مطالعات کتابداری و سازماندهی اطلاعات (کتاب سابق)

مطالعات کتابداری و سازماندهی اطلاعات (کتاب سابق)

مطالعات کتابداری و سازماندهی اطلاعات دوره 35 زمستان 1403 شماره 4 (پیاپی 140) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

کاربرد مترادف ها در سرعنوان های موضوعی فارسی و اصطلاح نامه اصفا بر مبنای ابزار واژگانی فارس نت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روابط معنایی مترادف سرعنوان های موضوعی فارسی اصطلاح نامه فرهنگی فارسی (اصفا) فارس نت شباهت سنجی کسینوس شباهت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۴۸
هدف: ترادف یا هم معنایی از ویژگی های مهم زبان های طبیعی است. ازآنجاکه یک مفهوم واحد ممکن است با دو یا چند شکل واژگانی بیان شود و معلوم نیست کدام شکل واژگانی بازگوکننده یک مفهوم واحد در سامانه بازیابی مورد جستجو قرار خواهد گرفت، سامانه باید بتواند از همه مترادف های یک مفهوم به مدرکی که مفهوم در آن موردبحث قرارگرفته ارجاع دهد. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت به کارگیری مترادف های سرعنوان های گزیده/ اصطلاحات مرجح را در ساخت سرعنوان های ناگزیده/ اصطلاحات نامرجح در سرعنوان های موضوعی فارسی و اصطلاح نامه فرهنگی فارسی «اصفا»، در تطبیق با فارس نت، به عنوان منبع واژگانی جامع زبان فارسی، انجام شد.روش: پژوهش از حیث هدف کاربردی و از جنبه روش شناسی، تحلیل محتوا بود و از فنون متن کاوی و پردازش زبان طبیعی برای سنجش میزان کاربرد مترادف ها در هر دو واژگان کنترل شده با سنجش شباهت دو گروه داده استفاده کرده است. ۳۲۷۰ سرعنوان موضوعی و ۲۰۲۰ اصطلاح اصلی به صورت هدفمند از دو منبع سرعنوان های موضوعی فارسی و اصطلاح نامه اصفا، به عنوان دو مجموعه واژگان کنترل شده مورداستفاده در تدوین کتابشناسی ملی ایران، انتخاب شد. سرعنوان های ناگزیده، اصطلاحات نامرجح مربوط به هر سرعنوان/ اصطلاح اصلی و مترادف های هر یک از فارس نت نیز استخراج شد. پایایی با تکرار استخراج بخشی از سرعنوان ها/اصطلاحات توسط پژوهشگر دوم با شباهت ۶۱۸/۰ و ۷۰۶/۰ از بازه میان صفر تا ۱ به ترتیب برای سرعنوان ها و اصطلاحات به دست آمد. با استفاده از زبان برنامه نویسی پایتون شباهت میان هریک از دو دسته داده سرعنوان های ناگزیده و اصطلاحات نامرجح با مترادف های سرعنوان ها/ اصطلاحات اصلی مربوط به آن ها در فار س نت با سنجه کسینوس شباهت اندازه گیری شد.یافته ها: در نمونه گرفته شده از سرعنوان های موضوعی فارسی،2561 سرعنوان اصلی (78/3 درصد) دارای سرعنوان ناگزیده بوده اند که به سرعنوان گزیده ارجاع می دهد. 2316 سرعنوان اصلی (70/8 درصد) نیز دارای مترادف در فارس نت بوده اند. نمره شباهت میان سرعنوان های ناگزیده و مترادف های سرعنوان اصلی مربوط به هر یک ۱۲۵/۰ به دست آمد که نشان از شباهت پایین آن هاست. همچنین در نمونه گرفته شده از اصطلاح نامه اصفا، 545 اصطلاح (حدود 27 درصد) دارای اصطلاح ارجاعی نامرجح بوده اند. 1376 اصطلاح (68 درصد) از این اصطلاحات نیز دارای مترادف در فار س نت هستند؛ یعنی تعداد 1475 اصطلاح (73 درصد) فاقد اصطلاح نامرجح (که ارجاع به اصطلاح اصلی می دهند) بوده اند. نمره شباهت میان اصطلاحات نامرجح در اصطلاح نامه اصفا و مترادف های اصطلاح اصلی مربوط به هر یک 131/0 به دست آمد که نمره پایینی است. نتیجه گیری: در سرعنوان های موضوعی فارسی تقید بیشتری در ساخت و به کارگیری ارجاعات موضوعی دیده می شود، ولی در هر دو واژگان کنترل شده تعداد کمی از سرعنوان ها و اصطلاحات ارجاعی (ناگزیده و نامرجح) از میان مترادف های مفاهیم در زبان فارسی انتخاب شده اند. این پژوهش معرفی مترادف های عبارت ها را برای همه کاربران، ازجمله فهرست نویسان و متصدیان ساخت مستندات موضوعی، چه هنگام جستجوی مفاهیم و چه در ساخت اصطلاحات توصیه می کند، چراکه می تواند به بهبود وضعیت بانک های مستند موضوعی و درنهایت تجربه متکامل تر کاربر در جستجوی موضوعی و بازیابی منابع کمک کند.
۲.

نگاشت عناصر داده ای منابع جغرافیایی در مارک ایران با موجودیت ها، ویژگی ها و روابط در مدل مرجع کتابخانه ای ایفلا (ال .آر.ام.)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منابع جغرافیایی مدل مرجع کتابخانه ای ایفلا (ال.آر.ام.) عناصر داده ای قالب مارک ایران موجودیت ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۱۴۵
هدف: سازمان دهی منابع جغرافیایی به عنوان یکی از انواع منابع غیرکتابی مورداستفاده کاربران کتابخانه ها، از آن روی که اطلاعات دقیق و راهبردی در مورد هر نقطه از جهان ارائه می دهند، بسیار مهم تلقی می شود. در بسیاری از کتابخانه های کشور سازمان دهی منابع جغرافیایی به شیوه کتاب و با قالب مارک ایران انجام می شود، درنتیجه به دلیل عدم برقراری ارتباط میان رکوردهای کتابشناختی، کاربران در جستجو و بازیابی منابع جغرافیایی با چالش مواجه می شوند. ازآنجایی که برقراری ارتباط معنایی میان رکوردهای کتابشناختی در کتابخانه های کشور مستلزم پیاده سازی نظام های فهرست نویسی کتابخانه ای مبتنی بر مدل های مفهومی است که جدیدترین آن ها، مدل مرجع کتابخانه ای ایفلا (ال.آر.ام.) است، نگاشت رکوردهای کتابشناختی مارک ایران با مدل ال .آر.ام. امری ضروری است. بدین منظور، این پژوهش با هدف تطبیق عناصر داده ای منابع جغرافیایی در قالب مارک ایران با موجودیت ها، ویژگی ها و روابط در مدل مرجع کتابخانه ای ایفلا ال.آر.ام. انجام شده است.روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی بود که به روش تحلیل محتوای کیفی و با استفاده از ابزار سیاهه وارسی مربوط به گزارش نهایی ایفلا ویرایش اوت سال 2017 انجام شده است. در این سیاهه وارسی، ساختار مربوط به 11 موجودیت (در سه سطح) ، 37 ویژگی و 36 رابطه بین آن ها به طور جامع و واضح در قالب جداول جداگانه ارائه شده است.یافته ها: در مطالعه حاضر تمامی عناصر داده ای منابع جغرافیایی در قالب مارک ایران با موجودیت ها، ویژگی ها و روابط میان آن ها در مدل ال.آر.ام. در یک جدول نگاشت شده است. بدین صورت که ستون های این جدول متشکل از فیلدهای اصلی و فرعی بلوک های مارک ایران مربوط به رکوردهای منابع جغرافیایی برگرفته از نرم افزار رسا و نیز ستون های موجودیت ها، ویژگی ها و روابط منابع جغرافیایی در مدل مرجع کتابخانه ای ایفلا ال.آر.ام. است. با توجه به ساز و کار گسترش پذیری مدل ال.آر.ام.، پنج رابطه جدید (شخص بخشی دارد شخص، اثر خلق شده توسط شخص، شخص معادل است با شخص، اثر خلق شده توسط عامل جمعی و عامل جمعی معادل است با عامل جمعی) توسط پژوهشگران در مدل ال.آر.ام. پیشنهاد و افزوده شده است.نتیجه گیری: چنانچه همه موجودیت ها، ویژگی ها و روابط میان آن ها نظام مند توصیف شود، نگاشت فیلدهای مربوط به منابع جغرافیایی در رکوردهای مارک ایران به مدل ال.آر.ام. موفقیت آمیز خواهد بود. نتایج حاکی از آن است که تمامی عناصر داده ای منابع جغرافیایی در قالب مارک ایران با موجودیت ها، ویژگی ها و روابط میان آن ها در مدل ال.آر.ام. قابلیت انطباق دارند. همچنین نتایج این مطالعه نشانگر بازنمون روابط جدیدی میان موجودیت های مدل ال.آر.ام. است. ازآنجایی که مدل ال.آر.ام. یک مدل مرجع است و قواعد آر.دی.ای. نیز از این مدل به عنوان راهنما بهره می برد، انتقال از قالب یونی مارک به مدل مفهومی ال.آر.ام. می تواند راه حل مناسبی برای سازمان دهی منابع جغرافیایی با استفاده از استانداردهای نوین باشد.
۳.

تحلیل همپوشانی عناصر واسط در بازنمایی اسناد متنی: مطالعه ای به روش الگوریتم «RAKE»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسناد متنی استخراج کلیدواژه همپوشانی کلیدواژه بازنمایی اسناد پراکندگی داده ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۱۱۷
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان همپوشانی کلیدواژه های استخراج شده از عناصر واسط در بازنمایی اسناد متنی با استفاده از الگوریتم «Rake» انجام شد.روش: در این پژوهش، با استفاده از الگوریتم «Rake» کلیدواژه های مجموعه داده ای شامل 500 مقاله علمی در پنج گروه موضوعی مختلف استخراج شد. سپس همپوشانی بین کلیدواژه های عنوان، چکیده و کلیدواژه های نویسندگان موردبررسی قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد که همپوشانی بین کلیدواژه های عنوان و کلیدواژه های نویسندگان حدود 45 درصد و همپوشانی بین کلیدواژه های چکیده و کلیدواژه های نویسندگان حدود 18 درصد بود. در ادامه مشاهده شد که کلیدواژه های عنوان دارای پوشش 22 درصدی کلیدواژه های چکیده بودند. نتایج همچنین نشان داد که همپوشانی و پراکندگی بین کلیدواژه های چکیده و کلیدواژه های نویسندگان و نیز بین کلیدواژه های چکیده و کلیدواژه های عنوان به طور متوازن و تقریباً یکسان بود؛ اما مشاهده شد که کلیدواژه های عنوان و کلیدواژه های نویسندگان دارای پراکندگی بیشتری بودند؛ که نشان دهنده احتمال همپوشانی بیشتر بین کلیدواژه های عنوان و کلیدواژه های نویسنده یک مقاله در مقایسه با کلیدواژه های چکیده و کلیدواژه های نویسنده و همچنین کلیدواژه های چکیده و کلیدواژه های عنوان است. بعلاوه درک خوبی از مفاهیم و مباحث حوزه پژوهشی در رشته های روانشناسی و مدیریت دولتی وجود داشت، درحالی که در رشته های فناوری اطلاعات و حقوق عمومی نیاز به بهبود و تقویت درک مفاهیم مشاهده شد. میزان همپوشانی بین کلیدواژه های چکیده و کلیدواژه های نویسندگان در پنج گروه موضوعی حدود 20 درصد بود.نتیجه گیری: استفاده مناسب از کلیدواژه ها، نوشتن چکیده هایی با محتوای هماهنگ با موضوع موردنظر و انتخاب عناوین متناسب می تواند به بهبود فرایند استخراج مفاهیم، ذخیره سازی و بازیابی مقالات علمی کمک کند، ازجمله اینکه کلیدواژه ها، چکیده ها و عناوین می توانند به عنوان ورودی برای الگوریتم های استخراج مفاهیم، همچنین به عنوان بخش هایی از ساختار ذخیره سازی اطلاعات در سرعت دسترسی کاربران به اطلاعات موردنیازشان و به عنوان ورودی برای الگوریتم های بازیابی اطلاعات برای دسترسی سریع به مقالات مرتبط کمک بسزایی داشته باشند.
۴.

تأثیر مهارت های حل مسئله و خودکارآمدی بر رفتار اطلاع یابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته های مدیریت و علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت حل مسئله خودکارآمدی رفتار اطلاع یابی نیاز اطلاعاتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۴۹
هدف: تعیین تأثیر مهارت های حل مسئله و خودکار آمدی بر رفتار اطلاع یابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته های مدیریت و علم اطلاعات و دانش شناسیروش : پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و به روش پیمایشی است. دانشجویان در این پژوهش به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. برای جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر از سه پرسشنامه خودکارآمدی عمومی با 17 پرسش، پرسشنامه مهارت حل مسئله هپنر با 32 پرسش و پرسشنامه پژوهشگرساخته رفتار اطلاع یابی با 31 پرسش استفاده شده است. بر اساس نتایج آزمون کرونباخ میزان پایایی بخش رفتار اطلاع یابی 73/0 و بخش مهارت حل مسئله 71/0 بوده و روایی پرسشنامه ها موردبررسی و به تائید 7 نفر از صاحب نظران حوزه ها قرار گرفته است. از بین 3278 نفر پرسشنامه ها به صورت تصادفی بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد و دکتری) 9 دانشگاه دولتی شهر تهران پخش شده و درمجموع 234 پاسخ دریافت شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شده است. با توجه به نرمال بودن داده ها، از آزمون رگرسیون برای شناسایی تأثیر حل مسئله و خودکارآمدی بر رفتار اطلاع یابی استفاده شده است.یافته ها: بر اساس نتایج آزمون پیرسون، بین مؤلفه های خودکارآمدی و رفتار اطلاع یابی، رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد؛ همچنین بین مؤلفه های مهارت حل مسئله و رفتار اطلاع یابی و نیز میان خودکارآمدی و مهارت حل مسئله هم رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد. بر اساس نتایج به دست آمده، میزان مهارت حل مسئله و خودکارآمدی و همچنین رفتار اطلاع یابی دانشجویان در حد متوسط است. در بین سه مؤلفه مهارت حل مسئله، کنترل شخصی دارای بیشترین مقدار و اعتماد به حل مسئله دارای کمترین مقدار است. از میان مؤلفه های خودکارآمدی بیشترین مقدار مربوط به گرایش به آغازگری رفتار و کمترین مقدار مربوط به پافشاری در تکلیف است. همچنین از بین مؤلفه های رفتار اطلاع یابی بیشترین مقدار مربوط به ماهیت و نوع اطلاعات مورد جستجو و کمترین مقدار مربوط به انگیزه است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج یافته ها، کم بودن مقدار مؤلفه اعتماد به حل مسائل، عدم توانایی فرد در حل مسئله را نشان می دهد؛ زیرا افراد به توانایی خود در حل مسئله اعتماد ندارند و با خودکنترلی از رسیدن به پاسخ درست و حل مسئله اجتناب می کنند. کمتربودن مؤلفه پافشاری در تکلیف نسبت به مؤلفه های دیگر خودکارآمدی، نشانه عدم پذیرش شکست از طرف فرد و شروع رفتار بعدی است. ازآنجایی که فرد تحمل شکست را ندارد بعد از سپری کردن اندکی از مسیر، درصورتی که پیشرفتی حاصل نشود، سریعاً مسیر دیگری را جهت اجتناب از ناکامی جایگزین مسیر قبلی می کند. همچنین با توجه به بیشتربودن مقدار مؤلفه رفتار اطلاع یابی نسبت به بقیه مؤلفه های آن، نشان می دهد نوع و موضوع منابع اطلاعاتی عامل تعیین کننده جستجو است؛ چون دانشجویان انگیزه و تمایلی برای رسیدن به موضوع موردنظر از روش و موضوعات مختلف ندارند، سعی می کنند تنها موضوع موردنظر را مورد شناسایی قرار دهند و تنها راجع به همان موضوع اقدام به جمع آوری اطلاعات نمایند. همچنین نتایج یافته ها نشان می دهد ازآنجایی که اعتماد به حل مسئله در بین دانشجویان کم است، آن ها انگیزه کافی برای رسیدن به اطلاعات را ندارند و درنتیجه، در انجام کار و تکلیف خود پافشاری نمی کنند و آن را نیمه کاره رها می کنند.
۵.

بررسی وضعیت ساماندهی نیروی انسانی و تأثیر آن بر ارتباطات درون سازمانی با توجه به نقش میانجی هوش سیاسی در کتابخانه های عمومی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش سیاسی ارتباطات درون سازمانی فناوری اطلاعات نیروی انسانی کتابخانه های عمومی استان اصفهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۷۴
هدف: تحول در نحوه نگرش به سازمان ها و توجه به ارتباطات سازمانی در عصر حاضر امری اجتناب ناپذیر است، به طوری که ضروری است مدیران عوامل اثرگذار بر این ارتباطات را شناسایی نموده و در بهینه سازی آن اهتمام ورزند. با توجه به اهمیت ارتباطات درون سازمانی و همچنین نقش مهم هوش سیاسی در اداره و توسعه سازمان، پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت ساماندهی نیروی انسانی و تأثیر آن بر ارتباطات درون سازمانی با توجه به نقش میانجی هوش سیاسی در کتابخانه های عمومی استان اصفهان انجام شد .روش: پژوهش حاضر ازلحاظ نحوه گردآوری داده ها و روابط بین متغیرها از دسته پژوهش های توصیفی - همبستگی بوده و ازلحاظ اهداف پژوهش از نوع کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کتابداران و مدیران کتابخانه های عمومی استان اصفهان بود که ۶۰ نفر از مدیران به صورت کل شمار و ۲۰۰ نفر از کارمندان به روش تصادفی ساده و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش از سه پرسش نامه استاندارد شامل پرسش نامه هوش سیاسی کوک، کولی و همکاران (2004) و پرسش نامه ارتباطات درون سازمانی برگرفته از پرسش نامه ارتباطات درون سازمانی هادیگل (1394) و پرسش نامه ساماندهی نیروی انسانی برگرفته از پرسش نامه علیپورحافظی (1390) استفاده شد. روایی و پایایی پرسش نامه های گفته شده در این پژوهش مورد تائید قرار گرفت . به منظور بررسی اطلاعات از آزمون های کلموگروف اسمیرنف ، همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس. استفاده شد.  یافته ها: نتایج نشان داد که هوش سیاسی و ارتباطات درون سازمانی نمونه های پژوهش در سطح مطلوبی قرار دارد. همچنین نتایج نشان داد بین هوش سیاسی و ساماندهی نیروی انسانی (r=0/52, p=0/001) و همچنین   بین ارتباطات درون سازمانی و ساماندهی نیروی انسانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (r=0/65, p=0/001). به عبارتی هوش سیاسی می تواند به درک پویایی های قدرت کمک کند. افزایش درک هوش سیاسی، موفقیت افراد را افزایش و اضطراب را کاهش می دهد. افراد با هوش سیاسی بالا توانایی افزایش راندمان گروهی خود را دارا هستند. افزایش درک هوش سیاسی مدیران و کتابداران سازمان های اطلاع رسانی همچون کتابخانه ها، موفقیت سازمانی را افزایش، اضطراب را کاهش و روابط خارجی را بهبود می بخشد. مدیران با هوش سیاسی توانایی افزایش راندمان گروهی خود را دارا هستند؛ چراکه هوش سیاسی برای رشد افراد در سازمان ها ضروری است؛ مخصوصاً هوش سیاسی به کتابداران در درک پویایی های قدرت، ناسازگاری و ارزش ها در طول تغییر کمک می نماید. در نهایت نتایج نشان داد ارتباطات درون سازمانی و هوش سیاسی پیش بینی کننده های خوبی برای ساماندهی نیروی انسانی محسوب می شوند. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد بایستی راهکارهایی در تقویت ارتباطات سازمانی و هوش سیاسی مدیران و کتابداران سازمان ها ارائه نمود، چراکه این دو مؤلفه با ماهیت خود و ایجاد ارتباط مؤثر دوجانبه بین مدیر و کارکنان، ساماندهی نیروی انسانی مدیران سازمان ها را بهبود خواهند بخشید.
۶.

رابطه مهارت های مدیریت دانش شخصی با عملکرد آموزشی اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت دانش شخصی مهارت ها عملکرد آموزشی اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۴۷
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مدیریت دانش شخصی اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز با عملکرد آموزشی آنان است. علاوه بر این، تعیین سطح ابعاد مدیریت دانش شخصی و بررسی رابطه این ابعاد با کیفیت عملکرد آموزشی نیز از اهداف ویژه ی این پژوهش است.روش: پژوهش حاضر پیمایشی و از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در سال تحصیلی 1397-1396 به تعداد 526 نفربود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 217 نفر از طریق روش نمونه گیری خوشه ای-نسبی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مدیریت دانش شخصی و پرسشنامه عملکرد آموزشی بود. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22 استفاده شد. به منظور بررسی رابطه یا عدم رابطه بین متغیرها، با توجه به این که برای مدیریت دانش شخصی به طورکلی و خرده مقیاس های مهارت های خلاقانه و مهارت های مشارکتی سطح معنی داری آزمون بالاتر از 05/0 است و فرض نرمال بودن داده ها تأیید شد از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. پیرامون خرده مقیاس های ارزیابی خودآموزی، مدیریت یادگیری خویشتن، میزان سواد اطلاعاتی، مهارت های کاوشگری، شبکه همیاران دانشی و مهارت های ادراکی، سطح معنی داری آزمون پایین تر از 05/0 است و فرض نرمال بودن داده ها تأیید نشد و از آزمون ناپارامتریک همبستگی اسپیرمن استفاده شد.یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد وضعیت مدیریت دانش شخصی اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز با میانگین 92/3 در حد نسبتاً مطلوبی قرار دارد و ابعاد ارزیابی خودآموزی با میانگین 02/4، شبکه همیاران دانشی 4، مهارت های ادراکی 09/4 و مهارت های خلاقانه 01/4 در سطح مطلوب و ابعاد مدیریت یادگیری خویشتن با میانگین 81/3، سواد اطلاعاتی 94/3، مهارت های کاوشگری 83/3، هوشیاری دانشی 68/3 و مهارت های مشارکتی 94/3 در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارند. وضعیت عملکرد آموزشی با میانگین 25/4 نشان دهنده وضعیت مطلوب عملکرد آموزشی در بین جامعه پژوهش حاضر است. با توجه به مقدار ضریب همبستگی (731/0) و مقدار P (001/0) بین عملکرد آموزشی و مدیریت دانش شخصی اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین با توجه به ضرایب به دست آمده می توان گفت بین ابعاد مدیریت دانش شخصی یعنی خودارزیابی با ضریب همبستگی (653/0)، مدیریت یادگیری خویشتن با ضریب همبستگی (630/0)، سواد اطلاعاتی ضریب همبستگی (632/0)، مهارت های کاوشگری ضریب همبستگی (618/0)، شبکه همیاران دانشی ضریب همبستگی (577/0)، هوشیاری دانشی ضریب همبستگی (685/0)، مهارت های ادراکی ضریب همبستگی (582/0)، مهارت های خلاقانه ضریب همبستگی (537/0)، مهارت های مشارکتی ضریب همبستگی (546/0) با عملکرد آموزشی در سطح (001/0) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که مدیریت دانش شخصی اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در حد نسبتاً مطلوبی قرار دارد. مدیران و مسئولان باید در جهت ارتقای آن به سطح مطلوب برنامه ریزی و تلاش کنند. در ضمن نسبت به ابعاد هوشیاری دانشی، مدیریت یادگیری خویشتن و مهارت های کاوشگری که نمره کمتری به دست آورده اند توجه بیش تری نشان دهند.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۱۱۸