فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۸۱ تا ۲٬۵۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
143 - 156
حوزههای تخصصی:
معمولاً برای نویسندگان این مسئله وجود دارد که تا چه میزان باید به منبع اقتباسی وفادار بود یا آن را تغییر داد. این پژوهش موضوع اقتباس را مورد بررسی قرار می دهد و با هدف بررسی و کشف شباهت ها و تفاوت های اقتباس در دو فیلم «تراژدی مکبث» و «سریر خون» سعی دارد تا تمایز در استفاده از روش های مختلف اقتباس را نشان دهد. همچنین، به جمع بندی درباره انواع روش های اقتباس که تاکنون پیرامون آن پژوهش شده است، می پردازد. هدف پژوهش حاضر تشخیص تفاوت و شباهت دو اقتباس سینمایی از یک اثر ادبی است که هرکدام از آثار سینمایی با روشی متفاوت دست به اقتباس زده اند. برای رسیدن به این هدف که به صورت کاربردی است، این پژوهش با روش توصیفی - تحلیل محتوا انجام شده است. با توجه به روش تحقیق، این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ سؤالی اصلی خواهد بود و آن این است که تفاوت ها و شباهت های اقتباس در دو فیلم «تراژدی مکبث» و «سریر خون» چیست؟ درنهایت با بررسی شباهت ها و تفاوت های دو اثر سینمایی با منبع اصلی که از آن اقتباس شده، شیوه های اقتباس به کاررفته در این دو اثر مشخص خواهد شد. پس از بررسی مبانی نظری و یافته های پژوهش مشخص می شود که فیلم سینمایی «تراژدی مکبث» بسیار به نمایشنامه «مکبث» وفادار بوده است، به طوری که سعی در اجرای کامل نمایشنامه در قالب سینما داشته است؛ درحالی که فیلم «سریر خون» با به کارگیری روش های متفاوت در مسیر اقتباس، به اثری کاملاً متفاوت با منبع اصلی رسیده است؛ اثری که حتی می توان آن را برآمده از فرهنگ ژاپن دانست، اما در مضمون و روایت می توان نمایشنامه شکسپیر را تشخیص داد.
بررسی پوشاک زنان در فیلم های قبل وبعد از انقلاب اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
این مطالعه وبررسی در فیلمها بیانگرشکل ومدل پوشش زنان در سرزمین های مختلف جهان با آب وهوا، فرهنگ ورسوم ومتغیر های متعدد،دیگر متفاوت است از این رو درطول دوره های مختلف شاهد یک مدل خاص حتی در یک سرزمین نبودایم بلکه تنوع ومتفاوت بودن و به قول امروزیها در هردوره یک مدل لباس مد میشد که تعیین کننده ترین و مهمترین عناصردر پوشش زنان آن جامعه میباشدکه باتاثیرات زمینه ی مانند انقلاب سفید وکشف حجاب درایران که اوضاع سیاسی واجتماعی اقتصادی،دردوران قبل وبعداز انقلاب اسلامی ایران است رانشانگرتاثیرات آن برمد وپوشاک میداند. انجام مطالعات کتابخانه ای این پژوهش ومطالعه نشان می دهد،که سینمای ایران یکی از مهم ترین ابزار فرهنگی وهنری قدرتمند در جهان چند فرهنگی،امروز به شمارمی رودبا مرورعوامل زمینه ای تاثیرگذاردرجریان مد وغرب زدگی این چنین توانسته همه جانبه وگسترده بر مد ایران سایه افکند. از این روپژوهش لباس زنان در فیلم های قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران را مورد مقایسه قرار دهد.
مفهوم سازی نظری شهر شکننده و ارائه ابعاد و شاخص های سنجش آن با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
52 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شهر شکننده در واقع یک مفهوم جدید می باشد و شهرهایی را توصیف می کند که توانایی لازم در زمینه مدیریت شهر و خدمات رسانی به شهروندان را ندارند. مفهوم «شهر شکننده» به عنوان یک چارچوب تحلیلی جدید برای توصیف شرایط اضطراری در عصر جدید ظهور یافته و این مفهوم نوین، ابزاری برای درک نابرابری ها و تعارضات در محیط های شهری است. در واقع یک شهر زمانی "شکننده" و یا " شکست خورده " تلقی می شود که در انجام کارکردها و وظایف اصلی خود موفق نباشد و در حوزه های سیاسی، اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی آسیب پذیری بالایی داشته باشد. بازگشت سریع به شرایط قبل از شکنندگی را «تاب آوری» نامیده اند و تاب آوری ماموریت اصلی خود را کاهش «شکنندگی شهر» و «برگشت پذیری در سریع ترین زمان ممکن و با حداقل آشفتگی و حفظ شایستگی» می داند. هدف: پژوهش حاضر با هدف مفهوم سازی نظری شهر شکننده و تعیین تمامی شاخص های آن انجام شده است.روش: روش تحقیق اسنادی با استفاده از رویکرد تفسیری و روش نظام مند فراترکیب بوده و جامعه آماری مقالات پژوهشی چاپ شده در مورد شهر شکننده در مجلات علمی در بازه زمانی 2010 تا 2022 میلادی می باشد که بر اساس عنوان و تحلیل محتوای مقاله ها 143 مقاله از بین 641 مقاله انتخاب شد و داده ها بر اساس استراتژی تحلیل محتوا با استفاده از نرم افزار مکس کیودا کدگذاری و بر اساس شاخص « دو کد گذار » جهت ارزیابی پایایی و کنترل کیفی یافته ها با 94/0 توافق عالی بین دو ارزیاب منتج گردید.یافته ها: بر اساس مقالات بررسی شده، ضمن تعریف کامل شهر شکننده، ابعاد شکنندگی شهری اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و محیطی و شاخص های آنها مشخص شد.نتیجه گیری: با توجه به تعریف شکنندگی و ابعاد آن، پژوهش حاضر می تواند فرصتی برای شناسایی علل شکنندگی در شهرها و ارائه راهکارهایی برای رفع آن فراهم آورد.
شناخت و تحلیل موانع نهادی مشارکت شهروندان در فرایند برنامه ریزی توسعه شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
55 - 75
حوزههای تخصصی:
تغییر الگوی واقعی به سمت فرایندهای مشارکت مؤثر و تثبیت شده شهروندان در کلانشهر تهران، به منزله پایتخت و نخست شهر جمعیتی کشور و بستر مهم ترین تصمیم های اداری، اجرایی و سیاسی در نظام برنامه ریزی ایران، مستلزم توجه به عوامل بازدارنده (موانع) مشارکت مؤثر شهروندان در فرایندهای برنامه ریزی توسعه شهری از منظر نهادهای رسمی و غیر رسمی مؤثر بر آن است. شناسایی موانع نهادی مشارکت شهروندان در برنامه ریزی توسعه شهری که در عمل به معنای طبقه بندی طیف وسیع موانع ناشی از ناکارآمدی نهادهای رسمی و غیر رسمی دخیل در فرایند برنامه ریزی توسعه شهری و تعیین چگونگی تأثیرپذیری این فرایند از هر دسته از این موانع است. پژوهش در قالب طرح ترکیبی کمّی-کیفی موازی و هم زمان، به آزمون مدل ساختاری روابط متغیرهای اصلی در چارچوب نظری پژوهش در سطح کلان با روش کمّی مدل سازی معادلات ساختاری، و به موازات آن، به تدوین مدل نظری مستقلی مبتنی بر یافته های پژوهش کیفی در مقیاس مورد مطالعاتی پژوهش (شهر تهران) پرداخته است. در قالب «مدل ساختاری تحلیل روابط نهادها، توسعه شهری و مشارکت در سطح کلان»، مسیرهای بحرانی و روابط حاکم بر چگونگی اثرگذاری نهادها، رسمی و غیر رسمی، بر فرایند مشارکت پذیری شهروندان تهرانی در طرح های توسعه شهری شناسایی شده است و با تلفیق یافته های کمّی و کیفی پژوهش، در قالب رویکرد توصیفی-تبیینی، «مدل مفهومی یکپارچه ساختار و موانع نهادی برنامه ریزی توسعه شهری مشارکتی شهر تهران» و در قالب رویکرد تجویزی، «راهکارهای حذف موانع نهادی مشارکت مردمی در برنامه ریزی توسعه شهری تهران» ارائه شده است.
نقش هنرمند در جامعه امروز
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰
48 - 53
حوزههای تخصصی:
بررسی و مقایسه مسائل غنایی و اجتماعی در اشعار فریدون مشیری و فروغ فرخزاد با آثار نقاشی فرح اصولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
174 - 197
حوزههای تخصصی:
توجه فروغ در دوره نخستِ شاعری به شیوه سرایش مشیری سبب شده تا شعر این دو از نظر زبانی و عاطفی شباهت هایی داشته باشند. سادگی و صمیمیّت زبان شعر مشیری، بسیار مورد توجّه فروغ بود و از طرف دیگر غنای عاطفی اشعار مشیری فراتر از عاطفه حاکم بر شعر یک مرد است؛ علاوه بر این، تصاویر شعری این دو شاعر نیز متمایز جلوه می کند. روح لطیف آن ها مضامین اجتماعی را با تصویرسازی های نرم به گونه ای در چشم مخاطب جلوه گر می سازد که گویی نقاشی چیره دست، در ذهن آن ها نقش آفرینی کرد است. از این رو بررسی، این نقاشی های مجسم با نقاشی های مصور جالب به نظر می رسد؛ لذا ضرورت تحقیقی مستقل در این حوزه احساس می شود. با نگاهی به نقاشی های فرح اصولی درمی یابیم که این نقاش معاصر، با الهام گیری از اشعار معاصر به خلق اثر می پردازد. از همین رو مقایسه مضامین غنایی - اجتماعی اشعار فریدون و فروغ با نقاشی های وی، نقاط مشترک فراوانی در آثار این هنرمندان به دست می دهد.اهداف پژوهش:مقایسه قوه تخیل شعر و نقاشی در مسائل اجتماعی.بررسی شباهت های مسائل اجتماعی در دو هنر متفاوت (هنر و شعر).سؤالات پژوهش:مسائل غنایی و اجتماعی در اشعار مشیری و فروغ چه جایگاهی دارد؟مضامین غنایی و اجتماعی در آثار فرح اصولی چه جایگاهی دارد؟
تحلیل و بررسی شاخص های موثر بر تحقق شهر سالم؛ نمونه موردی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد بی رویه جمعیت و گسترش نامتوازن شهرها در قرن اخیر موجب بروز مشکلات زیست محیطی و کالبدی فراوانی شده است که همین امر موجب تاکید بیشتر برنامه ریزان شهری بر مبحث شهرسالم شده است. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی شاخص های شهر سالم در شهر رشت و سپس بررسی روابط میان شاخص های شهر سالم می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی- کمی بوده و جهت جمع آوری اطلاعات تعداد 384 پرسشنامه در میان ساکنین شهر رشت توزیع و تکمیل گردیده است. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از آزمون های دوجمله ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی گام به گام استفاده گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که میانگین کلی گویه ها برابر مقدار 2/86 بوده که نشان از وضعیت نامطلوب شاخص های شهر سالم در شهر رشت می باشد. همچنین براساس میانگین تک تک شاخص ها، به جز دو شاخص «کیفیت مسکن» و «سلامتی و بهداشتی»، میانگین چهار شاخص دیگر پایین تر از حد متوسط بوده و وضعیت نامطلوبی در این شهر دارند. در نهایت مشخص گردید که شاخص «مدیریتی و سازمانی» که نمود مدیریت شهری در این شهر می باشد، بیشترین تاثیر و همبستگی را بر وضعیت سلامتی و بهداشتی شهروندان دارد.
استفاده از ملاط های بهینه شده با مواد دورریز در تثبیت بدنه و کف قبور موزه عصر آهن تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۳
21 - 42
حوزههای تخصصی:
ملاط های پایه آهکی به دلیل ویژگی های قابل قبولی که نسبت به رطوبت دارند؛ از دوران گذشته در امر حفاظت و مرمت بسیار مقبول بوده اند. در این میان، مشکل رطوبت صعودی در بیشتر گورستان های باستان شناسی که با حفظ بقایای حاصل از کاوش (همانند بقایای استخوانی و اشیای مدفون شده) در محل، تبدیل به سایت موزه شده اند، وجود دارد. لذا به نظر می رسد یکی از بهترین روش ها برای کاهش صدمات رطوبت، باتوجه به نیاز ضروری به تثبیت بدنه های درحال ریزش و ایزوله نمودن کف گورها، استفاده از ملاط های سازگار باشد. این پژوهش که روی گورها و بقایای اسکلتی در سایت موزه عصر آهن تبریز تمرکز دارد، با هدف تثبیت بدنه گورها و همچنین قطع ارتباط اسکلت های تاریخی با زمین و رطوبت صعودی، اقدام به بهینه سازی ملاط های پایه آهکی با استفاده از پوزولان های طبیعی حاصل از مواد دورریز (پوسته برنج و فضولات حیوانی و چوب به صورت خاکستر) کرده است. نتایج حاصل از آزمون های فیزیکی (چگالی سنجی، تخلخل سنجی، میزان جذب آب، موئینگی) و آزمون های استقامتی (آزمون های پیرسازی تسریعی شامل: چرخه های تر و خشک شدن، انجماد و یخ گشایی و چرخه نمک و دوام داری) روی فرمولاسیون های مختلف ملاط، نشان داد ترکیباتی که با پوزولان خاکستر فضولات حیوانی ساخته شده اند، در مقابل آزمون های استقامتی و سنجه های فیزیکی مقاومت بهتری دارند؛ باتوجه به نتایج بیان شده، از ملاط منتخب در حفاظت و مرمت بدنه و کف گورهای سایت موزه عصر آهن تبریز با تثبیت بدنه ها و ایجاد حایل حفاظتی استفاده می شود. نتایج این اقدام پس از 3 سال، رضایت بخش تفسیر شده است. اما با توجه به عدم قطع رطوبت صعودی مشکلاتی برای قبور به وجود آمده است و اقدام عاجل و فوری قطع رطوبت صعودی بر اساس مطالعات هیدرولوژی است.
تأثیر مدرنیزاسیون زیر ساخت های سنتی تأمین آب بر اجزاء کالبدی خانه های سنتی و معاصر شهرهای مناطق مرکزی و جنوبی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
165 - 185
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : اثرات آب بر عناصر تشکیل دهنده شهر به عنوان عنصر مستقل در بستر طبیعت موضوعی است که توسط صاحب نظران مورد بحث قرار گرفته است. نظر به اینکه خانه ها بیشترین مساحت و توده فضایی شهر را تشکیل می دهند چگونه ویژگی های مرتبط با تحول زیرساخت های سنتی و مدرن تامین این عنصر را در اجزا کالبدی خود منعکس کرده اند؟هدف پژوهش : این تحقیق سعی بر شناسایی ویژگی های اجزا کالبدی مرتبط با آب در خانه های قبل و بعد از مدرنیزه شدن سیستم آبرسانی دارد. هدف نشان دادن ارتباط میان تحول شیوه های سنتی دستیابی به آب و اجزا کالبدی خانه هاست که زمینه ساز تغییرات در سلایق و فرهنگ استفاده از آب ساکنین می شود. روش تحقیق روش همبستگی علی مقایسه ای با استدلال استنتاجی است. خانه های سنتی و معاصردر دو منطقه مرکزی و منطقه جنوبی استان فارس به عنوان نمونه های مطالعاتی این پژوهش انتخاب شده اند. اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی، جمع آوری مدارک پراکنده و مصاحبه های عمیق با ساکنان و افراد مطلع و متخصص به دست آمده است.نتیجه گیری : به کار گیری و ورود دانش و امکانات جدید فنی مرتبط با آب در شهرها به تدریج تغییر شکل عناصر کالبدی خانه ها را در پی داشته است. نگرش کمی و شیوه استفاده از آب در طراحی خانه های جدید باعث فراموشی ارزش های متعالی زیبایی شناسی و اثرات روانی و اقلیمی آب و فروکاهی کیفیت فضایی خانه ها شده است.
سنجش تاثیرات اجتماعی گردشگری بر کیفیت زندگی با شیوع Covid-19 در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۵۴-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: با شروع Covid-19 در دنیا یکی از بحرانها در زمینه صنعت گردشگری است که به نوبه خود بر روی کیفیت و رفاه زندگی ساکنان مناطق گردشگری تاثیر گذاشته، که در این میان توجه به اثرات اجتماعی گردشگری بسیار ضروری است. هدف: هدف تحقیق حاضر سنجش تاثیرات اجتماعی گردشگری بر کیفیت زندگی با شروع Covid-19 در شهر تبریز می باشد. روش ها: تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق جمعیت بالای 18 سال شهر تبریز می باشد. تحلیل اطلاعات از معادلات ساختاری (EMS) با نرم افزار Amos و SPSS استفاده شد. یافته ها: یافته ها حاکی از این است که اعتماد بین فردی، دلبستگی به مکان، درک اثرات اجتماعی و Covid-19 ﺑﺎ ﺿﺮیﺐ ﺗﺄﺛیر 825/0 و 801/0 و 735/0 و 711/0 بیشترین اثرات را بر کیفیت زندگی داشته است. نتیجه گیری: در نتیجه هنگامی که افراد به مکان وارد می شوند، رفتارهای طرفدار اجتماعی و طرفدار محیط زیست را برای حفاظت از مکان خود برای کمک به هدف کاربردی آن ( مزایای گردشگری) اتخاذ می کنند و از این رو از توسعه گردشگری حمایت می کنند. این امر به نوبه خود می تواند در برآورده کردن دیگر اهداف کلیدی پایداری و رفاه و ارتقای کیفیت زندگی ساکنان شهر تبریز در زمان ، کووید 19و پیماریهای همه گیر و پس از آن نقش بیشتری داشته باشد.
راهکارهای افزایش هماهنگی طرح های جامع حمل ونقل و شهرسازی در ایران: تبیین چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
69 - 82
حوزههای تخصصی:
یکپارچگی ضعیف بین برنامه ریزی کاربری زمین و حمل ونقل می تواند منجر به مشکلات عمده ای از جمله اتلاف منابع برای اصلاح ناهماهنگی ها، تعریف کلان پروژه های ناسازگار یا دست کم ناهماهنگ در دو حوزه حمل ونقل و کاربری زمین و در نتیجه کاهش کارایی مدیریت شهری شود. در ایران، برنامه ریزی کاربری زمین در قالب «طرح جامع شهرسازی» و توسعه شبکه حمل ونقل در قالب «طرح جامع حمل ونقل» انجام می شود. در این مطالعه روند تهیه و تصویب طرح های جامع شهرسازی و حمل ونقل با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 20 نفر از متخصصان این دو حوزه مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر این بررسی اسناد و ضوابط قانونی برای تکمیل مصاحبه ها انجام شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که روند حاکم بر تهیه و تصویب طرح های جامع حمل ونقل و شهرسازی تا حد زیادی مستقل از یکدیگر بوده و می توان گفت هماهنگی بین این دو طرح پایین است. در ادامه، با مرور تجارب خارجی در این زمینه و مصاحبه با مدیران شهری و متخصصان داخلی و خارجی، تلاش شده تا پیشنهاداتی به منظور بهبود هماهنگی بین این دو طرح ارائه شود. همچنین برای راهکارهای پیشنهادی مطرح شده در سه دسته شامل 1) تلفیق طرح های جامع شهرسازی و حمل و نقل در قالب یک طرح واحد، 2) تهیه و تصویب همزمان طرح ها و 3) اصلاح روند فعلی تصویب طرح های جامع حمل ونقل و شهرسازی، چالش هایی با استفاده از نتایج مصاحبه ها بیان شده است. در نهایت، با توجه به چالش های جدی تلفیق و انجام همزمان دو طرح، به نظر می رسد زمینه سازی برای تغییر نگرش در فرآیند تهیه و تصویب طرح ها و همچنین توسعه ابزارهای تحلیل یکپارچگی، راهکاری عملیاتی باشد.
تأثیر بسته آموزش هنر دیسیپلین محور بر افزایش درک زیبایی شناسی کودکان 7 تا 9 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم شهریور ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
67 - 80
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: وجود برنامه های آموزشی هنر در راستای اهدافی مشخص و با رویکردی متناسب با آن می تواند تأثیرگذاری مطلوبی بر کودکان داشته باشد. از سویی، با توسعه حس زیبایی شناسی در کودکان که به صورت بالقوه در نهاد آن ها نهفته است می توان در دریافت پیوسته زیبایی ها و شگفتی های جهان اطراف به آن ها کمک کرد و هنر ابزار مناسبی برای برای افزایش و توسعه این درک است. از سویی دیگر، رویکرد آموزشی دیسیپلین محور با تمرکز بر روی آثار هنری می تواند در طراحی برنامه های آموزشی با این هدف مؤثر باشد؛ از این رو، سؤال پژوهش این است که بسته آموزشی طراحی شده با رویکرد دیسیپلین محور بر درک زیبایی شناسی کودکان چه تأثیری دارد؟
هدف پژوهش: هدف این پژوهش، سنجش تأثیر یک بسته آموزشی تدوین شده برمبنای رویکرد دیسیپلین محور بر درک زیبایی شناسی کودکان 7 تا 9 شهر اصفهان است.
روش پژوهش: به لحاظ هدف، کاربردی و در روش به صورت ترکیبی است. در ابتدا با روش کیفی از نوع اکتشافی با رویکرد دیسیپلین محور به طراحی برنامه آموزشی پرداخته شد و سپس جهت سنجش تأثیر این برنامه به روش کمّی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از آزمون زیبایی شناسی پیرسون که براساس تحول زیبایی شناسی پارسونز طراحی شده، بر روی 10 کودک در سنین 7 تا 9 سال انجام گرفت. کودکان به صورت تصادفی انتخاب و در پژوهش شرکت داده شدند. برنامه مداخله به مدت 12 جلسه آموزشی، که هر جلسه 90 دقیقه طول می کشید، انجام گرفت. داده های به دست آمده با روش آماری میانگین t زوجی بررسی شد.
نتیجه گیری: یافته های آماری نشان داد که بین عملکرد کودکان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0>p) و می توان نتیجه گرفت که برنامه آموزشی حاضر بر افزایش زیبایی شناسی کودکان تأثیر داشته است.
رتبه بندی تأثیر کسب وکارهای خانگی بر شاخص ها و مؤلفه های بین المللی بعد اجتماعی توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
۸۵-۷۲
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: کسب وکارهای خانگی از پیشینه تاریخی برخوردار است. با ظهور فضای مجازی بسیاری از افراد به دلایل مختلف شروع به ایجاد کسب وکار در محیط خانه خود نموده اند. این تغییر و تحول نه تنها در خانه و خانواده بلکه در شهر نیز تأثیرات آشکار و نا آشکار زیادی در پی داشته است. پژوهش پیش رو بر تعیین رتبه بندی مؤلفه ها و شاخص های تأثیرپذیر توسعه پایدار از کسب وکارهای خانگی جهت تعیین اولویت آنها متمرکز است. روش پژوهش: روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی با روش کمی و نتایج کیفی و امتیازدهی بر پایه نظرات 35 نفر از خبرگان به جهت گیری نتایج پرسشنامه تخصصی، شکل گرفته است. در خاتمه 25 مؤلفه و 9 شاخص زیرمجموعه بعد اجتماعی توسعه پایدار شهری بر اساس سند توسعه پایدار 2030 با استفاده از پرسشنامه ساختاریافته و تحلیل آن با نرم افزارهای EXCEL و SPSS می کوشد تا متغیرهای مرتبط را طبقه بندی و اولویت بندی کند تا در تصمیم گیری های آینده کشورها مورد استفاده قرار گیرند. یافته های پژوهش: مؤلفه های توانمندسازی اجتماعی، سوادآموزی ، آموزش با کیفیت ، مسئولیت های اجتماعی اعتماد اجتماعی، توسعه نیروی انسانی، اعتماد اجتماعی، میزان جرایم ، توسعه محله ای ، جریان سازی اجتماعی با تأثیرپذیری قوی و شاخص های آموزش، شهرها و جوامع پایدار، امنیت اجتماعی، سرمایه اجتماعی به عنوان اثر پذیرترین شاخص ها در اولویت قرار دارند. نتیجه گیری: نتایج عمده پژوهش نشان داد، مشاغل خانگی اعم از آنلاین و غیر آنلاین، بر اساس نتایج پژوهش به طور مستقیم و غیرمستقیم بر بعد اجتماعی توسعه پایدار اجتماعی شهری تأثیر قابل توجهی دارد و پیشنهاد می شود در برنامه های توسعه کشورها با اولویت بالاتری طرح ریزی شود.
مبانی طرح تغییر کاربری میراث صنعتی با بهره گیری از جان مایه اسناد بین المللی- تحلیل موردی کارخانه نساجی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصول مرتبط با تغییر کاربری میراث صنعتی راهکارهایی را پیشنهاد می کنند که به منظور حفظ مهم ترین خصیصه های میراث تدوین می شوند؛ اما در طراحی برداشت های متفاوتی از آنها صورت می گیرد. در این پژوهش اسناد بین المللی جان مایه استخراج اهداف، سیاست ها، راهبرد ها، و راهکار های طراحی در تغییر کاربری میراث صنعتی شده و روابط میان آن ها با رویکرد ترکیبی کمی و کیفی و روش استدلال منطقی تبیین شده است. مؤلفه های پیشنهادی پس از تحلیل محتوای گزاره های اسناد ایکوموس و فراوانی کلید واژه های مرتبط، در ۱۳ دسته تمامیت، اصالت، ارزش، مردم-جامعه، وجوه تاریخی، اهمیت و خاطرات جمعی، سنت و شخصیت و وجوه ملموس یا ناملموس، فرهنگ، اقتصاد و روح مکان جانمایی و ارتباط میان آن ها تفسیر و ارائه شده است. همچنین با بررسی کمی، "شبکه ارتباطی" میان دسته های مختلف به مثابه مبنای مدیریت منابع واکاوی شده است. به طورمثال مجموع حجم شبکه ارتباطی دسته بندی ارزش، با ۳۹ واحد، بیشترین تأثیر را بر سایرین دارد. برای سنجش یافته ها، طرح تغییر کاربری کارخانه نساجی شیراز تحلیل کمی شده و میزان پاسخگویی راهکارهای طراحی در دسته های 13 گانه یافت شده سنجش شده است؛ این طرح با حدود 75% امتیاز تجربه موفقی محسوب می شود. بدین ترتیب این پژوهش نتایج خود را در تحلیل طرح تغییر کاربری میراث صنعتی به بحث گذاشته است.
مقایسه تطبیقی رویکردهای طراحی میان بافت تاریخی در پژوهش های مرتبط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
195 - 213
حوزههای تخصصی:
طراحی ساختارهای جدید در بافت تاریخی در راستای حفاظت از آن، موضوعی است که حفاظت گران و معمارانی که در بافت تاریخی طراحی می کنند، بر سر آن اختلاف نظر دارند؛ ازاین رو پژوهش های بسیاری به عنوان بخشی از ادبیات موضوع، معطوف به مطالعه رویکردهای مختلف طراحی و پیامدهای آن تدوین شده است که به طور آشکار یا ضمنی ماهیت توصیه ای دارند. بنابراین بررسی و تحلیل آن ها نیز در کنار اسناد سازمان های بین المللی و سایر دستورالعمل ها و راهنماهای طراحیِ ملی و منطقه ای اهمیت دارد؛ مطالعه ای که تابه حال صورت نگرفته است. بر این اساس، این پژوهش با هدف صورت بندیِ مواضع پیشنهادی در قالب رویکردهای طراحی در این دست از پژوهش ها می پردازد؛ به بیان دیگر، معطوف به چیستی رویکردهاست. بدین منظور، داده های مورد نیاز در پژوهش های مرتبط به کمک مطالعه پژوهش های مرتبط گردآوری و براساس مضمون و مبتنی بر ساختار رویکرد در سه سطح نگرش، رهیافت و روش، به تفکیک کدگذاری شدند. سپس، به کمک مقایسه تطبیقی توصیف شدند. نتایج این بررسی نشان می دهد در مطالعات گروت (1985) و ستوده و وان عبدالله (2013) در سطح نگرش، سندانگاری بافت تاریخی بر بافت شهری انگاریِ آن ارجح است؛ ازاین رو به اجتناب از تغییر در سطح رهیافت و همانندی در سطح روش توصیه شده است. این درحالی است که در سایر موارد نگرش سندانگاری و بافت شهری انگاریِ بافت تاریخی مبنا بوده است؛ با این تفاوت که در مطالعات ائرز (2010)، بیانکا (2010)، آدام (2010)، دوچ (2010)و دیسکو (2012)، چهارچوب مرجع، سنّت و در باقی پژوهش ها مدرنیته است. متأثر از نگرش مبنا، ائرز، بیانکا، دیسکو، آدام و دوچ به مدیریت تغییر از طریق کاربست الگوهای معماری و شهرسازیِ سنّتی توصیه می کند؛ولی باقی پژوهش ها، متأثر از نگرش مبتنی بر مدرنیته به مدیریت تغییر با ارجاع به ویژگی های بافت تاریخی با هدف طرحی هماهنگ توصیه کرده اند.
ارتقاء کیفیت محیط فضای باز سالمندان در مجتمع های مسکونی شهر آینده با تاکید بر عناصر رویکرد بیوفیلیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با آغاز عصر صنعتی، آهنگ شهرنشینی رشد پرشتابی گرفته و همچنان در مسیر حرکت بسوی آینده است. آینده انسان، شهرنشینی هست. بنابراین نیاز به آینده نگری و ایجاد محیط مطلوب سکونت در شهرهای آینده از ضرورت برنامه ریزی امروز می باشد. رویکرد بیوفیلیک از رویکردهای طبیعت گراست که از اوایل قرن بیست و یکم وارد حوزه معماری و شهرسازی شده است. از چالش های مطرح در شهر آینده، رشد جمعیت سالمند و تحولات زیست محیطی با در نظر گرفتن معضلات پیش روست. هدف این پژوهش ارتقاء کیفیت فضای باز محیط سکونت سالمندان با استفاده از رویکرد و شهرسازی بیوفیلیک در شهر آینده است. این پژوهش با نگاهی به آینده شهر و چالش های پیش روی آن و با روش تحلیل روند، انجام شد. گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها با روش ترکیبی(کمی و کیفی) و با استفاده از نرم افزار spss24 و آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تی تک نمونه ای انجام شد. نتایج نشان داد که اکثریت روابط بین عناصر رویکرد بیوفیلیک با مؤلفه های کیفیت محیط دارای ارتباط معنادار و بیشترین تعداد ارتباط همبستگی بین عناصر بیوفیلیک با مؤلفه معنایی کیفیت محیط فضای باز می باشد. بیشترین تأثیر مربوط به فعالیت بیوفیلیکی(4/25) و کمترین تأثیر مربوط به سرشت فضا(2/282 است. در بین 44 گویه بررسی شده، عنصر فضای سبز، گیاهان و آب (4/53) بیشترین و عدم ترس از درختان متراکم (2/55) کمترین عدد میانگین را است. ضمن اینکه نتایج مشخص نمود که کیفیت محیط مطلوب تر، باعث علاقه مندی و افزایش فعالیت بیوفیلیکی سالمندان مانند ورزش،پیاده روی و باغبانی و افزایش تعاملات اجتماعی در فضای باز مجتمع می گردد. نتایج بدست آمده می تواند در برنامه ریزی و طراحی مجتمع های مسکونی در شهر آینده استفاده شود.
نقش طراحی و موقعیت قرارگیری ساختمان در بهینه سازی مصرف انرژی (نمونه موردی: ساختمان های مهندسی ساز شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
186 - 212
حوزههای تخصصی:
ساختمان ها یکی از ارکان اصلی توسعه اجتماعی و اقتصادی کشورها می باشند که بخش زیادی از انرژی و منابع طبیعی را مصرف می کنند. سهم این بخش از مصرف انرژی، به طور میانگین، 30-50% می باشد. در ایران بر پایه ترازنامه انرژی سال های اخیر، حدود 33% از انرژی تولید شده مربوط به بخش خانگی، تجاری و عمومی، یعنی بخش ساختمانی می شود. محدوده تحقیق، ساختمان های آپارتمانی مسکونی متداول در شهر تهران می باشد. روش تحقیق بدین صورت است که 6 بلوک مسکونی مشابه و در موقعیت های نورگیری متفاوت، در نظر گرفته شده است. این 6 بلوک از لحاظ مساحت زمین، مساحت زیربنا، تعداد طبقات، سیستم های گرمایشی و سرمایشی و سایر مشخصات، کاملاً مانند هم بوده و تنها تفاوت آن ها، موقعیت قرارگیری آن ها در یک گذر می باشد. متغیرهای تحقیق عبارت اند از: جنس دیوارخارجی (سفال یا لیکا) و نمای خارجی (سنگ یا آجر)، نوع شیشه پنجره (ساده یا کم گسیل)، نوع گاز بین لایه های شیشه پنجره (هوا یا آرگون) و نسبت پنجره به سطح جبهه های مختلف بنا و اهداف تحقیق نیز کمینه سازی مصرف انرژی و هزینه ساخت می باشند. برای بهینه سازی متغیرها از نرم افزار دیزاین بیلدر و الگوریتم ژنتیک استفاده گردید. نتایج تحقیق حاکی از این است که بهینه ترین حالات ممکن برای نمای خارجی، سنگ، جنس دیوار خارجی لیکا، شیشه پنجره ها، دوجداره کم گسیل همراه با گاز آرگون بین لایه های شیشه، و wwr بهینه بلوکی که از جبهه های جنوب و غرب نور می گیرد، به ترتیب 60 % و 25% ، wwr بهینه بلوکی که فقط از جبهه جنوب نور می گیرد، 55% ، wwr بهینه بلوکی که از جببه های جنوب و شرق نور می گیرد، به ترتیب 60% و 45%، wwr بهینه بلوکی که از جبهه های شمال، جنوب و شرق نور می گیرد، به ترتیب 60% ، 35% و 30%، wwr بهینه بلوکی که از جبهه های شمال و جنوب نور می گیرد، 45% و 25% و wwr بهینه بلوکی که از جبهه های شمال، جنوب و غرب نور می گیرد 40%، 35 % و 35% می باشد.اهداف پژوهش:بررسی تأثیر موقعیت قرارگیری ساختمان بر بهینه سازی مصرف انرژ.به دست آوردن نسبت بهینه پنجره به سطح از منظر صرفه جویی در مصرف انرژی، در وجوه مختلف.سؤالات پژوهش:موقعیت قرارگیری یک ساختمان نسبت به گذر و جبهه های نورگیری، چه تأثیری در بهینه سازی مصرف انرژی دارد؟نسبت های بهینه پنجره به سطح در جبهه های مختلف یک ساختمان، به منظور کمینه سازی مصرف انرژی چه درصدی می باشند؟
گونه شناسی مضامین نقوش انسانی کاشی های دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
138 - 155
حوزههای تخصصی:
گونه شناسی مضامین نقوش انسانی کاشی های دوره صفویهکاشی کاری از روش های موثر در تزیین آثار وابسته به معماری است. در دوره صفوی با انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت و با توجه به لزوم ساخت بنا های متنوع با کارکرد های گوناگون، استفاده از هنر کاشی کاری به اوج شکوفایی رسید و هنرمندان به خلق آثاری زیبا با نقوش گیاهی، جانوری، هندسی، کتیبه ای و به ویژه نقوش انسانی دست زدند. در حالی که در دوره های پیشین، کم تر از نقوش انسانی روی کاشی ها بهره گرفته می شد؛ در دوره صفوی، مشخصاً این محدودیت ازمیان رفت. علی رغم کمیت بالای نقوش انسانی نقششده بر کاشیهای این دوره، پژوهش متمرکز، جامع و مستقلی برروی آنان صورتنگرفتهاست. بر همیناساس در این پژوهش تلاش شده تا با بررسی و گونه شناسی موضوعی کاشی های با نقش انسانی دوره صفوی به این سوالات پاسخ داده شود که: نقوش انسانی بیشتر بر روی کاشی های کدام گروه از بناهای صفوی استفاده شده است؟ و این نقوش بیشتر چه مضامینی داشته و در چه گروه هایی قابل طبقه بندی هستند؟ هدف اصلی این پژوهش شناسایی، گردآوری و معرفی کاشی های با نقش انسانی دوره صفویه و گونه شناسی عمده مضامین بهکاررفته در آنها جهت تنویر مطالعات حوزه هنر و معماری در دوره صفویه است. اطلاعات این پژوهش با شناسایی و گرداوری 82 قاب کاشی با نقوش انسانی با استفاده از روش یافته اندوزی کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است و روش پژوهش نیز توصیفی- تحلیلی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که کاشی های با نقش انسانی در دوره صفویه بیشتر در بنا های غیر مذهبی همچون کاخ ها، کوشک ها و حمام ها و به صورت نادر تنها بر بنا های مذهبی مرتبط به آیین مسیحیت(کلیسا ها) به کاررفته اند. مضامین به کاررفته نیز از نظر موضوعی در 5 گروه گلگشت، تک چهره نگاری، شکار و گریز، مذهبی- مسیحی و متفرقه قابل طبقه بندی هستند. بیشترین کمیت با 37 قاب کاشی متعلق به مضامین مربوط به گل گشت و کمترین تعداد با 9 عدد قاب کاشی مربوط به دو گروه شکار و گریز، و مذهبی – مسیحی می باشد.
مطالعه تطبیقی شخصیت پردازی در فیلم سینمایی هفت و فیلم گناهکاران با نگاهی بر هفت گناه کبیره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
63 - 74
حوزههای تخصصی:
هفت گناه کبیره جزئی از اندیشه های دینی مذهب کاتولیک محسوب می شود که همواره به عنوان یک ابزار داستان پردازی در جهت تجلی سیرت انسانی در اشکال مختلف ادبی مورد استفاده قرار گرفته است. حضور این اندیشه نه اساسا به واسطه اعتقادات مذهبی بلکه برای نمادپردازی و نگاهی متفاوت به پرداخت شخصیت های داستانی در ادبیات و رسانه های داستان محور در جهان مورد ستایش قرار گرفته است. نویسندگان در این مقاله به تحلیل و تطبیق شخصیت پردازی دو فیلم سینمایی ایرانی و آمریکایی در ژانر پلیسی-جنایی با نگرش بر هفت گناه کبیره و نحوه استفاده از این اندیشه در خلق شخصیت های این آثار پرداخته اند. داستان فیلم هفت مستقیما بر اساس اندیشه هفت گناه کبیره بنا شده است و مقتولین داستان هر کدام نمادی از یک گناه کبیره هستند. در فیلم گناهکاران لزوما بطور آشکارا از این نمادپردازی استفاده نمی شود اما مظنونین داستان هر کدام دارای گرایشات و صفات شخصیتی خاص مطابق با اندیشه هفت گناه کبیره هستند. در این مطالعه تطبیقی از اندیشه های توماس فِلتی در باب هفت گناه کبیره استفاده شده است. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی و در مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی انجام می پذیرد. نمادپردازی هفت گناه کبیره در این فیلم ها به شیوه مستقیم و غیر مستقیم کمک کرده است تا شخصیت ها از پردازش تک بعدی خارج و لایه های روان شناختی و اجتماعی عمیقی پیدا کنند.
تبیین الگوی ساماندهی اقلیمی فضاهای عملکردی در بناهای مسکونی مناطق سرد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
117 - 132
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش بررسی الگوهای معماری- اقلیمی فضاهای کارکردی در ساختمانهای مسکونی بومی منطقه سرد ایران است. تعیین پهنه بندی اقلیمی بر اساس طبقه بندی کوپن بوده و پهنه جدید به سه اقلیم Dfa، Dfbو Dsa تقسیم می شوند. انتخاب معیارها بر اساس عناصر مشترک و بررسی تغییرات در نمونه ها در سه گروه صورت گرفته است. روش تحقیق پژوهش، تحلیلی-توصیفی با بهره گیری از الگوریتم تاپسیسبرای اولویت بندی و رسیدن به جواب ایده آل است. لذا هدف پژوهش شناخت عوامل اقلیمی بر شکل گیری موثر بناها می باشد. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، خوشه بندی در محدوده اقلیم سرد انجام شده است. نقشه توزیع الگوها نشان می دهد سه گونه خانه در منطقه پراکنده است، اما یکی از الگوهای آب و هوایی غالب، می تواند در کل مناطق به عنوان الگوی اصلی مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین می توان نتیجه گرفت ساختار فضای کارکردی در معماری بومی مسکونی منطقه سرد ایران الگوهای اقلیمی مشابهی دارد.