مطالب مرتبط با کلیدواژه

سرپوش


۱.

سرپوش های نادرشاه افشار

کلیدواژه‌ها: افشار چهارترک سرپوش کلاه نادر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۸۴ تعداد دانلود : ۷۸۵
نادر در 74سالگی و در سا 1111ش/ 1175ق/1472م، یعنی در زمانی که افغان ه ا ب ا ی ورش خود به ایران، پادشاهی دویست وسی ساله صفویان را سرنگون ساخته بودند، تهماسب صفوی را از سلطنت برکنار و کودک شیرخواره او را با نام، عباس سوم، جانش ین او ک رد و خ ود ب ه عن وان نایب السلطنه، زمامدار واقعی ایران شد. او سه سا بعد در 1117ش/1171ق/1475م، به پادشاهی ایران انتخاب شد و توانست سلسله افشاریه را به وجود آورد. نادر س رانجام و پ س از 12س ال پادشاهی در سال 1121ش/ 1111ق/1474م، توسط گروهی از سرداران، در خواب کشته ش د. این مقاله، که بخشی از جلد پنجم کتاب زیر چاپ مؤلف به نام «تاریخ پوش اک ایرانی ان از آغ از اسلام تا قاجار» است، با روش اسنادی و کتابخانه ای و با بهره گیری از دیوارنگاره ها و نقاشی ه ای کتاب های تاریخی به توصیف سرپوش ها و کلاه های این پادشاه افشاری در این بازه دوازده ساله، پرداخته است و به طور ویژه بر کلاه چهارترک ابداعی او به نام «نادری» مداقه نموده است؛ کلاهی که نماد سلطه سیاسی او بر سرزمینهای ایران، افغانستان، هندوستان و ترکستان بوده است و برخی چهارگوشه آن را به چهار خلیفه راشدین اسلام و بیعت نادر با اهل سنت، نسبت داده اند.
۲.

بی دستار شدن، اشکال و دلایل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: لباس سرپوش دستار بی دستار شدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۳ تعداد دانلود : ۶۰۶
کارکردهایی نظیر حفظ تن از آسیب های محیطی، الزامات عرفی و ظرفیت های نمادین، سبب شده است که لباس در زندگی آدمی، اهمیتی چشمگیر و اجتناب ناپذیر داشته باشد. براساس چنین اهمیتی، تهیه پوشاک متناسب با هریک از اعضای بدن و ظهور ملبس در انظار عمومی، بسیار مورد توجه بوده است. در این راستا، «سر» نیز که بالاترین و یکی از مهم ترین اعضای بدن است، همواره با سرپوش هایی همچون «دستار» و کلاه پوشانده می شد. در پوشیدن چنین پوشاکی نیز، الزامات عرفی نافذ بوده و هر نوع سربرهنگی در حالات عادی ناهنجاری فاحش محسوب می شده است. با وجود چنین اهمیتی، توجه به منابع نشان می دهد که گاه دستار از سر برداشته می شده است. این نوشتار مشخصاً در پی آن است که با توجه به منابع گوناگون، اشکال و علل بی دستار شدن را ذکر و بررسی کند. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که درمجموع، بی دستارشدن یا به دست شخص دستاربند و به خواست وی روی می داده یا عاملی بیرونی، علی رغم میل دستاردار، به این کار دست می زده است. عللی چون بروز هیجانات، فروش (در تنگدستی)، بخشش، استغفار و انتقال قدرت به شکل گیری نوع اول دستاربرداری منجر شده و سرقت دستار و مجازات دستاربند نیز، علل برداشتن دستار در شکل دوم آن است.
۳.

مطالعه تطبیقی سرپوش ها در تصاویر چاپ سنگی شاهنامه 1262 ق. (بمبئی) و شاهنامه 67-1265 ق. (تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر دوره قاجار شاهنامه چاپ سنگی سرپوش علی قلی خوئی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۲۴۱
ورود صنعت چاپ به ایران و هند سبب شد تا در کنار اشاعه زبان و ادب فارسی، تبادلات فرهنگی و هنری این دو سرزمین بیش از پیش گسترش پیدا کند. بدین ترتیب تصاویر کتاب های چاپ سنگی، رسانه بصری جدیدی را در اختیار هنرمندان قرار داد تا بتوانند در کنار مصورسازی متن های فاخر ادبیات فارسی، تحولات و تغییرات اجتماعی را نیز بازتاب دهند. اولین شاهنامه چاپ سنگی در بمبئی و به سال 1262ق. (1846م.) به طبع رسید و تنها پنج سال بعد، تصاویر و متن این شاهنامه، به عنوان الگویی برای چاپ نخستین شاهنامه در تهران 1267ق. (1850م.) مورد استفاده قرار گرفت. این اثر که به دست علی قلی خوئی، تصویرگر مبدع دوره قاجار، مصور شده بود، از بسیاری جهات مشابه چاپ نخست هند است. با این حال هنرمند ایرانی، در موارد فراوانی تلاش کرده تا ویژگی های کار خود و جامعه قاجاری را در تصاویر منعکس کند و جامه ایرانی بر تصاویر هندی بپوشاند. این تحقیق از لحاظ رویکرد، کیفی است و از منظر هدف، کاربردی طبقه بندی می شود، با هدف مطالعه بصری سرپوش در تصاویر دو شاهنامه چاپ سنگی در هند و ایران انجام شده است و در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که هنرمند تصویرگر شاهنامه 1265-1267ق. (طهران) در تصاویر خود برای شاهنامهاش چه تغییراتی را در جزییات و فرم سرپوش ها به نسبت تصاویر نخستین شاهنامه چاپ هند، ایجاد کرده و در زمینه طراحی چه ابداعاتی انجام داده است؟ حاصل این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، نشان دهنده شناخت و احاطه هنرمند نسبت به موارد استفاده سرپوش ها و به کارگیری انواع آن ها برای تفکیک اشخاص در طبقات مختلف اجتماعی است. در حالی که تنوع بالای سرپوش ها در مجالس شاهنامه علی قلی و دقت در ترسیم جزییات، کار علی قلی را به لحاظ هنری از هنرمند بمبئی متمایز می کند، این تغییرات، سبب شده معرفی بهتری از شخصیت های داستان در تصاویر صورت پذیرد.
۴.

مطالعه تطبیقی سرپوش ها و آسمانه های تصویرشده در نگاره های دوره صفوی با تاکید بر جنسیت(نمونه های موردی: شاهنامه رشیدا و هفت اورنگ جامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنسیت سرپوش آسمانه نگاره ها صفوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۲۰۲
پوشش در دوران مختلف نمادی از فرهنگ و نشان دهنده جایگاه اجتماعی افراد و جامعه بوده است و از لحاظ واژه ای به جنبه های مختلفی اشاره دارد. ایران با توجه به تاریخ چندهزارساله در مورد پوشش ها از لحاظ شکل و هندسه، از غنای بالایی برخوردار است که می توان آن را در نگاره های دوره های مختلف نظاره گر بود. نکته قابل تأمل در بحث پوشش ها عواملی است که از جهات مختلفی بر آنها تأثیر داشته که یکی از مهم ترین و اساسی ترین آنها جنسیت است. مطالعات پیشین نشانگر آن است که جنسیت در پوشش انسان ها تأثیرگذار بوده ولیکن چگونه می توان این تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را در پوشش نگاره های دوره صفوی نیز مشاهده کرد؟ هدف این تحقیق بررسی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری پوشش های انسانی و معماری بر یکدیگر در نگاره هاست. لذا سؤال های اصلی چنین خواهد بود: 1- آیا تأثیرگذاری و تأثیرپذیری میان سرپوش ها و آسمانه ها در نگاره های دوره صفوی دیده می شود؟ 2-کدام عوامل باعث تأثیرگذاری و تأثیرپذیری میان سرپوش ها و آسمانه ها می شود؟ 3-جنسیت چه نقشی در این تأثیرگذاری و تأثیرپذیری ایفاء می کند؟ روش تحقیق این پژوهش، از نوع کیفی و توصیفی-تحلیلی با رویکردی تطبیقی است و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است. نتایج تحقیق در نگاره ها حاکی از آن است که عوامل متعددی در تأثیرپذیری آن دو بر یکدیگر وجود دارد و جنسیت هم به عنوان یکی از این عوامل نقش پررنگی ایفاء کرده که این را به صورت محسوس در پوشش بناها می توان مشاهده کرد و این نشان دهنده روابط تنگاتنگی ما بین آنهاست. در این مقاله پوشش ها از لحاظ فرم و هندسه مورد بررسی قرار گرفته اند و با توجه به وسعت مطالب می توان آنها را از جنبه های دیگری نیز (از جمله رنگ) مورد مطالعه قرار داد.
۵.

جایگاه تاج و کلاه در نمادپردازی متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان و تصوف اسلامی سرپوش نمادپردازی رنگ ها و نورهای نمادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۳ تعداد دانلود : ۲۱۶
نمادها و سمبل ها بخشی از زبان عرفانی و جایگاه ظهور حقایق اشراقی و باطنی هستند که در گذر زمان و پهنه مکان، تغییر یافته اند و مطالعه آنها برای شناخت صحیح عرفان ضروری است. سرپوش های عارفان و صوفیان در اشکال و رنگ های مختلف، نمونه کاملی از این  نمادپردازی های عارفانه بوده اند، آن ها را «تاج فقر» نامیده اند و در رنگ «سفید» تقدس و صفا، در رنگ «سیاه» استهلاک در فقر، در رنگ «سرخ» قدرت و شهادت و در رنگ «ارزق»، امتزاج احوال را می دیده اند. در کلاه های ترک دار، هر ترک را نشانه ترک یکی از رذائل و طلب یکی از فضایل می دانسته اند. عرفا و صوفیه غالباً ساده ترین سرپوش ها را که بیشتر از نمد، پشم یا کرباس تهیه می شده برای نشان دادن بی اعتنایی خود به دنیا و پشت پا زدن به زرق و برق مادی استفاده می کرده اند. در این پژوهش که از نوع کتابخانه ای است به روش توصیفی – تحلیلی و با استناد به منابع دست اول و متون معتبر عرفانی به تفسیر و تحلیل داده ها پرداخته شده است.
۶.

ناخودآگاه تباری و ترجیح همسانی سرپوش های انسانی و آسمانه بناها (گزارش همانندی 50 سرپوش انسان و سرپوش بنا در بین اقوام آسیای شرقی، غربی و میانه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناخوداگاه تباری سرپوش آسمانه خویشتن_خواهی انسان انگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۲۸
ناخودآگاه جمعی کارگزار بسیاری از کنش های هنری است و معمولا در تعیین کلیات آن ها، نقش اصلی را ایفا می کند. اما تجربه نشان می دهد این ناخودآگاه تباری است که در ماندگاری و حتی جزئیات آثار هنری، ازخود کارآیی بیشتری نشان می دهد. هدف این پژوهش نشان دادن تاثیر ناخودآگاه تباری در جاری سازی الگوهای ماندگار معماری با رویکرد روانی_زیستی است. سؤال اصلی عبارتند از: بین الگوهای سرپوش های بومی و الگوهای ماندگار آسمانه بناها در مناطق آسیایی چه مقدار همسانی وجود دارد؟ برای رس یدن به پاس خ این پرسش، از روش تحقیق تفسیری_ تاریخی و روش استدلال، قیاسی_استقرایی استفاده شد. بدین منظور از میان سه منطقه آسیای شرقی، میانه و غربی، و از کشورهایی با اقلیم و مردمانی دارای هویت قومی مشابه، همچنین تاثیرگذار بر فرهنگ و معماری زمانه، 50 آسمانه معماری بعد قرن 10، به روش کتابخانه ای انتخاب گردید سپس با استفاده از نرم افزارهای اتوکد و فتوشاپ، تناسبات شکلی آسمانه بناها با کلاه های رایج و مشابه هر منطقه مورد بررسی قرار گرفت. طبق یافته های تحقیق که بیش از 85 درصد هم پوشانی را بین فرم های کالیبره شده نشان می دهد؛ الگوی آسمانه ها محدود به سازه، کاربری و اقلیم نیست و معماران، ضمن توجه به این موارد، برای پاسخ به نیازهای زیستی و روانی، سرپوش های اصیل و بومی هر تبار را در آسمانه های آن سرزمین به کار بسته اند. زیرا این الگوها با وجود تفاوت در مصالح، هم از منظر اقلیمی و هم از منظر سلایق فرهنگی بیشترین سازگاری را دارند. این تشابهات علاوه بر خطوط پیرامونی گاه در نقوش، بافت و حتی رنگ و جزئیات نیز قابل رویت است. از این رو میتوان گفت: ناخودآگاه تباری در حوزه شکلی، با غربال باورها، هنجارها بر اساس آزموده های موفق، فرم های منتج از آنها را پاس می دارد و این الگوهای متنوع بومی را در معماری تبار خویش به کار می بندد.