یکی از مشکلات شرکت های تولیدی، انتخاب بهترین سیستم تولیدی با توجه به قابلیت های شرکت،
وضعیت بازار، رقبا و هم چنین وضعیت اقتصادی و سیاسی میباشد. در همین راستا یکی از بهترین
سیستم های تولیدی، سیستم تولید به هنگام 1 میباشد که دارای مزایای زیادی بوده، اما اجرای آن با
توجه به محدودیت های مختلف، مشکل می باشد و مدیران بخش تولید با این مسأله مواجه هستند که آیا
این سیستم را در شرکت خود پیاده کنند یا خیر.
در این مقاله یک متدولوژی و مدل تصمیمگیری مبتنی بر تکنیک فرایند تجزیه تحلیل شبکه ای 2 برای
بررسی این موضوع در یک شرکت تولیدی تولید کننده ماشین آلات چاپ صنعتی به منظور تعیین
راهبرد مناسب ارائه شده است.
به این منظور ابتدا معیار های تصمیمگیری از طریق مطالعه متون و تحقیقات گذشته و به کارگیری
تکنیک گروه اسمی در میان خبرگان مشخص، سپس مدل تصمیمگیری مربوط به آن از طریق مصاحبه
با خبرگان تهیه و در نهایت از طریق اجرای مقایسات زوجی و حل مدل، بهترین راهکار تعیین شد.
موضوع موفقیت در ارائه محصول جدید، مقوله ای پراهمیت برای مدیران و مالکان بنگاه ها می باشد. همچنین، موضوع مزبور علاوه بر پراهمیت بودن، پیچیدگی خاصی را نیز در خود دارد چراکه پیشینه تحقیق نشان می دهد تعیین عوامل موثر بر توسعه موفقیت آمیز محصول جدید در مطالعات مختلف، نتایج متفاوتی داشته است. یکی از دلایل متفاوت بودن این نتایج مربوط به ویژگی هایی مانند تکنولوژی، ساختار، اندازه و غیره در صنایعی است که تحقیق در آنها انجام شده است. در مطالعه پیش رو برای بررسی دقیق تر، صرفاً با توجه به مقوله ی اندازه شرکت، تمرکز تحقیق بر روی شرکت های کوچک و متوسط خواهد بود. تحقیق پیش رو نوعا تحقیقی کمی بشمار می آید که در آن با بازنگری گسترده ادبیات مرتبط و همچنین با اجرای مصاحبات ساخت یافته با مدیران شرکت های هدف، پرسشنامه لازم تدوین و از آن برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. بررسی نتایج این تحقیق حکایت از آن دارد که عوامل 5گانه بر توسعه موفقیت آمیز محصول جدید این شرکت ها تاثیر دارند. از طرف دیگر با عنایت به شکاف مکشوفه مابین وضعیت موجود و وضعیت ایده آل این شرکت ها، عوامل مساله ساز در بروز چنین شکافی شناسایی و ارایه راهکارها بر مبنای این شکاف ها مطرح شده است. در مطالعه پیش رو برای بررسی دقیق تر، صرفاً با توجه به مقوله ی اندازه شرکت، تمرکز تحقیق بر روی شرکت های کوچک و متوسط خواهد بود. تحقیق پیش رو نوعا تحقیقی کمی بشمار می آید که در آن با بازنگری گسترده ادبیات مرتبط و همچنین با اجرای مصاحبه های ساخت یافته با مدیران شرکت های هدف، پرسشنامه لازم تدوین و از آن برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. بررسی نتایج این تحقیق حکایت از آن دارد که عوامل پنج گانه بر توسعه موفقیت آمیز محصول جدید این شرکت ها تاثیر دارند. علاوه براین، با عنایت به شکاف شناخته شده مابین وضعیت موجود و وضعیت ایده آل این شرکت ها، عوامل مساله ساز در بروز چنین شکافی شناسایی و برای رفع آنها راهکارهایی ارائه شده است.