فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱٬۹۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
معناسازی و معنابخشی به مفهوم وطن، از دیرباز تا کنون همواره از چالش بر انگیزترین موضوعات در آراء جامعه شناسان، سیاست پژوهان و دیگر عرصه های علوم شناختی بوده است. در این میان، از کارسازترین نگرش هایی که وطن را نه به صورت مستقل، بلکه در پیوند جدایی ناپذیری با انسان قرار داده، تعریفی است که درسایه سار هویّت انسانی صورت می پذیرد. امین معلوف، نویسنده لبنانی تبار مقیم فرانسه، از نویسندگان معاصری است که این پدیده مهم را از دریچه هویّت انسانی نگریسته و جوانب مهمی از آن را در رمان التّائهون مورد تبیین قرار می دهد. وی که در صورت های پیرامتنی، نظریه پردازی های مهمّی را در راستای پیوند دو مقوله وطن و هویت ارائه نموده، تنها معنای منطبق با حقیقت در ذیل مفهوم وطن را در نگرش هایی می پندارد که با اصل هویت انسانی همسو بوده و آن را مخدوش نسازد. این قلم برآن است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی، مفهوم وطن را از منظر این نویسنده پردغدغه بررسی و براساس مؤلفه های هویّت شناختی واکاود. نتیجه پژوهش نشان می دهد که در نگاه معلوف، هویّت انسانی و ویژگی های وحدت بخش آن در رویکردهایی چون: «جهان وطنی»، الگوی «ملّی گرایی مدنی» و «کثرت باوری دینی» به شکل ویژه ای انعکاس دارد که با اتخاذ چنین باورهایی از سوی دولتمردان و مردم، وطن در متعالی ترین مفهوم خود تعریف شده، تعارض از میان برخاسته و همبستگی در کارسازترین ظرفیت خود میان آحاد مردم تحقق می یابد.
استدعاء التراث التاریخی وآلیاته فی شعر نجاح إبراهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ (۱۴۴۱ ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
81-104
حوزههای تخصصی:
یُعتبر استدعاء التراث من الظواهر البارزه فی الأدب المعاصر، وإنَّ الشخصیات التاریخیه ذوات الوجود الحقیقی أحد معطیاته الّتی غالباً ما نلاحظها فی النصوص الشعریه، حیث تتجاوز حدود زمنها ولا تتوقف عنده بل تسیر لتصلَ إلى الحاضر ومِن ثَمَّ إلى المستقبل. ومن الشعراء الّذین جنحوا إلى استدعاء الشخصیات التاریخیه ووظّفوها ضمن سیاقاتهم الشعریه هی الشاعره نجاح إبراهیم[i]. عملت نجاح إبراهیم على إحیاء الموروث التاریخی فی نتاجها الشعری وکذلک أحاطت بموروثات أغلب الشعوب، حیث ربطت تجارب تلک الموروثات بتجاربها الشعریه، وألقت من خلالها کلَّ ما یعتمر بداخلها من مشاعر ورؤى. والهدف من هذه الدِّراسه الّتی اعتمدت على المنهج الوصفی-التحلیلی؛ هو دراسه الشخصیات التاریخیه التی انکَبَّتْ علیها نجاح إبراهیم واستمدَّت منها دلالاتها، والتعبیر عمّا تحمله هذه الشخصیات من رموز؛ بناءً على هذا، ارتأینا أن ندرس هذه الشخصیات فی ثلاثه محاور وهی: الشخصیات الممثّله للوجه الوضیء، کشخصیه أمینوبی وزبّاء وإیاز، والشخصیات الممثّله للوجه المظلِم، کشخصیه نیرون وآکله الأکباد وموسى بن نُصیر، والشخصیات العامّه، کشخصیتی الکسعی وورد. ولسبر أغوار هذه الشخصیات التراثیه وفک رموزها تتطرقنا إلى آلیات استدعائها فی قصائد الشاعره. ظهر لنا من خلال هذا البحث أنَّ أبرز الشخصیات الّتی قامت الشاعره بتوظیفها هی الشخصیات الممثّله للوجه المظلِم، وأنَّ أغلب آلیات الاستدعاء الّتی وظّفتها الشاعره لاستلهام الشخصیات التاریخیه هی آلیه الاسم المباشر. اعتمدت نجاح إبراهیم على الشخصیات التاریخیه إمّا لتعبِّر عن الإباء والأنَفَه اللّذینِ اتّخذتهما منهاجاً، وإمّا تعبیراً عن نفسها وعن وطنها وما یدور فیه من أحداث.. وُلدتنجاح إبراهیم الشاعره فی عفرین بسوریا عام 1965م، وعاشت کل سنواتها فی محافظه الرِّقَّه فی مدینه الطبقه التی فیها سدُّ الفرات العظیم ثم نزحت عنها بسبب الحرب. بدأت الکتابه منذ عام 1978م، ونُشرت أولى قصصها فی مجله "الضاد" عام 1989م، ثمّ نُشرت لها قصص کثیره فی المجلات والصحف وصُدر لها مؤلَّفات عدَّه، منها کتابها الأوّل تحت عنوان "المجد فی الکیس الأسود" عام 1992م؛ وهو عباره عن مجموعه قصصیه. وقد فازت الأدیبه بجوائز عدیده على مستوى سوریا، والوطن العربی، والعالم فی القصه والرّوایه والشعر، منها: جائزه تشوقوأورا العالمیه عام 2016م عن مجمل إبداعها الأدبی، وجائزه ناجی نعمان الدولیه عام 2019م وجائزه العجیلی للقصه القصیره، وجائزه دمشق للثقافه والتراث وغیرها من الجوائز، وشارکت فی العدیدمن المهرجانات الأدبیه فی سوریا والعراق ولبنان وایران، وتُرجمت بعض أعمالها إلى الفرنسیه، والترکیه، والأرمنیه والفارسیه و... وهی عضو اتحاد الکتّاب العرب فی سوریا منذ عام 1998 (إبراهیم، 2018م: 71-73).
الگوهای ترجمه از زبان عربی به فارسی بر اساس چهار نسخه کهن "شهاب الأخبار" در سده های پنجم تا هفتم هجری( ارموی، دانش پژوه، شیروانی، ضیاء)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
92 - 111
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر مبنای چهار نسخه ی ترجمه ی فارسی کهن از کتاب «شهاب الاخبار کلمات قصار پیامبر (ص)» که شامل 1000 حدیث می باشد؛ صورت گرفته است. این چهار نسخه توسط آقایان ارموی، دانش پژوه و شیروانی و جویا جهانبخش و همکاران به چاپ رسیده است. در این مقاله ویژگی های واژگانی و ساختاریِ این چهار نسخه ی متعلق به سده های پنجم تا هفتم موردبررسی قرارگرفته و هدف از آن تبیین ویژگی های دستور زبانی حاکم بر آن ها اعمّ از ویژگی های واژگانی و دستیابی به الگوهای کهن ترجمه عربی به فارسی بوده است. متن عربی کتاب "شهاب الأخبار" احادیث را بر اساس ساختار جمله های عربی همچون اسمیه فعلیه شرطیه با مَنْ شرط اسمیه ی همراه با إنّ فعل امر فعل لیس ساختارهای تفضیلی فعل بئسَ و... گردآوری کرده است و هرکدام تحت عنوان یک باب نامگذاری شده است. اما این کاوش، بر اساس استخراج ویژگی های مهم واژگانی و دستوری حاکم بر ترجمه های موردبررسی انجام گرفته که با تبیین و مقایسه ترجمه های این چهار نسخه، ویژگی های واژگانی و سبک ترجمه آن ها بیان شده و در هر مورد در حد امکان با توجه به گنجایش مقاله نمونه هایی بیان شده است.این پژوهش با ضرورت تبیین الگوهای ترجمه از زبان عربی به زبان فارسی انجام گرفته و ویژگی های واژگانی و ساختاری ترجمه های کهن عربی به فارسی بر اساس چهار نسخه شهاب الاخبار که هدف این پژوهش بوده،به تفصیل بیان شده است. براساس این تحقیق، ما شاهد چیرگی ساختار دستور زبان عربی بر ترجمه کهن فارسی هستیم.
کارکرد نحو روایی داستان کوتاه «کرامه زوجتی» عبدالقدوس (بر اساس الگوی ساختار روایی تودورف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
112 - 126
حوزههای تخصصی:
تودورف با نظریه نحو روایتی خود که جنبه ای از جوانب سه گانه معنایی و کلامی و نحوی بود، سازوکار نو و مستقلی برای هر اثر ادبی خصوصاً در زمینه داستان تعریف نمود و آن را در دو بخش اسطوره ای و ایدئولوژیک قرارداد. این الگو می توان بسیاری از تعارضات و اندیشه های نادرست حاکم بر جوامع بشر را کشف نموده و راه حل مناسبی برای آن ها ارائه داد. این مقاله سعی دارد تا بر اساس نظریه تودورف، به بررسی ساختارهای روایتی داستان کوتاه و ایدئولوژیک ( کرامه زوجتی ) عبدالقدوس بپردازد و ضمن نشان دادن توانایی این نظریه در بررسی ساخت های عمقی داستان در کنار ساخت های سطحی آن، به این پرسش پاسخ دهد که ایدئولوژی حاکم بر این داستان چیست و از چه طریقی به مخاطب انتقال یافته است؟ پس از بررسی لایه های روساختی و معنایی مشخص شد ایدئولوژی حاکم بر داستان معطوف به قربانی شدن زنان در روابطی است که مردان خیانت می کنند که عبدالقدوس آن را با افعال، اسماء و صفات به نمایش می گذارد. و با استفاده از کنش ها و شخصیت ها، تصویری عینی به مخاطب ارائه می دهد.
بررسی سبک شناسانه خطبه 226 نهج البلاغه (لایه های؛ آوایی، نحوی، بلاغی، واژگانی)
منبع:
جستارهای ادب عربی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
1 - 25
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی به عنوان دانش شناسایی شیوه کاربرد زبانی، به بررسی ویژگی های زبانی موجود در متن می-پردازد و عهده دار بررسی تمام چیزهایی است که به سبک مربوط می شود. بنیاد کار این دانش بر تمایز، گوناگونی و گزینش زبانی در لایه های مختلف زبان استوار است. خطبه 226 نهج البلاغه با موضوع دنیا، به بیان ناپایداری احوال دنیا و عیب ها و ویژگیهای آن می پردازد و بررسی سبک شناسانه این خطبه مهم می تواند مشخصه ها و عناصر سبکی نهفته موجود در آن را که سبب برجستگی خطبه مذکور شده است، فرادید مخاطب قرار دهد. پژوهش حاضر با روش توصیفی– تحلیلی و بر مبنای سبک شناسی به بررسی خطبه 226 نهج البلاغه در چهار لایه؛ آوایی، نحوی، بلاغی و واژگانی پرداخته و به این نتایج دست یافت که؛ تکرار آواهای متناسب با مضمون خطبه و سجع در لایه آوایی سطح موسیقائی خطبه را بالا برده و بر زیبایی متن افزوده است. تشخّص نحوی، ساخت های همپایه و حذف در لایه نحوی، به کارگیری استعاره و کنایه در لایه بلاغی، تناسب و تقابل معنایی میان واژگان و کاربست بالای واژگان عینی نسبت به انتزاعی در لایه واژگانی از دیگر مشخصه های سبکی خطبه 226 می باشند که امام (ع) با بهره گیری از آنها در لایه های مختلف سبب برجستگی سبک خطبه شده و بر انسجام و تاثیرگذاری خطبه افزوده است.
تجلیات أسلوب القصر بطریقه الخبر الْمُثبت بالألف واللام فی دیوان کُثیِّر عزَّه - دراسه أسلوبیَّه بلاغیَّه دلالیَّه -(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یصنِّف علماء النحو والبلاغه طرق القصر فی أربعه أقسام هی: القصر بالنَّفیّ والاستثناء، والقصر ب (إنَّما)، والقصر باستخدام حروف العطف: (بل - لا - لکن)، والقصر بتقدیم ما حقُّه التأخیر، وهناک نوع خامس لم یحظَ بالاهتمام الکافی یُسمَّى (القصر بالدَّلالات والقرائن فی الکلام) وفیه جوانب ثلاث هی: (القصر بإضافه ضمیر الفصل) و(القصر بتعریف طرفی الإسناد) و(القصر بتقدیم ما حقُّه التأخیر). وقد تخیَّر هذا البحث القصر بتعریف طرفی الإسناد بطریقه الخبر الْمُثبت ب «ال »، لیسلِّط الضَّوء علیها، بدءاً ببیان طبیعه هذه الطریقه وکیفیتها، انتهاءً بدراستها دراسه بلاغیَّه أسلوبیَّه دلالیَّه فی دیوان کُثیِّر عزَّه. وقامت الدِّراسه البلاغیَّه على تقسیم حالات ورود القصر بتعریف طرفی الإسناد بطریقه الخبر الْمُثبت بالألف واللام، وفق مجیئها فی السِّیاقات الشِّعریه المتعدِّده، وتحلیلها وفق تفاعلها مع الغرض الشِّعریّ بشکل خاصٍّ، وتفاعلها مع سیاق النَّصّ کلِّه بشکلٍّ عام، ابتداءً بأکثرها وروداً انتهاءً بأقلها.
خوانشی نشانه شناختی بارویکردی لایه ای از زبان شعری امل دنقل مطالعه موردی قصیده «البکاء بین یدی زرقاءالیمامه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
60 - 76
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی، روش نقدی متن محوری است که با رویکردی نظام مند به مطالعه همه عواملی که در تولید و تفسیر معنا یا در فرایند دلالت شرکت دارند، می پردازد. امل دنقل به عنوان فردی از جامعه ای که در آن زندگی می کند و شاعری ملتزم به اجتماع خود که دغدغه مند است، زبان را ابزاری برای واکنش هایی مستقیم و غیرمستقیم علیه گفتمان های قدرت ساز عصر خود پنداشته و اشعار وی تبدیل به متونی هدفمند گردیده اند؛ لذا این جستار با تکیه بر روش توصیفی –تحلیلی قصیده «البکاء بین یدی زرقاء الیمامه» امل دنقل را مدنظر قرارداده و سعی دارد با بررسی گزینش های زبانی در سطوح مختلف زبانش باورها، عقاید و اندیشه های خود که را در ساختار زبان ریخته و بر مخاطب خویش القا کرده را بنمایاند این خوانش، متن قصیده را به مثابه شبکه ای از رمزگان، در چارچوبی منسجم و با رویکردی لایه ای نشانه ها را در سطوح عنوان، لایه آوایی، لایه واژگانی و لایه نحوی- بلاغی بررسی می کند، نشانه ها در متن از خلال دو محور هم نشینی و جانشینی و با توجه به سیاق و فضای حاکم بر قصیده از کارکرد ارجاعی خود دور شده و دلالت هایی سیاسی- اجتماعی می گیرند و درنتیجه از خلال تحلیل و بررسی نشانه ها و دلالت های متن به معنی پنهان یا معنی عمیق قصیده که همان هجو سیاسی حکام، سرزنش ملت عربی و دعوت به شورش علیه شرایط است می رسیم.
بررسی دیدگاه شیخ طَبْرِسی درباره مشکلات نحوی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخالفت با قرآن کریم و ایراد وارد ساختن بر بعضی ساختارهای نحویِ آن، از دیرباز تا کنون، سابقه ای بس دراز دارد و افراد ناآگاهی بر قرآن ایرادهای نحوی وارد ساخته اند. لکن در در طول تاریخ، دانشمندان و نحویان و مفسران به آن اشکالات پاسخ های مستدل و قانع کننده ای ارائه داده اند. یکی از کهن ترین و مهم ترین کتاب هایی که در آن به شکاکان و طراحان ایرادهای نحوی پاسخ داده شده، کتاب تأویل مشکل القرآن تألیف: عبدالله بن مسلم بن قتیبه الدینوری (213-276ق) است که در خلال این مقاله به مناسبتِ بحث، به بخش هایی از آن اشاره خواهد شد. بعضی از آیاتی که در طول زمان بر آنها ایرادهای نحوی طرح نموده بودند، بعدها به مرور زمان، «آیات مشکل» نامیده شد. ما در این مقاله به عنوان نمونه، به ده مورد از برجسته ترین و مهم ترین آیات شریفه که مدّعیان به آن ها ایراداتِ نحوی وارد ساخته اند، اشاره می نماییم؛ سپس با نگاهی گذرا به زندگی نامه شیخ طَبْرِسی و به مشایخ و تلامیذِ وی و نیز به معرفی آثار شیخ می پردازیم که یکی از برجسته ترین آثار ماندگار او همان تفسیر مشهور مجمع البیان است. همچنین نظرات و دیدگاه های نحویِ وی را پیرامونِ همان ده آیه موردِ نقد و بررسی قرار می دهیم.
تیسیر اللغه الناتجه عن الحذف والتخفیف فی العلاقات القائمه بین أل والتنوین والنداء والإضافه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
131 - 146
حوزههای تخصصی:
تتناول هذه الدراسه العلاقات القائمه بین ألْ وبین التنوین والنداء والإضافه وتُبیّن دور هذه العلاقات وتأثیرها فی تیسیر اللغه العربیه ضمن البحث حول ظاهرتی الحذف والتخفیف، معتمده على المنهج الاستقرائی الوصفی، مشیره إلى آراء علماء النحو قدیمه وحدیثه، تهدف إلى استخراج آرائهم بالنسبه إلى العلاقات القائمه بین "ألْ" وثلاث من العلائم المشهوره للاسم. والهدف الرئیس ترسیم شکل حقیقی من شبکه هذه الترابطات للکشف عن حقیقهٍ قد خُفِیت وراء تلک العلاقات، والتی تجلب التیسیر والتسهیل للغه والأداء النطقی. تدلُّ النتائج الحاصله على أنّ ه هناک علاقه أخرى بین علاقه التخارج (العلاقه القائمه بین "ألْ" والتنوین، و"ألْ" والإضافه)، وعلاقه البدلیه (العلاقه القائمه بین "ألْ" والمنادى)؛ وهی علاقه التخفیف بأنّه عندما نقوم بخروج التنوین من الکلمه المُحلاّه ب "ألْ" أو نحذف "ألْ" التعریف من المضاف أو ما یتعرّض للنداء، فی الحقیقه حذفناها تخفیفاً وتیسیراً لعملیه أداء الکلمه فی اللغه، وأیضاً بما کشفنا عنه من دراسه التخفیف فی الإضافه؛ یمکننا أن نضیف صفه التخفیف إلى فوائد الإضافه المعنویه، علاوه على التخصیص أو التعریف
تحلیل خطاب السرد القرآنی لسوره الحجرات وفق نظریه نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعد التحلیل النقدی للخطاب من أحدث المناهج النقدیه، تأثر هذا المنهج من وجهات نظر میشل فوکو وفروید ومارکس فلسفیًا. إنه ینوی ربط الأشکال التعبیریه بالقضایا الاجتماعیه ونقلها إلى النقطه المطلوبه.تعتبر مقاربه فرکلاف ذات المستویات الثلاثه من أوصاف وتفاسیر وشروح مفیده وناجحه فی هذا الجانب. من جانب آخر حاول القرآن الکریم تعدیل الممارسات الاجتماعیه من خلال استخدام الإشارات والرموز التعبیریه بشکل مجموعه ذات دلاله فی مثل سوره الحجرات، ویمکن للباحث أن یتبنی نموذج فرکلاف فی دراسه السور القرآنیه، فمن خلال تحلیل البنیه النصیه مثل الکلمات والجمل على مستوى الوصف وتطبیقه علی السیاق فی مستوى تفسیر الخطاب الحاکم، یقوم بشرح دور الجمل وعلاقتها بالخطابات الموجوده فی المجتمع. تسعى هذه الدراسه معتمده علی المنهج الوصفی التحلیلی إلى توفیر إطار لتحلیل سوره الحجرات کخطاب قرآنی وتوضیح وظیفته الاجتماعیه فی ضوء نظریه فرکلاف النقدیه. وتشیر نتائج الدراسه إلی أن خطاب سوره الحجرات فی المحور التربوی ینسجم مع الخطاب الموجود السائد فی المجتمع ویحاول شرح نظام القیم الإسلامیه.
صوره الطفل فی شعر الأطفال المقاوم شعر سلافه الحجاوی نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ (۱۴۴۱ ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
155-182
حوزههای تخصصی:
تمثّل الطفوله فی التجربه الإبداعیه عنصراً مهماً وحیویاً وحساساً للغایه یوظفها الأدیب أو الشاعر وفق رؤیته الإنسانیّه ومنطلقاته الإبداعیه. ومن هذا المنطلق غطّت صوره الطفوله (البراءه والطهاره) معظم تجارب الشاعره المناضله الفلسطینیه سلافه الحجاوی فی دیوانها حلم شعر الأطفال وأعمالها الشعریه الأخری ممّا عکس ثراء هذا الجانب الوجودانی فی شعرها. لقد تمخضت الدراسه عبر المنهج الوصفی-التحلیلی عن أثر توظیف صور الطفوله المستوحاه من واقع المعاش والطبیعه وعناصرها من قبل الشاعره فی انتاج صورها الشعریه الولیده من رحم المعاناه، وتسلیط الأضواء علی صوره واقع أطفال فلسطین وانقاذهم من جحیم المعاناه التی یعانونها فی أرضهم المستباحه. تدلّ نتائج البحث علی أنّ نصوصها الشعریه المشفره وغیر المشفره الموجّه للأطفال مفعمه بالقیّم الإنسانیّه النبیله ومبادئ الأخلاق والمعرفه والإبداع. فأتت الطفوله وصورها فی ظل الاحتلال الصهیونی والتجویع والحرمان موزعه بین الأمل والألم، وبین الحّب والکراهیه، بین الحریه والسجن، وبین البناء والهدم، وبین المدرسه والمعتقل، مؤکده فی ذلک علی ضیاع القیّم الإنسانیّه وسط صمت بشری رهیب، ورغم تلک المآسی التی فجّرها المحتل الصهیونی فی وئد الطفوله واحلامها، فکان شعرها یبث دوماً رسائل المحبّه والتعایش.
البحث عن سرد الزمن المفقود فی کتابه الشتات المصری؛ می التلمسانی وایمان مرسال نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمتاز کتابه المهجر العربی بمجموعه واسعه من الأصوات التی تعید کتابه تاریخ الشتات العربی فی الدول الأوروبیه، فی الکتابه المصریه یمثل صوت إیمان مرسال ومی التلمسانی من الأصوات الفریده فی کتابه المهجر. هذا البحث یطرح سؤال تطور آلیات التعبیر الأدبی عن الهویه والحنین إلى الوطن فی أدب الشتات المصری، ویرکز على استخدام تقنیه "الصور الفوتوغرافیه" کأداه لاستدعاء الماضی، والتعبیر عن مأزق الانشطار بین هویتین فی أدب الشتات المصری الحدیث، کما یقف البحث على جذور هذه التجربه فی الشعر العربی الکلاسیکی، وبخاصه الوقوف على الأطلال وکیف تلاقى السرد العربی الحدیث مع الافتتاحیه الطللیه؛ لیعبر عن استعاده صور الماضی، التی تمثل حاجه نفسیه للإنسان سواء الحدیث أو القدیم، لردم تلک الهوه الوجودیه، التی یخلقها الاغتراب، ویعمقها الشتات، وأیضا تجاوز انقلاع جذوره من تربه طفولته وثقافته.
عنصر «پیرنگ» در رمان حارس المدینه الضائعه اثر ابراهیم نصرالله
حوزههای تخصصی:
از خود بیگانگی در رمان «غداً یوم جدید» اثر عبدالحمید بن هدوقه با تکیه بر نظریه ملوین سیمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازخودبیگانگی، پدیده ای است به قدمت تاریخ بشر که معنای گسترده ای دارد. دامنه مفهوم این پدیده از غربت رمانتیک که حاصل دلتنگی و بازگشت به کودکی است، آغاز گشته و تا بیگانگی روان شناختی که نتیجه فرار از خویشتن به دنبال شرایط سیاسی و اجتماعی است، امتداد می یابد. این پدیده در برخی دوره ها به دلایل متعددی فزونی یافته است. در عصر معاصر، ملت الجزایر به دلیل حضور استعمار و بحران های اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن، گرفتار این پدیده شده اند. عبد الحمید بن هدوقه، رمان نویس الجزایری که پیامدهای حضور استعمار در این دوره را احساس کرده، به انعکاس بیگانگی در آثار خود پرداخته است. این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی به دنبال آن است تا پدیده ازخودبیگانگی ذاتی و فرهنگی را با تکیه بر نظریه از خود بیگانگی ملوین سیمن در رمان «غداً یوم جدید» مورد بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که نویسنده توانسته نمودهای از خودبیگانگی را که دستاورد حضور استعمار و نتیجه برخی سنت های قدیمی است در قالب شخصیت های داستان ارائه دهد و ضمن نقد این پدیده تلاش نموده راه هایی نظیر بالا بردن روحیه نقد در شرایط موجود جامعه و ارزش گذاری به هویت و فرهنگ خودی را برای مقابله با آن پیشنهاد دهد.
القطع فی النحو العربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعالج هذا البحث مصطلح القطع نحویاً، وهو مصطلح تردد فی علوم العربیه نحوها وعروضها، ویحاول البحث تتبع مصطلح القطع فی النحو، متوقفاً عند أربعه أنواع هی: القطع فی الاستثناء، والقطع عن الإضافه، والقطع فی خبر نواسخ المبتدأ، والقطع فی التوابع. وقد وجد البحث أن القطع فی الاستثناء یکون فی الاستثناء المنقطع، وهو ما لم یکن فیه المستثنى بعضاً من المستثنى منه، وتوقف البحث عند الأدوات التی تستخدم للاستثناء المنقطع. أما القطع عن الإضافه فبعد أن بیّن البحث معنى الإضافه بحث فیما یجوز فیه القطع عن الإضافه فی اللفظ لا فی المعنى، ثم نظر البحث فی الأسماء التی لیست بظروف وبیّن أحکامها لجهه القطع، فلفظتا کلّ وبعض - على سبیل المثال - یجوز قطعهما عن الإضافه لفظاً لا معنى، بشرط عدم وقوعهما توکیداً. وکذلک تناول البحث القطع إلى الرفع فی خبر نواسخ المبتدأ، وناقش ما أوردته کتب النحو من شواهد نحویه فی هذا الباب. لینتهی البحث إلى دراسه القطع فی التوابع، وهو معروف شائع فی النعت، وأقل شیوعاً فی البدل والعطف، وقد تناول البحث کلاً منها بالدراسه والمناقشه، محاولاً فی ذلک کله استظهار مصطلح القطع فی النحو.
آلیات الترابط النصّی فی خطبه الجهاد للإمام علی بن أبی طالب(ع) (دراسه تحلیلیه فی ضوء لسانیات النصّ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یُعدّ النصّ وحده لغویه کبیره تفهم الجمله فی إطارها، فالنصّ هو الموضوع الرئیس فی التحلیل والوصف اللغوی. إنّ الترابط أو التماسک النصّی من أشهر خصائص النصّ إذ لا یقوم النصّ إلّا به، فقد أجمع علماء اللسانیات النصّیَّه بوصف التماسک النصّی أساساً فی بناء النصّ وصیاغتهِ. یهدف الترابط النصی إلی بیان تماسک النصّ وانسجامه عبر توظیف أداوته التی من أهمها وأشهرها الإحاله والحذف والتکرار والوصل وغیر ذلک. هذا البحث یتخذ من المنهج الوصفی- التحلیلی وسیله لیتناول عناصر الاتساق فی خطبه الجهاد ویرمو إلی نفض الغبار عن الموروث الأدبی، وإبراز مواطن ومکامن النصّیه فی خطبه الجهاد التی تعدّ من أهمّ الخطب فی تاریخ موروثنا الدینی والأدبی لما فیها من رصانه وقوه واستحکام. ومن النتائج التی وصل إلیها البحث نذکر أنّ عناصر الاتساق فی خطبه الجهاد ساهمت بشکل کبیر فی الربط بین أجزاء الکلام مما أدی إلی ظهور الخطبه فی قمه جمالها وإبداعها اللفظی والفکری وقد استخدمت الأدوات لسدّ الفجوات والثغرات بین سطور الخطبه. وعلی إثر هذه العناصر، قد جاءت الفکره موحده منسجمه لم یطعن فی تماسکها تشتت ولا رکاکه ولولا هذا الربط لما کانت هذه الخطبه بهذه المکانه التی تحتلها الیوم.
دراسه تحلیلیه مقارنه للبنیه السردیه فی الروایه العربیه المعاصره روایه «لیالی ألف لیله» و «التیه» أنموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إن القصه العربیه الیوم هی نتیجه التطوّر الفکری العالمی، علی أنها إنما نشأت وترعرعت بتأثیر الفن القصصی فی الغرب. فدخلت الروایه العربیه مع بدایه عقد الستینات من القرن العشرین، مرحله جدیده من مراحل تطوّرها. تهدف هذه الدراسه تحلیل الخصائص السردیه للروایه العربیه المعاصره من خلال المنهج الوصفی-التحلیلی الذی یصف الموضوع وصفاً موضوعیاً من خلال البیانات التی یتحصّل علیها باستخدام تقنیات البحث العلمی. فیقوم هذا المنهج بعملیّات ثلاث هی: التفسیر، والنقد، والاستنباط. فاختیرت روایتان «لیالی ألف لیله» لنجیب محفوظ و«التیه» (من خماسیه مدن الملح) لعبدالرحمن منیف. فیبدو أن لهاتین الروایتین سمات خاصّه ومشترکه من حیث الأسلوب وطریقه الأداء فی السرد؛ مثل استخدام طریقه السرد التقلیدی(حیث جاءت أجزاء الروایه مترابطه انطلاقاً من بدایه الروایه، فالعقده، ثم الذروه، والحلّ، وأخیراً النهایه التی تختم بها الروایه)، الاعتماد علی شخصیات رئیسه ولا شخصیه واحده، الاعتماد علی الحوار بین الشخصیات للکشف عن خصائصها ومستواها وطبیعتها واستخدام شخصیات الروایه إمّا من التراث التاریخی أو هی مستمده من خیال المؤلف معتمداً علی واقع الحیاه فی المجتمع، لغه السرد والوصف فصیحه ومتینه وبسیطه، استخدام تقنیه «الراوی العلیم» والرؤیه «مع»، وکذلک ضمیر «هو» لسرد الأحداث و...
پژوهشی بر چگونگی زایش معنا از خلال ساختار روایی در «حارس التبغ» علی بدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی آن است که چگونگی تولید و زایش معنا در رمان «حارس التبغ» اثر علی بدر را به عنوان یک متن معنادار تحلیل کند. برای رسیدن به این هدف، باید با تحلیل ساختار روایی این روایت، از لایه سطحی متن عبور کرده و به لایه های عمیق برسیم تا بتوانیم علاوه بر ساختارهای سطحی معنادار، ساختارهایی را که در عمق متن واقع شده اند پیدا کنیم. زیرا این ساختارهای درونی علاوه بر اینکه دارای دلالت معنایی هستند، در حال تولید کردن معنا هم هستند. می خواهیم بدانیم چرا شخصیت اصلی چندین بار تغییر هویت داده است و آیا در این رمان، اندیشه با ساختار روایت ارتباط دارد؟ با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بررسی لایه های سطحی و ژرف این روایت، ارتباط ظریف و مستقیم بین اندیشه نویسنده و ساختارهای روایی این رمان مشخص می گردد. در اندیشه علی بدر ترس و نگرانی ناشی از بی ثباتی عراق، دارای اهمیت بسیار زیادی است و این ترس و نگرانی در شخصیت یوسف سامی صالح (همان حیدر سلمان، کمال مدحت) در ارتباط با خود، با دیگران و با جهان نمایان شده است و بدترین ترس و نگرانی، نگرانی از مرگ است. همچنین می توان ادعا کرد که «این اثر زیباست». زیرا زیبایی بر پایه تناسب است و تناسب، منطقی خاص دارد و منطق منسجم سه پاره ابتدایی، میانی و انتهایی بر رمان حاکم است.
فرآیند به کارگیری نقاب برای اسطوره سازی در تحلیل گفتمان لاکلا و موف(در قصیده «خروج رأس الحسین من المدن الخائنه» از قاسم حداد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان موجودی اجتماعی است و این مسأله ایجاب می کند به گونه ای رفتار نماید که مقبول طبع دیگران واقع شود. او همواره تلاش می کند خود را بهتر از آنچه هست نشان دهد. تکنیک نقاب که ابتدا در عرصه تئاتر مورد توجه قرار گرفت با ورود به تئوری های دانشمندانی چون یونگ و گافمن به روان شناسی و علوم اجتماعی هم راه یافت. همچنین رمزگرایی به عنوان یک مکتب ادبی زمینه ورود آن به میدان ادبیات را فراهم آورد. "اسطوره سازی" یکی از اهداف کاربرد این تکنیک است و از آنجا که مفهوم اسطوره سازی از مفاهیم کلیدی تحلیل گفتمان لاکلا و موف است، این پژوهش به تحلیل رابطه تکنیک نقاب و اسطوره سازی در قصیده «خروج رأس الحسین من المدن الخائنه» از قاسم حداد پرداخته و از روش تحلیل گفتمان لاکلا و موف برای تبیین مسأله بهره گرفته است. در پایان این نتیجه حاصل آمد که در نمونه مورد مطالعه، شاعر توانسته است با تولید فضای استعاری ای که با استفاده از تکنیک نقاب تولید شده، وجود امام حسین(ع) و حوادث مرتبط با قیام ایشان را که واقعی هستند به شکلی آرمانی برای مخاطب به تصویر بکشد. وی با انتقاد از جمود فکری و عملی اعراب و عدم خودباوری آنان، احیاء ارزش ها، خودباوری و شهادت طلبی را دال مرکزی گفتمان خود قرار داده و سر امام حسین(ع) را در گفتمان خود اسطوره سازی می کند.
ارتباط قدره القراءه واستیعاب النصوص بالذکاء المتعدد لدی متعلمی اللغه العربیّه دراسه میدانیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
121 - 140
حوزههای تخصصی:
تعدُّ مهاره القراءه والقدره على الاستیعاب إحدى أهمّ مهارات اللغه العربیّه الأربع، التی یحتاجها کلُّ متعلمٍ أجنبیٍ للنجاح. وقد استطاع تطبیق نظریه الذکاءات المتعدده لهوارد غاردنر، فی العقود الأخیره، أن یُحدِث تطوراً فی عملیه التعلیم والتعلم وأن یقویَّ مهارات اللغه لدى المتعلمین. إذ تقوم هذه النظریه على الفروق الفردیه وتنمیه عناصر الذکاء الإنسانی کافه. لذا تسعى هذه الدراسه اعتماداً على المنهج التحلیلی الوصفی الارتباطی، للکشف عن عناصر الذکاء المرتبطه بمهاره القراءه والقدره على استیعاب النصوص باللغه العربیّه لدى المتعلمین الإیرانیین. وتتکون العینه الإحصائیه من جمیع طلاب هذا الفرع فی جامعات الدوله فی السنه الدراسیه 2016-2017م (95-1396ه.ش) والذین تمّ اختیارهم وتصنیفهم وفق جدول کرجسی ومورجان وعددهم 400 شخص بطریقه العینه العشوائیه. وقد جاءت المعطیات من استبیانات الذکاءات المتعدده لغاردنر واستبیانات مهارات اللغه التی أعدَّها الباحث. وقد أظهرت نتائج اختبار معامل ارتباط بیرسون أنّ هناک علاقه ذات دلاله إحصائیه بین مهاره القراءه واستیعاب النصوص العربیّه -باعتبار العربیّه لغه أجنبیه- وعناصر الذکاء اللغویّ، والریاضیّ/المنطقیّ، والبصریّ/الفضائیّ، والسمعیّ والذاتیّ، لذا نقترح اتباع استراتیجیات عملِّیه لتحفیز هذه العناصر المذکوره لتقویه مهاره القراءه واستیعاب النصوص العربیّه.