش نمادگرا به مطالعه ی د ی ن در جوامع مختلف پرداخته است . از د ی گر سو، مرتض ی مطهر ی به منزله ی اند ی شمند اله ی و اجتماع ی معاصر، زوا ی ا ی ا ی ن مهم را با نگرش توح ی د ی و درون د ی ن ی مورد تحل ی ل و بررس ی قرار داده است . در ا ی ن پژوهش، تلاش شده تا ضمن مقا ی سه ی آراء ا ی ن اند ی شمند توح ی دگرا با نظرات کل ی فورد گ ی رتز درباب د ی ن، با بهره گ ی ر ی از دستگاه نظر ی مطهر ی ، رو ی کرد تفس ی رگرا یی گ ی رتز مورد نقد و ارز ی اب ی قرار گ ی رد . واکاو ی و مقا ی سه ی نظرات ا ی ن دو اند ی شمند، ما را به ا ی ن نت ی جه رساند که « نسب ی گرا یی »، «فروکاستن تعر ی ف د ی ن به مجموعه ا ی از نمادها»، «ب ی توجه ی به منشأ وح ی ان ی د ی ن» و... ازجمله مهم تر ی ن نقدها یی است که م ی توان ازمنظر مطهر ی به رو ی کرد تفس ی رگرا یی گ ی رتز وارد نمود .
۶۵۹.

خداگونگی اخلاقی در آیین یهود؛ مفهومی در حال دگردیسی و تحول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غایت گرایی اخلاق حاخامی اخلاق توراتی خداگونگی نظریة ارزش

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۸۱۵ تعداد دانلود : ۷۳۶
یکی از عناصر مهم در هر نظام اخلاقی، نظریة ارزش است که بر اساس آن، ملاک درستی یا نادرستی اعمال در آن نظام اخلاقی تبیین می گردد. در نظام اخلاقی یهود، نظریة ارزش از نوع غایت محور بوده که آدمی با عمل به فضایل و دوری از رذایل اخلاقی، به غایت خداگونگی دست یافته و مستحق عناوینی همچون مقدس، عادل و صدیق می گردد. این تحقیق، بر آن است که ضمن واکاوی لوازم و قلمرو مفهوم خداگونگی بر اساس منابع درون دینی، فرایند آن را بر اساس ادوار چهارگانه اخلاق یهودی تحلیل نماید. به نظر می رسد، خداگونگی در ادوار اخلاقی پیش از مدرن، جایگاه خود را به عنوان غایت در نظام اخلاقی یهود حفظ کرد. اما در دوران مدرن و با تأثیرپذیری از نظریات کانت، اخلاق یهودی در حال تبدل ماهیت از غایت گرایی به وظیفه گرایی است. با این حال، نمونه هایی از اصالت خداگونگی را می توان در این اخلاق مشاهده کرد.
۶۶۰.

ایمان و عقلانیت؛ بررسی تطبیقی دیدگاه توماس آکوئیناس و مارتین لوتر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل گرایی پروتستان ایمان و عقل عقل و دین ایمان گرایی آکوئیناس مارتین لوتر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۷۸۱ تعداد دانلود : ۹۹۹
دیربازی است که مسیحیت شاهد بحث رابطة ایمان و عقلانیت و تبیین مرزهای میان این دو است؛ بحث مهمی که با باور دینی و مذهبی افراد سروکار دارد و اختلافات فراوانی در میان اندیشمندان بزرگ مسیحی به وجود آورده است. ازآنجاکه توماس آکوئیناس، یکی از بزرگ ترین الهی دانان کلیسای کاتولیک و مارتین لوتر، یکی از تأثیرگذارترین شخصیت های کلیسای پروتستان بوده و این دو فرقه تحت تأثیر فراوان اندیشه های آنان است، مقایسة اندیشة آنان در این مسئله می تواند بسیار حائز اهمیت باشد. این مقاله با رویکرد تحلیلی و بررسی اسنادی، درصدد واکاوی تطبیقی بحث ایمان و عقلانیت از دیدگاه این دو چهرة شناخته شدة مسیحی است. بی تردید فهم رویکرد آنان، برای شناخت دقیق تر این کلیساهای بزرگ و مهم مسیحی راه گشا خواهد بود. یافته های این مقاله، حاکی از این است که آکوئیناس یک عقل گرای غیرافراطی و لوتر یک ایمان گرای غیرافراطی است و به رغم پذیرش اجمالی دو عنصر ایمان و عقلانیت از جانب هر دو، اختلافاتی جدی در مبانی فکری آنان وجود دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان