فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۱٬۹۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
«نظریه بیان» یکی از نظریه های زیبایی شناسی است که شرط لازم هنر را بیانگریِ عاطفی میداند. از این دیدگاه، شعر اثری هنری است که تجربه عاطفی شاعر را به مخاطب انتقال میدهد تا وی آنرا باز تجربه کند. لذا این نظریه بر سه رکن بنیان دارد: انتقال عاطفه از سوی شاعر، شعر به عنوان وسیله انتقال عاطفه، دریافت عاطفه از سوی مخاطب. چون شعر از عناصر زبانی پدید میآید و عناصر زبانی پیشاپیش در شبکه زبان کاربرد دارند، در این نوشتار از دیدگاه تحلیل دلالت زبانی بر قصیده تائیه دعبل خزاعی متمرکز میشویم و عنصر عاطفه در دلالتِ این شعر را بررسی میکنیم. این تحلیل بر اساس تحلیل «معنای درون زبانی» و «معنای بیرون زبانی» انجام میشود. بر این اساس، دلالت درون زبانیِ شعر مجرای عاطفه در خود شعر است؛ و دلالت بیرون زبانیِ شعر مجرای جریان عاطفه در انتقال عاطفه از سوی شاعر و همچنین مجرای دریافت عاطفه از سوی مخاطب است. دلالت درون زبانیِ تائیه، در محور شعر، بر مبنای اصل «باهم آییِ همنشینی» تحلیل میشود؛ دلالت بیرون زبانی اش، در محور انتقال عاطفه از سوی شاعر، نظر به بافت سروده شدن تائیه تحلیل میشود؛ و دلالتِ بیرون زبانی اش، در محور دریافت عاطفه از سوی مخاطب، مستند به آراء منتقدان در مقام مخاطب تحلیل میشود.
دعبل خزاعی و نویسندگان عرب
منبع:
فرهنگ ۱۳۷۴ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
درنگی بر سیر دگرگونیها زبان عربی
حوزههای تخصصی:
صوره الفُرس فی العِقد الفرید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یبدو للمتأمّل فی "" العِقد الفرید""، أنّ ابن عبد ربّه الأندلسی قد ألّف موسوعته الضخمه وما تشتمل علیه من ثقافه إسلامیّه عربیّه ما یثیر الإعجاب، وللمؤلِّف وقفات مع التّراث الفارسی وردت متفرقهً فی ثنایا هذا السِّفر. ولو قدّر أن یأتی تعریف للفُرس وثقافتهم فی کتاب ألِّف فی الشرق العربی لاعتبرنا هذا الأمر طبیعیاً وذلک لمجاورتهم البلدان العربیّه وما یلازمه من صلات.
فی حین أننا نشاهد أنّ المسافه الجغرافیه والتباین التاریخی والثّقافی بین عرب الأندلس والفُرس لم یکونا حاجزاً من أن تصل أخبار من بلاد فارس إلی أقصی الغرب العربی لتظهر فی هذه الموسوعه الفریده، وما یتّصف به هذا الشعب من تراث. وقد تجلّت أقوال ملوکهم وحکمائهم وخاصه فی عصر بنی ساسان فی هذا الأثر، ولعلّ هذا الأمر یرشدنا إلی رصد التّناص الأدبی، وإلی العلاقات التی کانت سائدهً عندئذٍ.
لقد حاولت هذه الدراسه جمع شتات ما ورد ذکره فی ""العقد الفرید""عن أدب ملوک الفُرس وحکمائهم کی تضع أمام القارئ صوره عن الفرس من خلال الأدب الأندلسی.
کعب بن مالک
حوزههای تخصصی:
تقابل الحضارات بین الأنا والآخر فی روایة ""واحة الغروب"" لبهاء طاهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الحضارة تعنی التقدم الشامل بما فیه العدل والعلاقات والمعاملات والثقافة بین الاثنین، وکل حضارة تعرض ما تمتلکه علی حضارات أخری عن وعی أو غیر وعی، وما یفتح الحوار بین الحضارات هو علاقة بعضها ببعض، أو تلاقیها عبر الفتوحات والحروب کما وقعت فی التاریخ وصورتها النصوص الأدبیة حینا بعد حین. صورولوجیا علم یقوم بعرض صورة بلد ما، أو أمة ما، أو شعب ما، حیث یعین الباحث علی أن یکتشف الصور التی عرضتها، ومن مکونات هذا العلم، هی: صورة الآخر التی تقابل الأنا التی تتکلم عن الآخر ویصوره. یعتبر بهاء طاهر روائیا مصریا معاصرا خصص قسما من روایته ""واحة الغروب"" بعرض جدلیة ثلاثیة بین الأنا (الحضارة المصریة)، والآخر (کل من الحضارات الیونانیة المتمثلة فی الإسکندر المقدونی والفارسیة المتمثلة فی دارا)، ویتکلم علی لسان الآخر حول المصریین (الأنا الجمعیة) ثم الفرس ودارا ملک الفرس وجیشه (الآخر السلبی). یتناول هذا البحث بالکشف عن الصور المعروضة لکل من الإسکندر المقدونی والمصریین والفرس فی روایة ""واحة الغروب"" لبهاء طاهر؛ وذلک عبر الحوار بین الشخصیات الروائیة، معتمدا علی المنهج الوصفی- التحلیلی، والتاریخی، والنتائج تقول بأن الآخر الغربی الإیجابی یتجلی فی شخصیة الإسکندر، والروائی قد عرض منه صورة ذات فضائل إنسانیة یحبه المصریون وهو فی أنانیته یوحد العالم بعد محاربة الفرس.
الأصل المصطلح وشبههء فی النحو العربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالهء حاضر پژوهشى تحلیلى درگونه اى از اصطلاحات نحو عربى موسوم به ""اصل "" و""شبهه "" مى باشد. این اصطلاحات که بیشتر به صورت مستقل مورد استفاده قرار مى گیرند از تفاوتها ووجوه مشترک فراوانى برخوردارند. نویسنده بر آن است با بررسى موارد کاربرد ومعانى لغوى اصطلاحات مذکور، علل وجایگاه استفاده آن را بیان نماید. از برجسته ترین این اصطلاحات مى توان به ""جمله وشبه جمله ""، ""ظرف وشبه ظرف "" و""مضاف وشبه مضاف "" اشاره کرد.
معرفی و نقد کتاب الرسالة الحاتمیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش نقدی است بر کتاب الرّسالة الحاتمیّة نوشتة محمّد بن حسن حاتمی (388 ه ) که صد مضمون از اشعار متنبّی را متأثّر از حکمت یونان دانسته است. این جستار کوشیده است این حکمت ها را از دیدگاه های مختلف مورد بررسی ق رار دهد و نشان ده د علاوه بر اینکه منبعی ب رای این حکمت های یونانی وجود ندارد، این مضامین قبل از آن که یونانی باشند اسلامی هستند و بسیاری از آن ها در فرهنگ ایرانیان باستان وجود داشته است، همچنین می توان ادّعا کرد که حاتمی در انتخاب برخی حکمت ها دچار خطا شده و تطبیقی شایسته در این زمینه نداشته است، به علاوه بسیاری از این صد مضمون مشترک هستند. تأثیر فراوانی که الرّسالة الحاتمیّة در ادب عربی گذاشته است، از دلایل انتخاب این کتاب برای بررسی و پژوهش می باشد.
پیوند خود را با زبان عربی حفظ کنیم
حوزههای تخصصی:
نوآوری در شعر بردّونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر، معرفی ادیب معاصر یمن عبدالله بن صالح ملقب به بردّونی است. وی شاعر و نویسنده ای بزرگ و در عین حال ناقد و مورخی برجسته بود. سال های نخستین زندگی وی به آموختن در مکاتب سپری شد. سپس به «الجامع الکبیر» در صنعا رفت و تحصیلات خود را در آنجا ادامه داد. آنگاه در «دار العلوم» به تحصیل پرداخت و از همان جا نیز در رشته ادبیات عرب فارغ التحصیل شد. او شاعری رمانتیک بود که در اشعار کلاسیک و نو وی این گرایش به چشم می خورد. بردّونی در عرصه عمل نیز فعال بود به طوری که اتحادیه ادبا و نویسندگان یمن را بنیان نهاد؛ و خود نیز بعداً رئیس آن شد.
وی 12 مجموعه شعر و هشت اثر پژوهشی را در کارنامه اعمال خود دارد و چندین جایزه بین المللی دریافت کرده است؛ از جمله جایزه یونسکو.
درون مایه اشعار او را عشق به وطن و در همین راستا نقد زمامداران یمن از جمله احمد حمید الدین تشکیل می دهد. دغدغه های مهم اعراب همچون: مسأله فلسطین، گرایش قومی یا همان ناسیونالیسم عربی و اتحاد عرب، نیز از دغدغه های وی بوده که بخشی از مضامین آثار شعری او را به خود اختصاص داده است.
مقدمه ای بر تأثیر کلام امام علی (ع) در شعر عربی
حوزههای تخصصی:
ازآنجا که سخنان گهربار امام علی (ع) – که فروتر از سخن خالق و فراتر از سخن مخلوق است – سرچشمه فصاحت و بلاغت بوده است ‘بسیاری از ادیبان‘کاتبان و شاعران در طول تاریخ سعی داشته اند که با حفظ این سخنان و به کار گرفتن آنها‘ ملکة بلاغت در نوشته هاو سروده هایشان پدیدار گردد و سخنانشان مقبول طبع همگان افتد و بزرگان همچون عبدالحمید کاتب‘ جاحظ بصری‘عبدالرحیم بن زباته‘ابوهلال عسکری وابن ابی الحدید و دیگران بر این گفته اتفاق نظر دارند. ازاین رو در این مقاله برخی موارد که شاعران بزرگ عرب‘الفاظ یا معانی سخنان امام علی (ع) را در شعر خود به کار بسته اند تا حد امکان مشخص گشته است که البته مشتی است از خروار و عشری است از اعشار.
لغت عربی-صرف
حوزههای تخصصی:
علم نحو - منصویات
منبع:
اخگر تیر ۱۳۲۵ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
نظریه عبد القاهر فی الاستعاره
حوزههای تخصصی:
فن تصحیح متون
حوزههای تخصصی:
نسبه النص إلی المؤلف؛ دراسة تطبیقیة فی الدیوان المنسوب إلى الإمام السجاد (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تختلف الآراء فی نسبه الشعر بالأئمه المعصومین عامهً و بالامام علی بن الحسین (ع) و نُقلت قصائد و قطعات من الأئمه فی بعض الکتب نحو مناقب آل أبی طالب و بحار الأنوار و ... . و دوّنت مجموعه أشعارهم مثل دیوان الإمام السجاد (ع). إنّ بعض التراث الادبی و الاسلامی ما یزال موضع جدال فی أمر نسبته إلی مؤلف بعینه منها الأشعار المنسوبه إلی الإمام (ع). فی مقدمه الوسائل التی یستخدمها الباحث فی مجال توثیق نسبه هذه النصوص هو علم الاسلوبیه. یحاول علماء الأسلوبیه لکشف عن « البصمه الاسلوبیه » التی یمتاز بها شاعر أو کاتب عن سائر الشعراء و الکتاب. یهدف هذا البحث إلی الإجابه المدعومه بالدلیل الإحصائی علی معادله یول. ولذلک درس عینات من الصحیفه السجادیه و الدیوان المنسوب إلی الإمام (ع) و اشتملت العینات المدروسه علی أربعه آلاف کلمه من الصحیفه السجادیه و أربعه آلاف کلمه من الأشعار المنسوبه إلی الإمام السجاد(ع). وصل المقال إلی أنّه لا یمکن القول بالجزم أنّه تصحّ نسبه کلّ هذه الأشعار للإمام السجاد (ع) لأنّه لیس بین أسلوب خاصیه تکراریه الأسماء فی النصین المدروسین توافق تامّ و إلی أنّه یمکن ادعاء رفض نسبه أکثر هذه الأشعار للإمام (ع) لأنّ التنافر بین أسلوب النصین کثیر و إلی أنّه لا یَقوی احتمال صحه هذه النسبه إلی الإمام (ع) و یمکننا أن نقول أنّه لا تصحّ نسبه أکثر هذه الأشعار إلیه من حیث الأسلوب.
آلیات السینما فی روایة ""قنادیل ملک الجلیل"" لإبراهیم نصرالله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقدمت الروایة فی العصر الحدیث تقدماً عظیماً، وتنوّعت أسالیبها؛ فمن هذه الأسالیب تداخلها والأنواع الأدبیة والفنون البصریة. وقد أخذت الروایة الجدیدة تقتبس من بعض الفنون أسالیبَ فنیةً تساندها فی عملیة البناء الروائی، وتدفع بها إلی الإبداع، وتضمن لها حضورها وتطورها، فمن ذلک: استخدام أسلوب الحوار المسرحی، وتوظیف المعطیات الغنائیة الشعریة، وتصویر الأحداث المدهشة والبطولات الملحمیة. وأخیراً تعاملت الروایة، خاصة ""الروایة الجدیدة"" مع الفنون البصریة ولاسیّما الفن السابع، أی السینما؛ ونجد هذا التعامل الأخیر فی الأفلام المقتبسة من الروایات أو فی الإفادة من التقنیات السینمایة لکتابة الروایة؛ فالعلاقات الثنائیة قائمة بین الروایة والسینما فی عصرنا الراهن. ویعدّ ابراهیم نصرالله من الروائیین القلائل الذین جسّدوا فی روایاتهم جمیع الأنواع والفنون، وروایة ""قنادیل ملک الجلیل"" خیر مثال علی ذلک، حیث استخدم کاتبها اللغة الشعریة والمسرحیة، واستفاد من اللغة الروائیة، ولم یهمل توظیف التقنیات السینمائیة؛ فجاءت هذه المقالة لتستعرض الآلیات السینمائیة الموجودة فی الروایة، وذلک من خلال المنهج الوصفی – التحلیلی. وقد أظهرت النتائج أن الروایة أخذت عدة تقنیات سینمائیة: کتقنیة عدسة الزوم، وعملیة المونتاج والسرد السینمائی، وسیناریو القص، کما أنّ الکاتب سعی فی استعمال أسالیب روائیة جدیدة مقتبسة من السینما.
آموزش علم عروض (5)
حوزههای تخصصی:
أفاق الادب العربی فی خراسان «من القرن الثانی الی القرن الخامس»
حوزههای تخصصی:
بعد ان بسط العرب نفوذهم السیاسی علی ایران بدافع نشر الاسلام ، اخذت اللغة العربیة تنتشر بین مختلف شرائح المجتمع الایرانی لاسیما من انشغف بتعالیم القران والاسلام ، تلک التعالیم التی تنادی بالوحدة والمساواة والعدالة ، بنحو انه قلما عُثر علی اثر علمی او تاریخی او دینی او اخلاقی طیلة القرون الخمسة الاولی لصدر الاسلام لم یُؤلف باللغة العربیة او لم تُؤثر اللغة والادب العربی فیه ، ومن بین الاصقاع التی کانت للغة العربیة حضور فعال ومؤثر فیها هی خراسان الکبری .وقد بُذل الجهد فی هذا المقال علی بیان کیفیة ورود اللغة العربیة والاسباب المؤثرة فی بقائها واستمرارها فی تلک الدیار المترامیة الاطراف
الذات والآخر فی الروایه السوریه: تکریس مبدأ القوَّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تتناول هذه الدراسه الکشف عن علاقه الذات بالآخر، کما قدمتها الروایه السوریه، تلک العلاقه التی کانت محکومه بمنطق القوَّه؛ إذ صورت الروایه السوریه قوه الآخر على الصعد العسکریه والسیاسیَّه والفکریه، فی مقابل ضعف الذات و تشرذمها، ما جعلها فی موقف استلاب أمام الآخر، وأدَّى کذلک إلى إضعاف أجهزه مقاومتها له.