با توجه به رابطه دو جانبه محیط-رفتار ، مباحث مرتبط با جرایم رفتاری، ناهنجاریهای رفتاری و وندالیسم بطور گسترده ای مورد توجه طراحان و جرم شناسان قرار گرفته است. از سوی دیگر، با وجود اهمیت درمان ریشه ای جرایم، مباحث پیشگیری از جرایم ارجح بر تنبیه و مجازات دانسته شده است. در نتیجه، اتخاذ تدابیر و روشهای لازم جهت پیش بینی به صورت علمی و تکنیکی ضروری به نظر می رسد. بدین منظور هدف از این پژوهش ارایه روش پیش بینی پتانسیل جرم خیزی نقاط از طریق تحلیل کیفیات محیط شهری می باشد. در این راستا، مدل تحلیلی 5 سطحی متشکل از سه مولفه اصلی کیفیت فضای شهری و 11 معیار و 36 زیر معیار ارائه گردیده است. در ادامه معیارها و زیر معیارهای مدل ارائه شده با استفاده از تکنیک تحلیل شبکه ای فازی، مورد سنجش و اولویت بندی قرار گرفته و اهمیت نسبی هریک از این عوامل بر روی کیفیات محیطی موثر بر پتانسیل جرم خیزی مشخص گردیده است. سپس این مدل در مناطق 14 گاانه شهرداری اصفهان پیاده سازی شده و این مناطق در قالب 5 حوزه شهری براساس کیفیات محیطی موثر بر پتانسیل جرم خیزی و با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی مورد تحلیل و رتبه بندی قرار گرفته اند. همچنین با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش استراتژی هایی جهت ارتقاء کیفیت فضای شهری در راستای کنترل جرایم شهری حوزه های 5 گانه شهر اصفهان ارائه گردیده است. در پایان، همسانی یافته های تحقیق حاصل از مقایسه نتایج تحلیل در قالب رتبه بندی حوزه ها، با آمار جرم رخ داده در حوزه ها، بیانگر کارایی و تعمیم پذیری مدل پیشنهادی می باشد.
مفهوم مشارکت در مدیریت شهری از مباحث مهم و پر چالش شهرسازی است. مدیریت شهری ایران در ارتباط متقابل و ارگانیک با برنامه ریزی شهری نیست. متأسفانه در کشور ما بیشتر اقدام های مدیریت شهری، از بالا و از بیرون انجام شده که اکنون نیاز به حرکتی از پایین و از درون، برای بومی شدن آنهاست. با توجه به پتانسیل ها و همچنین چالش های پیش روی مشارکت مردم در ایران و وجود اشخاصی همچون علامه طباطباییe که در این زمینه اظهار نظر جامع و کاملی دارند؛ می توان از وجود چنین افرادی برای بومی سازی مفهوم مشارکت در ایران بهره جست.
به همین منظور در پژوهش حاضر ابتدا به تحلیل و بررسی نقش مشارکت در مدیریت شهری پرداخته ایم و در ادامه با استفاده از نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطباییe (استخدام، اجتماع و عدالت؛ مُلک اجتماعی؛ شورا؛ رئالیسم تعاملی و ولایت جامعه اسلامی) به تبیین نظریه های علامه طباطباییe در مورد مشارکت شهروندان و نقش آنان در حکومت از نظر علامه طباطباییe اشاره کرده ایم. سپس نقش حکومت در جامعه اسلامی را بیان نموده ایم و به این نتیجه رسیدیم که از دیدگاه علامه طباطباییe، مشارکت شهروندان در مدیریت شهر امری اجتناب ناپذیر است و مدیر شهر نمی تواند بدون مشورت گرفتن از گروه های ذی نفع و صاحب نفوذ که اصلی ترین آنها مردم و شهروندان هستند، اقدام به تصمیم گیری، قانونگذاری و اجرا کند و حتی خود بر کار خودش نظارت داشته باشد.
در آستانه ورود به هزاره جدید پدیده شهری شدن جهان حکایت از تولد نوعی سیاره شهری دارد از انجا که این پدیده با قطبی شدن و تمرکز گرایی جمعیت همراه است توازن نظام های اسکان را برهم می زند و اصلاحات ساختاری را در نظام سکونتگاهی کشورها ضروری می سازد. بیشتر مطالعات موجود در زمینه جمعیت مناطق شهری جهان و روند شهر نشینی ، گرایش به بررسی ابر شهرها و کلان شهرها و مسائل مبتلا به آنها دارند.......