فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۷٬۴۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش، هدف در گام نخست مطالعه عوامل مؤثر بر نشر حرفه ای و در گام بعد، ارائه الگوی نشر حرفه ای کتاب در ایران است. روش: پژوهش حاضر به روش پیمایشی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه آماری مدیران نشر حرفه ای کشور با تعداد 581 ناشر بود که براساس فرمول کوکران، 231 ناشر به عنوان نمونه انتخاب شد. در نهایت 211 پرسشنامه تکمیل شد. برای پردازش داده ها از نرم افزار آماری اس پی اس اس و از آزمون های آماری تحلیل عامل اکتشافی و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: بر پایه تحلیل عاملی اکتشافی، 9 عامل اقتصاد نشر، عرضه و نمایش محصولات نشر، حمایت و پشتیبانی دولت، رعایت حق مؤلف، ارزیابی و ممیزی نشر، تبلیغات، بازاریابی و برندسازی برای نشر، مدیریت نشر، پدیدآوری نشر، و آموزش و ارتقای توانمندی فعالان نشر را می توان عوامل مؤثر بر نشر حرفه ای در نظر گرفت. پنج عامل عناصر فنی، محافل و مراکز فرهنگی و ادبی، پدیدآور و مخاطب، سامانه های الکترونیکی، و عناصر توزیع و بازاریابی نیز در حکم ابعاد نشر حرفه ای شناسایی شد و در نهایت، در مدل رگرسیونی، تعداد پنج متغیر مستقل به علت داشتن سطح معناداری کمتر از 05/0 به معادله وارد شدند. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق به ارتقای آگاهی و فهم مخاطبان از فرآیندهای نشر و شناخت ناشران و مدیران صنعت نشر از روندهای موفق و چالش های موجود در این حوزه و نیز تدوین سیاست ها و راهبردهای حمایتی از نشر توسط مسئولان کمک می کند.
کاربست نظریه دم طولانی در فروشگاه های کتاب الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
109 - 138
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و امکان سنجی کاربست نظریه دم طولانی در فروشگاه های کتاب الکترونیکی است که فروشگاه طاقچه به عنوان مورد مطالعه انتخاب شد. بدین صورت که محصولات فرهنگی و به طور خاص کتاب های کم فروش که تنوع بالایی دارند؛ اما تعداد فروش هرکدام اندک است، در دم توزیع «دم طولانی» جای می گیرند و کتاب های پرفروش که تعداد اندک، ولی فروش بالایی دارند، در سر توزیع جای می گیرند. این پژوهش درصدد است که نشان دهد هرچقدر تنوع محصولات کم فروش افزایش یابد، سنگینی دم بیشتر شده و درآمد ناشی از فروش محصولات در دم برابر و یا بیشتر از درآمد ناشی از فروش محصولات موجود در سر توزیع (یعنی کتاب های پرفروش) خواهد بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کمی بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پیمایشی تحلیلی استفاده شد. جامعه مورد بررسی «فروشگاه کتاب الکترونیکی طاقچه» و نمونه شامل کتاب های گروه ادبیات داستانی بود که معمولاً بیشتر مورد اقبال عمومی قرار می گیرند. داده ها با همکاری گروه طاقچه از طریق پایگاه داده فروشگاه کتاب الکترونیکی طاقچه دریافت و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که با افزایش تعداد کتاب ها، تابع توزیع دم طولانی نسبت به زمانی که تعداد داده ها کمتر بود، بهتر برازش پیدا می کند و دم طولانی به شکل درست تری تشکیل می شود و میزان فروش محصولات افزایش پیدا می کند. همچنین با به دست آوردن نقطه برابری میزان فروش سر و دم نمودار دم طولانی مشاهده شد که هرچه تعداد کتاب ها افزایش پیدا می کند، یافته ها به قانون 98 درصد اندرسون نزدیک می شود؛ یعنی 98 درصد از کتاب ها حداقل یک بار در سال به فروش می رسند. همچنین یافته های حاضر مثال نقضی برای قانون پارتو است. نتیجه گیری: با توجه به این موضوع که افزایش تعداد کتاب ها منجر به افزایش فروش سایر کتاب هایی که از قبل موجود بوده اند می شود، به فروشگاه های کتاب الکترونیکی پیشنهاد می شود که تا حد امکان تنوع کتاب های خود را گسترش دهند؛ زیرا تنوع کتاب ها تأثیر مثبت و مستقیمی روی دیده شدن سایر کتاب ها دارد.
چالش ها و راهکارهای استفاده دانش آموزان از موتور جستجوی پارسی جو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف اصلی این پژوهش بررسی چالش ها و راهکارهایی می باشد که دانش آموزان در استفاده از موتور جستجوی ایرانی "پارسی جو" با آن-ها مواجه بوده اند.روش شناسی: در این پژوهش کیفی از روش تحقیق پدیدارشناسی استفاده شده است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شده-اند. نمونه مورد بررسی، از میان 108 دانش آموز پایه ی هشتم، 16 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی تا رسیدن به حد اشباع نظری انتخاب شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده-ها از روش کدگذاری گلاسر و استراوس استفاده شده است. به منظور کسب روایی و پایایی از روش بازبینی و تطبیق مکرر و متوالی داده-ها استفاده شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که دانش آموزان در استفاده از موتور جستجوی "پارسی جو" با چند نوع چالش مهم مواجهند. دانش آموزان، از چالش های مهم بازدارنده به فراگیری و تبلیغات گسترده ی موتورهای جستجوی خارجی، کمبودها و ضعف های عملکردی موتور جستجوی پارسی جو و عدم آگاهی اشاره کرده اند. همچنین دانش آموزان کم کاری معلمان را در استفاده دانش آموزان از موتور جستجوی "پارسی جو"به عنوان چالش-های پیش رو بیان کرده اند. نهایتاً دانش آموزان در جهت رفع این چالش ها، راهکارهایی را ارائه کرده اند.
بهبود کیفیت داده در شبکه ای از بهینه سازها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرآیند تولید یا ارسال داده، کیفیت داده کاهش یافته و یا به میزان مورد نیاز برای انجام سایر گام های پردازشی نیست. بهبود کیفیت داده یکی از مهمترین گام هایی است که برای دست یابی صحیح به اطلاعات نهفته در داده در هر حوزه ای لازم است که انجام شود. محققان روش های مختلفی برای انجام این فرآیند پیشنهاد داده اند که با توجه به نوع داده متفاوت است، اما باید توجه داشت که اغلب این روش ها به شباهت های موجود در ابعاد مختلف داده به طور همزمان توجه نمی کنند. این موضوع می تواند بر بخش هایی از داده تاثیر نامطلوب و یا مخربی بگذارد و همچنین بخش هایی که تخریب شده اند را بهبود نبخشد. در نتیجه، خروجی بدست آمده حاوی همه اطلاعات مورد نظر نخواهد بود. در این مقاله، روشی جدید ارائه شده است که در آن، با استفاده از مجموعه ای از گره های همکار در قالب یک شبکه ی تعاملی فرآیند بهبود کیفیت داده انجام می شود. این روش با بکارگیری مجموعه ای از گره ها موجب بهبود مقاومت در مقابل انواع مختلف تخریب ها نیز می شود. عملکرد روش پیشنهادی با شش روش جدید بهبود کیفیت داده بر روی داده های واقعی تخریب شده مقایسه شده است. نتایج بدست آمده در شبیه سازی نشان می دهد که روش پیشنهادی عملکرد بهتری نسبت به سایر روش های مورد مقایسه دارد.
به کارگیری خوشه بندی مفهومی برای استخراج عبارات کلیدی و اصطلاحات مرتبط: مطالعه موردی متون حوزه ارتباطات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط علمی از انواع و گونه های ارتباطات است که از طریق به کارگیری روش ها و ابزارهای ارتباطی و با هدف تبادل دانش و اطلاعات علمی انجام می شود. به منظور احراز دیدگاهی جامع درباره ارتباطات علمی و پژوهشی و تقویت آن باید اصطلاحات و مفاهیم آن شناسایی گردد. از این رو، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و خوشه بندی مفهومی اصطلاحات و مفاهیم کلیدی در حوزه ارتباطات علمی با استفاده از تکنیک های متن کاوی است. روش پژوهش حاضر از لحاظ رویکرد، کمی و از لحاظ هدف، کاربردی است. همچنین برای شناسایی و خوشه بندی اصطلاحات کلیدی در حوزه ارتباطات علمی از تکنیک های مختلف متن کاوی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر، مشتمل بر چکیده مقالات مرتبط با حوزه ارتباطات علمی مستخرج از پایگاه های اطلاعاتی وب آوساینس و اسکوپوس به تعداد 558 مقاله و روش نمونه گیری، سرشماری بود. ابتدا تمامی اصطلاحات و عبارات اسمی با استفاده از کتابخانه های موجود با کدنویسی به زبان پایتون مورد استخراج و فراوانی واژگان محاسبه گردید. سپس هر عبارت مرکب به واژگان تشکیل دهنده آن تجزیه شده و بر مبنای واژه نامه گلاو و با محاسبه میانگین بردارهای آن کلمات، یک بردار عددی تخصیص یافت. برای اصطلاحات ناشناخته نیز- که در واژه نامه گلاو وجود نداشت- یک عبارت معادل با استفاده از واژگان موجود جهت توصیف آن، جایگزین و بردار عددی عبارت، ساخته شد و خوشه بندی (به روش کا-مینز) بر روی آن واژگان انجام شد. یافته ها نشان داد که از 17930 کلیدواژه مستخرج، تعداد 13651 واژه، عبارت اسمی بود. همچنین 16 درصد از اصطلاحات حوزه ارتباطات علمی، تک واژه ای و 84 درصد آن مرکب بودند. پس از ایجاد بردارهای اصطلاحات مرکب و انجام خوشه بندی، از 792 عبارت یا اصطلاح در حوزه ارتباطات علمی، تعداد 40 خوشه مفهومی ایجاد گردید. پس از تعدیل و حذف خوشه های ضعیف در نهایت تعداد 22 خوشه در حوزه ارتباطات علمی شناسایی گردید. شناسایی مفاهیم اصلی در ارتباطات علمی در قالب خوشه های مفهومی و عناصر آن از نتایج پژوهش حاضر قلمداد می شود. از مهمترین یافته های دیگر پژوهش، تخصیص بردارهای عددی به عبارات ترکیبی از روی بردار واژگان تشکیل دهنده آنها و سپس استفاده از این بردارها برای خوشه بندی و دسته بندی عبارات و همچنین قابلیت بهبود و تصحیح بعضی از خوشه ها بود. این روش در خوشه بندی و دسته بندی مفاهیم امکان توجه به جنبه های معناشناسی و یادگیری را مورد توجه قرار می دهد و به تحلیل دقیق اصطلاحات و عبارات کلیدی در حوزه های مختلف کمک خواهد کرد.
مؤلفه ها و شاخص های اشاعه اطلاعات دیجیتالی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران: مبتنی بر سنتزپژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اشاعه اطلاعات از مهم ترین خدمات هر کتابخانه و مرکز اطلاع رسانی است. دلیل اهمیت آن فزونی انفجارگونه اطلاعات، لزوم روزآمد نگاه داشتن دانش متخصصان حوزه های مختلف علمی، توجه به صرفه جویی در وقت و هزینه استفاده کنندگان، تلاش به منظور افزایش تقاضا و بازاریابی برای خدمات اطلاع رسانی و کسب منابع مالی برای کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی، افزایش مرغوبیت ارائه خدمات در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی، افزایش مهارت کارکنان کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی، ارائه خدمات مرجع مدار در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی، تغییر مفاهیم کتابخانه و کتابداران از منظر داخلی و خارجی، استفاده خلاقانه و ابتکاری از منابع در دسترس، اشتراک منابع با استفاده از فناوری و ابزارهای اطلاعاتی است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه ها و شاخص های اشاعه اطلاعات دیجیتالی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران بود.روش: پژوهش ازنظر نوع داده، کیفی و ازنظر روش اجرا، فرامطالعه و به روش فراترکیب (متاسنتز) و مبتنی بر هفت گام ساندلوسکی و باروسو انجام شده است. این روش یکی از روش های مدرن تحلیل داده های کیفی است که با استفاده از فنون آماری، نتایج چندین مطالعه مرتبط را باهم ترکیب می کند و به ایجاد یک دیدگاه جامع و یکپارچه از موضوع موردمطالعه می پردازد. جامعه پژوهش شامل مقالات فارسی و انگلیسی مرتبط با موضوع و منتشرشده در پایگاه های علمی داخلی و خارجی بود که در جستجوی اولیه تعداد 5116 مقاله بازیابی شد و با استفاده از روش برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی، تعداد 37 مقاله کاملاً مرتبط جهت تحلیل انتخاب شد. سپس با استفاده از تحلیل محتوا و کدگذاری باز و محوری منابع منتخب مورد تحلیل قرار گرفت، جهت بررسی قابلیت اعتبار یافته ها، از طریق توافق بین دو کدگذار استفاده شد که مقدار توافق،77/. به دست آمد که این مقدار نشان دهنده سطح بالای اعتبار و روایی یافته های پژوهش است.یافته ها: براساس یافته های فراترکیب 7 مؤلفه و 34 شاخص و زیرشاخص درحوزه اشاعه اطلاعات دیجیتالی شناسایی شد. مؤلفه های اصلی عبارت اند از: پرونده پژوهشی، منابع اطلاعاتی، مجموعه سازی، استانداردسازی، خدمات اطلاع رسانی، ابزارهای اشاعه و ارزیابی. پرونده پژوهشی شامل شاخص هایی مانند اطلاعات فردی، علاقه مندی ها و نوع منبع مورد تقاضای پژوهش است. منابع اطلاعاتی شامل شاخص هایی مانند منابع دیجیتالی و منابع دیجیتال شده است. مجموعه سازی شامل شاخص هایی مانند گردآوری، حفظ و نگهداری، سازمان دهی، اشتراک منابع و روزآمدسازی منابع اطلاعاتی است. استانداردسازی شامل شاخص هایی مانند استاندارد خدمات، استاندارد نیروی انسانی، استاندارد منابع دیجیتالی، استاندارد کتابخانه های دیجیتالی و استاندارد کتابشناختی است. خدمات اطلاع رسانی شامل شاخص هایی مانند خدمات امانی، خدمات گزینشی اطلاعات، آگاهی رسانی جاری، خدمات مرجع، خدمات اطلاعی، نمایش و نمایشگاه، همایش الکترونیکی، تحویل الکترونیکی منابع دیجیتال و پایگاه های اطلاعاتی است. ابزارهای اطلاع رسانی شامل شاخص هایی مانند پست الکترونیکی، شبکه جهانی وب، ابزارهای تلفن همراه، سرویس ذخیره سازی و بازیابی اطلاعات چندرسانه ای است. ارزیابی شامل شاخص هایی مانند سیاهه وارسی ارزیابی، شیوه نامه ارزیابی، بازخورد، بازنگری، فرم نظرسنجی و امتیازدهی است.ن تیجه گیری: تحلیل مؤلفه ها و شاخص های شناسایی شده به درک عمیق تر از جوانب مختلف اشاعه اطلاعات دیجیتالی کمک می کند. مهم ترین دستاورد این پژوهش ایجاد یک فرهنگ اطلاعاتی جدید که قابل استفاده برای ارزیابی وضعیت خدمات این حوزه است. این اطلاعات به کتابخانه ها امکان می دهد تا سطح کیفی خدمات را بهبود بخشند و ضمن ارتقاء خدمات اطلاعاتی، اشاعه دانش را گسترش دهند. این پژوهش می تواند برای پژوهشگران، کتابداران، مدیران و سیاست گذاران حوزه اشاعه اطلاعات دیجیتالی مفید واقع شود.
تأثیر قابلیت های فناوری اطلاعات بر رابطه بین عوامل فردی، گروهی و سازمانی با حفظ و نگهداری دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
189 - 228
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه تأثیر قابلیت های فناوری اطلاعات بر رابطه بین عوامل فردی، گروهی و سازمانی با حفظ و نگهداری دانش در شرکت فولاد خوزستان است. این مطالعه از نوع کاربردی با روش توصیفی- پیمایشی انجام شد. جامعه پژوهش کارکنان شرکت فولاد خوزستان بالغ بر 15000 نفر بودند که 555 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با پرسش نامه مبتنی بر مطالعات پیشین در طیف پنج گزینه ای لیکرت تدوین و به روش میدانی توزیع و جمع آوری شدند. روایی ابزار به شکل صوری و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (737/0=α) تأیید شد. داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل بوت استرپینگ نشان داد عوامل فردی بر حفظ و نگهداری دانش (331/0=β) تأثیر مستقیم و با نقش میانجی قابلیت های فناوری اطلاعات (156/0=β) تأثیر غیرمستقیم و معنی دار دارد. ضمن اینکه عوامل گروهی بر حفظ و نگهداری دانش (342/0=β) تأثیر مستقیم و با نقش میانجی قابلیت های فناوری اطلاعات (080/0=β) تأثیر غیرمستقیم و معنی دار دارد. تأثیر مستقیم عوامل سازمانی بر حفظ و نگهداری دانش (631/0=β) و تأثیر غیرمستقیم با نقش میانجی قابلیت های فناوری اطلاعات (118/0=β) نیز تائید شد. به این مفهوم که با بهبود وضعیت عوامل فردی، گروهی و سازمانی، شرایط حفظ و نگهداری دانش در شرکت نیز ارتقا می یابد. ضمن این که استفاده از قابلیت های فناوری اطلاعات رابطه بین متغیرهای مستقل با متغیر وابسته را تقویت می کند. به طورکلی می توان گفت که مدیریت و سازمان دهی عوامل فردی، گروهی و سازمانی با به کارگیری فناوری اطلاعات می تواند به شرکت در حفظ و نگهداری دانش سازمانی به عنوان یک دارائی ارزشمند کمک، وابستگی شرکت به دانش خارجی را کاهش و فرصت ارزش آفرینی از دارائی های دانشی را فراهم سازد.
شناسایی مؤلفه های کلیدی ارزیابی عملکرد فناوری های دانش از دیدگاه خبرگان (یک پژوهش آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
229 - 267
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه های کلیدی ارزیابی عملکرد فناوری دانش از دیدگاه خبرگان است. این پژوهش در سایه پارادایم اثبات گرایی قرار گرفت. جهت گردآوری اطلاعات، روش های کتابخانه ای و میدانی مدنظر بوده است. ابتدا مؤلفه های ارزیابی عملکرد فناوری های دانش به وسیله روش دلفی به دست آمد. سپس برای مقایسه این مؤلفه ها پرسش نامه میان اعضای هیئت علمی و دانشجویان مقطع دکتری رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی تهران توزیع و جهت تحلیل داده ها از روش AHP استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای Spss 25 و Expert Choice 11 استفاده شد. در مرحله دلفی 10 شاخص اصلی مالی، کیفیت سیستم، زیرساخت سیستمی، کیفیت خدمات فناوری دانش و دانش، معماری فناوری دانش، رابط کاربری، رضایت کاربر در مورد سیستم، ارزش نتایج حاصل از کار، مزایا و منافع درک شده از سیستم و به روز بودن شناسایی شد. براساس روش تحلیل سلسله مراتبی مؤلفه مالی در درجه اول، کیفیت سیستم در درجه دوم، زیرساخت سیستمی در درجه سوم، رابط کاربری در درجه چهارم، معماری فناوری دانش در درجه پنجم، کیفیت خدمات فناوری دانش در درجه ششم، رضایت کاربر در مورد سیستم در درجه هفتم، ارزش نتایج حاصل از کار در درجه هشتم و مزایا و منافع درک شده از سیستم و به روز بودن در درجه نهم قرار گرفتند. موضوع موردمطالعه و روش انجام این پژوهش دارای اصالت است. نتایج این پژوهش می تواند در ارزیابی عملکرد فناوری های دانش موردتوجه قرار گیرد و به کار رود. ارزیابی عملکرد فناوری های دانش در سازمان منجر به جلوگیری از هدر رفتن هزینه و زمان می شود. با ارزیابی می توان به پیشروی و بهبود عملکرد سازمان کمک کرد.
جایگاه کتابخانه های عمومی روستایی در توانمندسازی کشاورزان از دیدگاه کتابداران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی جایگاه کتابخانه های عمومی روستایی در توانمندسازی کشاورزان است. روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد کیفی به روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه پژوهش شامل کتابداران کتابخانه های عمومی روستایی زیر پوشش اداره کل کتابخانه های عمومی خراسان جنوبی بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیراحتمالاتی (غیرتصادفی) و از نوع نمونه گیری گلوله برفی استفاده و در مجموع با 17 نفر مصاحبه انجام شد. یافته ها: چگونگی نقش آفرینی کتابخانه های عمومی در توانمندسازی کشاورزان در دو مقوله اطلاعاتی (آموزشی-مشاوره ای و ترویجی) و خدماتی (کتاب رسانی و خدمات جنبی) گروه بندی شد. یافته ها حاکی از این بود برنامه های کتابخانه های عمومی روستایی در این زمینه بیشتر از نوع «آموزشی-مشاوره ای» بود که در این میان کارگاه های آموزشی کشاورزی از فراوانی بالاتری برخوردار بود. موانع استفاده از کتابخانه های عمومی برای توانمندسازی این قشر نیز در دو مقوله ساختاری (کتابخانه ای و کشاورزی) و فردی (جمعیت شناختی و فرهنگی) دسته بندی شد که موانع کتابخانه ای نسبت به دیگر موانع از فراوانی بالاتری برخوردار بود. در خصوص موانع مرتبط با کشاورزی نیز مصاحبه شوندگان به «اعتقاد نداشتن به کشاورزی نوین» بیشتر اشاره کردند. در مقوله فرعی موانع جمعیت شناختی نیز بی سواد بودن یا کم سواد بودن کشاورزان و همچنین سن زیادشان مطرح شد. نتیجه گیری : کتابخانه های عمومی باید برنامه ریزی لازم برای نقش آفرینی در توانمندسازی کشاورزان را انجام دهند. البته موانعی اساسی در این زمینه وجود دارد که نیازمند توجه جدی از سوی دست اندرکاران کتابخانه های عمومی است. برای تحقق این موضوع ضروری است تعاملات مناسبی بین کتابخانه های عمومی روستایی و دستگاه های متولی در این زمینه انجام شود.
طراحی سناریوهای آینده صنعت نشر کتاب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش ارائه سناریوهای محتمل و مطلوب برای آینده صنعت نشر کتاب ایران است تا کلیه تلاش ها برای دوری از جایگاه و سناریوی نامطلوب برای تحقق هرچه بهتر و سریع تر سناریوی مطلوب و ایده آل بسیج شود. روش : این تحقیق با رویکرد کیفی (تفسیرگرایی) و به لحاظ نوع تحقیق، کاربردی است و ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه است. جامعه آماری این پژوهش خبرگان صنعت نشر کتاب هستند. روش نمونه گیری گلوله برفی است. با پیروی از قاعده اشباع نظری از 10 ناشر مطرح کشوری که عمدتاً در تهران فعال هستند، مصاحبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش شبکه جهانی کسب وکار که کاربردی ترین روش سناریونویسی است استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش چهار سناریو را برای آینده صنعت نشر کتاب کشور ارائه می دهد. این چهار سناریو عبارتند از توسعه (سیاست های تحول آفرین و فرهنگ سازی)، اتلاف (سیاست های تحول آفرین و عدم فرهنگ سازی)، بیابان کتاب (سیاست های گذشته و عدم فرهنگ سازی)، و بن بست (سیاست های گذشته و فرهنگ سازی). این چهار سناریو بر مبنای نظر خبرگان بودند که برای آینده صنعت نشر کتاب کشور تبیین و تشریح شدند. سناریوی توسعه سناریویی مطلوب است که سیاست ها در آن تحول آفرین بوده و فرهنگ سازی در بالاترین سطح خود انجام شده است و این صنعت در بهترین اوضاع متصور خود قرار دارد و سناریو بیابان کتاب با داشتن بیشترین حالات نامطلوب با عدم فرهنگ سازی و سیاست های گذشته، سناریویی بدبینانه است. اصالت/ ارزش: نتایج این پژوهش می تواند به مدیران و متولیان حوزه فرهنگ و علم در تصمیم گیری های خود کمک کند. بر اساس سناریوی مطلوب (سناریوی توسعه)، پیشنهادهایی برای شکل گیری این آینده مطلوب در روشن شدن مسیر و تقویت این صنعت در آینده پیش روی نشر کشورمان مطرح است.
مطالعه ای در باب ابعاد مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر قصد دارد تا مؤلفه ها، اَبعاد اصلی و فرعی مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی را بکاود و بررسی کند که این مؤلفه ها چقدر در کتابخانه های عمومی تحقق یافته است. روش: پژوهش حاضر به روش ترکیبی و در دو مرحله کیفی و کمی انجام شد. در مرحله کیفی، با مرور متون مقالات پژوهشی انگلیسی زبان، مؤلفه های مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی شناسایی شد. در مرحله کمی، مؤلفه های مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی به پرسشنامه تبدیل شد و اعتباریابی گردید. جامعه پژوهش در مرحله کمّی کاربران فعال کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد و کتابخانه عمومی پارک شهر تهران بودند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی شامل پنج بُعد اصلی و 11 بُعد فرعی است که عبارتند از ترویج عقلانیت انتقادی (فهم انتقادی، آگاهی تاریخی)، عقلانیت پاسخگویی (بیان مستدل، عدالت خواهی)، عقلانیت گفتگو (سانسورزدایی، گفتگومحوری)، الهام بخشی اجتماعی (هنر اجتماعی، ادبیات اجتماعی)، و اجتماع سازی (حریم شناسی، جامعه پذیری، آگاهی بخشی). همچنین، یافته ها نشان داد که از نظر کاربران کتابخانه حسینه ارشاد و کتابخانه پارک شهر، ابعاد پنج گانه مسئولیت اجتماعی در کتابخانه های عمومی تحقق نیافته است و تفاوت معناداری بین نظر این دو گروه از کاربران وجود نداشت. همچنین یافته ها نشان داد که گروه سنی 31 تا 40 سال، تحقق الهام بخشی اجتماعی را کمتر از بقیه ارزیابی کردند و نیز گروه درآمدی 10 الی 15 میلیون تومان در ماه، تحقق عقلانیت انتقادی، الهام بخشی اجتماعی، اجتماع سازی، و کلیت مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی را نسبت به بقیه گروه های درآمدی بسیار کم تر ارزیابی کردند. یافته های حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مسیر عقلانیت انتقادی، الهام بخشی اجتماعی، و اجتماع سازی تنها مسیر معنادار در مدل است. این بدان معناست که عقلانیت انتقادی، مهم ترین عامل اثرگذار بر الهام بخشی اجتماعی است و این دو نیز به طور معناداری بر اجتماع سازی اثرگذار هستند. همچنین، عقلانیت گفتگو بیشترین اثرغیرمستقیم را بر اجتماع سازی داشت و بنابراین به نظر می رسد که اولویت دارترین مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی، ترویج عقلانیت گفتگو است. اصالت/ ارزش: پژوهش حاضر تلاش کرده تا مقولات و مصادیق مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی ایران را ارائه نماید. همچنین، در این پژوهش نشان داده شده که تحکیم و ترویج عقلانیت گفتگو در اجتماعات، اولویت دارترین مسئولیت اجتماعی کتابخانه های عمومی است.
تبیین ملزومات فناوری برای سیاست گذاری فراهم آوری و حفاظت منابع دیجیتال در کتابخانه ملی ایران از دیدگاه ذی نفعان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به تبیین ملزومات فناوری برای سیاست گذاری فراهم آوری منابع دیجیتال در کتابخانه ملی ایران از دیدگاه ذی نفعان می پردازد؛ زیرا این ذی نفعان هستند که سه رکن سیاست یعنی بافت، محتوا و فرایند سیاست را شکل داده و به عبارتی نقشی فعال در فرایند سیاست گذاری دارند.روش: این پژوهش به روش ترکیبی و در سه مرحله انجام شد. در مرحله اول با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی اسناد و مدارک مرتبط تحلیل شد و برای کدگذاری متون از نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA استفاده شد. جامعه پژوهش در این مرحله شامل 29 مقاله لاتین، 24 مقاله فارسی و 17 استاندارد ملی و بین المللی بود. پس ازآن از نظرات تخصصی گروه کانونی خبره بهره برد؛ سپس کدهای حاصل از جلسات گروه های کانونی با کدهای برآمده از متون، تلفیق و 82 کد، نهایی شد. در مراحل بعدی، پرسشنامه تعیین اولویت کدها با بهره گیری از نرم افزارهای پرس لاین در اختیار گروه خبرگان پنل دلفی قرار گرفت و میانگین آن ها نهایی شد.یافته ها: یافته ها در مقوله ملزومات فناوری چهار محور کلی را در برگرفت. در محور حفظ و انتشار میراث ملی دیجیتال سه کد راه اندازی و مدیریت یک سامانه ملی برای حفاظت و دسترسی به منابع دیجیتال، به کارگیری فناوری مدیریت حقوق دیجیتال، به کارگیری راهبرد حفاظت دیجیتال؛ در محور به کارگیری استانداردهای دیجیتال دو کد به کارگیری اصول و الزامات کارکردی رکوردها در محیط های اداری دیجیتال، به کارگیری استانداردها و الزامات امنیتی دولت؛ در محور به کارگیری امکانات سیستمی کاربرپسند کد استفاده از فناوری های تطبیقی دسترس پذیری افراد دارای آسیب های حسی- حرکتی و معلول به کتابخانه دیجیتال ملی و در محور به کارگیری امکانات سیستمی زیرساختی مناسب دو کد امکان بارگذاری منابع دیجیتال در کتابخانه دیجیتالی ملی و تجزیه وتحلیل رفتار کاربران در کتابخانه دیجیتال ملی به منظور بهبود خدمات بالاترین امتیازات را از آن خود کردند. از سوی دیگر به کارگیری و استفاده از فناوری نوین زنجیره بلوکی، فراداده های پرمیس و فراداده های فنی اشیای دیجیتالی پایین ترین امتیازات را گرفتند که به نظر می رسد به دلیل شناخت ناکافی این فناوری ها در ایران و نگرانی استفاده از آن ها در بازیابی، کنترل دسترسی و حفاظت از داده ها باشد.نتیجه گیری: وجود چالش های حفاظتی منابع اطلاعاتی دیجیتال ازجمله قالب های متنوع، ایجاد، قابلیت اطمینان از خطرات آلودگی ویروسی، خرابی، رمزگذاری، مسدودی و مانند آن، اصالت، ذخیره، دسترسی، کمبود سخت افزار و نرم افزار استاندارد، سرعت سریع فرسودگی فناوری یا منسوخ شدن فناوری و بسیاری از نکات در چرخه حیات منابع الکترونیکی وجود دارد که می تواند یکپارچگی آن را به خطر اندازد. برای مدیریت چالش های حفاظتی موجود و آینده، لزوم توجه در به کارگیری استانداردها و امکانات سیستمی زیرساختی مناسب به صورت جامع و در تعامل با سایر سامانه های مشابه در ایران مطرح است. همان طور که انتظار می رفت کدهای این دو محور با کسب بیش از 50% مهم ترین الزامات برای ایجاد یک سامانه ملی قوی و مطمئن انتخاب شدند تا با ایجاد بستر مناسب و قابل اعتماد، درگاه های فراهم آوری منابع دیجیتال به صورت فعال راه اندازی شده و میراث دیجیتالی ایران زمین قابل ذخیره سازی برای حال و آینده در دسترس قرار گیرد.
مروری بر استفاده از هستی شناسی در سازمان دهی دانش بومی کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سازمان دهی دانش بومی در کتابخانه ها، آرشیوها و موزه ها با روش های مرسوم سازمان دهی، فهرست نویسی و طبقه بندی به دلیل فقدان اصطلاحات و واژگان دانش بومی و کمبود منابع مکتوب این دانش امکان پذیر نیست. برای ورود دانش بومی که حاصل قرن ها تجربه مردم محلی است، در وب معنایی استفاده از هستی شناسی مناسب به نظر می رسد. این مقاله بر آن است تا ضرورت استفاده از هستی شناسی ها را به منظور ذخیره و بازیابی دانش بومی کشاورزی با مطالعه هستی شناسی های موجود در حوزه کشاورزی و دانش بومی موردبحث و بررسی قرار دهد.روش: در این مطالعه از مرور نظام مند مبتنی بر شواهد استفاده شد. جستجو بر اساس کلمات کلیدی انتخاب شده در پایگاه داده گوگل اسکالر بدون محدودیت زمانی در عنوان مقالات بود. برای تفکیک بهتر موضوعات، کلیدواژه ها از هم جدا و دوبه دو باهم ترکیب شدند. حاصل جستجو با عبارت «هستی شناسی و دانش بومی» بازیابی 12 مقاله و جستجوی کلمات کلیدی «هستی شناسی کشاورزی» بازیابی 83 مقاله و جستجوی عبارت «دانش بومی کشاورزی» 143 مقاله را به دنبال داشت. درمجموع، 238 مقاله با استفاده از سه عبارت کلیدی Agricultural Ontology،Agricultural Indigenous Knowledge،Indigenous Knowledge Ontology از جستجوی انگلیسی بازیابی شد. 6 مقاله با جستجوی دستی به مطالعه اضافه شد و 9 مقاله نیز پس از جستجوی فارسی کلیدواژه های هستی شناسی، سازمان دهی دانش و سازمان دهی دانش بومی به مطالعه اضافه شد، درنهایت پس از مطالعه چکیده و نتایج مقالات و ارتباط با موضوع موردبررسی 37 مقاله انتخاب و بررسی شد.یافته ها: پس از بررسی مقالات، سه هستی شناسی بزرگ و شناخته شده که عبارت بودند از خدمات هستی شناسی کشاورزی، هستی شناسی گیاهی و هستی شناسی محصول، شناسایی شدند. همچنین بررسی ها نشان داد که کشورهای اسپانیا، چین، ایران، نیجریه، سریلانکا، مالزی، تایلند، ژاپن، اندونزی، هند و پاکستان اقداماتی را برای طراحی هستی شناسی دانش بومی کشاورزی و استفاده از این دانش انجام داده اند. کشاورزان و تعداد مقالات بازیابی شده نشان داد که سریلانکا، مالزی و هند در این زمینه تلاش بیشتری کرده اند.نتیجه گیری: اگرچه استفاده از بروشورهای چاپی آموزشی و ترویجی می تواند در انتشار دانش بومی نقش مؤثری داشته باشد، اما انتشار دانش بومی کشاورزی در سطح جهانی نیازمند ورود به شبکه معنایی است، به همین جهت لازم است شرایط ذخیره سازی منابع دانش بومی کشاورزی در وب فراهم شود تا بتوان آن ها را در جستجوی معنایی بازیابی کرد. ازآنجایی که هستی شناسی ها ابزارهایی در وب معنایی هستند که موضوعات یک حوزه خاص را دسته بندی می کنند و روابط منطقی بین آن ها را تعریف می کنند، طراحی هستی شناسی در این حوزه می تواند راهی برای ذخیره و بازیابی آثار مختلف دانش بومی با حفظ رابطه معنایی بین آن ها باشد. هستی شناسی دانش بومی کشاورزی به اشتراک گذاری این دانش به نسل های آینده در نقاط مختلف جهان را تسهیل می کند و به طراحی پایگاه دانش بومی کشاورزی کمک می کند. سازمان هایی که به حفظ، استفاده و توسعه این دانش وابسته اند می توانند از هستی شناسی برای سازمان دهی دانش بومی بهره گیرند.
مطالعه تطبیقی معیارهای ارزیابی اعضای هیئت علمی دانشگاه ها در حوزه علوم انسانی در ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی، به عنوان بالاترین سطح نظام آموزشی جامعه، به منظور افزایش کیفیت و پاسخگویی به مسائل موجود، راهبردها و تصمیمات گوناگونی اخذ می کنند که در این میان نقش اعضای هیئت علمی دانشگاه ها قابل توجه است. توسعه مداوم فردی اعضای هیئت علمی و ارزیابی وظایف آن ها، از شاخصه های یک دانشگاه موفق است. نظام ارزیابی و ارتقاء اعضای هیئت علمی یکی از ابزارهای تنظیم عملکرد کلی آموزش عالی است که روزآمدسازی و بازنگری در ابعاد و شاخص های آن از الزامات است. در ایران این نظام که تحت عنوان آیین نامه ارتقاء اعضای هیئت علمی شناخته می شود علی رغم بازنگری های متعدد، همچنان نقدهای مختلفی بر آن وارد است که یکی از مهم ترین آن ها عدم توجه به تفاوت در ماهیت حوزه هاست که در علوم انسانی بیشتر نمود پیدا می کند و نیازمند تدوین سیاست هایی راهبردی است. لذا هدف این مطالعه بررسی سیاست های ارزیابی اعضای هیئت علمی حوزه علوم انسانی در دانشگاه های منتخب جهان با رویکرد سیاست پژوهی، استخراج معیارها و شاخص های ارزیابی و مقایسه آن ها با ابعاد و شاخص های آیین نامه ارتقاء در ایران بود.روش: پژوهش از نوع مطالعات کیفی با رویکرد تطبیقی است که با بهره گیری از روش سندکاوی، سیاست های ارزیابی عملکرد اعضای هیئت علمی در زیرگروه های حوزه علوم انسانی در دانشگاه های منتخب استخراج و با معیارهای داخلی مقایسه شدند. جامعه پژوهش اسناد و مدارک مرتبط در دانشگاه های جهان بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند و نیز آیین نامه ارتقاى مرتبه اعضاى هیئت علمی در ایران بودند. برای بررسی اسناد خارجی، ابتدا دانشگاه هایی انتخاب شدند که طبق نظام رتبه بندی دانشگاه های تایمز 2022 در حوزه علوم انسانی و هنر، ممتاز محسوب می شوند؛ و سپس مراکزی که ازنظر نظام آموزش عالی و شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با کشورمان قرابت دارند؛ که برای این منظور کشورهای منطقه و جهان اسلام و فراتر از آن کشورهای آسیایی برگزیده شدند که درنهایت برمبنای دسترسی به اسناد و مدارک مدنظر 25 دانشگاه را شامل شدند.یافته ها: معیارهای نظام ارزیابی اعضای هیئت علمی علوم انسانی دانشگاه های جهان در سه بعد آموزش (با 9 شاخص و 59 سنجه)، پژوهش (با 8 شاخص و 83 سنجه) و خدمت (با 3 شاخص و 30 سنجه) طبقه بندی شدند. مقایسه با آیین نامه داخلی نشان داد که بعد آموزش از اهمیت بالایی برخوردار است و سنجه های مربوط به هر شاخص بسیار جزئی تر و جامع تر بوده و اساتید در دانشگاه های جهان برای طیف وسیعی از فعالیت های حرفه ای خود امتیاز آموزشی دریافت می کنند. تنوع شاخص ها در بعد پژوهش برای دانشگاه های جهان نسبت به آیین نامه داخلی بسیار بیشتر است. آیین نامه داخلی در بعد پژوهش بر بروندادها تأکید دارد درحالی که شاخص بروندادها با قریب به 30 سنجه تنها یکی از شاخص های پژوهش در جامعه موردبررسی است. بعد خدمات دانشگاه های منتخب به نسبت آیین نامه داخلی چندجانبه بوده و از انجام فعالیت های ترویجی در جامعه تا ایفای مسئولیت در دولت و مجامع حر فه ای را شامل می شود. مواردی مانند حضور در رسانه ها، ارائه سخنرانی، مشارکت در نهادهای مدنی، خدمات مشاوره ای به دانشجویان و همتایان و غیره ازجمله خدماتی هستند که در آیین نامه داخلی لحاظ نشده اند.نتیجه گیری: نظر به ماهیت متفاوت علوم انسانی و عدم کارایی پژوهش های این حوزه در سال های اخیر ضرورت بازنگری در آیین نامه ارتقا و تدوین نظامی مختص حوزه علوم انسانی بیش ازپیش احساس می شود و به روزرسانی آیین نامه فعلی براساس یافته های این پژوهش برای اعضای هیئت علمی حوزه مذکور می تواند غنی تر، متناسب تر و منطبق تر با مأموریت های آموزشی، پژوهشی و اجرایی مورد انتظار از این حوزه باشد.
واکاوی حفاظت از حق مؤلف آثار در کتابخانه ها؛ موردکاوی نقش کتابخانه ملی ایران در جایگاه مرجعیت کتابخانه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف واکاوی و تحلیل حق مؤلف آثار در کتابخانه های ایران و به طور خاص کتابخانه ملی ایران به عنوان مرجعیت میان کتابخانه های ایران انجام شد.روش پژوهش: پژوهش کنونی از نظر هدف کاربردی است و با رویکرد پژوهش کیفی انجام شده و از نظر روش گردآوری داده ها، روش تحلیل اسنادی به کار رفته است. جامعه پژوهش شامل آیین نامه ها، قوانین، پورتال های کتابخانه ملی ایران و 36 کتابخانه منتخب ملی، دانشگاهی، علوم پزشکی، عمومی و دیجیتال در داخل و خارج از ایران است و در نهایت نیز با تعداد 7 نفر از کارشناسان و مدیران کتابخانه ها مصاحبه انجام شد. همچنین، در تحلیل داده ها، از کدگذاری باز استفاده شده است. یافته ها: تحلیل داده های حاصل از پژوهش و کدگذاری باز حاکی از آن است که تعداد 116 کد اولیه، 188 کد مفهومی، 227 مقوله و 5 طبقه حقوق مادی و معنوی، استفاده غیرانتفاعی، مجوز و موافقت نامه، استفاده منصفانه و نقض حقوق پدیدآور به دست آمد. پس از بررسی آیین نامه ها و پورتال کتابخانه ملی ایران و سامانه دیجیتال ملی در خصوص وضعیت کتابخانه ملی از نظر حقوق مادی و معنوی منابع، مشخص شد که هنوز سیاست حق مؤلف در مواجه با این منابع وجود ندارد.نتیجه گیری: کتابخانه ها می توانند با داشتن سیاست حق مؤلف و راهکارهایی مانند ایجاد فیلد "حقوق و دسترسی" در نرم افزارهای کتابخانه ای، به کارگیری مجوز در دسترسی به منابع خاص، بهره گیری از اقدامات فنی کنترل کپی و دسترسی در حفاظت از حقوق معنوی صاحبان آثار، استفاده از الگوی "ثبت حق مؤلف آثار"، ایجاد دفتر/ اداره حق مؤلف و نظیر آن در جهت ارائه خدمات به کاربران گام بردارند.
واکاوی اکتشافی کاربردپذیری وبی سکوهای فناوری و نوآوری مبتنی بر نظرات خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی میزان کاربردپذیری وبی سامانه نظام ایده ها و نیازها (نان) بر اساس نظرات خبرگان موضوعی است.
روش پژوهش: نوع پژوهش حاضر کاربردی است، با روش پیمایشی، رویکرد اکتشافی و بر اساس نظرات 29 خبره موضوعی انجام گردید. این مقاله با مدل ارزیابی اکتشافی کاربردپذیری نیلسون انجام شد. داده ها با پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. شاخص روایی محتوایی پرسشنامه 97/0 و ضریب آلفای کرونباخ نیز 0/86 بود. به منظور تحلیل داده ها در سطح توصیفی، از فراوانی و درصد، میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی از آزمون های اندازه گیری مکرر، تی مستقل و مان ویتنی یو استفاده شد.
یافته ها: ارزیابی کنندگان سامانه نان دریافتند این سامانه از نظر کاربردپذیری وبی در وضعیت «مطلوبی» قرار دارد. بر این اساس، میانگین پاسخ شرکت کنندگان برابر با 210/45 است که از متوسط نظری (192) به صورت معنی داری بزرگتر است (0/02 = P). در ارزیابی کاربردپذیری وبی سامانه نان، جنسیت (0/50 = P)، سابقه کاری خبرگان تفاوت معنی داری ایجاد نمی کند (0/40 = P). بین خبرگان هیئت علمی و غیرهیئت علمی فقط در سه مؤلفه از مؤلفه های مورد مطالعه کمک به کاربر در شناسایی، تشخیص و جبران خطا ها، پیشگیری از خطا و تشخیص به جای یادآوری (0/03 = P و 0/04 = P و 0/01 = P) تفاوت معنی دار آماری وجود دارد.
نتیجه گیری: سامانه نان در اغلب مؤلفه های ارزیابی شده از نظر خبرگان این پژوهش در وضعیت مطلوبی قرار دارد. این یافته نشان از آن دارد که طراحان این سامانه در زمان طراحی به استانداردهای طراحی سامانه های وبی و رابط کاربری توجه داشته اند. شایان ذکر است که سامانه هایی هم که از منظرهای گوناگون در وضعیت مطلوب قرار دارند، ضروری است به طور مداوم و منظم ارزیابی شده و با تعامل مستمر با کاربران نهایی نسبت به باز طراحی و روزآمدی سامانه، اقدام های لازم انجام گردد.
کاهش میزان مطالعه بین دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان کردستان: علل، پیامدها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر کاهش میزان مطالعه بین دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان کردستان، بیان پیامدها و ارائه راهکارهایی برای خروج از آن است. روش: در این پژوهش، از پارادایم تفسیرگرایی با رویکرد کیفی و راهبُرد تحلیل محتوا از نوع توصیفی متن نوشتاری و توصیفی - تحلیلی با قالب متنی بهره گرفته شد. مشارکت کنندگان دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان استان کردستان در سال تحصیلی 1401-1400 با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته محقق ساخته بود که مصاحبه به صورت مجازی و در فضای نظام مدیریت یادگیری برای 60 نفر ارسال شد. داده ها به روش کدگذاری باز و محوری تحلیل شد. یافته ها: یافته ها در سه بخش علل، پیامدها و راهکارها بررسی شدند. علل کاهش مطالعه در 9 مقوله و 111 مفهوم شامل فرهنگی و اجتماعی، اقتصادی، فردی و شخصی، فضای مجازی و رسانه، کتاب، کتابداران و کتابخانه، بخش دولتی، دوستان و خانواده، مدرسه و دانشگاه و نویسنده، ناشر و مترجم بودند. در بخش پیامدها، 3 مقوله شامل فقر ذهنیتی و شناختی، اخلاقی و فقر فرهنگی و اجتماعی در 132 مفهوم بررسی شد و در بخش راهکار ها، 7 مقوله شامل راهکارهای فرهنگی و اجتماعی، راهکارهای اقتصادی، راهکارهای منظر فردی، راهکارهای حوزه کتابداران، کتابخانه ها، ناشران و مترجمان کتاب، راهکارهای بخش دولتی، راهکارهای خانواده و دوستان و راهکارهای دانشگاه در 127 مفهوم شناسایی شدند. نتیجه گیری: پژوهش حاضرتوانسته است علل و پیامدهای کاهش مطالعه بین دانشجومعلمان را شناسایی و سپس راهکارهایی برای کاهش آنها، شناسایی کند. کتابخانه های عمومی می توانند ضمن تعامل با دانشجویان از یک سو و دولت از دیگر سو، در کاربست این راهکارها نقش مؤثری داشته باشند.
کاربردپذیری سامانه مدیریت کتابخانه های عمومی کشور (سامان) از دید کاربران با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر آگاهی از میزان کاربردپذیری سامانه مدیریت کتابخانه های عمومی کشور (سامان) از دید کاربران با آسیب بینایی است. روش : پژوهش از نوع کاربردی بود و با آزمون رسمی کاربردپذیری انجام گرفت. از طریق مشاهده اکتشافی کاربران با آسیب بینایی (پروتکل بلنداندیشی) و با تعریف وظایف واقعی (3 وظیفه)، وضعیت کاربردپذیری سامانه با روش کیفی ارزیابی شد. 10 نفر از کاربران با آسیب بینایی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تکمیل وظیفه با نرم افزارهای ضبط صفحه رصد شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار اکسل و Maxqda استفاده شد. اعتبار داده ها با معیارهای گوبا و لینکلن تعیین شد. یافته ها: هر کاربر به طور متوسط زمانی را برای مکان یابی منبع (حدود 30/9 دقیقه)، درخواست الکترونیکی عضویت (بیش از 11 دقیقه) و ارسال پرسش به کتابدار (کمتر از 7 دقیقه) صرف کرد. کاربران معدودی می توانستند در استفاده از سامانه بدون کمک پیمایش کنند و برخی کاربران در انجام وظایف خود ناموفق بودند. 90 درصد کاربران سهولت استفاده از سامان را در حد نامطلوب ارزیابی کرده اند و از زمان صرف شده برای پیشبرد وظایف ناراضی بودند. موانع مهم کاربردپذیری سامان در 177 کد و 5 مقوله شناسایی شد. دسترس پذیری کامبوباکس ها یا منوهای کشویی، طراحی اصولی، دسترس پذیری با صفحه کلید، عنوان بندی منطقی، پیچیدگی جستجو، پیام های سیستمی، انتقال اطلاعات با حواس و ... از پربسامدترین این موانع بودند. نتیجه گیری: کاربردپذیری شرط اساسی برای استمرار عملکرد وبگاه هاست. کتابخانه ها و وبگاه های فراگیر بر تنوع ذینفعان تمرکز دارند. درگیر کردن کاربران نهایی جنبه حیاتی در طراحی کاربرمحور است. این امر نیاز به بررسی مداوم انتظارات آنان را نشان می دهد.
ارزیابی فراداده های اشیاء یادگیری موجود در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران براساس استاندارد فراداده شیء یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و اعتبارسنجی فراداده های اشیای یادگیری مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران براساس استاندارد فراداده شیء یادگیری انجام شد.روش: در پژوهش حاضر از روش مشاهده و پیمایش استفاده شده است. تعداد 16 مخزن مربوط به دانشگاه های علوم پزشکی ایران شناسایی شد. سپس به شناسایی عناصر فراداده ای اشیای یادگیری و استانداردهای مورداستفاده در حوزه سازمان دهی اشیای یادگیری الکترونیکی در مخازن سازمانی پرداخته شد. عناصر شناسایی شده از اشیای یادگیری الکترونیکی مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران، با سیاهه وارسی عناصر استاندارد فراداده شیء یادگیری مطابقت داده شد و میزان همپوشانی آن ها برای توصیف اشیای یادگیری الکترونیکی در مخازن سازمانی مشخص شد. در بخش بعدی پژوهش که مربوط به اجرای فن دلفی و اعتبارسنجی عناصر فراداده ای اشیای یادگیری در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران است، پرسشنامه طراحی شده برای جامعه آماری که شامل متخصصان حوزه سازمان دهی اطلاعات و متخصصان حوزه یادگیری الکترونیکی بود، طی دو مرحله ارسال گردید.یافته ها: یافته ها نشان داد بسیاری از عناصر استاندارد فراداده شیء یادگیری، پوشش داده نمی شوند و از تعداد 60 عنصر استاندارد فراداده شیء یادگیری، 25 عنصر (41 درصد) از مجموع عناصر فراداده ای شناسایی پوشش داده شده است. عناصر فراداده ای مربوط به مشخصات چرخه حیات اشیای یادگیری الکترونیکی با (66 درصد)، بالاترین میزان مطابقت و عناصر مربوط به دسته عمومی شیء یادگیری با 6 مورد (60 درصد) از 10 ویژگی در درجه دوم مطابقت است. در دسته یادداشت در استاندارد فراداده شیء یادگیری، میزان انطباق صفر است. در ردیف های مربوط به توصیف فرا فراداده و حقوق اشیای یادگیری، میزان مطابقت با یک مورد گزارش شده است. یافته های به دست آمده از دورهای دلفی نشان داد که در قسمت تعیین میزان اهمیت عناصر فراداده ای برای توصیف اشیای یادگیری الکترونیکی که با مقیاس لیکرت (بسیار زیاد تا بسیار کم) طراحی شده است، نتیجه مطلوب در مورد حضور عناصر فراداده ای در سازمان دهی و ذخیره سازی اشیای یادگیری الکترونیکی در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران با 89/73 درصد فراوانی به دست آمد. در مورد تعیین مطابقت عناصر فراداده ای توصیف اشیای یادگیری الکترونیکی با عناصر استاندارد فراداده شیء یادگیری که در پرسشنامه مطرح شد، با 97/24 درصد بالاترین میزان مطابقت ارائه شده است.نتیجه گیری: در ایجاد طرح واره و دستورالعمل های فراداده، باید مطمئن شد که با استاندارد انتخاب شده، مطابقت دارند. نتایج حاصل نشان داد که استاندارد فراداده شیء یادگیری با گستردگی و جامعیت و مقبولیتی که دارد، می تواند برای سازمان دهی اشیای یادگیری الکترونیکی در مخازن سازمانی دانشگاه های علوم پزشکی ایران به عنوان استاندارد مناسب برگزیده شود. در ارزیابی پرسشنامه درصد محدودی از متخصصان با موارد ارائه شده مخالف بودند و ارزیابان با تفاوت معنادار و با فاصله زیاد با موارد مطرح شده موافق بودند و تأیید آن ها اعتبار بیشتری به پژوهش بخشیده است.
مدیریت زنجیره تأمین در عصر اطلاعات (تحلیل روندهای تحقیقاتی در حوزه جریان اطلاعات در زنجیره تأمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هماهنگی میان بخش های مختلف زنجیره تأمین و ایجاد قابلیت تصمیم گیری متمرکز، بر عملکرد زنجیره تأمین و به دنبال آن بر عملکرد سازمان تأثیر بسزایی دارد. این در حالی است که امروزه حجم بالای اطلاعاتی که در این بخش ها تولید شده و درمیان آنها جریان می یابد، مدیریت زنجیره تأمین را با تحولاتی مواجه کرده است. لذا باتوجه به اهمیت جریان اطلاعات برای دستیابی به هماهنگی در زنجیره تأمین، این پژوهش بر آن است تا مروری جامع بر پژوهش های موجود در زمینه جریان اطلاعات در زنجیره تأمین ارائه داده و به بررسی موضوعات داغ و روندهای پژوهشی در این زمینه بپردازد. برای دستیابی به اهداف پژوهش، کلمات کلیدی مرتبط با موضوع پژوهش در پایگاه داده علمی وب آو ساینس و در بخش های عنوان، چکیده و کلمات کلیدی مقالات، مورد جستجو قرار گرفت. از مجموعه مقالات بدست آمده، پس از طی مراحل پالایش، 2357 مقاله انتخاب شد. مجموعه مقالات انتخابی، شامل مقالات چاپ شده در یک دوره 10 ساله (2013-2023) و به زبان انگلیسی می باشد. برای انجام تحلیل ها از نرم افزار R، نرم افزار وُس ویوِر و نرم افزار اِکسل استفاده شده است. براساس نتایج دست آمده، تعداد مقالات با میانگین نرخ رشد سالیانه %10.97 در حال افزایش است، که بیانگر توجه پژوهشگران به اهمیت جریان اطلاعات در زنجیره تأمین می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که جریان اطلاعات بر جنبه های مختلفی از زنجیره تأمین تأثیرگذار است. از آن جمله می توان چابکی، تاب آوری، زنجیره تأمین سبز، مدیریت ریسک، لجستیک، لجستیک معکوس، مدیریت موجودی، زنجیره تامین حلقه بسته و پایداری را نام برد. همچنین جریان اطلاعات می تواند به ایجاد اعتماد، همکاری، هماهنگی، قابلیت دید، قابلیت ردیابی، مزیت رقابتی و نوآوری کمک کرده و بر عملکرد زنجیره تأمین از جهات مختلف (مالی، عملیاتی و شرکتی) تأثیر بگذارد. از میان کلمات کلیدی، به ترتیب اشتراک گذاری اطلاعات، مدیریت زنجیره تأمین، زنجیره تأمین و بلاکچین پرتکرارترین کلمات کلیدی بوده اند. در میان مجموعه کلمات کلیدی مقالات پژوهش، جدیدترین کلمات کلیدی که از سال 2018 تا 2020 در موضوعات پژوهشی وارد شده اند را می توان بصورت زیر نام برد: تکنولوژی بلاکچین، صنعت 4.0، امنیت سایبری، یادگیری ماشین، انتقال دیجیتال، قراردادهای هوشمند، هوش مصنوعی، اقتصاد دایره ای و کووید- 19. این موضوعات، زمینه های جدید پژوهشی هستند که طی چند سال آینده نیز همچنان مورد توجه جامعه علمی خواهند بود. جدیدترین موضوع پرتکرار که از سال 2021 مورد توجه قرار گرفته است نیز "دیجیتال سازی/ زنجیره تأمین دیجیتال" است، که مفهومی نوظهور در مدیریت زنجیره تأمین و از دستاوردهای صنعت 4.0 بوده و شامل مدیریت فرآیندهای زنجیره تامین با طیف گسترده ای از فناوری های جدید (کلان داده، بلاکچین، محاسبات ابری، اینترنت اشیاء و ...) می باشد. بنابراین روندهای پژوهشی اخیر، اهمیت توجه به جریان اطلاعات در دستیابی به فناوری های جدید در زنجیره تأمین و حرکت به سوی زنجیره تأمین دیجیتال را نشان می دهد.