فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۹۰۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
پس از اعلامیه ی بالفور که دولت انگلیس در آن، وعده ی تشکیل یک دولت یهودی در سرزمین فلسطین را داده بود، یهودیان به پیاده کردن نقشه ی خود در این سرزمین پرداختند. از جمله اقدامات آنان در این زمینه، خرید زمین از اعراب و تشویق یهودیان جهان برای کوچ به سرزمین فلسطین بود. برخی از شاعران و متفکران عرب، این خطر را به خوبی احساس می کردند. ابراهیم طوقان، شاعر مبارز فلسطینی، از جمله شاعرانی است که سهم به سزایی در شعر پایداری و بیداری مردم این سرزمین داشته است، از او قصاید زیادی در مقابله با یهودیان و اهداف صهیونیستی آنها برجای مانده است. وی در یکی از قصاید خود، به معارضه ی شعری با یک شاعر یهودی به نام رَئُوبین (Reuben or Reuben) پرداخته است. این شاعر یهودی، قصیده ای در دفاع از تجاوزات سربازان اسرائیلی در سرزمین فلسطین سروده است، طوقان با استفاده از تورات و قرآن کریم در بیان سابقه ی تاریخی یهود، ادعاهای این شاعر یهودی را به نقد و چالش کشیده است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی در متن دو قصیده، معارضه ی شعری ابراهیم طوقان با شاعر یهودی را بررسی نموده است.
نگاهی به زندگی فکری و ادبی صالح بن عبدالقدوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از سال میلاد«صالح بن عبدالقدوس»اطلاعی در دست نیست ،ولی اغلب منابع،سال مرگش را 167ه ق یادکرده اند.وی در دوره ای می زیست که کتب گوناگونی از فارسی،یونانی و ...به عربی ترجمه می شد و بازار بحثها و جدلهای کلامی ،بسیار رایج بود.صالح درآغاز جوانی به مجالس واعظان و متکلمان رفت و آمد داشت.از همین رو،دیر نپایید که افکارش مشوش شدو کتاب «الشکوک»را به رشته تالیف در آورد.سرانجام،متهم به زندقه گشت و به همین جرم در بغداد کشته شد.این مقاله بر آن است تا ضمن بررسی زندگی فکری و ادبی صالح،بررسی کند که بی شک،وی تحت تاثیر فرهنگهای بیگانه بوده است ،ولی نه به آن اندازه ای که بتوان وی را زندیق (کافر و ملحد)لقب داد.صالح ،شاعری حکیم و متکلم بود و همه اشعارش مشتمل بر مثل و اندرز و آداب است و در جمله اشعارش،بیتی که بر کفر و زندقه دلالت کند،یافت نمی شود.
علوم عربیه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اسلوب قسمت‘تبیین کاربرد آن در صرف و نحو عربی
حوزههای تخصصی:
اسلوب قسمت یکی از بهترین و روشنترین اسلوبها در اثبات و تبیین و تجزیه و تحلیل اشیاست . این اسلوب نه تنها در علوم ریاضی بلکه درهمه امور عالم و جمیع علوم و فنون جریان دارد . دستورزبان عربی(صرف و نحو) که از نظم منطقی بالایی برخوردار بوده‘ در اثبات و تبیین و تجزیه و تحلیل مسائل دستوری از این اسلوب بهره فراوان یافته است . گزارشی که در برابر است ‘ چگونگی جریان این اسلوب را در صرف و نحو عربی نشان میدهد و بیان می دارد که تقسیم اسم سه حرفی- مثلاً به اوزان دهگانه در علم صرف و اعراب به حرکتهای چهارگانه در علم نحو براساس کدام اسلوب علمی بوده است . وانگهی تا اسلوبها و منهجهای هر علمی شناخته نشود حقیقت مسائل آن علم کشف نگردد ‘ و از اینرو دانشمندان معاصر((منطق روش)) را نهاده اند تا پژوهندگان علوم راه و روش اثبات مسائل هر علمی را آنچنان که هست بکار برند و از نادرستی و کژی دور مانند.
جنبه های مثبت و منفی رنگ سیاه در شعر عنترة بن شداد
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر، کاوشی در ابعاد معناشناختی رنگ سیاه و کارکردهای مثبت و منفی آن در شعر عنترة بن شداد، شاعر عفت پیشه ماقبل اسلام است. پژوهش حاضر نشان دهنده این است که در بُعد مثبت، این نوع رنگ، گاه در یک ساختار تشبیهی نمود می یابد، همچون تشبیه پوست سیاه به مُشْک و عنبر؛ گاه در سیاهی رنگ موی یار و یا چشمان سیاه او جلوه می شود و زمانی هم در فضای تیره و تاریک میدان کارزار معنا می یابد. با این حال در تمامی این صورتگری ها، شاعر تلاش می نماید تا به این وسیله برای روح دردناک خویش التیامی- هر چند گذرا- فراهم نماید.
در بُعد منفی، غالباً رنگ سیاه به عنوان عیب و نقصی آشکار می شود که خویشان و نزدیکان آن را دست آویزی برای طرد عنترة قرارداده بودند، اما شاعر با استفاده از اسلوب های منطقی، از قبیل اینکه سیاهی، تنها در وصف اعمال زشت، نکوهیده می باشد و یا اینکه سفیدی اعمال، سیاهی جسمانی را می زداید، همواره به عنوان یک مصلح اجتماعی ظاهر می شود که در پی اصلاح عقاید پوچ وغلط موجود در جامعه و جایگزین کردن قانون ارزش های اخلاقی به جای تبعیض رنگ و جنسیت است.
نگارنده از روش توصیفی و تحلیلی برای تبیین دو بُعد متناقض رنگ سیاه در دیوان این شاعر استفاده کرده است.
عامل سوم جزم: واقع شدن در جواب طلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن، معجزه جاوید و پدیده شگفت تاریخی است که مؤمنان به منشأ آن، که قدرت بی پایان دارد، تردید نکرده اند. به همین جهت در هر زمان و مکان به بررسی و پژوهش پیرامون آن می پردازند. از طرف دیگر سال های زیادی است که مسائل و قواعد نحوی، زبان به زبان نقل گشته و کتاب های نحوی قدیم قواعدی را کشف و منتقل نموده اند. در ادبیات معاصر پژوهش های زیادی انجام شده و مسائل جدیدی در ادبیات عربی بررسی شده است. این در حالی است که به چالش کشیدن موضوعات صرفی- نحوی در مقایسه با موضوعات ادبی بسیار کم بوده است. در این مقاله برآنیم تا یکی از مسائل نحوی را در باب عوامل جزم فعل مضارع مورد بررسی و پژوهش قرار دهیم. در این راستا مهم ترین منبع برای اثبات این فرضیه آیات قرآن کریم خواهد بود.
متناقض نما در دیوان کبیر ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع آشنایی زدایی در زبان، انتخاب بیان پارادوکسی است که از قوانین شناخته شده رستاخیز کلمات به شمار می رود و در حوزه بوطیقاهای جدید و زبان شناسی قرار می گیرد.ادیبان تاری زبان در بهره گیری از این ترفند ادبی غافل نمانده اند.آنان به ویژه در ادبیات عرفانی، غنی ترین جلوه های پارادوکسی زبان را به کار گرفته اند.آمیختگی عرفان با ادب و تحول تکاملی ادبیات از سادگی به ژرفایی را می توان مهم ترین عامل گسترش متناقض نما در ادب عربی برشمرد. با واکاوی دیوان کبیر محی الدین بن عربی، عارف قرن ششم هجری در می یابیم که بسامد متناقض نمایی در عرفان زاهدانه نسبت به عرفان عاشقانه بیش تر است و هر چه فاصله دو سویه متناقض در دیوان ابن عربی کم تر می شود، بر بلاغت سخن او افزوده می گردد و پایه و مایه سخنش بالاتر می رود.
تأثیر اندیشه های محمد عبده بر اشعار دینی حافظ ابراهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حافظ ابراهیم که از شعرای مشهور مصر است در سبک شعری خویش از سامی بارودی و اسماعیل صبری، و در اشعار دینیش از شیخ محمد عبدُه تأثیر پذیرفته است. این تأثیرات در موضوعات حجاب، زکات، شورا، اصلاح دینی، جهاد، تساهل دینی و توسل به پیامبران X و اولیاء خداوند متعال نمایان است. وی تحت تأثیر شیخ محمد عبده پوشیه/نقاب زنان را که در آن زمان و اکنون نیز رایج است رد کرده، آن را از امور شرعی نمی داند. همچنین توسل به اولیاء خدا را رد می کند و از مردمی که به زیارت ضریح ایشان می روند انتقاد می نماید.
«شاعر نیل» که از کودکی از فقر رنج برده، با اشعار خویش به یاری فقیران برخاسته، از توانگران می خواهد به آنها کمک کنند؛ از این رو زکات را می ستاید. وی با تأکید بر مشورت و شورا، سعادت جامعه را در آن می بیند.
همچنین بر انحرافات دینی تاخته، محمد عبده را به خاطر تلاش هایش در این زمینه مدح می کند. نیز خواستار جهاد با اشغالگران مصر بوده، گاهی اشعاری تند بر ضدّ آنها سروده است. او از مسلمانان و مسیحیان می خواهد که به اختلافات مذهبی دامن نزنند و با یکدیگر متحد باشند.
حافظ ابراهیم در اشعار دینیش متأثر از اندیشه های محمد عبده است، اما نگره ها و باورهای شخصی وی نیز در این حوزه ها نقش داشته است.
ویژگی های هنری شعر ابن نباته شاکی (الخصائص الفنیة لشعر ابن نباتة الشاکی)
حوزههای تخصصی:
یعدّ ابن نباتة المصری من أشهر شعراء العصر المملوکی، ویمکن القول بأنّه شکا فی شعره من قضایا مختلفة أکثر بالنسبة إلی معاصریه. فتناول فی شعره الشاکی موضوعات مثل الدهر، والموت، والفراق، والفقر، والشیب، والأمراض الشائعة فی بیئته. ولکن المهمّ الذی ترتکز علیه هذه المقالة هو التفات ابن نباتة إلی خصائص فنیة قد ساعدته فی بیان شکواه وفی التعبیر الأدقّ عن آلامه النفسیة.
من أهمّ هذه الخصائص، یمکننا الإشارة إلی استخدام الشاعر للمفردات، والتراکیب، والأسالیب، والمعجم الإیقاعی الملائم مع جو الشکوی الحزین.
المنهج السیمیائی: آلیه مقاربه الخطاب الشعری الحدیث وإشکالیاته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرف المنهج السیمیائی فی العقود الأخیره من القرن العشرین تحولات عده فی التعاطی مع الخطاب الشعری الحدیث على وجه الخصوص، هذا ما أثار العدید من الإشکالات فی کیفیه مقاربه النص الأدبی مقاربه واعیه على مستوى الأدوات الإجرائیه، أوعلى مستوى التأویل واستنطاق النص بشکل لا یفسد دلاله المعانی الحقیقیه للبنى العمیقه، ومن هنا یعدّ نقد ""الخطاب الشعری الحدیث والمعاصر"" من القضایا النقدیه المهمّه التی تناولها نقادنا المحدثون، فی ظل المنهج السیمیائی الممارس فی تحلیل علامات هذه النصوص دون المساس بهویتها العربیه بلا إفراط أو تفریط.
والتحلیل المقترح، لا یتوقف عند الإحالات إلى المعارف والعلوم المختلفه، وکذا لا ینتهی عند دلاله معینه، بل یفتح النص على سیل من المعارف المتنوّعه، لأنه بالغ التنوّع والتعدد، ویحیل إلى معارف وإیدیولوجیات مختلفه، ولهذا فإن التحلیل السیمیائی یستوعب کل هذا ویضعه ضمن استراتیجیاته. لقد أصبحت المقاربات النصّانیه منهج بحث نقدی، ونظریه علمیه تطرح العدید من التصورات والرؤى المنهجیه والإجرائیه فی تناول النص العربی الحدیث على مستوى التنظیر أو الممارسه التطبیقیه، والتی لا یمکن الاستغناء عنها، خاصه أثناء التحلیل.
وعلیه تکشف هذه المداخله عن أهمیه المنهج ""السیمیائی"" فی مقاربه النص العربی الحدیث، وأهم المشاکل التی یشکو منها الخطاب الشعری الحدیث خاصه من خلط بین النقاد فی تناول الظاهره الأدبیه، وطرق وأسالیب التحلیل التی تبقى محتشمه على مستوى الأدوات الإجرائیه، أو على مستوى التأویل الصحیح فی استنطاق النص.
زیبایی شناسی تکرار در شعر توفیق زیاد شاعر مقاومت (پژوهشی در سبک شناسی آوایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
دو شاعر دیریاب: خاقانی شروانی و ابوتمام طائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دست کم از آغاز سده ی دوم هجری در بازار نقد ادبی عرب بحثی پیرامون اینکه آیا شعر باید از دانش، فلسفه و اندیشه به دور باشد یا اینکه مانعی در بهره گیری شاعر از آن نیست، به وجود آمده است. پیش از آشنایی مسلمانان با دانش و فلسفه ی سرچشمه گرفته از تمدن و فرهنگ یونان، ایران و هند ، چنین بحثی مطرح نبود اما آن گاه که برخی شاعران نو گرای عباسی خواستند به هنر خود رنگی از دانش و اندیشه ببخشند ، در حوزه ی نقد ادبی این عصر، برخی سخن سنجانِ پای در بند سنت ادبی عرب، با این پدیده از سر ناسازگاری در آمدند. این امر زمانی به صورت یک درگیری کامل نقدی در آمد که ابو تمام از شیوه ی یاد-شده در تئوری و در عمل، بهره گرفت. از همان زمان این شیوه همواره پیروان و مخالفانی داشته است. دعوای میان این دو گروه در واقع در گیری میان هواداران سنت و مدرنیته در حوزه ی ادب، هنر در جامعه ی عصر عباسی بوده است. در ادبیات فارسی شعر خاقانی بیش ترین همانندی را با شعر ابو تمام دارد؛ او نیز باور داشت که شاعر نباید به گونه ای سخن بگوید که همگان در یابند و برای درک سخن شاعر، این خواننده است که باید بر آگاهی خود بیافزاید. از این رو سروده های ابو تمام و خاقانی به دیر یابی زبان زد گشته است. فهم این سروده ها نه برای توده ی مردم بلکه همواره برای بسیاری از فرهیختگان ادبی نیز دشوار بوده است. شیوه ای که این دو سراینده ی هنرمند طرح آن را ریختند، در ادبیات فارسی و عربی پایه گذار مکتبی شده که آن را «مکتب فنی» نامیده اند. در این شیوه با بهره گیری از ابزار های زیبا شناختی و اندیشه های ناب علمی، سخن دیر آشنا و دیگر گون جلوه می کند. در جستار پیش رو به آن دسته از ویژگی های سروده های ابو تمام و خاقانی می پردازیم که سبب شده برای همگان آسان یاب و قابل درک نباشد. دیر یابی سروده های ابو تمام و خاقانی، گاه پیامد شکل و قالب سخن این دو هنرمند فرمالیست است و گاه به حوزه ی معانی و ابداع درون مایه های شگفت و بهره گیری از معانی فلسفی، منطقی، اشاره های تاریخی و افسانه ای و... در شعر آن ها بر می گردد.
بررسی تطبیقی مفهوم مرگ در چکامه «سرزمین ویرانِ» الیوت و اشعار سیّاب بر مبنای نظریه کهن الگوها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرگ، از الهام بخش ترین مفاهیم در شعر دو تن از نام آورترین شاعران معاصر عربی و غربی یعنی بدر شاکر سیّاب و تی.اس.الیوت است که نقشی بی بدیل در شکل گیری شعر مدرن عربی داشته اند.این جستار تلاش می کند جنبه های نمادین این مفهوم را در چکامه«سرزمین ویران» مشهورترین اثر الیوت به عنوان متن تأثیرگذار و اشعار سیّاب به عنوان متن تأثیر پذیر، بر اساس داده های نقد کهن الگویی مورد تحلیل تطبیقی قرار دهد. مبنای تحلیل آثار ادبی در این شاخه از نقد روانکاوانه، نظریه کهن الگوهای یونگ، روان شناس شهیر سویسی است. در دیدگاه او، کهن الگوها، تجربه ها و مدل های رفتاری کهن و ازلی هستند که در طول روزگاران در بخشی از ذهن انسان به نام «ناخودآگاه جمعی» انباشته شده اند و نوع انسان در جهت تکامل شخصیّت خود به طور غریزی از آنها تأثیر می پذیرد.یکی از زمینه های بروز این انگاره های ازلی در اندیشه یونگ، الهامات شاعرانه است. تجلّی و کارکرد برخی از این صورت های نمادین در تصویرهای مشترک شعر الیوت و سیّاب، بدنه اصلی پژوهش را شامل می شود.
نگاهی انتقادی به رمان ""یومیات نائب فی الأریاف"" (أضواء نقدیة علی روایة یومیات نائب فی الأریاف)
حوزههای تخصصی:
لاشک فی أن روایة یومیات نائب فی الأریاف من الآثار الخالدة لتوفیق الحکیم الکاتب والفنان المعاصر فی الأدب العربی. والدلیل هو أنها ترجمت إلی اللغات الأجنبیة الکثیرة فی العالم وأنتجت منها الأفلام فی بعض البلدان العربیة. ویتکلم توفیق الحکیم فی هذه الروایة عن بعض وجوه الحیاة فی مصر لاسیما فی الأریاف. ونحن ندرس فی هذا المقال بعض العناصر الفنیة للقصة، مثل: المکان والزمان، والشخصیة، والحوار، والحوادث. أما المکان الذی تجری فیه حوادث الروایة فهو ناحیة من البلاد (الوجه القبلی)، وزمان وقوعها یبدأ وینتهی خلال اثنی عشر یوما من أکتوبر إلا أنّ الکاتب یسعی إلی إطلاق الزمان ولایحدده. وللروایة شخصیات یرسمها الکاتب من الناحیة الداخلیة، ولا الخارجیة، أی یرسم ملامح شخصیات القصة بتصویر ردات أفعالها تجاه الأحداث التی تبدأ بإطلاق النار وتجری معتمدة علی الأحداث الأخری الثانویة.
الحریة فی أشعار یوسف الخال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تُعتبرُ الحریةُ من أعظم القیم الإنسانیة وهی إحدى الأدوات التی تُتیح للفرد استمراریة الحیاة والتطور، فلهذا کانت الشعوب تطمح إلیها دوماً. إنّ کلمة الحریة لها جذورٌ تتعمقُ فی تاریخ البشریة، وقد ظهر مفهومُ الحریة بمدلولات منها؛ المطالبة بالعدالة، والبحث عن الحقیقة، والترعة إلى الکمال، والترکیز على نمو الکیان الإنسانی. قد تجلّت الحریةُ فی آداب الأُمم بصُوَر متنوعة. أما الحریة فی الأدب العربی المعاصر فإنّها قد تمَّ تداولُها بین الأوساط الأدبیة بأشکال مختلفة، خاصةً قد تجلّت فی ثوب ما یُطلَقُ علیه الحریةُ الوجودیة والّتی ترتکزُ على وعی الإنسان وفکره.
تسعى هذه المقالة إلى أن تتناول رؤى الشاعر المعاصر السوری، یوسف الخال، عبر ما قرضه من القصائد، فقامت بتحلیلها مرتکزة فی ذلک على ثلاثة محاور أساسیة: الحریة السیاسیة، والحریة الاجتماعیة، والحریة الوجودیة؛ وذلک لأن الشاعر قد ضاق ذرعاً من ضیم الصهاینة حیث یعتقد أن الحریة لا تتحقق إلّا بالمثابرة، والکفاح، والتضحیة. ویرى أنّ الحریةَ الاجتماعیة هی استتبابُ الحریة على أرض الواقع لکی تمهّد الطریقَ لِتواجُدِ الشعبِ فی المجالات المتنوعة.
کما أن الشاعرَ وجودیٌّ یشغله شأنُ الإنسان وهواجسُه؛ فالإنسانُ لَبنة یبنی علیها أفکاره ورؤاه، ویعتقد أن الحریة طریقُ للوصول إلى الحقیقة، کما یرى أن التعقّلَ أهمُّ أساس لتحقیق الحریة، ویتخذ الشاعر منه مرکبا للوصول إلی الحریة الحقیقة.
مقاله به زبان عربی: بررسی تطبیقی کتاب های مربوط به آیین نویسندگی در زبان عربی و «صبح الأعشی» (المؤلفات عن آداب الکتابة وصبح الأعشى فی صناعة الإنشا عرض ودراسة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان عربی کتاب های زیادی درباره شیوه نگارش و آداب آن، نیز ویژگی های لازم برای نویسنده نوشته شده است. در مقاله حاضر، کتاب هایی که از اوایل عصر اموی تا سده نهم هجری یعنی زمان تألیف کتاب «صبح الأعشی فی صناعه الإنشا» در زمینه آداب نویسندگی نوشته شده، معرفی و نقد شده و سپس با صبح الأعشی مقایسه گشته است.
مقاله که با روش توصیفی ـ نقدی نگاشته شده، در بخش اول به معرفی اجمالی کتاب های مربوط به آداب نویسندگی، نیز نویسندگان آنها پرداخته است. سپس سبک این کتاب ها را معرفی کرده و به دنبال آن هر کدام را به بوته نقد کشانده است.
در بخش دوم، نخست از زندگی نامه قلقشندی سخن رفته است. سپس به طور خلاصه عناوین و موضوعات مهم کتاب وی ـ صبح الأعشی ـ ذکر گشته؛ آنگاه میان این کتاب و دیگر کتاب های مرتبط, مقایسه شده است. دلیل پرداختن به کتاب صبح الأعشی شهرت چشمگیر آن در زمینه آداب نویسندگی است. علاوه بر آنکه از نفیس ترین نوشته های عصر انحطاط ادبی به شمار می رود و صاحب نظران آن را دائره المعارف علوم زمان خود دانسته اند.