فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۴٬۴۱۴ مورد.
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
231 - 252
حوزههای تخصصی:
مفهوم تربیت در عصر کنونی یکی از دشوارترین مفاهیمی است که مسیری پرفراز و نشیب را پیموده و هنوز با ابهاماتی روبه روست. باوجوداینکه در باب ضرورت و اهمیت تربیت مناقشه ای جدی وجود ندارد اما تحلیل های متفاوت و گاه متناقضی که از این مفهوم صورت می گیرد نشان می دهد این مفهوم نتوانسته معنای واقعی خود را در جوامع دینی و غیر دینی پیدا کند؛ لذا تأمل و تدقیق در آن همچنان ضروری به نظر می رسد. به این سبب مقاله حاضر با روش استنتاجی و معناشناسی توصیفی بر آن است که ضمن ایضاح مفهوم تربیت با واژگان بدیع بر اساس آیات قرآن، دلالت های تربیتی آن را واکاوی کند. داده های حاصل از پژوهش نشان می دهد که واژگانی مانند: اِصْطَنَاع، اِستِطاعت، وُدَّ با سازه اصلی تربیت قرآنی پیوند معنایی وثیقی دارد که علی رغم اهمیت بالای تربیتی مورد بی توجهی پژوهش های انجام شده قرار گرفته است. اهمیت بالای تربیت در قرآن، بسط حدود و ثغور مفهوم تربیت، استطاعت به عنوان پیش نیاز یادگیری، جایگاه وُدَّ در فرآیند هدف گذاری و تدوین محتوا از مهم ترین دلالت های تربیتی برآمده از واژگان مورد بررسی می باشد.
تحلیل محتوای کتاب های پیام های آسمانی و دین و زندگی دوره متوسطه بر اساس مؤلفه های هوش اخلاقی میشل بوربا: مدل آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، تحلیل محتوای کتاب های پیام های آسمانی دوره اول و دین و زندگی دوره دوم متوسطه بر اساس مؤلفه های هوش اخلاقی میشل بوربا بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع تحلیل محتوا با به کارگیری روش «آنتروپی شانون» بود. جامعه آماری، شامل 9 کتاب درسی پیام های آسمانی و دین و زندگی دوره متوسطه چاپ 1402 بود که به روش نمونه گیری سرشماری، علاوه بر متن دروس، تصاویر، جملات، شعر ها، داستان ها و آیات نیز تحلیل شد. واحد تجزیه و تحلیل متون نوشتاری، جمله بود و برای بررسی تصاویر از تحلیل مضمون استفاده شد. ابزار پژوهش، فرم وارسی مؤلفه های هفت گانه هوش اخلاقی نظریه بوربا بود. روایی پژوهش بر اساس دیدگاه اساتید و صاحبنظران دانشگاهی بدست آمد و و پایایی آن از طریق ضریب پایایی پی اسکات 73/0 به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار Excel، از جدول توزیع فراوانی، درصد و ضریب اهمیت استفاده شد. یافته ها: در کتاب های مورد بررسی، مؤلفه خویشتن داری (216/0WJ=)، از بیشترین ضریب اهمیت برخوردار است و در مراتب بعدی به ترتیب مؤلفه های: انصاف (188/0WJ=)، بردباری (176/0WJ=)، همدلی (164/0WJ=)، احترام (122/0WJ=)، وجدان (106/0WJ=) و مهربانی (025/0WJ=) قرار دارند. بیشترین ضریب اهمیت مؤلفه ها در کتاب پیام های آسمانی هفتم و دین و زندگی دهم (170/0WJ=) است و در مراتب بعدی به ترتیب کتاب های: دین و زندگی دوازدهم (167/0WJ=)، پیام های آسمانی نهم (165/0WJ=)، دین و زندگی یازدهم (164/0WJ=) و کمترین ضریب اهمیت نیز در کتاب پیام های آسمانی هشتم (162/0WJ=) است. نتیجه گیری: در مجموع مؤلفه های هوش اخلاقی در مقایسه با یکدیگر توزیع متوازنی ندارند و کتاب های مورد بررسی در پایه های مختلف نیز به صورت نامتوازنی به مؤلفه ها پرداخته اند.
فراتحلیل کمّی نتایج پژوهش های پیرامون دروس معارف اسلامی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، فراتحلیل کمی پژوهش ها پیرامون دروس معارف اسلامی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور بود. روش: رویکرد پژوهش کمی و روش پژوهش فراتحلیل بود. جامعه آماری کلیه پژوهشهای انجام شده پیرامون دروس معارف اسلامی در بازه زمانی 1392تا 1399بود.نمونه آماری کلیه پژوهش هایی بودند که واجد شرایط مفروضات فراتحلیل کمی بودند.ابزار اندازه گیری چک لیست سنجش معیارهای مقالات واجد شرایط جهت فراتحلیل بود.برای تعیین اعتبار ابزار، چک لیست در اختیار سه نفر از متخصصان سنجش و اندازه گیری که سابقه حداقل یک پزوهش فرا تحلیل را داشتند،قرار گرفت و روایی ابزار مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل سؤالات از آزمون ناهمگونی مطالعات، شاخص g هگز و مدل ثابت و تصادفی استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار CMA 3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: بر اساس نتایج آزمون ناهمگونی مطالعات، فرض صفر ناهمگونی مطالعات تایید گردید. همچنین مقدار شاخص I2 نشان دهنده اثر ناهمگونی مطالعات بر 97/33درصد از تغییرات کل بود. اندازه اثر و Z محاسبه شده برای 15 متغیر از 22 متغیر در سطح آلفا 05/0 معنادار بود. بیشترین اندازه اثر بر اساس شاخص g هگز مربوط به متغیر نگرش دینی دانشجویان ، با اندازه اثر 488/1 و پس از آن مربوط به متغیر استاد با اندازه اثر 450/1 و پس از آن ارتباط متقابل استاد دانشجو با اندازه اثر 215/1بود. اندازه اثر کلی برای همه مطالعات در مدل ثابت و تصادفی در سطح متوسط بود که بیانگر ارتباط متغیرها با اثربخشی دروس معارف بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، سه عامل نگرش دینی، استاد و ارتباط متقابل استاد و دانشجو بیشترین اندازه اثر را در اثربخشی این دروس دارا بودند.لذا بر اساس نتایج فراتحلیل و با تمسک بر عوامل شناسائی شده مرتبط با اثربخشی برنامه درسی دروس معارف اسلامی،ضرورت باز اندیشی و تحول دربرنامه درسی دروس معارف اسلامی باید همواره یکی از دغدغه های اصلی سیاست گذاران و طراحان برنامه درسی معارف اسلامی باشد.
روابط ساختاری جهت گیری مذهبی با اخلاق حرفه ای معلمان: نقش میانجی گر تحول اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط ساختاری جهت گیری مذهبی با اخلاق حرفه ای با در نظرگرفتن نقش میانجی سطوح تحول اخلاقی در معلمان ابتدایی انجام شد. روش : روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی با شیوه معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه معلمان ابتدایی شهرستان سبزوار در سال تحصیلی 1401-1400 ( (N=500بود. به الگوی کلاین، نمونه ای به حجم 220 نفر از میان معلمان زن و مرد با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شد. افراد نمونه به سه پرسشنامه تحول اخلاقی (Ma,1981)؛ اخلاق حرفه ای ((Cadozier, 2002 و جهت گیری مذهبی (Allport & Ross, 1950 ( پاسخ دادند. به منظورآزمون مدل تحقیق از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Smart PLS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد اخلاق حرفه ای در معلمان با درونی شدن جهت گیری مذهبی در آنها افزایش می یابد، به طوری که اثر مستقیم آن برابر با 570/0=β بود. همچنین جهت گیری مذهبی با تحول اخلاقی و تحول اخلاقی با اخلاق حرفه ای ارتباط دارد. همچنین بین جهت گیری مذهبی با اخلاق حرفه ای از طریق سطوح تحول اخلاقی ارتباط غیرمستقیم وجود داشت. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که با درونی شدن جهت گیری مذهبی و در نتیجه بالارفتن سطوح تحول اخلاقی، اخلاق حرفه ای در معلمان ابتدایی افزایش می یابد.
نقش تربیتی مدارا در تحکیم نظام خانواده از منظر صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفق و مدارا یکی از عناصر مهم وکلیدی در تمدن سازی و نهادهای اجتماعی، بویژه در نظام خانواده است. ازطرفی صحیفه سجادیه، به عنوان یکی ازمستندترین منابع اسلامی است که به طور مشخص به مساله خانواده پرداخته، و مرجع معتبر برای استخراج مولفه های اخلاقی و تربیتی در این حوزه محسوب می شود. هدف از این پژوهش استخراج نظرامام سجادعلیه السلام در صحیفه سجادیه در خصوص رفق و مدارا در تحکیم خانواده است. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و از منابع کتابخانه ای برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دادکه، مدارا به عنوان یک مولفه کارآمد، همواره مورد تاکید امام سجادعلیه السلام در صحیفه سجادیه بوده که شامل، مدارای خدا با بندگان ومدارای انسان با اعضای خانواده بویژه ارحام و خویشاوندان ، پدر و مادر، فرزندان و همسر می گردد. همچنین، تبیین راهکارهای پیشنهادی از جمله ترویج عفو وگذشت، ترجیح رحمت بر نقمت و پرورش حس فضیلت جویی، می تواند به حل مشکلات انبوه نهاد خانواده در دنیای امروز کمک شایانی نموده و از معضلاتی همچون اختلافات، طلاق عاطفی و جدایی و مشکلات ناشی از آن پیشگیری نماید.
مؤلفه های رهبری تحول گرا براساس سیره حضرت ابراهیم (ع) در قرآن کریم با ملاحظاتی درحوزه تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
59 - 89
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های رهبری تحول گرا براساس سیره حضرت ابراهیم (ع) در قرآن کریم با ملاحظاتی درحوزه تعلیم وتربیت است. برای انجام دادن تحقیق از روش کیفی ازنوع تحلیل متن استفاده شده و منبع داده ها قرآن کریم و متون تخصصی مدیریتی و اسلامی بوده است. در بخش اول مقاله، منابع تخصصی مدیریتی، مبانی نظری و پیشینه پژوهش درحوزه رهبری تحول گرا بررسی شده و در بخش دوم، درراستای شناسایی مؤلفه های رهبری تحول گرا در سیره حضرت ابراهیم (ع)، بررسی آیات و روایات مرتبط با سیره آن حضرت در کتب تفسیری و روایی صورت گرفته است. برمبنای یافته های تحقیق، مؤلفه های رهبری تحول گرا را می توان به سه حیطه اصلی تقسیم کرد: نخست، ویژگی های عامل تحول (شامل صداقت، بیان محبت آمیز و محترمانه همراه با قاطعیت، علم و آگاهی، و شجاعت و شهامت)؛ دوم، عوامل پیش برنده فرایند تحول (مشتمل بر شروع درسطح فردی و از نزدیکان، توجه دادن افراد به سود و زیان شخصی، شناسایی تهدیدها و خطرات، بیان حجت و دلیل محکم، مهارت چرخش استدلالی، رجوع دادن به فطرت و عقل، استفاده از روش همراهی با مخاطب برای ترغیب او به تفکر، استفاده از روش گام به گام، برائت از عقیده و نه از صاحب عقیده، و بهره گیری از ادبیات پرسشی)؛ سوم، عوامل بازدارنده فرایند تحول (شامل ترس از تضعیف منافع و قدرت، تعصبات نابجا، جهل و توهم آسیب دیدن براثر تحول)؛ درنتیجه، رهبران آموزشی در سطحی پایین تر، همانند پیامبران، رسالتی خطیر درحوزه اصلاح و هدایت جامعه و ایجاد تحول در آن دارند. لازمه رخ دادن تحول درحوزه تعلیم وتربیت، وجود رهبران آموزشیِ تحول آفرین است که علاوه بر داشتن برخی ویژگی ها، به عوامل پیش برنده و بازدارنده توجه کنند و آن ها را در برنامه های تربیتی خود به کار بندند.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی آموزشیِ ارزش آفرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
141 - 168
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، طراحی و اعتبارسنجی الگوی آموزشی ارزش آفرین صورت گرفته و بدین منظور، داده های موردنیاز در دو بخش کیفی (براساس تحلیل مضمون) و کمّی (برپایه روش پیمایشی) گردآوری شده است. جامعه آماری در بخش کیفی، شامل متون و پژوهش های مرتبط و در بخش مصاحبه، مشتمل بر هجده نفر از معلمان متخصص با تحصیلات عالی بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی) انتخاب شدند. در بخش کمّی نیز جامعه آماری، تمام معلمان مدارس ابتدایی شهرستان صحنه به تعداد 250 نفر را شامل می شده است که ازمیان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفیِ طبقه ای، 150 نفر به منظور تکمیل پرسشنامه ها انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسشنامه محقق ساخته بسته پاسخ با 66 گویه مستخرج از مصاحبه بوده است. برای تجزیه و تحلیل و طبقه بندی داده ها در بخش کیفی، از روش تحلیل مضمون استفاده شده است؛ سپس در بخش کمّی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار AMOS داده ها تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد الگوی آموزش ارزش آفرین، هفت بُعد (اهداف، مربّی، متربی، محتوا، برنامه درسی، یاددهی- یادگیری و ارزشیابی) و 26 مؤلفه دارد و از برازش مناسبی برخوردار است. نتیجه کلی به دست آمده از پژوهش، آن است که تحول در نظام آموزش وپرورش ضرورتی اجتناب ناپذیر دارد و در این حوزه باید بر آموزش دهی ارزش ها تأکید شود؛ لذا بهتر است این مدل یاددهی- یادگیری در مدارس اجرا شود تا شکاف ایجادشده بین درک دانش آموزان و معلمان از ارزش های اسلامی کاهش یابد.
چالش های آموزش اخلاق اسلامی به دانش آموزان در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
67 - 93
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف شناسایی چالش های آموزش اخلاق اسلامی به دانش آموزان در دوره ابتدایی انجام شد. رویکرد این پژوهش کیفی و روش موردِ استفاده تحلیل مضمون بود. مشارکت کنندگان بالقوه این پژوهش، همه معلمان و مربیان پرورشی دوره ابتدایی بودند که از بین آنها 10 نفر به روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار، در نقشِ مشارکت کننده انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. ابتدا پرسش کلیدیِ چالش های آموزش اخلاق اسلامی به دانش آموزان در دوره ابتدایی کدامند؟» مطرح شد و سپس بر حسبِ پاسخ های دریافتی، پرسش های بعدی نیز پرسیده شد. در این تحقیق، 4 مضمون فراگیر و 14 مضمون سازمان دهنده در موردِ چالش های آموزش اخلاق اسلامی به دانش آموزانِ دوره ابتدایی، شناسایی شد. بر مبنای این مضامین، می توان به این نتیجه دست یافت که وضعیت موجود آموزش اخلاق به دانش آموزانِ دوره ابتدایی از 4 منظر محتوای آموزش اخلاق»، دانش آموزش محتوای اخلاقی»، فضای فیزیکی و جو عاطفی مدرسه» و عدم هماهنگی و دوگانگی بین عناصر مختلف در آموزش اخلاق» آسیب و چالش دارند. شناسایی این چالش ها می تواند به برنامه ریزان آموزش و پرورش در برطرف کردن چالش ها و موانع آموزش اخلاق اسلامی کمک کند.
تبیین اسلامی و روان شناختی نقش خانواده در مسئولیت پذیری کودکان و نوجوانان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، نقش خانواده در مسئولیت پذیری فرزندان و راهکارهای خانواده در ارتقای مسئولیت پذیری کودکان و نوجوانان را بررسی می کند. خانواده به دلیل اینکه اولین بستر رشد و شکوفایی فرزندان است نقش بسزایی در شکل گیری رفتارهای مثبت و صفات پسندیده در آنها دارد. مسئولیت پذیری از رفتارهایی است که نه تنها به افزایش عزت نفس و اعتمادبه نفس فرزندان و سلامت روان آنها کمک می کند، بلکه آثار مثبت آن در سنین بالاتر ظهور و بروز پیدا می کند و آنها را در ایجاد خانواده ای پویا و مستحکم و جامعه ای سالم و رشدیافته یاری می کند. پژوهش حاضر ازنظر هدف، بنیادی-کاربردی است که باشیوه تفسیرگرایی و روش کیفی، آیات، روایات و متون روان شناسی را بررسی می کند. یافته های تحقیق بعد از تجزیه و تحلیل محتواهای دینی و روان شناختی بیانگر این است که برای موفقیت در این زمینه والدین باید رفتاری مقتدرانه داشته باشند؛ یعنی با تقسیم کار عادلانه، استفاده از تحسین و تشویق، صبر و بردباری و با رعایت اصل تدریج و درنظر گرفتن تفاوت های فردی در رشد و ارتقای مسئولیت پذیری ایفای نقش کرده و افراد متعادل و مسؤلیت پذیر را به جامعه تحویل دهند.
اثربخشی طرح رشد و بالندگی تربیتی دانش آموزان مقطع متوسطه اول (طرح شهید بهنام محمدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح شهید بهنام محمدی ازجمله طرح های تربیتی سازمان بسیج بوده که از سال 1397 با چشم انداز شش ساله توسط سازمان بسیج دانش آموزی و با همکاری اداره آموزش وپرورش در برخی از مدارس متوسطه اول به اجرا درآمد. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرح رشد و بالندگی شهید بهنام محمدی بود. تحقیق بر مبنای هدف از نوع کاربردی و بر مبنای ماهیت و روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق 736 نفر و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 377 نفر تعیین شد. برای نمونه گیری از روش تصادفی ساده استفاده شد. برای گردآوری اطلاعات و داده ها از هر دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. برای گردآوری داده از سه پرسش نامه محقق ساخته با طیف پنج درجه ای لیکرت استفاده شد. پرسش نامه ها توسط استاد راهنما و 12 نفر از کارشناسان مجری طرح با روش صوری و محتوایی روایی سنجی و اشکالات آن برطرف شد. پایایی پرسش نامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسش نامه دانش آموزان 97/0، پرسش نامه سرگروه ها و مربیان 99/0 و پرسش نامه والدین دانش آموزان 97/0 به دست آمد که نشان از پایایی مناسب پرسش نامه ها داشت. برای توصیف داده ها از شاخص های میانگین و انحراف معیار و جداول فراوانی و برای تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS توصیف و تحلیل شد. باتوجه به مقادیر آماره t (دانش آموزان 46/6 ، والدین 67/13 ، مربیان 72/3 و در مجموع 58/12) و میانگین های (دانش آموزان 30/3 ، والدین 61/3 ، مربیان 49/3 و در مجموع 42/3) در سطح آلفای کمتر از 0.05 معنی دار بود که نشان داد اثربخشی طرح مذکور از دیدگاه دانش آموزان، والدین، مربیان و مجموع نمونه تحقیق دارای اثربخشی بالای متوسط و به میزان 68 از 100 (68%) است.
بررسی ضرورت ارائه دروس معارف اسلامی در مقطع کارشناسی دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی ضرورت ارائه دروس معارف اسلامی در مقطع کارشناسی می باشد. یکی از عناصر اصلی برنامه ریزی درسی، تبیین منطق و ضرورت هر درسی می باشد. این مقاله ضمن بررسی ضرورت های ارائه دروس معارف اسلامی با رویکرد کیفی و روش توصیفی، طی مصاحبه نیمه باز با 34 نفر از اساتید معارف و 32 نفر از دانشجویان، به نتایج زیر دست یافت. اساتید معارف و دانشجویان در موارد زیر در خصوص ضرورت ارائه دروس معارف هم نظر هستند: 1- معرفت افزایی، آموزش و استحکام بنیادهای فکری و اعتقادی. 2- آموزش ارتقاء سبک و سطح زندگی برتر. 3- ارتباط با اساتید معارف و عالمان دینی و الگو گیری از آنان. دو مقوله بعدی فقط مد نظر اساتید معارف بود. 1-ضرورت هماهنگ بودن با نظام آموزشی جهانی. 2- پیاده سازی اسناد بالا دستی و اسلامی سازی دانشگاه ها. پیشنهاد: نهاد و گروه معارف، جمعی را مرکب از نمایندگان نهاد، گروه معارف، دانشجویان و یکی از اساتید مرتبط با موضوع؛ تحت نظارت متخصص برنامه ریزی درسی تشکیل داده و دروس معارف را مورد بازنگری و برنامه ریزی مجدد بر مبنای یافته های پژوهش قرار دهند.
دشمن شناسی در تربیت سیاسی از منظر فقه تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
7 - 26
حوزههای تخصصی:
در سپهر سیاست و در مطالعات سیاسی بحث از دشمن و دشمنی و نفی و اثبات آن مباحث دنباله داری را درپی دارد. در برخی دیدگاه ها از تطهیر دشمن و تئوریزه کردن تسلیم و نفی مقاومت در مقابل دشمن سخن گفته می شود و تلاش می شود برنامه درسی در تربیت سیاسی حاوی معرفی دشمن و دشمنی وی نباشد. نوشتار حاضر از افق فلسفه برنامه درسی و براساس روش تحقیق اجتهادی درصدد است به این سؤال پاسخ دهد که «حکم دشمن شناسی در تربیت (آموزش دشمن) و میزان مطلوبیت درج دشمن شناسی در برنامه درسی از منظر فقه تربیتی چیست؟» برای این منظور، هشت دلیل قرآنی و حدیثی اقامه شد و به صورت اجتهادی مورد بررسی قرار گرفت و این نتیجه حاصل شد که دشمن شناسی در تربیت (آموزش دشمن) از باب وقایه، امربه معروف، دعوت و نیز از باب وظایف حکومت اسلامی و نیز از باب إعداد قوا و آمادگی برای جهاد و دفاع و تحریض بر آن واجب است.
بررسی مفهوم عدالت وچگونگی تحقق آن دردیدگاه ملا صدرا با تکیه بر نقش حکمت در آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی چگونگی تحقق عدالت طبق دیدگاه ملا صدراصورت گرفت. برای دستیابی به هدف پژوهش، آثار ملاصدرا به عنوان جامعه و مواردی در آثار ملا صدرا درارتباط با اهداف پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفت.رویکرد بکار گرفته شده در پژوهش بنیادی وکیفی است. درپژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده گردید.به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای (استقرائی-قیاسی) استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهد که مفهوم عدالت دردیدگاه ملا صدرا عبارت است از حرکتی مستمر ، پیوسته ومشکک تا نفس، آنچه که صلاحیت و استعدادش را دارد،دریافت نمایدو تجلی صفات الهی گردد. استعداد حقیقی انسان همان خداگونه شدن است وبرای اینکه انسان در مسیر خدا گونه شدن قرار بگیرد، آموزش او در ساحت های چهار گانه او درارتباط با خدا ، خود، مردم وهستی در جهت خدا گونه شدن وهمینطور پاسخ به نیاز های اساسی انسان ها درراستای تحقق عدالت در جامعه اهمیت دارد . ملا صدرا معتقد است که حکمت انسان را متصف به عدل می کند، با عدالت در ابعاد وجودی ،انسان متصف به حکمت می شود و فرد حکیم عادل است و عدالت را در جامعه برپا می کند.
بررسی مؤلفه های هوش اخلاقی در کتاب های هدیه های آسمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
91 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از پژوهش حاضر، بررسی مؤلفه های هوش اخلاقی در کتاب های هدیه های آسمان دوره ابتدایی بوده است و برای انجام دادن تحقیق از روش توصیفی ازنوع تحلیل محتوا استفاده کرده ایم. کتاب های درسی هدیه های آسمان دوره ابتدایی پایه های دوم تا ششم به عنوان جامعه آماری انتخاب شده اند. نمونه گیری با استفاده از روش تمام شماری صورت گرفته و حجم نمونه برابر با حجم جامعه بوده است. ابزار گردآوری داده ها نیز چک لیست هوش اخلاقی بوده که براساس سازه ها و مؤلفه های نظریه هوش اخلاقی بوربا تهیه شده است و پنج متخصص آن را تأیید کرده اند. شاخص توافق بین این متخصصان، 5/4 محاسبه شده است. واحدهای تحلیل، متن (جملات و پاراگراف ها، جدول ها و نظرات حاشیه ای)، سؤالات و تصاویر بوده اند و به منظور احراز روایی و پایایی داده ها از فرایند خوانش و تفسیر موازی استفاده کردیم. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات آنتروپی شانون انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد به طور کلی، به مؤلفه های خویشتن داری، همدلی، وجدان، احترام، انصاف و مهربانی در کتاب های درسی موردبررسی به صورت متوازن و متناسب توجه نشده است؛ همچنین برپایه یافته های این تحقیق، در محتوای کتاب درسی هدیه های آسمان به مؤلفه مهربانی نسبت به دیگر مؤلفه ها به بیشترین میزان توجه شده و از آن سوی، کمترین توجه به مؤلفه خویشتن داری اختصاص یافته است؛ بر این اساس، نسبت متوازن در توزیع مؤلفه های هوش اخلاقی در کتاب های درسی هدیه های آسمان دوره ابتدایی رعایت نشده و بنابراین، چگونگی توزیع مؤلفه های هوش اخلاقی در این کتاب ها نیازمند بازنگری و بازنویسی است.
سناریوهای پیش روی آینده مدارس حمهوری اسلامی ایران در افق 1420(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناخت دقیق آینده مدارس در دنیای پیچیده امروز غیر ممکن به نظر می رسد اما تلاش برای شناخت آینده های ممکن به تصمیم گیران نظام آموزشی کمک می کند تا چشم اندازهای مختلف خود را ترسیم کنند و اثر تصمیمات خود را برای ساختن آینده دانش آموزان نسل های بعدی متصور شوند. آینده پژوهی فرآیندی علمی است که استدلال، انتخاب و اقدام را در هم می آمیزد. تحلیل آینده به روش سناریو نویسی یکی از روش های پژوهش آینده پژوهی و مدیریت راهبردی است. آینده مدارس ایران چگونه خواهد بود؟ و چه سناریوهایی پیشِ روی مدارس ایران قرار دارد؟
روش: روش پژوهش، کیفی است. در این پژوهش تلاش شد به کمک مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته از دیدگاه تخصص های مختلف به آینده مدارس ایران پرداخته شود. در مصاحبه با 14 نفر از صاحب نظران که با روش گلوله برفی انتخاب شدند (در هر دسته بعد از مصاحبه اول نفر بعدی انتخاب شد (تا اشباع اطلاعات)). 3 نفر از وزرای سابق آموزش و پرورش، 4 نفر از روشن فکران و منتقدین مشهور نظام آموزشی، 4 نفر از مدیران و معلمان مدارس و 3 نفر از آینده پژوهان علاقه مند به حوزه آموزش و پرورش از زوایای مختلف به موضوع پرداخته شد. از پژوهش های پیشین و مصاحبه ها 17 عامل تأثیرگذار در آینده مدارس استخراج شد و به کمک نرم افزارهای آینده پژوهی و در ادامه نظر 10 خبره آموزشی، 10 عامل کلیدی و پیش ران به دست آمد. سپس با بررسی عدم قطعیت های کلیدی، به کمک نرم افزار سناریو ویزارد، سناریوهای پیشِِ روی آینده مدارس ایران استخراج شد.
یافته ها: در سناریوی مطلوب آینده مدارس که الزامات فراوانی دارد در کم تر از 20 سال حتی می توان حضور توریست آموزشی برای بازدید از مدارس ایران و الگو برداری از نظام آموزشی ایران را برای کشورهای منطقه متصور شد. در سناریوی نامطلوب، مردم از مدارس روی برمی گردانند و سعی می کنند از روش های دیگر برای آموزش فرزندان خود استفاده کنند. در سناریوی محتمل نیز با رفع بعضی از مشکلات و ایجاد مشکلاتی جدید، مدارس مسیر خود را طی می کنند. متأسفانه در مطالعه حاضر سناریوی نامطلوب و محتمل نزدیکی زیادی دارند که این امر می تواند زنگ خطری برای تصمیم گیران نظام حکمرانی و تعلیم و تربیت کشور باشد.
نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش به نظر می رسد برای فاصله گرفتن از سناریوهای نامطلوب و محتمل نیازمند تصمیم گیری هایی فراتر از سطح آموزش و پرورش هستیم. به نظر می رسد ارتباط تنگاتنگ عوامل و اثرات متقابلی که این عوامل بر روی هم می گذارند حل این مسئله را از توان آموزش و پرورش خارج کرده است. گسترش مطالعات آینده پژوهی در حوزه تعلیم و تربیت می تواند به شفاف سازی مسیر آینده کمک کند
عوامل خانوادگی مؤثر در ایجاد پرخاشگری کودکان
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
43 - 54
حوزههای تخصصی:
چکیده
پرخاشگری یکی از رفتارهای مذموم است که آسیب های فراوانی بر کیفیت تعاملات افراد داشته، ارتباط بسیار مؤثری بر سطح سلامت جسمانی و روانی افراد و جامعه دارد. پرخاشگری در بیشتر موارد ریشه در عادات و شخصیت افراد دارد و خانواده که مهمترین کانون تربیت است مؤثرترین و عمیق ترین تأثیر را در شکل گیری شخصیت اخلاقی افراد دارد. خانواده بیش از هر کانون یا عامل دیگری در مورد شکل گیری و تثبیت و یا حتی حذف این رفتار مورد توجه دست اندرکاران امر تربیت بوده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی در متون روان شناختی و دینی، به ارائه و تبیین عوامل خانوادگی مؤثر در ایجاد پرخاشگری کودکان می پردازد و درصدد است که دریابد آیا عوامل خانوادگی در ایجاد پرخاشگری و رفع آن نقش دارند یا نه. نتایج پژوهش نشان می دهد که تربیت، مهمترین وظایف والدین است و بین رفتار والدین و رفتار فرزندان رابطه علت و معلولی وجود دارد.
ارزیابی انتقادی مبنای تساوی در تربیت دوجنسیتی بر اساس آموزه های اخلاقی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
27 - 46
حوزههای تخصصی:
رویکرد جدید تربیت دوجنسیتی شکل جدیدی از نقش جنسیتی را تعریف می کند که خصوصیات و ویژگی های زنانه و مردانه را برای هر دوجنس به صورت یکسان و برابر می خواهد. یکی از مهم ترین مبانی که در این رویکرد بر آن تأکید می شود تساوی است. مبنای اخلاق اسلامی در مواجهه با جنسیت زنانه و مردانه توجه به تفاوت ها و نقش ها متناسب با ویژگی های تکوینی زنانه و مردانه است. این پژوهش که از نوع تحقیقات کتابخانه ای است با روش توصیفی−تحلیلی، با رویکرداخلاق اسلامی مبتنی برمنابع اسلامی همچنین منابع مرتبط با مسئله از جمله متون روانشناسی، جامعه شناسی و مطالعات زنان مبنای تساوی درتربیت دوجنسیتی را مورد ارزیابی و نقد قرار می دهد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اخلاق اسلامی زن و مرد را با توجه به اشتراکات از نظر ازرشی برابر می داند ولی با توجه به تفاوت ها و استعدادها و توانایی هایی تکوینی هرکدام −به عنوان حق طبیعی− دارای وظایف خاصی می داند که توجه و رعایت آن باعث دستیابی به سعادت فرد و جامعه می شود. اخلاق اسلامی چنین تشابه مبتنی بر همسانی تکوینی زن ومرد درخلقت را نمی پذیرد.
مطلوبیت های نظام راهنمایی و مشاوره نهاد آموزش و پرورش در افق تمدنی بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
141 - 167
حوزههای تخصصی:
بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی از مهم ترین سیاست ها و تدابیر مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در حرکت پیش روی انقلاب اسلامی است که نظام تعلیم و تربیت در تحقق افق ترسیم شده آن، نقش مهم و اساسی دارد؛ از این رو، هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص های مطلوب نظام راهنمایی و مشاوره آموزش و پرورش در افق تمدنی بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی بود. پژوهش حاضر با هدف توسعه ای، پژوهشی کیفی و توصیفی از نوع تحلیلی استنباطی است. روش گردآوری داده ها، مطالعات اسنادی و ابزار پژوهش، فیش برداری بود. نمونه مورد مطالعه برای احصاء شاخص ها، تمام خوانی متن سند بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی بود. برای احصاء شاخص های توصیفی تفسیری از دیدگاه 4 متخصص راهنمایی و مشاوره تحصیلی که سابقه فعالیت در آموزش و پرورش داشتند، استفاده شد و در حوزه سیاست های جهت دهنده از بیانات امام خامنه ای(مدظله العالی) مصداق یابی گردید. محققان برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوا استفاده کردند. در این پژوهش، بر اساس خوانش دقیق و کامل متن بیانیه گام دوم، احصاء و کدگذاری داده ها انجام شد. در مرحله اول، مؤلفه ها، احصاء و در مرحله دوم، طبقه بندی مؤلفه ها و دستیابی به مقوله های اصلی صورت گرفت. در مرحله اول 33 مؤلفه شناسایی شد که در دو طبقه شاخص های مرتبط با نظام راهنمایی و مشاوره و بایسته ها و سیاست های جهت دهنده نظام راهنمایی و مشاوره قرار گرفتند. در مرحله دوم ، نظام راهنمایی و مشاوره حائز شش مقوله اصلی پرورش دهنده، کمک کننده، شناساگر (آینده سازی)، معنویت محور، تمهیدگر و ارائه دهنده خدمات تخصصی شد و بایسته ها و سیاست های کلان و جهت دهنده به نظام راهنمایی و مشاوره در قالب پنج مقوله اصلی تأمین کننده و تضمین کننده، تعمیق بخش و نهادینه ساز، جامعه پرداز، مروج و گفتمان ساز و تبدیل کننده طبقه بندی شدند. نتایج پژوهش حاضر در حوزه تدوین الگوهای مورد نیاز آموزش و پرورش در جهت پاسخگویی به نیازهای روز کشور و حرکت تمدنی انقلاب اسلامی در حوزه راهنمایی و مشاوره، می تواند مورد استفاده متخصصان و متولیان این بخش از خدمات باشد.
تبیین چرخه ظاهر و باطن در تربیت براساس اندیشه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
89 - 104
حوزههای تخصصی:
فرایند تکامل انسان و سیر شکوفایی استعدادهای او، حرکتی است که از یک جهت روبه سوی باطن و حقیقت هستی دارد و از جهت دیگر حقایق کسب شده را در ظاهر عالم آشکار می سازد. این پژوهش با هدف تبیین چرخه ظاهر و باطن در تربیت براساس اندیشه شهید مطهری صورت پذیرفته است. برای این منظور تمامی آثار مکتوب شهیدمطهری با روش تحلیلی توصیفی بدون نمونه گیری مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در اندیشه شهید مطهری نسبت های «باطن؛ حقیقت ظاهر»، «ظاهر؛ نماد باطن» و «ظاهر؛ وسیله باطن» میان ظاهر و باطن برقرار است. ایشان فرایند تربیت را به یک معنا چرخه ای میان ظهورات عملی متربی و باطن وی دانسته و از طرفی تربیت صحیح را حرکت به سمت باطن و از پوسته به مغر عنوان می کنند. لذا وظیفه مربیان در این نگاه، آشنایی کامل با این چرخه و تصمیم گیری برای اصلاح متربیان براساس آن است. چراکه برای رسیدن به باطن متربی راهی جز ظهورات باطن او در عمل وجود ندارد. همچنین مربی می تواند از این چرخه با تکرار عمل ظاهری صحیح و دریافت بازخورد آن، برای تثبیت و تقویت ملکات متربی استفاده کند.
جایگاه و آثار عفو و بخشش در استحکام خانواده با تأکید بر آیات و روایات
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر جایگاه و آثار عفو و بخشش در استحکام خانواده در عصر کنونی را با تأکید بر آیات و روایات بررسی می کند. از نگاه دین اسلام، عفو و بخشش از مهمترین فضایل اخلاقی در قوام و استحکام خانواده است. برای رشد و تقویت روابط خانواده در سایه سلامت روانی و بستر بهبود وضعیت مناسب برای اعضای خانواده، نسل های سالم و تربیت فرزاند، خانواده نیاز به آرامش دارد. یکی از عوامل مهم و کلید اساسی برای رسیدن به آرامش، عفو و بخشش است. عفو و بخشش، شرط پایداری و استحکام خانواده و تربیت مطلوب فرزندان است. اعمال قوانین خشک و غیرمنعطف و چارچوب های قانونی بدون توجه به حاکمیت اخلاق و عدم توجه به جنبه احساسی اعضای خانواده زندگی را فاقد صفا و صمیمیت کرده و خانواده از نشاط و پویایی تهی می سازد. در چنین فضایی ناسازگاری و کشمکش بین اعضا آرامشی را که خانواده باید برای زوجین و فرزندان ایجاد کند، نخواهد داشت و اضطراب و اختلالات روانی توسعه می یابد. ازاین رو، بررسی فواید و تأثیر این فضیلت اخلاقی به رشد و تقویت روابط خانوادگی سالم کمک شایانی خواهد کرد. تحقیق حاضر باروش توصیفی-تحلیلی، آثار تربیتى عفو و بخشش در استحکام خانواده را تبیین می کند. یافته های تحقیق بیانگر آن است که عفو و بخشش در خانواده با ایجاد امنیت روانی و آرامش در خانواده، حفظ حرمت و عزت نفس اعضای خانواده، ایجاد همدلی و سازگاری، دوری از فردگرایی و پرورش ارزش های اخلاقی در استحکام خانواده نقش بسزایی دارد.