فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۱٬۰۲۱ مورد.
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
261 - 274
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارائه یک مدل مطلوب برای آموزش سواد رسانه ای دیجیتالی در دوره ابتدایی بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) است. در مرحله اول، داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختمند با 21 متخصص جمع آوری و با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. در مرحله دوم، مدل تهیه شده به 97 متخصص ارائه و اعتبار آن با استفاده از پرسش نامه و روش دلفی تأیید شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مؤلفه های انتقال، کاربری و توانمندی دیجیتال، مبانی کامپیوتر، مهارت مبانی آنلاین، مهارت پردازش کلمه، مهارت صفحات گسترده، مهارت پایگاه داده، مهارت ارائه، مهارت امنیت، نرم افزارهای مخرب، امنیت شبکه، استفاده ایمن وب، ارتباطات و مدیریت ایمن داده ها از اهمیت بالایی برخوردارند. این مؤلفه ها با تأیید متخصصان، اعتبار بالایی دارند و نشان دهنده ضرورت ادغام سواد دیجیتال در برنامه درسی مدارس ابتدایی است. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان می دهد که آموزش سواد دیجیتال در دوره ابتدایی نقش مهمی در توانمندسازی دانش آموزان و آماده سازی آن ها برای چالش های دنیای دیجیتال دارد. ادغام سواد دیجیتال در برنامه درسی و برگزاری دوره های آموزشی برای معلمان از جمله اقداماتی است که می تواند به بهبود کیفیت آموزش و یادگیری دانش آموزان کمک کند. این نتایج می تواند به تدوین سیاست های آموزشی مناسب در راستای تقویت سواد دیجیتال در مدارس کمک کند.
ارائه الگوی عوامل کاهش نشاط معلمان:یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
219 - 230
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل کاهش نشاط معلمان استان سمنان و ارائه الگو انجام شد.
روش شناسی: پژوهش از نظر هدف کاربردی؛ از نظر نوع داده ها، کیفی و از نظر روش اجرا، تحلیل مضمون بود. جامعه آماری شامل معلمان مدارس، مدیران ارشد آموزش و پرورش و اساتید دانشگاهی مطلع بودند که به روش گلوله برفی نمونه گیری شدند. ابزار مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که پس از جمع آوری داده ها، به روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت. برای تعیین اعتبار درونی یافته ها، از تطبیق داده ها با مبانی نظری و پیشینه و مصاحبه با خبرگان استفاده شد، برای تأیید دقّت و صحّت داده ها، در مورد اعتبار مطالعه از شیوه بررسی به وسیله اعضای پژوهش استفاده گردید، جهت تعیین اعتبار بیرونی یافته ها از تکنیک های حصول اشباع نظری و مثلث سازی استفاده شد.
یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها منتج به شناسایی 91 مضمون پایه، 15 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر گردید که در قالب دو دسته تم های اصلی و فرعی قرار گرفتند. این مضامین در کنار هم یک الگوی منسجم برای کاهش نشاط معلمان استان سمنان تشکیل دادند. نهایت این که علل کاهش نشاط معلمان مشتمل بر 5 دسته مضامین فراگیر شامل عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل فرهنگی، عوامل برون سازمانی و عوامل شغلی بدست آمد.
بحث و نتیجه گیری: براساس یافته ها توجه ویژه به عوامل کاهش نشاط معلمان و پرداختن به آنها در جهت رفع عوامل کاهنده نشاط معلمان، می توان تاحدی نشاط را به جامعه معلمان برگرداند.
شناسایی عوامل موثر بر تعالی منابع انسانی در آموزش وپرورش (معلمان مقطع ابتدایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
332 - 341
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر تعالی منابع انسانی در آموزش وپرورش انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش شامل اسناد و مدارک تعالی منابع انسانی و خبرگان آموزش وپرورش استان البرز در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه طبق اصل اشباع نظری 15 نفر در نظر گرفته شد که با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری که روایی آن را روش مثلث سازی تایید و پایایی آن از طریق ضریب توافق بین دو کدگذار 84/0 محاسبه شد. در نهایت، داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که تعالی منابع انسانی در معلمان مقطع ابتدایی دارای 79 کد باز، 41 کد محوری و 19 کد انتخابی بود. کدهای انتخابی شامل مدیریت و رهبری پشتیبان، تأمین امکانات و نیازهای دوره ابتدایی، ارتباط موثر و روابط انسانی معلم، فرهنگی بالنده مدرسه، انگیزه شغلی، باور و نگاه به نقش معلم، رضایت شغلی، حقوق و رفاه، دانش و مهارت فناورانه، ویژگی های فردی، فضای مجازی، دانش تخصصی و مهارت های فردی دوره ابتدایی، استراتژی های آموزشی و بالندگی، نقش ذینفعان (دانش آموزان و اولیا)، جذب و تربیت افراد شایسته، ارتقای کیفیت ارزشیابی، سیاست های سازمانی تسهیل کننده، شایستگی های شغلی معلم و مهارت پژوهشی معلم بودند.بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش عوامل موثر شناسایی شده تعالی منابع انسانی در معلمان مقطع ابتدایی برای متخصصان آموزش و پرورش تلویحات کاربردی دارد و آنان می توانند جهت بهبود عملکرد و اثربخشی سازمان عوامل شناسایی شده را ارتقاء ببخشند.
شناسایی ابعاد فرهنگی و اجتماعی سیستم های اطلاعات مدیریت آموزش در قالب یک چارچوب مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
275 - 284
حوزههای تخصصی:
هدف: سازمان های امروزی با توجه به سیستم های اطلاعات مدیریت آموزش می توانند جایگاه خود را در میان سایر سازمان ها بهبود بخشند و مزیت رقابتی کسب نمایند. در نتیجه، هدف این مطالعه شناسایی ابعاد فرهنگی و اجتماعی سیستم های اطلاعات مدیریت آموزش در قالب یک چارچوب مفهومی بود.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری این پژوهش سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی، مدیران آموزش وپرورش و اعضای هیات علمی خبره در حوزه آموزش وپرورش بودند که طبق اصل اشباع نظری 21 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی آن با نظر خبرگان تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین کدگذارها 76/0 به دست آمد و مصاحبه ها زمانی به اتمام می رسید که مصاحبه شوندگان اطلاعات دیگری درباره موضوع نداشتند. داده های حاصل از اجرای مصاحبه با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که سیستم های اطلاعات مدیریت آموزش 11 مضمون فرعی در 2 مضمون اصلی داشت؛ به طوری که مضامین شامل کارآیی درونی (شامل هفت مولفه منابع انسانی، دانش آموزان، برنامه درسی، امکانات و فضاهای آموزشی و پرورشی، بودجه و اعتبارات، مدیریت و برنامه ها و فعالیت های آموزشی، پرورشی و پژوهشی) و کارآیی بیرونی (با چهار مولفه اهداف اعتقادی و اخلاقی، اهداف علمی و آموزشی، اهداف فرهنگی و هنری و اهداف توسعه انسانی و مشارکت زنان) بودند. همچنین، ابعاد فرهنگی و اجتماعی سیستم های اطلاعات مدیریت آموزش دارای 27 مضمون فرعی در 6 مضمون اصلی فرهنگی، اجتماعی، ساختاری، فنی، کالبدی و سازمانی بود. لازم به ذکر است که الگوی مضامین سیستم های اطلاعات مدیریت آموزش و ابعاد فرهنگی و اجتماعی سیستم های اطلاعات مدیریت آموزش ترسیم شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به شناسایی مضامین اصلی و فرعی برای ابعاد سیستم های اطلاعات مدیریت آموزش، برنامه ریزی برای بهبود سیستم های اطلاعات مدیریت آموزش جهت دستیابی به مزیت رقابتی ضروری است.
مدلسازی معادلات ساختاری رابطه بین سرمایه روان شناختی با صلاحیت حرفه ای مدیران آموزشی بامیانجیگری فرهنگ سازمانی در مدارس شهرستان دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
233 - 244
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش، مدلسازی معادلات ساختاری رابطه بین سرمایه روان شناختی با صلاحیت حرفه ای مدیران آموزشی با میانجیگری فرهنگ سازمانی در مدارس شهرستان دماوند بود. روش شناسی: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تمامی مدیران آموزشی مدارس شهرستان دماوند در سال تحصیلی 99-1398 بودند که 240نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان حجم نمونه با روش پیشنهادی شوماخر و لوماکس(2004) انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسش نامه ها ی سرمایه روانشناختی24 سوالی لوتانز (2007) ،پرسشنامه 60 سوالی فرهنگ سازمانی دنیسون (2000) و پرسشنامه 39 سوالی صلاحیت های حرفه ای ملایی نژاد (1391) استفاده شد و روایی و پایایی آنها مورد بازآزمایی قرار گرفت که ضرایب آلفای کرونباخ همه مؤلفه ها نزدیک به یا بالاتر از 7/0 بود. داده ها با شاخص های فرآوانی، میانگین، انحراف معیار، آزمون همبستگی پیرسون و روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-25 و AMOS-24 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان دادکه مسیر های مستقیم سرمایه روانشناختی به صلاحیت حرفه ای در مدیران آموزشی و مسیر غیرمستقیم سرمایه روانشناختی به صلاحیت حرفه ای با میانجیگری فرهنگ سازمانی معنی دار بود. در مورد میانجیگیری مولفه های فرهنگ سازمانی عامل مشارکت فرهنگ سازمانی 54 درصد، یکپارچگی فرهنگ سازمانی 49 درصد، سازگاری فرهنگ سازمانی48 درصد و عامل ماموریت فرهنگ سازمانی، سرمایه روان شناختی و سرمایه اجتماعی در مجموع 46 درصد از واریانس صلاحیت حرفه ای در مدیران آموزشی را تبیین می کند. بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بر اهمیت نقش میانجیگری فرهنگ سازمانی در رابطه سرمایه روان شناختی با صلاحیت حرفه ای مدیران آموزشی تأکید دارد.
ارائه مدل توسعه یافته عوامل علّی تجربه برند تیمی و تجربه برند حامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
289 - 299
حوزههای تخصصی:
هدف: تجربه برند نقش مهمی در ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان دارد. بنابراین، هدف این مطالعه ارائه مدل توسعه یافته عوامل علّی تجربه برند تیمی و تجربه برند حامی بود.روش: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش کارشناسان حوزه بازاریابی ورزشی به ویژه فوتبال، مسئولان و اعضای هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال و باشگاه های لیگ برتر و بازیکنان و مربیان شاغل در سطوح حرفه ای فوتبال بودند که 400 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های محقق ساخته تجربه برند تیمی و تجربه برند حامی بودند که به صورت آنلاین توسط نمونه ها تکمیل و روایی صوری و محتوایی آن با نظر خبرگان تایید و پایایی آنها با روش های آلفای کرونباخ و ترکیبی مناسب ارزیابی شد. داده های با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS26 و Smart PLS3 در سطح معناداری 05/0 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که پرسشنامه 16 نفر از نمونه ها به دلیل ناقص بودن از تحلیل ها حذف شد و تحلیل ها برای 384 نفر انجام شد. همچنین، نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که تجربه برند تیمی دارای 10 مولفه در 4 بعد نقش باشگاه (با 4 مولفه عملکرد باشگاه، عملکرد تیم، عملکرد بازیکن و تلاش و پیگیری مدیریت)، تصویرسازی برند تیم (با 2 مولفه توسعه وجهه مثبت باشگاه و تداعی برند باشگاه)، نقش مسئولین ورزشی (با 2 مولفه برگزاری بهتر لیگ و کیفیت ارائه خدمات) و حفظ برند تیم (با 2 مولفه وفاداری هواداران به باشگاه و توقعات هواداران) و تجربه برند حامی دارای 12 مولفه در 4 بعد معرفی برند حامی (با 2 مولفه مفهوم سازی برند حامی و فرهنگ سازی حمایت از برند)، سازماندهی برند حامی (با 3 مولفه تدوین برنامه های حمایتی، توسعه ارتباطات حامی و تطابق حامی و جامعه هدف)، ارتقای برند حامی (با 5 مولفه بازاریابی تخصصی، تبلیغات برند حامی، نقش رسانه های اجتماعی، بهره وری از فناوری اطلاعات و توسعه درآمدزایی و سهم بازار) و نهادینه سازی برند حامی (با 2 مولفه ایجاد رضایت و وفاداری و خلق ارزش برند) بود. بار عاملی همه سوال ها بالاتر از 40/0، میانگین واریانس استخراج شده همه ابعاد بالاتر از 40/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی همه ابعاد بالاتر از 80/0 به دست آمد. علاوه بر آن، نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که مدل توسعه یافته عوامل علّی تجربه برند تیمی و تجربه برند حامی برازش مناسبی داشت و هر دو متغیر تجربه برند تیمی و تجربه برند حامی بر مدل کلی و مولفه های مربوط به خود اثر مستقیم و معنادار داشتند (05/0P<).نتیجه گیری: مدل توسعه یافته عوامل علّی تجربه برند تیمی و تجربه برند حامی پژوهش حاضر می تواند برای متخصصان و برنامه ریزان حوزه ورزشی مورد استفاده قرار بگیرد و با استفاده از ابعاد و مولفه های آن می توان زمینه را برای ایجاد مزیت رقابتی فراهم کرد.
ارائه الگوی مدارس اثربخش مبتنی بر سازمان یادگیرنده (مطالعه موردی: مدارس مقطع ابتدایی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
229 - 240
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مدارس اثربخش مبتنی بر سازمان یادگیرنده (مطالعه موردی: مدارس مقطع ابتدایی شهر تهران) انجام شد.روش شناسی: روش پژوهش حاضر، ترکیبی (کیفی و کمی) به روش تئوری زمینه ای و مدل معادلات ساختاری به روش کمی بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی اساتید دانشگاهی متخصص در آموزش ابتدایی و در بخش کمی معلمان ابتدایی شهر تهران در سال 1398 بودند. تعداد 12 نفر نمونه در بخش کیفی به روش هدفمند از اساتید دانشگاه و 196 نفر از معلمان ابتدایی آموزش و پرورش 22 گانه شهر تهران به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته بود. داده ها در بخش کیفی به روش گراندد تئوری اکتشافی و سپس با آزمون مدل معادلات ساختاری در نرم افزار Smart PLS و SPSS تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد دوازده مولفه در ارائه الگوی مدارس اثربخش مبتنی بر سازمان یادگیرنده (مطالعه موردی: مدارس مقطع ابتدایی شهر تهران) نقش دارند که به ترتیب الویت عبارتند از: شایستگی های معلمان، سیاست های آموزشی، توانمندسازی نیروی انسانی، فعالیت های فوق برنامه، استقرار نظام یاددهی و یادگیری، شایستگی های مدیران، امکانات تکنولوژیک، آینده نگری، روش ها و ابزار نوآورانه، ارتقای سطح سلامت، بهداشت و ایمنی مدرسه، اعتقاد به خرد جمعی، مدیریت و رهبری، به عنوان مولفه ها و شاخص های موثر بر ارائه الگوی مدارس اثربخش مبتنی بر سازمان یادگیرنده در مدارس مقطع ابتدایی شهر تهران است. بررسی ها نشان از برازش مدل بود.بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پزوهش مدارس اثر بخش منجر به اجرای مداوم برنامه ریزی میشوند که با حمایت بهتر از آموزش، منجر به تسریع فرآیند یادگیری می شوند.
مقایسه مهارت اجتماعی، مهارت مثبت اندیشی و سبک های حل مسئله در دانش آموزان دختر و پسر مقطع سوم متوسطه شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه مهارت اجتماعی، مهارت مثبت اندیشی و سبک های حل مسئله در دانش آموزان دختر و پسر مقطع سوم متوسطه شهر زاهدان بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش عبارت است از کلیه دانش آموزان دختر و پسر شهرستان زاهدان که در سال تحصیلی 1397- 1396 در دوره سوم دبیرستان مشغول به تحصیل بوده اند. نمونه پژوهش حاضر که تعداد 152 دانش آموز (76 دختر و 76 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه مثبت اندیشی اینگرام و ویسنیکی، مقیاس شیوه های حل مسئله (PSS)، پرسشنامه مهارت های اجتماعی نوجوان (TISS) بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون t برای مقایسه میانگین دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات دختران و پسران در مؤلفه های پرسشنامه مهارت های اجتماعی وجود دارد و بین میانگین نمرات گروه دختران و پسران در پرسشنامه مهارت مثبت اندیشی تفاوت معنادار در سطح 95% وجود دارد. همچنین بین میانگین نمرات دختران و پسران در مؤلفه های اعتماد در حل مسئله و سبک اجتناب در سطح اطمینان 95% تفاوت معناداری وجود ندارد؛ ولی در نمره کل پرسشنامه و مؤلفه های درماندگی در حل مسئله، مهار گری حل مسئله، سبک خلاقیت و سبک گرایش تفاوت معنادار وجود دارد.
بررسی رابطه ادراک عدالت سازمانی و رضایت شغلی در دو سازمان آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه ادراک عدالت سازمانی و رضایت شغلی کارکنان سازمان های اداری می پردازد. ادراک عدالت سازمانی دارای سه مؤلفه ادراک عدالت توزیعی، ادراک عدالت رویه ای، و ادراک عدالت مراوده ای در نظر گرفته شد و ابعاد رضایت شغلی نیز رضایت از ماهیت کار، رضایت از حقوق و مزایا، رضایت از سرپرست و مدیر، رضایت از ترفیعات، و رضایت از همکاران است . نمونه مورد مطالعه 265 نفر از کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان مازندران و دانشگاه مازندران را شامل می شود. یافته های پژوهش نشان داد که ادراک عدالت سازمانی 2/62 درصد از تغییرات رضایت شغلی را توضیح می دهد. همچنین هر یک از مؤلفه های ادراک عدالت سازمانی نیز تأثیر معناداری بر رضایت شغلی کارکنان دارند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر استقرار سیستم مدیریت دانش استراتژیک در دانشگاه پیام نور غرب کشور با روش AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر استقرار سیستم مدیریت دانش استراتژیک در دانشگاه پیام نور غرب کشور (کرمانشاه، همدان، کردستان و ایلام) با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی AHP < /span> است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. با بررسی مبانی نظری و مرور پیشینه تحقیق، متغیرهای اثرگذار بر استقرار سیستم مدیریت دانش استراتژیک در دانشگاه پیام نور تعیین شد که این عوامل توسط خبرگان دانشگاه مورد تأیید قرار گرفتنه و نهایی شدند. عوامل مؤثر در 9 گروه اصلی؛ فرایندهای دانش، فناوری اطلاعات، فرهنگ سازمانی، جو سازمانی، یادگیری سازمانی، سرمایه اجتماعی، منابع انسانی، نوآوری سازمان، رهبری و تعهد طبقه بندی شدند. نتایج حاصل از آزمون سوالات توسط نرم افزار Expert Choice نشان داد که، از عوامل 9گانه، (فناوری اطلاعات) دارای بیشترین تاثیر و (فرآیندهای دانش) دارای کمترین تاثیر بر مدیریت دانش استراتژیک است.
اینترنت، برنامه های ماهواره ای و هویت دینی (مطالعه موردی دانش آموزان متوسطه شهر مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین، هویت دینی و رسانه ها نقشی مهم و اساسی در تعریف و جهت دهیِ زندگی نوجوانان و جوانان هر جامعه ای، به ویژه جوامعی اسلامی مانند ایران دارد. اما در خصوص پیوند دین و رسانه ها، به ویژه رسانه های نوین خارجی، افراد زیادی معتقدند این رسانه ها با انتشار و پخش آراء، تصاویر، اندیشه های گوناگون، متفاوت و معارض با ارزش های دینی زمینه تضعیفِ هویت دینی افراد را فراهم می کنند. بنابراین، امروزه به نظر می رسد اظهار نظر پیرامون تغییر و تحولات هویت دینی جوانان و نوجوانان بدون توجه به نقش رسانه ها ناقص و ناکافی باشد. از این رو، مقاله حاضر به بررسی رابطه استفاده از ماهواره و اینترنت با هویت دینی دانش آموزان متوسطه شهر مرودشت پرداخته است. روش بررسیِ مطالعه، پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه و روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. براساس نتایج تحقیق، همبستگی هر دو متغیر استفاده از اینترنت و ماهواره با هر سه بعد هویت دینی دانش آموزان منفی و معنی دار بوده است. بالاترین همبستگی استفاده از اینترنت با ابعاد هویت دینی، به ترتیب، در ابعاد عملی (53/.-)، احساسی (52/.-) و اعتقادی (49/.-) بوده است. بالاترین همبستگی متغیر استفاده از ماهواره با هویت دینی، به ترتیب، در ابعاد عملی (53/.-)، احساسی (44/.-) و اعتقادی (39/.-) بوده است. بدین ترتیب، می توان گفت استفاده بیشتر از رسانه های ماهواره و اینترنت در راستای کاهش هویت دینی دانش آموزان متوسطه مورد بررسی در ابعاد سه گانه عملی، احساسی و اعتقادی بوده است.
رابطه خیانت زناشویی و سبک های عشق ورزی با رضایت جنسی زوجین از یکدیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
158 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، تعیین رابطه خیانت زناشویی و سبک های عشق ورزی با رضایت جنسی زوجین از یکدیگر بود. روش: جامعه پژوهش کلیه زوج هایی که در طی دوران زناشویی(حداقل دو سال از ازدواجشان گذشته است)، حدقل یک بار تجربه خیانت (به صورت رابطه مجازی،پیامک یا تماس تلفنی و رابطه جنسی) درزندگی زناشویی داشته اند، و برای حل مشکلات خود به مراکز مشاوره بهزیستی شهر تهران مراجعه کرده اند، بودند. با توجه به جدول کرجسی مورگان تعداد نمونه مورد نظر 350 زوج بود. که به صورت خوشه ای تصادفی در مراکز مشاوره بهزیستی شهر تهران، انتخاب شدند و به پرسشنامه های رضایت جنسی هادسون و مقیاس سبک های عشق ورزی استرنبرگ پاسخ دادند. در بخش آمار توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. داده ها در این تحقیق وارد رایانه و از طریق نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داده است که بین خیانت زناشویی با رضایت جنسی زوجین از یکدیگر رابطه معنی داری وجود ندارد. ولی، با افزایش سبک های عشق ورزی(صمیمیت، هیجان و تعهد)، رضایت جنسی زوجین از یکدیگر افزایش می یابد و بالعکس.نتیجه گیری: بین عشق و تداوم رابطه ی عاشقانه، رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد و هر چه قدر عشق و علاقه بین زوجین بیشتر باشد، آنان از تعهد و رضایتمندی بیشتری برخوردار خواهند بود.
اثربخشی آموزش مسئولیت پذیری بر مدیریت زمان و هدف گذاری نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
200 - 208
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مسئولیت پذیری بر مدیریت زمان و هدف گذاری نوجوانان دختر انجام شد. روش شناسی: این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه نوجوانان دختر مقطع متوسطه اول منطقه نه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. از میان اعضای جامعه 30 نفر پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی شامل گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 9 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) تحت آموزش مسئولیت پذیری قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با پرسشنامه های مدیریت زمان (کویین و همکاران،1990) و هدف گذاری (بوفارد و همکاران، 1998) جمع آوری و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه 19 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون از نظر متغیرهای مدیریت زمان و هدف گذاری تفاوت معناداری داشت. به عبارت دیگر، آموزش مسئولیت پذیری باعث بهبود مدیریت زمان و هدف گذاری (تسلطی، عملکرد گرایشی و عملکرد اجتنابی) نوجوانان دختر شد (05/0P < /span><). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، برنامه آموزش مسئولیت پذیری یکی از روش های موثر برای بهبود مدیریت زمان و هدف گذاری نوجوانان دختر می باشد و مشاوران و روانشناسان می توانند از این روش برای مداخلات خود استفاده نمایند.
بررسی نقش سرمایه های فرهنگی و اقتصادی خانواده و نوع مدرسه در عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی و پیش دانشگاهی منطقه 14 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و بررسی پدیده های انسانی ویژگی خاص علوم اجتماعی است و از آنجا که این پدیده ها دارای ابعاد پیچیده و چندبعدی اند، علوم اجتماعی جایگاه و اهمیت ویژه ای در زندگی روزمره می یابد. از این رو، مقاله حاضر درصدد است که زوایای پنهان ناکارآمدی مدرسان و متولیان امر آموزش علوم اجتماعی در ایران را تحلیل کند. در این پژوهش، چالش های اصلی آموزش علوم اجتماعی در ایران به شش دسته تقسیم بندی شدند: چالش های مربوط به حوزه روش تدریس، سطح آموزش معلمان، ارزشیابی و شیوه های آن در دروس علوم اجتماعی، ترغیب دانشجویان به تفکرات انتزاعی محض، یکسان بودن نحوه آموزش علوم اجتماعی و علوم پایه، و ضعف تکنولوژی آموزشی . در بخش نتیجه گیری، با تأکید بر این امر که تقویت بینش جامعه شناختی در بهبود کیفیت آموزش علوم اجتماعی در ایران تأثیر مستقیم دارد، سه راهکار برای ایجاد و تقویت چنین بینشی ارائه شده است .
رابطه رهبری تحول آفرین با خلاقیت با میانجی گری یادگیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه رهبری تحول آفرین با خلاقیت با میانجی گری یادگیری سازمانی بود.روش شناسی: این پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش تمامی معلمان مدارس متوسطه شهر کرمانشاه به تعداد 5900 نفر و نمونه آماری تعداد 360 نفر بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. ابزار پژوهش سه پرسشنامه استاندارد رهبری تحول آفرین باس و آولیو (2000)، یادگیری سازمانی نیفه (2001) و خلاقیت مقیمی (1388) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک های آماری و نرم افزارهای آماری SPSS وLISREL استفاده شد. در تحلیل توصیفی داده ها از جداول توزیع فراوانی، شاخص های مرکزی (نما، میانه و میانگین)، شاخص های پراکندگی(انحراف معیار و واریانس) استفاده شد. در آزمون فرضیات پژوهش از تکنیک های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تائیدی استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که رهبری تحول آفرین دارای اثر مثبت (2532/0) و معنادار بر خلاقیت در سطح 05/0 می باشد. یادگیری سازمانی دارای اثر مثبت (08/0) و معنادار بر خلاقیت در سطح 05/0 می باشد. رهبری تحول آفرین به واسطه یادگیری سازمانی (0432/0) و مقدار تی (12/2) دارای اثر مثبت و معنادار بر خلاقیت در سطح 05/0 می باشد.بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، بکارگیری سبک رهبری تحول آفرین در سازمان، یادگیری سازمانی و خلاقیت کارکنان را افزایش می دهد.
رابطه بین خود قضاوتی با عزت نفس جنسی با نقش واسطه ای نشخوار خشم در زنان مبتلا به دیابت نوع A تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
160 - 171
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین خودقضاوتی با عزت نفس جنسی با نقش واسطه ای نشخوار خشم در زنان مبتلا به دیابت نوعA تهران در سال 1396 انجام گرفت. روش : روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی و از نظر هدف، کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به دیابت نوع A مراجعه کننده به کلینیک انجمن دیابت شهر تهران بودند. تعداد 160 نفراز افراد واجد شرایط داوطلب با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: عزت نفس جنسی زینا و اسچوارز (1996)، خودقضاوتی نف (2003) و پرسشنامه نشخوار خشم ساخودولسکی و همکاران (2001) که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در سطح معناداری 05/0 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد ضرایب استاندارد و غیر استاندارد مسیر مستقیم مدل فرضی از خودقضاوتی به نشخوار خشم، و نشخوار خشم به عزت نفس جنسی معنی دار شد؛ به عبارت دیگر بین خودقضاوتی با عزت نفس جنسی با نقش واسطه ای نشخوار خشم در زنان مبتلا به دیابت نوعA تهران رابطه وجود داشت. نتیجه گیری: ابعاد خشم و مهار خشم، گاه به صورت کامل و گاه به صورت جزیی، از طریق نشخوار خشم بر افزایش و یا کاهش سلامت جسمی تأثیر می گذارند.
اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر انگیزش تحصیلی، درگیری تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
257 - 266
حوزههای تخصصی:
هدف: اختلال یادگیری خاص باعث مشکلات تحصیلی بسیاری در دانش آموزان می شود. در نتیجه، هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر انگیزش تحصیلی، درگیری تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص بود.روش شناسی: این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش دانش آموزان پسر ابتدایی دارای اختلال یادگیری خاص مراجعه کننده به هسته مشاوره آموزش وپرورش شهر همدان بودند. حجم نمونه 40 نفر در نظر گرفته شد که پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش ده جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی پالینسار و براون (1981) قرار گرفت و گروه گواه در لیست انتظار برای آموزش ماند. داده ها با مقیاس انگیزش تحصیلی (هارتر، 1981)، پرسشنامه درگیری تحصیلی (زرنگ، 1391) و پرسشنامه کیفیت زندگی در مدرسه (آینلی و بورک، 1992) گردآوری و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی باعث افزایش هر سه متغیر انگیزش تحصیلی (001/0=, P14/33=F)، درگیری تحصیلی (004/0=, P54/9=F) و کیفیت زندگی در مدرسه (004/0=, P52/9=F) دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص شد.بحث و نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه می توان از روش آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی برای بهبود متغیرهای تحصیلی از جمله انگیزش تحصیلی، درگیری تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص بهره برد.
تبیین سهم ابعاد شخصیت در رفتارهای ارتقادهنده سلامت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
177 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت رفتارهای مرتبط با سلامت تحصیلی در دانش آموزان، پژوهش حاضر با هدف تبیین سهم ابعاد شخصیت در رفتارهای ارتقادهنده سلامت تحصیلی انجام شد.
روش شناسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر کرج در سال تحصیلی 400-1399 بودند. نمونه پژوهش 150 نفر برآورد که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سیاهه ویژگی های شخصیتی (Costa and McCrae, 1992) و پرسشنامه رفتارهای سبک زندگی تحصیلی ارتقادهنده سلامت تحصیلی (Salehzadeh, Shokri and Fathabadi, 2018) استفاده شد. همچنین، برای تحلیل داده ها از روش رگرسیون چندگانه با مدل گام به گام در نرم افزار SPSS استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که ابعاد برون گرایی، روان آزرده خویی و وجدان گرایی توانستند 14 درصد از تغییرات تاب آوری تحصیلی، از میان ابعاد شخصیت فقط بعد برون گرایی توانست 14 درصد از تغییرات خوش بینی تحصیلی، از میان ابعاد شخصیت فقط بعد برون گرایی توانست 8 درصد از تغییرات مشغولیت تحصیلی، از میان ابعاد شخصیت فقط بعد برون گرایی توانست 3 درصد از تغییرات سرزندگی تحصیلی و ابعاد برون گرایی، گشودگی به تجربه و موافق بودن توانستند 22 درصد از تغییرات جهت گیری هدف تسلط محور را تبیین کنند (01/0P<).
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده، برنامه ریزی برای بهبود رفتارهای ارتقادهنده سلامت تحصیلی بر اساس ابعاد شخصیت به ویژه از طریق افزایش برون گرایی با استفاده از کارگاه های آموزشی ضروری به نظر می رسد
تاثیر زیر ساخت های فناوری اطلاعات برگسترش کارافرینی در فضای مجازی (مطالعه موردی شرکت توسعه نرم افزار کارنو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
126 - 140
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر زیر ساخت های فناوری اطلاعات برگسترش کارافرینی در فضای مجازی پرداخت. روش پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، جزء پژوهش های توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت توسعه نرم افزار کارنو به تعداد بالغ بر 70 نفر بودند. از این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و جدول مورگان، تعداد 60 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها در پژوهش حاضر از دو پرسشنامه محقق ساخته که بر گرفته از پرسشنامه های استاندارد زیرساخت فناوری اطلاعات چانوپاس و همکاران (2006) و کارآفرینی کردنائیج و همکاران (1386) می باشند، استفاده شد. به منظور تعیین روایی پرسشنامه از روایی ظاهری ، محتوایی و سازه ( AVE ›0.5) استفاده شد؛ هم چنین، پایایی ابزار از طریق ضریب آلفای کرونباخ (برای تمام متغیر ها بزرگتر از 0.7) و پایایی ترکیبی (برای تمام متغیر ها بزرگتر از 0.7) محاسبه گردید که نتایج نشان دهنده روا و پایا بودن ابزار پژوهش بود. تجزیه و تحلیل داده ها نیز در دو بخش توصیفی (میانگین، انحراف معیار، نمودار، فراوانی و ...) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری) صورت پذیرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که کیفیت و امنیت زیرساخت های فناوری اطلاعت در کشور بر کارآفرینی در فضای مجازی تاثیر دارند.
رابطه بین سرمایه روان شناختی و مشارکت ورزشی دانش آموزان متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
92 - 107
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سرمایه روان شناختی بر مشارکت ورزشی دانش آموزان انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و از نظر نوع، کاربردی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهرستان دهلران در سال تحصیلی 98-1397بودند که بر اساس جدول مورگان 360 نفر به عنوان حجم نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه های سرمایه روان شناختی لوتانز (2007) و پرسشنامه انگیزه مشارکت ورزشی گیل(1983) بودند که اعتبار آن با روش صوری و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ 86/0 حاصل شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از معادلات ساختاری و با نرم افزار Amos انجام شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد میانگین سرمایه روان شناختی 88/3 و مشارکت ورزشی 09/3 می باشد که در حد متوسط قرار دارند. نتایج همبستگی حاکی از رابطه مثبت و معنادار همه ابعاد دو متغیر با هم بود. همچنین نتایج معادلات ساختاری با نرم افزار Amos حاکی از این بود که سرمایه روان شناختی می تواند به میزان 64/0= R2 و 01/0≥P < /span> مشارکت ورزشی را پیش بینی نماید. با توجه به اینکه ضریب استاندارد رابطه برابر با 64/0 و معنادار است بنابراین متغیر سرمایه روان شناختی بر مشارکت ورزشی تاثیر مثبت داشت. نتیجه گیری: پیامدهای سلامت ورزش محور و مشغولیت فیزیکی دانش آموزان در عصری که فضای مجازی بر تمام حوزه های زندگی سایه افکنده است نقش بسزایی ایفا می کند.