فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۹۷۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
در اواخر حکومت اموی و آغاز حکومت عباسی، دبیران و کاتبان به دربار حاکمان وارد شده و با توجه به اصالت ایرانی و آشنایی آنان با سنت اخلاق فارسی، این میراث کهن را به دنیای اسلام منتقل کردند. آنان علاوه بر استفاده از آموزه های اخلاق فارسی در نامه نگاری های خود، به ترجمه و تألیف کتب فراوانی که متأثر از اخلاق فارسی بود پرداختند. آثار نگاشته شده آنان بعدها به عنوان یکی از منابع اخلاقی شناخته شد و نویسندگان بعدی تلاش کردند با استفاده از آیات و روایات، میراث برجای مانده از دبیران را مشروعیت ببخشند. بدین ترتیب اخلاق فارسی جزء منابع اخلاق پژوهان مسلمان قرار گرفته و نظام اخلاقی آنان را تحت تأثیر قرار داد. اما کدام یک از خصوصیت ها و آموزه های اخلاق فارسی به اخلاق اسلامی رسوخ کرد؟ این مقاله برآن است تا با استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی، به این پرسش پاسخ داده و پنج خصوصیت استقرا شده که عبارتند از: تفرد پادشاه، نظام طبقاتی، اطاعت از پادشاه، عدالت و ارزش های اخلاقی متفاوت، را شرح دهد. ورود اخلاق فارسی در دنیای اسلام بازتاب های متفاوتی داشته و سه رویکرد متفاوت در قبال آن بوجود آمد؛ برخی آن را بتمامه پذیرفتند و برخی دیگر تلاش کردند آن را تعدیل کنند و گروهی دیگر نیز با توجه به دیدگاه عقل واحد و خرد جاودان، آن را در کنار دیگر نظام های اخلاقی جای داده و از برخی آموزه های آن بهره بردند.
مراقبه درنهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
مراقبه از ریشه ی رقب در لغت به معنای گردن است. با توجه به این که انسان در نظارت عمیق و همه جانبه گردن خود را به حالت کشیده نگه می دارد فلذا برای نظارت خدا بر انسان و نظارت انسان بر اعمال و حالات خویش و همنوع خویش مراقبت گفته می شود. مراقبت خدا بر انسان و انسان بر خود یک وجه اشتراکی در خصوص تکامل روحی و اخلاقی انسان دارد. ولی فرق نظارت خدا بر انسان با نظارت انسان بر خویش از این جهت است که مراقبت و نظارت خداوند همه جانبه بوده و هیچ نقص، کاستی و اشتباه ندارد. نتیجه این نظارت به خود خداوند برنمی گردد. مراقبت انسان بر حالات و رفتار خویش به وسعت مراقبت خداوند نمی رسد و احتمال دارد که همراه با غفلت نیز باشد. در این تحقیق ابعاد موضوعات فوق و همچنین اقسام مراقبت از دیدگاه امام علی(ع) بررسی شده است.
قضایای حسن و قبح: عقلانی یا عقلایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به دنبال اثبات عقلانی بودن قضایای حسن و قبح و ردّ عقلایی بودن آنهاست. ابتدا دیدگاه حکمایی همچون فارابی، ابن سینا و محقق طوسی مطرح شده که قضایای حسن و قبح را از مشهورات دانسته اند. سپس به دو تفسیر از دیدگاه حکما اشاره شد: حکیم لاهیجی قضایای حسن و قبحْ را یقینی و حتی بدیهی می د اند، اما محقق اصفهانی این بحث را از مشهورات بهشمار می آورد. حق آن است که از کلمات حکما، عقلانی بودن قضایای حسن و قبح در کنار عقلایی بودن آنها فهمیده می شود؛ چه آنکه یک قضیه ممکن است از یک جهت جزو یقینیات باشد که صدقش با برهان اثبات گردد و از لحاظی دیگر، جزو مشهورات باشد که واقعیتی جز شهرت و تطابق آرای عقلا نداشته باشد. در ادامه، به بررسی ادلة محقق اصفهانی پرداختیم. این دلیل را که چون قضایای حسن و قبح بدیهی نیستند پس مشهوری اند، نپذیرفتیم؛ چون نمی توان از عدم بداهت، عدم عقلی بودن را نتیجه گرفت. دربارة دلیل دوم که عقلا صرفاً به سبب حفظ نظام اجتماعی به حسن و قبح حکم می کنند، روشن شد که عقلا در اعتبار احکام به مصالح و مفاسد واقعی توجه دارند، از این رو حکم آنها منشأ عقلانی دارد و صرفاً برخاسته از اعتبار نیست.
تجلی قرآنی بایسته های اخلاق اجتماعی در صحیفه سجادیه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
اندیشه های قرآنی امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه در تمام زمینه های معرفتی ازجمله در حوزه اخلاق اجتماعی تحت تاثیر قرآن و در این مجموعه به شکل دعا تجلی یافته است.در این آموزه معرفتی و دینی (اخلاق اجتماعی)، حضرت با بهره گیری از معارف قرآنی در این زمینه و تأثیر پذیرفتن از کلام وحیانی با توجه به شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زمانه خود به صورت مستقیم و غیرمستقیم به بیان این معارف و آیات قرآنی اهتمام ورزیده اند. ازاین رو محور اصلی این پژوهش ذکر انواعِ اثرپذیری کلام امام از قرآن در بیان بایسته های اخلاق اجتماعی است که امام سجّادعلیه السلام برای بیان این آموزه های اخلاقی در کلام خود از آن ها بهره گرفته و اندیشه حضرت در القای این معارف الهی از آن ها تأثیر پذیرفته است. برای نیل به این مهم با استفاده از روش کتابخانه ای از تفاسیر قرآن و شروح موجود از صحیفه و دیگر منابع تاریخی و اخلاقی بهره گرفته شده است.
بررسی تطبیقی اندیشه اخلاقی ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
این مقاله بر مبنای بررسی تطبیقی نظرات اخلاقی ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی و بررسی شباهت دیدگاه های اخلاقی آنان نگاشته شده است. چنانکه نشان داده خواهد شد، فضایل اخلاقی نقش مهمی را در رسیدن به سعادت ایفا می کنند. سعادت برترین خیری است که هر کس فقط به خاطر خود سعادت، به دنبال آن است. خواجه نصیر همچون ارسطو می اندیشید که اخلاقیات، مبانی و پایه های عینی و واقعی دارند؛ اما برخلاف ارسطو، باور داشت که عقل انسان به تنهایی قادر نیست که به همه این مبانی برسد و علاوه بر عقل باید در به دست آوردن معرفت کامل در مورد ویژگی های اخلاقی، از شریعت یاری جست. همچنین شریعت با معرفی جهان آخرت چشمان ما را به روی یک زندگی پایان ناپذیر باز می کند که جزییات آن جهان توسط عقل شناخته نشده است. به هر روی، شریعت در نظر خواجه نصیر برای زندگی در متن چنین جهانی، لازم و ضروری خواهد بود. «عدالت» به عنوان منشأ فضایل و سعادت بشری، نقطه مشترک اندیشه اخلاقی ارسطو و خواجه نصیر است که هم در اخلاق ناصریو هم در اخلاق نیکوماخوسبر آن تأکید می کنند. عدالت در رویکرد آنان منشأ همه فضیلت ها (و نه جزیی از آن) است و تا عدالت نباشد، سعادت میسر نخواهد شد.
جایگاه فطرت در اندیشه تربیتی امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
ویژگی بارز اندیشه تربیتی امام خمینیe تربیت با محوریت فطرت است و بدین علت، در تبیین حقیقت و ماهیت تربیت اسلامی بر شکوفاسازی فطرت تأکید تام دارد و در این راستا، معنا و مفهوم، اقسام فطرت، خاستگاه فطریات و زوایا و ابعاد آن را تبیین کرده و به این نتیجه رسیده است که در وجود انسان یک سلسله ذاتیات و فطریات وجود دارد، اما تمام فطریات انسان را به دو فطرت عشق به کمال و فطرت گریز از نقص برمی گرداند.
هدف از پژوهش حاضر، بررسی این نکته کلیدی است که از نگاه امام خمینیe فطرت خاستگاه تعلیم و تربیت، اخلاق، دین، دینداری و هنر است و پایه و اساس تربیت بر فطرت استوار است و اصولاً معنا، مفهوم و حقیقت تربیت شکوفاسازی توانمندی ها و قابلیت های فطری است.
در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی، تحلیلی و استنباطی به واکاوی آثار، تألیفات و بیانات امام خمینیe پرداخته ایم و به برخی از نتایج تربیتی رویکرد تربیت فطرت محور دست یافته ایم که عبارتند از: فطرت عشق به کمال و نفرت از نقص که بنیادی ترین امر فطری انسان است، فطرت توحیدی و معادباوری که پایه و اساس نظام تربیتی است، هدف تربیت شکوفایی فطرت است، تعالیم دینی در جهت شکوفایی فطرت است و...
ویژگی بارز اندیشه تربیتی امام خمینیe تربیت با محوریت فطرت است و بدین علته همین دلیل، در تبیین حقیقت و ماهیت تربیت اسلامی بر شکوفاسازی فطرت تأکید تام دارد و و در این راستا، معنا و مفهوم و، اقسام فطرت و، خاستگاه فطریات و زوایا و ابعاد آن را را تبیین کرده و به این نتیجه رسیده است که در وجود انسان یک سلسله ذاتیات و فطریات وجود دارد، اما تمام فطریات انسان را به دو فطرت عشق به کمال و فطرت گریز از نقص برمی گرداند.
هدف از پژوهش حاضر، بررسی این نکته کلیدی است که از نگاه امام خمینیe فطرت خاستگاه تعلیم و تربیت، اخلاق، دین و، دینداری و هنر است و پایه و اساس تربیت بر فطرت استوارتر است و اصولاً معنا و، مفهوم و حقیقت تربیت شکوفاسازی توانمندی ها و قابلیت های فطری است.
در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی، تحلیلی و استنباطی به واکاوی آثار و، تألیفات و بیانات امام خمینیe پرداخته ایم و به برخی از نتایج تربیتی رویکرد تربیت فطرت محور دست یافته ایم که عبارتند از: فطرت عشق به کمال و نفرت از نقص که بنیادی ترین امر فطری انسان است.، فطرت توحیدی و معادباوری که پایه و اساس نظام تربیتی است، هدف تربیت شکوفایی فطرت است.، تعالیم دینی در جهت شکوفایی فطرت است و...
جایگاه پژوهش تربیتی در پرتو رویکرد پسا ساختار گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور و نشر اندیشه پسا ساختارگرایی با جهتگیریها و رویکردهای خاص خود در رویارویی با شناخت در حوزه های علوم انسانی، اجتماعی، از جمله علوم تربیتی از طریق سنتهای فرهنگی و زبانی، روش شناسی های متعدد و گوناگونی را پیش پای پژوهشگران حوزه های یاد شده قرار داده است به گونه ای که ظاهراً نوعی آشفتگی روش شناختی را به دنبال داشته است؛ لذا در این مقاله، که با روش تحلیلی و توصیفی صورتبندی شده است، پس از تحلیل و تشریح رویکرد ساختارگرایی به عنوان زمینه پیدایش جنبش پسا ساختارگرایی، اشتراکات و افتراقات آنها تبیین شده است. در نتیجه آن ، فضای پژوهش تربیتی در پرتوی نگرش پساساختار و از دریچه الگوی واسازی دریدایی و نیز الگوهای انتقادی و ساخت زدای فوکو یعنی ، ""دیرینه شناسی""، ""تبار شناسی"" و ""تحلیل گفتمان انتقادی"" ترسیم شده است.
ارزیابی دیدگاه مفسران درباره معناشناسی «معیشت ضنک» در آیه ۱۲۴ طه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه «معیشت» سه بار و واژه «ضنک» یک بار در آیات قرآن به کار رفته است. مفسران درباره معناشناسی ترکیب «معیشت ضنک» در آیه ۱۲۴ سوره طه اقوال گوناگونی را ذکر کرده اند که می توان آنها را در دو دسته کلی حیات واپسین و حیات دنیوی تقسیم بندی کرد. به نظر می رسد نمی توان «معیشت ضنک» را تنها درباره حیات واپسین تفسیر کرد و باید معانی و مصادیق آن را در دنیا و در ادامه آن عالم برزخ جستجو کرد. با استفاده از شواهد و قرائن دانسته می شود که منظور از «معیشت ضنک» در دنیا، نقصان در مواهب و نعمت های دنیوی نیست، بلکه «معیشت ضنک» عدم آرامش و طمأنینه قلبی در زندگی است و این ترکیب به یک حالت روحی و روانی گفته می شود که فرد در آن به نوعی دلواپسی دائمی دچار گردیده است. در اثبات این ادعا از روش قرآن به قرآن بهره برده شده است.
شکاف میان معرفت و فعل اخلاقی در اندیشه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
سقراط بر این باور بود که میان معرفت و فعل اخلاقی، هیچ شکافی وجود ندارد؛ چراکه معرفت انسان، موجب تحقق فعل می شود. ارسطو ضمن انتقاد از این نگرة سقراط، علت شکاف میان معرفت و فعل اخلاقی را ضعف اراده می دانست. ابن سینا نیز برخلاف سقراط، معرفت را شرط کافی فعل در نظر نمی گرفت؛ اما برخلاف ارسطو، تأثیر میل بر اراده را هم علت شکاف میان معرفت و فعل اخلاقی نمی دانست؛ بلکه از نظر او، ارادة ناشی از معرفت عقلانی، موجب تحقق فعل اخلاقی می شود. وی در تبیین مسئله شکاف میان معرفت و فعل اخلاقی، چندین علت درونی و بیرونی را برمی شمرد که مانع از تحقق معرفت عقلانی در انسان می شوند. بنابراین اگر معرفت بر پایه سستی نظیر وهم و خیال ابتنا داشته باشد و از جنس عقل نباشد، فعل تحقق نمی یابد و اگر هم تحقق یابد، غیراخلاقی است. علاوه بر این، ابن سینا با تفسیر عقلی از آیات و روایات، بر گفته های خویش شاهد می آورد و درنهایت معتقد می شود که عواملی نظیر عبادت حقیقی، حاکمیت عقل بر سایر قوا و تحقق معرفت یقینی، موجب رفع شکاف میان معرفت و فعل اخلاقی می شوند.
مسئله فهم در معرفت شناسی ملاصدرا و نظریه فضیلت محور زاگزبسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
ملاصدرا و زاگزبسکی دایره معرفت را به فهم وسعت داده اند، معتقدند فاعل شناسا می تواند با کسب فضایل عقلانی و اخلاقی به طور ارادی بستر مناسب شکل گیری باور صادق را مهیا نماید. ایشان فضایل عقلانی را موجد باور می دانند و معتقدند فضایل اخلاقی در مؤدی بودن باور به صدق مؤثرند و رذایل اخلاقی مانع حصول باور صادق هستند. از نظر زاگزبسکی و ملاصدرا فاعل شناسا به طور آگاهانه و ارادی می تواند برخی از فضایل اخلاقی و عقلانی را در خود ایجاد کند و رذایل اخلاقی را از بین ببرد تا زمینه و شرایط اعتمادپذیر و قابل اطمینانی برای شکل گیری و ایجاد باورها ایجاد شود. از نظر ایشان فاعل شناسایی که انگیزه و نیّت کسب معرفت را دارد می تواند با ایجاد بستر و زمینه مناسب برای حصول باور صادق، به صدق دست یابد. در این پژوهش پی گیری می شود در نظریه معرفت شناختی و فلسفه ملاصدرا دایره آگاهی های معتبر انسان به گستردگی فهم است؟ و اگر اینگونه است از نظر ملاصدرا چه عواملی در شکل گیری و مؤدی به صدق بودن فهم به عنوان علل زمینه ای مؤثر هستند؟
نقد کتاب مقدس: خاستگاه تاریخی معرفتی و تأثیر آن بر مطالعات قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهیافت انتقادی به کتاب مقدس، پدیده ای نوظهور و از نتایج عصر روشنگری بود. کتاب مقدس، که تا آن زمان به عنوان منبع قدسی دین تلقی می شد، همچون سایر متون کهن با تکیه بر ابزارهای علمی مورد قضاوت و استنطاق واقع شد. مهم ترین پیامد این رویکرد، مناقشه و اختلاف در مورد اعتبار کتاب مقدس است. تعمیم کاربست شیوه های مختلف نقد کتاب مقدس به قرآن، چالش هایی را در حوزة مطالعات قرآنی ایجاد کرده است که باید پیش از استفاده از این روش ها، کارآمدی یا عدم کارآمدی آنها دربارة قرآن بررسی و تحلیل شود. در این مقاله، ابتدا عوامل و زمینه های نقادی کتاب مقدس به تصویر کشیده شده، سپس کاربست برخی روش های انتقادی برگرفته از کتاب مقدس در مورد قرآن، معرفی و تحلیل شده اند. بررسی ها نشان می دهد، متن قرآن کریم، بر خلاف کتاب مقدس، به نحو متواتر و از طریق قرائت و حفظ نسل ها نقل شده و متن آن، بی کم و کاست حفظ گردیده است. لذا نمی توان متن قرآن را همانند متن کتاب مقدس، به نقد کشید و دربارة متن آن، زیادت و نقصان ادعا کرد.
حقیقت و چیستیِ «از خود بیگانگی»، از دیدگاه اندیشمندان مسلمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل انسان شناسی که برخی از متفکران درباره آن پژوهش نموده اند «ازخودبیگانگی» است. در اینکه «ازخودبیگانگی» چیست و چگونه به وجود می آید، هر کس با توجه به دیدگاهی که درباره ماهیت و حقیقت انسان اتخاذ نموده، جواب خاصی به آن داده است. در تحقیق حاضر، با بررسی و تحلیلِ تعاریف مختلفِ «ازخودبیگانگی»، ماهیت و چیستی این مفهوم بیان شده، و با بهره گیری از آیات و روایات به این نتیجه رهنمون گردیده است که حقیقت انسان همان نفس اوست که با تعابیری مانند «من» و «خود» از آن یاد می شود. رشد و تعالی این حقیقت وابسته به ارتباط داشتن با خداست، به طوری که اگر آدمی خدا را فراموش نماید و با او بیگانه شود، «خود» را فراموش نموده، از آن نیز بیگانه می شود. از این جهت، «ازخودبیگانگی» را باید در «بیگانگی از خدا» جستجو نمود.
عدالت بین نسلی در استفاده از محیط زیست از نگاه آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
امروزه چگونگی استفاده از محیط زیست به یکی از مهم ترین از مسائل مورد توجه بشر تبدیل شده است، تخریب و استفاده بی رویه از آن نگرانی جدی ای نسبت به آینده بشر برای صاحب نظران به وجود آورده است، از این رو ضرورت دارد تا این موضوع را از منظر آیات و روایات و دلیل عقل مورد بررسی قرار دهیم تا مبانی فقهی این مسئله تبیین گردد. با مراجعه به آیات و روایات و ادله عقلی می توان حق بهره مندی همة بشر از محیط زیست سالم را استنباط کرد و در نتیجه آحاد بشر را مکلّف به رعایت حق سایرین در استفاده از محیط زیست دانست و از این رو تصرفات تخریب گر نسبت به آن را از نظر شرعی ممنوع دانست، از این بحث تحت عنوان عدالت بین نسلی در استفاده از محیط زیست یاد می شود، زیرا تجاوز به حق آحاد بشر نسبت به محیط زیست نوعی تضییع حق و ظلم نسبت به ایشان به حساب می آید.
فرایند شکل گیری نظام عمل صالح از منظر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
این مقاله می کوشد تا با رویکردی نو با استفاده از روش توصیفی و تحلیل محتوا به بررسی چگونگی فرایند شکل گیری عمل صالح بپردازد. تا کنون پژوهش های گوناگونی درباره پیوندهای متقابل عمل صالح با مفاهیمی دیگر همچون ایمان، تقوی، قلب و... صورت گرفته است. اما این پژوهش بر آن است تا با گردآوری، ارزیابی و پردازش مجموعه این روابط متقابل، نظام و روند رخداد عمل صالح را بر پایه قرآن و روایات مبین پیدا نماید. به سخن دیگر، در این مقاله، فرایند بروز عمل صالح در گذر از ساختار روانی انسان جستجو می شود. نتایج این پژوهش نشانگر آن است که از دیدگاه قرآن و روایات، روند رخداد عمل صالح طی شش مرحله زیر و در گذر از اجزای گوناگون ساختار روانی انسان مؤمن رخ می دهد: 1. پیدایش حاجت (در صدر)، 2. طلب و دعا (در قلب)، 3. ظهور نیت (در قلب و نفوذ آن در صدر)، 4. علم (در فکر)، 5. اراده عمل (در عزم) و 6. بروز خارجی عمل صالح (در قوه). بر این مبنا، عمل صالح همان نور ایمان است که تحت ولایت الهی در گذر از اجزای ساختاری روان، ظهورهای مختلفی می یابد تا آنجا که به صورت عمل بیرونی در قوای حرکتی انسان در عالم مادی بروز می یابد و باعث صعود انسان به مراتب عالی می شود.
مفهوم شناسی وجدان اخلاقی و گستره تأثیرگذاری آن در نظم عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاکمیت نظم و قانون مداری از مهم ترین مؤلفه های اجتماعِ به سامان است که بستر امنیت و آرامش را برای سیر افراد در جهت اه داف ف ردی و جمعی امکان پذیر می سازد. دستی ابی به جامع ة بهره مند از نظم عمومی، نیازمند وجود قوانین مربوط و مابازای قانونی مناسب برای اجرای این قوانین است. بی شک مهم ترین ضامن اجرای قوانینِ دارای جنبه نظم عمومی، دولت ها و نهادهای اجتماعی قضایی و انتظامی هستند؛ اما توجه به اخلاقیات، حاکی از وجود مابازای اخلاقی و درونی برای رعایت قوانین یادشده است. ازاین رو هماهنگی و همراهی الزامات خارجی و درونی، مهم ترین دستاورد برای رسیدن به نظم عمومی خواهد بود. در تحقق این هدف، مفهوم وجدان اخلاقی با توجه به کارکردهای آن، نقش اساسی دارد. در این نوشتار با مراجعه به آرای اندیشمندان، ضمن مفهوم شناسی «وجدان اخلاقی»، تأثیر این عاملِ در دسترس و همگانی برای تربیت افراد اخلاقی و به تبع آن تشکیل جوامع اخلاقی که نظم داری و قانون مداری را سرلوحه فعالیت های خود قرار دهند، بررسی شده و تلاش گردیده است تا مفهوم اخلاقی وجدان به صورتی کاربردی تر ارائه شود.
تمایز و وابستگی راهکاری منطقی در گفت وگوی فقه و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درباره اینکه در بستر تعامل متشابک علوم اسلامی، چه ترابطی میان دو دانش فقه و اخلاق برقرار است، گاه نظریات متباین و ناهمگونی به چشم می خورد که مجموعه آنها را در اضلاعی متکثر در چهار دسته اتحاد و یگانگی، تعارض و ناسازگاری، تداخل فقه بر اخلاق و تمایز و وابستگی می توان تقسیم کرد و به ترازوی نقد سنجید.
این پژوهش با روش تحلیلی – مقایسه ای و با نگاه عدم فروکاهی یکی به سود دیگری، پس از بررسی رویکردهای چهارگانه فوق، نظریه تمایز با رویکرد سازگاری و وابستگی را بر خواهد گزید که هدف اصلی، کارآمد کردن هر دو علم دینی، به ویژه گرایش نوپدید اخلاق یعنی اخلاق کاربردی خواهد بود.
وجوه تمایز فقه و اخلاق در رئوس ثمانیه دو علم، شاکله اصلی تحقیق است که از جهات مختلف و به صورت موردپژوهانه آنها را به بحث خواهد کشاند که به ترتیب جایگاه، هویت معرفتی، موضوع، نظام محمولات، شرایط تحقق، هدف، گستره و روش مهم ترین موارد افتراقی این دو دانش اسلامی هستند که درباره آنها بحث خواهد شد.
طرح رشد نامتوازن و دردمندانه علم اخلاق در خاستگاه تاریخی و فکری آن، در مقایسه با رفیق دیرینه اش یعنی فقه و بیان برخی تشابهات اولیه آنها از دیگر مباحث مرتبط و مؤثر در تحقیق پیش رو هستند.
مناسبات فقه و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، برآن است تا تمایز علم اخلاق با فقه را مورد بررسی قرار دهدکه عبارت اند از: 1. محمول گزاره های فقهی احکام پنج گانة تکلیفی است و محمول گزاره های اخلاقی، خوب/ بد، بایسته/ نابایسته و درست/ نادرست؛ 2. حکم فقهی دغدغة استحقاق ثواب و عقاب دارد، اما حکم اخلاقی دغدغة سعادت؛ 3. گزاره های فقهی دارای جعل و اعتبار شرعی از ناحیة خداست، درحالی که گزاره های اخلاقی انشای قانونی الهی و جعل و اعتبار شرعی ندارند. فقیه دغدغه مند امتثال، برائت، رفع تکلیف، منجزیت، معذریت، طاعت، عصیان و به تبع آن رهایی از عقاب است، در حالی که عالم اخلاق دغدغه مند سعادت، کمال، تعالی، رشد، ارتقای وجودی و فلاح است؛ 4. احکام فقهی، حقیقتی دوارزشی و متواطی دارد، اما احکام اخلاقی دارای مراتب طولی است؛ به همین جهت احکام فقهی عمومیت بیشتری دارد و جز به شرایط اضطرار برداشته نمی شود، اما ارزش اخلاقی، دارای صبغة فردی و اختصاصی است و به تناسب افراد و شرایط، منعطف و مدرّج است؛ 5. هر گزارة فقهی به دلالت مطابقی بر احکام تکلیفی و به دلالت التزامی بر خوب و بد اخلاقی و مصالح و مفاسد واقعی دلالت دارد، اما برای دستیابی به حکم فقهی و اعتبار شرعی، کشف مصالح و مفاسد واقعی کافی نیست؛ 6. برخی از امور غالباً در مظان دستیابی به مطلوب های شرعی قرار دارند و به صورت نوعی، مسیر رسیدن به غایات دینی را هموار می سازند؛ پس احراز خوبی و بدی آنها با توجه به مصالح و مفاسد نوعی، دشوار نیست، اما دربارة آنها ادعای وجود یک حکم شرعی قانونی که مستلزم ثواب و عقاب الهی باشد، دشوار است. در این موارد از لسان اخلاق استفاده می گردد.
ارزیابی نظریه اطلاق اخلاق و نسبیت رفتار از دیدگاه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
شهید مطهری درباب اطلاق و نسبیت، اخلاق و صفات نفسانی را مطلق و رفتار را نسبی می داند. این نظریه، موجب بروز مناقشاتی مانند عدم مطابقت با نصوص دینی، نسبی گرایی و ایجاد بیگانگی میان صفات نفسانی و رفتار انسان شده است، هر چند که تا حدودی از نقدهای وارد بر دیدگاه مطلق گرایانی چون کانت و نسبی گرایانی چون بنتام در امان است، اما با پذیرش نظریه اعتباریات در حسن و قبح و ذکر ادله ای مبنی بر نسبیت حسن و قبح در برخی از موارد، و تصریح بر نسبیت افعال انسان، همچنان در مظان نسبی گرایی است. ایشان برای رهایی از این معضل، ملاک ارزیابی اخلاقی و معیار اطلاق و نسبیت را در مطابقت یا عدم مطابقت افعال انسان با «من عِلوی» و روح متعالی انسان می داند که به دلیل اشتراک در همه و همیشه، مطلق است. هدف از انجام این تحقیق، تحلیل و ارزیابی نظریه اطلاق اخلاق و نسبیت رفتار است تا در مواقع ضروری مانند زمان رویارویی با مسائل گوناگون اخلاق کاربردی مورد بهره برداری عملی قرار گیرد، و ضرورت آن، برقراری مطابقت میان نظر اندیشمندان و عمل است.
تحلیل ماهوی «غیبت» در اخلاق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل ماهیت «غیبت» و بیان برخی از احکام آن از منظر اخلاق اسلامی است. سؤال اصلی تحقیق این است که ارکان غیبت چیست و چه چیزهایی در تحقق غیبت شرط اصلی هستند؟ برای پاسخ به این پرسش، پس از تحلیل تعاریفمختلف، قیودی که تصور می شد جزء ارکان غیبت باشند از هم تفکیک گردید و مورد بحث و بررسی قرار گرفت. از نتایج این پژوهش این است که اجزای ماهوی غیبت چهار چیز هستند: 1.در غیاب؛2. انسان معین دیگر؛3. بیان کردن چیزی؛4. بیانگر عیب دیگری از منظر عرفی. درنتیجه اموری چون: 1. تشیع و اسلام غیبت شونده؛ 2. واقعی بودن عیب یادشده در غیاب فرد؛ 3. پنهان بودن عیب؛ 4. داشتن قصد انتقاص و عیب زدن؛ 5. کراهت و نارضایتی غیبت شونده، جزء ارکان غیبت نیستند.
عدالت اجتماعی در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
مقاله حاضر به بررسی عدالت اجتماعی در گفته ها و اعمال علی بن ابی طالب (ع) می پردازد. عدالت و حقیقت مادر همه ارزش های اجتماعی تلقی می شود. پس از حضرت محمد (ص)، امام علی (ع) بهترین نمونه اخلاق، از جمله عدالت بود. او برای عدالت زندگی کرد و بر این باور بود که هر کس باید از حق امنیت در زندگی برخوردار باشد. به نظر وی، عدالت قرار دادن هر چیزی در محل مناسب خود است. بنا به نظر امام علی (ع) ارتباطی عمیق بین عدالت و حقیقت وجود دارد. نقطه مقابل عدالت ظلم و ستم بوده و ستمگر دشمن خدا است. عدالت یکی از چهار ستون ""ایمان"" است. عدالت اجتماعی یکی از مهم ترین جنبه های عدالت است. عدالت اجتماعی به معنای دادن حق شایسته هر فرد در توزیع منافع در جامعه و برآوردن نیازهای اساسی افراد است. عدالت اجتماعی شامل چند عنصر است که مهم ترین آنها عبارتند از: (1) کرامت انسان و اهمیت جامعه، (2) برابری و توزیع عادلانه ثروت، (3) مقابله با ظلم و حفاظت از ضعیف در برابر قوی، (4) تامین امنیت اجتماعی و (5) رعایت حقوق اجتماعی انسان. همه این عناصر در گفتار و کردار امام علی (ع) مورد بررسی قرار گرفته است. به نظر او اعتدال و عدالت اصل راهنمای زندگی انسان است.