فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱۰٬۹۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر ابعاد بصری در تبلیغات محیطی اطراف زمین فوتبال بر وفاداری مشتریان با نقش میانجی آگاهی و ترجیح برند بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف پژوهش، کاربردی و از منظر روش، توصیفی پیمایشی، میدانی و از نوع همبستگی محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش افرادی بودند که برای تماشای فوتبال در سال 1402 به ورزشگاه آزادی مراجعه کرده و از 384 نفر به عنوان نمونه استفاده شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه آگاهی برند (Buil et al., 2013)، ترجیح برند (Ebrahim et al., 2016)، وفاداری برند (Sahin et al., 2011) و بخش ابعاد بصری محقق ساخته بود. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار پی ال اس 3 استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، رابطه ابعاد بصری با دو متغیر آگاهی و ترجیح برند معنادار است اما با وفاداری رابطه معناداری ندارد. علاوه بر این آگاهی برند با وفاداری برند رابطه معناداری ندارد و ترجیح برند به عنوان متغیر میانجی بین ابعاد بصری و وفاداری برند ایفای نقش می کند. با توجه به اینکه تبلیغات محیطی با هدف جلب توجه و تأثیر مثبت روی مصرف کنندگان طراحی و اجرا می شود، توجه به ابعاد بصری این تبلیغات از اهمیت ویژه ای برخوردار است و شرکت های فعال در این حوزه با استفاده از ترکیب مناسب میان این ابعاد می توانند اثربخشی تبلیغات محیطی خود را افزایش دهند و منجر به ایجاد آگاهی و ترجیح نسبت به برند خود شوند و در نهایت از طریق ایجاد ترجیح برند، وفاداری به برند را در مصرف کنندگان ایجاد کنند.
مقایسه اثر حاد تمرین مقاومتی تحریک سارکوپلاسم و سنتی بر دور عضله، حجم پلاسما و نسبت تستوسترون به کورتیزول حین دوره فلات در پیشرفت ورزشکاران پرورش اندام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هد ف: د ر مرحله فلات د ر پیشرفت تمرینات مقاومتی، د ستکاری متغیرها ی تمرین و اعمال روش های تمرینی پیشرفته برای عبور از فلات ضروری است. هد ف پژوهش حاضر، بررسی اثر حاد تمرین مقاومتی تحریک سارکوپلاسم بر تورم عضلانی و نسبت تستوسترون به کورتیزول حین د وره فلات د ر پیشرفت ورزشکاران پرورش اند ام بود . روش تحقیق: تعد اد 10 ورزشکار پرورش اند ام (با میانگین سن 1/4±71/26 سال و سابقه تمرین 6/1±5/3 سال)، د ر قالب یک طرح متقاطع، به فاصله هفت روز، یک پروتکل مقاومتی سنتی و یک پروتکل تحریک سارکوپلاسم را به اجرا د رآورد ند . پروتکل سنتی شامل اجرای حرکات د ر هشت نوبت، با شد ت 70 الی 80 د رصد یک تکرار بیشینه تا ناتوانی بود . د ر پروتکل تحریک سارکوپلاسم، حرکات د ر شش نوبت به صورت کاهشی (سه نوبت با 70 تا 80 د رصد یک تکرار بیشینه، د و نوبت با 20 د رصد کاهش بار متوالی، و یک نوبت با انقباض ایزومتریک تا ناتوانی) اجرا گرد ید . تورم حاد عضله د وسربازو با استفاد ه از فرمول بروش و تغییرات حجم پلاسما، توسط معاد له کاستیل اند ازه گیری شد . به منظور تعیین پاسخ هورمون های تستوسترون و کورتیزول، نمونه گیری خون انجام گرد ید . اختلاف مقاد یر پیش آزمون و پس آزمون هر متغیر مشخص گرد ید و میزان تغییرات با استفاد ه از آزمون آماری t زوجی د ر سطح معنی د اری 05/0>p تجزیه و تحلیل شد ند . یافته ها: نتایج تحقیق حاضر نشان د اد که سیستم تمرین مقاومتی با تحریک سارکوپلاسم نسبت به تمرینات مقاومتی سنتی، بر تورم حاد عضله د وسر بازو اثر افزایشی د ارد (0/03=p). با این حال، د ر مقایسه پاسخ هورمونی تستوسترون و کورتیزول و تغییرات حجم پلاسما، بین د و پروتکل تفاوت معنی د اری (0/05<p) مشاهد ه نشد . نتیجه گیری: از آنجا که تمرین تحریک سارکوپلاسم با وجود حجم تمرین کمتر، تورم حاد و استرس متابولیک بیشتری نسبت به تمرین مقاومتی سنتی القا می کند ؛ می تواند برای گذر از فلات د ر افراد تمرین کرد ه (مقاومتی)، موثر باشد .
تحلیل پیشران های استفاده از کمک داور ویدئویی در مسابقات فوتبال لیگ برتر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۵)
155 - 139
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل استفاده از کمک داور ویدئویی در مسابقات فوتبال لیگ برتر ایران با استفاده از آینده پژوهی است.روش پژوهش: نوع تحقیق، کاربردی و ازنظر ماهیت، تحلیلی- اکتشافی است. جامعه آماری شامل خبرگان و اساتید حوزه مدیریت ورزشی که این افراد حداقل یک پژوهش (مقاله پژوهشی، سخنرانی، طرح پژوهشی، تألیف و ترجمه کتاب) در حوزه موضوع پژوهش به چاپ رسانده بودند. همچنین داوران فوتبال و مدیران فدراسیون فوتبال ایران بودند. به منظور شناسایی این افراد، از روش نمونهگیری هدفمند استفاده گردید. این نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و درنهایت تعداد 18 نفر (10 استاد و 8 داور و مدیر) به عنوان نمونه مشخص گردیدند. سپس 15 نفر از جامعه آماری بخش قبلی، جهت انجام تحلیل اثرات متقاطع اعلام آمادگی کردند. برای تجزیه وتحلیل دادهها، از روشهای ترکیبی پنل خبرگان و اثرات متقاطع میکمک استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که مهم ترین پیشرانهای استفاده از کمک داور ویدئویی در مسابقات فوتبال لیگ برتر ایران، به ترتیب میزان تأثیرگذاری، عبارت اند از: افزایش کمی و کیفی دوربینهای فیلم برداری، استاندارد نمودن استادیومها، تجهیز استادیومها و تعیین محل قرارگیری تجهیزات و استفاده از آخرین فناوریها.نتیجه گیری: به مدیران فدراسیون فوتبال ایران توصیه میشود، به منظور استفاده از حداکثر اثرات استفاده از کمک-داور ویدئویی، از نتایج پژوهش حاضر استفاده نمایند.
مقایسه دوازده هفته تمرین عملکردی شدید و تمرین ترکیبی هوازی-مقاومتی بر عوامل خطرزای کاردیومتابولیکی در دختران چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۰)
31 - 47
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مؤثرترین نوع تمرین برای بهبود پوامل کاردیو متابولیکی در افراد چاق ناشناخته است. بنابراین هدف از تحقیق حاضر مقایسه تأثیر 12 هفته تمرین عملکردی شدید (HIFT) و تمرین ترکیبی هوازی - مقاومتی بر عوامل خطرزای کاردیومتابولیکی در دختران دارای اضافه وزن و چاقی بود.روش پژوهش: 45 دختر نوجوان (5/1±53/16 سال)، مبتلا به چاقی (55/3 ± 27/32 BMI= کیلوگرم بر مترمربع)، داوطلبانه در مطالعه نیمه تجربی حاضر، با طرح پیش آزمون- پس آزمون شرکت کردند و به طور تصادفی در سه گروه HIFT، تمرین ترکیبی هوازی-مقاومتی و کنترل قرار گرفتند. مداخلات تمرینی شامل 12 هفته سه جلسه ای بود که 24 ساعت پیش از شروع و 48 ساعت پس از پایان مداخلات خون گیری انجام شد. تحلیل داده های درون گروهی به روش تی وابسته و داده های بین گروهی به روش تحلیل کوواریانس انجام گرفت.یافته ها: HIFT و تمرین ترکیبی بر عوامل متابولیکی شامل گلوکز ناشتا پلاسما، انسولین ناشتا پلاسما و مقاومت به انسولین و عوامل خطرزای قلبی- عروقی شامل HDL، LDL، LDL/HDL، TG و کلسترول تأثیر معنا داری داشتند (001/0=P)، و با توجه به اندازه اثر، در تمامی شاخص ها به جز TG و LDL/HDL ، HIFT نسبت به تمرین ترکیبی مؤثرتر بود (P<0/05).نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که هم شدت و هم نحوه مداخله فاکتورهای اساسی اند که باید هنگام طراحی و تجویز برنامه های ورزشی در افراد دارای چاقی در نظر گرفته شوند. بنابراین، این نتایج ممکن است متخصصان تناسب اندام و فیزیولوژیست های ورزشی را در مورد فرایند تجویز ورزش در این جمعیت راهنمایی کند.
ترکیب مشاهدۀ عمل و تصویرسازی بر مهارت هدف گیری- دریافت در کودکان با اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر ترکیب مشاهده عمل و تصویرسازی بر دقت مهارت هدف گیری و دریافت در کودکان با اختلال هماهنگی رشدی بود. روش پژوهش: این پژوهش نیمه تجربی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. از بین دختران و پسران مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی در شهر قم، 44 شرکت کننده با دامنه سنی 7 تا 9 سال به صورت هدفمند انتخاب شدند و در چهار گروه مشاهده عمل، تصویرسازی، مشاهده عمل + تصویرسازی (ترکیبی) و کنترل قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون، شرکت کنندگان 10 توپ به سمت دیوار پرتاب کردند و به طور همزمان توپ برگشتی از دیوار را دریافت کردند. مرحله مداخله در شش هفته و سه جلسه در هر هفته انجام شد و هر جلسه 10 دقیقه طول کشید. مرحله پس آزمون همانند مرحله پیش آزمون اجرا شد. داده ها به روش تحلیل کوواریانس یک راهه تحلیل شدندیافته ها: نتایج نشان داد که هم مداخله تصویرسازی، هم مداخله مشاهده عمل و هم ترکیب این دو مداخله بر بهبود اجرای مهارت هدف گیری- دریافت کودکان تأثیر معناداری دارد (0/05>P). دیگر نتایج نشان داد که ترکیب مداخله های مشاهده عمل و تصویرسازی از لحاظ آماری سبب اجرای بهتر مهارت هدف گیری- دریافت در شرکت کنندگان شد.نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق حاضر احتمالاً می توان از ترکیب مداخله های مشاهده عمل و تصویرسازی جهت بهبود اجرای مهارت هدف گیری و دریافت در کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی استفاده کرد.
شناسایی و اولویت بندی مولفه های برندسازی ملی ورزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
108 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر شناسایی و اولویت بندی مولفه های برندسازی ملی ورزشی ایران بود .این پژوهش از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی بود که یک پژوهش آمیخته است. ابتدا توسط نظریه داده بنیاد و رویکرد گلیزر به شناسایی شاخصه های کشور در برندسازی ملی ورزش پرداخته شد و در مرحله بعدی با روش دیمتل فازی اولویت بندی عوامل انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شامل اساتید مدیریت ورزشی، مدیریت بازاریابی ورزشی، متخصصان حوزه برندسازی، صاحب نظران و کارشناسان در حوزه دیپلماسی عمومی و ورزشی، متخصصان در حیطه گردشگری عمومی و ورزشی، اصحاب رسانه، جامعه شناسان ورزشی و روان شناسان ورزشی بود.در مجموع 21 مصاحبه به صورت سوالات باز و عمیق انجام شد تا داده ها به اشباع نظری رسیدند. در بخش دیمیتل فازی، 9 نفر از خبرگان به پرسشنامه ماتریسی پاسخ دادند. یافته های تحقیق نشان داد که در مجموع 86 شاخص در برندسازی ملی ورزش کشور وجود دارد که در 10 مفهوم دسته بندی می شود. همچنین یافتههای آزمون دیمتل فازی نشان داد ، به ترتیب اولویت پنج شاخص موفقیت بین المللی ورزشی، تبلیغات، سیاست خارجی و دیپلماسی ورزشی، گردشگری و دارایی ذاتی و تصویر برند در دسته شاخص های اثرگذار و پنج شاخص شرکت های معتبر ورزشی، کیفیت لیگهای ورزشی، سیاست گذاری فرهنگی ورزشی، تکنولوژی و فنآوری اطلاعات و فعالیت های خیرخواهانه و مسئولیت اجتماهی در دسته شاخصهای اثر پذیر قرار دارند. به طور کلی نتیجه گیری شد که کشور ایران دارای شاخصه های بارزی در زمینه برندسازی ملی ورزش است که با توجه به ذاتی بودن بیشتر این شاخص ها، کشور در وضعیت مناسبی برای برندسازی ملی ورزش کشور قرار دارد.
طراحی مدل درآمدزایی باشگاه های ورزشی بانوان شهر تهران
حوزههای تخصصی:
صنعت تناسب اندام، بهویژه باشگاههای ورزشی بانوان، در شهرهای بزرگ مانند تهران به دلیل افزایش آگاهی از سلامت و تغییر سبک زندگی از اهمیت روزافزونی برخوردار شده است. هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر درآمدزایی باشگاههای ورزشی بانوان شهر تهران و طراحی مدلی جامع با استفاده از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل مشتریان باشگاههای دارای مجوز از وزارت ورزش و جوانان بود که با روش نمونهگیری خوشهای مرحلهای، 400 نفر انتخاب شدند. دادهها با پرسشنامه محققساختهای شامل 22 سؤال در مقیاس لیکرت جمعآوری شد که روایی آن توسط متخصصان تأیید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 0.941 محاسبه شد. تحلیل دادهها با نرمافزارهای SPSS 23 و AMOS 22 انجام گرفت. نتایج نشان داد که کیفیت خدمات و تجهیزات (0.970)، کیفیت ارتباط با مشتری (0.919)، کیفیت تبلیغات (0.892)، ارزش قیمت (0.891) و ارزش ویژه برند (0.799) بهترتیب بیشترین تأثیر را بر درآمدزایی دارند. این مدل با شاخصهای برازش مناسب (RMSEA=0.066، CFI=0.942) تأیید شد و راهنمایی عملی برای مدیران باشگاهها ارائه میدهد. این پژوهش با ارائه مدلی جامع، خلأ موجود در مطالعات درآمدزایی در حوزه ورزش بانوان را پر کرده و رویکردی نوین در استفاده از تحلیل عاملی مرتبه دوم ارائه میدهد
تأثیر 8 هفته تمرینات بازخوردی عصبی-عضلانی داخلی و خارجی بر تعادل و قدرت در دختران با ریسک آسیب زیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی اثر 8 هفته تمرینات بازخوردی عصبی -عضلانی داخلی و خارجی بر تعادل وقدرت در دختران بسکتبالیست کرمان با ریسک آسیب زیاد می باشد. 20 بسکتبالیست به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه بازخورد داخلی و بازخورد خارجی به مدت 8 هفته 3جلسه ای پروتکل تمرینی را اجرا کردند.تعادل پویا با دستگاه بایودکس و قدرت با دستگاه MMT ، در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون اندازه گیری شدند و از آزمون آماری تحلیل کوواریانس جهت تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد.نتایج تفاوت معناداری دربین دوگروه در تعادل کلی و تعادل داخلی/خارجی نشان داد (001/0p=). در میزان قدرت عضله کوادریسپس و همسترینگ بین دو گروه تمرینات بازخوردی خارجی و داخلی تفاوت معنا داری مشاهده شد (05/0≥P). همچنین نتایج آزمونt زوجی نشان داد که پیشرفت تعادل کلی، تعادل قدامی /خلفی و تعادل داخلی/خارجی در گروه بازخورد خارجی و داخلی نسبت به پیش آزمون معناداربود ( 002/ <0p). پیشرفت قدرت عضله کوادریسپس و همسترینگ در گروه بازخورد خارجی و بازخورد داخلی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون معناداربود (001/0p=).تمرینات بازخوردی داخلی و خارجی عصبی-عضلانی یکی از شیوه های تمرینی مناسب جهت بهبود تعادل و قدرت عضلات زانو در دختران هست و تمرینات با بازخورد خارجی مؤثرتر از تمرینات با بازخورد داخلی بود.
ارزیابی روش های مختلف بلند کردن اجسام سنگین به وسیله ویژگی های دامنه و فرکانس سیگنال های الکترومایوگرافی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
برداشتن بدون مهارت اجسام سنگین، خطر بسیار بالایی را به همراه دارد و موجب آسیب دیدگی عضلات کمر می شود. الکترومایوگرافی می تواند بهترین روش بلند کردن اجسام سنگین را ارائه کند. در این مطالعه، چهار خانم (1نفر،40 سال و 3 نفر، 3±20 سال) و شش آقای سالم (2 نفر، 5±50 سال و 4 نفر، 5±20 سال) به صورت داوطلبانه با اخذ چهار سیگنال الکترومایوگرافی مختلف از برداشتن اجسام سنگین شرکت کردند. داده های به دست آمده در فاصله هر 5/15 ثانیه پنجره گذاری شدند و فیلتر باترورث مرتبه 4 روی داده ها اعمال شد. سپس واریانس،RMS و میانگین داده ها محاسبه گردید. بیشترین فعال سازی عضله در انجام حرکت ارگونومیک اتفاق افتاد که نشان می دهد در این حالت کمترین فشار به سایر عضلات وارد می شود. مطالعات آینده می تواند روی تاثیر استفاده از اگزواسکلتون در شناسایی و کمک به حرکت حمل بار تعریف شود.
اثر مکمل یاری بی کربنات سدیم و دی متیل گلایسین بر پارامترهای بیوشیمیایی خون و عملکرد بی هوازی بسکتبالیست های نخبه جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: سیستم انرژی غالب در رشته ورزشی بسکتبال، سیستم بی هوازی است و بازیکنان این رشته ورزشی درصد هستند تا مکمل هایی را مورد استفاده قرار دهند که به افزایش ظرفیت و توان بی هوازی آنها کمک کند. لذا، هدف از این تحقیق مقایسه اثر حاد مکمل یاری بی کربنات سدیم و دی متیل گلایسین بر پارامترهای بیوشیمیایی خون و ظرفیت عملکردی بی هوازی بسکتبالیست های نخبه جوان بود.مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مطالعات نیمه تجربی و با طرح تکرارهای زمانی بود. بر همین اساس، 15 بسکتبالیست نخبه سالم با میانگین سن 0.37±16 سال و وزن 2.56±72.02 کیلوگرم به سه گروه بی کربنات سدیم، دی متیل گلایسین و دارونما تقسیم شدند. به هر سه گروه محلول 500 میلی لیتری حاوی 300 میلی گرم بی کربنات سدیم، 400 میلی گرم دی متیل گلایسین و دارونما داده شد. پیش و پس از مکمل یاری و پس از اجرای آزمون 30 ثانیه ای دوچرخه وینگیت، نمونه های خون جمع آوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری 0.05>P استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد پس از مکمل یاری بی کربنات سدیم و دی متیل گلایسین، هر چند لاکتات خون افزایش اندکی یافته بود، بااین حال این افزایش معنادار نبود. مصرف بی کربنات سدیم، مقادیر تامپون خارج سلولی بی کربنات را به طور معناداری افزایش داد (0.05>P).بحث و نتیجه گیری: مصرف بی کربنات سدیم در بسکتبالیست های جوان می تواند به طور معناداری ظرفیت بیوشیمیایی خون را طی تمرین تناوبی شدید کوتاه مدت، افزایش دهد. هم زمان، مصرف بی کربنات سدیم احتمالاً می تواند به سبب افزایش ظرفیت تامپونی، عملکرد بی هوازی را بهبود بخشد.
تاثیر پویایی نرخ ارز و تکانه های سیاست پولی بر صادرات غیر نفتی کشورهای منتخب صادرکننده نفت: مطالعه موردی محصولات ورزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
125-141
حوزههای تخصصی:
صنعت ورزش و صادرات کالاهای ورزشی از موضوعات مطرح اقتصادی است و دامنه آن هر روز گسترده تر می شود. در عین حال، با توجه به این که هم نرخ ارز و پویایی های حاصل از ان و هم سیاست های پولی می تواند به عنوان عامل موثر بر توسعه صادرات غیر نفتی از جمله محصولات ورزشی در کشورهای صادر کننده نفت در نظر گرفته شود، در تحقیق حاضر به بررسی تاثیر پویایی نرخ ارز و تکانه های سیاست پولی بر صادرات محصولات ورزشی کشورهای منتخب صادر کننده نفت پرداخته می شود. جامعه آماری تحقیق حاضر نیز کشورهای صادر کننده نفت دارای بالاترین ارزش صادرات محصولات ورزشی طی دوره زمانی 2001 تا 2022 می باشد. بر همین اساس و با در نظر گرفتن قید دسترسی به داده های مورد نیاز تحقیق، 12 کشور صادر کننده نفت که دارای بالاترین درصد صادرات محصولات ورزشی بوده اند؛ از جمله الجزایر، اندونزی، اکوادور، عراق، ایران، لیبی، کویت، نیجریه، ونزوئلا، عربستان، آنگولا و امارات متحده عربی به عنوان نمونه نهایی تحقیق انتخاب شده اند. روش تجزیه و تحلیل داده ها مبتنی بر رویکرد رگرسیون پانل کوانتایل می باشد. یافته های تحقیق نشان داد شاخص پویایی نرخ ارز (EXRD) تأثیر مثبت بر صادرات محصولات ورزشی در کشورهای منتخب مورد بررسی داشته است به طوری که با افزایش یک درصدی در شاخص پویایی نرخ ارز و با فرض ثابت بودن سایر شرایط، شاخص صادرات محصولات ورزشی می تواند بین 001/0 تا 55/0 درصد افزایش یابد.دیگر یافته ها نشان داد که اثر تکانه سیاست پولی (MOP) بر صادرات محصولات ورزشی نیز مثبت بوده که میزان این اثر گذاری در محدوده 14/0 تا 92/0 قرار داشته و مشاهده می شود که با افزایش سطح صادرات محصولات ورزشی، میزان اثر گذاری تکانه های سیاست پولی افزایشی می باشد. بر همین اساس نتیجه گیری می شود که کشورهای دارای سطوح بالاتر درآمدهای نفتی باید بیشتر اثرگذاری نرخ ارز و تکانه های سیاست پولی بر سطح صادرات محصولات ورزشی را مد نظر داشته باشند.
شناخت عوامل اثرگذار بر گسترش اقتصاد زیرزمینی در صنعت ورزش (مطالعه فوتبال ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل اثرگذار بر گسترش اقتصاد زیرزمینی در فوتبال حرفه ای ایران بود.روش شناسی: روش پژوهش کیفی و از نوع تحلیل مضمون بود. جامعه آماری پژوهش تمامی افراد آگاه و درگیر در مباحث اقتصادی فوتبال بود که به روش نمونه گیری گلوله برفی(نوع خطی) انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با 12 نفر از صاحب نظران جمع آوری شد.یافته ها: نتایج تحلیل مضمون شامل ده مضمون اصلی گسترش دهنده اقتصاد زیرزمینی در فوتبال ایران شامل 1. نظام مند نبودن بازار شرط بندی 2. مستعد بودن فوتبال برای پول شویی 3. ضعف سیستم و فرهنگ مالیاتی در ورزش 4. ضعف قوانین و تشدید ممنوعیت ها 5. سیاست های معیوب اقتصادی 6. ناکارآمدی ساختاری- سازمانی در فوتبال 7. ضعف مدیریتی در فوتبال 8. دخالت دولت و رانت های دولتی 9. فساد و عدم اراده مبارزه با آن؛ و 10. کژ کارکردی نهادی بودند که در 4 بعد اصلی فرهنگی، حقوقی، سیاسی_اقتصادی و ساختاری_سازمانی قرار گرفتند. نتیجه گیری: برای کاهش اقتصاد زیرزمینی در صنعت ورزش و به خصوص فوتبال باید از نظام اداری و مدیریتی فوتبال سیاست زدایی شود و دخالت های دولت در این حوزه به حداقل رسد؛ همچنین ضمن توسعه فرهنگ مالیاتی، سیستم مالیات ستانی با توجه به ویژگی های خاص فوتبال تدوین گردد و با فراهم کردن بستر خصوصی سازی در فوتبال امکان رقابت آزاد ایجاد شود.
بررسی اثرات اجتماعی شیوع کووید-19 بر انگیزش مشارکت در فعالیت بدنی باشگاه های ورزشی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش مدیریت ورزش سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
43 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این تحقیق، بررسی اثرات اجتماعی شیوع کووید-19 بر انگیزش مشارکت در فعالیت بدنی باشگاه های ورزشی شهر تبریز بود. روش تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این تحقیق را کلیه مشتریان باشگاه های ورزشی شهرستان تبریز به تعداد 5340 نفر تشکیل می دهند. با استفاده از جدول مورگان حجم نمونه برابر 350 نفر به دست آمد. نمونه گیری به صورت در دسترس انجام گردید. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه اثرات اجتماعی کووید-19 هورویتز و همکاران (2020) و پرسشنامه انگیزش مشارکت در فعالیت بدنی گیل، گروس و هادلسون (1983) استفاده شد. برای آزمون فرضیه های تحقیق از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده گردید. محاسبات در نرم افزار SPSS نسخه 18 و Amos نسخه 21 انجام شد. نتایج نشان داد که اثرات اجتماعی شیوع کرونا بر انگیزش مشارکت در فعالیت بدنی باشگاه های ورزشی شهر تبریز تأثیر معکوس معنی داری دارد. همچنین فاصله اجتماعی، اضطراب اجتماعی، مطلوبیت اجتماعی، اطلاعات اجتماعی و سازگاری اجتماعی در شیوع کرونا بر انگیزش مشارکت در فعالیت بدنی باشگاه های ورزشی شهر تبریز تأثیر معکوس معنی داری دارند.
تأثیر تمرینات نوروفیدبک و ایروبیک بر علائم افسردگی و کارکردهای شناختی در دانشجویان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رفتار حرکتی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
51 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تبیین اثر یک دوره تمرینات نوروفیدبک و ایروبیک بر علائم افسردگی و شناختی می باشد. ۶۰ دانشجوی پسر با میانگین سنی ۹/۳±۴/۲۳ با علائم افسردگی به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به طور تصادفی در چهار گروه تمرینی (نوروفیدبک، ایروبیک، ترکیبی و کنترل) تقسیم و گروه نوروفیدبک و تمرین هر کدام به مدت هشت هفته، هفته ای سه جلسه و هر جلسه یک ساعت تمرینات مربوطه را انجام دادند، گروه ترکیبی نیز با همین پروتکل هر جلسه ۳۰ دقیقه تمرین نوروفیدبک با پروتکل آلفا به تتا و ۳۰ دقیقه ایروبیک را انجام داد.گروه کنترل تمرین خاصی انجام نداد. ۲۴ ساعت قبل و بعد از پروتکل تمرین، پرسشنامه های افسردگی (بک و همیلتون) و آزمون شبکه های توجه (ANT) از شرکت کنندگان گرفته شد. نتایج نشان داد یک دوره تمرینات نروفیدبک، نورفیدبک - ایروبیک و ایروبیک باعث کاهش علائم افسردگی در شاخص پرسشنامه بک و همیلتون و افزایش معنادار در کارایی شبکه های توجه هشدار، کنترل اجرایی و جهت یابی می شود. ورزش و تمرینات ایروبیک باعث افزایش خون رسانی به مغز، بهبود روحیه و دور کردن توجه بیم ار از نگران ی ه ا و سایر مسائل ناراحت کننده به نکات دیگر شده که خود عاملی تاثیر گذار بر کاهش علائم افسردگی است. وضعیت ترکیبی تمرین نوروفیدبک - ایروبیک نیز سبب بهبود عملکرد شناختی در شبکه های توجه شد که یکی دیگر از عوامل موثر در کاهش افسردگی می باشد. با توجه به بهبود علائم افسردگی و شبکه های توجه به نظر می رسد قشر آهیانه یکی از مناطق درگیر در شبکه های توجه و کاهش افسردگی باشد.
تأثیر مصرف حاد سه دوز مختلف مکمل سیر بر زمان ترومبوپلاستین و پروترومبین متعاقب فعالیت استقامتی شدید در مردان جوان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: احتمالاً دوزهای مختلف مکمل سیر متعاقب فعالیت استقامتی حاد، بر زمان انعقاد خون اثر متفاوتی دارند. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر مصرف سه دوز مختلف 500، 750 و 1000 میلی گرم مکمل سیر بر زمان نسبی ترومبوپلاستین و پروترومبین پس از فعالیت استقامتی شدید در مردان فعال بود. روش تحقیق: تعداد 15 مرد جوان سالم فعال در مرحله رقابت (میانگین سنی 88/7± 27 سال، وزن 45/6±9/73 کیلوگرم، و حداکثر اکسیژن مصرفی 49/0±35/59 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه) با حداقل سه سال فعالیت منظم در دو ی استقامتی 5000 متر، به صورت داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. شرکت کنندگان طی چهار جلسه، دوز های مختلف سیر (500، 750 و 1000 میلی گرم پودر سیر) و نشاسته (دارونما) را مصرف کرده و چهار ساعت بعد، یک فعالیت استقامتی به مدت 30 دقیقه با شدت 85-65 درصد حداکثر ضربان قلب هدف را بر روی نوارگردان انجام دادند. نمونه خونی، قبل و چهار ساعت بعد از مصرف مکمل یا دارونما و نیز بلافاصله بعد از فعالیت استقامتی حاد، گرفته شد. تفاوت بین دوزهای مختلف پس از سیر پس از فعالیت استقامتی و تأثیر هر یک از دوزهای سیر با دارونما، با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 05/0>p محاسبه گردید. یافته ها: سه دوز مصرفی 500، 750 و 1000 میلی گرم سیر، زمان نسبی ترومبوپلاستین را به طور معنی داری افزایش دادند؛ در حالی که پس از یک جلسه فعالیت استقامتی حاد متعاقب هر سه دوز، زمان نسبی ترومبوپلاستین کاهش معنی داری داشت. این کاهش، پس از مصرف دوز 500 میلی گرم در مقایسه با 1000 میلی گرم، به طور معنی داری بیشتر بود. از طرف دیگر، پس از مصرف سه دوز متفاوت سیر و متعاقب یک جلسه فعالیت استقامتی حاد، زمان پروترومبین، تغییر معنی داری نداشت. نتیجه گیری: به نظر می رسد برای کاهش زمان ترومبوپلاستین پس از یک جلسه فعالیت استقامتی حاد در افراد فعال، مصرف مکمل سیر با دوز 500 میلی گرم مؤثرتر است.
مقایسه دو روش کاهش تدریجی حجم تمرین پس از چهار هفته تمرین تخلیه گلیکوژنی بر عامل شبه رشدی-1 و استرسی مردان سالم غیرفعال
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر دو روش کاهش تدریجی حجم تمرین پس از چهار هفته تمرین تخلیه گلیکوژنی بر روی عامل رشدی و استرسی مردان سالم غیرفعال است. روش: تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان پسر سالم غیرفعال کارشناسی دانشگاه قم که واحد تربیت بدنی را أخذ کرده بودند، بوده که پس از فراخوان، تعداد 30 نفر دانشجوی پسر سالم که فعالیت بدنی منظم نداشتند، انتخاب شده و به طور تصادفی در سه گروه مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه اول: کاهش 50% حجم تمرین (11 نفر)؛ گروه دوم: کاهش 75% حجم تمرین (11 نفر)؛ و گروه سوم کنترل (8 نفر). متعاقب چهار هفته تمرین تخلیه گلیکوژنی، یک هفته تعدیل تمرین اجرا گردید. نمونه های خونی در سه مرحله در ابتدای شروع دوره پروتکل تمرینی و ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی از سیاهرگ جلوی آرنج گرفته شد. برای ارزیابی غلظت سرمی IGF-1 و کراتین کیناز به ترتیب از تکنیک های الایزا و ایمونورادیومتری استفاده شد. جهت بررسی تفاوت های بین و درون گروهی از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر در سطح معناداری (05/0α =) استفاده گردید. یافته ها: تفاوت معنی داری پس از دوره کاهش حجم تمرین برای مقادیر IGF-1 سرمی و کراتین کیناز بین سه گروه مشاهده نشد. اما مقادیر IGF-1 بین مرحله پیش آزمون با مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری مشاهده گردید (05/0P<). نتیجه گیری: کاهش حجم تمرین یک هفته ای متعاقب چهار هفته تمرین تخلیه گلیکوژنی نمی تواند بر میزان IGF-I سرمی و کراتین کیناز مردان غیرفعال اثربخش باشد.
مقایسه دو روش کاهش تدریجی حجم تمرین پس از چهار هفته تمرین تخلیه گلیکوژنی بر میزان کورتیزول و CRP سرم مردان سالم غیر فعال
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این تحقیق بررسی مقایسه دو روش کاهش تدریجی حجم تمرین پس از چهار هفته تمرین تخلیه گلیکوژنی بر روی عامل استرسی کورتیزول و پروتئین واکنشی-سی مردان سالم غیر فعال است. روش تحقیق: تعداد 30 نفر دانشجوی پسر سالم غیر فعال کارشناسی دانشگاه قم به صورت هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی در سه گروه شامل: کاهش50 درصد حجم تمرین، کاهش 75 درصد حجم تمرین و کنترل قرار گرفتند. متعاقب چهار هفته تمرین تخلیه گلیکوژنی شامل دوی رفت و برگشتی به مدت 5/2 ساعت دو جلسه در هفته، یک هفته تعدیل تمرین اجرا گردید. نمونه خونی در سه مرحله، پیش از شروع تمرینات، قبل و بعد از تعدیل تمرین گرفته شد. جهت بررسی تفاوت درون گروهی از آزمون اندازه گیری های مکرر و برای بررسی تفاوت های بین گروهی از اختلاف عددی مقدار پیش آزمون - پس آزمون و پس آزمون - پیگیری و روش آماری MANOVA در سطح معنی داری (05/0=α) استفاده شد. یافته ها: نتایج بین گروهی تفاوت معنی داری برای مقادیر کورتیزول و پروتئین واکنشی- C نشان نداد. اما نتایج درون گروهی مقادیر کورتیزول در سه مرحله زمانی در گروه های 50 درصدکاهش حجم تمرین و 75 درصد معنی دار بود (03/0p= و02/0p=). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی حاکی از تفاوت معنی داری فقط بین مرحله پیش آزمون و پیگیری در هر دو گروه بود (01/0p= و 03/0p=). نتیجه گیری: بنظر می رسد، تعدیل تمرین یک هفته ای متعاقب چهار هفته تمرین تخلیه گلیکوژنی نمی تواند بر میزان کورتیزول و پروتئین واکنشی-سی مردان غیرفعال اثر بخش باشد
شناسایی مصادیق استثمار در ورزش حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
212 - 189
حوزههای تخصصی:
هدف: ورزش حرفه ای با رویکردی بازارگرایانه علاوه بر مزایای اجتماعی گاهی در برخی جنبه ها به استثمار ورزشکاران پرداخته است. هدف این تحقیق شناسایی مصادیق استثمار ورزشکاران توسط باشگاه ها و فضای کلی ورزش حرفه ای بود.روش شناسی: روش تحقیق کیفی بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند 12 ورزشکار، کارشناس و مدیر به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند و از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته داده ها جمع آوری شدند.یافته ها: نتایج نشان داد مصادیق استثمار ورزش در هشت قضیه شامل استثمار بدنی (صدمات جسمی، بهداشت تمرین، تخریب بدن)، استثمار روحی (طرد خانواده، تحقیر اجتماعی)، استثمار هویت (تبعیض جنسیتی، تبعیض قومی مذهبی)، استثمار اجتماعی (رسانه مداری، توقعات، کژ نقشی اجتماعی، سردرگمی)، استثمار اقتصادی (قرار دادها، بازنشستگی، حقوق)، استثمار فرهنگی (جنگ رسانه ای سبک زندگی) استثمار مالکیت انسانی (نگاه ابزاری، ابزار جنگی) و استثمار تربیتی (خشونت رفتاری، خشونت کلامی، خشونت روانی) می باشد.نتیجه گیری: به نظر می رسد وجود فرهنگ های محلی، نفود تفکرات لیبرالیسیتی حمکرانان ورزشی و در نهایت عدم آگاهی ورزشکار از مسیر زندگی حرفه ای خود گاهی منجر به استثمار زندگی ورزشکار در ابعاد گوناگون شده است.
طراحی الگوی یکپارچه عوامل موثر بر تجردخواهی در ایران با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
575 - 594
حوزههای تخصصی:
تجردخواهی از جمله پدیده های متاثر از جوامع صنعتی و فراصنعتی است که روز به روز در حال گسترش است. از این رو، هدف اصلی این پژوهش، ارائه الگوی عوامل موثر بر تجردخواهی با رویکرد داده بنیاد است. در این پژوهش از طرح نظام مند استفاده شد که بعد از مصاحبه با 18 نفر از صاحب نظران دانشگاه کاشان- که به صورت تصادفی ساده نتخاب شده بودند- اشباع نظری حاصل گردید. یافته های پژوهش نشان داد که مقوله محوری تجردخواهی و تجرد قطعی است. شرایط علی شامل فردگرایی، ایده آل گرایی، شیوع تجرد، ترس از شکست در ازدواج، اهمیت خصوصیات ظاهری و مادیات، تجربه احساسی منفی، ترس از تشکیل خانواده، مشکلات خانواده، نبود بستر مناسب برای ارتباط، الزامی نبودن ازدواج، تغییر دیدگاه خانواده و جامعه، هزینه و عدم آمادگی؛ شرایط مداخله گر دارای ابعاد تجمل گرایی، تاثیر فضای مجازی، آداب و رسوم غلط، مهاجرت، ابهام در ملاک های انتخاب همسر، روابط خارج از ازدواج، و مخالفت خانواده؛ شرایط زمینه ای شامل عوامل اقتصادی، تحصیلات، سن و وضعیت اشتغال؛ راهبردها شامل تسهیل ازدواج، حمایت دولت، مراکز مشاوره، و خانواده ها در رفع موانع و عواقب و پیامدها شامل انزوا، مشکلات جسمی و جنسی، فرصتی برای ارتقای جایگاه فردی و اجتماعی و احساس آرامش و استقلال نقش آفرینی می کنند.
تحلیل نقش عوامل اجتماعی در خودکارآمدی معلمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی و تحلیل نقش عوامل اجتماعی در خودکارآمدی معلمان تربیت بدنی انجام شد. روش پژوهش، توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی معلمان تربیت بدنی استان خراسان رضوی بود. حجم نمونه پژوهش، با توجه به روش مدل سازی معادلات ساختاری بر اساس تعداد گویه های ابزار پژوهش تعیین شد. لذا با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی 550 معلم به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند داده های مورد نیاز برای تحلیل مدل نظری با استفاده از چهار پرسشنامه هوش اجتماعی محمد (2021)، نشاط اجتماعی هیلز و آرگایل (2002)، اعتماد اجتماعی صفاری نیا و شریف (2013) و خودکارآمدی معلم شانن موران و وولفولک (2001) گردآوری شد. برای محاسبه پایایی ابزار از روش آلفای کرونباخ و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. مدل معادله ساختاری نشان داد، هوش اجتماعی در نشاط اجتماعی، اعتماد اجتماعی و خودکارآمدی معلمان تربیت بدنی نقش مؤثر و مثبتی دارد. همچنین، نقش اعتماد و نشاط اجتماعی بر خودکارآمدی معلمان تربیت بدنی مثبت و معنادار بود. به علاوه، هوش اجتماعی با همراهی نشاط اجتماعی و اعتماد اجتماعی نقش مثبت و مؤثرتری بر خودکارآمدی معلمان داشت. بر این اساس، سازمان آموزش و پرورش و به ویژه حوزه تربیت بدنی و سلامت آن می تواند با استفاده از عوامل اجتماعی نظیر هوش اجتماعی، نشاط و اعتماد اجتماعی، خودکارآمدی معلمان تربیت بدنی خود را تقویت کند. به عبارتی دیگر، راهبردهای ارتقاء و تقویت هوش اجتماعی همراه با راهبردهای افزایش نشاط و اعتماد اجتماعی معلمان تربیت بدنی برای افزایش و ارتقاء خودکارآمدی آنان باید مورد توجه قرار گیرد..