فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۲٬۷۶۹ مورد.
ویژگیهای اجتماعی نقاشان نوگرای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله نشان دادن ویژگیهای اجتماعی هنرمندان نقاش نوگرای ایران است. پرسش اساسی این است که آیا میتوان الگوی ثابتی به دست آورد که نشان دهنده تأثیر عوامل اجتماعی بر هنرمند شدن افراد باشد یا خیر. برای پاسخ به این پرسش لازم است ویژگیهای اجتماعی هنرمندان، در اینجا نقاشان نوگرای ایران معرفی شوند. این مقاله به لحاظ نظری به حوزه جامعه شناسی هنر مربوط میشود و بر هنرمندان تاکید دارد. چارچوب نظری جانت ولف درخصوص ویژگیهای هنرمندان مورد استفاده قرار گرفته است. روش کار پیمایش و ابزار تحقیق نیز پرسشنامه همراه با مصاحبه است. متناسب با نظریه جانت ولف، تاکید من در اینجا بر ویژگیهای هنرمندان در چند حوزه اصلی است که شامل خانواده، آموزش های هنری، وضعیت طبقاتی هنرمند، حمایت های دولتی، جنسیت هنرمند و ارتباطات دوستانه میشود. فرضیه اصلی مقاله هم این است که عوامل اجتماعی مذکور میتوانند در حرکت فرد به سوی هنرمند شدن نقش داشته باشند. در یک جمع بندی کلی از خصوصیات غالب نقاشان نوگرای ایران میتوان گفت اکثریت آنها در سال 1386 جوان، دارای تحصیلات عالی و متولد تهران و سایر شهرهای بزرگ ایران بودند که در زمان تحقیق در تهران زندگی میکرده اند و محل زندگی اکثر آنها در تهران در شمال شهر بوده است. نسبت مردان نقاش به زنان نقاش حدود 40 به 60 بوده است که نشان دهنده حائز اکثریت بودن زنان در این عرصه هنری است. اگرچه یافته ها نشان میدهند که عوامل اجتماعی مختلفی در هنرمند شدن افراد دخالت دارند اما میزان و نوع این متغیرها ممکن است از تحقیقی به تحقیق دیگر به تناسب نوع جامعه مورد مطالعه تفاوت داشته باشد.
زیبایی شناسی فلسفی و تحلیل نظریه اصالت زیبایی در حکمت مطهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تامل در زیبایی و جمال، همچون دیگر مقوله های فلسفه و علوم انسانی، بیش از دو هزار سال قدمـت دارد، چنان که یونانیان باستان، آن گونه که از رسالات هیپاس بزرگ افلاطون و بوطیقای ارسطو برمی آید، سهم عمده ای در تکوین آن داشته اند. البته اطلاق لفظ زیبایی-شناسی به این نوشته ها، خالی از تسامح نیست. اما نمی توان آثار و تاملات متفکران بشر را در مقوله زیبایی، انکار کرد و دیدگاه ها و نظریه-های متنوع و ژرف ایشان را نادیده گرفت.
در این نوشتار، سعی بر این است که از جنبه های گوناگون به بررسی این مقوله پرداخته شود . برای این منظور، ابتدا با رویکردی فلسفی– عرفانی به تعریف و تبیین زیبایی و تلازم معرفتی آن با عشق پرداخته شده و در پی آن مکتب « اصالت زیبایی» مورد تحلیل قرار گرفته است. دیدگاه حکمت متعالیه صدرایی پیرامون نقش زیبایی در عشق آفرینی، مساله ای دیگر است که در این نوشتار مورد پژوهش واقع می شود. زیبایی شناسی در پرتو عقل، که بیانگر موضوعیت و مرجعیت عقل در مقوله زیبایی شناسی اخلاقی و فلسفی است، یکی از موضوعات محوری بحث حاضر به حساب می آید. این پژوهش، در نهایت، مدعی نقش زیبایی در ایجاد محبت و آفرینش عشق با رویکردی تجربی – عرفانی شد و با استناد به برخی آراء و نظریه ها به اثبات این ادعا پرداخته است .
هنر، ذهن و علم شناخت
حوزههای تخصصی:
تاویل عکس، و چگونگی تحقق لذت متن در مخاطب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلق متن می تواند در پی خواست لذت نیز باشد. لذتی که پدید آورنده متن، در حین آفرینش متن، آن را تجربه می کند؛ و لذتی هم، که خواننده ناشناخته متن، در قرائت متن، آن را کشف می کند. لذت متن، شاید حقیقت نهفته در هستی متن باشد، که مخاطب - چه خواننده نامعلوم آن، و چه مولف به سان مخاطب اولیه اش - آن را در زیبایی متن، مشاهده، و از چنین دریافتی، حظ می برد. گادامر، از بزرگ ترین فلاسفه معاصر، حقیقت و زیبایی را دو عنصر تفکیک ناپذیر در هر متن و به ویژه در اثر هنری دانسته، و دریافت لذت را، منوط به آشکارگی حقیقتی می داند که در متن نهفته است.عکس، به مثابه متنی لذت آفرین، آشکارگی حقیقت خود را در برابر مخاطب ویژه خویش، به نحوی منحصر به فرد، آشکار می کند. رولان بارت، لذت عکس را در اتاق روشن - کتابی که منحصرا درباره عکاسی نوشت - می کاود.استودیوم و پونکتوم، دو عنصر حظ بصری، در عکس، که اولین بار در اتاق روشن مطرح می شوند، می توانند به سایر متون تصویری (تجسمی) نیز، قابل بسط باشند.
هنر در اندیشه مطهر
حوزههای تخصصی:
هنر در عصر تکنیک
حوزههای تخصصی:
تحولات مفهوم طبیعت و نقش آن در شکل گیری فضای معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم طبیعت و چگونگی نگاه به آن در طول تاریخ از مفاهیم بنیادین در تفسیر هستی، علم و هنر بوده است، پیچیدگی مفهوم طبیعت، پژوهش درباره آن را به خصوص پس از تغییرات اساسی در زندگی دوران مدرن ضروری میسازد. پس از انقلاب صنعتی، انسان به روش ها و ابزارهای جدید دست یافت و در علوم، تکنولوژی و تولید پیشرفت کرد؛ در این مرحله زمانی طبیعت به عنوان مهمترین منبع مواد خام به صورت بیرویه مورد بهره برداری قرارگرفت، با کمبود منابع و آلودگی اکوسیستم و محیط زیست، توجه محافل مختلف علمی به موضوع ""طبیعت"" معطوف گردید؛ به گونه ای که امروزه حفظ محیط زیست و رسیدن به توسعه پایدار از موضوعات بنیادین جوامع علمی دنیا است. در همین راستا طراحی معماری نیز به عنوان هماهنگ کننده انسان، محیط و فضا در تعامل با طبیعت، رویکرد های مختلفی را اتخاذ کرده است. ازاین رو بررسی نسبت های معماری و طبیعت ضروری به نظر میرسد تا تعریفی مناسب از تمامیت طبیعت و مفهوم پایداری، در حوزه معماری به دست آید. پژوهش حاضر با بررسی مفهوم طبیعت در معماری و نسبت آن با محتوا، فرم و ماد? معماری تلاش میکند بستری مناسب برای تفسیر ارتباطِ اصیل میان این دو مهیا نموده و در نهایت الگویی برای توسعه این مفهوم و کیفیت ارتباط معماری و طبیعت ارائه نماید.
انعکاس حادثه عاشورا در بقعه چهارپادشاه و تطبیق آن با نقاشی قهوه خانه ای
حوزههای تخصصی:
واقعه عاشورا و شهادت مظلومانه سیدالشهداء و یاران باوفایش در کربلا، تأثیری حرکت آفرین در متن زندگی شیعه داشته و الهام بخش بسیاری از نهضت های حق علیه باطل بوده، به طوری که این واقعة دلخراش تأثیری شگرف در عرصه های مختلف هنری به ویژه نقاشی نیز به جای گذاشته است. در این میان نقاشی قهوه خانه ای و دیوارنگاری های بقاع متبرکه، به دلیل ارتباط نزدیک تر با نگرش ها و زندگی عامه جامعه، بیشترین تاثیر را از این واقعه دریافت نموده است.
بقعه چهارپادشاه در که مدفن سادات کیا در لاهیجان است، از یک سو به جهت تحولات تاریخی آن و از سوی دیگر به دلیل آثار با ارزش نقاشی های دیواری، گچ بری برجسته، صندوقهای چوبی منبت از اهمیت ویژه ای در میان بقاع متبرکه شمال ایران برخوردار می باشد. از این رو در این پژوهش با بررسی واقعه عاشورا، موضوع، نوع نگرش و اجرا نقاشی های بقعه با نقاشی های قهوه خانه ای، به صورت تطبیق و مقایسه مورد بررسی قرار گرفته اند. حاصل این پژوهش، علاوه بر تشابه در موضوع های انتخابی و نوع پرداخت آنها، دریافت تفاوت هایی در نوع اجرا، ابعاد، میزان تصویرگری و تاثیر بصری آثار در میدان بیننده می باشد.
بررسی تطبیقی نمایش های تعزیه و تراژدی براساس نظریات ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعزیه و تراژدی، نمایش هایی آئینی و مذهبی همراه با امکانات و ویژگی های مختص خویش هستند. وجود ویژگی هایی چون روایت گری، بدیهه سازی، تعلیق و تعویق حوادث و امکاناتی از این دست در تعزیه و ویژگی هایی چون تقلید کنش، شخصیت پردازی و وحدت های سه گانه «کنش»، «زمان» و «مکان» در تراژدی از هریک از آنها نمایشی خاص می سازد که با وجود تفاوت های یاد شده، این دو گونه نمایشی در وقوع «فاجعه» یا «امر تراژیک» و خاستگاه آیینی مشترک اند. حال پرسش این است که کدام ویژگی ها و عناصر در تعزیه و تراژدی وجود دارد که به وقوع امر تراژیک منجر می شود و آیا می توان براساس تفاوت ها و شباهت های این دو گونه نمایشی، تعزیه را نوعی تراژدی محسوب کرد یا نه. این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی_ تطبیقی و با رویکرد فلسفی براساس نظر ارسطو سعی در تبیین این نظر دارد که با وجود عناصر تراژیک در تعزیه و وقوع امر تراژیک در آن، این نمایش از نوع تراژدی نبوده بلکه از نوع حماسه می باشد.
تلفیق هنر و هفت رشته ی خاص در مطالعات اجتماعی
حوزههای تخصصی:
تاثیر زنان برتمدن بشری
حوزههای تخصصی:
عدازظهر آفتابی و گرم یکی از روزهای خردادماه، آدرس سرراست است. خیابان سی تیر، موزه ملی ایران. وارد موزه می شوم. نمایشگاه «زن در گذر زمان» به مناسبت ولادت حضرت فاطمه (س)، افتتاح شده است. ... راهنمای موزه در خصوص پیکره های معروف به ( ونوس ) می گوید: « شاید بتوان نخستین دست ساخته های آیینی انسان را پیکره های معروف « ونوس» دانست. انسان برای مقابله با عواملی چون قهر طبیعت و از بین بردن نیروهای مخالف خود، از ابتدایی ترین مواد موجود در طبیعت یعنی گِل و سنگ، پیکره هایی می ساخته که امروزه، علاوه بر اهمیت باستان شناختی، به عنوان خلاقیت هنری هم مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است.»
... در کاوش های تپه سراب کرمانشاه، که « رابرت بریدوود » در سال 1969 میلادی انجام داد، در حدود 650 پیکره انسانی به دست آمد که غیر ازهجده عدد، بقیه پیکرک زن هستند. مشهورترین پیکرک انسانی به دست آمده از این تپه، پیکرک معروف به «ونوس سراب» است و پیکرک زنی را نشان می دهد که نشسته و پاهای خود را دراز کرده است
آموزش هنر در آینه ی پژوهش
حوزههای تخصصی:
نهاوند خاستگاه اسطوره ی گاو ماهی
حوزههای تخصصی:
ارتقاى آموزش هنر؛ رویکردها و برنامہ ها
حوزههای تخصصی:
بررسی همانندی های قهرمانان اساطیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اسطوره قهرمان و کهن الگوی آن (شخصیت سمبیلک قهرمان)، در طول تاریخ در ناخودآگاه انسان ها وجود داشته و نشان می دهد که نوع بشر متعلق به هر دوره و هر تمدنی که باشد، همواره آرمان ها و آرزوهای مشابهی را طلب می کند. اگر چه قهرمانان در قالب ها و اشکال گوناگون بروز می کنند، اما به جرات می توان بیان کرد که سرگذشت مشابهی دارند و مراحل مشابهی را پشت سر می گذارند. مقاله حاضر درصدد توجیه و کشف این مشابهت هاست و در این راستا از نظریات یونگ در باب کهن الگو و ایده جوزف کمیل در خصوص الگوی «سفر قهرمان» استفاده شده است. برای تاکید بر این نکته که زمان و مکان در ماجرای قهرمانان و سفر کهن الگویی آنان بی تاثیر است. قهرمانان مورد بررسی از تمدن های مختلف بدون در نظر گرفتن تقارن یا عدم تقارن زمانی انتخاب شده اند. بعلاوه انسان امروز نیز بی نیاز از اسطوره و قهرمان نیست و خواهیم دید که چگونه قهرمانان دنیای معاصر، مراحلی مشابه با قهرمانان کهن را سپری می کنند.