فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
Journal Of English Language and Literature Teaching, Volume ۲, Issue ۲, September ۲۰۲۳
54 - 77
حوزههای تخصصی:
Critical thinking is a fundamental cognitive skill that significantly influences our thought processes. Without it, reaching impartial and accurate conclusions becomes challenging. This skill holds profound importance in educational settings. The focus of the present study was to examine how teaching critical thinking skills enhances the critical thinking and reading comprehension abilities of Iranian English as a Foreign Language (EFL) learners. A group of 40 in-service EFL teachers from Farhangian University in Iran underwent pretests on reading comprehension and critical thinking. Critical thinking interventions were systematically integrated into the course curriculum at 4-week intervals. Following the instructional period, posttests were conducted to evaluate the effectiveness of the critical thinking intervention program. Results indicated a notable improvement in both the knowledge and attitudes towards critical thinking. Moreover, the program positively impacted the students' reading comprehension levels, particularly their ability to critically approach reading comprehension tests. This highlights the significance of creating an environment where students feel comfortable expressing their thoughts without the fear of judgment. Educators play a crucial role in fostering optimal critical thinking behaviors and attitudes through effective modeling. Promoting a culture of open expression and critical thinking is key to nurturing well-rounded learners.
آسیب شناسی مبانی و بنیان های ِاسطوره پژوهی در ایران در حوزه مطالعات متن شناختی، کارکرد گرایی و نظریه پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی اسطوره پژوهی در ایران، درچارچوبِ مطالعات متن شناختی، کارکرد گرایی و نظریه پژوهی، فرآیند اسطوره پژوهی را در ایران، بارورتر می سازد. اسطوره پژوهی درایران– با خاستگاه دانشگاهی و یا غیر دانشگاهی – به دور از نظام طبقه بندی جهانی و در نگاهی جزیره وار، بیشتر به تک نگاری اساطیر ایران و پژوهش های متن شناختی پرداخته است. در این پژوهش، تمایزی بیناسطوره شناسی بر پایه مکتب های این حوزه در غرب و نظریه پژوهی بااسطوره پژوهی رایج در میان پژوهشگران ایرانی قایل می شویم که با این مکتب ها، نظریه ها وکارکردهای اسطوره شناسی کم و بیش ناآشنایند. اسطوره پژوهی درایران، از آفت های گوناگونی در این حوزه رنج می برد ازجمله: تمرکز بر متن به جای ژرف ساخت اساطیری، روایت پردازی و صرفِ شارح بودن، آشنایی اندک با مکتب های اسطوره شناسی، نگاه جزیی گرا، روش مند نبودن اسطوره پژوهی، آشنایی اندک با مطالعات میان رشته ای، رویکرد اثبات گرا به جای فرااثبات گرا، کاستی های ناشی از ترجمه متن های اسطوره شناسی غربی، بی توجهی به نقش سیّال اساطیر، کم توجّهی به هدف های اسطوره شناسی، بی توجّهی به خوانش اسطوره های ایرانی در طبقه بندی منسجم جهانی، کم توجّهی به کارکرد اساطیر در کاربَست علوم دیگر، یکسان انگاری قلمرو تاریخ و اسطوره و نبودِ رشته تخصصی اسطوره شناسی در دانشگاه های ایران. نویسندگان در این مقاله می کوشند به آسیب شناسی اسطوره پژوهی درایران بپردازند و شماری از این آفت ها و کاستی ها را برشمارند و راهکارهایی در زدودن این آفت ها به دست دهند.
بررسی افعال حرکتی در سوره یس بر اساس نظریه زبان شناسی شناختی تالمی
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی به عنوان علمی نوین در حوزه های مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است و یکی از حوزه های نوین آن، زبان شناسی شناختی می باشد که در آن زبان الگوی اندیشه و الگوهای ذهن انسان را منعکس می نماید و فعل به عنوان مؤلفه ای مؤثر نقشی مهم در ایجاد افعال حرکتی دارد، چنان که فعل یکی از ارکان اساسی در جمله به شمار می رود. قرآن کریم دارای امور عینی و انتزاعی بسیاری می باشد. پژوهش حاضر به بررسی این افعال در سوره یس و با روش توصیفی تحلیلی بر اساس نظریه زبان شناسی شناختی تالمی اختصاص یافته است، از آن جا که این سوره دارای افعال حرکتی متعدد است تحلیل آن ها ضروری به نظر می رسد به این جهت این مقاله به چگونگی روند و سیر این گونه افعال بر اساس نظریه تالمی می پردازد و آن ها را از جهات پیکر، زمینه، حرکت و جهت مورد بررسی تحلیلی قرار می دهد و به این نتیجه دست می یابد که بررسی این افعال برطبق دیدگاه نوین زبان شناسی شناختی باعث درک فراتر و شامل تر از آیات با استفاده از تصورات ذهنی می شود.
بررسی تطبیقی گفتمان عرفانی شعر معاصر شرقی در اشعار رابیندارانات تاگور و بیژن جلالی
منبع:
هنر و ادبیات تطبیقی سال ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
55 - 72
حوزههای تخصصی:
از شاخصه های برجسته جهان معاصر، درک همگونی های فرهنگی، در راستای دستیابی به زبانی مشترک، فراگیر، همدلانه و انسانی است؛ مطالعات تطبیقی نو، با دو گرایش «ادبیات تطبیقی» و «مطالعات فرهنگی»، نمودی از همین شاخصه و ویژگی است. خوانش سروده های رابیندارانات تاگور، شاعر برجسته هندی و بیژن جلالی، شاعر شاخص و سپیدسرای ایرانی، گویای این نکته است که این دو شاعر، برخوردار از چنان نگرشی اند که درک آن، زمینه ساز نزدیکی هرچه افزون تر دو ملت ایران و هند خواهد گردید؛ که نوع نگاه و شیوه بیان این دو، به روشنی گویای همانندی این دو شاعر، در دو فرهنگ متفاوت است. سروده های این دو، سروده هایی طبیعت گرا و در عین حال معناگراست و نگاهی از گونه عرفان معاصر، بر ذهنیت این دو شاعر حاکم بوده است. نگارندگان پژوهش حاضر بر آن بوده اند که ضمن پایبندی به اصول استدلال استقرائی، نشان دهند که شنیدن صدای طبیعت از زبان تاگور و جلالی و لمس نبض هستی در سروده های آن ها، از تجربیّات و حسیّات مشترکی نشأت می گیرد که ریشه در تعالیم عرفانی شرق و معرفت خاصّ حکمای این خطّه، از مولانا و حافظ گرفته تا بودا و لائوتسه ... دارد و نمایانگر گفتمان عرفانی شعر معاصر شرقی اند.
مضامین و مفاهیم اعتراضی در شعر شاعران مقاومت با تاکید بر اشعار قزوه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
307 - 330
حوزههای تخصصی:
ادبیات پایداری مجموعه ایی از آثار ادبی است که شالوده اصلی آن مقاومت مردم یک کشور در راه پاسداری از وطن و پایداری در برابر ظلم می باشد و ادبیات انتقادی و اعتراضی فریاد برآمده از دل شاعران متعهدی است که بر کاستی ها و ناهنجاری ها و بربی عدالتی های صورت گرفته در جامعه؛ مهر صحه ودرستی نمی گذارند وبا فریاد آزادگی و استقامت تازیانه کلام را بر ظالمان فرود می آورند و هدف آنان ایجاد روحیه پایداری در مردم است وکلام ادبی را در خدمت تعالی انسان وظلم ستیزی، عدالت جویی قرار می دهند و پایداری ملت ایران در هشت سال دفاع مقدس توانست، افق های تازه ای در حوزه های گوناگون ازجمله شعر و ادبیات بگشاید و شاعران ادبیات پایداری با احساس دین وتعهد در مقابل مردم؛ فرصت خلق آثار انتقادی ارزشمندی برای خود رقم زدند وبا مضامین و مفاهیم مختلفی چون مضامین عاشورایی وعرفانی، توصیف آزادی و آزادگی ، شهادت طلبی ، وطن دوستی و مهمترازهمه مضامین اعتراضی(اعتراض به تجملگرایی و دنیاطلبی، شکوه از فریبکاری و از شاعران سکوت اختیار کرده ،غلفته ا و نادیده گرفتن حم اسه های بزرگ جبهه و دهن کجی رفاه زدگان و دنیامداران نسبت به جبهه و جبهه نشینان )موجی از اعتراض در شعر شاعران مقاومت بویژه علیرضا قزوه بوجود آمد که در این مقاله به بررسی اشعاراعتراضی و انتقادی این شاعران به روش تحلیلی وتوصیفی پرداخته شده که به پیشتازبودن قزوه دراین زمینه باهدف اصلاح ناهنجاری ها و بی عدالتی ها وتلاش درتبیین وبیداری مردم منتج گردیده است .
تحلیل تطبیقی ساختار دیباچه های کتب تاریخ و تذکره های عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
109 - 138
حوزههای تخصصی:
دیباچه دروازه ورود خواننده و نویسنده به متن اصلی است. سنّت دیباچه نویسی در سده های چهارم و پنجم هجری رونق گرفت و در دوره تیموری به نقطه اوج و اعتلای خود رسید. دیباچه نویسی در دوره صفوی نیز ادامه یافت و با نوآوری ها و دگرگونی هایی همراه بوده است. تاریخ نگاری و تذکره نویسی دو زمینه ای است که در عصر صفوی توجّه ویژه ای به آن ها شده است. در این جستار، ساختار دیباچه-های متون منثور عصر صفوی و ارکان تشکیل دهنده آن ها با تکیه بر کتاب های تاریخ و تذکره ها به روش تحلیلی توصیفی بررسی و نقاط اشتراک و افتراق آن ها تبیین شده است. یافته های تحقیق حکایت از آن دارد که هرچند نویسندگان عصر صفوی در نوشتن دیباچه ها از سنّت دیباچه نویسی در ادوار گذشته تبعیت کرده اند، امّا ساختار دیباچه های متون مورد بررسی با تغییراتی همراه بوده است. نعت و منقبت اهل بیت (ع) بخصوص مدح حضرت علی (ع) و رساندن نسب ممدوح به امامان معصوم به دلیل رواج مذهب تشیّع در عصر صفوی، از اختصاصات دیباچه های متون منثور این دوره است. مورّخان و تذکره نویسان در نگارش حمد و ثنای الهی، نعت و منقبت پیامبر (ص)، فصل الخطاب، معرّفی نویسنده، سبب تألیف کتاب، تأکید بر اهمّیت موضوع کتاب تقریباً عملکرد یکسانی داشته اند؛ امّا در پرداختن به ستایش مُهدَی الیه (اهداشونده)، نعت و منقبت اهل بیت (ع)، تاریخ تألیف و وجه تسمیه کتاب، ذکر منابع اثر و خاتمه دیباچه متفاوت عمل کرده اند. همچنین در پردازش مطالب تذکره نویسان نسبت به مورّخان به تفصیل سخن رانده و بیانی ادیبانه تر داشته اند.
واکاوی ظرفیت های دیوان حافظ برای ارائه به نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۸)
57 - 86
حوزههای تخصصی:
دیوان حافظ از گنجینه های گران بهای ادبی ست که گروه های مختلف مردم، متناسب با دانش های ادبی و گرایش های فکری خود، از آن بهره می برند؛ اما آیا اشعار حافظ برای نوجوانان هم می تواند سودمند باشد؟ نویسندگان مقاله ی پیشِ رو، برای پاسخ به این پرسش، پژوهشی را سامان داده اند که این مقاله بخشی از دستاوردهای آن است. پیش فرض پژوهش آن بوده که بخشی از سروده های حافظ، از نظر زبانی برای نوجوانان، دریافتنی ست و بسیاری از آنان می توانند دستِ کم با سطوح اولیه ی بعضی از اشعار ارتباط برقرار کنند. این پژوهش از دو طریق پی گرفته شد: یکی مطالعه ی منابع معتبر و مرتبط با موضوع و بررسی توصیفی تحلیلی آن و دیگری تدوین و توزیع پرسش نامه ای ویژه برای نوجوانان. با توجه به نتایج تحقیق، اشتراکاتی میان ویژگی های دوره ی نوجوانی و بسیاری از ابیات حافظ وجود دارد که مناسب بودن آن ها را برای نوجوانان تأیید می کند. برخی از ظرفیت های دیوان حافظ برای ارائه به نوجوانان عبارت اند از: پرداختن به موضوعات و مفاهیمی مانند تلاش برای شناخت خود و یافتن معنای زندگی، آرمان گرایی، مسائل اخلاقی و اجتماعی، عشق و دوستی (که از ویژگی های دوره ی نوجوانی هم هستند)، تعدد و تنوع شخصیت ها (انسانی و غیرانسانی) و شیوه ی پردازش آن ها در کنار فضای روایت گونه و نمایشی برخی از سروده ها. با توجه به این ظرفیت ها می توان به بخشی از نیازهای معنوی نوجوانان پاسخ مناسب داد؛ نیازهایی همچون: داشتن فضایی امن برای گفت وگوی درونی، اندیشیدن به واقعیت ها و احتمالات و خیال پردازی؛ داشتن دوستی امن و صمیمی، با احساسات و دغدغه های مشترک؛ دستیابی به استقلال عمل در کنار بهره مندی از راهنمایی افراد مطمئن و آگاه؛ نیاز به هویت یابی و خداشناسی و دستیابی به معنای زندگی. واژه های کلیدی: حافظ، دیوان حافظ، نوجوانان.
بررسی و تحلیل مشرب عرفانی ابن خفیف شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۲
9 - 49
حوزههای تخصصی:
ابوعبدالله محمد بن خفیف شیرازی، بنیان گذار سلسله عرفانی خفیفیّه، از شخصیت های جریان ساز و اثرگذار در تاریخ تصوف اسلامی است. باوجود نقش مؤثر این عارف در سیر تطوّر و گسترش عرفان اسلامی، تاکنون پژوهشی روشمند در باب مشرب عرفانی او صورت نگرفته است. هدف این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، شناخت مشرب عرفانی ابن خفیف است که از طریق پاسخ به این سؤالات محقق می شود: مبدأ و مقصد سلوک در طریقه ابن خفیف کجاست و منازل دیگر در این بین به چه ترتیبی قرار گرفته اند؟ کدام یک از منازل در سیر استکمالی سالک اهمیت بیشتری دارند؟ توانایی های لازم برای جذب دستاوردهای هر منزل چیست و چه آدابی برای کسب آن ها لازم است؟ در آثار و اقوال شیخ عقیده روشنی در پاسخ به این سؤالات یافت نشد؛ اما اهمّ برون داد بر اساس قرائن و شواهد بدین قرار است: مبدأ سلوک، ارادت و مقصد، معرفتِ حق است. میان مبدأ و مقصد منازلی وجود دارد که برخی در شمار احوال عرفانی بوده و از دیدگاه ابن خفیف مقدّم بر مقامات قرار دارند. ترجیح منزل صحو بر سکر موجب توجه کمتر به مبحث بسط، طرب، شطح و سماع و اهمیت بیشتر منازل فقر، زهد، خوف و حزن و همچنین مقدّم داشتن حضور بر غیبت شده است. در طریقه ابن خفیف، منزل فقر اهمیت ویژه ای دارد و ترجیح فقر بر غنا از دیگر شاخصه های مشرب عرفانی اوست. ساختار مشربِ عرفانی شیخ، بر پایه تعالیم جنید بغدادی بنا شده؛ اما از آموزه های عرفانی بایزید نیز اثر پذیرفته و در فارس رواج یافته است.
بررسی تطبیقی عنصر زمان در رمان های دایی جان ناپلئون و دن کیشوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲شماره ۲۸
175 - 203
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهایی که می توان بر اساس آن به مطالعه تطبیقی دو اثر پرداخت، رویکرد روایت شناسانه است. در پژوهش حاضر به مقایسه ی تطبیقی یکی از عناصر روایی(زمان دستوری) در دو رمان دن کیشوت و دایی جان ناپلئون پرداخته شده است. زمان یکی از عناصری است که به روایت و داستان هویت می بخشد و با سه مؤلفه ی نظم و ترتیب، تداوم و بسامد تعریف می شود. در هر دو رمان، نویسندگان با آوردن توصیف های دقیق و جزئی سعی دارند از سرعت روایت بکاهند تا خواننده بیش تر درگیر رمان شود و همزادپنداری با شخصیت ها و تجسم داستان برایش ممکن گردد. موضوع جنگ و سفر در هر دو داستان، نقش کلیدی داشته و بیشتر جنبه ی خیالی دارند. توصیف رویدادهایی که در خلال این جنگ ها و سفرها اتفاق می افتد، در رمان دن کیشوت موجب پیش برد داستان می شود، ولی در رمان دایی جان ناپلئون به ایجاد فضایی طنزآمیز و گسترش زمانی کمک می کند. رمان دایی جان ناپلئون بیشتر دیالوگ محور است، از این رو روایت عمدتاً دارای شتاب ثابت و همسانی زمانی ست، اما تداوم زمانی در رمان سروانتس به دلیل اطناب فراوان، شتاب منفی دارد. بسامد در دو رمان بسامد مفرد است که با توجه به سبک روایت هر دو اثر و رئالیستی بودن آن ها دور از انتظار نیست. اگرچه از دیگر انواع بسامد نظیر بسامد مکرر در هر دو اثر استفاده شده است؛ ولی بسامد مفرد همچنان بیش ترین کاربرد را داراست. یافتن وجوه مشترک میان دو رمان، این ذهنیت را پدید می آورد که ایرج پزشکزاد، در نوشتن دایی جان ناپلئون، نگاهی به رمان دن کیشوت داشته است.
بررسی شناختی استعاره احساسات عشق و غم در اشعار فضولی بغدادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲شماره ۹
310 - 335
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با نگاه میان رشته ای ادبیات و علوم شناختی به بررسی مفهوم سازی استعاری احساسات عشق و غم در دیوان اشعار فارسی ملامحمد فضولی بغدادی اختصاص دارد. در مورد ضرورت اتخاذ ماهیت میان رشته ای این پژوهش باید گفت تحلیل فهم متن از جنبه میان رشته ای، بررسی آن را بر اساس اصول علومی مانند زبان شناسی شناختی ممکن می سازد. تحقیق حاضر پژوهشی توصیفی-تحلیلی با رویکرد نظریه استعاره شناختی است. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤالات است که کلان الگوهای استعاری فضولی در بیان احساسات عشق و غم در اشعارش کدامند و چه تفاوتی با حوزه های مبدأ استعاری از دید کوچش (2000) در باب حوزه های استعاری احساسات دارند؟ آیا مفهوم سازی استعاری احساسات در اشعار فضولی بغدادی با الگوی مفهوم سازی استعاری جهانی تطابق دارد یا مفهوم سازی احساسات به صورت فرهنگی و خاص است؟ با بررسی تعداد 5814 بیت شعر از دیوان فارسی فضولی مشخص شد 122 عنوان عبارت استعاری احساس غم و 107 عنوان عبارات استعاری در حوزه عشق را شامل می شوند و کلان الگوهای استعاری به ترتیب بسامد مشخص شدند. همچنین مشخص شد که احساسات عشق و غم در اشعار فضولی بغدادی با قلمروهای مبدأ استعاری کوچش (2000) شباهت ها و تفاوت هایی دارند. شباهت قلمروهای استعاری کوچش و فضولی در مفهوم سازی استعاری احساسات نشان از فرضیه جهانی استعاره های مفهومی است. این شباهت ها ناشی از حالات فیزیولوژیکی و رفتاری احساسات مذکور یا واکنش های ناشی از این احساسات است. تفاوت های قلمروهای مبدأ استعاری مورد نظر کوچش و فضولی هم ناشی از عقاید و باورهای فرهنگی گروه اجتماعی و فرهنگی خاص فضولی بغدادی است.
بازاندیشی مفاهیم فرادست و فرودست در مجموعه ی ماجراهای تن تن اثر هرژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
225 - 244
حوزههای تخصصی:
به رغم انتقاداتی که نسبت به آثار هرژه، نویسنده ی ماجراهای تن تن، دال بر سوگیری های نژادی و قومی مطرح است، این آثار محبوبیت خود را حفظ کرده اند، حتی نزد گروه هایی که موضوع مستقیم یا غیرمستقیم این سوگیری ها بوده اند. نحوه ی مواجهه ی این خوانندگان با ماجراهای تن تن در چارچوبی قرار می گیرد که در نظریه ی پسااستعماری ذیل عنوان رابطه ی فرودست و فرادست تعریف می شود. در این پژوهش الگوهای مختلفی را بررسی می کنیم که هرژه برای تعریف هویت برای گروه های فرودست به کار می گیرد. بر همین مبنا با تغییراتی در مفاهیم فرادست و فرودست، نشان می دهیم که برخلاف انتظار فرادستان، گروه های فرودست تنها مصرف کنندگان محصولات فرهنگی قدرت مداران نیستند و با استفاده از ابزارهایی که خود ایشان تولید کرده اند بر گروه های سلطه تأثیر می گذارند و موجب تغییراتی در گفتمان و جهان بینی ایشان می شوند.
کاربرد دستوری ضمایر در زبان عربی و فارسی دری
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۳
119 - 131
حوزههای تخصصی:
ضمیر یکی از مباحث بسیار مهم دستوری است که بیشتر دستورنویسان در زبان های گوناگون از آن بحث کرده اند و به تعریف آن پرداخته اند و اقسام گوناگون برای آن برشمرده اند. برخی دستورنویسان ضمیر را ذیل واژگان مستقل آورده اند و برخی دیگر، به آن اسم گفته اند. در تقسیم بندی های ثانوی نیز تفاوت های متعددی در انواع ضمیر در میان دستورنویسان به چشم می خورد. در این پژوهش، بناء ضمایر در دو زبان فارسی و عربی، معیار بحث است؛ زیرا ضمایر در ترکیب جملات از دیدگاه دستوری نقش آفرینی می کند که همین نقش آفرین در دستور باعث زیبایی و استواری کلام می شود. بر این اساس بررسی تفاوت و شباهت ضمایر در دستور زبان عربی و فارسی امری بایسته می نماید.
تأثیر اندیشه، افکار و آثار شریف جُرجانی در شبه قارّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میر سید شریف جرجانی، متکلّم، فیلسوف، منطقی، ادیب و منتقد ایرانی قرن هشتم و نهم هجری است. جرجانی آثار فراوانی دارد و بر بسیاری از کتب متقدّم و متأخّر خود، شرح و حاشیه نوشته است. نفوذ اندیشه ها، آرا و آثار جرجانی حتی در سرزمین هایی که او در آن ها نبوده است، بسیار است. گستره نفوذ او چنان بود که نویسندگان ایرانی، ترک، عرب و همچنین شبه قارّه آثارش را می خوانده و به نوشته هایش استناد می کرده اند. در طی چند قرن، در شبه قارّه هند، آثار جرجانی را در نظامِ مدرسی می خوانده و بر آن ها شرح و حاشیه می نوشته یا تحریرهای تازه ای از آن ها فراهم می آورده اند. همچنین گاه به تلخیص یا ترجمه آن ها می پرداخته اند. نسخه های خطّی، کتاب های چاپ سنگی و سربی آثار جرجانی در کتابخانه های این سرزمین ها فراوان است. شاگردان و نوادگان جرجانی هم در جریان گسترش آرای او در آنجا مؤثر بودند. در این مقاله، پس از اشاره به زندگی، احوال و آثار جرجانی، با تأکید بر منابع نوشتاری شبه قارّه، به بررسی تأثیر آرا و آثار او در این سرزمین ها می پردازیم.
مؤلفه های اخلاق اجتماعی در اشعار ابن یمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
51 - 83
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های مهم ادبیات فارسی، بازتاب مضامین اخلاقی (فردی- اجتماعی) در آثار نظم و نثر آن است. ابن یمین یکی از شاعران مطرح دوره مغول است که با توجه به انحطاط اخلاقی در این دوره، در جهت احیای هنجارهای اخلاقی در جامعه کوشیده است. در این مقاله سعی شده است که مؤلفه-های اخلاق اجتماعی در دیوان وی بررسی شود. مقاله حاضر مطالعه ای نظری است که به شیوه کتابخانه ای انجام شده است. محدوده مورد مطالعه، دیوان اشعار ابن یمین است که بعد از توصیف تحلیلی، به مؤلفه های اخلاقی اجتماعی پرداخته شده است. با کاوش در اشعار ابن یمین در می یابیم که شاعر علاوه بر مضامین اخلاق فردی، به مضامین اخلاق اجتماعی نیز توجه داشته و این مضامین به دو صورت فضایل اخلاق اجتماعی و رذایل اخلاق اجتماعی تفکیک شده است. حاصل این مقاله نشان می دهد که مؤلفه های فضایل اخلاقی از جمله: تواضع، عدل، مردم داری، مناعت طبع، انفاق مال، خدمت به خلق و ... و رذایل اخلاق اجتماعی مانند: ظلم، جهل، ریا، تکبر، عدم شایسته سالاری، تقلید کورکورانه، حسد و ... در دیوان ابن یمین، به ویژه در قطعات وی منعکس شده است.
تحلیل اقسام شاهد مدخل و روش نقل قول در فرهنگ بهار عجم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۸
1-23
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های مهم کتاب های فرهنگ، استفاده از شاهد مدخل و نقل قول برای تأیید معنا و کاربرد واژه یا ترکیب توسّط دیگران است. فرهنگ های نوشته شده در شبه قاره نیز به این موارد پرداخته اند. بهار عجم یکی از این فرهنگ هاست که دارای 19729 مدخل و دربردارنده واژه ها، ترکیبات، امثال و شعرهای فراوانی از سبک خراسانی تا هندی است. این پژوهش پس از مطالعه کامل و دقیق این فرهنگ، به تحلیل اقسام شاهد مدخل و روش نقل قول در آن پرداخته و نشان داده است که شاهدهای مدخل در این فرهنگ به سه دسته شعری، نثری و مثالی قابل تقسیم است. تعداد زیاد شاهدهای شعری به دلیل غلبه شعری فرهنگ های فارسی تا زمان تألیف فرهنگ بهار عجم و توجّه بیشتر فارسی آموزان شبه قاره به مقوله شعر بوده و شاهدهای نثری نشان دهنده اهمّیت منابع این گونه شاهدها در بازه زمانی تألیف بهار عجم و حرکت بیشتر فرهنگ-نویس به سمت رونویسی نکردن از فرهنگ های شعری پیشین بوده است. همچنین شاهدهای مثالی بر جنبه آموزشی این فرهنگ دلالت دارد. در بخش دوم، روش های دوازده گانه نقل قول در فرهنگ بهار عجم با ذکر نمونه آمده است. این روش ها از جهتی نشانه حسّاسیت لاله تیک چند نسبت به مواد فرهنگ بهار عجم و از جهتی دیگر برای آموزش و اطمینان دادن به مراجعان این فرهنگ است که بیشتر آموزش بینان زبان فارسی بوده اند.
شگردهای طنزپردازی در منظومه لیلی و مجنون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
1 - 24
حوزههای تخصصی:
طنز از آغاز شکل گیری ادبیات فارسی تاکنون در آثار ادبی وجود داشته است و از آن به عنوان یک نوع ادبی برای طرح انتقادهای سیاسی و اجتماعی و ابزاری برای تلطیف فضای اثر استفاده شده است. نظامی گنجوی یکی از شاعرانی است که از شگردهای طنزنویسی به شکل نامحسوس در آثار خود استفاده کرده است. طنز در آثار نظامی، در لایه های زبان، پنهان است به طوری که طنز تلخ موجود در ابیات وی به سادگی درک نمی شود. او با استفاده از شگردهای طنزنویسی علاوه بر انتقاد از شرایط اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی روزگار، فضای داستان های خود را مفرح کرده است. در منظومه لیلی و مجنون، هدف او از خلق ابیات طنزآمیز، تلطیف جریان غم انگیز داستان و همراه کردن مخاطب با خود است. بلاغت حاکم بر اثر، بستری برای طنزآمیز شدن کلام ایجاد کرده است. تشخیص و تشبیه از پرکاربردترین صنایع ادبی در این منظومه است که منجربه خلق طنز موقعیت شده است. همچنین بازی های زبانی که از مختصات سبک قرن ششم است، در منظومه لیلی و مجنون کاربرد گسترده ای دارد و طنز کلامی ساخته است. استدلال طنزآمیز و پارادوکس، دو شگرد دیگری است که با بسامد بالا در تلطیف فضای تلخ داستان نقش دارند. این پژوهش به روش کتابخانه ای انجام شده و با طبقه بندی، بررسی و تبیین ابیات طنزآمیز، میزان نوآوری نظامی در عرصه طنز و انتقاد بررسی شده است.
فراخوانی کهن الگوی مادر در شعر مقاومت افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
201 - 232
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است تا کهن الگوی مادر را به عنوان قوی ترین و حیاتی ترین کهن الگویی که در ناخودآگاه روان تأثیر شگرفی می گذارد، به منزله مهم ترین و بارزترین کهن الگوی شعر مقاومت افغانستان، نقد و بررسی کند و پس از شناسایی نمودهای آن، نسبت آنها را با اندیشه مقاومتی شعر پایداری بکاود. روش پژوهش مقاله توصیفی- تحلیلی با رویکرد محتوایی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای است. نتایج پژوهش نشان می دهد که کهن الگوی مادر در شعر مقاومت افغانستان به صورت های گوناگون در دو دسته طبیعی (زمین، وطن، خورشید، دریا، آب و...) و واقعی (مادر، زن، حوا و...) جلوه یافته اند. نمودهای طبیعی آن سودمند و یا اهریمن خوی اند. فراخوانی کهن الگوی مادر در شعر مقاومت افغانستان به عواملی چون تجاوز روس و جنگ های درازدامن این کشور بازبسته است. شاعران در بازتاب خرابی ها، قحطی، ناباروری و زیانکاری برخاسته از جنگ، بازگویی درد و رنج ملت افغانستان و رسواسازی عاملین آنها، سیاه نمایی چهره های استعمارگرِ بیگانه و نکوهش خائنان داخلی حکومت دست نشانده، جنگ های درون مرزی، و ... سرانجام برای تشجیع مبارزان و ستایش قهرمانان و ایجاد روحیه ملی در دفاع از وطن، نیت مندانه، نمودهای کهن الگوی مادر را به کار می بندند. بررسی ها نشان دهنده آن است که کاربرد این میراث سنتی به شعر مقاومت غنا و ژرفا بخشیده است.
بررسی سطح فکری حبسیه در ادبیات دفاع مقدس بر اساس رمان «پایی که جا ماند»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
233 - 266
حوزههای تخصصی:
ادب مقاومت و پایداری در ادبیات فارسی دارای شاخه ها و گونه هایی متنوع است که قسمتی از این ادبیات مربوط به آثاری است که در اسارت و زندان نوشته شده و نویسندگان ایرانی از زوایای گوناگون ادبیات پایداری و دفاع مقدّس را در آثارشان انعکاس داده و در قالب داستان کوتاه و رمان به ترسیم دیدگاه خود پرداخته اند. حبسیه معمولاً با شکایت و گله از روزگار و آرزوی رها شدن از حبس همراه است. حبسیه را از تقسیمات بثّ الشکوی دانسته اند. اغلب این آثار در ادبیات پایداری که در زندان و اسارت تحریر شده اند، درواقع ترسیمی از فداکاری و ازجان گذشتگی رزمندگانی است که برای دفاع از وطن و حراست از آن، از تمام وجود خود گذشته و با بردباری و صبوری در مقابل زندانبانان ایستادگی کرده اند. در این پژوهش، حبسیه در ادبیات پایداری در سطح فکری بر مبنای رمان پایی که جا ماند ، موردبررسی قرارگرفته است. حسینی پور در این اثر سعی کرده تا خاطرات حبس و زندان را با زبانی روشن و به دوراز تکلف بیان کند. در بررسی سطح فکری در رمان پایی که جا ماند ، شاخصه هایی چون شکنجه که شامل شکنجه جسمی (شکنجه با باتوم و کابل، استفاده از صندلی الکتریکی، درمان نکردن زخم و جراحت های اسرا و ...) و شکنجه های روحی و روانی (پخش کردن ترانه از بلندگوها، وضعیت نامناسب غذا و بیگاری کشیدن از اسرا و ...) وضعیت درونی اسرا که شامل (غم و اندوه و اشک، تنهایی، دلتنگی، ناامیدی و یأس، شکایت و ...) بررسی می شوند. حسینی پور در این اثر به تهدید و تحقیر اسرا توسط عراقی ها در حبس نیز اشاره کرده است.
از تربیت (Erziehung) به فرهنگ (Bildung) در تجربه مدرنیته نزد صادق هدایت (جامعه شناسی شکل نگارِ تجربه زمان در بوف کور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
157 - 188
حوزههای تخصصی:
مدرنیسم فرهنگی صادق هدایت به تکوین سوژگی ای فرهیختار می انجامد که می توان گفت، مایه جامعه شناسی تاریخیِ تجربه مدرنیته در ایران است. با رجوع به تجربه ادبی هدایت به تفاوت مفهومی بین Bildung و Erziehung پی می بریم، به اینکه Bildung نزد او از مواجهه انتقادی با ایدئولوژی شکل می گیرد و Erziehung نیز برای او نوعی باریک اندیشی انتقادی ست که از خلال درگیری با «دیگری» به فرهیختگی می رسد. ناکارکردنِ پارادایم حسانیِ مدرنیته ایرانی اما کنشی ست اجتماعی که تنها با کُدگشاییِ زمان آن ممکن است و از این روست که فرم روایی بوف کور چنین آشفته می شود. اگر می خواهیم از تجربه مدرنیته هدایت بگوییم و این معنی را در بوف کور بیابیم، راهی نیست غیر از جُستنِ واقعیت پذیریِ «جُز-من» و «دیگری» در این رمان. هدایت در بوف کور با تعلیق بازنماییِ ایدئولوژی ها و قالب گونه های ذهنی، به تصویرپردازی واقعیتی می نشیند که در محاق رفته است. و روشی که به فراخورِ این دقیقه پیش می رود، باری، منظومه است. در بوف کور تربیتِ کوچگرانه از پیِ توجه به مکان ها شکل می گیرد، از مواجهه واپس نگرانه با خاطره ها، و نیروهای پویایی که قادرند تغییراتی در توسعه سوبژکتیویته ایجاد کنند. بوف کور شرح ساختمندِ بی نظمیِ تجربه مدرن در ایران است؛ نقشه راهِ دگرستانی که به هند می رسد، «دیگری»ای که می توان گفت در جوف «خود»ی حضور دارد؛ در مقام یک وعده.
بررسی مراحل حل مسأله و ویژگی های حل کنندگان مسئله در انیمیشن های کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی مراحل حل مسئله و ویژگی های حل کنندگان مسئله در انیمیشن های کودکان براساس مراحل حل مسئله ی دیویی و ویژگی های حل کنندگان مسئله ی گریفین بود. پژوهش حاضر در پارادایم تحقیقات کیفی قرار داشت. انیمیشن های بررسی شده در این پژوهش، شامل ده انیمیشن از انیمیشن های برگزیده ی جایزه ی اسکار بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. این انیمیشن ها با استفاده از روش تحلیل محتوای قیاسی و براساس مراحل حل مسئله ی «دیویی» و ویژگی های حل کنندگان مسئله ی گریفین بررسی شدند. نتایج پژوهش نشان دهنده ی این بود که از بین مراحل حل مسئله، بیشترین مرحله مربوط به ارائه ی راه حل و بررسی راه حل ها بود و کمترین مرحله نیز تدوین نتایج و ارزیابی آن ها بود. در این بین از میان ده انیمیشن تحلیل شده؛ انیمیشن شهر اشباح و زوتوپیا بیشترین مراحل حل مسئله و انیمیشن های دلیر و منجمد کمترین مراحل حل مسئله را داشتند. نتیجه ی دیگر پژوهش، تحلیل ویژگی های حل کنندگان مسئله بود که بیش ترین این ویژگی ها مربوط به کارآمدی و کمترین آن ها مربوط به دانش پیشین بود. ویژگی های جست وجوی کمک و تولید راه حل های مختلف نیز مشاهده شدند. از بین انیمیشن های تحلیل شده در این قسمت انیمیشن های کوکو، شهر اشباح و زوتوپیا بیشترین ویژگی های حل کنندگان مسئله را داشتند و انیمیشن های بالا و دلیر کمترین فراوانی را به خود اختصاص دادند.