فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
57 - 74
حوزههای تخصصی:
پنجره های ارسی از جمله پرتکرارترین عناصر تزیینی کارکردی در بناهای قاجاری هستند که علی رغم ظاهری مشترک، به نظر متاثر از ویژگی های بومی هر ناحیه، ساخته و تزیین می شدند. از جمله مناطقی که این عناصر در آن جا با تعدد کمی برجای مانده، شهرهای آمل و تبریز هستند. بر همین بنیان، هدف از نگارش این تحقیق، مطالعه و بررسی تطبیقی خصوصیات ساختاری و تنوع نقوش مورد استفاده در ارسی های این دو شهر به منظور دست یابی به یک الگوی مشترک از فرم، نقش، رنگ و تکنیک ساخت است. از این رو، پرسش قابل طرح بدین صورت است که، تمایزات و تشابهات نقوش، رنگ و تکنیک های ساخت در ارسی های قاجاری شهرهای آمل و تبریز چیست؟ و تنوع نقش و رنگ در ارسی بناهای مورد بررسی چگونه است؟ با توجه به اهمیت تاریخی، تنوع نقش و رنگ به کار رفته در این ارسی ها هم چنین، تخریب آن ها، ثبت و دسته بندی شان ضرورت دوچندانی دارد. اطلاعات و داده ها به صورت کتابخانه ای و با پیمایش های میدانی به دست آمده؛ سپس، تجزیه و تحلیل داده ها با روش توصیفی-تطبیقی انجام شده است. مبنای انتخاب ارسی ها بر اساس مولفه هایی نظیر 1) تنوع و گستردگی نقوش (تراکم نقش و فراوانی در شیشه های رنگی)، 2) اصالت ارسی در بنا و 3) سالم بودن و عدم مرمت و تغییرات جدی بر روی آن ها. بر همین اساس نیز تعداد شش ارسی از خانه تاریخی هر شهر انتخاب و با یک دیگر قیاس گردیده اند. تعداد یک ارسی از هر شهر متعلق به اوایل و مابقی مربوط به اواسط دوره قاجار هستند. نتایج تحقیق حاضر بدین شرح است: شکل کلی کتیبه در ارسی های آمل و تبریز به ترتیب، صاف و نیم دایره بوده است. ارسی های آمل به لحاظ تعداد و اندازه در سطح نازل تری نسبت به ارسی های تبریز قرار می گیرند؛ اما در عوض تراکم نقوش بالاتری را دارا هستند. رنگ های قرمز، زرد و آبی در بین ارسی های آمل و در نقطه مقابل رنگ های، سفید، قرمز و سبز به ترتیب، بیش ترین پراکنش رنگی را به خود اختصاص داده اند.
ارتقا کیفی ادراک حسی ساکنین فضاهای سکونتی از منظر دیدگاه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هشتم بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۴
135 - 179
حوزههای تخصصی:
امروزه در فضاهای سکونتی به دلیل عدم توجه معماران به مؤلفه های ادراکات حسی ساکنین و عدم توجه به تأثیر حواس بر فرآیند ادراک آنان، نظاره گر تنزل کیفیت سطح زندگی و همچنین رضایتمندی نامطلوب ساکنین در محل سکونتشان می باشیم. با توجه به آنکه نگرش های پدیدارشناسانه در حوزه فضاهای سکونتی کمتر موردتوجه پژوهشگران قرارگرفته است، این پژوهش از دیدگاه پدیدارشناسانه مرلو پونتی و نظریات برگرفته از آن بهره گرفته است و بر آن است تا به ارائه راهبردهایی به جهت ارتقا کیفی ادراکات حسی ساکنین فضاهای سکونتی بپردازد. این پژوهش از منظر روش شناسی توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است. ابزار این پژوهش پرسشنامه و جامعه آماری آن 50 نفر از متخصصان حوزه معماری می باشد. برای تعیین اعتبار یابی پرسشنامه از نرم افزار Smartpls2 استفاده شده و به جهت اولویت بندی داده ها از آزمون فریدمن در نرم افزار Spss استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که مواد و مصالح بوم آورد و آشنا با انسان جهت ایجاد حس خاطره انگیزی با مقدار آماره تی 3.47، انعطاف پذیری و سیالیت فضا با مقدار آماره تی 3.44 و بهره گیری از نماد و نشانه ها با مقدار آماره تی 3.12 بیشترین تأثیر را بر ارتقا کیفی ادراک حسی ساکنین فضاهای سکونتی ایفا می کنند که به تفصیل بیان می گردد.
تحلیل اثربخشی مولفه های اقتصادی بر روحیات و باورهای اجتماعی شهروندان شهرهای مرزی (مطالعه موردی: شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۳
1 - 17
حوزههای تخصصی:
پایگاه اجتماعی – اقتصادی همانند یک قالب یا ظرف اجتماعی است که در چارچوب آن سنجش تأثیر مؤلفه اقتصادی بر وضعیت روحیات و باورهای اجتماعی افراد حائز اهمیت است. ازاین رو، هدف بررسی تأثیر مؤلفه های اقتصادی بر روحیات و باورهای اجتماعی ایرانیان انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل شهروندان بالای 18 سال ساکن در شهر بوشهر به تعداد 108523 نفر می باشد. نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 383 نفر بوده که به صورت در دسترس انتخاب شدند. روش تحقیق به لحاظ ماهیت توصیفی-همبستگی است و ازلحاظ هدف کاربردی می باشد و برای سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه های محقق ساخته استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS و آزمون فرضیه ها با روش معادلات ساختاری موجود در نرم افزار SmartPLS انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بین مؤلفه اقتصادی و روحیات و باورهای اجتماعی در شهروندان شهر بوشهر ارتباط وجود دارد و مؤلفه های اقتصادی از طریق مؤلفه هایی شامل نرخ تورم، میزان درآمد، نرخ ارز، تولید ناخالص داخلی، وضعیت مسکن، رشد اقتصادی و شاخص فلاکت به طورکلی به میزان 77.5 درصد روحیات و باورهای اجتماعی شهروندان تبیین می کند. همچنین نتایج تحلیل مسیر (معادلات ساختاری) نشان داد که ضریب رگرسیونی استانداردشده تأثیر جهت گیری وضعیت (مؤلفه های) اقتصادی بر مسائل اجتماعی به عنوان متغیر وابسته برابر با 0.880 می باشد. مؤلفه های اقتصادی نظیر نرخ تورم، میزان درآمد، نرخ ارز، تولید ناخالص داخلی، وضعیت مسکن، رشد اقتصادی و شاخص فلاکت و روحیات و باورهای اجتماعی شهروندان تأثیر معنی داری دارد.
بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت عمومی کاربران و نظارت پذیری فضاها در پارک های شهری به منظور ارتقا سطح امنیت کودکان با استناد بر نظریه گراف ها (مطالعه موردی: پارک شفق تهران)
حوزههای تخصصی:
نیاز به امنیت، همواره از بنیادی ترین نیازهای انسان در جامعه بشری به شمار می رود. در این میان، ایمنی و امنیت گروه های آسیب پذیر و به ویژه کودکان به عنوان یکی از آسیب پذیرترین اقشار جامعه، از اهمیت خاصی برخوردار است. حضور فعال مردم در شهر از عوامل افزایش امنیت در فضای شهری است تسلط و دیدن فضا و دیده شدن توسط مردم موجب ایجاد حس امنیت است. پژوهش حاضر با روش ترکیبی کمی و کیفی با جامعه تحقیق متشکل از 25 نفر متخصص است که در چارچوب مصاحبه ای باز و به روش نمونه گیری هدفمند با تکنیک گلوله برفی انتخاب شد و به تحلیل دیدگاه ها در نرم افزار اس پی اس اس پرداخته شده است. در ادامه با توجه به ضرایب به دست آمده از متغیرهای پژوهش به تولید گراف ها توسط نرم افزار گفی پرداخته شد. در نهایت به کمک نرم افزار دپث مپ شاخص های استخراج شده مرحله اول و دوم نظرسنجی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و به کمک نرم افزار آی گراف به انطباق تحلیل پلان ها با گراف های تولیدشده در مرحله قبل پرداخته شده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که کاربران در انتخاب پارک های شهری جهت امنیت کودکان خود، بیشتر به دنبال فضاهایی هستند که در جذب افراد خصوصاً بزرگ سالان کارآمد بوده و به والدین اجازه نظارت پذیری بر فضا را می دهد هستند. همچنین با توجه به مطالعات صورت گرفته، فضاهای فرهنگی از بعد عملکرد با رتبه 4.46 در پارک های شهری عامل اصلی در جذب افراد جهت مشارکت عمومی می باشد.
مطالعه صندوق های قبر چوبی استان مرکزی، از دوره آل بویه تا آغاز صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صندوق قبر های چوبی ازجمله مهم ترین تولیدات چوبی دوران اسلامی ایران محسوب می شوند. تاکنون بسیاری از این صندوق ها در پژوهش های مختلف بررسی و معرفی شده اند؛ اما در محدوده استان مرکزی باوجود داشتن تعداد زیادی از این صندوق ها، در پژوهش های موجود، چندان بدان ها پرداخته نشده است؛ در عین حال که بسیاری از این آثار با گذشت زمان یا در حال تخریب بوده یا اینکه مفقود شده اند. از این روی ضرورت داشت که در یک پژوهش مستقل و هدفمند، به بررسی و مطالعه این صندوق ها پرداخته شود. با توجه به این تفاسیر، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های ظاهری و تزئینی صندوق های چوبی استان مرکزی و مضامین کتیبه های به کار رفته در آنها است. پرسش های اصلی پژوهش حاضر نیز بدین شرح است، آثار چوبی مورد مطالعه چه ویژگی های ظاهری، فنی و تزئینی دارند؟ مضامین کتیبه های به کار رفته در آنها چیست؟ نظر به اینکه در بررسی های میدانی صورت گرفته تعداد زیادی از این صندوق ها شناسایی شد که عمدتاً مربوط به قرون متأخر اسلامی هستند، در پژوهش حاضر صرفاً آثار چوبی قبل از دوره صفویه بررسی شده اند. برای نیل به این هدف، از روش توصیفی - تحلیلی برای انجام پژوهش حاضر استفاده شده و شیوه گردآوری اطلاعات در آن بر پایه مطالعات میدانی و کتابخانه ای است. با انجام پژوهش حاضر تعداد نه عدد صندوق شناسایی شد که قدمت آنها در بازه زمانی قرن چهارم تا اوایل قرن دهم هجری قرار دارند. این صندوق ها از چهار فرم مختلف برخوردار بوده و شیوه های مختلف تزئینی در آنها به کار رفته که بعضاً قابل مقایسه با برخی آثار چوبی مناطق دیگر هستند. کتیبه های به کار رفته در این آثار نیز شامل برخی آیات قرآن، برخی اشعار فارسی مذهبی، معرفی صاحب قبر و ماده تاریخ است. این کتیبه ها به خط کوفی، محقق، نسخ و ثلث نگاشته شده و برخی از آنها توسط هنرمندان دو شهر سلطانیه و جوشقان، ساخته شده اند.
بررسی تزئینات معماری با تمرکز بر کاشی کاری در مکاتب نگارگری
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹)
95 - 116
حوزههای تخصصی:
مدارک تصویری، ازجمله مهم ترین منابع در تحقیقات تاریخ معماری ایران، محسوب می شوند. یکی از این مدارک نقاشی است. بااین حال، ظرفیت ها و اهمیت ویژه ای که این نقاشی ها دارند، به طور کافی موردتوجه قرار نگرفته و کمتر در تحقیقات معماری مورداستفاده قرار گرفته اند. ازاین رو، نیاز به بررسی و تحلیل عمیق تر این نقاشی ها و تأثیرات آن ها بر معماری، احساس می شود. مکتب هرات، به عنوان یکی از مکاتب مهم در تاریخ معماری ایران است. این مکتب قادر است فضاهای معماری دوره تیموری را به طور واقعی بازنمایی کند و این به طور خاص از آنجایی مهم است که معماری این دوره دارای ویژگی های واقع گرایانه و بازتابی از عناصر معماری اسلامی است. در این مقاله، به بررسی و تحلیل میزان واقع گرایی تزئینات کاشی کاری نقاشی های بهزاد پرداخته شده است. روش انجام پژوهش حاضر غیر پیمایشی و مبتنی بر رویکرد تفسیری - تاریخی است. درواقع در اینجا با منطق اولویت قرار دادن «امکان استخراج مستندات به صورت میدانی» و «برداشت نگاره های به کاررفته در مستندات» به عنوان شرط استنباطی و معرف، در منطق شواهد پژوهش، از نمونه گیری تصادفی بهره برده است. ساختار پژوهش وابسته به نگاره های بهزاد و مفاهیم معماری موجود در نگاره های وی در تحلیل و تفسیر آثار منتخب، با درآمدی از این هنرمند آغاز گردیده و در مرحله بعد به تحلیل بناهای واقعی تأثیرگذار در آن آثار می پردازد.
پژوهشی در مکتب فلزکاری هرات با تکیه بر شش اثر شاخص
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
61 - 75
حوزههای تخصصی:
خراسان بزرگ و شهر هرات یکی از مهم ترین پایگاه های فرهنگی ایران به ویژه در دوران اسلامی و از قرون میانه به این سو، است که همواره بستری برای پرورش انواع هنرهای ایرانی و اسلامی به شمار آمده است. در این میان، کانون فلزکاری و تولید انواع آثار فلزی کاربردی با سطوح بالا و برای طبقات اعیان و اشراف، از هنرهای برجسته هرات بود که در ابعاد فنی و هنری توانست بر سایر مکاتب فلزکاری جهان اسلام همچون کانون های غرب ایران (موصل) تأثیرگذار باشد. لیکن در وجه پژوهشی، این قطب مهم خراسان در عرصه فلزکاری، مورد غفلت واقع شد. ازاین رو، معرفی مکتب فلزکاری هرات و بررسی و تحلیل فنی و زیبایی شناختی شش اثر شاخصِ منتسب به آن، هدف مقاله بوده و پرسش اصلی تحقیق این است که عناصر و مؤلفه های فنی و زیبایی شناختی آثار مورد مطالعه هرات کدام است؟. خلاصه نتایج و یافته ها حاکی از آن است که کانون فلزکاری هرات علاوه بر تأثیرگذاری بر سایر مکاتب غرب ایران (موصل)، دارای ابعاد فنی و هنری تازه ای است که در عصر خود بدیع و منحصربه فرد بود. شیوه های ساخت و تولید شامل ریخته گری و قالب گیری و مهم تر، ترصیع کاری (نشاندن فلز نقره یا مس بر زمینه اثر) است که از روش های بدیع و به کار گرفته شده در تولید آثار آن عصر است. در بخش تزئینات ضمن بهره گیری از طبقات مختلف نقوش، از روایت ها و موضوعات تصویری جهت نقش پردازی استفاده شده که از آن جمله می توان به مفاهیم و مضامین نجومی و صور دوازده گانه به همراه نمادها، شکار، موسیقی و می گساری اشاره داشت. این پژوهش از نوع کیفی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است، هم چنین شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است.
تحلیل تطبیقی بازنمایی جنسیت در تابلوی «سوگند هوراتی ها» ژاک لویی داوید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت جایگاه زن و بازنمایی جنسیت در جهان هنر کلاسیک یکی از دغدغه های پژوهشگران معاصر است، این پژوهش با اتخاذ رویکرد انتقادی با هدف انطباق مفهوم جنسیت بر تابلوی سوگند هوراتی ها از نظریات فیلسوف پست مدرن، "هلن سیکسو"، بهره گرفته و بر تقابل "مرد زن" و فروکاستن جایگاه "زن"در زبان بصری داوید تمرکز دارد و هدف این تحقیق آن است تا دریابد روابط قدرتِ جامعه مردسالار قرن هجدهم فرانسه، چگونه در زبان بصری داوید نمود یافته و مفهوم جنسیتی شده "زن" را باز تعریف و بازنمایی کرده است. این نقد؛ با بهره گیری از چهار گام تعریف شده در شیوه "ادموند بورکه فلدمن"، نخست در مرحله توصیف، خاستگاه کلامی رواییِ تابلو؛ یعنی نمایش نامه "هُراس" و کتاب "آغاز تمدن روم"را موردتوجه قرار داده آن گاه به خاستگاه تصویری تابلو یعنی تابلوی "سوگند بروتوس" اثر "گوین همیلتون" و ژست فراموش شده "سلام رومی" پرداخته است. در گام دوم با تجزیه فرمالیستی مشخص شد مناسبات فرم ، رنگ و ترکیب بندی نیز بر پایه اصالت مردان و به حاشیه راندن زنان شکل گرفته اند. در گام های سوم و چهارم طی تفسیر و داوری با گذری روانکاوانه به کودکی داوید دریافتیم، داوید پدرش را در یک دوئل ازدست داده، مادرش او را ترک کرده و عموهای معمارش سرپرستی او را برعهده گرفته اند بر همین مبنا زیست هنری داوید حاکی از آرمان خواهی و مرگ برای آرمان؛ زن ستیزی و توجه و تأکیدِ بر معماری است. نتیجه این خوانش انتقادی نشان داد بنیان های آرمان گرایانه، پدرسالارانه و زن ستیزانه حاکم بر تفکر داوید همگی در این تابلو گردآمده اند و بیان گر عقده ها و امیال سرکوب شده کودکی او هستند. پس از داوید این تابلو به عنوان مظهر آرمان گرایی افراطی مورد توجه فاشیست ها قرار و سلام رومی بازسازی شده در این تابلو را در خدمت آرمان های افراطی خود قرار دادند.
مطالعه تطبیقی نقشمایه زن در آثار هنری بین النهرین و سرسنجاق های لرستان بر اساس کهن الگوی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
229 - 243
حوزههای تخصصی:
در میان کهن الگوهای اساطیری با وجود تمام پیچیدگی ها نوعی همخوانی و نزدیکی در بن مایه های اصلی دیده میشود که بررسی تطبیقی این روایات را ممکن می سازد. ایزد بانوان در زمره ایزدان تأثیرگذار جوامع باستان به شمار می آیند که از کهن ترین آنان می توان از ایزدبانوی اینانا نام برد که از نظر زمانی به 3500 ق.م در بین النهرین بر می گردد و تصویر و نمادهای آن در هنر ادوار مختلف بین النهرین به نمایش در آمده است. از سویی در منطقه لرستان آثار مفرغی با نقش زن بدست آمده که متعلق به هزاره دوم و هزاره اول ق.م است که با توجه به همجواری این دو منطقه و قدمت ایزد بانوان بین النهرینی هدف این پژوهش شناسایی رابطه تجسمی بین نقش زن در سر سنجاقهای لرستان با ایزد بانوان بین النهرین به منظور کشف میراث فکری مشترک میان آنها است. سوالات مطرح شده عبارتند از 1- چه اشتراکات و تفاوت های بین نقش زن در آثار لرستان و ایزد بانوان بین النهرین مشاهده می گردد؟2-بر اساس کهن الگوی یونگ چگونه ریشه های فرهنگی مشترک بین دو منطقه را می توان تفسیر کرد؟ این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی با رویکرد تطبیقی بر اساس کهن الگوی یونگ به شیوه کتابخانه ای به تفسیر نقش زن و نقوش همراه آن در این جوامع پرداخته است. نتایج نشان می دهند نقش زن در هنر لرستان و بین النهرین بر اساس اعتقادات و باورهای مذهبی و با الهام گرفتن از بن مایه یکسان اسطوره ایزد بانوان در هنر آنان نقش بسته که نماد تجدید حیات، برکت بخشی و اشاعه باورهای جوامع مادرسالارانه است و نشانگر یکسان بودن جوهر درونی آنها و یادآور صورتهای مثالی یونگ است. در این دوران زنان نقش محوری داشتند ولی بتدریج تحت تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی ایزدبانوان جای خود را به الگوهای پدرسالاری می دهند و بدین ترتیب شاهد دگردیسی در شخصیت های آنان هستیم. بررسی ها نشان می دهد شیوه و سبک نمایش در هنر هر دو جامعه طبیعت گراست و تحت تأثیر ایدئولوژی حاکم بر اندیشه جوامع و آداب و رسوم منطقه ای در نحوه نمایش و سبک اجرا اختلاف دیده می شود.
بهینه سازی نورگیر سقفی با هدف تأمین روشنایی و کاهش مصرف انرژی در فضاهای یکپارچه فروشگاهی شهر تهران؛ بررسی موردی: فروشگاه زنجیره ای شهروند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
73 - 97
حوزههای تخصصی:
به کارگیری نورگیرهای سقفی در فروشگاه های بزرگ، با توجه به تقاضای بالای انرژی این کاربری و پتانسیل بهره مندی آن از نور طبیعی، می تواند باعث کاهش مصرف انرژی و انتقال نور روز به فضاهای عمیق تر شود. این پژوهش به بهینه سازی مشخصات نورگیر سقفی و جانبی با هدف تأمین روشنایی مناسب و کاهش مصرف انرژی در کاربری فروشگاهی و به طور خاص شعبه آل احمد فروشگاه شهروند در شهر تهران می پردازد. به منظور دستیابی به این هدف، پس از تعریف پارامترهای تأثیرگذار بر عملکرد انرژی و روشنایی در دو مدل دارای نورگیر سقفی و نورگیر جانبی به کمک فرایند بهینه سازی دو هدفه، مشخصات بهینه نورگیرها مشخص شد. در نهایت جهت بررسی میزان تأثیرگذاری متغیرهای بررسی شده بر خروجی، تحلیل حساسیت انجام شد. مطابق نتایج به دست آمده، نورگیر سقفی در نسبت مساحت سطح نورگذر خود به مساحت ساختمان در بازه 4.97% تا 6.09% با کمترین ارتفاع دیواره ها و شیشه دوجداره با ضریب گسیلندگی 0.10، و نورگیر جانبی با ارتفاع زیاد در جبهه شمالی و جنوبی و ارتفاع کم در جبهه شرقی و غربی با شیشه دوجداره با ضریب گسیلندگی 0.10 بهترین عملکرد را از نظر نور و انرژی داراست. همچنین نورگیر سقفی در مقایسه با نورگیر جانبی در شرایط یکسان، با 35% سطح شیشه کمتر اما با 12 کیلووات ساعت بر مترمربع شدت مصرف انرژی بیشتر، سطح مشابهی از نور روز با یکنواختی بیشتر فراهم می کند.
مفهوم جایگاه بدن ناصرالدین شاه در نقاشی تالار آینه کمال الملک بر مبنای نظریه یوری لوتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۵
169 - 179
حوزههای تخصصی:
نقاشی قاجار، به ویژه از دوران ناصرالدین شاه به بعد، همگام با تحولات اجتماعی فرهنگی، در آستانه عبور از سنت های پیشین، در گستره مفاهیم تازه ای قرار می گیرد. یکی از این مفاهیم که بیش از هر حوزه دیگری، دچار تحول و دگرگونی می شود؛ "بدن" است. از جمله جایگاه و کارکرد "بدن" در تصاویر پادشاه؛ که به عنوان یک نظام نشانه ای مهم، در تقابل با دیگری معنا تولید می کند. تصویر تالار آینه بازگوکننده چنین کارکردی از "بدن" در فضای گفتمانی قاجار با دیگری است و بر این مبنا، مساله پژوهش این است که؛ چه مناسباتی میان بدن ناصرالدین شاه با عناصر درون تصویر تالار آینه برقرار است یا به عبارتی، نحوه مواجهه بدنِ ناصرالدین شاه به مثابه بدنِ خود درون فرهنگ، در دیالکتیک با بدنِ دیگری که برآمده از "نه فرهنگ" است، چگونه نمایش داده می شود. "نَه فرهنگ" یکی از اصطلاحات اساسی و کاربردی در نظریات یوری لوتمان است که در برابر فرهنگ قرار می گیرد. از این رو هدف پژوهش، بهره گیری از نظریات لوتمان برای بررسی جایگاه بدنِ ناصرالدین شاه در تناسب با عناصر تصویری درون تصویر تالار آینه کمال الملک است که در سپهرنشانه ای قاجار جای می گیرد. سپهرنشانه ای یکی از پویاترین مفاهیم در نظریات لوتمان است که حاوی دو مفهوم بنیادین "خود" و "دیگری" است و هم چون واسطه ای برای تولید معنا در فضایی دوگانه عمل می کند؛ بنابراین پرسشی که به آن پاسخ داده می شود این است که: آیا بدن ناصرالدین شاه در تقابل با بدنِ دیگری درون "نه فرهنگ"، "بدن نزدیک" محسوب می شود و یا "بدن دور" است؟بر این اساس، پژوهش با روش سپهرنشانه ای لوتمان، جایگاه بدن ناصرالدین شاه در تالار آینه را مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد و جمع آوری این اطلاعات با استفاده از منابع مکتوب کتابخانه ای و با بهره گیری از شیوه توصیفی تحلیلی انجام می گیرد. با توجه به تحولات گفتمانی فرهنگ در سپهرنشانه ای قاجار؛ نتیجه پژوهش گویای این است که جایگاه "بدن" ناصرالدین شاه در تالار آینه کمال الملک، در دیالکتیک با دیگری، در مسیر گسست از خود قرار دارد؛ پیوسته کم رنگ شده و کنش خود را از دست می دهد و در نهایت، تصویری از یک "بدن نزدیک" را نمایش می دهد. جذب و نزدیک شدن به بدنِ دیگری درون "نه فرهنگ" حاکی از شکل گیری هویت در بدنِ ناصرالدین شاه در محور دیگری، و گسست جایگاه او از ارزش های تاریخی و حافظه فرهنگی است.
تحلیل ساختاری و روش های نوآورانه در طراحی زیورآلات با استفاده از طرح ها و نقش های قالی فراهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمرکز بر زیبایی و سوق به آراستگی، از مهم ترین ابعاد زندگی آدمی است که از گذشته تا به اکنون، نوعی ارزش و شایستگی و ضرورتی قابل تأمل بوده است. ازاین رو، ساخت زیورآلات و جواهرات کلاسیک و بدلیجات هنری، سویه ای از فن و دانش بومی و معاصر است که از مهم ترین هنرها و حِرَف صناعی به شمار می رود. در فرآیند تولید انواع زیورآلات تزئینی اصیل، مؤلفه های مهمی همواره در نظر جلوه گر است که شامل: کاربرد مواد و مصالح و نیز کیفیت ساخت، طراحی شکل و ترسیم کالبد اولیه و شکل دهی ساختار اثر و نیز نقش پردازی و تزئین زیورآلات، است. در این میان طراحی و آفرینش فرم و حجم انواع زیورآلات، سهم به سزایی در اقبال و استقبال از آن توسط مشتری دارد. از طرفی استفاده و الگوبرداری خلاقانه و نوآورانه از انواع نقش و نگاره های موجود در قالی های فاخر کلاسیک ایرانی نظیر قالی های فراهان، نگاهی ارزش مدار در عرصه تولیدات هنری و گامی نو در اشاعه این نگرش مطلوب است. براین پایه، پرسش اصلی این پژوهش این است که چگونه می توان از گنجینه نقش و نگاره های قالی فراهان در طراحی زیورآلات امروزی استفاده کرد؟ بدین روی، صیانت و معرفی قالی های نفیس فراهان و نقوش آن ها به عنوان بخشی از هویت ملی و هنری و صنایع فرهنگی خلاق، در قالب به کارگیری و استفاده از آن ها در طراحی و تولید انواع آثار هنری، هدف این پژوهش است. این تحقیق از نوع کاربردی و ماهیت آن رویکرد توصیفی-تحلیلی دارد. شیوه گردآوری داده ها، مطالعات اسنادی و مرور منابع کتابخانه ای و جست وجو در پایگاه ها و مجموعه های معتبر بوده است.
بررسی توصیفی و تحلیلی ساختار و اِلمان های مقرنس مطابق با مقاله چهارم باب نهم رساله مفتاح الحساب غیاث الدین جمشید کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقرنس به عنوان یکی از هنرهای وابسته به معماری، نمودی از فرهنگ ایرانی است و می تواند بخش های نهان منظر فرهنگی ایران را نمود دهد. هندسه پیچیده مقرنس برساخته از چند ساختار پایه در لایه های متواتر است. زبان منعطف مقرنس در ایجاد گونه های متنوع ، موجب شده تا درک نظم هندسیِ این هنر، سخت قلمداد شده و لذا برچسب تألیفی بودن بر آن زده شود. در این میان، یکی از شاخص ترین نوشتار با رویکرد محاسباتی و هندسی به مقرنس در مقاله چهارم کتاب مفتاح الحسابِ غیاث الدین جمشید کاشانی (758- 808 ه ش) آمده است که امروزه تألیفات و تفسیرهای متعددی از این بخش، به-عنوان اطلاعات پایه در زمینه مقرنس ارائه گردیده است. به علاوه، پژوهش حاضر با یاری گرفتن از تلاش های غیاث الدین جمشید کاشانی، به جستجوی ساختار تشکیل دهنده و المان ها و واحدهای این ساختار پیچیده پرداخته است و با بررسی رویکرد کاشانی و شناخت اجزای مولد مقرنس از دیدگاه او، به بررسی و جستجوی حالت های مختلف تشکیل المان های مقرنس در هندسه مذکور پرداخته است. در این راستا، سعی شده کلیه حالت های ممکن ترسیم گردد و با توجه به واقعیات مقرنس، از طریق استدلال منطقی، هر حالت بررسی شود. در صورت مغایرت حالت نظری تشکیل المان، با استنتاج های منطقی، آن حالت از جرگه حالت های ممکن خارج شده و درنهایت پژوهش حاضر بدین نتیجه دست یافت که با توجه به اصول ساخت مقرنس، 16 المان را می توان به عنوان نمونه تألیفی مشخص کرد که از این میان 13 نمونه تألیفی دقیقاً در نمونه های واقعی در ایران دیده شده اند؛ و بقیه المان ها در دیگر نمونه های مقرنس در جهان یا در الگوهای متأخر مقرنس، یعنی الگوهای شعاعی دیده شده است. در ضمن مشخص شد که در عین خلقی و ذوقی بودن طراحی مقرنس، برخی از اصول حکمی و تناسبات هندسی نیز در آن ها به خصوص در گونه های شطرنجی که در این مقاله مورد توجه می باشد قابل شناسایی است.
تحلیلی بر تجلی تولد و مرگ در ادبیات نمایشی پس از انقلاب ایران بر پایه مفهوم آستانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
43 - 54
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بنا دارد نظر به روابطی ناگسستنی میان نمایش و آیین های فرهنگی، به مطالعه سیاق تجلی دو مفهوم تولد و مرگ در ادبیات نمایشی پس از انقلاب ایران بپردازد. درواقع هدف آن است که نشان داده شود، بر پایه نگاه مردم شناسانه ایرانی و با استفاده از مفهوم آستانگی، دو موقعیت تولد و مرگ در ساختار دراماتیک ادبیات نمایشی دهه های اخیر چگونه تجسم یافته و واجد چه کارکردی هستند. چارچوب نظری بحث برگرفته از آراء ویکتور ترنر حول مفهوم آستانگی و حتی نظریه پردازان عرصه اجرا همچون ریچارد شکنر، در کنار آراء صاحب نظران نو ارسطویی عرصه درام، امکان دستیابی به اهداف تحقیق را مهیا می کند. این تحقیق از روش کیفی تحلیل مضمون برای مطالعه نمونه ها بهره می برد و بر این مبنا شواهد تحقیق گویای این امر هستند که ادبیات نمایشی ایران با بهره گیری از عناصر برگرفته از مناسک فرهنگ عامه در ساختار پی رنگ از یک سو سعی در کسب مقبولیت و باورپذیری عمومی داشته و از سوی دیگر مترصد القای نوعی هویت مندی فرهنگی ایرانی به آثار است که استفاده از دو آستانه تولد و مرگ نیز از این امر مستثنا نیست. بااین وجود نتایج حاصل از بررسی نمونه های مطالعاتی نشان می دهند که این دو آستانه گرچه به لحاظ کیفیت تحول آفرین خود در ساختار پی رنگ می توانند به ماهیت کنش یا شخصیت کارکرد ویژه ای ببخشند، تحلیل مضمون نمونه های مطالعاتی مبین این امر است که به استقراء ناقص می توان گفت که روح زمانه در سیاق استفاده آیینی از آن ها بسیار تأثیرگذار است، به عنوان نمونه به جهت مختصات فرهنگی و اجتماعیِ دوران در استفاده از آستانه مرگ، تجلی الگوی آیینی شهید را با پژواک بیشتری می توان مشاهده کرد و این امر در ساحت مقابل در سیمای اهریمنان و دیوان تجلی می یابد. در زمینه به کارگیری آستانه تولد نیز همین تأثیرپذیری از نگاه تاریخی اجتماعی زمان، مثلاً نسبت به کودتای 1332، را در زایش دیوان یا در مقابل تولدِ دوباره سیاوش و نظایر آن می توان دید.
خوانش آثار پیکرنگاری مهرعلی، نقاش دوره قاجار، با رویکرد ترامتنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۵
93 - 109
حوزههای تخصصی:
در تاریخ هنر ایران، نقاشی قاجار از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و پیکرنگاری به عنوان شاخه ای برجسته از نقاشی در دوره فتحعلی شاه قاجار قابل تأمل است. پیکرنگاری مکتبی است که در آن روش های طبیعت پردازی، نگاری و آذین گری به طرز درخشان با هم سازگار شده است. «مهرعلی» یکی از نقاشان این دوره است بوده که علاوه بر پیکرنگاری از شخص فتحعلی شاه، تعدادی از زنان قاجاری را نیز به تصویر کشیده است. هدف اولیه از این پژوهش: مطالعه آثار مهرعلی(نقاش سبک پیکرنگاری) بر اساس ویژگی های تجسمی و نحوه برخورد آن ها با مقوله سنت گرایی و کاربرد عناصر تزئینی است. اما هدف کلی این پژوهش بازخواهی و خوانش آثار مهرعلی با روش ترامتنیت ژرار ژنت می باشد. سؤالات تحقیق عبارت اند از : 1. عناصر تزئینی و رویکرد سنت گرایانه در آثار مهرعلی چگونه ظهور یافته است؟ 2. چگونه می توان با استفاده از تقسیم بندی ترامتنیت در نظریه ژرار ژنت معادل های تصویری را بصورت هدفمند در آثار مهرعلی پیگیری کرد؟ روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه ای-اینترنتی است. نتایج پژوهش بیانگر آن است آثار مهرعلی روابط بینامتنی صریح و آشکاری با نوشته ها و سروده های شاعران و ادیبان، حجاری های برجای مانده از روزگاران گذشته ایران، برقرار نموده است. همچنین آثارش رابطه بینامتنی ضمنی و پنهانی با اسطوره های باستانی ایران دارد. آثارمهرعلی دربردارنده سرمتن مکتب پیکرنگاری درباری قاجار است. کلیه تفاسیر و نقدهای مربوط به آثار مهرعلی فرامتن های آثار ایشان محسوب می شود. همچنین کارهای تبلیغی فتحعلی شاه قاجار از قبیل فرستادن تابلوهای پیکرنگاری به نشانه پیشکش به دربار هند و کاخ ورسای، پیرامتن آثار مهرعلی می باشد. بیش متنیت آثار مهرعلی سفارش دهنده آثار یعنی فتحعلی شاه قاجار و مکاتب نگارگری پیشین ایران است. همچنین خود آثار مهرعلی به عنوان بیش متن در آثار هنرمندان بعد از ایشان به شمار می آید.
پژوهشی بر شناخت گونه ها و نشانه های تصویری سنگ قبرهای گورستان های تاریخی روستای سمغان(استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
165 - 179
حوزههای تخصصی:
گورستان ها ، تجلی گاه فرهنگ، باور و آداب دینی مردمان بومی هر منطقه است. گورستان های تاریخی سمغان، از توابع شهرستان کوه چنار، نمونه مهمی از این منظر است. سنگ قبرهای تاریخی گورستان های این روستا، با توجه به کالبد و نشانه های تصویری آن؛ مظهری از هنر و فرهنگ کهن روستای مذکور است. لذا پژوهش حاضر از طریق بررسی کالبد و نقوش تزئینی سنگ قبور تاریخی سمغان با هدف دست یابی به ریشه های فرهنگی و هنری آن، تدوین شده است. سؤالات تحقیق عبارت اند از 1. سنگ قبرهای تاریخی روستای سمغان به چندگونه تقسیم شده است؟ 2. کالبد و عناصر تزئینی سنگ قبرهای تاریخی روستای سمغان تحت تأثیر چه عواملی شکل گرفته اند؟ تحقیق حاضر با روش تحلیلی- توصیفی انجام شده و داده های تحقیق از روش های پیمایشی و کتابخانه ای به دست آمده است. از بین نمونه های موجود، 24 موردی که قابلیت خوانش متن و بررسی تصویر آن ممکن بوده؛ موردمطالعه قرارگرفته است. نتایج مطالعه نشان داد سنگ قبرهای تاریخی روستای سمغان با توجه به جایگاه اجتماعی متوفی، در پنج دسته تندیس وار، لوحه ای، صندوقچه ای، گهواره ای مطبق و محرابی شکل گرفته اند که گونه های تندیس وار، گهواره ای و محرابی از مفاهیم دینی-آیینی نیز تأثیر گرفته اند. همچنین این آثار، حاوی کتیبه ها و نقوش تزئینی متنوعی هستند که ریشه در آداب آیین های کهن، سنت های دینی و به طور ویژه سنن دین اسلام، خصوصیات فردی متوفی، مفاهیم زندگی پس از مرگ دارند و تبلوری از مسائل عقیدتی، فرهنگی و مذهبی حاکم بر زمان خود هستند. در فرهنگ مردمان روستای سمغان علاوه بر موارد نام برده شده، جایگاه اجتماعی متوفی، شغل و شهرت وی بر کالبد و نقوش سنگ قبرها مؤثر بوده است.
بررسی تطبیقی نقش عنصر خیال در عکس های صحنه آرایی شده سندی اسکاگلند و گوهر دشتی
حوزههای تخصصی:
هنر بخش جدانشدنی زندگی انسان است که در هر زمان، در تمام مراحل زندگی اش، با او همراه بوده و به طور آشکار دیده می شود. به عنوان روشی هنرمندانه در عکاسی و نمایش تصاویر، می توان بر عکاسی صحنه آرایی شده اشاره کرد. امروز هیچ ژانری به اندازه عکاسی صحنه آرایی شده این گونه ارتباط نزدیکی را میان هنرها برقرار نساخته است. از این نظر، گفته می شود که عکاسی صحنه آرایی شده مجموعه ای از عکاسی، مجسمه سازی، تئاتر و هنر چیدمان است. این هنر به طور مشخص از دهه هشتاد قرن بیستم در اروپا به وجود آمد، اما در ایران که تقریبا یک دهه از گسترش آن می گذرد، مشغول شکل دادن به یک جریان هنری است که مفهومی متفاوت با مفهوم آن در غرب دارد. عکاسی هنری در ایران شاید به دلایلی مثل سختی کار مستندکاران و مورد قبول نبودن آثار مستند، در نظر ناشران و گالری داران به وجود آمد. سلیقه جمعی و تغییر سلیقه بصری مخاطبان هم باعث گرایش هنرمندان به عکاسی هنری شد. این تغییر سلیقه حتی روی کار عکاسان خبری و مستند این دوره دیده می شود. همچنین گوشه گیر شدن هنرمندان در اجتماع و تعطیل شدن تعدادی از نشریات و مجلات در آثار این دوره بی تاثیر نبوده است. عکاسان به جای حضور در جامعه و ثبت عکس به ساختن آن از طریق صحنه آرایی پرداختند. عکاسی صحنه آرایی شده در ایران تنها یک شباهت با این نوع عکاسی در غرب دارد و آن هم پروسه ساختن عکس است، اما از لحاظ ویژگی های صوری بسیار متفاوت با جریانی است که در غرب وجود دارد. در این نوشتار، به بررسی تطبیقی نقش عنصر خیال در عکس های صحنه آرایی شده سندی اسکاگلند با گوهر دشتی پرداخته شده است.
بازشناسی و تحلیل ابعاد صوری و ساختاری قالی مُهاجران (مارون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیشِ رو، حاصل جستجوی میدانی برای یافتن و مطالعه طرحهای بازمانده از زمان حیات و رونق قالیبافی در مهاجران و معرفی آنهاست. مهاجران از روستاهای ارمنی نشین و یکی از مهمترین کانونهای بافندگی اراک درگذشته بود که امروزه کالبد روستا و هنر قالیبافی آن از بین رفته است. قالی مهاجران ضمن تأثیرپذیری از نظام بافندگی اراک، دارای طرح و نقشهای باهویت است که تاکنون در منظومه پژوهش وارد نشده و جامعه پژوهش از مطالعه و معرفی آن غفلت ورزیده است؛ بنابراین بازشناسی و بررسی ابعاد فنی و زیباشناختی قالی مهاجران هدف این پژوهش است. از این رهگذر، با جستجو در پایگاههای دارنده قالی ایران، تعداد 31 نمونه متفاوت و متنوع از میان شمار زیادی از قالیهای مهاجران انتخاب و جهت تحلیل و معرفی، مطالعه و بررسی شدند. بر این اساس، پرسش اصلی این است که ابعاد فنی و زیباییشناختی قالی مهاجران کدام است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد در قالی مهاجران، صرفاً نقوش گیاهی انتزاعی و تجریدی در قالب گلدسته ها و بوته ها و همچنین گلدانهای گنبدی و محرابیشکل بهصورت ترکیب بندی انتشار، نقشپردازی شدهاند. همچنین سازه مرکزی یا نقشمایه ترنج بهصورت صلیبگون و شبیه به آنچه در قالی لیلیان دیده میشود، وجود دارد. به واقع ساختار و ماهیت قالی مهاجران بهویژه در طراحی و قاب بندی و فضاسازی نقشمایه ها بسیار شبیه و نزدیک به قالی لیلیان در خمین است و این نشاندهنده حفظ ویژگیهای صوری و دیداری طرحها و نقشههای قالیهای ارمنیباف ایران است که شاید ریشه در قالی ارمنستان بهعنوان خاستگاه نخستین این قالی ها باشد. این پژوهش از نوع کیفی و توسعه ای و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. همچنین شیوه گردآوری داده ها، جستجو در بازار اراک و مجموعه های معتبر جهانی است.
ارزیابی میزان نمود ارزش های معنایی نهفته درپس کالبد بدنه تاریخی خیابان سپه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
17 - 32
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: درک ساختار معنایی ذاتی بدنه های تاریخی خیابان سپه و چگونگی کمک این ساختارها به درک مکان موضوعات مهمی است که در این مطالعه فرض می شود که ارزش های معنایی معماری سازه های تاریخی را می توان از طریق 25 شاخص که در پنج سطح ارزشی گروه بندی شده اند، تجزیه و تحلیل کرد. این سطوح جنبه های مختلفی از جمله تعادل اساسی، سازگاری عملکردی، دلبستگی عاطفی، هویت فرهنگی و انتزاع نمادین را دربرمی گیرند. هدف پژوهش: این پژوهش با تمرکز بر مورد خیابان سپه تهران، به بررسی تعامل میان فرم و معنا می پردازد و به بررسی پیوندهای پیچیده بین بدن، چهره و روح معماری می پردازد. این مطالعه براساس این مفهوم است که طراحی معماری دارای ظرفیت عمیقی برای انتقال معانی است و این معانی اغلب از طریق نقش ها، انتظارات و انگیزه ها رمزگشایی می شوند. روش پژوهش: این پژوهش به روش تحلیل محتوای تاریخی و جمع آوری داده ها به صورت کمی انجام گرفته است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد خیابان سپه، تعادلی پویا بین سنت و مدرنیته را در خود جای داده است. این معماری توانایی قابل توجهی برای گسترش فرم ارگانیک و در عین حال حفظ ویژگی اساسی خود را نشان می دهد. مؤلفه های تناسب، اتصال، ریتم و نظم در میان عناصر ساختمان، وحدتی هماهنگ را ایجاد می کند که حس مکان را تقویت می کند. بافت تاریخی خیابان به طور یکپارچه با محیط اطراف خود در تعامل است و اهمیت تداوم و تعامل را نشان می دهد. این مطالعه نشان می دهد که چگونه پیکربندی معماری خیابان سپه با ساکنان آن در سطوح احساسی ارتباط برقرار می کند. سادگی معماری این مکان، حس قوی تعلق را تقویت می کند، در حالی که گنجاندن عمدی ابهام و هماهنگی عمق احساسی را برمی انگیزد که با ناظران طنین انداز می شود. علاوه بر این، این تحقیق نشان می دهد که چگونه طراحی معماری به ارزش های فرهنگی و نمادین پاسخ می دهد و هویت، تضاد و هماهنگی را نشان می دهد. ارکستراسیون دقیق این عناصر به شکل گیری یک زمینه معماری منسجم و معنادار کمک می کند. به طور خلاصه، این پژوهش به طور جامع به تحلیل ارزش های معنایی نهفته در بافت تاریخی خیابان سپه تهران می پردازد. از طریق کاوش در ابعاد آنی، عملکردی، عاطفی، فرهنگی و نمادین، تأثیر متقابل ظریف بین فرم معماری و برانگیختن معنا را برجسته می کند. یافته ها بر اهمیت طراحی معماری نه تنها در بعد کالبدی، بلکه جوهر مکان، فرهنگ و هویت تأکید می کنند.
سنجش پایداری توسعه در کلانشهرها با رویکرد طراحی یک فضای رقابت پذیر در سطح منطقه ای و ملی؛ مطالعه موردی: منطقه بزرگ کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
113 - 129
حوزههای تخصصی:
رشد شهرنشینی و جهانی شدن شبکه شهرها، رقابت اقتصادی برای ارتقاء جایگاه رقابت پذیری را میان شهرها اجتناب ناپذیر کرده است. با توجه به اینکه جهانی شدن بستری برای تحلیل رقابت پذیری شهری فراهم کرده است، نادیده گرفتن آن تحلیل های بعدی در خصوص رقابت پذیری شهرها را ناقص می کند؛ از این رو در این پژوهش یک چشم انداز توسعه پایدار که ابعاد اقتصادی، اجتماعی ، کالبدی رقابت پذیری شهری را در بر می گیرد، در نظر گرفته شده است. هدف این پژوهش ارزیابی مقایسه ای شاخص توسعه پایدار شهری چهار کلانشهر(تبریز، مشهد، اصفهان و شیراز) می باشد، برای سنجش پایداری با رویکرد رقابت پذیری از 33 شاخص مختلف اقتصادی اجتماعی و کالبدی استفاده شد. در ابتدا شاخص ها به شیوه پایه اطلاعاتی، وارد سیستم اطلاعات جغرافیایی شد و با یکدیگر مقایسه گردید سپس با استفاده از مدل AHP هریک از مولفه ها وزن دهی شدند و با بکارگیری از مدل ویکور چهار کلانشهر از لحاظ توسعه پایدار رتبه بندی گردیده اند و در پایان از نرم افزار میک مک برای استخراج ماتریس تاثیر گذارشاخص ها بر یکدیگر با روش مستقیم و غیرمستقیم پیشران موثر و کلیدی از جمله: نرخ رشد جمعیت در آینده، بعد خانوار، میزان مهاجران وارد شده، میزان جوانی جمعیت، تراکم جمعیتی، افزایش نرخ فعالیت، افزایش درصد باسوادی در میان مردان و زنان، کاهش نرخ بیکاری وکاهش نرخ بیکاری در میان افراد تحصیل کرده و همچنین کاهش درصد مهاجران خارج شده به عنوان عامل و پیشران های موثر بر توسعه پایدار انتخاب شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد کلانشهر مشهد با شاخص 0.00 در رتبه 1 و کلانشهر تبریز با شاخص 0.989در رتبه4و کلانشهر اصفهان و شیراز با شاخص 133/0و 989/0 به ترتیب در رتبه 3 و 4 قرار گرفته اند.