فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۹٬۱۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
660 - 684
حوزههای تخصصی:
هیئت های مذهبی نهادهای شهرنشینان اند و به خوبی می توان آن ها را از دسته های عزاداری که در ایام سوگواری در روستاها تشکیل می شوند، متمایز کرد. این هیئت ها با نهادهای دیگر شهری ازجمله نظام روابط خانوادگی در شهرهای ایران، بازار، روحانیت و اصناف، ارتباط هایی مشخص دارند و به عنوان نوع سازمان در نهاد فرهنگ به ایفای نقش می پردازند. محققان معتقدند: هدف و خواسته هایی که مردم از طریق هیئت ها دنبال می کنند در شکل خاص و اولیه اش در مراسم دینی و اساطیر ایران باستان، درخور اهدافی که در این مراسم دنبال می شده و در ایران بعد از اسلام، دوام و قوام خود را حفظ کرده است. گاه در جامعه ایرانی هیئت های عزاداری به نهادهای اجتماعی شکل یافته تبدیل شده اند. فعالیت های فرهنگی، اجتماعی و گاهی اقتصادی و سیاسی دارند. لذا بررسی زیست جهان هیئت های مذهبی ایرانیان باتوجه به شمار زیاد این هیئت ها و نقش و اهمیت آن ها در تحولات سیاسی، اجتماعی جامعه ایران بخصوص در دوران جمهوری اسلامی، محقق را بر آن داشته تا در این زمینه به تحقیق و تفحص بپردازد. روش پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ای محقق ساخته بود. تحلیل های کمی و نتایج پرسش نامه حاصل از پرسش نامه به گونه ای دقیق تر مؤید نتایج کیفی بوده و نشان می دهد که میان شرکت افراد در مراسم های عزاداری و زیست جهان رابطه مستقیم وجود دارد. شرکت در هیئت های عزاداری با سنت ایرانی در بین مداحان اهل بیت دارای همبستگی مثبت، معنادار و نسبتاً بالا است که این مورد نیز نشان می دهد، هرچقدر افراد مذهبی تر و هیئتی تر باشند، سنتی تر و گرایش به سمت سنت های ایرانی مذهبی دارند و سبک زندگی آن ها بیشتر جنبه های سنتی دارند. تعزیه نیز یکی از عناصر مهم در هیأت های مذهبی است که در طول تاریخ ایران به مرور تکوین یافته است.اهداف پژوهش:بررسی نقش زیست جهان هیئت های عزاداری در تحولات اجتماعی سیاسی ایران.بررسی تکوین تعزیه در ایران.سؤالات پژوهش:نقش و اهمیت زیست جهان هیئت های عزاداری در تحولات اجتماعی سیاسی ایران چیست؟سیر تکوین حیات تعزیه در ایران چگونه است؟
توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی در ایران؛ معرفی یک سامانه کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه برنامه ریزی همگرای جابجایی و توسعه شهری به دلیل مزایای فراوان به عنوان یک رویکرد اثرگذار در برنامه ریزی و طراحی شهرها در سراسر دنیا پذیرفته شده است. این امر در بستر شهری کشورهای در حال توسعه همچون ایران که دارای چالش های قابل توجهی در ارتباط با رشد شهرنشینی و خودرو محوری هستند، نسبت به شهرها در کشورهای توسعه یافته سودمندتر است و می تواند عواید بیشتری داشته باشد. اگرچه، با توجه به خواستگاه غربی و تجارب اندک داخلی در این زمینه، تاکنون نیازها و حتی پیش نیازهای حرکت به سوی آن در ایران ناشناخته باقی مانده است.هدف: هدف این پژوهش درک صحیح این پیش نیازها و دستیابی به یک تصویر درست از وضعیت موجود در کشور با در نظر گرفتن پیچیدگی ها و تعدد عوامل دخیل در این رویکرد است.روش: به این منظور، در این پژوهش از مدل «سامانه کاربردی» استفاده شده است. سامانه ی مذکور با در نظر گرفتن تمامی عوامل تاثیرگذار رابطه پیچیده ی بین «تقاضا» برای این نوع توسعه، «عرضه» از سوی بازیگران و «بستر» شهرهای ایران را تبیین می کند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که این مدل قابلیت بالایی در تبیین عوامل موثر در توسعه «همگرایی» و ارتباط بین آنها دارد. بر این اساس، اگرچه «تقاضا» از سوی جامعه شهری در خصوص نیاز به همگرایی واضح است، اقدامات «عرضه» شده ملی و محلی اغلب به صورت بخشی و پراکنده، دارای ابهام در اجرا و با اثرات نهایی نامشخص در رفع نیازها است به طوری که هنوز نمی توان حرکت در این مسیر را در کشور ساختار یافته تلقی کرد.نتیجه گیری: نتایج این مدل می تواند به سیاست گذاران، برنامه ریزان و مجریان در خصوص درک بهتر شرایط کشور در ارتباط با رویکرد همگرایی و درجه تاثیر آنها کمک کند. همچنین، قابلیت این مدل در ارایه ی یک تصویر جامع سبب می شود تا نگارنده آن را برای سایر مسایل شهری در کشور پیشنهاد دهد.
نقش فضای جمعی مکان محور در توسعه منظر روستایی (مورد پژوهی: روستاهای شهرستان کوهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۵
38 - 47
حوزههای تخصصی:
روستا به واسطه کنش های متقابل تاریخی، هویتی، معنایی نوع متفاوتی از حیات جمعی را تجربه می کند. این رابطه محلی و خویشاوندی، لزوم توجه به فضاهای جمعی در روستا را دو چندان می کند. ازآنجاکه فضای جمعی بستری ارزشمند برای تجربه مکان در روستاست بررسی این موضوع و تحلیل مصداق ها در برنامه توسعه اهمیت و ضرورت می یابد. هدف از این پژوهش بررسی نقش فضاهای جمعی مکان محور در طرح توسعه روستاهای شهرستان کوهدشت است و سؤال اصلی این است که جایگاه فضای جمعی مکان محور در برنامه توسعه روستایی چیست؟ این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی با ماهیت کیفی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای و بخش قابل توجهی براساس مطالعات و مشاهدات میدانی به انجام رسیده است. طرح هادی، نسخه ایی کوچک از طرح جامع شهری است که با نادیده گرفتن مفهوم فضای جمعی و تقلیل آن در برنامه ریزی به ویژگی های کالبدی و کارکردی باعث شده تا بُعد مکان و معنا در این فضاها تضعیف شود. براساس یافته ها، فضای جمعی روستا بر مبنای معنا شکل می گیرد و بعد در مسیر عملکرد و کالبد پیش می رود؛ جریانی خلاف آنچه در شهر انتظار می رود. علاوه بر نادیده گرفتن شاخصه های منحصربه فرد روستا، حذف الگوهای بومی، نادیده گرفتن مشارکت مردمی از مشکلات دیگری است که انتظار می رود در طرح های آتی توسعه دیده شود. ضمن اینکه بازآفرینی فضاهای جمعی روستایی، ملزم به شناخت و در نظرگرفتن شاخصه های مکان محور است.
صورت بندی مفهوم ارزش و ارزش آفرینی در تولید فضاهای شهری با رویکرد اقتصاد سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
221 - 238
حوزههای تخصصی:
در دوران متأخر، مطالعه انتقادی فضا جایگاه خود را به عنوان بدیلی برای نگاه پوزیتویستی به آن، تثبیت نموده است. بدین سیاق، فضای شهری یک محصول اجتماعی- اقتصادی و بازتابی از کارکردهای سیاسی- اقتصادی جامعه تلقّی می شود که برای شناخت سازوکارهای تولید آن، اقتصاد سیاسی فضا، زبانی گویا خواهد بود. از این منظر، فضای تولیدشده در دوران سرمایه داری متأخر، بخشی از شیوه تولید سرمایه دارانه و کالایی برای رشد اقتصادی، انباشت سرمایه و تولید ارزش اضافی است. بنابراین، با کالاپنداری فضا، دو ارزش استفاده و مبادله بر آن مترتّب شده و نظامِ شهری ای به وجود می آید که فضا را به عاملی در فرآیند ارزش آفرینی بدل می کند. هدف از این مقاله، تبیین مفهوم ارزش در فرایند تولید فضا و شناسایی صور مختلف ارزش های متجلّی در فضا است. همچنین این نوشتار برآنست در پرتو شناخت مفهومی از ارزش، روندها و مجادلاتی که به دنبال تسلّط ارزش های مبتنی بر دارایی و مبادله بر ارزش های استفاده هستند را واکاوی نموده و راهکاری را برای ایجاد موازنه بین انواع ارزش در فضا به دست دهد. روش شناسی این مقاله با ابتنا بر ترکیب هم افزای دو پارادایم تفسیرگرایی (با نگاهی هنجاری و هرمنوتیک) و پسااثبات گرایی (با نگاهی انتقادی) تأکید دارد که بدون دخالت مناسبات اقتصادی-سیاسی، تفسیر واقعیّات اجتماعی ناممکن و یا ناقص است. بدین ترتیب، با بهره گیری از راهبرد قیاسی، فرضیّاتی مطرح و با جستجوی تجلیّات و مصادیق آن در شهر تهران، چارچوبی مفهومی از ارزش آفرینی در فضا ارائه می شود. یافته ها نشان می دهند که ائتلافی از بازیگران حوزه اقتصادی و سیاسی بر سر لزوم سودآوریِ شهر اجماع کرده و آن را به محملی برای تصاحب ارزش مبادله بدل کرده اند؛ حال آنکه فضاهای شهر کالایی عمومی ا ست یعنی برای بهره برداران، ارزش استفاده نیز دارد. در اینصورت، اولویت بخشی به ارزش استفاده یا دستِ کم تعادل بخشی بین ارزش های تولید فضا، تنها مسیر ارتقا کیفیت محیطی و کاهش نابرابری در توسعه فضایی به شمار می رود.
تعیین معیارهای داوری طرح بناهای عمومی در ادارات دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱۳۱
67 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: داوری و ارزیابی طرح های معماری، همواره یکی از چالش های پیش روی طراحان و معماران است. این چالش در عرصه حرفه ای به سبب حساسیت طرح ها و مقیاس آن ها، بیشتر به نظر می رسد. به طورکلی نبود معیارهای مدون و شفاف جهت داوری طرح های معماری، مهم ترین دلیل این مسئله به شمار می رود. شکل گیری زمینه های فکری پژوهش، مطرح شدن این سؤالات است: داوری و ارزیابی طرح های معماری با چه معیارهایی انجام می گیرد؟ آیا ارائه دهندگان طرح ها در ادارات دولتی از انتخاب طرح برتر رضایت خاطر دارند؟ یا این انتخاب را نتیجه سلائق شخصی داوران، رانت های سیاسی، و معروفیت رقبای شرکت کننده می دانند؟ و درنهایت، آیا انتخاب طرح برتر طبق ضوابط و معیارهای خاصی که همه پسند است، شکل می گیرد؟هدف پژوهش: تعیین سازوکار، معیارها و مشخصات داوران این گونه طرح ها و درنهایت چک لیست پیشنهادی جهت داوری و ارزیابی است.روش پژوهش: داده های پژوهش، حاصل تحلیل مصاحبه های باز و نیمه عمیق از خبرگان عرصه معماری است. در این پژوهش، روش کاربردی استفاده از «گراندد تئوری» در پژوهش های معماری با هدف اعتلای تعیین معیارهای داوری طرح بناهای عمومی در ارگان های دولتی براساس تفسیر خبرگان این رشته بیان شده است.نتیجه گیری: یافته های پژوهش و بیشترین تعداد مقوله های منتج شده، به مشخصات داوران و چگونگی داوری آن ها اشاره دارد و مبین این نکته است که، درصورت به کارگیری داوران متخصص و دارای صلاحیتجهت داوری طرح، پروسه داوری به طور صحیح مسیر خود را طی کرده و معضلات مربوط به آن کاهش می یابد. درنهایت، مقوله هسته تحت عنوان «هیأت منتخب داوری مشروع و صلاحیت دار»، همچنین معیارها، شرایط دخیل در داوری و مشخصات داوران این گونه طرح ها ارائه شده است.
نقش خیابان و اجزای آن در باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
6 - 19
حوزههای تخصصی:
خیابان اصلی باغ یکی از چهار عنصر مهم باغ ایرانی (ورودی، خیابان، کوشک، دیوار) و اتصال دهنده ورودی به کوشک است. اما این عنصر اصلی برچه اساسی طراحی می شود و دلیل این همه تنوع در خیابان باغ ایرانی چیست؟ پاسخ به این سؤال می تواند راهگشای طراحی خیابان در طرح هایی با ایده باغ ایرانی باشد. عنصر خیابان خود شامل اجزایی چون زمین، آب و گیاه است. هر یک دارای نقش هایی هستند که جمع بندی نقش این اجزاء، نقش خیابان را در پی دارد. تا به حال پژوهش های متعددی روی اجزاء خیابان باغ ایرانی انجام گرفته و به آنها از زوایای متفاوت نظاره شده است اما کدام یک از این زوایاها بیشتر موردتوجه معمار باغساز ایرانی برای طراحی هر یک از اجزاء خیابان بوده است. برای بررسی این موضوع، ده باغ در مکان ها و زمان های مختلف تاریخی گزینش شده و از طریق بررسی اجزاء خیابان این باغ ها، نقش خیابان و اجزاء آن نتیجه گیری شده است. نقش های تعریف شده شامل عملکردی- اقلیمی، شکلی، فضاگرا، اجتماعی- فرهنگی و معناگراست. نقش هر یک از اجزاء خیابان در باغ های منتخب به صورت کیفی ارزش گذاری شده و در نهایت نقش غالب آن جزء نتیجه گیری شده است. براین اساس زمین دارای نقش غالب معناگرا، آب دارای نقش غالب فضاگرا، اجتماعی- فرهنگی و معناگرا و گیاه دارای نقش غالب فضاگرا و اجتماعی- فرهنگی است. اما به طور کلی نقش غالب تکرارشده در اجزاء خیابان، نقش اجتماعی- فرهنگی است. خیابان باغ ایرانی فضایی از باغ است که در آن ضمن گرامیداشت اجزاء طبیعی، انسان نیز تکریم شده است و بیشترین حضور انسان و تعاملات اجتماعی نیز در آن اتفاق می افتد.
خوانش فضایی سینمای ملودرام ایرانی به واسطه ارزیابی مولفه های حس مکان (نمونه موردی : فیلم سینمایی مادر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
71 - 87
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: معماری و سینما مجموعه ای از هنر و فنونی است که ازطریق طراحی صحنه، نشانه شناسی و معنا بر شخصیت پردازی، ایجاد هویت، حس زمان و مکان، ایجاد فضای مناسب برای لوکیشن خاص و عبور از لایه های تاریخی، ایجاد حس روانی و هویت و تاثیر بر روند روایت و... در فضای فیلم تاثیرگذار است.
هدف: درک مولفه های برآمده از سینما مخصوصا ملودرام ازمنظر هم زیستی با معیارهای حس مکان منتج شده از فضای معماری منجر به خروج کلید واژگانی می گردد که خود در میزان نمودن ساخت فضای فیزیکی صحنه در جهت شناسایی روابط انسان با مکان قابل تدقیق می باشد.
روش تحقیق: برای درک این موضوع سعی شد بابهره از روش تفسیری-تاریخی به فهوای روند دیالکتیک فضایی-مکانی در فیلم مادر پرداخته شود که این روند خود نیازمند روش تحلیلی-توصیفی است تا به واسطه مولفه های برخاسته از متغیرهای شناسایی شده در پژوهش احصاگردد. نهایتا ازطریق استدلال قیاسی سعی بر تفهیم مولفه های خروجی به واسطه ابزاری چون مدل و جداول تحلیلی شده است. لذا طرح پرسش: «چگونه می توان پروسه زمانی سکانس های برداشت شده فیلم سینمایی مادر را در ارتباط با هم زیستی فضایی و یا تقدم و تاخر فضای حرکتی صحنه ازمنظر دیالکتیک حسی-مکانی توجیح نمود؟»
نتیجه گیری: میتواند از طریق مدل مفهومی و جداول عنوان شده از حیث مرحله بندی فریم های فضایی که منجر به درک روابط حسی-مکانی منتج شده از روابط انسان با مکان در سینمای ملودرام میشود. به نوع روش شناسی در روابط هم بندی فضا و زمان ازمنظر شناسایی واژگان؛ دیاکرونیک و سینکرونیک فضایی صحنه و در قالب مولفه های؛ فعالیت، معنا و کالبد ازمنظر حسی-مکانی پاسخی درخور شایستگی آن داد.
رویکرد طراحی تولید هالیوود به جهان عرب بر اساس الگوی همجوشی JDL مطالعه موردی فیلم دزد بغداد (1940)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هالیوود در بسیاری از موارد تلاش کرده است، در کنار فیلم های به ظاهر سرگرم کننده اش، از رویکردهای سیاسی و اجتماعی متعددی بهره برداری کند. رویکردهایی که غالبا با تحولات سیاسی و اجتماعی روز همراه بوده و غالبا تضمین کننده اهداف کلان سیاسی آمریکا یا متحدانش بوده است[i].هالیوود به منظور دستیابی به اهداف یاد شده، معمولا از ترکیب سبک ها، ایده ها و رویکردها استفاده می کند. بدین ترتیب راه را بر برداشت های صریح و مستقیم بسته و بر تاثیر بر ناخودآگاه مخاطب تکیه می کند. در ارزیابی و تحلیل این گونه آثار بعضا نمی توان از روش های معمول تحلیل بهره برد. بلکه می توان از همان روش ساخت اثر – یعنی هم جوشی – استفاده کرد. هم جوشی یکی از شیوه های نوظهور تحلیل داده ها است که ابتدا در علوم نظامی شکل گرفت و امروزه علاوه بر ورود به سایر عرصه های علمی، وارد علوم انسانی و هنر نیز شده است.در پژوهش حاضر، تلاش شده است تا ضمن معرفی الگوی هم جوشی JDL، طراحی تولید فیلم دزد بغداد به واسطه همین الگو مورد ارزیابی قرار گرفته و رویکرد هالیوود نسبت به جهان عربی اسلامی تبیین و تشریح شود. نتیجه پژوهش موجود موید این ادعاست که دزد بغداد با استفاده از الگوی JDL، در تصویرسازی معماری و عناصر بصری جهان عرب، به شکلی کاملا سیاسی عمل کرده است. در نگارش این مقاله علمی کاربردی از منابع کتابخانه ای، عکاسی از صحنه های فیلم و تحلیل آن استفاده شده است. در تایید این ادعا نگارنده یک مجموعه مستند تلویزیونی تحت عنوان تاریخ و تصویر (1380) را تولید کرد که از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد و در آن به فیلم های هالیوودی ای پرداخته می شد که از همین رویکرد تبعیت می کردند.
تأملی در جلوه های بصری محرم از منظر ادراک هاپتیکی (مطالعه موردی: شهر اصفهان- محرم 1402)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
41 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تأثیر کیفیت های بصری شهر بر مخاطبان، از موضوعات مهم برنامه ریزی شهری است. این موضوع در برپایی تصاویر مناسبتی بیش تر مشهود است. به مناسبت ماه محرم، همه ساله در شهرهای مختلف ایران تصاویری متناسب با این ایام نصب می گردد. کاربرد عناصر و مؤلفه های مرتبط با مذهب به قصد تأثیرگذاری بیش تر بر حاضران در فضاهای شهری، از موضوعات مهم در این زمینه است که برکیفیت حضور و ادراک مخاطبان تأثیرات مستقیم می گذارد. تحلیل و واکاوی زیست روزمره شهروندان در چنین بستری، اهمیت زیادی در مطالعات تاریخ اجتماعی دارد. در شهر اصفهان به مناسبت محرم 1402، تبلیغات گسترده ای توسط شهرداری صورت گرفت. در تصاویر نصب شده، یک عنصر بصری مشترک یعنی اشک، به نحو شاخصی برجسته نمایی شده بود. این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسش است که، آثار مناسبتی به نمایش درآمده چه ویژگی هایی داشته و چه معنی هایی به مخاطبان القا می کنند؟هدف پژوهش: هدف از پژوهش تبیین معنای جلوه های بصری ماه محرم در فضای اجتماعی معاصر است. روش پژوهش: این پژوهش از نوع بنیادی و براساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. شیوه تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش کیفی با در نظر گرفتن مضمون، بر اساس قوه بصری و ادراک هاپتیکی انجام شده است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان گر آن است که نمایش آثار مناسبتی با مفهوم محوری سوگ، علاوه بر حس بصری، سایر حواس مخاطبان را نیز درگیر می کند. در نتیجه ادراک هاپتیکی حاصل شده، رابطه ای حسانی میان بیننده و فضای شهر شکل می گیرد. با افزوده شدن بر شمار حاضران در صحنه، نوعی حسانیت گروهی بروز می کند که نقش مؤثری در ایجاد مشارکت جمعی دارد.
تبیین ویژگی محیط های داخلی بر سلامت روان و رفتار شغلی پرسنل در فضای اداری (گستره واکاوی: مجموعه شهرداری کلان شهر تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در سطح جهانی، تأثیر ویژگی های محیط های داخلی بر سلامت روان و رفتار شغلی پرسنل، به عنوان یکی از موضوعات کلیدی در تحقیق های محیطی و روان شناختی مطرح است. به طورمشخص، پرسنل اداری بخش قابل توجهی از روز را در فضاهای کاری می گذرانند، به همین دلیل فراهم کردن محیطی سالم و دل پذیر از ابعاد جسمی و روانی، ضرورت قابل توجه است. هدف ازاین مطالعه وارسی تأثیر ویژگی های محیط های داخلی بر سلامت روان و رفتار شغلی پرسنل در فضاهای اداری مجموعه شهرداری تبریز و واکاوری اثرات آن بر بهبود شرایط کاری است. این پژوهش با رویکردی ترکیبی از روش های کمی و کیفی بوده و چارچوب اصلی آن برپایه روش توصیفی-تحلیلی است. در بخش کمی، جامعه آماری به مثابه پرسنل مجموعه شهرداری کلان شهر تبریز درنظر گرفته شد؛ 388نفر از پرسنل به صورت کاملاً تصادفی و برپایه فرمول-“COCHRAN”، انتخاب و پرسش نامه ای میان آن ها توزیع گردید. در بخش کیفی، چشم انداز حرفه ای از افراد متخصص با گستره بین رشته ای گردآوری شد. داده های گردآوری شده با نرم افزار-“SPSS”، و ضریب هم بستگی-“PEARSON”، واکاوی و در پایان با نرم افزار-“AMOS”، پردازش شدند. نتایج پژوهش حاکی ازآن است که میان ویژگی های کیفی محیط های داخلی و سلامت روان و رفتار پرسنل رابطه مثبت و مستقیمی وجود دارد و بی توجهی به نیازهای محیطی می تواند آثار نامطلوبی بر رفتار و انگیزه پرسنل بگذارد. درنتیجه، این مطالعه تلاشی برای دستیابی به درک عمیق تری از اهمیت محیط های داخلی در بهبود سلامت روان و احساس مطلوبیت شغلی پرسنل مجموعه شهرداری کلان شهر تبریز است. به کارگیری اصول صحیح در طراحی محیط های کار می تواند به ارتقای بهره وری، بهبود کیفیت زندگی شغلی و توانمندسازی منابع انسانی در فضاهای اداری بیانجامد و عملکرد کلی سازمانی را تحت تأثیر قرار دهد.
بهینه سازی استفاده از مصالح نوین در ساختمان های بلند مرتبه شهرهای بزرگ با رویکرد ضایعات صفر نمونه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
99 - 110
حوزههای تخصصی:
اهداف: با وجود نیروهای انسانی و اجرایی بالقوه در ایران، استفاده از مصالح در ساختمان ها جهت کاهش هدر رفت مصالح، با روند بسیار کندی طی مسیر نموده، با توجه به اهمیت ساختمان در فعالیتهای اقتصادی لازم است؛ اقدامات موثری در این زمینه انجام پذیرد. این پژوهش با هدف شناسایی و رتبه بندی شاخص های موثر بر هدر رفت مصالح با توجه مبانی نظری موجود انجام پذیرفته است.
روش ها: این پژوهش از لحاظ هدف از نوع تحقیق توسعه ای و از لحاظ روش انجام کار، توصیفی و از نوع پیمایشی و اسنادی می باشد. جهت شناسایی عوامل موثر، نمونه ای را از میان جامعه خبرگان وکارشناسان این صنعت با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب نموده و داده های مورد نظر با توزیع پرسشنامه جمع آوری شده و با نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تحقیق نشان داد، که طراحی مناسب توسط مصالح نوین با درصدی معادل 73/74% بیشترین تأثیر را بر میزان کاهش ضایعات ساختمانی دارد. پس از آن، صنعت ساخت با درصدی معادل 65/71% در رتبه دوم ، آموزش با درصد تأثیری معادل 62/70% در رتبه سوم، منابع مالی و توجیه اقتصادی با درصدی معادل 83/64% در رتبه چهارم و در نهایت ذخیره و انبار با 33/63% دارای کمترین تأثیربرافزایش ضایعات می باشند.
نتیجه گیری: مسئله تحقیق چگونگی حل مشکلات مذکور به شیوه ای علمی و هدفمند آن نیل به الگویی مؤثر به منظور بهره وری بهینه از مصالح در راستای کاهش هدررفت مصالح است.
واژگان کلیدی: مصالح نوین، ساختمان های بلند مرتبه در شهرهای بزرگ، ضایعات صفر.
ارائه الگوی مدیریت بهینه اراضی حریم شهری با تاکید بر ادغام روستاهای مجاور در شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۶
89 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش ارائه الگوی مدیریت بهینه اراضی حریم شهری با تأکید بر ادغام روستاهای مجاور در شهرهای ایران و اعتباریابی آن است. روش: روش تحقیق، کیفی و از نوع داده بنیاد بوده است. جامعه مورد بررسی متشکل از خبرگان، کارشناسان و مدیران باسابقه ای هستند که تجربه ارزنده ای متناسب با موضوع پژوهش حاضر داشته اند. تعداد 30 نمونه انتخاب شد. برای دستیابی به مدل پژوهش از مصاحبه نیمه ساختاریافته بهره برده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها بر اساس روش نظام مند استراوس و کوربین انجام شد و برای اعتباریابی مدل از 10 شاخص مقبولیت کوربین و استراوس بهره برده شد. یافته ها: تحلیل داده ها مطابق تئوری داده بنیاد دربرگیرنده سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود و طی آن داده های جمع آوری شده مرحله به مرحله انتزاعی تر شد تا درنهایت الگوی تحقیق به دست آمد. این مدل با محوریت مقوله های حریم روستاهای مجاور، بورس بازی زمین، تمرکز جمعیتی، مراجع تدوین و تصویب سیاست ها، خدمات و تسهیلات، کاربری ها، هویت شهروندی، محیط زیست، کشاورزی، عقلایی و تجربی بودن سیاست ها، روابط شهر و روستاهای مجاور و مهاجرت با مشخص کردن شرایط علّی، راهبرد، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و پیامدها طراحی شد. اعتبار مدل نیز تأیید گردید. نتیجه گیری: پس از تحلیل داده و استخراج و پالایش مفاهیم، تعداد 32 مقوله و 92 کدهای باز مفهومی استخراج گردید و درنهایت مدل نهایی پژوهش بر مبنای شروط علّی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها و نتایج تدوین و ارائه گردید.
Codification of The Conceptual Framework of River Valleys' Physical Resilience (Case Study: "Kan" River Valley, Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۲ - Serial Number ۵۲, Spring ۲۰۲۴
101 - 114
حوزههای تخصصی:
The Urban River Valleys are not only the interface between the city and nature, but they are also essential spatial places that carry urban context, local life, and other environmental characteristics. As a result, the design of urban river Valleys is one of the most important strategies for promoting urban ecological systems, protecting socio-economic benefits, and increasing aesthetic values. This paper proposes the resilience concept to address the problem of natural hazards at the River Valleys while maintaining the environment's qualities. For this purpose, the focus is on applying the physical dimension of resiliency for presenting design qualities and indicators by studying the expected roles and qualities of urban rivers and the concept of resiliency. So at first, the Resilient Urban River Valleys Conceptual Framework has been codified, and dimensions, Components, and criteria of resilient River Valley design are proposed. In the next step, This Conceptual Framework is used to examine the quality of Tehran's Kan River Valley s Public Space using a SWOT matrix and develop design goals and strategies. Finally, this study stands on the notion that a place's resilience not only embraces formulating an immediate response to crises such as floods but also considers long-term mitigation and adaptation strategies and environmental qualities to face environmental challenges. In this perspective, reconnecting the community with the river through creating a favorable public space and using the natural potential of the rivers to confront the hazards is necessary.
ارزیابی تأثیر سایه اندازی درختان و محصوریت خیابان بر آسایش حرارتی عابران پیاده در شاخص اقلیم حرارتی جهانی (نمونه موردی: شش پیاده راه در کلانشهر های ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیاده محور شدن شهرها پیشنهادی جهت کاهش اثرات استفاده از وسایل نقلیه موتوری در محیط است. آسایش حرارتی عابران تأثیرگذار در تمایل افراد برای استفاده از محیط است. پژوهش حاضر باهدف بررسی کمی تأثیر محصوریت و اثر سایه اندازی درختان بر آسایش حرارتی عابران پیاده براساس شاخص اقلیم حرارتی جهانی (1UTCI) ، به بررسی 18 مقطع از 6 پیاده راه شاخص ایران، در روز 1 تیر (22 ژوئن) از ساعت 8-20 پرداخته است. هندسه خیابانها با حفظ جهت گیری و جانمایی ابنیه و درختان موجود مدلسازی، سپس وارد افزونه لیدی، باگ متصل به گرسهاپر در نرمافزار راینو شدند. در این پژوهش علاوه بر بررسی اثر تغییرات محصوریت و سایهاندازی درختان بر آسایش حرارتی میزان تأثیرگذاری دو متغیر جهتگیری و شرایط اقلیمی (دمای خشک هوا، رطوبت نسبی، سرعت باد، دمای تابشی)، محاسبه و با تحلیل و مقایسه حالتهای مختلف آسایش حرارتی در هر پیادهراه به تحلیل کل دادهها پرداخته شد. نتایج نشان داد جهتگیری پیادهراه در فصل گرم سال بر میزان تابش و دما در ساعاتی از روز مؤثر است و پیادهراههای شرقی - غربی در ساعات ابتدایی و انتهایی روز گرمتر هستند، اما در میانگین روزانه دما تغییر قابلتوجهی مشاهده نمیشود. محصوریت اثر مستقیم بر میانگین دمای روزانه دارد، در محصوریت¬های پایینتر از 0٫5دمای UTCI بالاتر از دمای خشک هوا، و در محصوریت های بالاتر از 0٫5 کمتر از دمای خشک هوا است. همچنین در محصوریت بالاتر از 0٫5، دمای تابشی از مقدار بحرانی ℃60 که موجب ایجاد استرس حرارتی بالا در افراد میشود تجاوز نمیکند. همچنین اثر سایه اندازی درختان به محصوریت خیابان وابسته است به صورتی که درختان موجود در بخشی از پیادهراه با محصوریت پایین 0٫5>H/W دمای تابشی میانگین را ℃12٫56 و دمای احساسی را ℃3٫08 کاهش میدهند، بیشترین کاهش در چهارباغ اصفهان است که دمای UTCI در طول روز℃ 6٫49 درجه کاهش میابد. اما در محصوریت بالاتر 0٫5<H/W سایه اندازی ساختمان اثر سایه¬اندازی درختان را تحتتأثیر قرار میدهد بهگونهای که در مقاطع بلندتر اختلاف دما در حضور درختان حداکثر یکسوم حالت قبل و میانگین دمای روزانه را ℃1٫6 کاهش میدهد که نصف وضعیت قبل است؛ اما همچنان وجود درختان در حجم مناسب سبب ایجاد جریان همرفت در محدوده شده و اثر مناسبی در UTCI دارد.
Team Design Training: Learning Preferences as a Factor for Identification and Prediction of Students’ Abilities in Design Teams(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
It is vitally important to recognize the differences in abilities among learners and then adapt training programs to their characteristics in team design training (TDT). According to this background, the present study aims to identify and predict students' team design ability and its dimensions, content, and process, using their learning preferences (LPs) within the modes of receiving/perceiving information, viz., abstract conceptualization/concrete experience (AC/CE) and processing/internalizing it, namely, active experimentation/reflective observation (AE/RO) in Kolb's Experiential Learning Theory (KELT). In this respect, the self-and-peer assessment (S&PA) outcomes in the design teams indicate a significant correlation between the students' bipolar LPs (BLPs) and their team design ability along with its dimensions, implying that their team design ability can be well predicted from their LPs. It is thus expected that learners who prefer to exploit AC in receiving/perceiving information and AE in processing/internalizing it and those correspondingly choosing CE and AE for the same purposes will have better ability in the content and process dimensions of team design, respectively. Considering the impact of both dimensions and their effectiveness ratio on the overall team design ability, it is concluded that learners who wish to process/internalize information by AE will exhibit higher team design ability.
Rethinking the Concept of Healthy Living in Urban Neighborhoods During the Corona Pandemic era and after(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۲ - Serial Number ۵۲, Spring ۲۰۲۴
35 - 49
حوزههای تخصصی:
The neighborhood is considered as the center of thinking about the City. Neighborhoods have undergone changes in different eras based on different crises. The emergence of the Corona pandemic has caused immediate changes in the way of living and the creation of new demands in the last four years. The daily concerns caused by the pandemic have put the dwellers' physical, mental, and psychological health at risk. Therefore, the research's main goal is to rethink the concept of neighborhood health as required in the post-pandemic era. This research was developed based on the correspondence of experiences and literature of "contemporary neighborhood" and "pandemic concept." Based on theme base method, studies related to the "pandemic" were investigated to base the obtained data on the content matching of two concepts of the contemporary neighborhood and pandemic and to make it possible to realize the research goals. Based on the findings, eighteen criteria related to place, ten related to biopsychology, and seven related to biomedicine have been promoted in contemporary urban planning. The summation of the criteria related to the contemporary neighborhood also confirms eighteen criteria. Examining the content of the basis of livability criteria in the pandemic era and the contemporary neighborhood shows that these two phenomena (chronological) not only do not have a fundamental conflict with each other in content, but the content coherence between the criteria is evident.
بهبود حیات اجتماعی شبانه محورهای تاریخی-فرهنگی از طریق ارتقاء تصویر ذهنی شهروندان در شب نمونه موردی:خیابان انقلاب(میدان انقلاب تا چهارراه ولیعصر)
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
141 - 160
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث اساسی که در طراحی شهری باید مورد توجه قرار گیرد، آفرینش حیات اجتماعی شبانه در محورهای فرهنگی-تاریخی شهری است که به طور مستقیم تحت تاثیر ذهنیات و دیدگاه های شهروندان و گروه های مخاطب فضا می باشد. در حال حاضر آنچه از شهر و فضای شهری در ذهن شهروندان نقش می بندد و تبلور اجتماعی آن به صورت حیات شهری رخ می نماید، اغلب مربوط به تصویری است که آنها هنگام روز از محور دریافت می کنند. با وجود مطرح شدن حیات اجتماعی شبانه در چند دهه اخیر، هنوز اغلب طراحی ها برای روز انجام می شود. این پژوهش بر آن است تا با مقایسه تصویر ذهنی شهروندان در شب و روز و بهره گیری از معیارهای عمده شکل گیری تصویر ذهنی در شب در طراحی فضای شهر، مولفه کلیدی حیات اجتماعی شبانه ی شهر یعنی میزان خوانایی تصویر ذهنی در شب را در محورهای تاریخی-فرهنگی مورد کنکاش قرار دهد. روند انجام این پژوهش مبتنی بر روش تحلیلی- مشاهده مشارکتی، است. بدین ترتیب که پس از بررسی خصوصیات کالبدی، عملکردی- اجتماعی و ذهنی- معنایی عناصر تصویر ذهنی(راه، گره، لبه، نشانه و محله) میزان اهمیت هر یک از آنها در تشکیل تصویر ذهنی در شب و روز از طریق برداشت های میدانی( پرسشنامه و مصاحبه) در نمونه مطالعاتی مورد ارزیابی قرار می گیرد.در نهایت چنین نتیجه گیری می شود که هر چه قدر یک مکان دارای بستر مناسب برای فعالیت های مختلف و پیشینه فرهنگی-تاریخی بیشتری باشد به ضخامت حافظه ی جمعی آن جامعه افزوده می شود و خاطره هایی در ذهن استفاده کنندگان آن فضا نقش می بندد که باعث ارتقاء تصویر ذهنی آنها از مکان می شود.
نقش معماری اسلامی در غنای محیط آموزشی مدارس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
18 - 32
حوزههای تخصصی:
محیط آموزشی و عناصر آن چون معماری و چیدمان نقش مهمی در کیفیت آموزش دارند. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جزو طرح های آمیخته اکتشافی است که در طی دو بخش اسنادی و میدانی انجام شد. مراحل اجرای تحقیق برای طراحی راهنمای برنامه درسی براساس سنتزپژوهی و براساس چیدمان ده عنصری الگوی اکر انجام گرفت. برای اعتبارسنجی تحقیق از رویکرد کمی و از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. به منظور بررسی پرسش نامه، روایی صوری، روایی محتوایی با ابزارهایی مورد بررسی قرار گرفت. روایی صوری با استفاده از نظر متخصصان و اساتید مجرب مورد تأیید قرار گرفت. به منظور برآورد روایی محتوایی نیز از جدول هدف محتوا استفاده شد و ضریب پایایی آن 87/. درصد به دست آمد. جامعه آماری پژوهش شامل جملات و متون سند تحول بنیادین و نقشه جامع علمی کشور و نیز اساتید و متخصصان می باشد. براساس اظهارنظر متخصصان نتایج تحقیق نشان داد که 90/. درصد از اهداف ذکرشده براساس نظام معیار اسلامی با اصول حاکم بر تعلیم و تربیت مدرسه صالح، ارتباط، هم خوانی و انطباق دارد. همچنین 90/0 متخصصان اظهار داشتند که نظر به حاکمیت نظام معیار اسلامی در تولید محتوا و تقویت شایستگی های پایه دانش آموزان، محتوای راهنمای مدرسه صالح دارای جامعیت بوده و متناسب با اصول و اهداف تدوین شده است. 85/0 متخصصان اظهار داشتند که فعالیت های یادگیری راهنمای پیشنهادی برای تعلیم و تربیت قابلیت انطباق پذیری بالاتری با نیازها و خصوصیات فراگیران، مدرسه و جامعه دارد.اهداف پژوهش:اعتبارسنجی برنامه درسی مدرسه صالح در آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران.بررسی تأثیر معماری اسلامی بر غنای محیط آموزشی مدارس ایران.سؤالات پژوهش:اعتبارسنجی برنامه درسی مدرسه صالح در آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران چگونه است؟معماری اسلامی چه تأثیری می تواند بر غنای محیط آموزشی مدارس ایرانی داشته باشد؟
نماد خورشید در باورهای باستانی و انعکاس مفاهیم آن در شعر سهراب سپهری و نقش چلیپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
331 - 348
حوزههای تخصصی:
خورشید ارزش و احترام و تقدسی زیادی نزد مردمان باستان داشت و عنوان خدایی به آن اطلاق می کردند. این ارزشمندی سبب شده است تا به کرات در آثار ادبی و هنری ایرانیان نماد خورشید کاربرد داشته باشد. هدف از نگارش این سطور دریافت اندیشه ها و باورهای آن مردمان در زمینه این پدیده عظیم آسمانی و بررسی تطبیقی آن اعتقادات در شعر سهراب می باشد؛ از این رو نگارنده ابتدا دریچه ای به فراسوی اندیشه های باستانی گشوده و آنگاه به مانایی برخی از آن افکار در شعر سهراب سپهری و نقش چلیپا پرداخته است. سهراب به عنوان شاعری طبیعت گرا که جلوه الهی را در پدیده های آفرینش می بیند، خورشید را به اعتبار رستنگاهش با ادیان مشرق زمین پیوند می زند. توجه خاصی به خورشید و آفتاب دارد و در این توجه به آیین های میترائیسم و بودیسم چشم عنایتی داشته است؛ خصوصاً مهر و نیلوفر. اطلاق نام گردونه، کاشف معدن صبح و مرغ آفتاب نشانه ای از توجه او به آیین های مهر و مزدیسنا می باشد. در این جستار، جایگاه خورشید در ادیان ایران باستان و بازتاب آن اعتقادات در شعر سهراب سپهری و نقش چلیپا به روش تطبیقی تحلیلی مورد واکاوی قرار گرفته است.اهداف پژوهش:آشنایی با باورهای ادیان باستان در زمینه خورشید و واکاوی آن در شعر سهراب سپهری.بررسی نقش چلیپا در هنر ایرانی و اسلامی.سؤالات پژوهش:علت تقدس و ارزشمندی و اعتبار خورشید، در میان آریاییان و شعر سهراب چیست؟نقوش چلیپا در هنر ایرانی و اسلامی چه بازتابی یافته است؟
فلسفه مرگ از دیدگاه فلاسفه اگزیستانسیالیست و بازتاب آن در نقاشی مدرن دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
89 - 105
حوزههای تخصصی:
مضمون یکی از عناصر کلیدی هنر نقاشی است. در این میان، هنرمندان نقاش در طول تاریخی موضوعات مختلفی را به عنوان سوژه آثار خود برگزیده اند. در قرن های گذشته توجه انسان بیشتر به موضوعات معنوی و رمانتیک بود اما در دوران مدرن توجه به مشکلات اجتماعی انسان بیشتر شد. بدین ترتیب مکاتب و تابلوهایی پدید آمد که به دنبال یافتن معنا و آرامش در ماشین مرگ بودند که روزانه جان هزاران انسان را می گرفت. اما در قرون اخیر و از نگاه برخی فیلسوفان اگزیستانسیالیست، مرگ به معنای نویی به کار رفته است؛ به نحوی که دیگر به آن به منزله نقطه پایان زندگی نگاه نمی شود. از طرفی هنرمندان مدرن، مرگ را در آثار و هنر خود منعکس کرده اند. این پژوهش به روش تاریخی، تحلیلی و کتابخانه ای انجام پذیرفته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی فلسفه مرگ از دیدگاه فیلسوفان اگزیستاسیالیست و بازتاب آن در نقاشی مدرن دوره معاصر و در پی یافتن پاسخی برای فلسفه مرگ از دیدگاه فیلسوفان اگزیستانسیالیست چیست و نحوه بازتاب آن در نقاشی مدرن دوره معاصر است.اهداف پژوهش:بررسی فلسفه مرگ و معناداری آن از دیدگاه فیلسوفان اگزیستانسیالیست.بررسی فلسفه مرگ بازتاب آن در نقاشی مدرن (با تأکید بر آثار پیکاسو).سؤالات پژوهش:فلاسفه اگزیستانسیالیسم چه دیدگاهی در ارتباط با فلسفه مرگ و معنا داری آن دارند؟تأثیر فلسفه اگزیستانسیالیسم در باب مرگ و معناداری زندگی در نقاشی مدرن چگونه است؟