امروزه کاربرد فن آوری لیزر در زمینه های فن شناسی، آسیب شناسی و اجرای عملیات حفظ و مرمت آثار تاریخی، امری اثبات شده است.
این فن آوری در زمینه ی حفظ و مرمت آثار نقاشی روی چوب نیز، کاربردهای مختلفی دارد که عبارتند از:
1- شناسایی رنگدانه ها.
2- زدودن چرکی ها و آلودگی های سطحی، زدودن لایه های نا مطلوب مثل ورنی های اکسید شده و تغییر رنگ یافته و برداشتن رو رنگی ها (Over Painting) در صورت نیاز.
3- تهیه ی مدل سه بعدی از پانل ها که یک روش مستند سازی و مستند نگاری دقیق بوده و می تواند وضعیت حفاطتی لایه های تشکیل دهنده ی اثر را به خوبی مشخص کند، از جمله وضعیت چوب تکیه گاه، آسیب هایی که به آن وارد شده، حفره های پنهان، ترکها، شکافها، میزان تاب برداشتگی پانل و سایر مشخصات. همچنین در مواردی، لایه های پنهان مثل پیش طرح ها (Under Drawing) را مشخص می کند.
در تمام زمینه های مذکور، فعالیت هایی انجام گرفته و مقالاتی نیز انتشار یافته است که در اینجا مختصراً به سه مورد، جهت آشنایی پرداخته خواهد شد.
زیبایی شناسی در سده هجدهم و در نقطه عزیمت خود، مسئله هنرها را از منظر تمتع یا لذت بی غرض مطرح ساخت، اما در سده نوزدهم بدیل های فلسفی و جامعه شناختی در هنر که به ویژه بازتاب خود را در واقع گرایی به نمایش می گذاشت، وجهی از زیبایی شناسی اجتماعی را پدید آورد که به شدت وام دار شرایط اجتماعی و تاریخی بود. در مقاله پیش رو، این فرضیه به سنجش گذاشته می شود که زیبایی شناسی می تواند بازتاب دهنده شرایط سیاسی و اجتماعی باشد؛ به عبارت دیگر زیبایی شناسی با رویکرد انتقادی، خصلت های سیاسی هنر را به خوبی به نمایش می گذارد. به این منظور پس از طرح مسئله در مورد چیستی زیبایی شناسی، برای اثبات فرضیه و نشان دادن ارتباط وثیق هنر با سیاست، زمینه ها و چگونگی پدیداری زیبایی شناسی اجتماعی در چهارچوب زیبایی شناسی مارکسیستی به بحث گذاشته خواهد شد. در عین حال به منظور آوردن شواهدی از این مدل به آثار متفکران رئالیست سده نوزدهم، اشاره های مختصری خواهد شد. این نوشتار از حیث روش شناسی، رویکرد توصیفی ـ تحلیلی را با رویکرد انتقادی مورد استفاده قرار داده است .
گنزگ یا گنزا در آذربایجان نام آشنایی برای برخی مکان های مقدس است، این چنین فضاهایی به واسطه ی عملکردهای علمی و مذهبی و داشتن گنجینه های علمی و دینی به ویژه کتاب وکتابخانه، شهرت پیدا کردند. به همین دلیل گنج شیزیکان به محل تخت سلیمان فعلی، اطلاق گشته است؛ با این حال، بیشتر اوقات در اذهان مردم فقط جنبه های عبادتگاهی و مذهبی این مجموعه ها مورد توجه قرار می گرفته است.
با اندک دقتی در مفهوم بیتی از حکیم توس معلوم می شود که: آتشکده ها صرفا محلی برای عبات نبوده است، بلکه در آن مکان ها، آموزه های علمی ای نیز رایج بوده است و ایرانیان از پیشروان تعلیم وتربیت در عرصه های دینی وعلمی بوده اند.
به هر برزنی بر دبستان بدی همان جای آتش پرستان بدی
در این مقاله با استفاده از آخرین مطالعات علمی انجام شده در مورد این مکان بسیار ارزشمند تاریخی، ابعاد ناشناخته ی جدید آن مورد بررسی قرار گرفته که نتایج ارزشمندی را در بر دارد. اثبات نام اصلی این آتشکده بر اساس مهرهای یافته شده در محل تخت سلیمان بسیاری از ابهامات را در مورد اصالت این مکان برطرف نمود وثابت نمود که آتشکده آذر گشنسب همین محل است.
بقایای معماری این مکان که عمدتا از عصر پیش از اسلام و نیز الحاقات دوران اسلامی و تقدس بسیار آن برای پیروان دین زرتشت و اجرای مراسم آیینی سالانه در خرابه های آتشکده ی آذرگشنسب از نکات جالب توجه در مورد این مکان است.