فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۵۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
اجتهاد از زمان پیامبر (ص) تا عصر حاضر
حوزههای تخصصی:
عنصر «اجتهاد» در فقه، خصیصه ای است همچون سایر خصایص اسلام که جلوه منحصر به فردی به آن بخشیده است. «اجتهاد» موتور محرکی است که توانسته است شریعت اسلام را همگام با زمان و مکان، مشکلات و معضلات، نیازها، سوالات و شبهات به پیش ببرد.
وجود مجتهدان و ضرورت اجتهاد در هر عصر و زمانی مورد تأکید فراوان دین بوده و در مواجه با مشکلات جز با احیای اجتهاد نمی توان شریعت اسلام را در بستر زمان و مکان به حرکت در آورد.
اجتهاد، به شریعت باروری و حاصلخیزی عطا می کند و به آن برای رهبری زمام امور زندگی، در جهت اهداف و مقاصد شارع، قدرت سرشاری می بخشد بدون این که از حدود و حریم الهی تجاوز کند و یا حقوق انسانی را پایمال نماید. البته دریافت چنین مطلبی، هنگامی میسر است که اجتهاد صحیح، با تمام شرایط، از اهل خود و در محل خود صادر گردد و هیچ عصر و زمانی خارج از اجتهاد نیست.
احیاء التراث: مسألة تبدیل رأی المجتهد
حوزههای تخصصی:
جایگاه خطیر فتوا
حوزههای تخصصی:
بنیان اصول فقه و تاریخچه آن
حوزههای تخصصی:
درنگی در چیستیِ اصل محرِز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژگی اماره، کاشفیت ظنّی نوعی آن است که شارع نیز با عنایت به این ویژگی، برای آن، جعل حجّیت می کند. در برابر آن، اصل عملی است که ناظر به واقع نبوده و تنها برای رهایی از سرگردانی در مقام عمل به کار می آید. در این میان، اصل محرز، که هم از اصل، بهره ای داشته و هم از اماره نشانی در آن یافت می شود، مطرح است. برای اصل محرز، تعاریف مختلفی ارائه شده که محور تمامی آن ها، واقع انگاری تعبّدی یکی از دو طرف شک در مقام عمل، و با آن، معامله واقع کردن است؛ بدون آن که مانند اماره از رهگذر مؤدّای خود، کاشفیتی نسبت به واقع داشته باشد. نوشته پیش رو، ضمن تبیین چارچوب مفاهیمی چون دلیل، اماره و اصل، و نگاهی به مفهوم ارائه شده از اصل محرِز، با طرح ملاحظاتی چند، عنوان اصل محرِز یا احراز تعبّدی را ترکیبی متناقض دانسته، در مورد وجود آن، تأمّلات و ملاحظاتی را مطرح ساخته است.
بنیان اصول فقه و تاریخچه آن
حوزههای تخصصی:
مسئله خطا در اجتهاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل بسیار مهم در فلسفه فقه، خطا در اجتهاد است. از یک سو نمی توان به طور کامل از خطای اجتهادی پیشگیری کرد و ناگریز پیش خواهد آمد. از سوی دیگر، نمی توان از هر خطای مجتهد نیز چشم پوشید. مسئله اول در باب این موضوع، تعیین معیار صواب از خطا است که خود در دو مرتبه ثبوت و اثبات قابل بررسی است. از آنجا که هر خطای اجتهادی قابل پذیرش نیست، مسئله دوم حدّ پذیرفتنی بودن خطا است. این مسائل، به صورت صریح مورد توجه اصولیان نبوده است. نگارنده در مسئله اول پاسخ های ممکن را ذکر کرده و خود در این میان رأیی برگزیده است؛ اما در مسئله دوم معیار نظری نیافته و به پیشنهاد یک راهکار عملی برای جلوگیری از سرریزی اختلافات نظری به حوزه های اجتماعی سیاسی بسنده کرده است.
بازخوانی لوازم معرفت شناختی و هستی شناختی تفکیک معنا از مفهوم و مصداق و واقع(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در برابر نظریه وجود ذهنی، اخیراً دیدگاهی ارائه شده است که در آن دیدگاه، وجود ذهنی ماهیات در علمِ حصولیِ ما به آنها نفی می شود و برای معلوم بالذات مطلق و معلوم بالذات مقید - که در این دیدگاه به ترتیب «معنا» و «مصداق» خوانده شده اند - تحققی جدا و مستقل از تحقق علم حصولی - که در این دیدگاه «مفهوم» خوانده می شود - ادعا می شود. در این دیدگاه، از تفکیک معنا و مصداق و مفهوم و واقع از همدیگر لوازمی به دست می آید که پذیرفتن آنها سبب بروز تغییراتی اساسی در دیدگاه های معرفت شناختی و هستی شناختی خواهد شد. در این نوشتار، ما به بررسی این مسئله خواهیم پرداخت: آیا صاحبان این دیدگاه دلیلی در اثبات تمایز معلوم بالذات از علم حصولی آورده اند یا نه نشان خواهیم داد که نه تنها این دیدگاه بدون دلیل است بلکه لوازمی که در این دیدگاه برای تفکیک معنا از مفهوم و واقع و مصداق ذکر شده است با هم سازگار نیستند.
فهرستواره نسخ خطی اصولی
حوزههای تخصصی:
مرجعیت خطرها و هشدارها
حوزههای تخصصی:
تلاشی برای شناخت باطن احکام فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احکام فقهی، دارای معنای ظاهری و باطنی هستند. بحث از معنای ظاهری و باطنی الفاظ، یک بحث زبان شناسی و معناشناسی است و جایگاه آن در قسمت مباحث الفاظ (یا در صورت وجود، بخش ملازمات عقلیه) درعلم اصول فقه است. معنای باطنی هرگز متناقض با ظاهر نیست؛ بلکه اصلی ترین معبر دست یابی به باطن الفاظ، همان ظاهر الفاظ و گذر کردن قاعده مند از آن است. بشر عادی توانایی دستیابی به حداقل بخشی از معنای باطنی احکام و افعال فقهی را دارد. معنای ظاهری در جمله ها و الفاظ عبارت است از: معنای غیر غامض، دلالت مستقیم و مطابقی الفاظ. معنای باطنی الفاظ و جملات عبارت است از: معنای غامض و پوشیده در سطوح مختلف دلالت های لفظی اعم از معناهای دوّم مطرح شده در علم معانی، لوازم عقلی کلام، اهداف سخن، مفاهیم موافق و مخالف، تنقیح مناط قطعی، معنایی که از الغاء خصوصیت از کلام به دست می آید و ... .
نیکوکاری با خلق خدا
حوزههای تخصصی:
توصیه هایی برای توسعه علم اصول فقه
حوزههای تخصصی:
انتخاب مرجع
حوزههای تخصصی:
اختلاف در باب اجتهاد و پژوهشهای فقهی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بنیان اصول فقه و تاریخچه آن
منبع:
وحید تیر ۱۳۵۲ شماره ۱۱۵
حوزههای تخصصی:
تازه های نشر
حوزههای تخصصی: