فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۰۱ تا ۳٬۰۲۰ مورد از کل ۳٬۲۷۰ مورد.
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹
121-144
حوزههای تخصصی:
هنر و معماری از نشانه های تمدن و فرهنگ هر جامعه است . معمارانْ در آموزش، طراحی و اجرا از نظام اخلاقی خاصی بهره می بردند . بخشی از آموزه های اخلاقی و آداب صنفی در قالب مکتوبات صنفی و فتوّت نامه های حرفه ای منعکس شده است . پرسش این مقاله این است که اصول اخلاق حرفه ای معماران در فتوّت نامه بنّایان چیست؟ از این رو، با روش توصیفی و با مراجعه به فتوّت نامه بنّایان و تحلیل محتوای این سند، در صدد تبیین و استخراج اخلاق حرفه ای معماری بوده و به دنبال بیان این مسئله است که « میراث مکتوب صنفی و آداب نامه های حِرَف و فتوّت نامه های صنفی و از جمله فتوّت نامه بنّایان، در بردارنده گونه ای اخلاق حرفه ای اسلامی ایرانی است . در تحلیل فتوّت نامه بنّایان، می توان مبانی و اصولی چند را بازشناخت؛ ابتنا بر توحید و الگو برداری از پیشوایان دینی، استفاده از آیات و روایات به عنوان اسناد بالادستی، رعایت برخی فضایل اخلاقی، تخصص گرایی، آموزش های مکمل، مهارت های مدیریت پروژه و منابع انسانی، شناخت مشایخ حرفه، رعایت ادبِ شاگردی . نتیجه این که فتوّت نامه بنّایان، گونه ای اخلاق حرفه ای مبتنی بر اصول و مبانی اعتقادی، اخلاقی و معنوی اسلامی ایرانی ارائه می دهد .
بررسی و نقد انگاره «وظایف در نگاه نخست»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
61-77
حوزههای تخصصی:
ارائهٔ اصول راهنما برای تصمیم گیری در موقعیت های پیچیده و برآمده از تعارض/ تزاحم الزامات اخلاقی، همواره یکی از مهمترین دغدغه های فیلسوفان اخلاق بوده است. دیوید راس - فیلسوف اخلاق شهیر معاصر - با التفات و اِشراف به زوایا و ضعف های نظریه های هنجاری پیشین و بویژه نگاه و نظریهٔ وظیفه گرایانه ایمانوئل کانت - با اتکا به تمایز ابداعی و ادعایی میان «وظایف واقعی» و «وظایف در نگاه نخست» - در صدد برآمد تا راه و روزنه ای برای حل و منحل کردن مشکل تزاحمات اخلاقی بیابد. تکثرگرایی و انعطاف پذیری از ویژگی ها و به ادعا و اذعان بسیاری، از مزیّت های معتنا به نظریه وظیفه گرایانهٔ راس است که به جهت الهام و اثر پذیری از شیوه شهودگرایانه جی. ای. مور، به «شهودگرایی اخلاقی» موسوم و معنون شده است. در این مقاله پس از اشاره به عناصر و اصول نظریه نوآورانه دیوید راس و واکاوی مناشی و مقوّمات انگاره «وظایف در نگاه نخست»، کارایی و کامیابی این رویه و رهیافت بدیع و بنیادین در حلِّ دشواره های اخلاقی و تسهیل فرایند تصمیم گیری در موقعیت های پیچیده اخلاقی، تحلیل و نقد شده است.
ارزیابی نظریه و رویکرد وظیفهگرایانه کانت از منظر اخلاق اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«وظیفه گرایی»، به عنوان مشهورترین و مناقشه برانگیزترین نظریه ها در حوزه اخلاق، همواره در تقابل با رهیافت پیامدگرایانه تعریف و تلقی شده و رقیب سنّتی فایده گرایی به حساب آمده است. به اعتقاد بسیاری، نظریه وظیفه گرایانه ایمانوئل کانت، مشهورترین تقریر وظیفه گرایانه است که البته، از منظرهای مختلف بررسی و نقد شده و نقد آن از منظر مبانی اخلاق اسلامی نیز ضروری و مهم می نُماید. در این پژوهش - با روش تحلیلی۔انتقادی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و به ویژه منابع ناظر به اخلاق اسلامی - ضمن واکاوی مؤلفه ها و زوایای نظریه کانت، در صدد ارزیابی این نظریه بر اساس آموزه ها و مبانی اخلاق اسلامی برآمده ایم. به رغم ظرفیت ها و مزیّت های در خورِ توجه نظریه کانت، رویکرد مطلق گرایانه و همچنین عقل گرایی رادیکال کانت، چالش بر انگیز و آماج اشکالات و نقدها بوده است و برخی پیش فرض ها و دعاوی او و از جمله ادعای ناکامی و ناموجّه بودن ابتنای اخلاق بر دین - دست کم از منظر هواداران اخلاق دینی - ناپذیرفتنی و از مهم ترین نقاط ضعف رویکرد و نظریه او به شمار آمده است.
گونه های بیان اولویت اخلاقی در روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴
58 - 80
حوزههای تخصصی:
اعمال و رفتار به لحاظ اخلاقی در یک سطح نیستند و فهم اولویت آنها در مواردی چون تعارض های اخلاقی اهمیت ویژه ای دارد؛ برای دستیابی به این اولویت ، بیانات دینی با ذکر «خاستگاه ها» ، «کلیدها» ، «قلّه ها» و «رأس» در ترسیم ارزش های برتر به ما کمک کرده اند؛ ، اما بررسی مصادیق هریک از آنها ما را با این پرسش مواجه می کند که چگونه بین این تعابیر به ظاهر ناسازگار در هریک از موارد ذکر شده، انسجام برقرار کنیم؟ برای پاسخ به این پرسش ، از روش توصیفی۔تحلیلی بهره گرفته ایم و پس از بیان مصادیق هریک از این گونه ها در روایات ، بین این مصادیق به ظاهر ناهمگون با استفاده از توضیحات خود این روایات ، روایات دیگر و تحلیل عقلی، ارتباط برقرار کرده ایم؛ در کلیدها ، نمونه های ذکر شده هر یک از جهتی برای تعقل و حرکت اهمیت دارند ، مصادیق ذکر شده برای خاستگاه ها نیز هر یک از منظری ریشه دیگر گزاره های اخلاقی به حساب می آیند ، همچنین در «قلّه ها» و «رأس» نیز برای نفی ناسازگاری ظاهری ، می توان از حیثیت ها و جهت های مختلف استفاده کرد و در مجموع بررسی داده های هر یک از بیانات ذکر شده ، نشان دهنده آن است که می توان با تبیین جهت و مراد روایات از اولویت ، بین این مصادیقِ به ظاهرْ ناهمگونْ انسجام برقرار کرد .
نسبت دیگرگزینی با تربیت اخلاقی بر اساس آرای جان وایت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴
81 - 111
حوزههای تخصصی:
برای تربیت، اهداف متفاوتی بیان شده است، اما در چارچوب فلسفی جان وایت - فیلسوف تعلیم و تربیت معاصر - هدف نهایی تربیت نهفته در «بهروزی فردی است که در گرو بهروزی دیگران است» . وایت که موفق شده تا هدف نظام تربیتی خود را در برنامه درسی ملی انگلستان جانمایی کند ، معتقد است که راه حل متخلق شدن مُتربیّان ، هدف قراردادن دو چیز در نظام تعلیم و تربیت است: هر کودک به زندگی ای شکوفا دست یابد و کمک کند که دیگران نیز چنین شوند . این رویکرد ، دیدگاه سنتی موجود در تعلیم و تربیت را که در آن تنها بخشِ تربیت اخلاقی متوجه منافع دیگری است و دیگر بخش های نظام تعلیم و تربیت متوجه منافع خود است ، کنار می نهد و تمامی مراحل تربیت را متوجه به خود و دیگران مد نظر قرار می دهد . این تقریر ضمن دست یابی به راه حلی برای نزاع فلسفی بین خود و دیگری ، توانسته است مسئله اساسی تربیت اخلاقی را که همان نحوه متخلّق شدن مُتربیّان به اصول اخلاقی ا ست ، سامان بخشد . در این نوشتار ضمن تبیین هسته اصلی نظریه وایت، مفاهیم «خودگزینی» ، «دیگرگزینی» و رابطه آن با تربیت اخلاقی با تمرکز بیشتر بر آرای جان وایت بررسی شده است . برای تبیین و بررسی گزاره ها و کشف نسبت دیگرگزینی با تربیت اخلاقی از روش توصیفی۔ تحلیلی استفاده شده و منابع کتابخانه ای ابزار پژوهش قرار گرفته است . . این تحقیق برگرفته از رساله دکتری با عنوان «جایگاه دیگرگزینی در تربیت اخلاقی؛ بررسی تطبیقی آرای جان وایت و مرتضی مطهری» است.
تربیت اخلاقی مبتنی بر هویت اخلاقی یک پارچه: پلی میان نظر و عمل اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
99 - 129
حوزههای تخصصی:
مسأله شکاف میان نظر و عمل اخلاقی، قرن هاست که از سوی متفکرین مختلف، پاسخ های متفاوتی دریافت کرده است. این پاسخ ها بطور کلی در قالب سه رویکرد قابل بازیابی است؛ رویکردهای متمرکز بر: استدلالِ اخلاقی، احساساتِ اخلاقی و هویت اخلاقی. این پژوهش درصدد است تا به تببین تربیت اخلاقی مبتنی بر هویتِ اخلاقیِ یک پارچه یا به عبارتی آرمان اصالت بپردازد. به این منظور، به روش توصیفی- تحلیلی، هویت اخلاقی یک پارچه به مثابه راه حلی کارآمد برای تحقق عمل اخلاقی معرفی می شود. در این رویکرد هر دو بعدِ استدلال و احساساتِ اخلاقی توأمان موردنظر قرار می گیرند. لذا با اولویت دادن به منش و شخصیت اخلاقی، و انسجام و یکپارچگی اهدافِ اخلاقی با اهدافِ شخصی در قالب شکل گیری یک «خودِ اخلاقی»، امکان کاهش شکاف میان نظر و عمل اخلاقی بهتر مهیا می شود. در این راستا، «شخص» با خودشناسی، تعهد و قبول مسئولیت نسبت به «خود»، در مقایسه با متعهد بودن نسبت به یک «اصلِ» خاص، درواقع از نیروی انگیزشی بیش تری برای عملِ اخلاقی بهره مند است. در این پژوهش برخی از اهمِ زمینه ها و موانع شکل گیری یک خود اخلاقیِ اصیل و یک پارچه، به طور مجزا مورد توجه قرار گرفته است. به این ترتیب با نزدیکی و سازگاری میان ساحات وجودی ِ فرد، زمینه کاهش شکاف میان نظر و عمل اخلاقی، و بهره مندی از سلامت روانِ بیش تر فراهم می آید.
نقش «مودت فی القربی» در مکتب شهید سلیمانی (با محوریت اخلاق و معنویت توحیدمحور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
119 - 142
حوزههای تخصصی:
از اهداف مهم ارسال پیامبران، تعالی اخلاق و معنویتِ توحیدمحور است. بر پایه آموزه های وحیانی، اهتمام به ادای اجر رسالت یعنی مودت فی القربی، بستر ساز معنویت و اخلاقی است که در بیانیه گام دوم، به مثابه دو راهبرد مهم نیل به تمدن نوین اسلامی معرفی گردید. شهید قاسم سلیمانی، نمونه ای برجسته از تربیت شدگان اسلام است که با پیوند اخلاق و معنویت توحیدمحور در راستای تحقق حرکت انبیاء و امامان b جان خویش را فدا نمود. نوشتار پیش رو با روش توصیفی تحلیلی، کارآمدی مودت در اخلاق و معنویت را با محوریت مکتب سلیمانی با تأکید بر آیات و روایات برمی رسد. بر اساس یافته های پژوهش، مودت فی القربی علاوه بر ایفای نقش بازدارندگی در راستای پاکسازی نفس، نقش تمهیدی در تعالی اخلاق و معنویت در سه محور ارتباط انسان با خدا، اهل بیتb و مردم دارد. در پرتو چنین مودتی شهید سلیمانی با رابطه ای متواضعانه و صادقانه به جامعه خدمت رسانی کرد.
عارضه یابی رویکرد اخلاقی در فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی در دانشگاه (مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
237 - 254
حوزههای تخصصی:
رسانه های اجتماعی به عنوان پدیده ای نوظهور در ایران موجب تغییرات چشم گیر در تمامی فعالیت های به ویژه حوزه خدمات آموزشی گردیده است. دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی با توجه به رسالت خود همواره به دنبال جذب داشجو و در پی آن جذب انگیزه جهت فعایت ها و رفتارهای مشخص هستند. عدم وجود الگوهای استاندارد بومی برا استفاده از بازاریابی رسانه های اجتماعی در دانشگاه موجب گردیده است که گاهاً شاهد مشکلاتی در این زمینه باشیم. بر همین اساس این پژوهش به دنبال بررسی مشکلات اخلاقی این فعالیت، ابتدا از طریق روش رویکرد کیفی و به تحلیل محتوای استقرایی، ضمن انجام علم سنجی، ابعاد بازاریابی رسانه های اجتماعی را شناسایی و به روش دلفی آن ها را بومی سازی می نماید. سپس با کمک تحلیل عاملی اکتشافی، ضمن تأیید گروه های شاخص های هر بعد و تأیید روایی، به ارزیابی وضع موجود و مطلوب این شاخص ها و عوامل در دانشگاه های ایران می پردازد. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی مقالات پایگاه وب آو ساینس طی 50 سال منتهی به 2022 و در بخش کیفی، منتخب کارشناسان و معاونین فرهنگی دانشگاه های سراسر کشور هستند که با استفاده از روش گلوله برفی مورد نظرسنجی قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که مهمترین مشکلات مربوط به رویکرد اخلاقی در تبلیغات و سیاست گذاری بازاریابی رسانه های اجتماعی می باشد.
ساز و کار تأثیرگذاری توحید افعالی بر اخلاق و رفتار(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ایمان حالتی قلبی و روانی است که در اثر دانستن یک مفهوم و گرایش به آن حاصل می شود. ایمان به مثابه یک نگرش، آثار شگرفی در وجود آدمی ایجاد می کند، به گونه ای که عالمان و اندیشمندان درصدد بیان این چگونگی برآمده اند و نظریاتی در این رابطه بیان کرده اند. یکی از تحلیل های مشهور در رابطه ایمان و آثار آن عبارت است از تأثیر بینش بر گرایش و به تبع آن بر کنش، که قابل انطباق با هرگونه ایمانی است. این پژوهش که با روش «تحلیلی استنباطی» سامان یافته، با توجه به آثار فراوانی که اعتقاد به توحید افعالی دارد، این سازوکار و چگونگی آن را تبیین کرده و با استفاده از دو مؤلفه «اسناد» که از مصطلحات روان شناسی اجتماعی است و «خودگروی» که از مصطلحات فلسفه اخلاق است، چگونگی اثرگذاری توحید افعالی بر اخلاق و رفتار را تحلیل و بررسی کرده است. نتیجه این تحلیل نشان می دهد که ایمان به توحید افعالی خداوند از طریق اصلاح «اسنادها» و نفی «خودگروی» از انسان، بر اخلاق و رفتار فرد تأثیر می گذارد.
رویکرد قرآنی حل تعارضات اخلاق مبارزه و مقاومت در سنجه تعالیم انبیاء(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اخلاق مبارزه و مقاومت در راستای احقاق حقوق و ارزش های انسانی، نقشی محوری در تاریخ ایفا کرده است. با این وجود، این عرصه خطیر همواره با چالش هایی همراه بوده است. از مهم ترین این چالش ها، تعارضات اخلاقی است که در این عرصه رخ می دهد. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی و تحلیلی، براین فرضیه استوار است که با استناد به تعالیم انبیاء می توان، راه حل موجه و اخلاقی این تعارضات را اصطیاد نمود. یافته های تحقیق نشان می دهد از مهم ترین تعارضات اخلاقی در اخلاق مبارزه، تعارض در منافع و ارزش ها است. در حل تعارض انعطاف ناپذیری در برابر دشمن و وارد شدن ضربه به جبهه مبارزه (تحریم اقتصادی، تحریف شخصیت) این ضربات نباید عاملی برای انعطاف در برابر دشمن تلقی گردد. از دیگر تعارضات در جهت منافع، مسئله جمع غنائم و تمرکز بر اهداف استراتژیک است که با محوریت فرامین الهی بر اطاعت از فرماندهی به حل این تعارض اخلاقی پرداخته شده است. تعارض بین مبارزه با شرک والدین و احترام به آن ها از جمله تعارضات در ارزش ها است. در این خصوص، انبیاء الهی در صورت وجود تهدید از سوی نزدیکان، با دلسوزی و بدون بی احترامی، آن ها را به ایمان دعوت می کردند و در غیر این صورت به مقابله با آن ها می پرداختند. از دیگر تعارضات ارزشی، به تعارض بین حفظ جان و مقابله با ظلم می توان اشاره کرد .در جهت حل تعارض مذکور براساس تعالیم انبیاء، ترجیح مبارزه با ظلم از واجبات ادیان الهی است.
اجرای عدالت در اخلاق فضای مجازی با تکیه بر آموزه های اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
103-121
حوزههای تخصصی:
یکی از بزرگ ترین دستاوردهای عصر تکنولوژی، فضای مجازی است که بسیاری از حوزه های زندگی انسان عصر حاضر را دربرگرفته است و آن چنان با زندگی او عجین گشته است که تصور زندگی بدون آن را به سختی ممکن ساخته است. ارزش های اخلاقی که در فضای واقعی جریان دارد، در این جهان نوپا نیز جریان دارد. یکی از مهم ترین و با ارزش ترین اصول اخلاقی که نقش بسزایی در اخلاقی شدن فضای مجازی دارد، اصل اخلاقی «عدالت» است. عدالت در فضای مجازی، معنا و مفهومی فراگیر دارد که بسیاری از شئون زندگی فردی و اجتماعی شهروندان دنیای مجازی را دربرگرفته است. هدف این پژوهش، پاسخ به سؤالاتی ناظر به مسئولیت های اخلاقی افراد مرتبط با فضای مجازی بر اساس اصل اخلاقی عدالت است. از یافته های این پژوهش هنجارها، بایدها و نبایدها و نیز کُدهای اخلاقی افراد مرتبط با فضای مجازی بر اساس اصل اخلاقی عدالت است. روش تحقیق از نظر گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و رصد میدانی فضای مجازی و از نظر ارائه اطلاعات، تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است.
مناقشه فلاطوری و طباطبایی؛ دو نگاه به اخلاق علم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
5 - 21
حوزههای تخصصی:
در سال 1340 یادنامه ملاصدرا منتشر شد و در آن کسانی چون علامه سید محمد حسین طباطبایی مقالاتی نوشتند. عبدالجواد فلاطوری از استادان ایرانی مقیم آلمان بر سه مقاله مندرج در این یادنامه نقدی نوشت و آنها را به لحاظ روشی و به واسطه بی توجهی به اخلاق پژوهش و استناددهی نقد کرد. علامه طباطبایی و دیگران پاسخ دادند و باز او پاسخ داد. این مناقشه قلمی و عالمانه دو سال به طول انجامید و بیش از ده نوشته از سوی طرف های بحث منتشر شد. مرور و تحلیل این نوشته ها - که بیش از ۶۰ سال از انتشار آنها می گذرد - به خوبی دو نگاه به اخلاق تولید علم و نقد و پژوهش را نشان می دهد. نگارنده کوشیده است این نوشته ها را به شکلی نظام مند بررسی کند و ابعاد مختلف اخلاقی آنها را برجسته سازد. این مناقشه را در سه سطح می توان دید: سطح انتقادی، سطح ناظر به تحقیق و آیین پژوهش، و سطح کلان تری که بیانگر دو رویکرد به اخلاق علم ورزی است. در حالی که سطح اول کاملاً آشکار است، با دقت می توان سطح دوم را دید، اما سطح سوم است که گویی نادیده انگاشته شده است. در این سطح و با تحلیل متون منتشر شده، می توان دو نگاه به علم ورزی را شناسایی کرد و از آنها برای پیشبرد علم و گسترش فضای عالمانه بهره برد.
استلزامات اخلاق در عرصه اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹
5 - 24
حوزههای تخصصی:
ارزش های اخلاقی یکی از مهم ترین عناصری هستند که اصلاح اجتماعی متقوّم به آنهاست، اما از آنجا که ادبیات اخلاقی ما غالباً رویکرد فردی دارد، بازخوانی اخلاقیات اسلامی در افق اجتماعی و تمدنی ضرورت دارد . نگارنده جداانگاری اخلاق و سیاست را مردود می داند و دوگانه انگاری ماکس وِبِر را به تفصیل مورد نقد قرار داده و اذعان دارد که مبانی، اصول و آموزه های اخلاقی مربوط به دو حوزه فردی و اجتماعی در یک نظام اخلاقی واحد سامان می یابد . در عین حال، معتقد است که عرصه اجتماعی اخلاق، اقتضائات خاصی دارد و با لوازم ویژه ای همراه خواهد بود که از دریچه نگاه فردی قابل مشاهده نیست و مستلزم نگاه کلان اجتماعی است . از این رو، در این جستار، اخلاق اجتماعی را از چهار جهت: 1) موضوع؛ 2) غایت؛ 3) منبع؛ ۴) نوع الزام، با اخلاق فردی مقایسه کرده و سعی کرده است ممیّزات آن را برشمارد و از این طریق ضرورت بازخوانی آموزه های اخلاقی اسلام در افق اجتماعی و استلزامات آن را آشکار سازد .
کارکردهای اصل کرامت در سیاست گذاری های جنایی در پرتو آموزه های شرعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
193 - 216
حوزههای تخصصی:
از آنجا که کرامت انسانی، به منزله یک حق یا مجموعه ای از حقوق غیر قابل سلب و انتقال محسوب می شود که دارای ظرفیت ها و زمینه های تکوینی و تشریعی فراوان در قاعده سازی یا تدوین اصول اساسی در عرصه مدیریت و کنترل جرائم یا همان سیاست جنایی است، لذا به نظرقادر است در عرصه سیاستگذاری های کلان و راهبردی جنایی به نحوی فراقانونی، نقشی سازنده و اثرگذار را ایفا نماید. در آموزه های دینی اسلام نیز کرامت انسانی، نه بر مبنای یک امر قراردادی و اعتباری، بلکه بر اساس امری هستی شناختی، اخلاقی و اصیل، که منشأ آن ذات خلقت بشری و موضوعی تکوینی است که بر مبنای احکام الهی و در بعد تشریعی توجیه می شود. حال سوال این است که با تمام این ظرفیتها چگونه می توان، در بستر سیاستگذاری های جنایی و در عرصه مدیریت و کنترل جرائم، در یک حکومت دینی به این موضوع جنبه کاربردی داد؟ به بیان دیگر جایگاه و کارکردهای کرامت مداری در سیاستگذاری های کلان جنایی و کیفری چیست؟ یافته های این مقاله که با روش توصیفی و تحلیلی تهیه شده بیان می دارد که حفظ کرامت انسانی که دارای منشاء اخلاقی از یک سو و همچنین موجد آثار اخلاقی فراوانی نیز هست، این قابلیت را دارد که به عنوان مهمترین رکن سیاستگذاری های جنایی در مفهوم عام و سیاستگذاری های -کیفری در مفهوم خاص شناخته شود. از آنجایی که این اصل عامل موجه و مبنای وجودی بسیاری از نهادها و سازوکارهای کیفری و اخلاقی موجود در نظام دادرسی کیفری مانند اصل تساوی، تناسب، عفو، برائت، تساوی سلاح ها، احتیاط، درأ و ..می باشد لذا با بازتعریف کارکرد قاعده کرامت، که این مقاله به بررسی آن پرداخته، می توان سیاستگذاری های کلان و راهبردی کیفری و جنایی را متحول نمود.
جلوه های پست مدرنیسم در رمان «دل فولاد» نوشته ی منیرو روانی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
169 - 196
حوزههای تخصصی:
پست مدرنیسم اصطلاحی است که از اروپا به ایران وارد شده و با وجود شناخته و پذیرفته شدن، به علت عدم آشنایی کامل با خاستگاه ها، اصول و مؤلفه های این نوع ادبی، هنوز نسبت به حضور آن در ادبیات داستانی ایران تردید وجود دارد. این که چه خصایص و مؤلفه هایی را می توان به عنوان مبنای این نوع ادبی قرار داد، مهم ترین موضوع در این نوع است. بر همین اساس این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی در نظر دارد که با تحلیل رمان «دل فولاد» منیرو روانی پور، نویسنده ی دوره ی معاصر ایران که به سبک پست مدرنیسم نگاشته شده، به معرفی و شناخت نسبی این مؤلفه ها بپردازد و در نهایت به این نتیجه رسیده است که مؤلفه هایی همچون بى نظمى زمانى در روایت رویدادها، عدم قطعیت، تناقض، جابه جایى، عدم انسجام، فقدان قاعده، زیاده روى در استفاده از صنایع ادبى، دور باطل، پارانویا، اختلالات زبانى و بالاخره استفاده ی افراطى از شیوه ی جریان سیال ذهن در این رمان وجود دارد و سبک نوشتاری روانی پور متأثر از مکتب ادبى پست-مدرن بوده و بسیارى از مؤلفه هاى ادبیات پست مدرن در رمان وى قابل مشاهده است.
واکاوی نظام اخلاقی قرآن با تکیه بر مفاهیم «اسلام» و «ایمان» در تفسیر المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شناسایی نظام اخلاقی قرآن به مثابه راهنمای نگرش و کُنش، پیوسته مورد توجه اندیشوران مسلمان بوده است. تلاش های فراوانی برای شناسایی نظام اخلاقی قرآن به صورت تک نگاشته به رشته تحریر درآمده است، اما به نظر می رسد نگاه تک بُعدی به آیات و بسنده کردن به یک نظریهٔ اخلاقی در اخلاق هنجاری - برای تبیین نظام اخلاقی قرآن - نادرست است. مطالعه پیش رو، در صدد بازخوانی نظام اخلاقی قرآن با روش توصیف و تحلیل نقادانه است و می کوشد تبیین روشن و دقیق تری از نظام اخلاقی قرآن بدست دهد. در این راستا، ضمن توصیف نظریه های اخلاقی (غایت گروی، وظیفه گروی، فضیلت محوری) و تحلیل عقلانی هر کدام، به سنجش آنها با آیات قرآن کریم پرداخته است. مطابق نتایج حاصله، با توجه به مفاهیم تشکیکی و چهار گانه واژه های «اسلام» و «ایمان» در قرآن کریم، آدمی با سطوح مختلف معرفتی و انگیزشی در هر سطح، نیازمند تمسک به یکی از نظریه های اخلاقی است. افزون براین، قرآن کریم، ضمن بهره گیری از نظریه های اخلاقی، از مراتب والاتر از ارزش های اخلاقی ویژه خود بهره مند است.
تبیین ماهیت اجتماعی "تربیت معنوی" در اسلام؛ بر اساس ابعاد اجتماعی عبادت در دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
5 - 38
حوزههای تخصصی:
برای انسان مدرن، معنویت تا حد زیادی حالت فردگرایانه پیدا کرده است؛ به گونه ای که غالبا یک نیاز عاطفی و روان شناختی محسوب می شود و آرامش، عشق و شادی برای فرد به ارمغان می آورد. اما به نظر می رسد که تربیت معنوی در اسلام ماهیتی اجتماعی داشته باشد. در اسلام، با عنایت به اصالت معنویت، تمامی آموزه ها، در پی تقویت نگاه معنوی و پرورش معنویت در انسانهاست و هدف این است که انسان ها را متوجه جهان حقیقی و معنوی بکند؛ حتی آموزه هایی که ظاهرا در پی تنظیم امورات مادی انسان هاست. اما به طور ویژه، عبادات به معنای خاص که مستقیما ارتباط میان انسان و خداوند را شکل می دهند، از قوی ترین روش های تقویت معنویت محسوب می شوند و بخش زیادی از نیازهای معنوی را تامین می کنند. لذا از طریق تبیین ماهیت اجتماعی عبادات فردی، می توان ماهیت اجتماعی تربیت معنوی را بهتر درک نمود. هدف از انجام تحقیق حاضر، این است که نشان دهد بر اساس دیدگاه آیت الله جوادی آملی حتی عبادات به اصطلاح فردی، مشحون از جنبه های اجتماعی هستند و در خصوصی ترین ارتباطات انسان با خدا نیز، آدمی با هویت جمعی نزد خداوند حاضر می شود. بر اساس تحلیل محتوای کیفی دو کتاب حکمت عبادات و دانش و روش بندگی، هشت مولفه اصلی با تم اجتماعی برای عبادات به دست آمد: بودن با جمع، محبت و خیرخواهی عمومی و پیوندهای اجتماعی، حمایت مالی از قشر نیازمند جامعه، رذیلت زدایی اخلاقی- اجتماعی، تعامل اخلاقی اجتماعی، حق-گرایی و دفاع از حق و حقیقت، دفاع از کشور و بصیرت سیاسی و تلاش جهانی.
فضیلت گرایی پیشین و معاصر؛ یونان باستان و پینکافس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
87 - 112
حوزههای تخصصی:
فضیلت گرایی، از باسابقه ترین نظریه های اخلاقی است که در دهه های اخیر بار دیگر توجه فیلسوفان اخلاق را به خود جلب کرده و اقبال بسیاری از اخلاق پژوهان را در پی داشته است. ادموند پینکافس - فیلسوف فضیلت گرا و در نظر برخی از احیا کنند گان فضیلت گرایی در دوره معاصر - ضمن تخطئه آنچه که او فروکاهش گرایی در حوزه اخلاق می نامد، تقریری تازه و متفاوت از فضیلت گرایی ارائه داده است. در این مقاله پس از اشاره ای گذرا به مایه ها و مبانی نظریه فضیلت گرایانه افلاطون و ارسطو - سرآمدان فضیلت گرایی در یونان باستان - به مقایسه دیدگاه های فضیلت گرایی کلاسیک با انگاره های فضیلت گرایانه پینکافس، پرداخته شده است. پوشیده نیست که افلاطون و ارسطو، رویکردی غایت گرا داشته اند و از سویی فضایل را غیر نسبی و قابل بازگشت به فضیلت واحد می انگاشتند، اما پینکافس ضمن نقد فروکاستن اخلاق به یک یا چند فضیلت یا اصل اخلاقی محدود، بر کارکردگرایی به جای غایت گرایی تاکید می کند. مقایسه در چهار بخش معناشناسی، گونه ها و اقسام فضایل، ادله فضیلت گرایی و ملاک گزینش فضایل، به همراه نیم نگاهی تحلیلی و تاریخی انجام گرفته است.
جستاری در نگرش های اخلاقی به عدالت کیفری مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
71 - 88
حوزههای تخصصی:
عدالت از قدیمی ترین مفاهیمی است که بشر از آغاز تمدن خود می شناخته و برای استقرار آن کوشیده است عدالت اشکال مختلفی دارد که می توان به عدالت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره اشاره نمود. در این میان عدالت کیفری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. دانشمندان و صاحب نظران علوم اجتماعی عوامل متعددی را موثر بر عدالت کیفری دانسته اند که در این میان اصولی چون اصل برائت و اصل قانونی بودن جرائم و مجازات ها به علاوه شخصی بودن مسئولیت کیفری مورد توجه است لکن مسئولیت کیفری در میان آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است که لازم است در این خصوص موشکافی های جدی صورت گیرد و نگرش های اخلاقی به عدالت کیفری خصوصاً عدالت کیفری مشارکتی به صورت علمی انجام شود. بی توجهی به حوزه های مسئولیت اخلاقی در زمینه عدالت کیفری حق مراجعه کنندگان به دستگاه قضایی را تضییع نموده و موجبات بی عدالتی را فراهم می نماید. بنابراین توجه به شخصیت و کرامت انسانی افراد از ضروریت عدالت کیفری مشارکتی است. مقاله حاضر با روش کتابخانه ای به نگرش های اخلاقی در زمینه عدالت کیفری مشارکتی پرداخته و به مجهولات چندی در این خصوص پاسخ داده است.
اصول راهنما در حل چالش های اخلاقی جنگ از منظر عقل و نقل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
81-103
حوزههای تخصصی:
یکی از بحران های مهم بشر در طول تاریخ، جنگ و پیامدهای ناگوار آن در جوامع مختلف بوده است. اخلاق جنگ، به عنوان یکی از مباحث مهم اخلاق کاربردی، ضمن واکاوی ابعاد و و ملاحظات اخلاقی جنگ و نیز اخلاقیات رفتاری حین جنگ، به بیان قواعد و هنجارهای لازم جهت کنترل اقدامات خشونت آمیز بین نیروهای متخاصم و ارائه راهکار برای حل چالش ها و تعارضاتی می پردازد که بین اصول نظامی و اخلاقی رخ می دهند. نگارنده بر خلاف واقع گرایان که جنگ را بکلی بی ارتباط با اخلاق می دانند بر این باور است که رعایت موازین اخلاقی در این حوزه ضروری است و این امر می تواند به کاهش خشونت و تبعات منفی جنگ کمک کند. از این رو، در این مقاله تلاش شده تا برخی از مهم ترین و پرکاربردترین اصول راهنما در حلِّ چالش های اخلاقی جنگ که با اتکا به عقل و نقل قابل اصطیاد و استخراج اند، برشمرده و بررسی شوند. از جمله این اصول می توان به اصالت اخلاق، اصل کرامت، اصل عدالت، اصل تفکیک، اصل تناسب، و اصل صلح ورزی اشاره کرد.