محمدمهدی ستوده

محمدمهدی ستوده

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

همجوشی ترکیبی؛ دفاعیه ای از ایده William Seager در مسأله ترکیب «همه روان مند انگاری»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترکیب همجوشی درهم تنیدگی کوانتومی آگاهی پدیداری سطح کلان سطح زیرین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۶
اگر بزرگ نمایی محسوب نشود، بزرگترین معضل برای حل مسئله آگاهی در همه روانمندانگاری، مسئله ترکیب است. William Seager، کسی که به اذعان Chalmers اولین کسی بود که اصطلاح ترکیب را برای معضل مذکور اطلاق کرد، جزء فیلسوفان ذهنی است که تلاش های مستمری برای پاسخ به این مسئله مصروف داشته است. در این مقاله به صدد آن هستم تا از ایده Seager در برابر اشکالات دفاع کرده و صورت منسجم تری از آن را ارائه دهم. مسئله ترکیب با طرح این پرسش که چگونه حالات پدیداری در سطح امور خردِِ فیزیکی به شکل گیری حالات پدیداری کلان در سطح امور کلان منجر می شود، چالش بزرگی پیش روی دیدگاه همه روانمندانگاری نهاد. Seager با ارائه ترکیب همجوشی سعی می کند این معضل را برطرف سازد. او با طرح مدل های «ساده بزرگ» که در عین عدم پیچیدگی از گستردگی تبیین متافیزیکی برخورداراند و با ارائه دو نمونه از مدل های «ساده بزرگ» در قالب فیزیک کلاسیک (سیاه چاله کلاسیک) و کوانتوم (درهم تنیدگی کوانتومی)، همجوشی ترکیبی را به عنوان مصداق دیگری از مدل های «ساده بزرگ» قلمداد می کند که به موازات دو مورد دیگر توانایی تبیین فرآیند آگاهی پدیداری را دارد. Chalmers با طرح اشکال عدم استلزام ضروری میان همجوشی ترکیبی و وجود متافیزیکی آگاهی، پاسخ Seager را در زمره پاسخ های غیرترکیبی و یا همه روان مندانگاری نوخاسته گرایانه می داند. در ادامه توضیح می دهم علیرغم اشکال Chalmers و این که راهکار وی در مسئله ترکیب ناکارآمد است، همجوشی ترکیبی مبتنی بر ترکیب شیمیایی همچنان از انسجام لازم برای تبیین آگاهی پدیداری در سطح کلان برخوردار است.
۲.

بازخوانی دیدگاه تامس نیگل درباره معنای زندگی با تکیه بر کارکرد زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تامس نیگل معنای زندگی منظر آفاقی گرایش دینی کارکرد زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۴ تعداد دانلود : ۳۸۲
تامس نیگل، فیلسوف تحلیلی معاصر، با تکیه بر وجود گرایش و تمایل شدید در انسان ها به هماهنگی با هستی معتقد است که این گرایش پرسشی واقعی را درباره ربط و نسبت انسان ها با هستی پدید می آورد که باید بدان پاسخ داد. زیرا به گمان او اگر بتوان به این پرسش اساسی پاسخ داد می توان معناداری زندگی انسان ها را تبیین کرد و از بی معنایی در زندگی رهایی یافت. او کوشیده با جستجو در دیدگاه های هیوم، کانت، سیجویک، سارتر، نیچه، افلاطون و آموزه های مشترک ادیان، پاسخ این پرسش را بیابد. او با ارزیابی این پاسخ ها هیچ یک از آنها را نپذیرفته و به این نتیجه رسیده که پرسش فوق پاسخ درخوری ندارد؛ در نتیجه، زندگی بی معنا است. در این مقاله، با توضیح دیدگاه نیگل و نقدهای او بر پاسخ های فیلسوفان فوق و ادیان، به چهار مطلب اصلی پرداخته شده است: (1) می توان با توجه به پرسش اساسی او درباره ربط و نسبت انسان با هستی، نظریه ای درباره معنای زندگی ارائه کرد که بر «کارکرد زندگی» انسان استوار است. (2) بر خلاف دیدگاه او، می توان برخی از پاسخ های فلسفی و دینی را پذیرفت. (3) اگرچه با تکیه بر پاسخ های فلسفی و دینی پذیرفته شده می توان کارکرد زندگی نوع انسان در هستی را تبیین کرد، ولی به مدد آنها نمی توان درباره کارکرد زندگی هر فرد انسانی داوری ای انجام داد، زیرا داوری درباره کارکرد زندگی هر فرد انسانی منوط به اتمام زندگی او در این جهان و اشراف کامل بدان است که در توان انسان ها نیست. (4) حتی اگر مانند نیگل پاسخ ها به پرسش از ربط و نسبت انسان با هستی را نپذیریم، باز هم می توان از معنای زندگی انسان ها دفاع کرد، زیرا معنای زندگی هر فرد انسانی لزوماً در گرو پاسخ به پرسش اساسی فوق نیست و با تکیه بر کارکرد زندگی هر فرد انسانی در مجموعه های کوچک تر از هستی که دارای اهداف ارزشمندند نیز می توان از معنای زندگی وی دفاع کرد.
۳.

ارزیابی نسبت میان دین و اخلاق از دیدگاه تامس نیگل(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اخلاق هنجاری تامس نیگل نسبت دین و اخلاق نظرگاه آفاقی و انفسی مصلحت اندیشی دیگرگزینی و گرایش دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۳۱
دیدگاه های گوناگونی درباره نسبت دین و اخلاق ارائه شده است. یکی از انواع نسبت میان آنها وابستگی روان شناختی آنها به هم دیگر است. تامس نیگل فیلسوف تحلیلی معاصر در نظریه اخلاق هنجاری خویش، با تفکیک زندگی مطلوب به زندگی خوش و اخلاقی، کوشیده است تا از عینیت ارزش های زندگی خوش و اخلاقی دفاع کند. او با تفکیک 1) نگاه آفاقی و انفسی به زندگی؛ 2)تفکیک امیال انگیخته و ناانگیخته؛ 3) ارائه دیدگاه های برون گرا و درون گرا درباره منشأ انگیزه اخلاقی و 4) ارائه دو تقریر حداقلی و حداکثری از درون گرایی، با دفاع از درون گرایی حداقلی، راه را برای دفاع از مؤلفه های همگرایی انگیزشی و عینیت ارزش های زندگی خوش و اخلاقی، یعنی «مصلحت اندیشی» در زندگی خوش و  «دیگر گزینی»  در زندگی اخلاقی گشوده است. از سوی دیگر، نیگل بر این باور است که به مدد باورهای دینی می توان همگرایی انگیزشی در زندگی خوش و اخلاقی را تقویت کرد و کمک آموزه های و باورهای دینی به همگرایی انگیزشی و عینیت ارزش های زندگی خوش و اخلاقی را می توان نوعی وابستگی روان شناختی غیر انحصاری و غیر الزامی ارزش های اخلاقی به باورهای دینی شمردتفکیک زندگی مطلوب به زندگی خوش و اخلاقی و دفاع روان شناختی از عینیت آنها و دفاع از نوع خاصی از وابستگی روان شناختی ارزش های اخلاقی  به باورهای دینی از نقاط برجسته نظریه اخلاق هنجاری نیگل است، ولی تکیه او بر تبیین روان شناختی، محدود کردن ارزش های اخلاقی به ارتباط انسان ها با یکدیگر، عدم توجه به ارتباط انسان ها با خداوند و طبیعت و عدم توجه به تفاوت باورهای دینی در ادیان در تبیین چگونگی وابستگی آنها به هم دیگر از نکاتی است که شایسته است در نظریه نیگل بدانها توجه شود.
۴.

بداهت علم حصولی به وجود خدا از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی برهان صدیقین بداهت وجود خدا ملاک بداهت در تصورات و تصدیقات فطری اصل واقعیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۷ تعداد دانلود : ۲۹۹
با توجه به اهمیت خدا شناسی در عقلانیتِ باورهای دینی، علامه طباطبایی در بحث اثبات وجود خدا، با تکیه بر تقریری از برهان صدیقین، مدعی بداهت علم حصولی به وجود خداوند است. لذا ضرورت دارد با تبیین این مسأله علاوه بر فطری بودن شناخت خداوند، بر بداهت وجود خدا نیز تأکید شود. بر این اساس کوشیده ایم نخست با تکیه بر اصلِ واقعیتِ مطلقِ ضروریِ ازلی، ثابت کنیم اصل مذکور فقط بر واجب تعالی منطبق است. و بعد با ذکر مبادی تصوری و تصدیقیِ بداهت وجود خدا و بیان پذیرش بداهت علم حضوری به خداوند از سوی برخی، تلاش کرده ایم بداهت علم حصولی به خداوند را از نگاه مرحوم علامه طباطبایی به اثبات برسانیم. که در صورت اثبات بداهت مذکور، واجب تعالی به عنوان بدیهی اولی و اولین مسئله فلسفی ثابت می شود. بنابرین هدف از تحقیق، اثبات بداهت علم حصولی به خدا از رهگذر تقریر علامه طباطبایی در برهان صدیقین است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان