فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۶۱ تا ۲٬۴۸۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
منظر دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۴
60 - 63
حوزههای تخصصی:
یکی از (به ظاهر) شناخته شده ترین عناصر معماری و شهرسازی، دیوار است که درباره ویژگی ها و خصوصیات آن بسیار کلمات به رشته تحریر در آمده اند. عنصری کالبدی-عملکردی که در دل خودمعانی و اسطوره هایی نیز داردو از این حیث می توان آن را از مصادیق منظر؛ به عنوان پدیده ای عینی-ذهنی در نظر گرفت. دیوار به خصوص در معماری بناها و باغ های ایرانی عضو لاینفک مفهوم این فضاهاست به نوعی که شایدتصور باغ یا خانه ایرانی بدون دیوار، بسیار دشوار باشد. تعدیل هوا و ایجادخرداقلیم، محافظت در برابر آب وهوای نامطلوب و خشن بیرون، حیوانات وحشی و سارقان، حفاظی مقدس در برابر وروداهریمن و ویژگی های مهم دیگر از خصوصیات این عنصر بنیادی معماری ایرانی است. گاهی این دیوارها به صورت دیوارهای چینه گلی برای کوچه باغ های روستایی اجرا می شوندو گاهی دیوارهای ستبر و مرتفع ارگ کریمخانی را می سازند، گاهی دیواری ساده بدون تزئین است و گاهی به انواع گلچبری ها، آجرچینی ها، کاشی کاری ها و دیگر هنرهای دکوراتیو ایرانی مزین شده است (هرچندبه طور کلی دیوار در فرهنگ ایرانی ساده و بی تکلف است و اگر تزئینی در کار باشد، بیشتر مختصِ سردر مجموعه یا بناست)، گاهی صلب و غیرقابل نفوذاندو گاهی دیوارهای شفاف باغ-تجیرهای عصر صفوی را برای بازدیدکنندگان عریان می کنند. یکی از این خصیصه ها که شایدکمتر به آن پرداخته شده است، پتانسیل بیان دیدگاه شهروندان است. دیوار، «رسانه ای مردمی» با مخاطب بسیار در مقیاس منظر یک شهر است که معمولاً توجهی بدان نمی شودو یا به صورت دستوری و ساختارمند، بیانگر یک دیدگاه خاص در جامعه هستندو از این حیث، آزادی بیان را زیر پا می گذارند. سؤالی که مطرح می شودآن است که چرا دیوار در اغلب موارد(به استثنای زمان های خاص ماننداعتراضات خیابانی)، ناقص عمل می کنددر صورتی که می تواندجامعه را در راستای دموکراتیک تر شدن یاری رساند؟
نقش برجسته های هخامنشی به مثابه «هتروتوپیا» با رویکردِ مفهومِ گفتمان قدرت فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ردپای مفهوم قدرت چه به لحاظ ظاهری در تناسبات مرتبط با شکل ها در آثار هنری و چه در روابط میان طبقات اجتماعی، در جای جای اندیشه و آثار میشل فوکو نمود دارد. وی ذیل این مفهوم، به اصطلاح خودساخته «هتروتوپیا» به معنای دگرمکان یا دگرفضا می پردازد و آن را در جهت تحلیل روابط قدرت در زمینه هدایت مکان ها و رسیدن به فضاهایی به هم پیوسته در راستای گسترش هر چه بیشتر قدرت به کار می گیرد. نقش برجسته های هخامنشی که به سفارش و با حمایت شاهان ساخته شده اند، همچون تابلوی تولید حقیقت و نمایش قدرت امپراتوری، فضائی متفاوت و دیگرگون خلق می کنند که حتی انسان مدرن اشباع از انواع رسانه های قدرتمند را مسحور خود می سازند. پژوهش حاضر با این سؤال آغاز شد که نقش برجسته های هخامنشی چگونه همچون هتروتوپیای فوکویی به مثابه عوامل انتشار قدرت و پدیده های تأثیرگذار در مناسبات اجتماعی - سیاسی عصر خود مورد خوانش قرار می گیرند و در ادامه با بهره گیری از شیوه اسنادی– مطالعات کتابخانه ای جهت جمع آوری اطلاعات و با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی و تاریخی به این نتیجه نائل گردید که این آثار با نظر به نقش مؤثری که در شکل گیری حقیقت مورد تائید و تبلیغ سیستم حاکمه در زمان خود داشته اند و نیز به اعتبار دارا بودن ویژگی هایی همچون بهره بردن از ترکیب بندی مقامی، بیان سمبلیک، کاربرد حیوانات ترکیبی، به تصویرکشیدن خدا و فرا انسان نشان دادن پادشاه، قابلیت هتروتوپیاسازی و هتروتوپیابودگی را دارا می باشند.
بررسی میزان رضایت از محل سکونت و عوامل مرتبط با آن در سالمندان شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
77 - 88
حوزههای تخصصی:
رضایت از محل سکونت یکی از عواملی است که تأثیر زیادی بر سلامت، عملکرد، به زیستن و نهایتاً کیفیت زندگی افراد سالمند می گذارد. اما در ایران مطالعات کافی در حوزه محیط و سالمندی وجود ندارد. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی میزان رضایت از محل سکونت و عوامل مرتبط با آن در سالمندان شهر سنندج است. مطالعه حاضر به روش مقطعی و از نوع توصیفی_تحلیلی است که بر روی 280 نفر از سالمندان شهر سنندج در سال 1400 انجام گردید. جامعه آماری این پژوهش کلیه سالمندان 60 ساله و بالاتر ساکن شهر سنندج بودند. در این مطالعه از روش نمونه گیری چند مرحله ای_خوشه ای استفاده شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه رضایت از محل سکونت توسط پرسشگر جمع آوری و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه24 استفاده شد. میانگین سنی سالمندان در پژوهش حاضر7.26 ±68.34 بود. میانگین رضایت از محل سکونت در این مطالعه 0.54± 3.65 بود. نتایج این پژوهش نشان داد که رضایت از محل سکونت سالمندان در حد متوسط است. نتایج مطالعه می تواند به سیاست گذاران در حوزه مسکن و شهرسازی کمک کند تا با برنامه ریزی به میزان رضایت سالمندان از محل سکونت و وضعیت سلامت و به زیستن آنان توجه نمایند.
Evaluation of Connective Status and Accessibility of Official Buildings to Plan and Manage Urban Crisis in Isfahan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۳ - Serial Number ۴۹, Summer ۲۰۲۳
59 - 70
حوزههای تخصصی:
One of the issues that mos t cities across the world are faced with is natural disas ters. Natural hazards and their devas tating effects remain on the ground, especially in recent years, the countries have been about to reduce the damage caused to it to plan and manage their events. Adminis trative units could have an important role as one of the elements before, during, and after the crisis. In this s tudy, connective s tatus and building accessibility in the offices of region 5 in Isfahan were s tudied, including Telecommunication Organizations, Fire S tations, Electricity Companies, municipalities, Education Minis try, and Gas Companies. Heretofore, there was no study of the connective s tatus and accessibility of the office buildings in Esfahan. This research is a descriptive and analytical survey. The required information was evaluated and weighed by six indices, including the questionnaire, field collecting method, and A.H.P. measures. The results indicated that among administrative centers in terms of the degree of connectivity and accessibility, adminis trative codes 6 and 17, with weights of 0.03% and 0.031% were the mos t accessible, and adminis trative codes 14, 8, 9, 10, and 11 with weights of 0.07%, 0.067% were the mos t inaccessible.
بازتاب اندیشه مانویت در شاهنامه فردوسی و در نگاره به دار آویختن مانی در شاهنامه بزرگ ایلخانی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹
19 - 30
حوزههای تخصصی:
شاهنامه اثر بزرگ حماسی از شاعر مشهور فردوسی بوده که بارها توسط نگارگران ایرانی به تصویر کشیده شده است. در میان شاهنامه های مصور، شاهنامه بزرگ ایلخانی در نوع خود از اهمیت فراوانی برخوردار بوده است. از سوی دیگر آیین مانی یکی از آیین های بزرگ و در عین حال چالش برانگیز بوده که بر اساس خیر و شر، نور و تاریکی، و بر دوگانگی مطلق میان ماده و روح، بنا شده است. از سوی دیگر فردوسی در شاهنامه به روایت داستان مانی و به دار آویختن وی پرداخته و اشاراتی به تفکر مانوی و نگرش خود نسبت به ثنویت انگاری مانی داشته است. در این میان نگارگر، نگاره به دار آویختن مانی را با تأثیر از شعر فردوسی به تصویر کشیده است. بر این اساس این سؤال طرح شده که تقابل تفکر مانی و فردوسی در نگاره به دار آویختن مانی چگونه نشان داده شده است؟ این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و گردآوری داده ها و به وسیله مطالعات اسنادی و کتابخانه ای بوده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که نگارگر با استفاده از اشعار شاهنامه که به صورت تقابل های دوگانه نور و ظلمت، شب و روز، غم و شادی، آشوب و آرام و... طرح شده، تلاش نموده صحنه به دار کشیدن مانی را با استفاده از عناصر دوتایی به تصویر درآورد. گویی نوعی همزاد پنداری میان نقاش و شاعر رخ داده است و نیز از سویی نوعی تقابل میان اندیشه شاعر و اندیشه دو بن گرایی مانی به تصویر کشیده شده است.
بررسی جامعه شناختی مفهوم اقتصادِ فرهنگ و هنر
منبع:
مطالعات هنر سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴)
7 - 35
حوزههای تخصصی:
امروزه فرهنگ و هنر در تولید سرمایه های اقتصادی و فرهنگی نقش مهمی ایفا کرده و به عنوان عامل پیشرفت جوامع در ابعاد مختلف شناخته می شوند. اقتصادفرهنگ و هنر حوزه ای نوپاست که از دهه 80 و 90 میلادی در غرب مورد مطالعه نظری و تجربی به ویژه از رویکرد اقتصادی قرار گرفته است. از آن جا که اقتصادفرهنگ حوزه ای میان رشته ای ست که تحت تاثیر شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جامعه خود قرار دارد، و هم چنین دارای ابعاد اجتماعی و فرهنگی است که نمی توان از آن چشم پوشی کرد، لازم است از رویکرد جامعه شناختی به ویژه جامعه شناسی فرهنگی و اقتصادی نیز به آن توجه گردد. هدف مطالعه حاضر به شیوه ای نظری پاسخ به این سوال است که از رویکرد جامعه شناختی تعریف اجزای سازنده مفهوم اقتصادفرهنگ و هنر به تفکیک چیست، چه تعریفی از رویکرد جامعه شناختی می توان از اقتصادفرهنگ و هنر ارائه داد، این مفهوم چه تفاوتی با مفاهیم مشابه دارد و دارای چه مولفه هایی است. لذا از رویکرد جامعه شناختی اقتصاد به عنوان یکی از مهمترین اجزای نظام اجتماعی شناخته می شود که از نقش ها، روابط و شبکه های اجتماعی تشکیل و سرمایه اقتصادی تولید می کند. از سوی دیگر نیز ضمن عدم انکار تعاریف مختلف برای فرهنگ، در مفهوم اقتصاد فرهنگ و هنر بیشتر بر بعد مادیِ فرهنگ تأکید و اشکال فرهنگی (کالاهای هنری) در کنار فعالیت ها و محصولات فکری، اخلاقی و هنری مربوط به زندگی انسان مورد اعتنا قرار می گیرد که هدف آن نیز تولید سرمایه فرهنگی است. لذا از رویکرد جامعه شناختی، اقتصاد فرهنگ و هنر نظام منسجمی از نقش ها، موقعیت ها، شبکه ها، کنشگران و الگوهای ارتباطی است که هم در پی کسب بیشترین سرمایه اقتصادی است و هم می تواند به افزایش سرمایه فرهنگی از طریق تولید، توزیع و مصرف کالاهای هنری کمک نماید.
بررسی شباهت ها و تفاوت های آرای افلاطون و ارسطو در خصوص مفهوم «بازنمایی تصویری» و مقایسه آن با بازنمایی تصویری نوین
منبع:
پژوهش های میان رشته ای هنر دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
203 - 218
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل آرای افلاطون و ارسطو و افتراقات و اشتراکات این دو دیدگاه در خصوص بازنمایی تصویری پرداخته و سپس نسبت آرای آن ها را با بازنمایی در هنر مدرن یا بازنمایی نوین مورد بررسی قرار می دهد. مقاله حاضر با رویکرد تحلیلی، یکی از معضلات فلسفی معاصر، یعنی بحران بازنمایی را در حیطه هنرهای تصویری مدرن، بر پایه دیدگاه های سنتی تر، مورد واکاوی قرار می دهد. روش پژوهش حاضر، توصیفی تحلیلی است و این رویکرد به پژوهشگر این امکان را می دهد که حوزه های گوناگون مرتبط با موضوع اصلی را از حیث اشتراکات و تفاوت هایی که در مبنا دارند، مورد توجه قرار دهد. مبنای این پژوهش اندیشه های افلاطون و ارسطو در محاورات و آثار متأخرتر افلاطون و آثار ارسطو در باب هنر است. در حیطه بازنمایی تصویری نوین نیز بیشتر به چند اثر مهم تجسمی دوره مدرن توجه شده و با آرای اندیشمندان نامبرده تطبیق داده شده است. این پژوهش روشن می کند که نظریات هنری افلاطون و ارسطو مطابق با دیدگاه هنری رایج در زمان خود بوده و قابل تعمیم به تمام اعصار نیست؛ و بازنمایی نوین نیز بر اساس واقعیت های کنونی و واقعیت انسان هایی با هویت متکثر صورت می گیرد. بنابراین، هنرهای دیداری جدید، برخلاف دیدگاه کلاسیک، در مسیری حرکت می کنند که هرچه بیشتر رابطه میان بازنمایی تصویری و مرجع آن در واقعیت را کم رنگ تر جلوه دهند و یا به طورکلی از بین ببرند.
تحلیل CFD رفتار حرارتی زیستگاه پایدار مریخ با تأکید بر مدل سازی هندسی گنبدسازی ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
148 - 173
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر بحران زیست محیطی و کمبود انرژی به چالش بزرگی برای معماران، سرمایه گذاران و کاربران صنعت ساختمان تبدیل شده است. یکی از الزامات طراحی معماری در جریان دستیابی به ساختمان بهینه از لحاظ مصرف انرژی، میزان دریافت و حفظ (عدم دریافت) دمای حاصل از تابش خورشید در راستای ایجاد آسایش حرارتی ساکنان و کاربران هست. از سوی دیگر با پیشرفت علم و تکنولوژی، تحقیقات و اکتشافات در حوزه های گوناگون تنها به زمین محدود نشده و مطالعات زیادی در مورد سفر، اسکان و تمدن فضایی انجام شده است. لذا مهندسان مکانیک به یاری معماران پیوسته اند و دیدگاه های خود را مشترکاً در مورد زندگی در فضا مطرح نموده اند. اساساً، معماری فضا تعمیمی از معماری زمین است و ازآنجاکه حدود 40 درصد از مصرف انرژی در بخش ساختمان است، به کارگیری راه های گرمایش (و سرمایش) فعال و غیرفعال کمک قابل توجهی به کاهش مصرف انرژی می کند. ازاین رو در این پژوهش، سعی گردید تا ضمن شناسایی مؤلفه های مؤثر در ساختار کالبدی و محیطی طراحی زیستگاه پایدار در مریخ، با ایجاد پیکره بندی ملهم از گنبدسازی و مناسب با شرایط اقلیمی خاص مریخ، فاکتور تأمین آسایش حرارتی ساکنین زیستگاه را با ترکیب بهینه لایه های شیشه و متریال بتن مریخی مورد بررسی قرار دهیم. در این مطالعه از روش تحقیق «شبیه سازی و مدل سازی» استفاده شده و مواد و روش دستیابی به این هدف، استفاده از شبیه سازی کامپیوتری (نرم افزار فلوئنت) است. نتایج نشان می دهد که با افزایش سطح بتن مریخی و کاهش سطح شیشه، تشعشع وارد شده موقعیت کمتری جهت خروج از دامنه دارد و اتلاف انرژی کمتر شده است .اهداف پژوهش:شناسایی مولفه های مؤثر در ساختار کالبدی و محیطی طراحی زیستگاه پایدار در مریخ.الگوگیری از مدل سازی هندسی گنبدسازی ایرانیان در طراحی زیستگاه پایدار در مریخ.سؤالات پژوهش:مؤلفه های مؤثر در ساختار کالبدی و محیطی طراحی زیستگاه پایدار در مریخ کدامند؟چگونه می توان از مدل سازی هندسی گنبدسازی ایرانیان در طراحی زیستگاه پایدار در مریخ الگو گرفت؟
الگوی طراحی مسجد در معماری معاصر با تأکید بر مساجد شهر دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
327 - 336
حوزههای تخصصی:
معماری اسلامی به مثابه یکی از بزرگ ترین مصادیق هنر اسلامی بوده و بیشترین نمود معماری اسلامی، در مساجد متجلی شده است. مسجد در دوران های مختلف همواره دچار تغییرات و تحولات گوناگون از نظر شکلی و فضایی شده و هر دوره تاریخی ویژگی های خاص خود را نمایان ساخته است. در دوران معاصر، کیفیت طراحی معماران، بر ساختار کالبدی و فضایی مسجد اثرگذار بوده و منجر به مطرح شدن مساجد نوگرا با شکل و خوانش جدیدی در فضای شهرهای اسلامی شده است. این پژوهش در تلاش است با بررسی ساختار مساجد تاریخی شهر دزفول به بازخوانی و بازتاب الگوها و ساختار مساجد سنتی در طراحی مساجد معاصر دست یابد. براساس مبانی تحقیق، روش مورد استفاده جهت انجام تحقیق از راهکارهای ترکیبی استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات، ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای و مراجعه میدانی است. برای رسیدن به پرسش های پژوهش با استفاده از یک روش کمی و کیفی در مقایسه بین مساجد تاریخی شهر دزفول از نظر ساختاری و شکلی مورد استفاده قرار گرفته است. فرآیند استنتاج از سه مرحله تشکیل شده است: بررسی مساجد موجود در شهر دزفول، دسته بندی و انتخاب مساجد از نظر تاریخی، ساختاری و شکلی، طبقه بندی داده های کمی و تحلیل آن ها می باشد. سپس بنابر نتایج به دست آمده، الگوی طراحی مساجد شناسایی و تبیین شده است. براساس بررسی های انجام شده می توان با بهره گیری از آموخته های به دست آمده از تحلیل ساختاری مساجد تاریخی، کیفیت کالبدی و کارآمدی فضایی مساجد معاصر را ارتقا داد.اهداف پژوهش:بازخوانی الگو و ساختار کالبدی و فضایی مساجد تاریخی شهر دزفول.ارتقاء کیفیت کالبدی و کارآمدی فضایی مساجد معاصر.سؤالات پژوهش:الگو و ساختار شکلی و فضایی مساجد تاریخی شهر دزفول در دوره های مختلف چگونه بود؟چگونه می توان در طراحی مساجد معاصر از الگوی مساجد تاریخی دزفول استفاده کرد؟
آسیب شناسی وضعیت طراحان فرش اراک در دوره معاصر بر مبنای نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
420 - 435
حوزههای تخصصی:
در بررسی وضعیت طراحان فرش اراک در دوره معاصر (دو دهه اخیر)، کاهش شدید تعداد طراحان و باقی ماندن شش کارگاه نیمه فعال در بازار سنتی شهر اراک نشان از وجود مسائل و مشکلاتی در جامعه طراحان فرش اراک دارد. با احتمال آنکه دلایل فراوان و متنوعی در ایجاد وضعیت کنونی طراحان فرش اراک دخیل است، روش نظریه زمینه ای به کار گرفته شده است تا از نظرات سلیقه ای اجتناب شود. بدین منظور، اطلاعات مورد نیاز به صورت مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با جامعه آماری متشکل از شش طراح و همچنین شش تاجر یا تولیدکننده فرش گردآوری شده است. روش نمونه گیری طراحان، از نوع هدفمند معیاری و نمونه گیری تجار، هدفمند گلوله برفی است. مصاحبه ها طبق روند نظریه زمینه ای، ابتدا با کدگذاری باز در سطح اول منجر به تولید مفاهیم و در سطح دوم منجر به تولید مقوله های متعددی شده است. در ادامه، با کدگذاری محوری و تحلیل آ ن ها، وجود ده مقوله هسته ای در پیدایش وضعیت نامطلوب طراحان فرش اراک موثر است که با تقسیم مجموع این عوامل در سه سطح خرد (نحوه عملکرد طراحان)، میانی (وضعیت تجارت فرش اراک) و کلان (تولید و تجارت فرش ایران در عرصه جهانی) می توان چنین نتیجه گرفت که وضعیت موجود جامعه طراحان فرش اراک در شرایط نامطلوبی قرار دارد که بر مبنای پارادایم تئوری زمینه ای، بیشتر این عوامل به نحوه عملکرد خود طراحان (شرایط علّی) بر می گردد. از طرفی برخی آسیب ها نیز به طور غیرمستقیم برگرفته از مسائل تجارت فرش اراک و ایران (شرایط زمینه ای و تداوم روند حاضر) است. در نهایت پیامدهای این وضعیت نامطلوب، عدم نوآوری در طراحی فرش اراک و به تبع آن آسیب به پیکره تولید و تجارت فرش در این منطقه است.اهداف پژوهش:آسیب شناسی وضعیتِ موجودِ طراحان فرش اراک.شناخت عوامل شکل گیری و پیدایش آسیب های وضعیت موجود طراحان فرش اراک..سؤالات پژوهش:مهم ترین آسیب های وضعیتِ موجودِ طراحان فرش اراک کدامند؟پیدایش و شکل گیری آسیب های وضعیتِ موجودِ طراحان فرش اراک مربوط به چه عواملی است؟
خوانش نقوش گرفت وگیر در نگاره «رستم خفته و نبرد رخش وشیر» در عرض هنر و تمدن اسلامی بر مبنای نظریه شمایل شناسی اروین پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شمایل شناسی رویکردی است که اروین پانوفسکی برای تفسیر و تحلیل آثار هنری ارائه داد. این روش بر پایه تشریح و تفسیر عناصر مرئی یک اثر هنری و ارتباط آنها با زیرساخت متنی، مفاهیم فرهنگی و ایدئولوژیکی خلق اثر هنری است. پانوفسکی معتقد است که معنای یک اثر هنری را نمی توان تنها از طریق فرم و محتوای آن درک کرد، بلکه باید آن را در زمینه های تاریخی، فرهنگی و مذهبی نیز مورد بررسی قرار داد. پژوهش حاضر بر آن است تا ضمن پرداختن به زندگی هنری نظام الدین سلطان محمد تبریزی معروف به سلطان محمد نقاش به معرفی شیوه جانورنگاری و نقوش گرفت وگیر در مکتب تبریز صفوی بپردازد. گرفت وگیر شیوه ای در نگارگری است که هنرمند صحنه های درگیری و مبارزه حیوانات را به صورتی نمادین، خیال پردازانه و گاه اسطوره ای به تصویر درمی آورد. جستار پیشِ رو با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی به سؤال پژوهش حاضر مبنی بر کشف معانی و روابط مستتر در نقوش گرفت وگیر در نگاره «رستم خفته و نبرد رخش و شیر» اثر سلطان محمد نقاش، با استفاده از نظریه خوانش آثار هنری با رویکرد شمایل شناسی اروین پانوفسکی پاسخ می دهد. جستار حاضر با استفاده از زیرساخت متنی نبرد رخش و شیر در شاهنامه فردوسی (خوان اول) نسبت به تجزیه وتحلیل نقوش و نماد های به کاررفته در نگاره مورد پژوهش اقدام نموده است. یافته های پژوهش نشان داد که سلطان محمد با خلق این نگاره توانسته است داستان حماسی خوان اول شاهنامه را با زبانی نمادین و استعاری بیان کند. وی با بهره گیری از عناصری چون رخش، شیر، مار و درختان، مفاهیمی فراتر از ظاهر داستان را القا می کند. نبرد رخش وشیر نمادی از مبارزه خیر و شر است و حضور هم زمان مار بر درخت، به نزاع ابدی نیروهای اهریمنی و ایزدی اشاره دارد. به طورکلی، سلطان محمد با ترکیب عناصر طبیعی و حیوانی و بهره گیری از نقوش گرفت وگیر و زیرساخت متنی شاهنامه، مفاهیم عمیق و ژرفی را در قالبی زیباشناختی به تصویر کشیده است.
رنگ در انیمیشن سینمایی عروس مرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلم ساز اثر سینمایی با عناصر مختلف دیداری از جمله رنگ تلاش می کند تنوعی از احساس و هیجان شخصیت را مفهومی و به بیننده منتقل کند. پژوهش حاضر، با روش کیفی و رویکرد توصیفی تحلیلی، در پی شناخت و بیان نقش رنگ در انیمیشن عروس مرده است. مفاهیم حسی و نمادین رنگ در فیلم، با نظریه رنگ یوهانس ایتن هماهنگی دارد. قهرمان داستان، درگیر دو جهان مردگان و زندگان است. دو پالت رنگی این جهان ها در تضاد با هم از ترکیب رنگ های سرد و رنگ های گرم تشکیل شده اند، آزمونه ها تداعی گر کیفیت مناسبات حاکم بر دو جهان زندگان و مردگان بوده و جلوه نمادینی به فضا، روابط و عواطف شخصیت های داستان می دهند. بنا بر یافته ها، اماکن دو جهان یادآور دوره ویکتوریای قرن نوزدهم بریتانیا بوده که پردازش رنگی فضای غالب این محیط ها را در راستای روایتگری درون مایه های روانی شخصیت ها و ماجراها قرار می دهد. در نتیجه، طراحی هدفمند رنگ سبب تضاد مفهوم رایج این دو جهان شده، به طوری که رنگ ها دنیای زنده ها را سرد و افسرده و جهان مردگان را گرم و سرزنده جلوه می دهند، جهان زندگان دارای وجه عینی و رنگ ها با ارجاع واقع گرایانه و جهان مردگان، دنیای برساخته خیالی فیلم ساز است که در ایجاد هویت فرضی آن ها رنگ نقش اصلی را ایفا می کند.
گفتمان تعهد اجتماعی در نقاشی معاصر با چارچوب نظریه روبرت وسنو «دوران مشروطه-پیروزی انقلاب اسلامی»
منبع:
مطالعات هنر سال ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳)
25 - 52
حوزههای تخصصی:
بنابر نظر روبرت وسنو، جنبش های هنری و فرهنگی، بازتاب دهنده صرف ساختار اجتماعی نیستند؛ بلکه در نقاط عطف تاریخی تولید می شوند و در فرایند تولید خود، نیازمند منابع کافی برای خلق و فضای اجتماعی مناسب برای رشد هستند. پرسش مطرح شده آن است که چه شرایطی زمینه لازم برای شکل گیری گفتمان تعهد اجتماعی در هنر سال های پیش از انقلاب اسلامی را فراهم ساخته است و این آثار تا چه اندازه به اهداف این گفتمان نزدیک شده اند؟ هدف این پژوهش، مطالعه زمینه های تولید هنر اجتماعی (شرایط کلان اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی) و تأثیر آن بر نحوه بیان آثار هنری از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی در ذیل گفتمان چپ است. این پژوهش در چارچوب نظری جامعه شناسی فرهنگ «روبرت وسنو»، در مطالعه ای کتابخانه ای اسنادی و به روش توصیفی تحلیلی شرایط کلان اجتماعی و سیاسی حاکم بر زمانه و نحوه تأثیرگذاری این شرایط بر شکل گیری گفتمان هنر متعهد اجتماعی را مورد بررسی قرار داده است. شرایط حاکم بر زمانه، با ایجاد بحران در نظم گفتمان موجود، بسیج منابع و شکل گیری زنجیره های تعامل، موجبات تولید، گزینش و نهادینه شدن گفتمان تعهد اجتماعی در عرصه هنر و ادبیات را فراهم ساخته است. هرچند از یک سو گرایش چپ در میان هنرمندان و از سویی دیگر موج تجددخواهی سبب گردید، گفتمان تعهد اجتماعی در هنر ایرانِ پیش از انقلاب در محتوا به شدت شعاری و سیاست زده و در اجرا با عدم پیوند متناسب با ساختارهای هنری جامعه ایرانی از نهادینه شدن بازمانده و به گفتمان جاری در هنر زمانه تبدیل نشود.
شناسایی مزایا و معایب و چالش های پیش روی خانه هوشمند از منظر کاربران در شهر تهران
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، فناوری ها به حدی از پیشرفت و توسعه رسیده اند که در سطح زندگی روزمره نیز غیر قابل چشم پوشی هستند. خانه هوشمند نمایانگر تعریف جدیدی از فضای خانگی است که با ورود هرچه بیشتر فناوری به خانه ها همراه می باشد. جایگاه هوشمندسازی در ایران، به عنوان یک پدیده وارداتی نیازمند مطالعه و بررسی های بیشتر است. هدف از این پژوهش پیدا کردن چالش های پیش روی هوشمند سازی در خانه های ایرانی و دریافتن نوع نگرش کاربران به این موضوع است. در ادامه سعی شده است تا مزایا و معایب و نقاط قوت و ضعف خانه هوشمند با تکیه بر تجربه زیسته کاربران شهر تهران مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش برمبنای هدف یک تحقیق بنیادی و از حیث روش، یک مطالعه کیفی به شیوه مردم نگاریست که با انجام مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته با دو گروه کاربران بالفعل و بالقوه خانه هوشمند در شهر تهران انجام شده است. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار اطلس تی نسخه 9 مورد تحلیل موضوعی قرار گرفته است. یافته های این پژوهش حکایت می کند که مؤلفه های مختلفی در میزان رضایت کاربران از هوشمندسازی خانه ها مؤثر هستند که در گروه کاربران بالفعل عبارتند از مؤلفه های؛ روان شناختی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، زیرساخت و تکنولوژی و در گروه کاربران بالقوه نیز شامل مؤلفه های؛ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می باشد. نتایج نشان می دهد که علیرغم تصورات اولیه، کاربران بالفعل غالباً از زیستن در این فضاها احساس رضایت می کنند و حتی در صورت عدم رضایت کامل، مزایای هوشمند سازی را انکار نمی کنند. درواقع مهم ترین چالش برای پذیرش خانه هوشمند از دیدگاه هر دو گروه، هزینه های بالای آن است.
تئاتر برای مردم: تاثیر اندیشه برشتی بر تولید و اجرای نمایش «1789» توسط آریان منوشکین در گروه تئاتر خورشید
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰
41 - 47
حوزههای تخصصی:
آریان منوشکین، کارگردان معاصر فرانسوی و سرپرست گروه تئاتر خورشید است که به سبب فعالیت های تئاتری، گرایش به فرمالیسم و تئاتر ملل شهرت دارد (Singleton, 2010: 29). تئاتر او توسط مردم و برای مردم خلق می شود و این یعنی در هم شکستن آن ادراکِ عرفی که تئاتر را از آنِ نخبگان می پندارد. جایگاه انقلابی منوشکین در تئاتر را می توان در اعتقاد او به قدرتِ "خلق جمعی" تئاتر، به عنوان آزادانه ترین شکل هنری که توان رویارویی با پرسش های سیاسی را دارد، جستجو کرد. امکان تصمیم گیری برای تمام اعضای گروه در مرحله تولید و اجرا می تواند به مثابه استعاره ای از یک نظام سیاسی مبتنی بر مشارکت مدنی باشد. تئاتر منوشکین به تماشاگران می آموزد که چگونه به آنچه می بینند واکنش انتقادی نشان داده و سپس آن واکنش انتقادی را بدل به فعالیت و مشارکت سیاسی کرده و به اجتماع خود شکل دهند. یکی از عناصر محوری اندیشه منوشکین، آگاه سازی تماشاگران از توانایی مشارکت بالقوه شان در روند تحول و دگرگونی است. شهروندان به جای اینکه شاهدان منفعل رویدادهای سیاسی و اجتماعی باشند باید شهامت دست به عمل زدن را احساس کرده و نقش فردی خود را در تاریخ به خاطر داشته باشند. چنین رویکردی بی شک ملهم از هنرمندی است که پیشتر از منوشکین آثارش در رده تئاتر سیاسی جای گرفتند؛ یعنی برتولت برشت. یکی از دلایل شهرت برشت ابداع اصطلاح "فاصله گذاری" بود که تلاشی جدی برای دستیابی به واکنشی سیاسی به شمار می رفت. واژه فاصله گذاری معنایی عکسِ تعلیقِ ساختگی و دروغینی دارد که از ملزومات اغلب اشکال نمایش های سرگرم کننده به شمار می رود...
اصلاح الگوی جریان هوای داخل گاوداری های شهر سلماس از طریق مداخله در معماری با هدف بهبود وضعیت تهویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
311 - 326
حوزههای تخصصی:
مشاهدات نشان می دهند که عمده ی گاوداری های ساخته شده در ایران به صورت سوله بوده و در فرایند طراحی آن ها، چندان توجهی به وضعیت تهویه (با وجود نیاز فراوان) و الگوی گردش جریان هوای داخل سوله ها نمی شود و این امر مشکلات فراوانی در زمینه آسایش دام ها بدنبال خواهد داشت. هدف اصلی مقاله، بهبود وضعیت تهویه داخلی سوله های نگهداری گاو، از طریق معماری است به نحوی که جریان هوای مطلوب و یکنواختی در سراسر محیط گاوداری در تراز دام ها برقرار شود. با توجه به ماهیت موضوع، پژوهش حاضر یک پژوهش میان رشته ای بوده و روش تحقیق آن ترکیبی است و راهبردهای تحقیق تجربی، شبیه سازی و پژوهش موردی را مورد استفاده قرار می دهد. در مرحله اول پس از مشخص شدن جامعه آماری (گاوداری های منطقه سرد)، وضعیت موجود آن ها به صورت تجربی مورد بررسی قرار گرفت و پس از اثبات مسئله و یافتن متغیرهای تحقیق، اقدام به پیشنهاد طرح اولیه (نمونه موردی) و مدل نمودن آن شد. مدل موردنظر، ابتدا با پیش پردازشگر گامبیت (Gambit) شبکه بندی و سپس با استفاده از نرم افزار فلوئنت (Fluent) به روش CFD شبیه سازی گردید و مداخلاتی در معماری آن صورت گرفت و سپس اقدام به تحلیل و نتیجه گیری شد. نتایج نشان می دهند که با مداخلاتی مختصر در معماری سوله و موقعیت بازشوها، می توان الگوی جریان هوای داخل آن را چنان بهبود داد تا ضمن برقراری موثر جریان هوای داخلی و کاهش اختلاف دمای میان نقاط مختلف سوله و نیز کاهش نوسانات دمایی، مصرف انرژی را نیز کاهش داد.
تجلی منظر (دور و نزدیک) در هنر نقاشی نزد پیشگامان نقاشی همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
107 - 126
حوزههای تخصصی:
برای درک و شناخت زیبایی نزد هنرمندان نسبت به منظر زندگی می بایست به حساسیت هنرمند اعتماد کرد و آثار تاریخی دوران مورد نظر را مورد توجه قرار داد. همدان شهری است با عقبه بلند تاریخی و فرهنگی. هنرمندان همدانی بعد از ادبیات، بیش از هر حیطه ای به هنرهای تجسمی عشق ورزیدند. مقاله پیش رو تلاش دارد تا جریان های نهفته در میان نقاشان نسل اول همدان را بررسی و طبقه بندی کند. به عبارت دیگر مقاله سعی دارد تا از بدو شروع خلق نقاشی بر روی بوم و پارچه نزد هنرمندان همدان -نقاشان متولد (1280 تا 1330 ه. ش)- جریان های موجود با تمرکز بر مفهوم منظر (دور و نزدیک) را از آثار هنرمندان معرفی، تحلیل و طبقه بندی کند. اغلب هنرمند برای درک خود و ارتباط میان احساس و تخیل به طبیعت پناه می برد. چرا که هنر به نوعی پایبند به درکی از جهان است که بشریت را از تمام کارایی هایش در سطح جامعه برای لحظاتی دور سازد تا به جایگاهی از تخیل و احساس ناب با حساسیتی ویژه برسد. انسان می تواند در این جایگاه از تخیل و احساس بی واسطه، به درک و استحاله ای از طبیعت دست یابد
مقاله تلاش دارد تا به این پرسش پاسخ دهد که نقش طبیعت و منظر (دور و نزدیک) در آثار نقاشی پیشگامان همدان چگونه است؟ شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای و میدانی است که با ابزار سند خوانی و فیش برداری و مشاهده و مصاحبه انجام شده است. روش تحلیل آثار به شکل توصیفی و نقد آثار مبتنی بر تحلیل فرمی (ترکیب بندی یا ساختار، فرم و رنگ) و سبک شناسی برخی از آثار هنرمندان به شیوه تحلیل محتوای انجام شده است. ویژگی مشترک هنرمندان مورد توجه در این مقاله، تاثیرپذیری از همدان و تاثیرگذاری بر هنر دوستان همدانی است. یافته های تحقیق نشان می دهد که پنج جریان تقریبا موازی در هنر نقاشی نزد نقاشان نسل اول همدان شکل گرفته است. نقاشان مکتب کمال الملک، نقاشان طبیعت گرا، نگارگری و هنر ملی، نقاشان مذهبی و قهوه خانه، نقاشان نوگرا. که هر کدام به نوعی وام دار توجه به طبیعت همدان می باشند.
مقایسه ادراک تألیفی نزد اخوان الصفا با ادراک گشتالتی در هنر بر پایه مناسبات میان کل و اجزاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تطبیقی هنر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
63 - 78
حوزههای تخصصی:
تاریخ فلسفه اسلامی نشان می دهد که فیلسوفان قبل از روانشناسان به مطالعه عملکردهای انسان در بخشی از مطالعات فلسفی به نام «علم النفس» پرداخته اند. روان شناسی تحت عنوان علم النفس، قرن ها مور توجه فلاسفه جهان و ایران بوده و کمتر فیلسوف و متفکری را از گذشته تاکنون می توان یافت که به مباحث احساس، ادراک، تفکر و توانایی های ذهنی نپرداخته باشد. با این حال در بحث ادراک، به ویژه ادراک تالیفی، اندیشه ای در گروهی از فیلسوفان دوره اسلامی به نام اخوان الصفا وجود دارد که بی شباهت به نظریه امروزی گشتالت نیست. نظریه گشتالت که فرآیندهای ادراکی مغز را مورد مطالعه قرار می دهد بیانگر آن است که عمل اصلی ذهن، کل نگری است. به این مفهوم که در ادراک یک مجموعه یا یک ساختار، کلِ ساختار است که دریافت می شود و نه تک تک اجزای آن. به عبارتی، اساس تفکر در نظریه گشتالت، براین محور استوار است که نقش مایه های کلی، بر عناصر تشکیل دهنده آن برتری دارند و خواصی را دارا هستند که ذاتاً در خود آن عناصر موجود نیست. اخوان الصفا نیز، معتقد بودند که در مجموعِ معلوماتی از قبیل اعداد، اشکال، اصوات، الوان، الحان و... صفاتی هست که در مفردات آنها نیست. هدف از مقاله حاضر، تحلیل و مقایسه مفهوم ادراک تألیفی نزد اخوان الصفا با نظریه ادراک گشتالتی درهنر است. این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی نوشته شده، حول این سوال سامان یافته که نحوه تبیین رابطه کل با اجزاء در دیدگاه اخوان الصفا (ادراک تالیفی) و مبانی نظری گشتالت (ادراک-گشتالتی) درانواع هنر و صناعات، چگونه است؟ یافته های تحقیق نشان از همسانی دو دیدگاه در مبانی انسان شناسانه، خاستگاه انتقادی، کل نگری، رابطه کل با اجزاء و توجه به عوامل انتزاعی و غیر قابل مشاهده و ناهمسانی در مبانی هستی شناسی دارد. دربیان شباهت، هر دو ادراک را عمل اصلی نفس و ذهن (صرفنظر از تعریف این دو) می دانند، هردو استفاده از حواس را شرط لازم برای ادراک می دانند و هردو معتقدند که در ادراک کل، درکی بیش از مجموع اجزاء نهفته است. تفاوت این دو این است که کل-گرایی در اخوان الصفا، نتیجه تقدیر خداوند، حضور قلب، عنایت خدا و تاثیر افلاک دانسته می شود ولی گشتالت گرایان کل گرایی را نتیحه عملکرد ذهن و به عبارتی فطری و در نهایت نتیجه تربیت حواس می دانند.
شناسایی مؤلفه های گردشگری مذهبی با تکیه بر هنر تعزیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
233 - 254
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری یکی از مهم ترین و پرسودترین صنایع در ابعاد جهانی است؛ زیرا تنها یک راه برای تفریح نیست، بلکه با استفاده از برنامه ریزی راهبردی و رعایت اصول توسعه پایدار می توان اقتصاد کشورها را توسعه داد. این پژوهش به مطالعه گردشگری مذهبی با تکیه بر هنر تعزیه پرداخته است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، کیفی است. مشارکت کنندگان در پژوهش، 15 نفر از اساتید حوزه گردشگری و هنرهای آیینی، پیشکسوتان تعزیه به روش نمونه گیری گلوله برفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای با آن ها انجام شد. روش پژوهش، پدیدارشناسی بود و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات، از روش کولایزی استفاد شد. شایان ذکر است که روایی نتایج، از جنبه های بیرونی، توصیفی و تفسیری، ارزیابی و به تأیید رسید. تجربه مشارکت کنندگان، درباره گردشگری مذهبی با تکیه بر هنر تعزیه، در یازده مقوله سازمانی، اقتصادی، تبلیغاتی، محتوایی، فنی، پژوهشی، زیست محیطی، راهبردی، توسعه فرهنگی، قانون گرایی دسته بندی شدند. جهت احیاشدن هنر تعزیه و رونق گردشگری مذهبی باتوجه به تجارب افراد مشارکت کننده باید تعزیه در بُعد محتوایی، فنی و فیزیکی پربارتر شود و با اقتصاد گردشگری پیوند زده شود. همچنین به لحاظ فرهنگی، سازمانی، تبلیغاتی، قانون گرایی، توسعه، زیست محیطی و پژوهشی گردشگری مذهبی نیاز به تغییرات و تلاش بیشتری دارد تا علاوه بر رونق گردشگری مذهبی در کنار تعزیه پررنگ تر و پربارتر شود.اهداف پژوهش:بررسی گردشگری مذهبی در ایران.بررسی الگویی برای گردشگری مذهبی با تکیه بر هنر تعزیه. سؤالات پژوهش:مؤلفه های گردشگری مذهبی با تکیه بر هنر تعزیه چگونه بوده است؟چه الگویی می توان برای گردشگری مذهبی با تکیه بر هنر تعزیه ارائه داد؟
تحلیل ویژگی های فنی و هنری قلمزنی ایران دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلزکاری در ایران، پیشینه بسیار پربار و طولانی دارد. در میان منابع مطالعاتی موجود پیرامون هنر فلزکاری در دوران پیش از تاریخ تا دوره قاجار به طور عمده با رویکردی تاریخی مورد مطالعه قرار گرفته و منابع متنوعی در این حوزه، در دست است. در این میان هنر قلمزنی بهعنوان یکی از زیرشاخه های مهم در هنر فلزکاری مطرح است اما مطالعات کافی پیرامون این هنر از دوره پهلوی تا به امروز صورت نگرفته و آنچه مهم بهنظر می رسد سرگذشت و حیات هنر قلمزنی است که به عصر قاجار محدود نشده و نه تنها در دوره معاصر از حرکت بازنایستاده بلکه پویایی و مانایی خاصی در دوره معاصر داشته است. هدف، بررسی ویژگیهای فنی و نقوش قلمزنی در شهرستانهای اصفهان، بروجرد، تهران، شیراز، طبس، کرمان، کرمانشاه، مشهد و یزد بهعنوان شهرهای شاخص قلمزنی در دوره معاصر است. از این رو پژوهش پیش رو به دنبال پاسخ بدین پرسش هاست که خصوصیات فنی و نقوش قلمزنی معاصر ایران در شهرهای مذکور چیست و نقاط افتراق و اشتراک آنها کدام است؟ تحقیق از نظر هدف، توسعه ای و از لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی است. روش جمعآوری اطلاعات کتابخانهای بوده اما به طور ویژه بر دادههای میدانی استوار است. در این شهرها تاریخچه فلزکاری، طرح و نقش، تولیدات، خلاقیت و نوآوری، ابزار مورد استفاده و روش اجرای هنر قلمزنی مورد واکاوی و تحقیق قرار گرفته است. مهمترین و شاخص-ترین ویژگی مطرح شده در هر شهر معرفی گردیده و درنهایت هر یک از این ویژگیها در قالب جداولی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است.