فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۰۱ تا ۲٬۲۲۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
به صورت کلی، مکان و فضا بدون در نظر گرفتن بستر فرهنگی، اغلب بر اساس مفاهیم و مطالعات اندیشمندان غربی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و مکان ها و فضاهای شکل یافته در این فرهنگ، بیشتر با ابزارها و روش های غیر بومی سنجیده و ارزیابی شده اند. این تحقیق با هدف تحلیل شاخص های ارزیابی کیفیت مسکن مطلوب ایرانی اسلامی معاصر بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی نگاشته شده است. در واقع، ابتدا با استفاده از چارچوب و نظام معرفتی اسلامی از نوع منابع نقلی (قرآن و روایات و احادیث)، شاخص ها و به تبع آن، مؤلفه های کیفیت بخش به مسکن معاصر استخراج گردید. سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) و با استفاده از نرم افزار Expert Choice به تحلیل این موارد پرداخته شده است. لازم به ذکر است که در این نوشتار، از 48 پرسشنامه که توسط خبرگان (پژوهشگران حوزه مسکن، معماران و شهرسازان، افراد هیات علمی، اساتید دانشگاه و دانشجویان مقطع دکتری در حوزه معماری و شهرسازی) تکمیل شده است، استفاده گردید. نمونه های موردی تحقیق حاضر بر اساس پارامتر زمان ساخت به 4 مجموعه که دوره ابنیه های بعد از انقلاب را شامل می شود، می باشد. در واقع، هدف این نوشتار، مقایسه بین دوره ها و یا صرفاً بررسی تصادفی نمونه هایی از این دوره نمی باشد بلکه غرض، ارائه تصویر کلی از این دوره زمانی و کیفیت مسکن معاصر با توجه به الگوها و شاخص های مختلف مستخرج از مبانی نظری و برخاسته از متون و چارچوب اسلامی، می باشد. روایی پرسشنامه، با استناد به نظر متخصصان بررسی و تأیید شد. همچنین همسانی درونی پاسخها، از طریق محاسبه نرخ ناسازگاری بررسی گشته و از آنجا که نرخ ناساگاری کمتر از 1/0 بود، لذا از پایایی ابزار اطمینان حاصل شد. نتایج حاکی از آن است که بر اساس نظر خبرگان بین شاخص های مطرح و اثر گذار در کیفیت مسکن مطلوب معاصر، شاخص «نیازهای انسان» با ضریب وزنی (409/0) بیشترین تأثیر و بعد از آن عامل مربوط به «عملکرد فعالیت» با ضریب وزنی (204/0) اثر گذاری دوم را در میان شاخص های مختلف کیفیت مسکن معاصر اسلامی دارد.
تحلیل ظرفیت نهادی توسعه شهری دانش بنیان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
5 - 22
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه شهری دانش بنیان با ایجاد فرصت برای تولید، انتشار و استفاده از دانش شهروندان، به عنوان نگرشی برای توسعه پایدار شهرها مطرح شده است و سیاست گذاری آن باید مبتنى بر ظرفیت نهادی محلی برای تغییرات نهادیِ کارا باشد. لذا این پژوهش در پی شناسایی عوامل مؤثر بر ظرفیت نهادی توسعه شهری دانش بنیان اصفهان است و با هدف اکتشافی- تبیینی، با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و تحلیل عاملی اکتشافی انجام شده است. رویکرد روش شناختی پژوهش نیز از نظر ماهیت داده ها، کمّی و ابزار اصلی برای گردآوری داده ها، پرسشنامه است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که هشت عامل مؤثر بر ظرفیت نهادی توسعه شهری دانش بنیان اصفهان با مجموع واریانس 66.309 درصد، تبیین مناسبی از موضوع به دست می دهند که مهم ترین عامل، محیط مشوق و حمایتگر تولید و استفاده از دانش است. از سویی، وضعیت ظرفیت نهادی توسعه شهری دانش بنیان اصفهان با امتیاز 34.16 درمجموع، نامناسب است و در شرایط عدم اراده سیاسی کافی و بینش راهبردی عمیق برای تحقق توسعه شهری دانش بنیان اصفهان، کنشگران و به ویژه مدیران، به دلیل اعتماد کم به یکدیگر، تمایل اندکی برای همکاری دارند و ازاین رو نمی توانند محیطی مشوق و حامی تولید و استفاده از دانش، شامل زیرساخت های سخت (فضاهای شهری مناسب برای حضور و گفتگوی افراد) و زیرساخت های نرم (ارائه مشوق ها و ایجاد آسایش و امنیت شغلی) را فراهم سازند.
آشکارسازی مؤلفه های فرایند تهیه و تصویب طرح های توسعه شهری با استفاده از تحلیل موقعیت چند سطحی؛ بررسی موردی: طرح های توسعه شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملکرد طرح های توسعه شهری، یکی از مباحث اساسی حوزه نظریه و عمل شهرسازی در ایران است. اما به نظر می رسد نوع نگاه به مفهوم توسعه شهری، دست کم دچار نوعی دوگانگی است. تفاوت گفتمانی بازیگران در طرح های توسعه شهری، محصولات متفاوت و گاه متناقضی را در پی دارد. این مقاله به دنبال آشکارسازی مؤلفه های مؤثر بر فرایند تهیه و تصویب طرح های توسعه شهری در سطوح مختلف با تکیه بر تجارب شهر مشهد است. در راستای دستیابی به این هدف، پژوهش حاضر از قابلیت های روش تحلیل موقعیت استفاده خواهد کرد تا با مواجهه روشمند، تعدد مؤلفه های مؤثر بر طرح ها و ایفای نقش جهان های گفتمانی متفاوت، در سطوح مختلف آن را به تصویر بکشد. ابزار جمع آوری داده در این پژوهش میدانی (17 مصاحبه و مشاهده مشارکتی) و کتابخانه ای (546 گزارش) بوده و تحلیل داده ها با استفاده از نقشه های موقعیت و عرصه-جهان های اجتماعی صورت پذیرفته است. مطابق نتایج پژوهش، ساختارهای گفتمانی متفاوت در سه عرصه سرمایه سیاسی، سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری در دو مقیاس ملی و محلی در ایران ایفای نقش می کنند، که در نتیجه آن دو نوع نگاه متفاوت به ابزارهای تصمیم سازی و شیوه تصمیم گیری طرح های توسعه شهری به وجود آمده است. به عنوان مثال گفتمان ها در مقیاس ملی بلندمدت، آرمانگرا و متمرکز بوده، اما در مقیاس محلی کوتاه مدت، پروژه محور و متأثر از مشارکت بازیگران است.
شهری ایمن با مناسب سازی فضای شهر برای افراد ناتوان، کم توان و سالمندان و تعیین اولویت اصلاح این فضاها (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۳
114 - 123
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف مناسب سازی فضای شهری و ایجاد بستر فیزیکی جهت تحقق حقوق معلولین، جانبازان و سالمندان، بررسی و شناخت مشکلات عابر پیاده شهری و در نتیجه مناسب سازی آن به منظور قابل استفاده کردن برای معلولین جسمی- حرکتی و تطابق با نیازهای آنان صورت گرفته است. این پژوهش کاربردی و منطبق بر روش تحقیق توصیفی- پیمایشی بوده است. جهت انجام این پژوهش از پرسشنامه استاندارد ساخته محقق با مقیاس لیکرت استفاده شد جهت تایید پایایی پرسشنامه از شاخص آلفای کرونباخ، بررسی روایی از روایی صوری و محتوا و جهت تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شدبه منظور تجزیه و تحلیل آزمون های توصیفی و استنباطی ورتبه بندی نقاط مورد نظرجهت بهسازی و مناسب سازی محورهای اصلی شهرو تعیین اولویت و اهمیت مناسب سازی هر یک از اماکن عمومی)مراکز خدماتی، درمانی، بهداشتی و...(از نرم افزار SPSS و آزمون کولموگروف- اسمیرنوف و آزمون آماری فریدمن استفاده شده است . نتایج این پژوهش نشان دادند که مهم ترین معبر جهت مناسب سازی از دید معلولین معبر “سعدی شمالی تا جنوبی” و معبر “بلوار تا چهارراه انقلاب” می باشد همچنین مقایسه میانگین رتبه ها در خصوص مناسب سازی معابر عمومی نشان از اهمیت بالای مناسب سازی “معابر و پیاده روها” و “مراکز درمانی” برای معلولین دارد اولویت کلیه متغیرهای مطرح در پرسشنامه به ترتیب در پژوهش آورده شده است. در کل این پژوهش به رعایت ضوابط و مقررات ویژه معلولین در شهر، تدوین برنامه های اولویت بندی و زمانبندی شده در تهیه طرح های توسعه)جامع، هادی، تفصیلی(و توجه به نظارت دقیق و موثر ناظرین پروژه های مرتبط با ساخت اماکن عمومی جهت اجرای برنامه های مناسب سازی محیط شهری برای معلولین، جانبازان، سالمندان، مصدومین حوادث و سوانح تاکید دارد.
بررسی روند تغییرات کالبدی مسکن بازسازی شده بعد از سیل 1378 نکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
36 - 49
حوزههای تخصصی:
سیل نکا در بامداد روز ۵ مرداد ۱۳۷۸ در پی بارندگی هایی که از روز پیش در شهر نکا آغاز شده بود، به وقوع پیوست. بارندگی شدید منجر به بالا رفتن سطح رودخانه نکا و در نهایت طغیان رودخانه مذکور که از میانه شهر عبور می کند گردید. در این سانحه حدود 80 نفر از حاشیه نشینان جان خود را از دست دادند. بعد از این واقعه و در دوره بازتوانی بنیاد مسکن استان مازندران، زمینی به مساحت حدود 10300مترمربع معروف به باغ عرب در حومه شهر خریداری نمود و به بازسازی مسکن و انتقال سیل زدگان به این منطقه پرداخت. با توجه به گذشت زمان قابل توجهی از سیل نکا و اتمام بازسازی در منطقه، امکان ارزیابی سیاست ها و برنامه های بازسازی در جابجایی حاشیه نشینان و نمود کالبدی آن وجود دارد. به نظر می رسد در مسئله جابجایی سیل زدگان نکا در سال 1378 به باغ موسوم به «عرب» سیاست دولت سیاست حمایتی بوده است که منجر به ساخت وسازهای غیراصولی و ناقص در منطقه شده است. در این پژوهش بررسی و مقایسه مبتنی بر روش کیفی و برای تجزیه وتحلیل از جدول SWOT کمک گرفته شده است. روند تغییرات مسکن، عوامل مؤثر بر آنها و شناخت از چگونگی برآوردن این نیازها بخشی از اهداف پژوهش است که با تکمیل پرسشنامه از طریق اهالی حاصل می گردد. مصاحبه، انجام مطالعات میدانی، مطالعه اسناد و مدارک کتابخانه ای و مصاحبه عمیق با مسئولین روش های دیگر جمع آوری اطلاعات در این پژوهش می باشد. تدوین و گردآوری مبانی نظری حاکم بر پژوهش عمدتاً از طریق مطالعه متون مرتبط و جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و منابع اینترنتی و ارتباط با مراکز علمی و تحقیقاتی فعال امکان پذیر می باشد. شواهد نشان می دهد تجمیع حاشیه نشینان در یک منطقه، با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی آنان پیش از سیل، محله ای فقیرنشین را به وجود آورده است که شاخص های فقر و محرومیت در طول این چند سال تداوم پیدا کرده است. این امر باعث فرسودگی فیزیکی بافت بنا به دلایل عدم رسیدگی، تعمیر، نگهداری و نادیده گرفتن اصول اولیه ساخت وساز گشته است.
برآورد آسیب پذیری مکانی و جمعیتی ناشی از تخریب زیرساخت های انتقال نیرو در اثر حملات خصمانه با GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
70 - 86
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت استراتژیک شبکه ی انتقال نیرو، شناخت میزان اثرات ناشی از بین رفتن بخش های مختلف در اثر حملات خصمانه، ضرورت داشته و امکان پیش آگاهی و برنامه ریزی را فراهم می کند. هدف اصلی این تحقیق برآورد میزان آسیب پذیری مکانی- جمعیتی استان آذربایجان شرقی ناشی از تخریب زیرساخت های انتقال نیرو در اثر حملات خصمانه می باشد. به این منظور، روشی جدید بر مبنای استفاده از سیستم اطلاعات مکانی (GIS)، تئوری گراف و مفاهیم پدافند غیرعامل ارائه می شود. روش پیشنهادی برای شناسایی المان های مؤثر شبکه ی انتقال نیرو، در چهار سناریوی فرضی (تخریب پست های شهرستان اهر، میانه، جلفا و تیکمه داش) از نظر بعد مکانی و جمعیتی اعمال شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که با تخریب پست شهرستان اهر پهنه ای به وسعت 9190 کیلومترمربع دچار خاموشی شده و 287000 نفر تحت تأثیر قرار خواهند گرفت. در مقایسه با تخریب پست برق شهرستان اهر، تخریب پست های شهرستان های میانه، جلفا و تیکمه داش به ترتیب 37، 81 و 15 درصد از نظر مساحت خاموشی و 35، 81 و 44 درصد از نظر جمعیت، محدوده ی کوچک تری را تحت تأثیر قرار می دهد. روش ارائه شده امکان آزمون و برآورد میزان تخریب سناریوهای متعدد را فراهم کرده و می توان از الگوی ایجادشده در زیرساخت های دیگری مانند خطوط نفت و گاز نیز استفاده کرد.
Investigating the Role of Urban Landscaping in the Perception of Collective Spaces Using Perceptual Potentials (Case s tudy: Third Square of Tehranpars)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۳ - Serial Number ۴۱, Summer ۲۰۲۱
49 - 58
حوزههای تخصصی:
The urban landscape is an objective-subjective nature that plays a significant role in the perception of collective spaces by the audience. This is possible only by s timulating the perceptual potentials of users and inducing behavioral patterns to users of a space. This s tudy inves tigates the role of urban landscaping in the perception of collective spaces using perceptual potentials. This research is descriptive-analytical and, in terms of purpose, is applied. A ques tionnaire did data collection, and for data analysis, Spearman and Friedman's s tatis tical tes ts were used in SPSS software. A case s tudy is the third square of Tehranpars, where the target community has also been selected as users of this space. In the data collected from the sample group, the highes t level of correlation between the sub-components of objective aes thetics is the composition and color indices with a correlation coefficient of .857. Among the sub-components of subjective aes thetics, the penumbra indices and physical cohesion with a correlation coefficient of 0.690 have the highes t level. In addition to the relationship between the proposed indices, the priority of these indices is ranked based on the Friedman tes t, and it is observed that the indices of composition (7.98), readability (5.89), and physical coherence (5.76) have the highes t priority among the ranking of indices in terms of the s tatis tical population. These data-driven priorities can identify design priorities and help take adequate s teps to create a vitality urban space.
ارزیابی تأثیر توسعه معماری میان افزا بر مشارکت اجتماعی شهروندان در بافت های تاریخی (مطالعه موردی: گذر تاریخی محمدیه شهر قزوین)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
83 - 102
حوزههای تخصصی:
توسعه معماری میان افزا با پرداختن به توسعه در درون و بازتوسعه محدوده، بااستفاده از پتانسیل های آن (مانند تاریخی بودن) سعی در بهره برداری از زمین های بلااستفاده و فرسوده در بافت شهری، از طریق خلق و یا بازسازی فضا، جهت جلوگیری از خزش شهری و بهبود شرایط بافت داشته و در شهرهایی نظیر قزوین که دائما در حال افزایش جمعیت بوده و موانع طبیعی و مصنوعی سبب محدودیت جهات گسترش آن شده، مهم تر می نماید. چون توسعه معماری میان افزا، میان بافت و در ارتباط مستقیم با جامعه شکل می گیرد، مشارکت اجتماعی به معنای فعالیت های ارادی افراد جهت ارتقاء حیات اجتماعی خود، به عنوان پتانسیلی در تمامی مراحل توسعه مدنظر قرار می گیرد. هدف اصلی این پژوهش پرداختن به بیان چگونگی رابطه میان دو متغیر فوق بااستفاده از روش تحقیق همبستگی می باشد. پس از مطالعات کتابخانه ای و تحقیقات میدانی، شاخص ها، مؤلفه ها و گویه هایی برای متغیرها تبیین، مدلی مفهومی جهت توجیه همبستگی آن ها ارائه و مطابق آن پرسشنامه ای تدوین و توزیع شد که با استفاده ازضریب آلفای کرونباخ، میزان پایایی آن تعیین و با استفاده از روش SPSS، ضریب پیرسون معادل 0.830 (نشان از همبستگی بالا و مثبت متغیرها) و ضریب معناداری معادل 0.000 (نشان از رابطه ای معنادار میان متغیرها)، محاسبه شد. نتیجه این پژوهش بیان می دارد که مفهوم توسعه معماری میان افزا با هدف تأمین نیازهای همه جانبه کاربران و با توجه به پتانسیل های موجود در محل، سبب ایجاد اعتماد و ارتقاء حس رضایت در افراد و نتیجتا منجر به گسترش همکاری و استفاده از توانایی های بالقوه آنان شده و افزایش مشارکت اجتماعی را در تمامی مراحل سبب می شود.
بررسی فرایند موقعیتی تولید معنا در فضاهای شهری از منظر نظریه ادراکات اعتباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای شهری به عنوان یک بستر فرهنگی، فضایی شامل جنبه های فضایی و ذهنی است و حضور انسان و کنش های وی در آن فضا، در معنابخشی آن بسیار اهمیت دارد. اهمیت تحقیق در مقوله معنا، صرف نظر از اهمیت آن به عنوان مقوله ای کلی در اغلب حوزه های معرفت بشری، از اهمیت معنای فضای شهری به عنوان مهم ترین جنبه های کیفی در مباحث انسان- محیط ناشی می شود. در واکاوی این فرایند، بهره گیری از علوم مرتبط با ساختارهای شناختی و ادراکی فرد برای تبیین فرایند تولید معنا در فضای شهری ضروری به نظر می رسد و امکان مطالعه فرایندهای موقعیتی دخیل در شکل گیری ادراک معنا را فراهم می کند. از طرفی فرایند شناختی-موقعیتی ادراک معنا در فرهنگ اسلامی ذیل نظریه اعتباریات قابل مطالعه بوده و در سطح فلسفی گامی برای بومی سازی و شناخت فرایند شناختی- فرهنگی تولید مفاهیم محیطی به شمار آید. این مطالعه به دنبال تببین جایگاه اعتباریات در معنای موقعیتی فضای شهری است و بدین منظور با مطالعه تطبیقی مفاهیم و فرایند ادراک معنا از منظر نظریه شناخت موقعیتی و نظریه ادراکات اعتباری علامه، از دو حوزه دانش علوم شناختی و فلسفه اسلامی بهره می گیرد. با بررسی عوامل تولید معنای اعتباری در فضای شهری در تطبیق با نظریه شناخت موقعیتی، فرایند موقعیتی تولید معنا در فضای شهری از منظر ادراکات اعتباری ارائه می شود. طبق یافته های پژوهش فرایند موقعیتی تولید معنا طبق نظریه اعتباریات در دو فرایند زمینه ساز و فرایند ارادی قابل تبیین است. فرایند زمینه ساز تولید معنا مبتنی بر حقایق عینی و فرایند ارادی تولید معنا مبتنی بر معانی اعتباری از محیط می باشد.
شناخت و سنجش مولفه های دخیل در فرسودگی بافت قدیم شهر گرگان
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر، شهرها بخاطر ماهیت سرزندگی و پویایی از یک سو و مواجهه با ابعاد گوناگون کالبدی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و مدیریتی از سوی دیگر، همواره در راه تحول و توسعه خود با چالش ها و معضلات متعدد و نوظهوری از جمله بافت فرسوده شهری روبرو می شوند. به طوری که، بافت قدیمی و تاریخی شهرها بیش از دیگر نقاط شهری در معرض تاثیرات نامطلوب توسعه شهری قرار گرفته اند. تا آنجا که لزوم احیای بافت های قدیم و تاریخی شهری، امری ناگزیر می باشد. این در حالی است که به دنبال دگرگونی های جوامع شهری ایران و همچنین توسعه فیزیکی و ناموزون شهرها به دلیل رشد جمعیت و معضلات تأمین مسکن و ارائه خدمات شهری، باعث شکل گیری و تقابل دو بخش قدیمی و جدید شهر شده است. در این بین، در شهر گرگان به دلایل مختلف و تحت تاثیر مولفه های تاثیرگذار تحول شهری، فاصله رشد و کیفیت زندگی در این دو بافت شدت یافته و عدم تطابق این بافت ها با نیازهای نوظهور، اغلب بافت قدیمی و تاریخی این شهر تبدیل به بافت فرسوده شهری شده است. لذا این پژوهش به دنبال بررسی، شناخت عمقی و تحلیل مولفه های موثر در شکل گیری و تشدید فرسودگی بافت های قدیم و تاریخی شهر گرگان می باشد. این مقاله کاربردی با روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته که مبتنی بر مطالعات اسنادی و پیمایشی است. جامعه آماری مشتمل بر حدود 15000 نفر از ساکنین بافت های قدیمی و تاریخی شهر گرگان بوده که تعداد 300 نفر بعنوان حجم نمونه ابتدا به روش نمونه گیری خوشه ای- مکانی و سپس با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. روایی پرسشنامه های توزیعی با روش خرد جمعی دلفی تحت نظر گروهی از کارشناسان و متخصصین مطالعات شهری تایید شده و پایایی آن بر اساس ضریب کلی آلفای کرونباخ برابر با 86/0 می باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مولفه های چالشی از قبیل نبود فضای لازم و مناسب برای پارکینگ خودروها، وجود انواع آلودگی های محیطی، کمبود و کم توجهی به سازه ها و مصالح ساختمانی مناسب و گرانی روزافزون آنها با توجه به درآمد ساکنین بافت های قدیمی، کمبود امکانات و خدمات رفاهی و کم توجهی به معضلات روزافزون آن و همچنین عدم توجه کافی مسئولین شهری به احیا، مرمت و نوسازی اینگونه بافت ها، اغلب باعث تخریب فضاها و بناهای موجود و تشدید فرسودگی بافت قدیم و تاریخی شهر گرگان شده است.
بازتاب خواست قانون در نقد معماری و شهرهای پیشامدرن ایرانی در دوران مشروطه؛ موردپژوهی: خاطرات عین السلطنه؛ از ۱۳۰۰ تا ۱۳۳۹ ه.ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به روش تفسیری-تاریخی و با استناد به متنی دست اوّل از دوران قاجار یعنی «خاطرات عین السلطنه»، در پی پاسخ به این پرسش برآمده ایم که عین السلطنه به عنوان یکی از کسانی که هم دست به ثبت آراء و نظرات خود زده و هم علی رغم بستگی هایش به دربار خواهان تغییر جدّی اوضاع ایران است، چه نقدهایی بر معماری و شهرهای پیشامدرن ایران داشته است و چگونه می توان این نقدها را با توجّه به خواست قانون به عنوان مطالبه ای محوری در دوران مشروطه تحلیل کرد؟ برای رسیدن به این منظور، پس از معرفی چارچوب نظری تحقیق که بر اساس تحلیل های محمدعلی همایون کاتوزیان درباره ی دوران مشروطه است، به بررسی متن خاطرات عین السلطنه پرداخته ایم و گزاره های نقادانه ی او را از سال ۱۳۰۰ ه.ق تا کودتای رضاخان (۱۳۳۹ ه.ق) استخراج و دسته بندی کرده ایم. این نقدها را در سه دسته ی کلّی «نقد وضعیت بهداشتی شهرها و بناهای ایران»، «نقد طرح و وضع شهر» و «نقد طرح و عناصر بناها و معماری ایران» تقسیم کرده ایم که هریک خود به زیرمجموعه هایی قابل تقسیم هستند. در بخش تحلیلی نشان داده ایم که اکثر این نقدها، چه به صورت عیان (مانند نقد وضعیت معابر) چه به صورت پنهان تر (مانند خواست پلان در طرح ریزی شهرها و بناها یا استانداردسازی بناها) به خواست همه جانبه و گسترده ی «قانون مندی» و «پیش بینی پذیری» در دوران مشروطه گره خورده اند.
تلاشی برای فهم هستی شناختیِ معماری (با استعانت از تجارب عرفانی ابن عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم فروردین ۱۴۰۰ شماره ۹۴
65 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بر همگان روشن است که معماری اصیل اسلامی ایران، پس از گذشت قرن ها، همچنان تفرج گاه عین و ذهن است. هنگام بررسی تأثیرگذاری و مطلوبیت مستمرِ این معماری، یکی از مواردی که بسیار مهم جلوه می کند وجود صورت هایی است که در آثارِ این معماری به وفور دیده می شوند. به نظر می رسد که برخی از این اشکال و صورت ها همواره اعتبار و اصالت دارند و از معانی خاصی سخن می گویند؛ اما به نسبت و رابطه حقیقیِ بین این صور و معانی (با نگاهی هستی شناختی) در ادبیات نظری مرتبط با آثار معماری اسلامی کمتر پرداخته شده است.هدف پژوهش: هدف مقاله حاضر آن است که با استعانت از پشتوانه غنی عرفان اسلامی (مکتب فکریِ ابن عربی) تا حد ممکن زمینه ای برای فهم نسبت حقیقیِ بین صور و معانی معماری فراهم آورد و، در افقی کلی تر، از رهگذر خوانش منابعی از عرفان اسلامی، برای فهم حقیقتِ معماری تلاش کند.روش پژوهش: روش این پژوهش استنادی و استنباطی است و «راهبرد» اصلی آن بر «استدلال منطقی» تکیه دارد.نتیجه گیری: با ابتنا بر آنچه از سپهر عرفان ابن عربی مستفاد می شود، یک اثر معماری نیز همچون کلیت پدیده های عالَم می تواند زنده و ذومراتب باشد و بساطتی طولی در نظام هستی داشته باشد: از مرتبه ماهوی یا باطنی تا نمود بیرونی یا ظاهری. در این میان، باطن یا «جان معماری» را می توان برابر با صورت مجرد آن در عالم ماهیات در نظر گرفت که بدون شکل و ماده است و مبدأ وجودی معماری به شمار می آید؛ این ماهیت تعیین کننده میزان زندگی اثر است و به نوعی علت وجودی اش به شمار می رود؛ پس میزان زندگی آثار معماری نسبی است. «جسم معماری» نیز برابر با ظهور اثر در عالم محسوس و در کالبد مادی است. این مراتب صوری و معنایی با یکدیگر وابستگی، سنخیت و ربط وجودی دارند و، به مثابه حلقه های یک زنجیر، توأمان در یک اثر معماری حاضرند.نکته دیگر آنکه مخلوق انسان، از جمله معماری، از باور درونی و نحوه نگرش وی به جهان هستی متأثر است. در حوزه عرفان، فهمی از عالم و پدیده های آن ارائه می شود که در آن حضور حقیقت مطلق در لایه های پیدا و پنهانْ نقش اصلی را ایفا می کند. پس از آنجا که انسانِ پرورش یافته با هستی شناسی اسلامی با بینش طولیِ خود عالم را ذومراتب می بیند، معماری اسلامی نیز به صورت زنجیره ای طولی دیده می شود که صورت محسوس آن با باطن و معنایش رابطه ای طولی و نسبتی وجودی پیدا می کند. ضمن آنکه، در این نگاه، صورت های معماری در ارتباط و تعامل با مبدأ هستی تفسیر می شوند، و همانند تمامِ دیگر پدیده ها فضیلت معماری نیز بهره بردنِ کامل از وجود و اتّصاف به درجه بالایی از زندگی است. در واقع می توان گفت که معماران مسلمان، در تطابق با معارف هستی شناختیِ مد نظر خود، تلاش می کنند که از مجرای خلق اثری زنده و کمال یافته نقش پردازِ حقیقت شوند و معانی وجودی و تکوینی را در قالب صور مناسب و مطلوب بیان کنند.
ارائه الگوها و قابلیت های گردشگری شهرستان لالی در استان خوزستان
حوزههای تخصصی:
شناسایی قابلیت ها و الگوهای گردشگری هر منطقه در راستای توسعه گردشگری آن منطقه حائز اهمیت است. صنعت گردشگری می تواند به عنوان راه حلی پایدار در جهت حفظ میراث صنعتی مناطق صنعتی و نیز احیاء الگوهای فرهنگی و محلی در حال نابودی مطرح گردد. در این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از روش شناسی توصیفی- تحلیلی به بیان قابلیت ها و جاذبه های گردشگری شهرستان صنعتی لالی به منظور توسعه صنعت گردشگری پرداخته شده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و اسناد و گزارش های موجود در خصوص ویژگی های فرهنگی - اقلیمی عشایر بختیاری و تاریخچه صنعت نفت در این منطقه می باشد. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که وجود شاخصه های اقلیم عشایری چه از جنبه فرهنگی و چه ازلحاظ منظر طبیعی منطقه موردپژوهش را از حیث توسعه گردشگری به سوی الگوهای گردشگری عشایری، فرهنگی و اکوتوریسم هدایت می نماید؛ و نیز شاخصه های تاریخ صنعتی منطقه و معماری به جامانده از آن، به سوی الگوهای گردشگری صنعتی و شهری رهنمون می گردد.
بررسی اصول معماری ایران از دیدگاه دکتر محمد کریم پیرنیا و دکتر محمدمنصور فلامکی
حوزههای تخصصی:
معماری به عنوان یکی از جلوه های هنر، سهم ویژه ای در انتقال اصول و ارزش های نظری هر جامعه بر عهده دارد. معماری را می توان تنظیم رابطه درون و بیرون متأثر از ماهیت دو وجه آن دانست. آثار معماری به ویژه زمانی که صحبت از معماری اسلامی در میان باشد، تجلی بخش سنت اسلامی است که در ادوار مختلف، به صورت های متفاوتی در آثار مختلف تجلی یافته است. این آثار با هر شکل و کارکردی که باشند، بر اصولی واحد استوارند، تحت عنوان اصول معماری ایرانی از آنها یاد می شود. این اصول به تعبیر دکتر پیرنیا و دکتر فلامکی است که در گونه های مختلف معماری نمود پیدا کرده است. بر همین اساس معمار مسلمان، سعی در متجلی کردن این اصول در ساختار معماری خود داشته و در این باره از راهکارهای مختلفی نیز بهره جسته است. هدف پژوهش نحوه نمودپذیری اصول معماری ایران و همچنین ریشه یابی آنها از دیدگاه دکتر پیرنیا و دکتر فلامکی است. تحقیق حاضر از حیث ماهیت کیفی بوده و داده ها با ابزار کتابخانه ای شامل کتب و نشریه های تخصصی گردآوری شده است. نتایج نشان می دهد که معماری ایران دارای ویژگی هایی است که در مقایسه با معماری کشورهای دیگر جهان از ارزشی ویژه برخوردار است و اصول معماری آن برگرفته از مبانی اعتقادی و ایدئولوژیک اسلامی هستند و معمار مسلمان با علم به این مبانی و در جهت تجلی آنها در آثار خویش، از این اصول بهره گرفته است.
ورود تکنولوژی و صنعت به ایران و بازتاب مولفه های آن در شکل گیری معماری معاصر ایران در سال های 1304-1357
حوزههای تخصصی:
ظهور شیوه ها و ابزار مدرن و رشد تکنولوژی، تولید انبوه کالا و فضاهای کالبدی، موجب گذار ایران از جامعه کشاورزی و تجارت به جامعه صنعتی می شود. با ورود عناصر معماری مدرن به ایران، می توان تغییرات وسیعی در سبک معماری معاصر این دوره مشاهده نمود. زمینه های تاریخی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و محیطی از جمله عواملی هستند که در شکل گیری آثار معماری بسیار موثرند. معماری معاصر ایران در بستری شکل گرفته است که از جریان مدرنیته، صنعتی شدن و جهانی شدن به طور مداوم تاثیر پذیرفته است. نوشتار پیش رو با طرح این پرسش ها که چه جریان هایی بر ورود ایران معاصر به جوامع صنعتی تاثیرگذار بوده است؟ و تکنولوژی ساخت چه تاثیری بر روند شکل گیری و سیمای معماری معاصر ایران داشته است؟ به بررسی نقش تکنولوژی و ساخت در معماری معاصر ایران می پردازد. این پژوهش از منظر ماهیت، پژوهشی کیفی است و به ارزیابی و تحلیل محتوای شیوه ی ورود تکنولوژی و صنعت به ایران اشاره دارد و اهداف آن واکاوی بازتاب مولفه های تکنولوژی و صنعت در فرآیند شکل گیری معماری معاصر ایران است. به منظور دست یابی به اهداف مشخص تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای و بهره گیری از منابع معتبر به شیوه استنباطی و استنتاجی به تحلیل مفاهیم ارایه شده منطبق بر آثار شاخصی از معماری معاصر ایران پرداخته می شود. از بررسی های صورت گرفته می توان به این نتیجه دست یافت که در این دوران روی آوردن به صنعتی سازی، ضرورتی اقتصادی به دلیل نیازمندی های ناشی از دگرگونی وضعیت جهانی بود . در بررسی آثار شاخص معماری دوران پهلوی به تعامل توجه به انتظام بناهای سنتی و بهره گیری از مظاهر معماری مدرن دست میابیم که در شیوه اجرا و ساخت قابل مشاهده است و نیز شرایط، با ثبات اقتصادی و سیاسی در جامعه، در خلق چنین بناهایی تاثیرگذار بوده اند.
Procedural S tudy on the Methods that Analyze the Design Process(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۱ - Serial Number ۳۹, Winter ۲۰۲۱
61 - 70
حوزههای تخصصی:
Empirical s tudies in the field of the design process s tarted in the 60s. Protocol analysis is among the empirical research methods that have been developed simultaneously with the growth of empirical s tudies. Concurrent with the use of protocol analysis for researching in the field of the design process, analysis methods have been presented by some researchers, which can be used with the protocol analysis method in order to analyze the s tructure of the design process. Among these analysis methods, problem behavior graph, decision tree, linkography, and extended linkography could be mentioned. The problem behavior graph is based on problem-solving theories. In the decision tree method, the extracted data from protocol analysis is used for the perception of decision-making processes. Linkography is another method for analyzing the s tructure of the design process. In this method, the design process of a designer is unfolding by drawing a graph, which is called linkograph. This paper considers making a s tudy and comparison of these different analysis methods by the use of sys tematic review. By comparison of diverse analysis methods, two approaches could be recognized, formal and informal ones. In the formal approach, the design is mentioned as a logical research process of solving the design problem. The second approach is informal. In this one, the design process is mentioned as a reflective conversation with the situation. In this approach, which is based on Donald Schon’s theories, the design process is referred as an argumentative process.
The Manifes tation of the Collective Unconscious in the Architecture of the Safavid Era in Iran (Case S tudy: Imam Mosque in Isfahan)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۲ - Serial Number ۴۰, Spring ۲۰۲۱
53 - 62
حوزههای تخصصی:
Believing in the world of Mesal has always been relevant in the beliefs of the illuminationis ts (ishrāq). This world has proximity to the world of Barzakh in the viewpoints of Muslims as the layers of the spiritual unconscious. Therefore, it’s borne results in the ideology of philosopher’s line Mulla Sadra in the Safavid era. Since architecture has always been a language for the values of its time, especially the unconscious of the society, to find out how and if the world of Mesal is manifes ted in the Safavid architecture, this writing is s tudying this case in the architecture of this era. Using the descriptive-analytical method, the present s tudy has s tudied the ornaments of Isfahan’s Imam Mosque to evaluate its conformity with the world of Mesal in the Muslims’ beliefs. The descriptive-analytical research method and information-gathering are through the library and observational sources. It’s concluded that the ornaments of Isfahan’s Imam Mosque could be the manifes tation of the details of the Muslims’ beliefs and spiritual subconscious in the Safavid era in Iran, especially Isfahan, and the amount and manner of this matter in the of decorative patterns topic, the numbers used in them and then, the colors in the architectural ornament have been s tudied.
بررسی کارایی روشهای بهینه سازی تکاملی در دستیابی به اهداف معماری و ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
17 - 34
حوزههای تخصصی:
با افزایش محبوبیت روش های بهینه سازی در علوم مختلف، معماران نیز با اهداف گوناگون به استفاده از این روش ها در طراحی و اجرای ساختمان پرداخت هاند. نحوه ی کارکرد و ویژگی های ه رکدام، با توجه به جدید بودن آ نها در معماری، ناشناخته است. در این تحقیق، ضمن تدوین مبانی روش های بهینه سازی تکاملی، با مرور 77 مطالعه پیشین که در حوزه ی ساختمان، از الگوریتم های بهینه سازی استفاده کرده اند؛ به بررسی میزان کارایی رو شها در دستیابی به اهداف معماری و ساخت، ب ه روش تحلیل محتوای متن اقدام م یگردد. الگوریتم های بهینه سازی با شش هدف مختلف در معماری پیاده سازی شد هاند؛ از این اهداف، بیشترین کاربرد مربوط به بهینه سازی نظام فضایی در کاربری مسکونی و بهینه سازی انرژی در ساختمان های اداری است. در بررس ی انجام شده، الگوریتم ژنتیک پرکاربردترین الگوریتم تکاملی و بهینه سازی انبوه ذرات، رایج ترین روش در تحقیقات مبتنی بر هوش جمعی است. با توجه به برخورد عمدتاً نظری پژوهشگران با این موضوع، طراحان نیازمند تعاملات بین رشته ای بیش تر با سایر محققین ب هویژه متخصصین کامپیوتر جهت پیاده سازی و عملیاتی شدن کاربرد الگوریتم ها می باشند.
مطالعه تطبیقی ریخت شناختی بافت شهری بیرجند از منظر تقاضای انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
153 - 176
حوزههای تخصصی:
مصرف انرژی ساختمان ها و آلودگی های زیست محیطی منتج از آن، مرهون مورفولوژی یک شهر است<em>.</em> اغلب پژوهش هایی که در شهرسازی و انرژی کارایی انجام شده، مصرف انرژی در شهر را در دو مقیاس خرد (تک ساختمان) و کلان (حمل ونقل، مدیریت شبکه ها و زیرساخت ها) ارزیابی کرده اند. تمرکز بر شکاف بین این دو سطح، یعنی مقیاس میانی و بافت شهری، همچنین لحاظ داشتن آن در فرایند طراحیِ مجموعه های ساختمانی و بافت های شهری، می تواند موجب بهبود وضعیت بهره وری انرژی در بخش ساختمان گردد. در این مطالعه، شهر بیرجند که در منطقه ای کویری با شدت دمایی بالا در تابستان و برودت بالا در زمستان قرار دارد، مورد پژوهش قرار گرفته است. با توجه به اینکه پژوهش دو موضوع مصرف انرژی و ریخت شهری را مورد مطالعه قرار داده و هرکدام روش خاص مطالعه خود را دارد، از روش ترکیبی استفاده شده است. لذا در بخش ریخت شهری، از روش ریخت گونه شناسی و با بررسی تصاویر هوایی، نقاط عطف زمانی و مکانی دگرگیسی بافت شهر بیرجند شناسایی شده است. در بخش انرژی، از هرکدام از بافت های شناسایی شده، واحد های مطالعاتی با مساحت 100×100 مترمربع انتخاب گردیده و توسط نرم افزار هانی بی، مصرفِ انرژی هرکدام شبیه سازی شده است. در نهایت به روش توصیفی تحلیلی ارتباط این دو موضوع با یکدیگر مورد سنجش قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ریخت بافت جدید، عملکرد بهتری نسبت به الگوی ریختی بافت قدیم از منظر انرژی کارایی داشته است. همچنین در بین الگوهای فرمی که در جهت گیری و نسبت طول به عمق بهینه ای قرار گرفته اند، وضعیت بهینه تقاضای انرژی در الگویی که کمترین نسبت سطح به حجم را دارد، به وجود می آید.
گونه شناسی فرم کلی و تراکم نسبی ساختمان های مسکونی تهران از منظر عملکرد اقلیمی و بهینه سازی مصرف انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۷۸-۶۰
حوزههای تخصصی:
اهداف: این پژوهش میزان بار گرمایش، سرمایش، نورروز حداکثری و تهویه مطبوع را در گونه های مختلف ساختمانی تهران بررسی و بر مبنای تابع هدف بهینه، گونه ساختمانی را با درنظر گرفتن فرم کلی و تراکم نسبی محاسبه نموده و بر اساس نسبت پنجره به دیوار، نحوه توزیع پنجره به دیوار و جهت گیری معرفی می کند. ابزار و روش ها: ابتدا با بررسی منابع مختلف انواع گونه های ساختمان تهران استخراج گردید. گونه ها به روش مدولار چیدمان شده و پس از محاسبه تراکم نسبی دسته بندی شدند. سپس گونه ها با نرم افزار انرژی برای محاسبه بار گرمایش، سرمایش، نورروز حداکثری و تهویه در حالات مختلف مدل سازی و شبیه سازی شدند. برای هر گونه 60 آنالیز صورت گرفت و در انتها گونه ها مقایسه و گونه بهینه معرفی گردید. یافته ها: در گونه با تراکم نسبی ۰٫۹۵ و 10% WWR= و West 270، کمترین بار گرمایش و سرمایش بدست آمد. این گونه اگرچه دارای بار انرژی حداقل می باشد، اما دارای نور روز و تهویه حداکثر نمی باشد. بدین منظور پس از یکسان سازی واحد و نوشتن تابع هدف گونه ساختمانی با تراکم نسبی 0.54 و 40% WWR= و Uniform 180 کمترین بار مصرفی انرژی و بالاترین مقدار نورروز و تهویه به عنوان فرم بهینه انتخاب شد. نتیجه گیری: در نتایج اولیه پژوهش اگرچه گونه ساختمانی با تراکم نسبی بالا کمترین بار گرمایش و سرمایش داراست اما با درنظرگرفتن سایر متغیرها این گونه از منظر عملکرد اقلیمی حالت بهینه نمی باشد. از این رو میزان اهمیت متغیرها و ضریب وزنی آن ها در تابع هدف برای تصمیم گیری در مورد میزان مصرف انرژی گونه های ساختمانی بسیار حائز اهمیت است.