فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۱
87 - 113
حوزههای تخصصی:
الفتی بن حسینی ساوجی، شاعر شیعی سده یازدهم هجری در دربار عبدالله قطبشاه است که افزون بر اشعاری که در مدح وی سروده، دو رساله «ریاض الصنایع قطبشاهی» و «روایح گلشن قطبشهی» را نیز برای وی یادگار گذاشته است. روایح گلشن قطبشهی را اغلب تذکره نویسان از الفتی یزدی دانسته اند؛ در حالی که بنابر شواهد تاریخی و سبکی از آثار مسلم الفتی ساوجی است و انتساب آن به الفتی یزدی نادرست است. روایح گلشن، رساله ای کوتاه و مشتمل بر دیباجه و هفت رایحه و خاتمه است که با نثر آمیخته به نظم به سبک متون مصنوع و فنی در وصف عبدالله قطبشاه و معرفی خیل و خدم و لشکریان و کاخ های شاهی و جشن ها و اعیاد معروف و زیبایی های حیدرآباد به سال 1051 نگارش یافته است. الفتی مُنتهای همت خود را بر توازن آوایی متن و موزونی جملات گماشته است. از این رو، بهره گیری از انواع سجع و جناس و دیگرآرایه های لفظی چون تتابع اضافات و تکرار در کل اثر چشمگیر است. وی از آرایه هایی چون مراعات نظیر و تضاد نیز برای ایجاد تناسب و توازن معنایی جملات استفاده کرده است.
بررسی و تحلیل اثر پذیری شرح سروری از جواهرالاسرار و زواهر الانوار خوارزمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مثنوی معنوی اثر جلال الدین محمد بلخی(رومی) از مهمترین آثار عرفانی ادبیات فارسی است که در مناطق مختلف، مخاطبان بسیاری داشته است. نیاز خوانندگان موجب شده است شرح های متعددی به زبان های گوناگون بر این اثر نوشته شود. معرفی و بررسی روش و محتوای شرح های مثنوی از موضوعات مهم تحقیق در حوزه مولوی پژوهی به شمار می رود و بررسی اثرپذیری شرح ها از یکدیگر اهمیت و جایگاه این آثار را در جریان شرح نویسی نشان می دهد. شرح مصطفی بن شعبان سروری بر مثنوی، یکی از قدیمی ترین و مفصل ترین شرح های منثوری است که در آسیای صغیر به زبان فارسی نوشته شده است. با توجه به قدمت و زبان شرح سروری، ضرورت دارد میزان اثرپذیری و اثرگذاری آن در جریان شرح نویسی بر مثنوی معلوم شود. در این پژوهش، کوشش می شود ازطریق مقایسه شرح سروری با شرح جواهرالاسرار و زواهرالانوار اثر خوارزمی، میزان وام گیری آن از کهن ترین شرح فارسی بر مثنوی معلوم شود. نتایج بررسی و مقایسه دو شرح سروری و خوارزمی نشان می دهد شرح سروری در ساختار و محتوا از جواهرالاسرار اثر پذیرفته و بخش مهمی از شرح خوارزمی بدون اشاره به نام وی در شرح سروری درج شده است، درحالی که سروری در دیباچه شرح خود مدعی است این اثر را از راه کشف از روح مولوی دریافته است.
بازخوانی غزلی از حافظ بر پایه رویدادهای مقطعی از زندگی شاعر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۷
263 - 305
حوزههای تخصصی:
از آنجا که بسیاری از سروده های حافظ شرایط زمانه و رویدادهای زندگی او را بازتاب می دهد؛ شناخت تاریخ عصر حافظ و آگاهی از چند و چون مناسبات وی با رجال عرصه قدرت، نقش مؤثری در فهم شعر او دارد. اساساً دریافت بخش قابل توجهی از سروده های حافظ در گرو آگاهی از شرایط روزگار و رویدادهای زندگانی اوست. غفلت از رویه تاریخی شعر حافظ، می تواند به برداشت نادرست از معنای سروده ها و مفاهیم و تعابیر مدرج در آن ها و نیز گسست پیوند منطقی ابیات بینجامد. غزلی مشهور از حافظ که با مطلع «طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف» آغاز می شود یکی از نمونه های شاخصی است که بی توجهی به رویه مذکور، فروپاشی کامل پیوند میان ابیات آن را در پی داشته و ناگزیر مفاهیم و تعابیر نهفته در آن را دچار تعلیق و درنتیجه بدفهمی کرده است. در این جستار با روش تحلیل محتوا و به شیوه توصیفی تحلیلی، به مدد انطباق غزل مذکور بر زمینه تاریخی اش، به بازشناسی اشارات نهفته در شعر و بازنمایی پیوند منطقی میان ابیات آن می پردازیم. در پرتو توجه به دلالت های عناصر غزل مذکور، می توان درخصوص تاریخ تقریبی سروده شدن آن به گمانه زنی پرداخت.
از رنج تا لذّت حبس؛ خوانش لکانی داستان های «بند محکومین»، «آمرزش زمینی» و «قهوۀ سرد آقای نویسنده»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۱۱
315 - 349
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، جایگاه حبس و نسبت آن با اصل لذت و ژوئیسانس در شخصیت های داستان های «بند محکومین»، «آمرزش زمینی» و «قهوه سرد آقای نویسنده» بازنمایی و سنجیده شده است. با توجه به کنش های این شخصیت ها و اعمال مجازات به منزله اختگی نمادین، هدف از انجام این پژوهش، تبیین چگونگی دسترسی سوژه محبوس از رنج به لذت است که طی آن، به این پرسش محوری پاسخ داده شده که سوژه زندانی چگونه به میانجی دالی که برای وی تولید رنج می کند، می تواند لذت مازاد یا ژوئیسانس را تجربه نماید؟ این پژوهش به روش تحلیل کیفی و با تکیه برآموزه های روانکاوانه ژاک لکان به انجام رسیده و نشان داده شده که سوژه محبوس کم سابقه از میل سوژه محبوس سابقه دار تبعیت می کند و در عین حال، همواره به سبب وجود مازادی در هویت خود، از دیگری بزرگ شرمسار می شود. حبس بستری را فراهم می کند که محبوسان از زنجیره دلالت میل دیگری بزرگ به سبب تحمیل اختگی نمادین بیرون می افتند. اگر محبوسان اختگی نمادین را نپذیرند، به روان پریشی دچار می شوند و به همین سبب اولاً، خود را از جامعه بیرون از حبس مطرود می بینند، ثانیاً، نسبت به تحقق آینده روشنی برای خود امیدوار نخواهند بود. سوژه محبوس می کوشد با هر کنشی که تخطی از میل دیگری بزرگ باشد، ژوئیسانس را به نفع خود تصرف کند.
واکاوی تمثیل در رمان 《سال بلوا》 اثر عباس معروفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
Since the novel is one of the most popular literary forms, researchers have examined it from various angles. Allegory is one of the literary techniques that writers, including novelists, have paid attention to in writing their works for various reasons. Investigating allegories hidden in a literary work is important because splitting the primary shells and dealing with the secondary and inner meanings can achieve a more comprehensive and deeper understanding of the literary work. The purpose of this research is to analyze the allegorical aspects of the novel The Year of Riot and to identify its allegorical effects to answer the question of what is the purpose of the allegories used in this work and to what extent they reflect the state of the society of the author's era?
بررسی جلوه های تمثیلی مراحل هفتگانه ی سلوک عرفانی عطار با تأثیر پذیری از مراحل هفتگانه ی سلوک مهری(میترایسم)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تمثیل یکی از گسترده ترین شیوه های بیان مطلب است که اندیشه ها و پیام های اخلاقی، تعلیمی،اجتماعی و سیاسی را به خواننده القا می کند. در آیین مهری که جزو اولین آیین های باستانی ایران است،شاید برای نخستین بار در هفت مرحله سلوک مهری از تمثیل برای بیان مقصود،که همان رسیدن به مرحله والای انسانیّت بود،صحبت به میان آمد. هفت مرحله سوک به شکل تمثیلی مطرح گردیده که به نوعی می توان گفت این مراحل آداب تشرّف انسان به مراتب عالی وجود انسانی است. عطار هم از جمله شاعرانی است که در سرودن تمثیلات گسترده مشهور است.با اینکه نمی توان هفت وادی عرفانی عطار را به طور کامل برگرفته از آیین میترائیسم برشمرد، امّا در صدد هستیم حقیقت عرفان را با زبان تمثیل و رمز برای سیر و سلوک و کشف حقیقت در این دو مشرب متفاوت بررسی نماییم.زبان تمثیل در سلوک و گذر عرفانی عطار با تأثیر پذیری از سلوک مهری، موضوع تازه ای است که در این پژوهش مورد بررسی قرار خواهد گرفت. پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی-تحلیلی و به روش کتابخانه ای انجام شده است و هدف از آن بیان مراحل سلوک و گذر انسان با زبان تمثیل به مراحل پختگی و مراتب عالی انسانیّت است.
کاربردهای هنری اصطلاحات دانش پزشکی در اشعار نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پزشکی و شناخت داروها از گذشته های دور، از دانش های رایج در ایران بوده است؛ بنابراین انعکاس واژگان و اصطلاحات این دانش در درخشان ترین آینه فرهنگی ایران یعنی ادبیّات منظوم و منثور، جای شگفتی نیست و ادبا به ویژه شاعران، از این دانش در سروده های خود بهره برده اند و از این دانش و اصطلاحات و مفاهیم مربوط به آن در آفرینش و خلق مضامین و صور خیال سود جسته اند تا آنجا که اشاره به دانش پزشکی به عنوان یکی از ویژگی های سبکی اشعار سده ششم به شمار آمده است. نظامی به عنوان شاعر برجسته این سبک، علاقه وافری به استفاده از اصطلاحات دانش پزشکی نشان داده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل دانش پزشکی و کاربردهای هنری نظامی در بازتاب این دانش، با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و ترسیم نمودار فراوانی، به تحقیق درباره اصطلاحات پزشکی در خمسه پرداخته است. نتایج نشان می دهد که نظامی در دانش پزشکی اطّلاعات وسیعی داشته و از امراض و بیماری های عهد خود آگاه بوده است. وی با خواص انواع داروها و تأثیر آن ها بر درمان بیماران و نیز شیوه درمان بیماری ها آشنا بوده است. نظامی در کاربرد اصطلاحات پزشکی هم به جنبه علمی و هم به جنبه ادبی توجه نموده است. وی با به کارگیری مبتکرانه و خلّاقانه این دانش و آراستن آن با انواع صورخیال و آرایه های بدیعی، هنر خویش را به نمایش گذاشته است.
ملاحظاتی برای تدوین دستگاه عددنویسی فارسی میانه و انعکاس آن در فارسی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستگاه عددنویسی یکی از اجزای مهم و بحث انگیز سامانه های خط است که دو بُعد دارد و به سادگی به صورت نوشتاری عدد محدود نمی شود. دشواری عددنویسی ازیک سو به ماهیت عدد و نحوه موجودیت آن در هر زبان بازمی گردد که خود نتیجه نوع نگرش متفاوت هر تبار به هستی است و بُعد دومِ به نحوه نگارش موجودیت های عددی در هر زبان مربوط است؛ بنابراین، با اینکه عددنویسی پدیده ای در حوزه خط است، نمی توان آن را پدیده ای صرفاً خطی دانست، بلکه برای توصیف دستگاه عددنویسی لازم است که به نوع نگرش و بینش اقوام و ملل به هستی و مخصوصاً بنیان های اساطیری بینش هر ملت توجه شود. فارسی میانه نیز از این ره یافت مستثنی نیست و یکی از لازمه های مغفول پاسخگویی به ابهامات دستگاه عددنویسی فارسی میانه، همین توجه به نوع نگرش به هستی و مخصوصاً باورهای اساطیری ایرانیان است. در این مقاله، در ادامه تلاش هایی که تاکنون برای تدوین و توصیف دستگاه عددنویسی فارسی میانه شده است، ملاحظاتی دیگر درباره این دستگاه پیشنهاد می شود و پاسخ برخی از ابهامات در دستگاه عددنویسی فارسی میانه در خلال این ملاحظات به بحث گذاشته می شود. نیز برخی از بقایا و انعکاس های این دستگاه در زبان و خط فارسی نو پیگیری می شود که ازیک سو به تدوین دستگاه عددنویسی فارسی میانه یاری می رساند و ازسوی دیگر، درک واژه ها و متون فارسی نو را تسهیل می کند. یافته های مقاله گویای ممکن بودن توصیف دستگاه وار عددنویسی فارسی میانه است و در این کار یاری گرفتن از بنیان های اساطیری اندیشه ایرانی راهگشا و دارای اهمیت است. این مقاله درنهایت مدعی تدوین دستگاه عددنویسی فارسی میانه نیست و ملاحظات و پیشنهادهایی برای تدوین این دستگاه ارائه داده است.
The Personal Becomes the Political: Womanist Resilience and Butlerian Agency in Possessing the Secret of Joy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۶, No ۲, Spring ۲۰۲۴
95 - 112
حوزههای تخصصی:
The present paper explores Alice Walker’s Possessing the Secret of Joy in an attempt to highlight the importance of the establishment of a well-defined identity as the crucial step in the life of Tashi, a victim of genital mutilation. She becomes whole and healthy once she finds a voice and remakes her severed ties with the black community. Her individual acts of rebellion are complemented with collective political action against genital mutilation. Butler’s view, agency is a restorative energy which works against fragmentation and opens a new possibility for psychic healing as the essential path to the formation of an individual identity. The paper explores the path taken by the novel’s female protagonist to validate her right as an active agent and defy the objectifying assumptions which deprive women of the right to be treated as human subjects. The long-held womanist aspirations shared by Tashi and her fellow sufferers matched by the desire to restore the lost agency is the only hope given to black women to establish their own voice. The protagonist’s final healing is thus achieved through the healthy interaction between individual as well as collective acts of rebellion: individual agency accompanied by political and social transformation.
تحلیل باستان گرایی در اشعار سیاوش کسرایی و نصرت رحمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول و نوآفرینی در شعر چه در محتوا و چه در زبان و ساختار آن از راه هنجارگریزی رخ می دهد. هنجارگریزی می تواند از راه آفرینش های تازه که با ذهن و زبان ادبیات آشنایی ندارد حاصل شود یا آن که با غبارروبی از چهره ی کهن هنجارها که در لاتین به آن آرکائیسم گفته می شود و در زبان امروزی از آن با عنوان باستان گرایی یاد می کنند، به دست آید. مهم ترین جنبه ی رستاخیز کلمات در شعر سیاوش کسرایی و نصرت رحمانی باستان گرایی و بهره گیری از ساختار شعر کهن است. در بین شاعران مورد بحث، کسرایی به استفاده از مصادیق کهن زبان فارسی، چه از نظر واژگان و چه از نظر محتوا اقبال بیشتری نشان می دهد، به طور کلی باستان گرایی در شعر شاعران مورد نظر جایگاه خاصی دارد که به تشخص زبان و بیان شاعرانه ی آن ها منجر شده است. این پژوهش به بررسی و کاربرد باستان گرایی در اشعار این دو شاعر با روش توصیفی- تحلیلی می پردازد.
بازیابی هویت زنانه در رمان «احتمالاً گم شده ام» از سارا سالار با تأکید بر نقد جامعه شناختی تکوینی رمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این جستار به بررسی رمان احتمالا گم شده ام اثر سارا سالار با استفاده از رویکرد ساختگرایی تکوینی لوسین گلدمن پرداخته است و کوشیده ایم ساختارهای سیاسی و اجتماعی حاکم بر فضای ذهنی نویسنده و جامعه را مورد تحلیل قرار دهیم. پژوهش حاضر با روش اسنادی، تحلیل و نقد متن به همراه شواهدی، سعی در نمایاندن فضای اجتماعی حاکم بر دنیای نویسنده خواهد داشت تا بیان کند که ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران در شکل گیری ساختارهای ذهنی نویسنده و پیدایش این رمان چه تاثیری گذاشته و چه پیوند و رابطه ای میان ساختارهای جامعه با ساختارهای رمان وجود دارد. با بررسی دقیق و موشکافانه مؤلفه های مدنظر در این رمان مشخص شد که این رمان یک اثر کاملاً اجتماعی و محصول ذهنیت و تفکر ایدئولوژیک نویسنده است که در آن ضمن بررسی تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه ی عصر خود، بازتابی از واقعیات اجتماعی و حاکم بر جامعه را نشان داده است.در این رمان که حاصل کنش های نسل معاصر و دغدغه های آن ها است، نویسنده با انتخاب زندگی زنی متأهل ، مشکلات و مسائل زنان در زندگی، فضای مردسالارانه، عدم هویت یابی زنان و ... را به تصویر می کشد و نشان می دهد که راوی داستان خود را گم کرده است و به دنبال بخش گمشده خود به هرجایی سرک می کشد. سارا سالار با در نظر گرفتن یکی از مضمون های اجتماعی؛ یعنی هویت زنانه و فضای مردسالارانه، ساختاربندی حاکم بر جامعه یک دوره در ایران را به نمایش گذاشته است
شیوۀ هنری مولانا در کاربرد انواع حروف در مثنوی با تکیه بر نشانه هایی از مختصّات سبک خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیشتر تحقیقات انجام شده بر روی مثنوی، ویژگی های سبک زبانی مولوی کمتر مورد نقد و بررسی دستوری قرار گرفته است. در این مقاله به بررسی کاربرد انواع حروف در مثنوی با تکیه بر مختصّات سبک خراسانی از منظر زبانی پرداخته شده است. سؤال اصلی پژوهش این است که مهم ترین ویژگی های سبکی مولانا در خصوص کاربرد انواع حروف در مثنوی چیست؟ روش گردآوری اطلاعات در این مقاله بر اساس مطالعات کتابخانه ای بوده و تحقیق به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده است. یافته ها حاکی از آن است که مثنوی معنوی از لحاظ ویژگی های دستوری، اثری بسیار غنی با تنّوع واژگانی فوق العاده است؛ به طوری که در این پژوهش سعی شده، سبک و ساختار انواع حروف در مثنوی مورد واکاوی قرار گیرد. حاصل پژوهش نشان می دهد که مولوی با کاربردهای نامتعارف حروف در سطوح مختلف صرفی و نحوی، موجبات برجستگی زبان و در نتیجه تأثیرگذاری مضاعف مثنوی بر مخاطب را فراهم آورده است.
بررسی و تحلیل داستانِ «فارسی شکر است» از جمال زاده برمبنای سبک شناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله داستان کوتاه «فارسی شکر است» از مجموعه داستان «یکی بود یکی نبود» اولین اثر داستانی محمدعلی جمال زاده، با در نظر گرفتن مؤلفه های سبک شناسیِ انتقادی لسلی جفریز، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. مسأله اصلی مقاله آن است که به کمک این مؤلفه ها شناخت لایه های پنهان متن و کشف مناسبات «ایدئولوژی»، «قدرت»، «گفتمان انتقادی» با نظم و سهولت بیشتری انجام می پذیرد. مؤلفه های سبک شناسی انتقادی از دیدگاه جفریز عبارت اند از: 1-نامیدن و توصیف کردن 2-بازنمایی کنش ها، رخدادها و وضعیت ها 3-ترادف و تقابل 4-مثال آوردن و نام بردن 5-اولویت بندی 6-معانی ضمنی و فرض و دلالت 7-منفی سازی 8-فرضیه سازی 9-ارائه سخنان و افکار دیگر مشارکین 10-بازنمایی زمان، مکان و جامعه. با توجه به ساختار زبانی و تحلیل های اجتماعی و فرهنگی موجود در این داستان، مؤلفه های ده گانه جفریز در ارزیابی و تحلیل این اثر کارایی و قابلیت بسیار زیادی دارد و می تواند یافته های قابل توجهی را برای پژوهش فراهم کند.بازنمایی وضعیت ها، رخدادها و کنش ها با اختلاف چشم گیری نسبت به سایر مؤلفه ها نمود بیشتری در این داستان دارد. مؤلفه هایی مانند بازنمایی جامعه، فرضیه سازی و بیان اندیشه های دیگران، کم ترین بسامد را در این داستان دارند. روش کار این مقاله توصیفی-تحلیلی و تطبیقی با استفاده از منابع کتابخانه ای است. این پژوهش در مقایسه با پژوهش های سبک شناسی که درباره آثار جمال زاده انجام شده، واجد نوآوری ها و تازگی های بسیاری است که هم در روش بررسی و تحلیل آن دیده می شود و هم در کیفیت دست یابی به داده ها و یافته ها می توان شاهد آن بود. از مزیت های این روش، آمیختن مباحث سبک شناسی، نقد و دستور زبان است، و مبتنی بر تحلیل های فرهنگی و جامعه شناسی است که بین روساخت و ژرف ساخت زبان متن واکاوی می کند. مؤلفه های مورد نظر جفریز برای عینی کردن پژوهش و نظام مند کردن تحقیق در مقایسه با تحلیل گفتمان انتقادی و دیگر روش های مشابه مزیت بیشتری دارد.
ترجمه رباعیّات خیّام فیتز جرالد: از درمانگری شخصی تا درمانگری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲۷
72 - 49
حوزههای تخصصی:
در عرصه ادبیات جهان و دادوستد فکری و ادبی میان فرهنگ ها و ملل مختلف، بدون تردید هیچ شاعری به اندازه عمرخیّام و رباعیّاتش بر فضای فرهنگی، ادبی و فکری اروپا، به ویژه انگلستان دوره ویکتوریا اثرگذار نبوده است. در این دوره طبقه متوسط، به واسطه ثروت حاصل از فعالیت های تجاری و استعماری و با تکیه بر پایگاه دینی اش بر تمام عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و فکری انگلستان سلطه داشت و ارزش های آن به ارزش های حاکم و مبنا تبدیل شده بود. امّا با آغاز نیمه دوم قرن نوزدهم، سلطه مرجعیّت های این طبقه با چالش های سهمگین از جانب پژوهش گران علوم تجربی و اجتماعی مانند داروین، مارکس، نیچه و فروید مواجه شد و این چالش ها ازهرجهت باعث تزلزل روحی، معنوی و اجتماعی این طبقه شد. ترجمه رباعیّات خیام را فیتزجرالد در چنین فضایی منتشر کرد. مسئله مورد بررسی در این مقاله چراییِ «پذیرش» این ترجمه در این دوره است. در پاسخ، دو عامل زندگیِ شخصی مترجم و وضعیت اجتماعی، فرهنگی و به ویژه فکری آن دوره نقش بسزایی دارند؛ با این تأکید که کار ترجمه رباعیّات ابتدا برای فیتزجرالد نقش نوعی درمانگری شخصی را داشته که بعدها از طریقِ مراجع میدان فرهنگی و ادبی به نوعی درمانگری اجتماعی تبدیل شده است.
کاربست نظریه هنجارهای گیدئون توری و نیومارک در نقد برگردان عربی گزیده ای از اشعار گلچین گیلانی توسط محمد نورالدین عبدالمنعم (بررسی موردی شعر خانه ویران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه شعر به عنوان یکی از پیچیده ترین عرصه های ترجمه ادبی، انتقال لایه های معنایی و زیبایی های زبان مبدأ به زبان مقصد را همواره با خطر از دست دادن اصالت و عمق مفاهیم مواجه می کند؛ از این رو، نظریه های مختلفی در این زمینه به وجود آمده است. از مهم ترین نظریه های ترجمه شعر، نظریه هنجارهای گیدئون توری است که به فرآیند ترجمه یا خود عمل ترجمه پرداخته می شود. در زبان فارسی نیز اشعار بسیاری به زبان های مختلف ترجمه شده است که از جمله آن ها اشعار گلچین گیلانی به زبان عربی توسط محمد نورالدین عبدالمنعم است. از آنجایی که اشعار گلچین گیلانی دربرگیرنده درون مایه های احساسی و فرهنگی خاص است؛ بنابراین، در ترجمه نیازمند دقت و توجه ویژه ای است. ترجمه شعر «خانه ویران» اثر گلچین گیلانی، موضوع این پژوهش است که با هدف بررسی و ارزیابی دقیق ترجمه عربی مقوله های فرهنگی، مفاهیم استعاری و ساختار موسیقایی در شعر فارسی از نظر وفاداری به معانی اصلی، دقت در ترجمه تعبیرات فرهنگی و انسجام و لحن اجرایی و شناسایی نقاط قوت و ضعف در ترجمه و ارائه پیشنهادات برای بهبود کیفیت ترجمه های ادبی مشابه، صورت می پذیرد. تحلیل ها نشان می دهد که ترجمه عربی محمد نورالدین عبدالمنعم به طور کلی توانسته است معانی و احساسات اصلی شعر فارسی را منتقل کند، اما در برخی موارد نیاز به دقت بیشتری در تفسیر فرهنگی و انتخاب عبارات مناسب وجود دارد. استفاده از عبارات و توصیف های دقیق تر می تواند به بهبود وضوح و انتقال بهتر معانی اصلی کمک کند.
تحلیل دگردیسیِ حکایتِ (آبگیر و سه ماهی) در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۲
187 - 216
حوزههای تخصصی:
مولانا برای بیان نکات عرفانی حکایتِ «آبگیر و سه ماهیِ» کلیله و دمنه را در مثنوی بازآفرینی می کند. تحلیل دگردیسی معناییِ این حکایت، شگرد مولانا برای تبدیل مضامین محدود آن به مفاهیم گسترده عرفانی و چگونگی آفرینش ساختاری نو، هدف اصلی پژوهش حاضر است. این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی به نقد دلایلی می پردازد که مولانا بر آن اساس، حکایتِ کلیله را «قشر قصه» و داستان خویش را «مغز جان» می خواند. یافته ها نشان می دهد که مولانا با استفاده از مضامین قرآنی، احادیث نبوی، سخنان صوفیه و امثال و حِکم، مفاهیم مُلهم از تجارب عرفانیِ خود را در فضای کلی قصه القاء می کند و با توسل به نوعی شیوه سخن پردازی در تفسیر افکار و اعمال سه شخصیت اصلیِ حکایت، بر درک نکته ها و رمزها تأکید می ورزد و در اشاره به ماجراهای داستانی از طریق کارکرد ترغیبی اقناعیِ پیام های خود، مباحث عرفانی را می گسترد و به هنگام نقل ماجرا های میانی در قالب تمثیل های گوناگون و با استفاده از قابلیت های ویژه زبان عرفان، درون مایه قصه را برای تصویر عوالم معنوی بسط می دهد و در بیان محتوا بر اساس دو مقوله حکمت و هدف، نمادهای عالیِ متن خود را می آفریند تا قصه مثنوی را ضمن حفظ مشابهت ظاهریِ روایت، در بافتاری متمایز از حکایتِ کلیله عرضه کند.
الحضور الإیرانی فی شعر الشریف الرضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
1 - 25
حوزههای تخصصی:
من رموز الوحده الحضاریه بین المسلمین التفاعل الأدبی بین الإیرانیین والعرب، والذی بدأ منذ ظهور الإسلام فی إیران القدیمه واشتد قوته فی العصر العباسی؛ حیث بات العباسیون، تحت تأثیر الثقافه والحضاره الإیرانیه، مفتونین بالرفاهیه والتجمل والازدهار کالملوک الساسانیین. لذلک، دخلت الاحتفالات القدیمه إلى البلاط العباسی بسبب انبثاقها من جذور الثقافه الإیرانیه التی کانت تعطی معرفتها، الشعراء التازیین هویه أدبیه عظیمه، جعلت الشعراء العرب رغم تأثیرهم على اللغه العربیه یهتمون باللغه الفارسیه وینقلون المعارف والطقوس والیومیات والأساطیر الإیرانیه، إلى العرب من خلال الشعر. إنّ الشریف الرضی، هو الشاعر الشیعی الملتزم فی العصر العباسی الثالث، الذی تأثر بمختلف مظاهر الثقافه والحضاره الإیرانیه. یهدف هذا المقال إلى التعرف على جوانب مختلفه من هذا التأثر الثقافی والأدبی الإیرانی فی قصائد الشریف الرضی بطریقه وصفیه وتحلیلیه، بناءً على مؤشرات الأدب المقارن والمدرسه الفرنسیه. ومن نتائج البحث أن الشریف الرضی، بمعرفته الواسعه بالثقافه والأدب الإیرانی، قد تأثر بمظاهرها المختلفه، لا سیما فی المحاور المتعلقه باستدعاء المدن الإیرانیه مثل الأهواز، والسوس والأَربُق، والطوس، والدیلم، والبمّ، وکذلک الحضور المکثف للمفردات الفارسیه المعرّبه فی شعره. کما أظهر اهتمامه بالثقافه والحضاره الساسانیه من خلال تذکر جوانب من الثقافه والعادات الإیرانیه مثل احتفالات النوروز والمهرجان القدیمه، وذکر أسماء الملوک والشخصیات والأبطال الإیرانیین، فی شعره.
الکلمات الموسومه ودلالاتها فی قصائد ودیع سعاده و حافظ موسوى(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
105 - 128
حوزههای تخصصی:
تُعرف کلمه واحده بالکلمه المرکزیّه فی جمیع اللغات، ولکن هذه الکلمه هی مصدر الکلمات الأخرى الّتی تظهر فی النص بنفس المعنى ولکنها تستند إلى وجهه نظر المتحدث/ الکاتب/ الشاعر فی إطار بارز وشکل جدید، والّتی تسمّى الکلمات الموسومه. یُعدُّ ودیع سعاده وحافظ موسوی من الشعراء الّذین تحتوی أشعارهم على عدید من المفردات الموسومه، والّتی تتشابه من حیث البنیه والمدلول لدرجه یمکن اعتبار استخدامها من الحیل الأدبیه لقصائد الشاعرین. تحاول هذه الدراسه القائمه على المنهج الوصفی التحلیلی دراسه بنیه الکلمات الموسومه فی قصائد ودیع سعاده وحافظ موسوی، والتعبیر عن أهمّ مدلولات هذه الکلمات معتمدهً فی تطبیقها على المدرسه الأمریکیّه للأدب المقارن. أظهرت دراسه قصائد الشاعرین النثریّه أنّهما، بالإضافه إلى الجمله الموسومه عرضا الکلمات الموسومه لقصائدهما فی شکل ترکیبات وصفیّه، وإضافیّه بلغه بسیطه وغیر معقده. الکلمات الموسومه فی قصائد الشاعرین إما أنّها مستخرجه من العالم وظروف المجتمع، أو أنّها متأثره بجمال الطبیعه. لذلک، یوظف الشاعران تقنیتی التشبیه، والاستعاره لخلق کلمات وجمل موسومه تنسب أحیاناً بعض الخصائص البشریّه إلى أشیاء وعناصر الطبیعه، وتجسد أحیاناً المستحیلات بمساعده التاریخ. وهکذا یوفران ظروفاً للتواجد الفعّال للقرّاء فی النص وتحویل نصوصهما إلى نصوص مفتوحه. إنّ تصویر معاناه الإنسان المعاصر وألمه هو المدلول السائد للکلمات الموسومه فی هذه القصائد.
تحلیل مفاهیم مرگ خواهی در نمایشنامه های «دست بالای دست» از غلامحسین ساعدی و «شب بخیر مادر» از مارشا نورمن: یک مطالعه تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
171 - 187
حوزههای تخصصی:
اندیشه مرگ خواهی در دنیای مدرن از نحله ها ی فکری است که رویکرد فرد در مواجهه با جهان اطراف را به چالش می کشد و می تواند بر نحوه زندگی فرد و اطرافیانش تأثیر بگذارند. نویسندگانی چون مارشا نورمن و غلامحسین ساعدی در آثارشان مانند نمایشنامه های شب بخیر مادر و دست بالای دست، به بررسی رویارویی آگاهانه شخصیت ها با مرگ پرداخته اند. شخصیت هایی مرگ خواه و درمقابل، شخصیت هایی بازدارنده. تحلیل تضاد معنایی فوق در قالب گفتمان روایی در این دو نمایشنامه هدفی است که این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی بدان پرداخته است. با بررسی تطبیقی انگاره مرگ خواهی به عنوان محور اصلی این دو نمایشنامه و مطالعه مضمون در اجزای هر روایت مانند شخصیت ها، پیرنگ، زمان و مکان و غیره به بررسی و مقایسه آنها پرداخته ایم تا بدین پرسش پاسخ دهیم که دو نویسنده از دو خاستگاه فرهنگی-زبانی متفاوت چطور به مضمون مرگ خواهی در آثارشان پرداخته اند و با چه تفاوت هایی روایت داستانی شان را شکل داده اند. نتایج حاصل از این پژوهش بیان می دارد که در هر دو اثر بحران های روانی و انزوای فردی شخصیت اصلی به همراه مشکلات خانوادگی از علل وجود مرگ خواهی در آنها بوده است. در این میان نورمن با استفاده از تداوم زمانی-مکانی و تک شخصیت مقابلِ شخصیت مرگ خواه بیش از ساعدی به واکاوی علل مرگ خواهی پرداخته و ازاین رو توانسته شخصیت پردازی روایت خویش و همچنین اجزای روایی نمایشنامه را در راستای مضمون آن قرار دهد. حال آنکه ساعدی با روایتی مینیمال بیشتر بر تأثیرگذاری محیط بر فرد نظر داشته و با استفاده از موقعیت های روایی به بسط مضمون فوق نپرداخته است.
نقد رمان کوتاه ملکوت از دیدگاه لکانی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶
105 - 117
حوزههای تخصصی:
ژان لاکان با مطرح کردن نظریه ی ساحت های چندگانه ی شخصیت تاثیر به سزایی در تکمیل روند روانشناختی فروید داشته است، وی با عنوان کردن ساحت های خیالی، نمادین، امر واقع و ابژه ی کوچک، روند رشد روانی شخصیت را به طور عمیق مورد بررسی قرار داده است، این مراحل بدون شباهت به مراحل سه گانه ی فروید نمی باشد، در هر حال نظریات روانکاوی لاکان تاثیر به سزایی در مطالعات اجتماعی وادبیات داشته است، از این رو یکی از دیدگاه های مهم نقد ادبی و روانشناختی به شمار می آید. روند سیر تکامل شخصیت در طول داستان ها همواره از مباحث مورد توجه محققان به شمار می رفته است،در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی سعی در توصیف روند رشد شخصیت های رمان کوتاه ملکوت شده است. ملکوت نوشته ی بهرام صادقی همواره مورد توجه پژوهشگران و محققادن ادبی بوده است چرا که قلم گیرا و جذاب سوررئالیستی نویسنده، این داستان را مستعد پردازش از دیدگاه های گوناگون کرده است. در این رمان شخصیت های گوناگونی توصیف شده اند که مهم ترین آنها شخصیت های فردی با نام کوتاه شده ی م.ل و نیز دکتری به نام حاتم است، زندگی این دو فرد نزدیکی ها و شباهت های بسیاری دارد، هر دو فقدان را تجربه کرده اند، اما نحوه ی کنار آمدن آنها با این موضوع متفاوت است،م.ل با قطع اعضای بدن خود، سعی در فراموشی خلاهایی دارد که با آنها روبه رو شده است، او سرانجام ورود به مرحله ی نمادین را پس از طی مشکلات بسیار، با تصمیم به بازگشت به زندگی اجتماعی می پذیرد، اما وقع رویدادهایی از جانب دکتر حاتم، که لاکان آن را امر واقع می نامد، مانع این اتفاق می شود.