فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
87 - 102
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی به تحلیل مهم ترین مضمون هنر شیعی دوران قاجار، روایت عاشورا و وقایع وابسته به آن در کاشی نگاره های مذهبی تکیه معاون الملک می پردازد. این رویکرد زبان تجسمی کاشی نگاره را هم چون عملکرد اجتماعی مرتبط با عوامل سیاسی، اجتماعی، دو گفتمان سلطنت و شیعی موردمطالعه قرار می دهد. عواملی که با عناصر خاص شیعی در کاشی نگاره های تکیه معاون الملک بازتولید می شوند. عناصر شیعی ترکیبی از اعتقادات، باورها، اسطوره ها و حوادث تاریخی شیعیان است. کاربرد این عناصر شیعی در راستای مشروعیت بخشی به حکومت حاکمان وقت نسبت به اعتقادات مردم در عناصر وابسته به معماری، مؤثر بوده است. هدف از پژوهش، تحلیل گفتمان های ناظر بر بازتاب اندیشه شیعی در کاشی نگاره های تکیه معاون الملک و شناخت عناصر و عملکرد گفتمان شیعی در کاشی نگاره های تکیه در واکنش به تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه دوران قاجار خواهد بود. سؤالات پژوهش: چه گفتمان هایی منجر به بازتاب اندیشه شیعی در کاشی نگاره های تکیه معاون الملک شد؟ و این گفتمان شیعی در کاشی نگاره های تکیه، تحت تأثیر چه عواملی به وقوع پیوسته است؟ روش پژوهش، تحلیل محتوای انتقادی و از نوع پژوهش های کیفی است. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است. جامعه پژوهش، 12 کاشی نگاره مربوط زینبیه تکیه معاون الملک است که 3 کاشی نگاره به روش هدفمند انتخاب شده تا بیشترین اطلاعات مرتبط با سؤالات پژوهش تحلیل شود. روش تجزیه وتحلیل اطلاعات بر اساس تحلیل گفتمان انتقادی و بر مبنای آراء فرکلاف در سه سطح موردبررسی قرارگرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بر اساس تحلیل گفتمان انتقادی، در کاشی نگاره هاگفتمان شیعه در تقابل با گفتمان سلطنت قرار گرفته است. گفتمان شیعه برای نشان دادن این تضاد در شرایط موجود جامعه از روایات شیعی استفاده می کرد. روایات شیعی با تفکر شیعی عرب و هویت ایرانی تلفیق شد. عناصرشیعی در قالب رفتارها و الگوهای قهرمانان شیعه بازتولید شد. هنرمند مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوره قاجار را با گفتمانی ضد استعماری بیان کرد. گفتمان انتقادی شیعه با استفاده از مضمون در کاشی ها، تعامل و تقابل شخصیت های شیعه را در کنار پیامدهای منفی نشان داد. در چارچوب گفتمان شیعه، برخی هنجارهای اجتماعی معکوس شد. گفتمان شیعه در ساختار و بافت نقاشی های کاشی، داستان خود را با انتخاب وقایع خاص شیعی خلق کرد. این انتخاب گفتمان شیعه به دلیل وجود گفتمان ضدسلطنتی و انتقادی در عصر قاجار بود و در نقاشی های کاشی منعکس شد.
مطالعه سبکی نقوش تذهیب چادرها و سایه بان های نگاره های منتخب شاهنامه شاه تهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
186 - 205
حوزههای تخصصی:
شاهنامه شاه تهماسبی با 258 نگاره، ماحصل تلاش هنرمندان برجسته سده دهم هجری از مکتب تبریز دوره صفوی است. این شاهنامه دربردارنده مجموعه درخشانی از نگارگری و تذهیب های فاخر بوده که زیبایی و شکوه هنر صفوی را به نمایش می گذارد. درمیان تزیینات چشمگیر شاهنامه تهماسبی، نقوش تذهیب را می توان در تزئینات چادرها و سایه بان ها مشاهده کرد که تقریبا حجم قابل ملاحظه ای را در نگاره ها به خود اختصاص داده اند. به نظر می رسد این نقش مایه ها در تزئینات چادرها و خیمه های آن دوره مورد استفاده قرار می گرفت. بر همین اساس، این مقاله با هدف مطالعه و بررسی عناصر نقوش تذهیب چادرها و سایه بان در نگاره های منتخب شاهنامه تهماسبی بر اساس مولفه های نوع، رنگ و ترکیب بندی و در نهایت سبک شناسی فرمالیستی نقوش تذهیب آن است و مقاله حاضر همچنین در پاسخ به این سوالات است که «در تزیینات چادرها و سایه بان های نگاره های شاهنامه شاه تهماسبی از چه نقوش تذهیب (بر اساس نوع، رنگ و ترکیب بندی) استفاده شده است؟ و این نقشمایه ها به لحاظ فرمالیستی از چه سبکی پیروی می کنند؟» این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی پیش رفته و جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و منابع اینترنتی صورت گرفته است. جامعه آماری نگاره های دارای چادر و خیمه در شاهنامه شاه تهماسبی هستند که از این میان هشت نگاره بصورت هدفمند انتخاب شده اند. نتایج حاصله از مطالعه و تحلیل هشت نگاره از شاهنامه تهماسبی، بیانگر آن است که نقوش اسلیمی و ختایی به وفور در تزیینات چادرها و سایه بان ها به کار رفته اند. و این نقش مایه ها در کنار سایر نقوش، در آرایه های خیمه و چادرهای فاخر دوره صفوی مورد استفاده قرار می گرفت. اما از میان نقوش تذهیب در نگاره های خیمه ها و چادرهای شاهنامه، آرایه های اسلیمی نسبت به نقوش دیگر با تنوع بالاتری با فرم های اسلیمی ماری، اسلیمی پیچک دار، اسلیمی تخمک دار و اسلیمی دهن اژدری اجرا شده اند. نقوش ختایی نیز در اکثر نگاره ها در تلفیق با اسلیمی ها دیده می شوند. هم-چنین در چند نگاره، وسعت قلیلی از تزیینات به آلات گره ها و تشعیر اختصاص داده شده اند. نقوش تذهیب با ترکیب های گردان و قابی به صورت قرینه اجرا شده اند که نقوش تک رنگ در تزیینات حضور بیشتری دارند. علیرغم استفاده از طیف رنگی متنوع، رنگ های لاجوردی و شنگرف، پوست پیازی سطح و سیعی از رنگ آمیزی نقوش را نیز در برمی گیرند. در سبک شناسی تذهیب های چادرها و خیمه های نگاره های شاهنامه شاه تهماسبی، حضور اسلیمی ماری، اسلیمی های فیلی توپر و تو خالی، فضای زمینه خلوت می توان دید همچنین رنگ های زمینه تذهیب که به رنگ پارچه ها نزدیک تر باشد، بیشتر استفاده شده است. بندهای اسلیمی و ختایی در طرح و نقش کلی تذهیب های چادرو خیمه حضور دارند که بند ختایی بیشتر از اسلیمی بوده و از گل و برگ های متنوع تری برخوردارند.
جایگاه پله در پیوند با زندگی ساکنین خانه های تاریخی دزفول بر اساس مدل مکان کانتر (خانه های دوره های قاجار و پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پله در خانه های ایرانی همچون خانه های تاریخی دزفول می تواند علاوه بر جنبه ارتباطی آن، تجربه زیستی متفاوتی را برای ساکنین آن رقم زند و در جایگاه مکان ارزیابی گردد. این پژوهش که قصد دارد با استفاده از مدل کانتر جایگاه پله را در خانه های تاریخی دزفول ارزیابی نماید، با رویکردی کیفی و با اتکا به روش تئوری داده بنیاد انجام شده است. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با ساکنین خانه ها، برداشت های پلانی و مشاهدات میدانی، حاصل و با کدگذاری تجزیه و تحلیل شدند. 26 نمونه از خانه هایی که معیارهای انتخاب پژوهش را داشته اند، شناسایی و مستندات لازم برای تحلیل یکایک آنها گردآوری شد. اصلی ترین معیارهای انتخاب نمونه ها، رواج در دوره زمانی خود و دسترسی به آنها بوده است. یافته ها حاکی از این است، نقش پله در سه دسته «فعالیت»، «کالبد» و «معنا» در برگیرنده مقولاتی است که بیش از یک فضای ارتباطی در خانه های تاریخی دزفول به ایفای نقش می پردازد. «اجتماع پذیری»، «سلسله مراتب فضایی»، «نماد و نشانه»، «هویت پذیری»، «خاطره انگیزی»، «تداوم و پیوستگی فضایی»، «مرزبندی» و «غنای بصری» از جمله نقش های پله در خانه های تاریخی دزفول هستند. بطور کلی پله در خانه های دزفول، با انطباق فعالیت های انسانی با کالبد معماری از طریق همگرایی سه مؤلفه مذکور سیستمی یکپارچه را پیکربندی نموده است.
جایگاه ادبیات معاصر از منظر جامعه شناسی و هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
380 - 399
حوزههای تخصصی:
مطالعات جامعه شناسی ادبیات از اواسط قرن بیستم در دانشگاه ها و مراکز پژوهشی آغاز و به رسمیت شناخته شد. نقطه عطف این اتفاق، نظریه «ایپولیت تن» در قرن نوزدهم با طرح سه عنصر مؤثر در پیدایش اثر ادبی «روح جمعی، موقعیت و زمانه» محسوب می شود. طبق نظریات دانشمندان بزرگ دیگر این رشته مانند: گئورگ لوکاچ، لوسین گلدمن، لئولونتال و روبراسکارپیت، برای بررسی اثر ادبی، برخلاف نقد فرمالیستی که به خود متن می پردازد، به زمینه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه توجه می شود. لوسین گلدمن با کاری سیستماتیک، ادبیات را با ساختارگرایی تکوینی مورد بررسی جامعه شناختی قرار داد و به بررسی پایه ها و درون مایه های آثار پرداخت. از دوره مشروطه، عواملی مانند توسعه و افزایش روابط ایران با اروپا، تغییر جریان ساختارهای فکری و مجموعه رویدادهای اجتماعی و سیاسی موجب تغییر شکل و محتوی شعر معاصر شدند. دوره مشروطه فرصتی شد تا شاعران و روشنفکران جامعه از طریق آشنایی با فرهنگ غربی، چاپ مجلات و روزنامه ها و ترجمه آثار نویسندگان بزرگ دنیا، زمینه های فکری اندیشمندان جامعه را متحول کرده و شعر و نثر فارسی را متحول کنند. در این دوره، شاعران از آسمان خشک خیال، گیسوی معشوق، وعظ و خطابه، پند و نصیحت به میان مردم آمدند و در کنار آن ها و با درک وضعیت معیشت و زندگی حرمان دیدگان و با اهدافی متعالی تر از گرفتن صله و تعریف و تمجید پادشاهان، به خلق اشعار اجتماعی پرداختند.اهداف پژوهش:بررسی ادبیات معاصر از نظر جامعه شناسی.بررسی ادبیات معاصر از نظر هنری.سؤالات پژوهش:ادبیات معاصر از نظر جامعه شناسی دارای چه جایگاهی است؟ادبیات معاصر از نظر هنری دارای چه جایگاهی است؟
بررسی نقش حضور آب در حوض خانه ی خانه های سنتی اقلیم سرد بر آسایش حرارتی ساکنین؛ نمونه ی موردی: حوض خانه ی خانه قدکی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به فضاهایی باکیفیت و بازدهی بالا جهت تأمین امنیت و آسایش روح و جسم انسان از مهمترین اهداف معماری پایدار است. با نگاهی بر تجربیات پیشینیان در معماری بومی، رهیافت بهبود کیفیت معماری را می توان در ایجاد فضاهایی با اصول طراحی اقلیمی مشاهده نمود. ازجمله طراحی های اقلیمی جهت تحقق آسایش حرارتی در فصل تابستان، بهره گیری از سرمایش تبخیری با ایجاد فضاهای حوض خانه در خانه های سنتی اقلیم سرد بوده که در معماری معاصر به فراموشی سپرده شده و با سیستم های تبرید تراکمی جایگزین شده است. هدف این تحقیق که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، بررسی نقش حضور آب بر آسایش حرارتی ساکنین فضاهای خانه است. در این راستا حوض خانه های خانه های سنتی به-عنوان فضاهای تابستان نشینی که از حضور آب برای تأمین آسایش محیط حرارتی بهره می بردند موردمطالعه و تحلیل قرار گرفتند تا به این پرسش اصلی که حضور آب تا چه میزان می تواند در بهبود شرای ط محیط حرارتی در تابستان های اقلیم سرد و خشک کمک کند پاسخ دهد. برای نمونه موردی حوض خانه ی خانه قدکی تبریز انتخاب و ساختمان موردنظر براساس نقشه های وضع موجود مدل سازی و سپس شبیه سازی آسایش حرارتی برای تعیین میزان دما و رطوبت نسبی در طول شبانه روز، نمودارهای آسایش PMV، احساس دمایی، درصد نارضایتی PPD و میزان تطبیق بیولوژیکی حرارتی افراد در فصل تابستان در دو حالت حضور و عدم حضور آب در حوض خانه انجام شده است. به منظور به دست آمدن نتایج صحیح در شبیه سازی از موتور شبیه سازی انرژی پلاس استفاده شده است و مدل انرژی فضاها نیز در نرم افزار راینو با استفاده از زبان برنامه نویسی گرس هاپر و کاربرد پلاگین های Ladybug Tools ایجاد شده است. نتایج شبیه سازیها حاکی از آن است که حضور آب تأثیر چشمگیری در کاهش دما و افزایش رطوبت نسبی، رضایت مندی و تطابق بیولوژیکی ساکنین دارد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که حضور آب در حوض خانه علاوه بر فضای اصلی حوض خانه با بهره گیری از کوران هوای طبیعی بر بهبود شرایط آسایش سایر فضاهای مجاور نیز اثرگذاری داشته است. از طرفی وجود این فضا از نظر معماری، حس زیبایی شناسی و تأمین نیازهای روحی و روانی نیز قابل توجه است. حضور آب در گرمای تابستان از نظر ادراکی و ذهنی نیز بر روی درک و احساس مخاطب اثرگذار است و می تواند حس طراوت و خنکی را به-صورت ذهنی القا کند.
شناسایی پیشران های کلیدی توسعه شهر هوشمند با استفاده از ترکیب روش های فراترکیب و ایداس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت شهری در دهه حاضر با پیچیدگی های بسیار زیادی در حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، مسایل قانون گذاری و تکنولوژیک همراه است. شهر هوشمند به عنوان یک چارچوب نوین مدیریت شهری می تواند بسیاری از چالش ها و مشکلات مدیریت شهری را کاهش دهد. در فرایند توسعه شهر هوشمند، روابط درهم تنیده بین عناصر اثرگذار بقدری زیاد می گردد که نوعی از سیستم های دینامیکی پیشرفته برای ارزیابی و سنجش تغییرات این عوامل و اثرات تبعی بالقوه آن ها لازم خواهد بود. برای تحقق توسعه شهر هوشمند، لازم است تا از ابزارهای آینده نگرانه جهت ایجاد و خلق آینده های موجه و مطلوب با مشارکت تمامی ذینفعان کلیدی استفاده نمود. این پژوهش، با رویکرد آینده نگاری راهبردی به شناسایی و اولویت بندی پیشران های مدیریت شهر هوشمند با استفاده از روش های فراترکیب و ایداس پرداخته است. در پژوهش حاضر برای گردآوری داده ها و اطلاعات از ترکیبی از روش های مختلف استفاده شده است. ابتدا با استفاده از روش فراترکیب با استفاده از مرور ادبیات و پیشینه پژوهش های صورت گرفته، شاخص های کلیدی مدیریت شهر هوشمند شناسایی شده اند. بر این اساس با استفاده از روش فراترکیب تمامی اطلاعات و داده های بدست آمده از پژوهش های پیشین در خزانه جمع آوری شده و پس از تحلیل، جدول فراوانی عوامل اثرگذار بر مدیریت شهرهوشمند شناسایی شده است و در ادامه خروجی های روش فراترکیب برای رتبه بندی و شناسایی پیشران های کلیدی در اختیار روش ایداس قرار می گیرد. در نتایج پژوهش حاضر، با استفاده از یک فرایند ترکیبی گام به گام نه پیشران اساسی برای توسعه شهر هوشمند استخراج شده است. EDAS
ارزیابی آسیب پذیری مدارس با رویکرد پدافند غیرعامل در محیط GIS (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۳
82 - 96
حوزههای تخصصی:
یکی از گام های اساسی در برنامه ریزی های آموزشی، انتخاب مکان های بهینه برای مدارس با توجه به اهداف و معیارهای مختلف است؛ به گونه ای که ضمن برخورداری مراکز از توزیع فضایی مناسب و تخصیص متعادل، ناسازگاری بین کاربری ها نیز در سطح منطقه کاهش یابد. همچنین قرارگرفتن مدارس در محل های امن و با آسیب پذیری کمتر نیز از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. در این تحقیق تلاش شده است ضمن تدوین بانک جامع اطلاعات مکانی مدارس شهر کرمان، با توجه به حساسیت این مراکز، وضعیت آسیب پذیری و تحلیل عملکرد آنها در زمان قبل از بحران زلزله مورد ارزیابی قرار گیرد. برای این هدف از معیارهای سازه ای مدارس، مقاومت زمین و فاصله از مراکز انفجاری مانند پمپ گاز- بنزین استفاده گردید. هر کدام از این معیارها بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی معکوس در محیط GIS وزندهی و به یک لایه اطلاعاتی تیدیل شده و نقشه های حاصله با هم تلفیق و مدارس آسیب پذیر شهر کرمان مشخص گردیدند. نتیجه این تحقیق نشان داد که23درصد مدارس شهر کرمان دارای آسیب پذیری بالا، 46درصد آسیب پذیری متوسط و 31 درصد آسیب پذیری پایین می باشند. مدارس با آسیب پذیری بالا عمدتا" در مرکز و منطقه 1 شهر کرمان واقع شده اند. دلیل این امر را می توان با توجه به تحقیق حاضر، قدیمی بودن و بالا آمدن آبهای زیرزمینی در این منطقه دانست که باید در برنامه ریزی ها مد نظر قرار گیرد.
بررسی ویژگی های برج پناهگاه های تاریخی در اقلیم گرم و خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
223 - 235
حوزههای تخصصی:
برج پناهگاه ها گونه ای از عناصر کالبدی هستند که توسط کشاورزان و افراد محلی در کنار زمین های کشاورزی، مزارع و در مسیر راه ها ساخته شده اند. اهالی روستاها و شهرها برای حفاظت از محصولات باغی، پایش راه ها، استراحت، دیدبانی و اقامت کوتاه مدت از آن ها استفاده می کردند. مطالعات میدانی نشان می دهدکه این گونه ها در محدوده شهرهای یزد و کاشان در اقلیم گرم و خشک ایران وجود دارند و تا قرن14 شمسی مورد استفاده قرار گرفتند و سپس بلا استفاده مانده و رها شده اند. مسئله تحقیق روند رو به رشد ویرانی و تغییر ماهیت برج ها در اثر فشار توسعه و تغییر سبک زندگی و نیاز به پژوهش در این باره است. این مقاله سعی کرده است تا با انتخاب 10 نمونه از برج پناهگاه ها در امتداد شهرهای کاشان و یزد در اقلیم گرم و خشک ایران و مقایسه با یکدیگر به شناخت عمیق تری نسبت به آن هادست یابد. به این منظور از رهیافت تفسیرگرایی و روش تفسیری تاریخی استفاده گردید و با شناخت ویژگی های کالبدی و کارکردی آن ها به گونه بندی برج ها پرداخته شد.بررسی ها نشان می دهد که برج پناهگاه ها دارای دو ویژگی کالبدی و کارکردی هستند و بر اساس 4 معیار؛ موقعیت، مالکیت، کارکرد، ساختار و هندسه گونه بندی می شوند. نتیجه این پژوهش در شناسایی دقیق تر برج های بیشتری در نقاط دیگر کمک خواهد کرد. با توجه به تأثیر برج پناهگاه های تاریخی در تأمین امنیت مجموعه های کشتخوانی و زیستی درگذشته می توان آن ها را به همین نام و ویژگی در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رساند و چون در ارتباط با سایر ساختارهای مرتبط با میراث کشاورزی قرار دارند از منظر (GIAHS) و قرارگیری در فهرست (میراث کشاورزی با اهمیت جهانی) نیز قابل تحلیل و بررسی هستند.
اصول تهیه پالت رنگ شهر خلاق جهت افزایش حضور شهروندان (نمونه موردی: پیاده راه 15 خرداد تهران)
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳
106 - 121
حوزههای تخصصی:
مقدمه: چهره شهر بیانگر هویت و فرهنگ مردم شهر است. همان طور که برنامه ریزان، تصمیم گیران و مدیران شهری روی شهر تاثیر می گذارند، شهر هم به صورت متقابل بر روی شهروندان تاثیر می گذارد. یکی از جنبه های مهم و تاثیرگذار بر کیفیت زندگی شهروندی، سیما و منظر شهری تهران است.هدف پژوهش: مهم ترین هدف این پژوهش، ایجاد هارمونی رنگی، افزایش حضور شهروندان، خاطره انگیزی و ماندگاری فضای شهری از طریق تدوین اصول پالت رنگ شهر تهران بوده است که بر اساس تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پرسشنامه تلاش شده است به این موضوع پرداخته شود.روش شناسی: در این پژوهش روش بین المللی لوچر و کادول توسعه یافته است و روش پیاده سازی آن در یکی از مهم ترین مراکز شهر تهران (محدوده بازار پانزده خرداد شهر تهران) ارائه شده است. این مدل برمبنای ترجیحات بیان شده شهروندان و روانشناسی رنگ ها توسط آن ها می باشد و در نهایت پالت رنگی مناسب برای طراحی شهری محدوده را پیشنهاد می کند. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی و تحلیلی است. برای تعیین پالت رنگی مطلوب شهروندان در پیاده راه 15 خرداد تهران، از پرسشگری و روش های آماری استفاده شده است.یافته ها و بحث: بر اساس نتایج پرسشنامه عمده شهروندان از رنگ زرد، قرمز و فیروزه ای استقبال کرده اند. رنگ های مشکی، قهوه ای و خاکستری از نقطه نظر جامعه آماری چندان مطلوبیت نداشته اند. نتایج تحلیل روانشناسی بیانگر این مطلب است که عمده شهروندان برای برای جلب احترام تلاش دارند. گروه دیگری از نمونه آماری، ایده ها و احساسات را با هم ادغام و ترکیب می کنند. از این موارد در طرح ارائه شده برای بهسازی و اصلاح محدوده بازار تهران استفاده شده است. نتیجه گیری: در این پژوهش به ارائه اصول تهیه پالت رنگ شهری خلاق محدوده پیاده راه پانزده خرداد شهر تهران با هدف افزایش حضور شهروندان پرداخته شد و ثابت شد به کارگیری رنگ اجزای سیما و منظر یکی از جلوه های مهم و ضروری در کیفیت فضاهای شهری است.
واکاوی تطبیقی عناصر کالبدی پل های گردشگری در ایجاد حس دلبستگی به مکان (مورد پژوهی پل مدرن طبیعت و پل خواجوی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
688 - 708
حوزههای تخصصی:
باتوجه به تغییر و تحولات زندگی امروزی و همچنین جایگاه ویژه پل های گردشگری در فرهنگ ایرانی، این پژوهش به دنبال کشف نقش عناصر کالبدی در ایجاد و ارتقای حس دلبستگی در گردشگران است. برای این منظور، عناصری مشترک در دو گونه پل سنتی و معاصر (خواجو و پل طبیعت) ویژه عابران پیاده که مخاطبان زیادی را به خود اختصاص داده مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. بر این اساس، هدف این پژوهش، شناخت، تبیین و معرفی ارزش های کالبدی معماری پل های گردشگری در جهت افزایش حس دلبستگی به مکان و به کارگیری این مؤلفه ها در طراحی های آتی این گونه پل ها است، متغیر مستقل پژوهش را عناصر کالبدی پل ها ازجمله (رواق - صحن - و عناصر تشکیل دهنده ریتم و...) است و متغیر وابسته میزان حس دلبستگی ایجاد شده در گردشگران حاضر در محل این دو پل را تشکیل می دهد. روش تحقیق این مقاله کمی و در زمره پژوهش های مقطعی و از نوع کاربردی بوده و در شمار پژوهش های توصیفی - همبستگی قرار دارد. برای تحلیل داده ها، دو نوع پرسش نامه با مقیاس لیکرت طراحی شده که اعتبار و پایایی این پرسش نامه ها با ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید. جامعه آماری پژوهش، شامل گردشگران حاضر در محل پل های مذکور است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss24 تجزیه وتحلیل شد. یافته های پژوهش حاکی از توجه کاربران به عناصر کالبدی به ترتیب: ریتم، رواق، صحن بوده که فرضیه تحقیق را نیز تأیید می کند.اهداف پژوهش:واکاوی عناصر کالبدی پل طبیعت در ایجاد حس دلبستگی به مکانواکاوی عناصر کالبدی پل خواجوی اصفهان در ایجاد حس دلبستگی به مکان.سؤالات پژوهش:عناصر کالبدی پل طبیعت در ایجاد حس دلبستگی به مکان کدام اند؟عناصر کالبدی پل خواجوی اصفهان در ایجاد حس دلبستگی به مکان کدام اند؟
ماندگاری نام تجاری محصولات الکترونیک در اذهان (مورد مطالعه: برندینگ تجاری هنرهای دستی لوکس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
922 - 936
حوزههای تخصصی:
ایجاد تصویر ذهنی مناسب از نام تجاری در ذهن مشتری، یکی از راه های تأثیرگذاری بر مشتری است. در این پژوهش به برنامه ریزی و بیان الگوی تصورات فکری و ذهنی از نام تجاری در چرخه عمر محصولات الکترونیکی براساس نظریه داده بنیاد، پرداخته شده است. از لحاظ هدف، این پژوهش کاربردی، از لحاظ داده ها، داده بنیاد و از نظر شیوه اجراء، کیفی می باشد. براساس نتایج به دست آمده برای طراحی و تبیین مدل تصویر ذهنی در منحنی عمر محصول، پنج قضیه براساس مدل پارادایمی، مورد نیاز است. 1-شرایط عللی شامل: رضایت، نوگرایی و ارتباطات بر ایجاد تصویر ذهنی نام تجاری. 2-شرایط مرکزی؛ شامل: نگرش به نام تجاری و شخصیت نام تجاری؛ 3-شرایط زمینه ای؛ شامل: عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی؛ 4- عوامل مداخله گر، شامل: چرخه عمر محصول، مشتری، اعتماد و رضایت؛ 5-شرایط راهبردی شامل: وفاداری، رقبا، تأکید بر تبلیغات، تکنولوژی و بازاریابی بر ایجاد تصویر ذهنی نام تجاری، تأثیر دارند. همچنین برندیگ می تواند در ماندگاری و رونق هنرهای دستی لوس نقش مهمی داشته باشد.اهداف پژوهش:بررسی رضایت، نوگرایی و ارتباطات بر ایجاد تصویر ذهنی نام تجاری.بررسی شرایط مرکزی شامل: نگرش به نام تجاری و شخصیت نام تجاری.سؤالات پژوهش:رضایت، نوگرایی و ارتباطات بر ایجاد تصویر ذهنی نام تجاری چه نقشی دارند؟نگرش به نام تجاری و شخصیت نام تجاری بر ایجاد تصویر ذهنی نام تجاری چه تأثیری دارند؟
مستندنگاری، حفاظت و مرمت نقش برجسته ساسانی بهرام دوم در محوطه نقش رستم
حوزههای تخصصی:
نقش برجسته های ساسانی از مهمترین آثار تاریخی ایران باستان هستند که محل اصلی نمایش این نوع نقش ها استان فارس است. در حدود 30 عدد نقش برجسته ساسانی در استان فارس وجود دارد که موضوع اصلی این نقش برجسته ها صحنه های القاء قدرت، دیهیم بخشی و یا صحنه های جنگ و شکار است. متأسفانه بسیاری از این نقش برجسته ها به دلیل این که در فضای باز قرار داشته و عموماً تحت تأثیر شرایط اقلیمی می باشند، بسته به نوع سنگ موردنظر و موقعیت مکانی، در طول سالیان، آسیب هایی را متحمل شده اند. برنامه مطالعه، مستندنگاری، تهیه طرح حفاظت و مرمت این مجموعه نقش برجسته ها از نظر تاریخی برای تاریخ و میراث فرهنگی کشور اهمیت بسیار دارد. بالغ بر 11 عدد از این نقش برجسته ها و همچنین کتیبه های خطی متعددی در مجموعه نقش رستم قرار دارد که همگی در فضای روباز و در معرض تهاجم عوامل محیطی (بارش باران، باد، دما و غیره) قرار دارند و همه این عوامل باعث فرسایش تدریجی این نگاره ها گردیده اند. پرسش اصلی در این مقاله در زمینه نحوه و روند مطالعات، آسیب شناسی، آسیب نگاری و اجرای مرمت یک اثر صخره ای بوده است. در جهت جوابگویی به مشکلات نقش برجسته بهرام دوم پس از انجام مستندنگاری و آسیب نگاری اثر مطالعات بصورت آزمایشگاهی و میدانی به انجام رسید. در همین باره مطالعات آزمایشگاهی با مطالعه مشخصات فیزیکی، بررسی های پتروگرافی و آزمایشات دستگاهی XRD، XRF همراه بوده است. بر اساس این مطالعات نمونه های سنگ به طورکامل از کلسیت با مقادیر کمی منگنوکلسیت تشکیل شده است. وقوع هوازدگی فیزیکی و شیمیایی در ساختار سنگ آهک به ایجاد اشکال مختلف آسیب همانند تورق، ترک، شکستگی در سطح نقش برجسته بهرام دوم بوده است. همچنین به منظور حل بخشی از مشکلات فرسایشی بر روی نقش برجسته برخی اقدامات اضطراری حفاظت و مرمت با تمرکز بر استحکام بخشی و مقاوم نمودن سطح در برابر عوامل فرساینده برنامه ریزی و اجرا شد.
شهر مولد مبتنی بر طبیعت، رویکردی نوین در حوزه توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
90-60
حوزههای تخصصی:
اهداف: شهرها و مناطق اطراف آن ها مراکز ایجاد فرصت و شکوفایی هستند و در واقع به عنوان قطب های مهم برای فرصت های اقتصادی، نوآوری، کار آفرینی، تولید و تعامل اجتماعی و فرهنگی عمل می کنند. در عین حال شهر ها کانون هایی هستند که اکوسیستم ها از آستانه های عملکردی خود عبورکرده و با افزایش تقاضاها و فشارها بر منابع طبیعی، نابرابری ها و آسیب پذیری ها را بیش از پیش تقویت می کنند. از این رو زمان آن است تا از مدل مبتنی بر استخراج به یک مدل تجدید پذیر، انعطاف پذیر و مبتنی بر طبیعت که محدودیت های جهان ما را می پذیرد،حرکت کنیم. روش ها: این پژوهش با هدف شناسایی مفهوم شهر مولد به عنوان مفهومی بدیع در حوزه شهرسازی، از طریق روش مرور نظام مند مبتنی بر الگوی چهار مرحله ای با تدوین استراتژی جستجوی مقالات و فرآیند جستجو با واژگان «شهرمولد»، «شهرسازی مولد»، «بهره وری شهری» و «شهر طبیعت» در پایگاه های استنادی برتر آغاز گردید، در جستجوی اولیه 214 مقاله در سالهای 2013 تا 2022 شناسایی شدند که از این تعداد، 68 مقاله به منظور پاسخ به سؤالات پژوهش انتخاب شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش مبین آن است که سازگاری با تغییرات آب و هوایی و تاب آوری در برابر مخاطرات زیست محیطی مستلزم یک دیدگاه بلندمدت مبتنی بر درک طبیعت است. نتیجه گیری: ازاینرو بکارگیری مفهوم شهرمولد در قالب یک رویکرد مبتنی بر طبیعت وآینده نگر که قادر است طبیعت را به عنوان نیروی محرکه در خود جای دهد و ضمن کاهش فشار ها بر منابع طبیعی، باز آفرینی اجتماعی، دوام پذیری اقتصادی، پایداری اکولوژیکی و تداوم عملکردی - فضایی شهر ها را در مقابله با چالش ها و مخاطرات زیست محیطی پیش رو تضمین نماید، در برنامه های توسعه شهری معاصر ضروری به نظر می رسد.
طراحی الگوی رشد و توسعه موزه ها، مبتنی بر مؤلفه های کارآفرینی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
77 - 90
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، موزه ها در جهان یکی از شاخصه های مهم در توسعه کشورها محسوب می شوند، ولی بروز مسائلی چون عدم خلاقیت لازم در ارائه و نمایش مجموعه ها، عدم توسعه، پایین بودن سطح کیفیت تجارب بازدیدکننده و همچنین عدم خدمات جدید، سبب قطع ارتباط مؤثرشان با بافت اجتماعی پیرامون شده و اغلب موزه ها را با بحران مخاطب و یکنواختی فضا مواجه کرده است؛ بنابراین ضرورت ایجاب می کند تا مدیران موزه، برای رفع چنین چالش هایی و بهبود وضعیت موجود و همچنین رشد و توسعه موزه ها، به دنبال ارائه الگویی باشند تا با بهره گیری از استراتژی های کارآفرینی، باعث ایجاد یک اکوسیستم کارآفرین شده و نگرشی نو به مخاطبان خود از موزه و کارآفرینی دهند و نیز تعاملی کاربردی بین موزه، جامعه و بازدیدکنندگان برقرار کنند. پژوهش حاضر کیفی و از نظر هدف، توسعه ای کاربردی و به روش کیفی انجام شده است. داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده اند. جامعه هدف شامل: متخصصان سازمان های فرهنگی و هنری، ازجمله موزه ها هستند که با روش نمونه گیری هدفمند، مصاحبه های عمیق با دوازده نفر از کارشناسان موزه و مرمت، فعالان فرهنگی و کارآفرینان انجام شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد، مقوله محوری برای ایجاد موزه کارآفرین با رویکرد فرهنگی، گرایش کارآفرینانه فرهنگی است که ناشی از شرایط علی، شامل نگرش کارآفرینانه، مدیریت نوآورانه، خودباوری و نگاه موافق مدیریت با تغییرات است و براساس راهبردهای کارآفرینانه فرهنگی و خدمات جدید، به خلق ارزش های جدید موزه ای می انجامد. همچنین، شرایط زمینه ای شامل مشوق های دولتی، قوانین حمایتی و تسهیل کننده، توسعه ارتباطات بین الملل، حمایت مراکز فرهنگی و رسانه ای می شود و شرایط مداخله گر شامل آگاه سازی در سطح خرد و کلان، آموزش و توانمندسازی منابع انسانی، جو کارآفرینانه، فرایندهای کاری روان و چابک و شبکه سازی با موزه های برتر است.
تحلیل نگاره نبرد بهرام گور با اژدها منسوب به کمال الدین بهزاد با روش آیکونولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نگارگری ایرانی نیز می توان تفسیر هنرمند را از طریق بررسیِ مصورسازی متون و مضامین ثابت توسط نگارگران برجسته مطالعه کرد. از این زاویه دید مسئله تفسیر هنرمند از متن ادبی اهمیت فراوانی می یابد و نگارگران در مصورسازی نسخه های متنوع آن، از تفسیر شخصی خود از متن اولیه بهره برده و معنای دیگری علاوه بر مضمون اثر در نگاره ها خلق کرده اند. اژدهاکشی بهرام به دلیل ویژگی هیجانی در بیشتر نسخ خمسه نظامی با نوآوری هایی تصویرسازی شده است. نگارگران در ترسیم نگاره های خمسه نظامی در مکتب هرات درواقع معنای دیگری را در نگاره ها خلق کرده اند که در حقیقت نشان دهنده مؤلف بودن نگارگر در ترسیم صحنه های خمسه نظامی است. یکی از نگاره هایی که نگارگر به عنوان مؤلف یک اثر معنای افزوده ای را ایجاد کرده است، تصویر نگاره «نبرد بهرام گور با اژدها» منتسب به کمال الدین بهزاد در نسخه خمسه نظامی کتابخانه بریتانیا هست. پژوهش حاضر با هدف شناسایی معنای لایه های پنهانی در نگاره بهرام گور با اژدها به روش آیکونولوژی شکل گرفته است و با مطالعات اسنادی و کتابخانه ای به طرح این پرسش می پردازد که «چه لایه های معنایی پنهان در نگاره نبرد بهرام گور با اژدها وجود دارد؟» نگاره مذکور در این نوشتار به روش تحلیلی با رویکرد آیکونولوژی انجام گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که این نگاره ازنظر بصری و رابطه بین متن ادبی و خود اثر با سایر نگاره هایی با چنین مضمونی تفاوت دارد و بیانگر سیر صعودی بهرام به سوی حق و به نوعی نمایانگر سلوک معنوی بهرام است. حرکت بهرام در حقیقت مراحل رسیدن به کمال را نشان می دهد. بهرام در این نگاره با از بین بردن غرور، نفس درونی که با شکست اژدها همراه است دچار تزکیه درونی می شود در حقیقت گورخر نماد نفس هشداردهنده و لوامه است که به مدد آن بهرام موفق به کشتن اژدها که نماد نفس اماره است می شود؛ و شکست اژدها به نوعی شکست این نفس بوده است. که در آن بهرام سیر سلوک وادی حق را طی می کند که به نوعی نمایانگر حرکت از عالم ناسوتی به عالم لاهوتی هست که با سختی هایی همراه است.
بازشناسی و تحلیل ابعاد صوری و ساختاری قالی مُهاجران (مارون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیشِ رو، حاصل جستجوی میدانی برای یافتن و مطالعه طرحهای بازمانده از زمان حیات و رونق قالیبافی در مهاجران و معرفی آنهاست. مهاجران از روستاهای ارمنی نشین و یکی از مهمترین کانونهای بافندگی اراک درگذشته بود که امروزه کالبد روستا و هنر قالیبافی آن از بین رفته است. قالی مهاجران ضمن تأثیرپذیری از نظام بافندگی اراک، دارای طرح و نقشهای باهویت است که تاکنون در منظومه پژوهش وارد نشده و جامعه پژوهش از مطالعه و معرفی آن غفلت ورزیده است؛ بنابراین بازشناسی و بررسی ابعاد فنی و زیباشناختی قالی مهاجران هدف این پژوهش است. از این رهگذر، با جستجو در پایگاههای دارنده قالی ایران، تعداد 31 نمونه متفاوت و متنوع از میان شمار زیادی از قالیهای مهاجران انتخاب و جهت تحلیل و معرفی، مطالعه و بررسی شدند. بر این اساس، پرسش اصلی این است که ابعاد فنی و زیباییشناختی قالی مهاجران کدام است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد در قالی مهاجران، صرفاً نقوش گیاهی انتزاعی و تجریدی در قالب گلدسته ها و بوته ها و همچنین گلدانهای گنبدی و محرابیشکل بهصورت ترکیب بندی انتشار، نقشپردازی شدهاند. همچنین سازه مرکزی یا نقشمایه ترنج بهصورت صلیبگون و شبیه به آنچه در قالی لیلیان دیده میشود، وجود دارد. به واقع ساختار و ماهیت قالی مهاجران بهویژه در طراحی و قاب بندی و فضاسازی نقشمایه ها بسیار شبیه و نزدیک به قالی لیلیان در خمین است و این نشاندهنده حفظ ویژگیهای صوری و دیداری طرحها و نقشههای قالیهای ارمنیباف ایران است که شاید ریشه در قالی ارمنستان بهعنوان خاستگاه نخستین این قالی ها باشد. این پژوهش از نوع کیفی و توسعه ای و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. همچنین شیوه گردآوری داده ها، جستجو در بازار اراک و مجموعه های معتبر جهانی است.
بازآفرینی خیابان چهارباغ هرات با هدف ارتقاء هویت مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم شهریور ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
43 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بازآفرینی بخش های قدیمی و مرکزی شهرها با هدف حفظ ارزش های زیستی در کنار پاسخ گویی به نیاز کاربران، اهمیت زیادی دارد. با ظهور موج دوم شهرنشینی در کشورهای درحال توسعه، بخشی از بافت های شهری متأثر از مداخلات مدرنیستی، دچار دگردیسی شده به گونه ای که عموماً این بافت ها، معنا و عملکرد خود را از دست داده و با تنزل ارزش های زیستی و تضعیف هویت مکان مواجه شده اند. با ادامه این روند و عدم توجه به زمینه، این محله ها در حال تغییر شکل به مکان های فاقد معنی و هویت در ورای ادراک شهروندان هستند.هدف پژوهش: تحقیق حاضر سعی دارد تا با مطالعه ای روشمند، مؤلفه های کیفیت محیط خیابان شهری را استخراج و با تدوین فرایند بازآفرینی خیابان شهری مبتنی بر ارتقاء هویت از این طریق، بتواند علاوه بر شناخت و تحلیل خیابان چهارباغ، پیشنهاداتی برای جهت دهی به مداخلات کالبدی با هدف ارتقاء هویت ارائه کند.روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد آمیخته کمی و کیفی و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. به منظور تقویت پژوهش و اعتبار بیش تر یافته ها، زاویه بندی به کار گرفته شد. برای جمع آوری داده ها از روش گروه متمرکز و پرسش نامه مردمی استفاده شد. تحلیل داده های برآمده از گروه متمرکز با استفاده از روش تحلیل کدگذاری و داده های حاصل از پرسش نامه با بهره گیری از روش فریدمن، ضریب هم بستگی پیرسون و با ابزار (SPSS) انجام شد.نتیجه گیری: نتایج به دست آمده در بُعد نظری حاکی از آن است که اساساً مهم ترین مؤلفه های خیابان شهری از نظر پژوهشگران عبارت است از دسترسی، تداوم فضایی، ایمنی و امنیت، همه شمولی و اختلاط اجتماعی، کیفیت عرصه همگانی، محصوریت و شفافیت، تنوع و اختلاط کاربری ها و حمایت از ذی نفعان. در بٌعد عملی نیز می توان با اصلاح دسترسی و تعدیل اندازه بلوک های شهری، تنوع و اختلاط کاربری، طراحی مبلمان شهری و تقویت ادراک شهروندان از فضا (با افزایش خوانایی، تناسب فرم های جدید و وحدت فضایی) هویت خیابان چهارباغ هرات را ارتقاء داد.
مطالعه شیوه قلم گذاری درآثارچلیپای سیّد علی خان تبریزی بر پایه حُسنِ تشکیل مفردات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
121 - 141
حوزههای تخصصی:
هنر ایران و به ویژه خوشنویسی جایگاه خاصی در دوره 120 ساله تیموری داشت. از سنه 920 ه . اغلب استادان این فن، از هرات به تبریز آمده و به دربار شاه اسماعیل صفوی پیوستند. خط نستعلیق در هند، نخستین بار در عهد شاهان مغول، هنگام حمله بابر در سنه 932 ه . به این سرزمین و به واسطه همراهی چند تن از خوشنویسان با وی رواج پیدا کرد؛ درنتیجه حمایت ؛ عده زیادی از خوشنویسان ایران به این سرزمین مهاجرت کردند، ازجمله معاریف این خوشنویسان؛ سیدعلی خان تبریزی است. جواهر رقم (زنده در 1094 ق.) در اواخر دوران فرمانروایی اورنگ زیب (1118- 1067 ه . ق) به هندوستان آمد و اورنگ زیب که خود در خط شاگرد او بود؛ وی را برای تعلیم خط به دیگر شاهزادگان نیز برگزید. هدف اصلی پژوهش علاوه بر شناخت مبانی و اصول خوشنویسی خط نستعلیق و بررسی تحول خوشنویسی از اواخر دوره تیموری تا گسترش آن در هندوستان و نیز معرفی جایگاه تبریز و هنرمندان نستعلیق نویس تأثیرگذار تبریزی؛ مطالعه شیوه قلم گذاری آثار سیدعلی خان تبریزی بر پایه حُسن تشکیل مفردات است. سؤال های تحقیق بدین شرح است: 1. اصول و نسبت از قواعد حُسن تشکیل در آثار سیدعلی خان تبریزی چگونه رعایت شده است؟ 2. نحوه قلم گذاری نقطه و مفردات در آثار سیدعلی خان تبریزی چگونه است؟ روش تحقیق این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده و از نوع تحقیقات کاربردی و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت آماری، اندازه گیری رایانه ای، کتابخانه ای و همچنین بر اساس مشاهده و بررسی بصری یافته های شخصی نگارندگان استوار است. نتایج بررسی های پژوهش نشان داد نقطه در شیوه جواهر رقم علاوه بر ایستایی دارای انرژی ثابت و متمرکز است و همچنین شیب نقطه ها در بهترین حالت خود نگاشته شده که همین ویژگی در گیرایی بصری نقطه ها تأثیر فروانی دارد. از نکات قابل توجه زاویه شیب متفاوت اما متناسب حروف است. ارائه ضعف و قوت ها در اجرای حروف نزدیک بوده و همین امر موجب ایجاد تناسب بیشتری در خطوط شده است. بررسی نمونه آثار جواهر رقم نشانگر آن است که ابعاد و اندازه حرف ها توازن خوبی دارند و صافی حرکت قلم چشمگیر است. باید این نکته را هم متذکر شد که برخی از این ویژگی ها همچون قلم گذاری (زاویه نوشتن هر حرف)، در طول زندگی هنرمند خوشنویس به ندرت تغییر محسوسی پیدا می کند درحالی که کیفیت خوشنویسی در سال های مختلف همراه با فرازوفرود بوده است.
تبیین فرایند طراحی شهری همکارانه با بهره گیری از رهیافت تفکر طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
52 - 63
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: لازمه ی طراحی شهری نوعی همکاری است که کنشگران در آن بتوانند ضمن ایجاد درک مشترکی از فعالیت هایشان در یک فرایند یکپارچه ی منطقی، به ماهیت نوآورانه راه حل های طراحی پاسخ دهند. این مهم عمدتاً با تعارضاتی مواجه است، زیرا علیرغم کاربرد روش های علمی و همکارانه قبل از مرحله تولید طرح، بخش طراحی غالباً به صورت بخشی و مجزا، از سوی طراحان و بدون همکاری معنادار سایر کنشگران انجام می شود. به گونه ای که محصول طراحی با حداقل تعامل و با رویکرد "دانای کل" و "جعبه سیاه طراحی" به وجود می آید.
هدف: هدف از این تحقیق ارائه چارچوب مفهومی برای عملیاتی کردن فرایند طراحی شهری همکارانه در مرحله تولید طرح با تعامل کنشگران است.
روش: این موضوع با واکاوی دو رهیافت عقلانیت همکارانه و تفکر طراحی انجام شده است که مورد دوم کمتر در طراحی شهری و بیشتر در سایر حوزه های طراحی مورد توجه بوده است.
یافته ها: یافته های این تحقیق که در قالب گام های هشتگانه تبیین شده است، نشان می دهد مرحله طراحی، خود فرایندی چندی بعدی، چند سطحی و چند عاملی است که نیازمند چرخه ای متوالی از مفهوم سازی، ساخت و پردازش ایده، ارائه راه حل ها و ارزیابی آنهاست.
نتیجه گیری: فرایند طراحی همکارانه بر پایه یادگیری، شبکه ای از تعامل و تصمیم گیری را بین کنشگران شامل مدیران و متولیان، متخصصین و تهیه کنندگان طرح اعم از طراح شهری و یا سایر حوزه های مرتبط، سرمایه گذاران، و کاربران به وجود می آورد که با استفاده از مهارت های اجتماعی و فنآورانه، چالش بین استفاده از روش های علمی و کشف و شهودی را در طراحی شهری به حداقل رسانده و بستر مشارکت خلاقانه ای را در طراحی شهری (در مرحله تولید طرح) فراهم می کند.
تحلیل ساختاری و روش های نوآورانه در طراحی زیورآلات با استفاده از طرح ها و نقش های قالی فراهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمرکز بر زیبایی و سوق به آراستگی، از مهم ترین ابعاد زندگی آدمی است که از گذشته تا به اکنون، نوعی ارزش و شایستگی و ضرورتی قابل تأمل بوده است. ازاین رو، ساخت زیورآلات و جواهرات کلاسیک و بدلیجات هنری، سویه ای از فن و دانش بومی و معاصر است که از مهم ترین هنرها و حِرَف صناعی به شمار می رود. در فرآیند تولید انواع زیورآلات تزئینی اصیل، مؤلفه های مهمی همواره در نظر جلوه گر است که شامل: کاربرد مواد و مصالح و نیز کیفیت ساخت، طراحی شکل و ترسیم کالبد اولیه و شکل دهی ساختار اثر و نیز نقش پردازی و تزئین زیورآلات، است. در این میان طراحی و آفرینش فرم و حجم انواع زیورآلات، سهم به سزایی در اقبال و استقبال از آن توسط مشتری دارد. از طرفی استفاده و الگوبرداری خلاقانه و نوآورانه از انواع نقش و نگاره های موجود در قالی های فاخر کلاسیک ایرانی نظیر قالی های فراهان، نگاهی ارزش مدار در عرصه تولیدات هنری و گامی نو در اشاعه این نگرش مطلوب است. براین پایه، پرسش اصلی این پژوهش این است که چگونه می توان از گنجینه نقش و نگاره های قالی فراهان در طراحی زیورآلات امروزی استفاده کرد؟ بدین روی، صیانت و معرفی قالی های نفیس فراهان و نقوش آن ها به عنوان بخشی از هویت ملی و هنری و صنایع فرهنگی خلاق، در قالب به کارگیری و استفاده از آن ها در طراحی و تولید انواع آثار هنری، هدف این پژوهش است. این تحقیق از نوع کاربردی و ماهیت آن رویکرد توصیفی-تحلیلی دارد. شیوه گردآوری داده ها، مطالعات اسنادی و مرور منابع کتابخانه ای و جست وجو در پایگاه ها و مجموعه های معتبر بوده است.