فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۲۷۵ مورد.
منبع:
رج شمار دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
51 - 63
حوزههای تخصصی:
مواد رنگزای طبیعی فراوانی مانند اسپرک، برگ مو، جاشیر، زرد چوبه، زعفران، سماق، پوست پیاز، اکالیپتوس، گلرنگ، گل بابونه، گل جعفری و بسیاری دیگر از گل های موجود در طبیعت وجود دارند که میتوان برای کسب رنگ زرد با درجات مختلف استفاده نمود. در این تحقیق از 10 رنگینه زرد طبیعی رایج در رنگرزی سنتی برای رنگرزی کلاف نخ پشمی استفاده شد. ابتدا، کلاف های نخ پشمی با سه غلظت مختلف از دندانه کلرید قلع (1، 2 و 3 درصد وزنی) به روش پیش دندانه عمل شد و بعد از آن با درصد های مختلف از ماده رنگزا (10%، 30% و 60%) در حضور اسید استیک رنگرزی شدند. طیف های انعکاسی نمونه های رنگرزی شده مورد بررسی و قدرت رنگی آنها محاسبه گردید. با توجه به قدرت رنگی نمونه های رنگرزی شده می توان بیان نمود که ماده رنگزای پوست پیاز و سماق به ترتیب دارای بیشترین و کمترین قدرت رنگی می باشند. نمونه کلاف نخ رنگرزی شده با ماده رنگزای زردچوبه نسبت به سایر نمونه ها دارای ثبات نوری کمتری می باشد.
مطالعه فرم و نقشِ رکاب و نگین در انگشترسازی معاصر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انگشترسازی از هنرهای اصیل ایرانی با قدمتی دیرینه است. انگشتر، گاهی مُهر و نشان یا فرمانی برای ابلاغ است و یا از نمادین ترین جواهرآلات و بیان کننده پیمان، میراث، شخصیت، افکار و اعتقادات مذهبی است. در دوره معاصر، شهر مشهد با وجود کارگاه های فعال انگشترسازی از مهم ترین مراکز این حرفه محسوب می شود. هدف نگارش این مقاله، مطالعه فرم رکاب و نگین، سنگ های مورد استفاده، دسته بندی و گونه شناسی رکاب ها، تزیینات و کتیبه های به کار رفته در انگشترهای دست ساز معاصر مشهد بوده است که عمدتاً انگشتری های مردانه هستند. پرسش های مطرح شده عبارت اند از: انگشتری های دوره معاصر مشهد چه فرمی دارند؟ و تزیینات و کتیبه های این انگشتری ها کدام است و چگونه دسته بندی می شوند؟ روش انجام این تحقیق، توصیفی و تحلیلی است و جامعه آماری، انگشترسازی معاصر مشهد بوده است که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد سه نوع فرم انگشتری در بازار موجود است: 1) ماشینی، 2) نیمه هنری دست ساز و دارای تزیینات اندک خطی یا طرح مشبک، آینه کاری، پولکی و هم چنین انگشترهای فیلی ساده، طرح صفوی و بیگلو، 3- انگشترهای فاخر هنری، قلمزنی شده روی رکاب انگشتر به صورت مینیاتوری، سه بُعدی و برجسته که تزیینات آن شامل نقوش حیوانات، پرندگان، گیاهان، اماکن مقدس و هم چنین کتیبه با مضمون اسماء الهی، اسامی ائمه، ادعیه، اذکار، آیات قرآن با خط نستعلیق و ثلث و شبکه زنی حروف روی رکاب انگشتر است. انگشترهایی که نگین های عقیق و فیروزه دارند، عمدتاً به احادیث شیعی مزین شده اند.
نیازسنجی استفاده از فرش دست باف ایرانی در محصولات دکوراسیون داخلی خانه ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرش، نشانه فرهنگ پر قدرتی است که نه تنها در مقابل اقوام مختلف مقاومت کرده، بلکه فرهنگ های تحمیلی بیگانه را در خود حل نموده و به آن سیمایی ایرانی بخشیده است. این در حالی است که استفاده از آن در خانه های ایرانی جای خود را به انواع محصولات خانواده مبلمان با چیدمان هایی غیر ایرانی می دهد. با توجه به تأثیرات مثبتی که این محصول بر سلامتی روحی و روانی انسان دارد، احیاء آن در قالب سایر محصولات به خصوص تولیدات دکوراسیون داخلی می تواند مفید باشد. در این مقاله، به بررسی معرف های بصری حسی فرش دست باف برای جوانان ایرانی پرداخته شده است و مقصدی برای ایجاد و تعریف کاربری های تازه آن تعیین شده است. ابزار پیمایش در پژوهش کاربردی- کیفی حاضر، پرسشنامه بوده و جامعه آماری آن شامل تمامی افرادی است که در معرض خرید وسایل دکوراسیون داخلی منزل قرار داشته اند. حجم نمونه ای معادل 207 نفر از افراد 25 الی 40 سال، به روش غیر احتمالی- گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار پیمایش، مشتمل بر یک پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ، 749/0 بوده است که به صورت آنلاین و از طریق ایمیل برای گروه هدف ارسال شده است. یافته ها نشان دادند اگرچه تعداد بسیاری از افراد جامعه هدف از فرش دست باف استفاده نمی کردند اما محصول مذکور را دارای ارزش زیبایی شناختی و بعد از آن، ارزش معنوی و هویتی می دانستند. هم چنین مشخص شد عبارت «نرم و منعطف» دربردارنده برداشت حسی آنها از فرش ایرانی است. پاسخ دهندگان، خطوط منحنی باز و مارپیچی را مصداق فرش ایرانی در حوزه خطوط دانسته و رنگ های جگری، قهوه ای، قرمز و آبی سیر را به ترتیب مصداق آن در میان رنگ ها عنوان کرده اند. نتایج این پژوهش نشان داد بیش از هر چیز در حیطه مبلمان، روشنایی ها و کلید و پریزهای منزل، می توان کاربری های جدیدی برای فرش مستهلک تعریف نمود.
بررسی نقش و نوشتار در منسوجات آل بویه (مطالعه موردی: پارچه های مکشوفه در آرامگاه بی بی شهربانو و نقاره خانه شهرری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رونق تولید پارچه های ابریشمی در دوره آل بویه، منسوجات به کالای پرارزشی در ایران تبدیل شدند. بر اساس مدارک مکتوب و یافته های باستان شناسی، در دوره آل بویه پارچه هایی از جنس ابریشم و مزین به نقوش حیوانی، گیاهی و یا کتیبه کوفی، بافته می شده است. یکی از نکات مهم این پارچه های مزین به نقش و کتیبه، کاربری آنها بوده که به عنوان کفن از آنها استفاده می شده است. با توجه به کارکرد پارچه ها به عنوان کفن و محتوای کتیبه های بافته شده، این سوال مطرح است که فرهنگ آل بویه چه تأثیری در چگونگی این هنر داشته است؟ هدف از این پژوهش بررسی سوگیری فرهنگی در زمینه پارچه های ابریشمی کتیبه دار در عصر آل بویه است. محوریت مقاله حاضر بر مبنای خوانش کتیبه های 26 پارچه ابریشمی است که از کاوش های باستان شناسی گورستان نقاره خانه و بی بی شهربانو واقع در شهرری به دست آمده اند. داده های به کار برده شده در این پژوهش، از طریق منابع کتابخانه ای و قابل استناد جمع آوری شده اند و تجزیه و تحلیل داده ها، به صورت کیفی و کمی می باشد. پژوهش حاضر به دنبال بررسی ماهیت نقوش و محتوای نوشتاری پارچه های آل بویه است که با توجه به درجه اهمیت آنها به عنوان کفن و یا در کنار متوفی استفاده شده اند. با توجه به نقش بارز فرهنگ تصویری ایران باستان در نقوش منسوجات، نقش های مورد استفاده به چهار دسته اصلی تقسیم شده اند که به صورت نمادین اشاراتی به کرامت انسان، زندگی پس از مرگ، جاودانگی، بقای انسان و ارتباط انسان و آخرت دارند. نوشتار موجود در کنار نقش ها، شامل مضامینی است که بر محتوای نقوش تأکید می کنند و در بررسی نقوش ، متون هم نشین با منسوجات نیز مورد بررسی قرار گرفته اند. بیش ترین متن های مورد استفاده در این منسوجات، متن هایی با محتوای دینی یا نص است که از کتاب های شعر عربی گرفته شده اند. این منسوجات، نگاه دوگانه ای دارند؛ از یک سو نقش پارچه ها برگرفته از نقوش اسطوره ای ایران باستان بوده و از سوی دیگر، نگرش دینی آل بویه سبب بهره گیری از کتیبه های اسلامی در پارچه ها شده است.
بررسی تطبیقی مشخصات فنی و ظاهری فرش نایین با فرش های نایین مهاجرت یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرش نایین، دست بافته ای مهاجرت یافته از سبک فرش های کرمان و اراک است که در مدت زمانی اندک، بر اساس مؤلفه های بومی، هویت مستقلی بنیان نهاد و به عنوان سبکی متمایز از دیگر فرش ها مطرح و شناخته شد. گسترش محدوده تولید به خارج از مرزهای شهرستان، موجب تغییراتی در فرش نایین شد. به نحوی که در بسیاری از موارد، به خاطر تشابهات ظاهری، ابهاماتی برای شناسایی این دست بافته به وجود آورده است. این در حالی است که تمامی این فرش ها با تمام افتراق ها نسبت به مبداء، تحت عنوان فرش های اصیل نایین به بازار عرضه می شوند. هدف از این تحقیق، تطبیق فرش های اصیل نایین و فرش هایی است که در مناطق دیگر بافته شده و دچار تغییراتی به صورت کیفی و ظاهری شده اند. پرسش اصلی این است که: جابه جایی مکان بافت فرش نایین چه تأثیری در ساختارهای اصلی این دست بافته داشته است؟ و ملاک ارزیابی نهایی این گونه فرش ها چیست؟ این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی انجام شده و شیوه یافته اندوزی آن، بیش تر بر منابع مکتوب و مشاهدات میدانی استوار است. نمونه هایی که در پژوهش به آنها اشاره شده به صورت انتخابی و هدفمند برگزیده شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد جابه جایی مکان بافت فرش نایین، منجر به بروز تغییراتی در کیفیت الیاف، نوع گره، رنگرزی و ... آن شده است؛ به طوری که الیاف از نوع درجه 1 به درجه 2 و 3 تنزل یافته اند؛ نوع گره از فارسی تک بافت، به جفتی بافی به گره U تغییر یافته است و رنگرزی 90 درصد بافته های مناطق دیگر، به رنگرزی شیمیایی تبدیل شده است. این بی قاعدگی در تولید و عدم شناخت و کارشناسی صحیح در بازار، موجب جایگزینی فرش های نامرغوب به جای فرش های اصیل نایین گردیده است. معدود مکان های جدید بافت فرش نایین، سبب افزایش کیفیت آن گردیده اند که اثراتی هم بر تولید و صادرات فرش نایینِ اصیل بر جای گذاشته است.
جایگاه نمادین نقش درخت در قالی های کرمان
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
5 - 21
حوزههای تخصصی:
هنرهای تزیینی و ذهنی همواره از دیرباز با نماد و اسطوره همراه بوده و باعث انتقال مفاهیم اسطوره ای از طریق ایجاد نقش به وسیله هنر بوده است. نقش درخت، یکی از این نمادها است که در قالی کرمان جایگاه خوبی به دست آورده است. نقش درخت در قالی کرمان معمولا به دو روش طراحی شده است. طرح اول، نزدیک به طرح درخت های موجود در طبیعت طراحی شده و طرح دوم، از قالب طبیعی بودن دور شده و طرح نمادین به خود گرفته و آن را حفظ کرده است. بدین منظور سوال های اصلی پژوهش عبارتند از: آیا به علت نمادین بودن طرح درختی-سروی در قالی کرمان، تزیینات و فرم بصری درخت، حفظ شده یا تغییراتی در آن به وجود آمده است؟ آیا طرح درختی های آزاد (رئالیسم) در قالی های درختی کرمان در شکل و فرم طبیعی نزدیک به طبیعت طراحی شده است؟ که در این پژوهش سوالاتی این چنین مورد بررسی قرار خواهند گرفت. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی است که به طریق گردآوری اطلاعات کتابخانه ای انجام شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد، در گروه اول، فرم درخت ها (سرو) انتزاعی و متقارن و به دور از شکل طبیعی درخت در طبیعت است و مفهوم نمادین دارند و به همین علت نمادین بودن شکل آن حفظ شده و در گروه دوم، این فرم درخت ها به طبیعی بودن و یا رئالیسم نزدیک تر شده است و فرم رها و رقصان و غیر متقارن به خود گرفته و معنای نمادین ندارد.
بررسی سیر تحول پوشش بانوان(سبک، تزئینات ،نقوش) در خراسان بزرگ عصر تیموری بر اساس نگاره های مکتب هرات
منبع:
رج شمار دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
105 - 121
حوزههای تخصصی:
عصر تیموری یکی از باشکوه ترین دوره های تاریخی در هنر نگارگری ایران اسلامی بوده است. نگاره ها از با ارزش ترین اسناد برای شناخت و درک فرهنگ پوشش طبقات مختلف جامعه در هر می باشند. هنرمندان با ذوق ایرانی در شاهکارهای این عصر بانوان را در پوشش های فاخر و رنگارنگ به تصویر کشیده اند که با بررسی آن با میراثی غنی از فرهنگ پوشش اسلامی که در لابه لای تاریخ پنهان شده میتوان آشنا شد. این پژوهش با گردآوری مطالب کتابخانه ای به روش توصیفی و تحلیلی سعی بر آن دارد تا به پاسخ این پرسش دست یابد که پوشش بانوان خراسان عصر تیموری چه سیر تحولی را در هر دوره پشت سر گذاشته است و عناصر اصلی و تزئینی پوشاک در این دوره چگونه بوده است. برای پاسخ به این سؤالات با بررسی دقیق وهمه جانبه مینیاتورهای این دوره و توصیف آن ها و تحلیل اطلاعات مستخرج شده به این نتیجه رسیده ایم که در دوره تیموری پوشش بانوان در هر سه دوره ( شاهرخ ، میرزا بایسنقر میرزا ، سلطان حسین بایقرا ) جنبه پوشیدگی خود را حفظ کرده است، اما به لحاظ فرم و طرح پوشش همچنین تزئینات کاربردی تغییرات بسیاری را هر دوره پشت سر گذاشته است که شامل تغییر در لایه های تن پوش، فرم سرپوش ها، کاربرد بیشترعناصر تزئینی در تن پوش ها می باشد.
مروری بر ویژگی های عایق گرمایی و عایق صوتی فرش های دستباف پشمی
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
39 - 52
حوزههای تخصصی:
طی قرون و اعصار متمادی، فرش یکی از مهمترین ابزارهای انتقال آداب، رسوم، سنت ها و فرهنگ ایرانی، از نسلی به نسل دیگر بوده است. فرش دستباف از دیرباز در ایران مورد مصرف بوده و از کاربردى ترین صنایع دستی به شمار می آید. فرش دستباف ایرانی به لحاظ مواد اولیه، ابزار و وسایل بافت، شیوه بافت، و طرح و نقش، دارای شناسنامه اصیل و مشخصی است. ویژگی های فرش دستباف از دو دیدگاه زیبایی شناسی و کاربردی مورد بررسی قرار می گیرد. از دیدگاه کاربردی، ویژگی های عایق گرمایی، عایق صوتی، و عملکرد پوششی فرش دستباف به عنوان یک کفپوش، مورد توجه قرار می گیرد. بررسی مطالعات انجام شده نشان می دهد که گزارشات علمی و پژوهشی که تاکنون در حوزه کاربردی فرش دستباف منتشر گردیده است، بیشتر بر خصوصیات فیزیکی-مکانیکی فرش دستباف و شاخص دوام آن به عنوان یک کفپوش متمرکز شده است و ویژگی های عایق گرمایی و عایق صوتی فرش و تأثیر پارامترهای ساختاری و متغیرهای بافت بر آن به ندرت مورد پژوهش قرار گرفته است. در مقاله حاضر سعی گردیده است که با مروری بر مطالعات انجام گرفته، به صورت مشخص بر ویژگی های کاربردی عایق گرمایی و صوتی فرش دستباف تمرکز شود و از این دیدگاه، به مزایای الیاف پشم به عنوان نخ پرز فرش دستباف پرداخته شود. ویژگی های مطلوب عایق گرمایی و صوتی فرش های دستباف پشمی، در کنار مزایای راحتی، توانایی طبیعی در بهبود کیفیت هوای داخلی، ایمنی، و زیبایی، احساس رضایتمندی مطلوبی به مصرف کنندگان می دهد و تأثیر چشم گیری بر کیفیت درک شده از آن خواهد داشت.
نقوش هندسی در سوزن دوزی بلوچ
منبع:
رج شمار دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
123 - 135
حوزههای تخصصی:
منطقه بلوچستان از معدود مناطق ایران است که با وجود تغییرات سریع در زندگی مدرن به حفظ پوشش سنتی خود پایبند بوده است. حفظ این البسه هویت متمایز فرهنگی آن ها را نسبت به دیگر اقوام ایرانی آشکار می سازد. هدف از نگارش این مقاله بررسی ویژگی های هندسی سوزن دوزی بلوچ است. این نقوش هندسی در میان رودوزی های سنتی ایران خاص و منحصر به فردند. بنابراین پژوهش حول محور پاسخ به این سوال شکل گرفت که چه ویژگی های شاخص هندسی می توان در زیبایی شناسی سوزن دوزی بلوچ یافت؟ به عنوان فرضیه و پاسخ به این پرسش می توان فرم مثلث را به عنوان اصلی ترین ویژگی هندسی این نقوش معرفی کرد. به عبارت دیگر زیباییی شناسی هندسی مثلث بر این نقوش حاکم است. با استفاده از روش تحقیق کیفی-توصیفی از نوع تاریخی و جمع آوری اطلاعات اسنادی نقوش سوزن دوزی بلوچ و ویژگی های خاص هندسی آن مورد مطالعه قرار گرفته است. بر اساس یافته ها، یکی از اساسی ترین ویژگی های زیبایی شناسانه نقوش سوزن دوزی بلوچ در هندسی بودن آن ها است. نقوش هندسی غالب نیز عبارتند از مربع یا لوزی و مثلث. لوزی و مربع را نیز می توان حاصل به هم پیوستن مثلث های کوچکتر دانست. بدین ترتیب می توان مطبق فرضیه پژوهش، زیبایی شناسی هندسی سوزن دوزی بلوچ را برپایه شکل مثلث دانست.
بررسی و تحلیل آیات و احادیث در قالی های دوره صفویه
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
115 - 126
حوزههای تخصصی:
تاریخ فرشبافی ایران می توان نقش مایه های تزیینی را به وضوح دید . برخی موارد در راستای نوع کاربرد آن دارای مفاهیم مذهبی و بستری برای بکارگیری برخی مفاهیم دینی ، مانند قالی های محرابی که در راستای القای مفاهیم دینی کارکردهایی داشته است. بخش مهم این قالی ها معروف به مجموعه سالتینگ می باشد .که دارای کتیبه هایی با محتوای دینی و کارکرد مذهبی است. مساله اصلی این پژوهش چگونگی بکارگیری متن و نقشمایه این قالی ها و نحوه شناسایی و تفسیر این کتیبه ها می باشد. این پژوهش به بررسی و ویژگی کلی قالی های محرابی می پردازد و نوع کارکرد وهمچنین با مفاهیم این دسته از قالی ها آشنا شده و هدف اصلی آن آشنایی با مفاهیم و مضامین دینی است . در راستای مساله اصلی، سوالات پژوهش عبارتند از: مضامین احادیث و آیات تاکید بر چه موضوعی دارند؟ چه آیات و احادیثی در این قالی ها به کار رفته است ؟معانی و مفاهیم آیات و احادیث در چه راستایی هستند ؟ نوع تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده و 10 نمونه از قالی های سجاده ای دوره صفوی که به صورت هدفمند انتخاب شده ومورد بررسی و خوانش قرار گرفته است، جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای بوده و تحلیل ها به شیوه کیفی می باشد. نتایج تحقیق نشان میدهد که بیشتر محتوای کتیبه های این فرش ها در راستای توحید، نبوت و وحدانیت خداوند است و در متن قالی ها از نقشمایه های جانوری استفاده نشده است و اولویت بکارگیری برای نقوش گیاهان و گل ها و درختان ،که بیانگر بهشت ، فردوس و باغ نیز می باشد
بررسی فرآیند تجاری سازی فرش دستباف ایران (مورد مطالعاتی: شرکت سهامی فرش ایران؛ شعبه بیرجند)
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
159 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی وضعیت تجاری سازی فرش دستباف ایران می باشد. با استفاده از روش موردکاوی، شعبه بیرجند شرکت سهامی فرش ایران، به عنوان مورد مطالعاتی پژوهش انتخاب گردید. از طریق مصاحبه ها نیمه ساختاریافته و پرسشنامه، داده ها مربوط به وضعیت کسب وکار و تجاری سازی شرکت، از کارشناسان فروش و تولید آن جمع آوری گردید. داده ها تحقیق با کدگذاری پیشرفته در نرم افزار مکس کیودا، تجزیه و تحلیل شدند. در این پژوهش، یافته ها مربوط به وضعیت کسب وکار شرکت در یک جدول و شرایط تجاری سازی محصولات شرکت در قالب یک مدل، ارائه گردید. برای ارزیابی فرایند تجاری سازی نیز، از سه مفهوم، سطح آمادگی فناوری، سطح آمادگی بازار و سطح آمادگی تجاری سازی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که شعبه بیرجند شرکت سهامی فرش ایران در ایده پردازی، طراحی محصول، ساخت و تولید انبوه فرش دستباف در وضعیت مناسبی قرار دارد، اما در ارتباط با بازارسنجی، بازاریابی، رقابت در بازار و فروش محصولات نقاط ضعف متعددی دارد. همچنین سطح آمادگی فناوری شرکت، قابل قبول ارزیابی شد؛ اما سطوح آمادگی تجاری سازی و بازار شرکت، وضعیت نامطلوبی داشتند که در انتها پژوهش ، راهکارهایی به منظور بهبود وضعیت شرکت ارائه گردید.
شناسایی نقوش گلیم گیلان و کاربرد آن در طراحی لباس فرم اداری زنانه و مردانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گلیم گیلان، یکی از کهن ترین و اصیل ترین صنایع دستی ایران است که زندگی مردم منطقه در آن با اشکال نمادین، نقوش حیوانی، گیاهی، انسانی و انتزاعی و نقش اشیاء به خوبی جلوه گر شده است. پوشاک، در طول تاریخ نشان دهنده فرهنگ، شخصیت و مقام افراد بوده و به دلیل اهمیت زیاد در زندگی مردم، گاه ریشه در سنت و باور مردم داشته است. هدف از این پژوهش، شناسایی قابلیت های برجسته زیبایی شناسانه در گلیم گیلان و فراهم ساختن موقعیتی است که بتوان از این طرح ها و نقوش قدیمی و سنتی در طراحی پوشاک مدرن و در قالب لباس فرم اداری بهره جست. پژوهش حاضر در پی پاسخ گویی به این پرسش ها بوده است: آیا نقوش به کار گرفته شده در گلیم گیلان، قابلیت کاربرد در پوشاک به ویژه فرمِ اداری زنانه و مردانه را دارند؟ آیا طراحی این پوشاک فقط در این منطقه کاربرد دارد؟ جامعه آماری تحقیق، نقوش گلیم گیلان و حجم نمونه، 28 گلیم می باشد. به استناد مطالعات کتابخانه ای و میدانی و با روش توصیفی- تحلیلی و شیوه مطالعه کیفی، این طرح ها و نقوش، به مثابه دایره المعارفی نانوشته از نمادهای محلیِ تاریخی، می توانند در بالندگی و توسعه دیگر هنرها نیز مؤثر واقع شوند. پس از بررسی جنبه های مختلف اجتماعی و اقتصادی صنعت هنر گلیم و ضمن مطالعه موقعیت و جایگاه آن، الگوهای پرکاربرد آن استخراج و قابلیت به کارگیری آنها در پنج نمونه از پوشاک در فرم ستِ اداری زنانه و مردانه ارائه شد. این طرح ها، با در نظر گرفتن کلیه جوانب فرهنگی، تاریخی، آیین ها و مراسم مردم گیلان انتخاب شده اند. نتیجه پژوهش، گویای آن است که نقوش گلیم گیلان با محیط طبیعی منطقه هماهنگی دارند که در طی هزاران سال شکل گرفته و به تکامل رسیده است. با کاربرد این نقوش سنتی در طراحی لباس، تلاش شده است تغییراتی در پوشاک مدرن با ماهیت رسمی و اداری ایجاد گردد.
درآمدی بر زیبایی شناسی قالی خشتی چالِشتُر
منبع:
رج شمار دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
137 - 151
حوزههای تخصصی:
تحقیقات انجام شده در مورد طرح های قالی دستباف ایرانی بیشتر به نام محل بافت همانند قالی اصفهان، چالشتر، کاشان، نائین و غیره مشهور شده و تا حد زیادی مردم برحسب نام محل بافت قالی، آن را انتخاب می کنند؛ اما در مورد ویژگی های زیبایی شناسی قالی مناطق و در این مبحث قالی های خشتی چالشتر که از لحاظ طرح، نقش، رنگ و تکنیک بافت دارای معروفیت جهانی هستند، کمتر آثاری یافت می شود. با توجه به موضوع موردنظر، زمانی که صحبت از زیبایی شناسی قالی خشتی می شود، باید این نکته را در نظر گرفت که: چه شاخصه هایی برای زیبایی قالی خشتی باید در نظر گرفت؟ به تعبیر دیگر این سؤال مطرح می شود که: می توان اصول زیبایی شناسی را بر یک تخته قالی خشتی حاکم کرد و حکم زیبایی به آن داد؟ این سؤال به نوعی سؤال کلی تاریخ زیبایی شناسی است و آن اینکه زیبایی و امر زیبا چیست؟ برای بسط موضوع تحقیق و از آنجا که یکی از اهداف این پژوهش شناخت زیبایی در حوزه قالی خشتی منطقه چالشتر است با ارائه مفاهیم زیبایی و امر زیبا؛ از دیدگاه برخی از صاحب نظرانی که عموماً با گرایش به فلسفه (در شرق و غرب) بدین مهم پرداخته اند، مقایسه شد. در قسمت نتیجه گیری ضمن صحه گذاشتن بر سؤال تحقیق، این نکته استنباط شد که زیبایی در قالی خشتی به دو گروه بیرونی یا فرمی و درونی یا محتوایی قابل تقسیم بندی است.
بازشناسی سفال زرین فام سده های سوم و چهارم هجری از سفالینه های تقلیدی زرین فام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زرین فام، یکی از تکنیک های تزیینی ابداعی در دوران اسلامی است. تکنیک تقلیدی زرین فام، حاصل تلاش بعضی سفالگران جهت تقلید ویژگی های بصری زرین فام های اولیه می باشد. این دو تکنیک، در شیوه تولید با یکدیگر متفاوت هستند اما از لحاظ مشخصات ظاهری آثار از جمله رنگ، نقش و در برخی موارد فرم، شباهت های بسیاری دارند. این مشابهت ها، موجب گردیده تا در مواردی، سفالینه های تقلیدی زرین فام به اشتباه به عنوان تولیدات اولیه زرین فام معرفی گردند. این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده است، در شناسایی ویژگی های هر دو شیوه مذکور و رفع این اشتباهات تلاش می کند. برای گردآوری اطلاعات این تحقیق از روش کتابخانه ای استفاده شده است و نتایج آن نشان می دهد سفالینه های تقلیدی زرین فام، نتیجه تمایل و گرایش هنرمندان نیشابوری به تولید آثاری مشابه با سفال های زرین فام دوره عباسیان می باشد که به دلیل عدم دسترسی به دانش تولید زرین فام، به شیوه ای متفاوت انجام پذیرفته است. در ابتدای امر، سفالگران، در تقلید کامل از ویژگی های ظاهری نمونه های زرین فام اولیه کوشش نمودند اما به مرور، از تشابهات میان آثار کم شد و تقلید، به فن و رنگ تولیدات محدود گردید.
نقش شهریاران صفوی در پیشرفت صنعت پارچه های ابریشمین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهریاران صفوی به عنوان عاملان تأثیرگذار در رشد و شکوفایی فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران، پس از دوران طولانی مدت آشوب و فترت پیش از خود قلمداد می شوند. هنر بافت پارچه های ابریشمین، یکی از مواردی است که در پرتو توجه و حمایت بزرگان صفوی بالندگی یافت. آشنایی با چگونگی رشد ابریشم بافی در دوران صفوی، ما را در درک درست هنر این دوره یاری می کند. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و تاریخی و با مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، گسترش هنر و صنعت بافت پارچه های ابریشمین تحت حمایت همه جانبه بزرگان صفوی را مورد کنکاش قرار می دهد. این که پشتیبانی اشراف و شاهزادگان صفوی چه نقشی بر پیشرفت پارچه های صفوی داشته است؟ و حوادث و رویدادهای دوران صفوی چه تأثیری بر توسعه پارچه های آن عصر داشته اند؟ سوالاتی هستند که نگارندگان تلاش دارند با هدف شناسایی عوامل و زمینه های شکوفایی پارچه های ابریشمین دوره صفوی به آن ها پاسخ دهند. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر 13 نمونه ابریشم صفوی می باشد که از مجموعه ها و موزه های خارج از کشور گردآوری و انتخاب شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که در دوره زمامداری پادشاهان دوره صفویِ علاقه مند به پارچه بافی از جمله شاه اسماعیل اول، شاه طهماسب اول، شاه عباس اول، شاه عباس دوم و شاه سلطان حسین، گرایش به باززنده سازی شکوه ایران باستان و جاه گرایی بزرگان و مال داران و هم چنین نیازهای بازار داخلی و خارجی، بر رشد و پیشرفت ابریشم بافی افزود. در این میان، بیش از همه شَمِّ اقتصادی شاه عباس اول در ارتقاء سطح کیفی و کمّی ابریشم بافی مؤثر بود و با پشتیبانی همه جانبه وی و البته صدور این بافته ها، علاوه بر اعتلا بخشیدن به این هنر اصیل و سنتی، بر اعتبار و ثروت کشور افزوده شد. برخی عوامل در رشد و پیشرفت این صنعت اهمیت داشتند که می توان به زمینه های داخلی، منطقه ای و بین المللی اشاره نمود.
تحلیل طبقه بندی های ارائه شده طرح و نقش قالی ایران و ارائه ی الگوی نوین طبقه بندی بر اساس طرح و نقش قالی
منبع:
رج شمار دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
153 - 172
حوزههای تخصصی:
فرش یکی از کهن ترین هنرهای ایرانی است که نقوش متنوع و غنی آن بیانگر پیشینه ی تاریخی آن است. نقش و رنگ فرش متاثر از شرایط اقلیمی، فرهنگی، تاریخی هر منطقه ای است. که با توجه به وجود معیارهای مختلف در این تنوع دسته بندی و طبقه بندی های گوناگونی از دیدگاه های مختلف ارائه شده است. در این پژوهش سعی بر آن بوده که با توجه به مطالعات و بررسی های صورت گرفته و نقد طبقه-بندی های موجود در حوزه طرح و نقش قالی ایران، بتوان به طرحی مشخص و معین متکی بر چهارچوب و منطق و همچنین قابل خوانش و از لحاظ بصری ماندگار در حافظه و ذهن رسید. پس از تحلیل و مطالعات صورت گرفته نهایتا موفق به ارائه طبقه بندی ای تحت عنوان "هفت رخ " که بر دو محور طرح و نقش استوار بوده و عبارتند از: محرمات، قابی، واگیره ای، لچک ترنج، باغی، محرابی و افشان شده و نتایج تحلیل و نقد این طبقه بندی حاکی از جامع و شامل بودن طبقه بندی هفت رخ قالی دارد. این مقاله با بهره گیری از نظام طبقه بندی مبتنی بر اصول منطق نظری و با استفاده از ابزارهای مطالعات کتابخانه ای و مشاهده انجام یافته است و در پی ارائه طبقه بندی فراگیر و قابل گسترش در طرح-های جدید می باشد.
گبه ها: نقاشی های بافته شده در عشایر بررسی فرآیند بافت، تحلیل و تطبیق گبه های قدیم و جدید با نقاشی مدرن
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
139 - 157
حوزههای تخصصی:
گبه ها نمونه ای از دست بافته های عشایری و منظومه ای از هویت فرهنگی و هنری عشایر است. چگونگیِ بافت و نقش پردازی این دست بافته های درشت بافت با پُرزهای بلند، آن ها را تبدیل به آثار هنری مدرن و بومی خاص عشایر نموده است. به نظر می رسد فرآیند تولید گبه هایِ بر بوم بافته، بیش ترین قرابت و نزدیکی را با نقاشی های سبک های مدرن و آغازین قرن بیستم نظیر امپرسیون، فوویسم، خام(ابتدایی) و انتزاعی دارد. بافت گبه ها که از گذشته تا چند دهه پیش توسط بافندگان عشایری به ویژه قشقایی و بختیاری صرفاً با هدف جنبه خودمصرفی، بدون نگاه اقتصادی و آگاهی از پیش تعیین شده بافته می شد، هم-زمان با تغییر شیوه زندگی عشایر از کوچ نشینی به اسکان دائم و از بین رفتن کارکرد گبه ها؛ بسیار کم و یا به نوعی از بین رفته است. طی دو دهه گذشته این نوع دست بافته ها؛ با گسترش عواملی هم چون گفتمان کارآفرینی بومی هنر با هدف استفاده از ظرفیت های پیدا و پنهان بافته های عشایری و هم چنین نزدیکی این بافته ها با هنر مدرن، با استقبال فراگیر ملی و فراملی از سوی تولیدکنندگان عمده و خرده روبه رو شد و بافت مجدد آن با هدف بهره برداری از قابلیت های اقتصادی آغاز گردیده است. این مقاله درپاسخ به این سوال که، چگونه سفارش دهندگان می توانند با استفاده از پتانسیل های هنر مدرن، برای ارتقاء مفاهیم ذهنی و انسانی پایدار و جایگزین عمل کنند؟ به بررسی فرآیند چگونگی بافت گبه های قدیم و جدید عشایر و تطبیق آن با سبک های مدرن هنر نقاشی می پردازد تا ظرفیت های این دست بافته های بومی را برای تبدیل شدن به هنری با رویکرد اقتصادی کشف و بررسی کند.
ماهیت شناسی نقش مایه "مار" در قالی های ایرانی با نگاهی به اندیشه جهان شناختی اسلامی
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
53 - 68
حوزههای تخصصی:
یکی از نقوشی که دارای معنا و مفهومی انتزاعی بر روی آثار تمدن های کهن است نماد مار در اشکال مختلف است که باگذشت قرن ها بار دیگر بر روی قالی های اسلامی نمود یافته است. مشهود است که در گذر زمان با تغییر فرهنگ ها، مذاهب، سیاست ها و... به تناسب آن نیز معنا و مفهوم نمادها دچار تحول گردیده و در هر زمان با توجه به بسترهای تاریخی خود معنا می یابند. بنابراین نماد مار نیز همچون دیگر نمادها در دوره های مختلف همچون پیش ازتاریخ، تاریخی و اسلامی مکرراً با مفاهیم متفاوتی تجلی یافته است؛ گاه با نقشی مثبت و گاه با نقشی منفی، به گونه ای که در دوره پیش ازتاریخ و عیلامی با نقشی مثبت و ایزد گونه ظاهر می شود، با ورود دین زرتشت با نقشی منفی ترسیم شده و در دین میترایی بار دیگر با ظاهری مثبت تجلی می یابد. این روند تغییر معنایی را تا دوره اسلامی شاهد هستیم. آنچه در این پژوهش مطرح است آن است که در اسلام همچون ادیان مسیح و یهود، مار موجودی منفی تصور می شود. بنابراین چگونه می توان استفاده این نقش در قالی های اسلامی و انطباق آن با باور مذهبی اسلامی را معنا بخشید؟ بر این اساس در این مقاله سعی شده با روش تحلیلی- تطبیقی به بررسی و مطالعه آثار به جای مانده از دوران تاریخی و همچنین متون کلاسیک فارسی – اسلامی و قرآن کریم پرداخته تا به درک و شناختی درست از معنا و مفهوم نماد مار در قالی های اسلامی و چگونگی پذیرش این نقش مایه در بافت مذهبی اسلامی دست یابیم.
نوآوری های شیشه گری اسلامی در سده های پنجم و ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیشه گری دوران اسلامی در سده های پنجم و ششم ه.ق در سرزمین های اسلامی به اوج رشد و شکوفایی خود رسید و با ابداعات و نوآوری هایی در حوزه ساخت و تزیین توأم بود که پس از این دوره، الهام بخش شیشه گری جهان گردید. این مقاله با مطالعه شاخصه های شیشه گری اسلامی در دوران اوج آن با هدف معرفی و طبقه بندی نوآوری های صورت گرفته در شیوه های ساخت و تزیین تولیدات شیشه ای، در صدد پاسخ به این پرسش است که طی سده های 5 و 6 ه.ق در حوزه ساخت و تزیین محصولات شیشه ای، کدام تحولات فنی در سرزمین های اسلامی صورت گرفته است؟ این پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس ماهیت و روش از نوع پژوهش های توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری داده های آن از نوع کتابخانه ای و ثبت مشاهدات نگارندگان بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد شیشه گری اسلامی در سده های پنجم و ششم هجری بسترهای مناسبی برای ایجاد تحول و نوآوری داشته که این تحولات را می توان در چهار گروه رنگ و مواد اولیه شیشه، فرم و شیوه های ساخت، تزیینات و کاربرد طرح نمود. مطالعه آثار شیشه ای منتسب به این دوره تاریخی، همزمان با ارتقای کیفی مواد اولیه شیشه و تنوع رنگی، تنوع در فرم و شیوه های ساخت آثار و تزیینات و کاربرد نوآورانه را نشان می دهد. در مجموع می توان ادعا کرد شیشه گری اسلامی در ایران، عراق، سوریه و مصر از شاخصه های فنی متمایزی نسبت به دوران قبل از آن برخوردار بود که با حمله مغول در سده هفتم هجری در ایران متوقف و به مراکز شیشه گری عراق، سوریه و مصر منتقل شد و بعدها از این مناطق به غرب رسید و با تجربیات شیشه گری غرب درآمیخت.
مطالعه ی تطبیقی سفره آردی خراسان جنوبی و سفره بافی خراسان شمالی
منبع:
رج شمار دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
65 - 80
حوزههای تخصصی:
بافته های داری جزء اولین تولیدات بشر ابتدائی و از متنوع ترین تولیدات در حوزه طرح، نقش و مواد مصرفی در سطح کشور و بعضاً دنیا می باشد از اینجمله "سفره بافی یا سفره آردی" که جزء بافته های داری محسوب و جنبه خود مصرفی داشته و از الیاف ریسیده شده پشم شتر و یا گوسفند به صورت خودرنگ و یا رنگرزی گیاهی بر روی دارزمینی و با استفاده از نقوشی همچون بز، قوچ یا اشکال هندسی در وسط و حاشیه آن که به طور ذهنی و برگرفته از طبیعت پیرامون، در برخی از روستاهای شهرستان قاینات خراسان جنوبی و شهرهای خراسان شمالی بافته می شود که به جهت اسم و کاربرد با یکدیگر تشابه دارند. چنین به نظر می رسد تا کنون این دو دست بافته تا کنون با یکدیگر مورد تطبیق قرار نگرفته اند لذا در این تحقیق که به روش تطبیقی و گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی می باشد سعی در بررسی تفاوت ها و شباهت ها در این دو نوع دست بافته با توجه به هم نامی و کاربرد دارد.