فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۳٬۱۸۸ مورد.
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹
25-46
حوزههای تخصصی:
بسیاری از مباحث اخلاقیِ ناظر به عدالت که از سوی فلاسفه مسلمان متقدم، مطرح شده است، برگرفته از آرا و دیدگاه های افلاطون و ارسطو است و آنها افزون بر انتشار و اشاعه مُدلِ نفس شناسانه افلاطون و نظریه اعتدال ارسطو، در تلاش برای معادل انگاری مفاهیم قرآنی با تفکرات این دو فیلسوف یونانی و به نوعی تحمیل نظرات آنها به قرآن کریم نیز بوده اند . در زبان عربی و فرهنگ اسلامی، «عدالت» به «دادن حق هر صاحبِ حق»، «وضع شیْ ء در موضع خود» و همچنین «مساوات» و «(اعتدال» معنا شده و به رغم این که علامه طباطبایی، به این جهات مختلفِ معنایی توجه داده اند، به واسطه تأثیرپذیری از فلاسفه مسلمان - که آنها را «علمای علم اخلاق» می نامد - آمیزه و ادغامی از دیدگاه های افلاطون و ارسطو را در تفسیر المیزان وارد کرده و از آن جهت که «اعتدال » از میان معانی ذکر شده برای عدالت، همخوانی بیشتری با تفکرات پیش گفته دارد، آن را بهترین معنا برای تفسیر «عدالت» در قرآن کریم انگاشته اند و از همین رو، تفسیر ایشان از برخی آیات که واژه «عدالت» در آنها به کار رفته، متأثر از این پیش فرض است . افزون بر این، ایشان در مقابل مُدل نفس شناسانه فلاسفه، توصیفی در حد انتظار از مُدل نفس شناسانه قرآن، ارائه نکردند .
راهبردهای اخلاقی خانواده ایرانی و رویکرد اسلام در مواجهه با بحران کرونا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹
89-119
حوزههای تخصصی:
در مواجهه با بحران کرونا و اِعمال قرنطینه خانگی که ملازم با تعطیلی گسترده مشاغل، مدارس و … است، خانواده - به عنوان نهاد بنیادین جامعه - نقش مهمی در حمایت از اعضای خود، رسیدگی به بیماران، آموزش فرزندان و به طور کلی کمک به افراد برای عبور از این بحران دارد و در این دوره، مسائلی را تجربه کرد و راهبردهای اخلاقی ای را در مواجهه با مسائل اش در پیش گرفت . راهبردهایی که گاه تنها ضامن نگه داشت خانواده و عامل اصلی انسجام اجتماعی - به ویژه در دوره بحران و آشفتگی - به شمار می روند . هدف اصلی پژوهش حاضر، شناخت این راهبردها در رویکرد اسلامی و نیز در روابط عینی خانواده ایرانی است . در این راستا، ضمن بررسی راهبردهای اخلاقی اسلام در روابط خانوادگی بر مبنای سه سطح از حسن و قبح در عقاید، اوصاف و رفتار در چند حوزه اصلیِ مناسبات مالی، عاطفی، جنسی و تربیتی، بایدها و نبایدهای اخلاقی اسلام برای خانواده که در شرایط بحران می توان از آنها بهره گرفت، استخراج شد و در گام دوم، مبتنی بر مصاحبه غیر حضوری با نمونه ای از افراد و تحلیل مضامین برجسته، مسائل و راهبردهای اخلاقی خانواده ایرانی در مواجهه با بحران کرونا توصیف و تحلیل شد . بر اساس یافته ها، مهم ترین مشکلات و دغدغه های تجربه شده، به چهار حوزه سلامت، فراغت، آموزش و اقتصاد باز می گردد و در این رابطه، همگرایی قابل توجهی بین راهبردهای به کار گرفته شده از سوی خانواده های با تاب آوری بالا، شامل راهبردهای ناظر به امنیت و راهبردهای ناظر به لذت دیده می شود .
مقایسه و نسبت سنجی فقه و اخلاق از منظر گزاره و هدف(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از محورهای مهم فلسفه های ناظر به علوم اسلامی، به ویژه علم اخلاق و فقه، شناخت مؤلفه های معرفتی هر دو علم و نیز تعامل و تأثیر متقابل چنین رشته های علمی است. این دو علم، هرچند هر یک عهده دار ساحت خاصی هستند، شباهت ها و تفاوت هایی دارند که شایسته بررسی و تحلیل است. براین اساس، این پژوهش به بررسی و مقایسه مؤلفه های مهمی مانند شناخت گزاره (موضوع، محمول و مسئله) پرداخته است؛ امری که پرداختن به آن، قبل از ورود در هر علم و مباحث و دستیابی به مسائل آن، ضروری است. نگارنده با روش مقایسه ای و با بهره گیری از منابع مکتوب، به تحلیل و نسبت سنجی این مؤلفه ها پرداخته و شباهت ها و تفاوت ها و نیز نقاط قوت و ضعف هر یک از این دو دانش فقه و اخلاق را آشکار کرده است.
تحلیل و بررسی كنترل جمعیت از منظر اخلاق كاربردی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کنترل جمعیت و راه های آن، یکی از مسائل مهم و تأثیرگذار اجتماعی، اخلاقی و حقوقی مورد بحث در جوامع بشری است. جواز یا عدم جواز آن، موضوع نزاع موافقان و مخالفان است. موافقان، به ادله ای همچون محدودیت منابع، اصول لذت گرایی، سودگرایی و آرمان گرایی، مفهوم حقوق طبیعی، مبنای تحقق عدالت اجتماعی و مدرنیته تمسک جسته که همگی قابل خدشه اند. در مقابل، مخالفان نیز ادله ای ارائه کرده اند؛ اما در این مقاله از منظر اخلاق کاربردی، با کاربست اصول، مبانی و ارزش های مکتب اخلاقی اسلام، به مسئلۀ کنترل جمعیت پرداخته و ضمن بررسی ادله موافق و مخالف، آن، با کشف قیود پنهان به حل تعارض و در نهایت، اتصاف این مسئله به خوبی یا بدی دست یافته ایم. التبه خوبی یا بدی آن، مطلق نبوده و تابع مصالح و مفاسد است که در صورت تزاحم با مصلحت برتر، تنها حکم مصلحت برتر فعلیت می یابد.
بررسی تحلیلی اخلاق پیچیدگی و توسعه مفهومی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۶
69 - 94
حوزههای تخصصی:
اخلاق پیچیدگی، مجموعه نظریه هایی مبتنی بر جهان بینی پیچیدگی است که به بررسی رابطه و تأثیر این جهان بینی با و بر اخلاق می پردازد. طرح این نظریه ها با انتقاد از تأثیر جهان بینی سادگی بر نظریه های اخلاقی سنّتی و رایج آغاز شد و شامل مجموعه دیدگاه های گونه گونی هستند که به ارائه تمهیداتی برای مواجهه با مسائل و موقعیت های اخلاقی می پردازند. این دیدگاه ها و نظریه ها ضمن داشتن اشتراکات مفهومی ، تفاوت هایی نیز با هم دارند و در هر کدام از آنها می توان جنبه های قابل اعتنا و یا مغفولی را یافت که این مسئله ، توجه ویژه به «اخلاق پیچیدگی» و توسعه آن را ضروری می نماید. در این مقاله - ضمن معرفی «اخلاق پیچیدگی » - تلاش شده تا در یک صورت بندی جدید ، اخلاق پیچیدگی را توسعه دهیم. این توسعه به کمک مفاهیم مشترک و قابل اتکا در نظریه هایِ مطرح شده و از طریق یک ترکیب محتوایی ، در پرتو فرازبان های اخلاق و پیچیدگی ارائه شده و دارای دو سطح است. سطح نخست، شامل اندیشه پیچیده و عقلانیت خود۔انتقادی در حوزه کلان پیچیدگی است و در واقع ، بستر و لازمه سطح دومی است که «اخلاق پیچیدگی» را تشکیل می دهد. سطح دوم مجموعه تمهیداتی شامل سه اصل «بودنِ همبسته» ، «دستور موقت» و «خیرخواهی سیّاره ای» است که با هم رابطه متعامل و مکملِ دارند.
تحلیل معنای عُجب و تبیین عوامل ایجاد و پیامدهای آن، براساس روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
انسان ها به دنبال سعادت در دنیا و آخرت هستند و از هلاکت و عذاب اخروی گریزانند. آدمی ناچار است برای هدایت خویش، به آیات و روایات مراجعه کرده و به آموزه های اخلاقی معصومان عمل کند. یکی از رذیله های زیان بار اخلاقی، عُجب است که موجب هلاکت، فاسد شدن و حبط اعمال می شود. برای رهایی از عجب و آسیب های خودپسندی، ابتدا باید عوامل ایجاد آن و زیان ها و پیامدهای آن از روایات استنباط شود؛ زیرا با شناخت علل عجب، می توان از آن عوامل دوری کرد و با آگاهی از زیان های حاصل از عجب، زمینۀ تنبّه انسان فراهم آمده، و برای دوری از عجب، تلاش می کند. بر اساس روایات، عواملی مانند بزرگ پنداشتنِ اعمال و کوچک شمردن و فراموشی گناهان علل ایجاد عجب هستند. همچنین، طبق روایات پیامدهایی مانند تسلط شیطان بر انسان، دوری از خداوند، ایجاد کینه و دشمنی در اطرافیان، تنهایی، وحشت، توقف رشد علمی، جهالت، کاهش اعمال نیک و پوشیده ماندن عیوب، برخی از زیان های حاصل از عجب هستند.
بررسی تعارضات اخلاقی محیط زیست در جنگ و راه های برون رفت از آن با رویکرد اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حفظ محیط زیست در دوران جنگ، یکی از مهم ترین دغدغه های بشر معاصر و مدافعان محیط زیست است؛ چراکه در زمان جنگ، محیط زیست بیشترین ضربه را از طرف های درگیر می بیند و این جنگ ها موجب آسیب های جبران ناپذیر به محیط زیست هم می شود. دین مبین اسلام درباره حفظ محیط زیست، اعم از گیاهان و حیوانات، دستورالعمل ها و سفارش های مهمی دارد و بعضاً تخریب محیط زیست را گناه و حرام شمرده است. اما در بحبوحه جنگ، گاه برای حفظ جان یا نابودی دشمن لازم می آید که از حفظ محیط زیست چشم پوشید و آن گونه که خوشایند نیست، برخورد کرد. در واقع، یک رزمنده گاه در انجام دو عمل اخلاقی در تعارض قرار می گیرد و باید یک طرف را انتخاب کند. وظیفه او در این حالت چیست و کدام طرف تعارض را باید انتخاب کند؟ این پرسشی است که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت و دستورات اسلام را در این زمینه بررسی خواهیم کرد. مقاله پیش رو به روش توصیفی و از طریق مطالعه کتابخانه ای به برطرف کردن تعارض های ایجادشده درباره محیط زیست در خلال جنگ پرداخته و راه حل آن را از آیات و روایات و دیگر منابع بیان کرده است.
مُدل مفهومی ظرفیت سازی اخلاق برای فهم نشانه های توحیدی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷
25 - 46
حوزههای تخصصی:
شناخت حقیقی خدا از اساسی ترین اهداف خلقت انسان است که از راه نشانه های توحیدی قابل دست یابی است ، اما برای هر کسی حاصل نمی شود. هدف این پژوهش، بررسی نقش اخلاق در فهم نشانه های توحیدی بر اساس آیات قرآن کریم و دست یابی به مُدل مفهومی آن است. نوع تحقیق کتابخانه ای و روش آن توصیفی۔تحلیلی از جنس روش کلاسیک در مطالعات دینی است. یافته های پژوهش نشان می دهد چهار صفت تقوا ، شُکر و صبر ، موجب فهم نشانه ها از آیات الهی می شوند. این صفات ، در درجه نخست موجب فراهم کردن شرایط تفکر و تدبّر و در درجه بعد موجب آمادگی برای پذیرش لوازم معرفت توحیدی می شوند. از این رو ، هنگام مواجهه با نشانه های توحیدی ، آمادگی های معرفتی و عملی توسط فرد ارزیابی می شوند و چنان چه نتیجه مثبت بود ، فرایند فهم و پذیرش توحید آغاز می گردد. نتیجه این پژوهش آن است که برای توسعه فهم نشانه های توحیدی در بین افراد ، باید صفات تقوا ، شُکر و صبر را در آنان به وجود آورد.
ویژگی های هویت انسانی از نگاه ملاصدرا و دلالت های غایت شناسانۀ آن در اخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شناخت هویت انسانی و ویژگی های آن، نقشی انکارناپذیر در مسائل علوم انسانی دارد. هدف این مقاله، پاسخ به این مسئله است که اولاً، ملاصدرا ویژگی هویت انسانی را چه می داند؛ یعنی چه ویژگی یا ویژگی هایی لازم است تا واقعیت وجودی در جرگۀ انسانیت وارد شده و از سایر موجودات متمایز شود؟ ثانیاً، این نوع نگاه ملاصدرا، چه تأثیری در هدف اخلاق دارد. روش این پژوهش، توصیفی و تحلیلی است؛ زیرا در ابتدا باید با توجه به مبانی فلسفی و انسان شناختی ملاصدرا، نظر او را در مورد ویژگی هویت انسانی به دست آوریم. سپس، دلالت های این نگاه را در هدف اخلاق تحلیل کنیم. ملاصدرا با توجه به مبانی خاص خود، اعم از فلسفی و انسان شناختی، ویژگی خاص انسانی را «ناطقیت» می داند و طبیعتاً دلالت آن در هدف اخلاق، به این صورت است که هدف هایی همچون لذت شخصی یا آزادی به معنای الحادی آن را ردّ می کند و نهایت حرکت انسان را در آگاهی هرچه بیشتر به فقر ذاتی و عین الربط بودن خود، به خالق و درک توحید خاص و فنای فی الله می داند.
بررسی مدارا در سیرۀ تاریخی امام علی علیه السلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«مدارا» به معنای لطف، تساهل، نرمی و دوری از درگیری با فرد به خاطر شّر اوست. در قرآن کریم، مدارا به عنوان برکت و رأفت یاد شده است. در خانواده و اجتماع، اگر انسان با دیگران مدرا نکند و در سختی ها و ناگواری ها با عصبانیت و خشم رفتار کند، به اعتماد اجتماعى، صحت تربیتی و اخلاقى خود ضربه خواهد زد. هدف این پژوهش، بررسی قلمروهای مختلف مدارا در سیرۀ امام علی علیه السلام است که برای جمع آوری اطلاعات، از روش کتابخانه ای استفاده شده و داده ها با استفاده از روش توصیفی و تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهشی حاکی از این است که در فضلیت مدارا، بسیاری از فضایل مانند خضوع و خشوع، نوع دوستی، صبر و خویشتن داری، کظم غیظ، نداشتن کینه توزی، دوری از خشم، دوری از جنگ، دوری از ناسزا گویی و سهل گیری وجود دارد. امام علی علیه السلام، متناسب با شریعت اسلام نگاهش بر آسان گیری بوده است، اما در بعضی مسائل مانند اموال عمومی، اجرای حدود الهی و برخورد با منکران دین به شدت برخورد کرده و هرگز اجازه نمی دادند کسانی به اموال عمومی و حدود الهی و دین خدشه وارد کنند. سیرۀ عملی آن حضرت نیز، اجرای دقیق حدود الهی و تقسیم مساوی بیت المال بوده است.
مقایسه سعادت فردی در آثار ابن سینا و رساله ظفرنامه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مفهوم سعادت به لحاظ نظری و عملی بیانگر بالاترین کمالی است که هر فرد انسانی می تواند آن را برای خویش ترسیم کند. این مفهوم، هرچند از نظر کاربرد مشترک به نظر می رسد، به لحاظ تعیین مصادیق متفاوت است و از این رو، از نظر تاریخی همواره مورد اقبال متفکران و صاحب نظران قرار گرفته است. ابن سینا با تعریف سعادت به عنوان مطلوب بالذات در مقابل مطلوب غیربالذات و غایت بالذات در مقابل غایت غیربالذات یا لغیره، با ظرافت خاصی سعادت را به دو لحاظ تقسیم می کند: نخست سعادت در قیاس با قوای مختلف نفس؛ و دیگری س عادت در ارتب اط ب ا خ ود انسان که در هر دو مورد، معرفت یافتن به سعادت و عمل بر اساس آن، طریق دستیابی به آن محسوب می شود؛ هرچند نصیحت پذیری را همواره به عنوان یکی از اصول اصلی تعلیم و تربیت مورد تصدیق قرار می دهد. رساله ارزشمند ظفرنامه به عنوان یک رساله ادبی تعلیمی که منشوری از نصایح طرق سعادتمند شدن به شمار می رود، به بررسی و نصیحت درباره سعادت فردی در سه حیطه جسمانی، نفسانی و عقلانی می پردازد و در نهایت آن را به معنای آرامش یافتن در این سه حیطه مورد توجه قرار می دهد. مقایسه وجه فردی سعادت در تفکر ابن سینا و رساله ظفرنامه، بیانگر این مهم است که هم در تلقی ابن سینا و هم نصایح ظفرنامه سعادت غایت نهایی برای هر کس و کسب فضایل راه رسیدن به آن محسوب می شود.
تحلیل سه تلقی و تعریف از تواضع؛ رویکردهای ارسطو ، آگوستین و جولیا درایور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸
89 - 109
حوزههای تخصصی:
«تواضع» یکی از فضایل تا حدی مغفول در دوران جدید است. بر همین مبنا ، در نوشتار پیش رو تعاریف متنوع و نسبتاً پراکنده از این فضیلت به اجمال بیان و بررسی شده و در نهایت ، نقد و بررسی سه رویکرد اصلی و متفاوت به تواضع، محور کار قرار گرفته است. رویکرد ارسطو به عنوان نماینده تمام و کمال دوران باستان ، بر عدم فضیلت انگاری «تواضع» تکیه دارد. در رویکرد قدّیس آگوستین به عنوان نماینده برجسته متفکران قرون وسطیٰ نه تنها تواضع به مثابه یک فضیلت ، بلکه به عنوان مبنایی ترین فضیلت در زیست انسانی و ایمانی معرفی می شود. جولیا درایور - فیلسوف معاصر - با نگرشی کاملاً متفاوت ، تواضع حقیقی را مستلزم نقص معرفتی و بی خبری نسبی از خود می داند. جمع بندی و پیشنهاد نوآورانه مقاله حاضر این است که «تواضع» در سه سطح رفتاری یا بیرونی ، روحی یا درونی و وجودی تعریف شود تا از این گذرگاه دست کم برخی از چالش های موجود در ارائه تبیین و تعریفی دقیقْ از تواضع مرتفع شود.
چالش های اخلاقی اصلاحِ نژاد لیبرال و اصل آزادی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۶
5 - 26
حوزههای تخصصی:
اصلاحِ نژاد و بهبود نسل بشر از موضوعات چالشی در میان فیلسوفان اخلاق است ، موضوعی که ذهن آدمی را به سیاست های غیراخلاقی و نژادپرستانه هیتلر و عقیم سازی های اجباری و روش های قدیمی اصلاحِ نژاد معطوف می کند. مداخلات ژنتیکی امروزه به سبب پیشرفت های ژنتیکی ، عمدتاً به روش اجباریِ پیشین انجام نمی شوند و والدین در انتخاب نوع و ویژگی های فرزند خودْ آزادیِ عمل بیشتری دارند. برخی با استناد به بسترهای فراهم آمده از فناوری های حوزه ژنتیک و نیز تثبیت ارزش های فردگرایانه در جوامع لیبرال، مدعی اند که بخش عمده ای از مسائل اخلاقی اصلاح نژاد قدیم به ویژه در حوزه آزادی رفع شده است و اکنون اصلاحِ نژاد جدیدی با نام «اصلاحِ نژاد لیبرال» پدیده آمده که مسائل اخلاقی اصلاحِ نژاد قدیم را ندارد. در مقابل ، برخی با استناد به نمونه هایی مانند تقابل اصل آزادی والدین با هنجارهای غیراخلاقی تثبیت شده در جوامع و نیز تقابل آن با آزادی کودکان، بر این باورند که اصلاحِ نژاد لیبرال همچنان با چالش های اخلاقی مواجه است و آزادی باروری والدین را همچنان با روش های جدیدی محدود می کند که باید به لحاظ اخلاقی بررسی شود. در مقاله حاضر، سعی می شود تا برخی چالش های انطباق اصل آزادی در اصلاحِ نژاد لیبرال مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و راه کارهایی در تأمین انطباق این اصل اخلاقی بر موضوع اصلاحِ نژاد لیبرال ارائه شود.
ملاحظات اخلاقی در باب مسئولیت اجتماعی سازمان؛ بازخوانی و نقد دیدگاه میلتون فریدمن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸
5 - 21
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از منابع و متون اخلاق مدیریت و سازمان بر مفهوم «مسئولیت اجتماعی سازمان» تکیه و تأکید شده است و از نظر بسیاری ، آموزش و ترویج این مفهوم ، هم می تواند مشکلات رفتاری و ساختاری سازمان را برطرف کند و هم می تواند قدرت پاسخ گویی سازمان را در مقابل شکایات مردم و نظارت های مقامات و سازمان های نظارت کننده افزایش و ارتقاء بخشد. البته ، بر سر کارآمدی و فواید به کارگیری این تعبیر و مفهوم اتفاق نظر وجود ندارد. سرسخت ترین مخالف به کارگیری این مفهوم ، میلتون فریدمن - از تأثیرگذارترین اقتصاددان معاصر - است. این مقاله ، به تبیین و نقد دیدگاه فریدمن درباره «مسئولیت اجتماعی سازمان» اختصاص یافته است. در این راستا و برای فهم دقیق دیدگاه فریدمن ، با استفاده از روش توصیفی و با استناد به مصاحبه مجله نیویورک تایمز با او - به تبیین و تحلیل نقطه نظرات او در این باره پرداخته شده و در ادامه ، و در مقام نقد - با بهره گیری از روش تفسیری۔انتقادی و با رویکردی کارکردگرایانه و نه مبنا گرایانه - این نتیجه حاصل شده است که جدا از نقدهای وارد بر مبانی لیبرالیستی فریدمن و نقدهایی که بر بعضی انگیزه خوانی ها ، خَلط مبحث ها و سوگیری های او می توان وارد کرد ، تأکیدات او بر حذف نظارت های بیرونی و آمرانه ، تا اندازه ای قابل فهم و از نظر اخلاقی قابل تأیید است ، ولی اصرار او بر حذف کلی این نظارت ها ، به توقع خودْ نظارتی یا نظارت درونی سازمان ها بر خود ، غیر واقع بینانه است.
تبیین تأثیر مُخرّب حسد بر ساحت معرفتی و عاطفی ایمان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸
111 - 131
حوزههای تخصصی:
در منابع حدیثی «حسد» به عنوان تخریب کننده و از بین برنده ایمان معرفی شده است. این نگرشْ بر خواسته از متون دینی ، ضمن آن که رابطه معنادار مسائل اخلاقی با مسائل اعتقادی و حوزه باورها را نشان می دهد ، به عنوان یکی از ظرفیت های اساسی در اصلاح و بهبود عملکرد اخلاقی افراد - به ویژه دوری از رذیله حسد - به شمار آمده است. در این مقاله - به روش توصیفی – تحلیلی - به تأثیرگذاری این دو حوزه حائز اهمیت پرداخته شده است؛ یکی ساحت شناختی و دیگری ساحت عاطفی و گرایشی. با توجه به این که مؤلفه های شکل دهنده ایمان دو عنصرِ باور قلبی و معرفت شناختی است ، «حسد» به عنوان یک رذیله درونی با تأثیر در این دو ساحت معرفتی و عاطفی انسان ، زمینه تخریب و نابودی ایمان را فراهم می آورد. ویژگی حسد که بیانگر اختلال در حوزه عقیده و باور اعتقادی افراد از یک سو و بیماری قلبی و روحی افراد از دیگرسوست ، می تواند به کاهش و فرسایش ایمان اعتقادی و قلبی افراد بیانجامد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مبتنی بر معارف قرآنی وحدیثی ، این رذیله اخلاقی با سه شاخصه شناختى و سه شاخصه عاطفى ، زمینه های تخریب ایمان را در انسان فراهم می آورد.
خوف و حزن ممدوح و مذموم مؤمنین در قرآن و نهج البلاغه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
توصیه به خوف و حزن و پرهیز از آن، مقوله ای است که هم مورد توجه بزرگان اخلاق و عرفان قرار دارد و هم آیات قرآن و روایات معصومین علیهم السلام به آن پرداخته اند. گاهی نداشتن خوف و حزن، لازمه زیست مؤمنانه تلقی شده و گاهی نیز خائف و محزون بودن، ویژگی منحصربه فرد متقین و لازمه مأوا گزیدن در جنات عدن شمرده شده است. این اختلاف، نه تنها در میان آیات قرآن به چشم می خورد، بلکه بین آیات قرآن و روایات معصومین علیهم السلام، به ویژه نهج البلاغه و در میان خود روایات نیز وجود دارد. ما در این مطالعه سعی داریم به شیوه توصیفی و البته تمرکز بر قرآن کریم و استخراج موارد خوف و حزن، تحلیل کنیم که چرا در برخی آیات، اتصاف به خوف و حزن امری ارزشی و توصیه ای است و در برخی دیگر، منهی عنه و مذموم. همچنین سعی داریم همین مقایسه را با نهج البلاغه و فرازهای نورانی آن انجام دهیم و اختلاف یا هماهنگی میان این دو دسته آیات و روایات را بررسی کنیم. بنابر مطالعات انجام شده، می توان چهار حالت برای خوف و حزن مؤمنین فرض کرد: خوف و حزن ممدوح در دنیا و آخرت؛ و خوف و حزن مذموم در دنیا و آخرت که با دقت در منابع معتبر قرآنی و روایی، از میان حالت های مفروض تنها خوف و حزن ممدوح در دنیا پذیرفتنی است.
استلزامات اخلاق در عرصه اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹
5 - 24
حوزههای تخصصی:
ارزش های اخلاقی یکی از مهم ترین عناصری هستند که اصلاح اجتماعی متقوّم به آنهاست، اما از آنجا که ادبیات اخلاقی ما غالباً رویکرد فردی دارد، بازخوانی اخلاقیات اسلامی در افق اجتماعی و تمدنی ضرورت دارد . نگارنده جداانگاری اخلاق و سیاست را مردود می داند و دوگانه انگاری ماکس وِبِر را به تفصیل مورد نقد قرار داده و اذعان دارد که مبانی، اصول و آموزه های اخلاقی مربوط به دو حوزه فردی و اجتماعی در یک نظام اخلاقی واحد سامان می یابد . در عین حال، معتقد است که عرصه اجتماعی اخلاق، اقتضائات خاصی دارد و با لوازم ویژه ای همراه خواهد بود که از دریچه نگاه فردی قابل مشاهده نیست و مستلزم نگاه کلان اجتماعی است . از این رو، در این جستار، اخلاق اجتماعی را از چهار جهت: 1) موضوع؛ 2) غایت؛ 3) منبع؛ ۴) نوع الزام، با اخلاق فردی مقایسه کرده و سعی کرده است ممیّزات آن را برشمارد و از این طریق ضرورت بازخوانی آموزه های اخلاقی اسلام در افق اجتماعی و استلزامات آن را آشکار سازد .
راه های حل تعارض بین رضا و عدم رضا در موارد تعلق قضاء الهی به كفر و معصیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در نگاه توحیدی، همۀ کارها حتی افعال اختیاری انسان، متعلق قضا و قدر الهی است. از سوی دیگر، با توجه به کامل مطلق بودن خدا و احسن بودن نظامش، لازم است که همواره راضی به قضای الهی باشیم. حال وظیفۀ انسان در موارد کفر و عصیان چیست؟ رضا یا عدم رضا؟ اندیشمندان اسلامی از دیرزمان پاسخ های متعددی به این مسئله داده اند که مهم ترین آنها بدین قرار است: 1. صاحب رساله قشیریه با تخصیص؛ 2. برخی عرفا با تفکیک بین قضا و مقضی؛ 3. میرداماد با تفکیک بالذات از بالعرض؛ 4. ملاصدرا با تدقیق در معنای قضاء و لازمۀ آن؛ 5. ربانی گلپایگانی با تفکیک قضاء تکوینی از قضاء تشریعی؛ 6. شهید مطهری با تفکیک کار منسوب به خدا از کار منسوب به بنده؛ 7. راه حل دیگر، توجه به ملاک رضایت و عدم رضایت؛ یعنی حسن و قبح عمل است که به نظر نگارنده ریشۀ حل مشکل است. در این نوشتار، با طرح و بررسی پاسخ های مذکور به روش توصیفی تحلیلی درصدد حل این معمای اخلاقی هستیم.
بازخوانی نظریه متافیزیکی رابرت آدامز در باب ارزش و مقایسه آن با آموزه تشکیک وجود ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸
23 - 41
حوزههای تخصصی:
رابرت مری هیو آدامز - فیلسوف اخلاق معاصر - نظریه ای وجودشناختی درباره خوبی ارائه کرده که به «نظریه شباهت با خدا» شناخته می شود. خوبی مدِّ نظر آدامز ، نوعی خوبیِ ذاتی است که از آن به «علوّ» ، تعبیر می کند. با این حال ، حوزه نظریه پردازی آدامز هم خوبی اخلاقی و به تعبیر او «علوّ اخلاقی» را شامل می شود و هم آن دسته از خوبی های ذاتی غیر مرتبط با اخلاق ، مانند خوبی های زیبایی شناختی را دربر می گیرد. به اعتقاد آدامز ، خداوند ، خوبِ برتر و مصداق تام و کاملِ خوبی است و خوبی امور دیگر ناشی از شباهت آنها با خداوند است. بنا براین ، «خوبی» یا به تعبیرآدامز ، «عالی بودنِ» هر چیزی بستگی به شباهت آن با خداوند دارد. حکمت صدرایی - بر اساس آموزه تشکیک وجود - بالاترین مرتبه وجود ، یعنی ذات حق را دارای بالاترین خیر می داند و خیر بودن مراتب دیگر را به میزان نزدیکی شان به ذات خداوند ارزیابی می کند. آدامز ، گر چه تبیینی الهیاتی برای غایت اخلاقْ ارائه می دهد ، اما نظریه او در پاسخ به مبنای بنیادین غیر الهیاتی در اخلاق ، برای رهایی از اِشکال خودسرانگی ، ناکام مانده است. در این مقاله، ضمن مقایسه «نظریه متافیزیکی آدامز» در باب ارزش با «نظریه مراتب وجود» در فلسفه صدرایی، تلاش می کنیم برخی نواقص این نظریه را بر اساس تفکر موجود در فلسفه اسلامی برطرف سازیم.
تطور مفهوم اخلاق از منظر سورِن کرکگور در مواجهه با سپهرهای زیست سه گانه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹
69-88
حوزههای تخصصی:
هر چند اخلاق به عنوان یکی از سپهرهای زیست، در اندیشه کرکگور جایگاهِ خاص خود را داراست، اما این به معنای عدم حضورِ آن در سپهر استحسانی و ایمانی نیست و امر اخلاقی در هر یک از آنها به نحوی ظهور و بروز داشته و به همین دلیل، تفسیر واحد از امر اخلاقی - که معمولاً خود را در قالب اخلاق مبتنی بر امر کلی نشان می دهد - برای درک و دریافت جامع از امر اخلاقی در اندیشه این متفکر، نابسنده می نُماید . از همین رو، مناسب است تا امر اخلاقی در گستره ای وسیع تر از آثار این متفکر کاویده شود و با بررسی اخلاق در این آثار، وجوه مغفول امر اخلاقی - که الزاماً همخوان و سازگار با تبیین متداول از امر اخلاقی به مثابه امر کلی نیست - نیز نشان داده شود . در این مقاله، سعی بر آن است تا به تبیین وجوهی متفاوت که تاکنون کمتر بدان پرداخته شده، ارائه شود . مواجهه و ردیابی توصیفات و تفاسیر امر اخلاقی مطرح شده در دیگر سپهرهای زیست در اندیشه کرکگور، به تفسیری جامع تر از اخلاق - در مقایسه با تفسیر متداول از سپهر اخلاقی به مثابه امر کلی - خواهد انجامید . بدین منظور، نقش و کارکرد امر اخلاقی در سه سپهر استحسانی، اخلاقی و ایمانی، به تفکیک، بررسی و مشابهت ها و تمایزات آن تشریح شده است .