فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۹٬۱۱۷ مورد.
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
149 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی مبانی و انواع خودآگاهی ازمنظر فلاسفه اسلامی و میزان به کارگیری آن در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش بوده است و برای انجام دادن تحقیق، از روش ترکیبی (کیفی و کمّی) استفاده کرده ایم؛ بدین شرح که در بخش کیفی، روش تحلیل مفهومی و استنتاجی و تحلیل محتوای کیفی (استقرایی) و در بخش کمّی، روش تحلیل محتوای کمّی را به منظور تحلیل سند تحول بنیادین آموزش وپرورش (مبانی انسان شناسی و اهداف) به کار گرفته ایم. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، آثار فلاسفه اسلامی و سند تحول بنیادین آموزش وپرورش را شامل می شود و روش نمونه گیری در بخش کیفی، ازنوع هدفمند و در بخش کمّی، ازنوع تحلیل محتوای مقوله ای بوده است. برای تحلیل اطلاعات از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده کرده ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد مبانی خودآگاهی ازمنظر فلاسفه اسلامی، شامل ارتباط نفس و بدن، اندیشه ورزی، تکامل و تعالی نفس، غیرت، غایت گرایی و انواع خودآگاهی (اعم از فیزیکی، هیجانی، اجتماعی، معنوی و عقلانی) است؛ همچنین یافته های پژوهش در بخش تحلیل محتوای سند تحول بنیادین آموزش وپرورش نشان می دهد در بخش مبانی انسان شناسی، به خودآگاهی عقلی و در بخش اهداف سند موردبحث، به خودآگاهی فیزیکی و معنوی، به بیشترین میزان توجه شده است.
شناسایی مؤلفه های اخلاق حرفه ای ارزیابی عملکرد و بررسی رابطه آنها با بهره وری شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۱
31 - 48
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر رعایت اخلاق حرفه ای توسط مدیران منابع انسانی در حوزه های مختلف و از جمله در ارزیابی عملکرد، امری ضروری بوده و با اتخاذ تصمیمات منطقی و خردمندانه در این زمینه منافع بلندمدت سازمان تأمین می شود. هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه های اخلاق حرفه ای مورد توجه مدیران مدارس در ارزیابی از عملکرد معلمان و بررسی تأثیر آنها در بهره وری شغلی معلمان می باشد. روش این پژوهش، آمیخته، راهبرد پژوهش در بخش کیفی تحلیل مضمون بوده است. به این منظور 16 مصاحبه با مدیران باسابقه مدارس ناحیه1 بندرعباس انجام شد. با تحلیل محتوای مصاحبه ها، مؤلفه های اخلاق حرفه ای شامل کرامت انسانی، عدالت و انصاف، امانت داری و رازداری، حقیقت گرایی، توجه به رشد و تعالی، رعایت قوانین و مقررات، انتقادپذیری، تعهد و تخصص، صداقت و شفافیت برای ارزیابی از عملکرد معلمان شناسایی شد. مؤلفه های شناسایی شده و به سه دسته مؤلفه های اخلاقی مورد توجه در برخورد با معلمان، مؤلفه های اخلاقی فردی مدیر و مؤلفه های اخلاقی مورد نیاز در محیط مدرسه تقسیم بندی شد. در بخش کمّی پژوهش، داده ها با استفاده از دو پرسشنامه (پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش اخلاق حرفه ای ارزیابی عملکرد مدیران مدارس و پرسشنامه بهره وری هرسی و گلداسمیت برای سنجش میزان بهره وری معلمان) جمع آوری شده است. روایی و پایایی پرسشنامه ها مورد تأیید قرار گرفت. با تحلیل های آماری در بخش کمی پژوهش، فرضیه اصلی این پژوهش مورد تأیید قرار گرفت و نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین رعایت اخلاق حرفه ای در ارزیابی معلمان و بهره وری آنها وجود دارد. لذا می توان گفت در راستای بهبود بهره وری شغلی معلمان، مدیران مدراس باید مؤلفه های اخلاق حرفه ای شناسایی شده در این پژوهش را در ارزیابی عملکرد معلمان مورد توجه قرار دهند.
ماهیت معنویت اسلامی با رویکرد تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۴
239 - 278
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین ماهیت معنویت از دیدگاه اسلام است لذا پژوهش حاضر ازنظر هدف، پژوهشی توسعه ای و ازنظر معرفت شناسی پژوهشی کیفی است که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفت. روش تحلیل داده ها در این پژوهش، تحلیل مفهومی پیش رونده است. برای این منظور ابتدا مفهوم معنویت، سپس رویکردها (جریان های فکری) مرتبط با معنویت به شیوه تحلیلی موردمطالعه قرارگرفته تا از طریق تحلیل و ارزیابی این رویکردها به سمت استنباط مفهوم معنویت و کشف جوهره اصلی آن یعنی ماهیت معنویت، ویژگی های انسان معنوی، و ابعاد معنویت دینی از نگاه اسلام، درک نسبتاً جامعی از معنویت دست یابیم. نتایج و یافته های این پژوهش نشان داد که معنویت دینی کیفیت (حالتی) روحانی است که در اثر ارتباط انسان با عالم معنا و واجب الوجود (خدای متعال) از مسیر عبودیت و بندگی خدای متعال و بر مبنای مبانی معرفت شناختی و احکام اسلام همچنین ارزش های اخلاق اسلامی برای دستیابی به بالاترین سطح از قرب الهی، قلب سلیم و حیات طیبه شکل می گیرد. از این دیدگاه انسان معنوی دارای ویژگی هایی شامل احساس فقر و نیاز به خداوند، اعتقاد به وجود و یگانگی خدا، اعتقاد به عالم غیب، اعتقاد به معاد، اعتقاد به هدفمندی آفرینش، اعتقاد به اختیار انسان، خودشناسی، معرفت به احکام دین و التزام عملی به آن ها و معرفت به ارزش های اخلاقی و التزام عملی به آن ها است همچنین معنویت اسلامی دارای چهار بعد شامل بعد معرفتی، عاطفی، ارادی و کنشی است.
واکاوی انتقادی ادله فمینیست های لیبرال موج دوم بر جواز سقط جنین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فمینیست هایی نظیر روبین وست، بتی فرایدن، لوکر و تامسون، با تکیه بر سه مبنای آزادی فردی زنان، حقوق فردی زن و تساوی و برابری زن و مرد، بر جواز سقط جنین استدلال کرده اند. این طیف از فمینیست ها، براساس مبانی فوق، سقط جنین را در بارداری ناخواسته مطلقاً مجاز می شمارند؛ زیرا از نظر آنان آزادی فردی زن و حق انتخاب آگاهانه او، در پذیرش نقش مادری، به عنوان یک حق فردی مهم، بسیار حائز اهمیت است. از دیدگاه ایشان، زنان باید همانند مردان از حقوق آزادی بخش برخوردار باشند. در نقد این دیدگاه، باید به تمایز قائل شدن میان بارداری حاصل از تجاوز به عنف و سایر اقسام بارداری ناخواسته اشاره کرد. به علاوه، فرار از مسئولیت پذیری به هر بهانه ای، صحیح نیست؛ افراد باید مسئولیت پیامدهای اعمالشان را بپذیرند. زمانی که آزادی و حقوق فردی مادر و حق حیات جنین با هم در تعارض باشد، اصل حفظ حیات انسانی است، و رعایت اخلاق، بر سایر اصول و خواسته ها مقدم است. در نقد تساوی و برابری فمینیستی، به بررسی تفاوت تساوی و تشابه حقوق و حق پدر در امتناع از تعهد، در صورت تساوی حقوق زن و مرد پرداخته می شود.
بررسی اصول اخلاقی داوران تجاری بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
213 - 234
حوزههای تخصصی:
امروزه رعایت اصول اخلاقی توسط داوران به موضوع حایز اهمیتی در مباحث داوری تبدیل شده است.هرچند در گذشته رفتارهای داوران با معیارهای درونی و اجتماعی مورد بررسی قرار می گرفت،امروزه دستورالعمل های اخلاقی ویژه ای تدوین شده که معیار جدیدی برای ارزیابی رفتار داوران تلقی می شود.طرفین و داوران باید از قواعد اخلاقی بالقوه قابل اجرا در فرایند داوری آگاه باشند. هرچند دستورالعمل های اخلاقی ارایه شده به طور مثال توسط کانون بین المللی وکلا اجباری نیستند و به طور جهانی شناخته شده نیستند اما عدم توجه به آنها می تواند عواقبی برای آرای صادره توسط داوران داشته باشد.در این مقاله به بررسی اصول اخلاقی داوران با توجه به اسناد و کدهای اخلاقی موجود در این زمینه خواهیم پرداخت. روش تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و با مراجعه به کتب حقوقی و فیش برداری از آن ها به انضمام قوانین و مقررات داخلی و بین المللی و آرای صادره در حدامکان خواهد بود.استفاده از وب سایت های داخلی و خارجی با توجه به جنبه بین المللی تحقیق اجتناب ناپذیر خواهد بود. داشتن یک سیستم موثر برای کنترل احترام به اخلاق داوری و اصلاح بسیاری از بی نظمی های موجود در شیوه های داوری ضروری است. مهم ترین اصول اخلاقی که باید توسط داوران رعایت شود اصل شفافیت،محرمانگی و رعایت موافقت نامه داوری است.البته با توجه به پراکندگی مقررات و لازم الاجرا نبودن دستورالعمل های موجود و تا قبل از وجود یک سیستم موثر و لازم الاجرا ، توافق بین طرفین در خصوص یک کد اخلاقی در موافقت نامه داوری یا دستورالعمل های آیینی بعد از شروع اختلاف می تواند موثر باشد.
قلمرو فقه و اخلاق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شناخت دقیق مرزهای هر علم ازجمله مبانی مهم ساخت یک نظام هماهنگ و استنباطی دقیق در حیطه علوم انسانی است. اشتراکات فقه و اخلاق در ناحیه موضوع و محمول و قرابت زیاد آنها در منابع و روش ها نیازمند تبیین بیشتر حدود این دو علم است. مسئله این است که ما چگونه می توانیم گزاره های فقهی را از گزاره های اخلاقی بازشناسی کنیم؟ تا این مسئله حل نگردد و قلمرو هریک از آنها روشن نشود، استنباطات فقهی و اخلاقی قادر به تعیین یک نظام جامع نخواهند بود و باید منتظر رویکردهای افراطی و تفریطی در این دو حوزه باشیم. گروهی سخن از حذف فقه برای حفظ اخلاق می گویند و برخی روش فقهی خود را به مثابه تنها روش معتبر تلقی می کنند. این تحقیق به هدف تعیین قلمرو دانش های فقه و اخلاق انجام شده است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و روش تحقیق تبیینی تحلیلی است. نتیجه اینکه علم فقه به رعایت حدود می خواند، و اخلاق به کمالات روحی و معنوی دعوت می کند. فقه به سبب کارکرد خاص خود، عموماً به مصالح نوعی و منابع نقلی نظر می نماید، ولی علم اخلاق با توجه به استقلال ثبوتی خود، به تعداد مراتب ممکن، حکم اخلاقی صادر می کند. غایت یکی از نقاط مهمی است که تمایز این دو علم را روشن تر می کند.
مطالعه تطبیقی معیارهای عامل اخلاقی از منظر اخلاق اسلامی و اخلاق سکولار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
135 - 156
حوزههای تخصصی:
از مباحث مهم در عرصه فلسفه اخلاق، مباحث مربوط به عامل اخلاقی است، مبنی بر این که مفهوم عامل اخلاقی به چه معنا است و بر اساس چه معیارهایی می توان یک فرد را عامل اخلاقی نامید و او را در قبالِ فعل اخلاقی اش مسئول تلقی کرده و مورد سرزنش یا نکوهش قرارداد. این پژوهش که در روش گردآوری مطالب، کتابخانه ای بوده و در استناد داده ها، از شیوه اسنادی پیروی کرده و در تجزیه و تحلیل مطالب، از روش تحلیل محتوا و از نوع توصیفی تحلیلی بهره گرفته است، به بررسی و تبیین عامل اخلاقی و معیارهای آن از دو منظرِ غربی (سکولار) و اسلامی پرداخته و به این نتیجه دست یافته که علی رغم اختلاف مفهومی بین معیارها خصوصاً این اختلاف در مورد قصد و نیت بسیار مشهوده بوده؛ اما بین معیارهایی مانند قدرت و خودمختاری، و نیز بلوغ و مسئولیت پذیری همسانی و ارتباط می توان برقرار کرد؛ و اما معیارِ روح داشتن عامل اخلاقی از مختصات اخلاق اسلامی است و در اخلاق سکولار معادلی ندارد.
تبیین و تحلیل مرزهای حجاب و عفاف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله کانونی این مقاله ، توصیف و تحلیل تمایزات دو مقوله حجاب فقهی و عفاف اخلاقی است. این دو در پیشینه پژوهشی تمایز روشنی ندارند و به تبَع ، در قوانین اجتماعی یکسان انگاری شده اند. این مقاله با روش توصیفی۔ تحلیلی و انتقادی و با مراجعه به منابع کتابخانه ای ، از هفت تمایز عمده میان این دو مفهوم سخن خواهد گفت. «حجاب» به معنای پوشش بدن بانوان ، تکلیفی بیرونی و وظیفه ای فقهی است ، اما «عفاف» به معنای خویشتن داری در مسائل جنسی ، امری درونی و فضیلتی اخلاقی است. همه زنان و مردان موظف به انجام رفتارهای عفیفانه اند ، اما همه زنان مکلف به رعایت حجاب نیستند. شاخص «حجاب» ، امری کمّی و قابل اندازه گیری است ، اما شاخص «عفاف» امری کیفی و وابسته به فرهنگ است. «عفاف» وظیفه ای عقل پذیر با توجیه پیشینی است ، اما «حجاب» به خودی خود ، تکلیفی عقل گریز با توجیه پسینی است. «عفاف» ، مصالح و مفاسدی برای جامعه دارد و در نتیجه ، تکلیفی اجتماعی است ، اما «حجاب» به خودی خود و صرفِ نظر از موارد انطباق با «عفاف» مصالح اجتماعی ندارد و از باب مراعات دستورات تعبدی برای فرد مفید است.
نقد ادله اخلاقی دانشمندان غربی در توجیه سقط جنین در بارداریِ ناشی از تجاوز به عنف، از منظر اخلاق اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله «سقط جنین در بارداری حاصل از تجاوز به عنف» ازجمله مسائل حساس، چالشی و بحث برانگیز محافل گوناگون علمی است که به رغم اهمیت بسیار، از حیث بررسی حکم اخلاقی کمتر مدنظر قرار گرفته و با آن به مثابه یک مسئله حاشیه ای برخورد شده است. خلأ حکم اخلاقی صریح موجب شده است زنان باردارشده از این رهگذر در دوراهی تردید بین حفظ جنین و تحمل فشار سنگین خانواده و جامعه ازیک سو، و اسقاط جنین از سوی دیگر قرار گیرند. اینجا ست که نگاه اخلاقی به این مسئله اهمیت پیدا می کند. در عین مخالفت برخی از مکاتب اخلاقی با مسئله سقط جنین و آوردن ادله متقن به نفع خویش، برخی از دانشمندان اخلاق غربی با آوردن ادله ای همچون حقّ دفاع از خویش، حق شخص بر تن خویش و مانند آن سعی در اثبات جواز اخلاقی این کار از سوی زنان نموده اند، وحال آنکه پس از تجزیه و تحلیل داده های ایشان توسط اخلاق اسلامی، می توان به این نتیجه رسید که ادله ایشان قاصر از اثبات اخلاقی بودن اسقاط جنین در بارداریِ حاصل از تجاوز به عنف است، و این معلول نگاه افراطی یا تفریطی مکاتب اخلاقی غربگرا به مادر و جنین است. اما مکتب اخلاقی اسلام با نگاه منصفانه به جنین و مادر و ارائه بسته پیشنهادی مطلوب، در عین حکم به عدم جواز سقط جنین، مراعات حال مادر را نیز نموده است.
تحلیل اثربخشی مفهوم قرآنی توکل بر سلامت معنوی در تبیین آموزه های تربیتی دعای هفتم صحیفه سجادیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«سلامت معنوی» به عنوان یکی از مهم ترین ابعاد سلامت، در نیم قرن اخیر، مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته و درباره شاخص های اثرگذار بر آن، دیدگاه های متفاوتی مطرح شده است؛ ولی در آموزه های معصومان(ع) در این باره اتفاق نظر وجود دارد. امام سجاد(ع) در دعای هفتم صحیفه سجادیه، نکاتی راهبردی درباره این بعد از سلامت و شاخص ها ترسیم نموده اند. از منظر آن حضرت، محور این مؤلفه ها، توکل و اعتماد بر خداوند قادر متعال است. در این نوشتار، نحوه اثربخشی شاخصه توکل بر سلامت معنوی و مفهوم قرآنی آن، واکاوی شده و اشاراتی نیز به دیدگاه های روان شناسی در این باب صورت گرفته؛ سپس به شیوه توصیفی تحلیلی، نتایج این اثربخشی تبیین و ارائه شده است. یافته های این پژوهش، نشان می دهد که مهم ترین این موارد عبارت اند از: آرامش و امنیت روانی، امیدآفرینی، تقویت انگیزه درونی، عزت نفس، احساس رضایتمندی، و افزایش تاب آوری.
بررسی تحلیلی ریشه های دافعه های روانی – جنسی و احساس همسرگریزی در زوج های متقاضی طلاق و ارائه راهکارهای آموزشی و تربیتی در اسلام برای کاهش طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۴
215 - 238
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تحلیلی ریشه های دافعه های روانی- جنسی و احساس همسرگریزی در زوج های متقاضی طلاق و ارائه راهکارهای آموزشی و تربیتی در اسلام برای کاهش طلاق شکل گرفت. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زوج های متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز شورای حل اختلاف شهر تهران در نیمه دوم سال 1400 بودند که از میان آن ها 300 نفر (150 نفر زن و 150 نفر مرد) به شکل در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه رضایت مندی زوجیت افروز (1387) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی جهت تحلیل داده ها و از تحلیل عامل تأییدی جهت تعیین نقش مؤلفه های مرتبط با رضایت مندی زوجیت استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، تعامل احساسی- کلامی، رضایت در اوقات فراغت، رضایت زناشویی، رضایت مندی در حل مصالح، رفتارهای شخصی و نگرشی، فرزندپروری و رضایت عاطفی تأثیر معناداری در تبیین رضایت مندی زوجیت دارند. ازاین رو، ارائه آموزش ها و مداخلات تربیتی مبتنی بر آموزه های اسلامی جهت ارتقا مهارت های زوجین در هنگام مشاوره پیش از ازدواج و جلسات زوج درمانی و جلسات حل اختلاف با هدف پیشگیری و کاهش نرخ طلاق لازم است مورد توجه قرار گیرد.
شناسایی مؤلفه های تربیت اقتصادی در قرآن کریم و میزان انعکاس آن در اسناد بالادستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های تربیت اقتصادی در قرآن کریم و میزان انعکاس آن در اسناد بالادستی انجام یافته است. روش: روش تحقیق، توصیفی (تحلیل محتوای کیفی) و از نوع قیاسی، با مراجعه به متن قرآن کریم، اسناد بالادستی و منابع علمی و پژوهشی بود. جامعه آماری شامل تمام سوره ها و آیات قرآن کریم، ترجمه و تفسیرهای آن، اسناد بالادستی از جمله سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و سند برنامه درسی ملی بود. با توجه به ماهیت پژوهش نمونه برابر جامعه بود. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، چک لیست بررسی آیات قرآنی و اسناد بالادستی بود که روایی آن توسط 5 نفر از اساتید علوم تربیتی، گروه معارف و معلمان علوم قرآنی دانشگاه تبریز تایید و پایایی آن نیز از طریق ضریب توافق لاوشه با نظر خواهی از همین اساتید بررسی گردید. یافته ها: در بخش تحلیل اقدام به استخراج مولفه های تربیت اقتصادی در قرآن کریم شد که این مولفه ها در 3 حوزه اصلی تولید، توزیع و مصرف طبقه بندی شدند. در حوزه تولید، 9 مولفه اصلی و 119 مولفه فرعی، در حوزه توزیع، 24 مولفه اصلی و 56 مولفه فرعی و در حوزه مصرف، 6 مولفه اصلی و 52 مولفه فرعی شناسایی شد. در مرحله بعد، شناسایی مولفه ها از اسناد بالادستی و میزان انعکاس مولفه های استخراج شده از قرآن کریم با اسناد بالادستی بررسی گردید. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که میزان انعکاس مولفه های تربیت اقتصادی در اسناد بالادستی حدود 22 درصد در حوزه تولید، 12 درصد در حوزه توزیع و 20 درصد در حوزه مصرف بود که نتایج بسیار اندکی می باشد. واژگان کلیدی : تربیت، تربیت اقتصادی، قرآن کریم، اسناد بالادستی
اجرای عدالت در اخلاق فضای مجازی با تکیه بر آموزه های اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
103-121
حوزههای تخصصی:
یکی از بزرگ ترین دستاوردهای عصر تکنولوژی، فضای مجازی است که بسیاری از حوزه های زندگی انسان عصر حاضر را دربرگرفته است و آن چنان با زندگی او عجین گشته است که تصور زندگی بدون آن را به سختی ممکن ساخته است. ارزش های اخلاقی که در فضای واقعی جریان دارد، در این جهان نوپا نیز جریان دارد. یکی از مهم ترین و با ارزش ترین اصول اخلاقی که نقش بسزایی در اخلاقی شدن فضای مجازی دارد، اصل اخلاقی «عدالت» است. عدالت در فضای مجازی، معنا و مفهومی فراگیر دارد که بسیاری از شئون زندگی فردی و اجتماعی شهروندان دنیای مجازی را دربرگرفته است. هدف این پژوهش، پاسخ به سؤالاتی ناظر به مسئولیت های اخلاقی افراد مرتبط با فضای مجازی بر اساس اصل اخلاقی عدالت است. از یافته های این پژوهش هنجارها، بایدها و نبایدها و نیز کُدهای اخلاقی افراد مرتبط با فضای مجازی بر اساس اصل اخلاقی عدالت است. روش تحقیق از نظر گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و رصد میدانی فضای مجازی و از نظر ارائه اطلاعات، تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است.
بررسی دیدگاه کانت درباره عدم استنتاج «باید» از «هست» با تأکید بر اندیشه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۲۳)
143 - 177
حوزههای تخصصی:
هستی شناسی اخلاق و منطق اخلاق، برخی از مباحث مهم فرااخلاق را تشکیل می دهند. مهم ترین بحث هستی شناسی اخلاق، واقعی بودن یا واقعی نبودن ارزش ها و مهم ترین بحث منطق اخلاق، استننتاج یا عدم استنتاج «باید» از «هست» است. با توجه به ارتباط عمیق میان مباحث فرااخلاق، عدم استنتاج «باید» از «هست» را باید لازمه غیر واقع گرایی اخلاقی دانست. با این حال، کانت به رغم باور به واقعیت داشتن ارزش ها، اما به عدم استنتاج «باید» از «هست» معتقد است. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی ابتدا به بیان دیدگاه کانت در این باره پرداخته و سپس دیدگاه وی را با تأکید بر اندیشه های آیت الله جوادی آملی در حوزه فلسفه اخلاق، مورد بررسی قرار داده است. دستاورد این تحقیق که نوآوری آن نیز به شمار می رود، این است که با نگاهی نو و نقدهای جدید نشان خواهیم داد که دیدگاه کانت مبنی بر عدم استنتاج «باید» از «هست»، درست نیست و این نادرستی در نادرستیِ تحلیل ایشان از واقع گرایی اخلاقی و چگونگی ارجاع ارزش های اخلاقی به واقعیت ریشه دارد.
روش تربیتی تغییر موقعیت در منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۹
7 - 25
حوزههای تخصصی:
در خصوص روش تربیتی تغییر موقعیت این پرسش مطرح است که این روش دارای چه گونه هایی است؟ کارکردهای آن کدام است؟ و چه شرایطی لازم است تا به کارگیری آن مؤثر واقع شود؟ بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر، یافتن پاسخ به پرسش های فوق و ترسیم ابعاد روش تربیتی مذکور است. قلمرو تحقیق را آیات قرآن کریم و روایات معصومینb تشکیل می دهد. روش تحقیق توصیفی−تحلیلی است و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای انجام می شود. یافته های تحقیق حاکی از آن است که روش تربیتی تغییرِ موقعیت دارای گونه های وضعی، مکانی، زمانی و اجتماعی است. تغییر موقعیت از کارکردهای مختلفی همچون کارکردهای علمی، اخلاقی، دینی و روان شناختی برخوردار است. همچنین براساس منابع اسلامی، بصیرت، توانایی، پرهیز از راحت طلبی، ولایت مداری، استمداد از خداوند متعال و سرعت مناسب شرایطی است که زمینه اثربخشی روش مذکور را فراهم می کند.
تبیین ویژگی های برنامه درسی آموزش ارزش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۰
75 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی ویژگی های برنامه درسی آموزش ارزش ها است. رویکرد مقاله کیفی و روش آن مرور سیستماتیک براساس مدل رایت و همکاران (2007) است. جامعه پژوهش متشکل از 87 مقاله درباره ویژگی های برنامه درسی آموزش ارزش هاست که بین سال های 2000 تا 2020 میلادی در مجلات علمی معتبر ارائه شده اند. نمونه پژوهش شامل 31 مقاله است که به صورت هدفمند جمع آوری و براساس پایش موضوعی داده ها انتخاب شدند. داده های مقاله از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه گردآوری شده اند. براساس تجزیه و تحلیل داده ها، ویژگی های برنامه درسی آموزش ارزش ها در دو بعد چرایی برنامه درسی آموزش ارزش ها در قالب ضرورت ها و نیازهای فردی و ضرورت ها و نیازهای اجتماعی و بعد چگونگی برنامه درسی آموزش ارزش ها در قالب مقولاتی مانند اهداف: غایی، کلی و جزیی؛ محتوا: اصول، چگونگی سازماندهی، الگوی سازماندهی و مفاهیم؛ راهبردهای یاددهی−یادگیری: مستقیم، نیمه مستقیم و غیرمستقیم؛ مواد و منابع یادگیری: منابع مکتوب و منابع غیرمکتوب؛ نیروی انسانی: نقش معلم و صلاحیت های معلم؛ گروه بندی: گروه همیاری؛ تجارب یادگیری: تجارب فردی و تجارب گروهی؛ مکان: اصلی و فرعی؛ زمان: رسمی و غیررسمی و ارزشیابی: شفاهی و عملی استخراج گردید.
اصلِ بنیادین «اشه» خاستگاه تعالیم اخلاقی ایرانیان باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آثار برجای مانده، به ویژه در نوشته های مورخان یونانی، از اخلاقیات نیک ایرانیان باستان و از بیگانگی آنان از دروغ به تأکید سخن رفته است. اهمیت و جایگاه اخلاق، به ویژه راست گویی نزد ایرانیان باستان موجب طرح این پرسش می شود که منشأ بایدها و نبایدهای اخلاقی در ایران باستان چه چیزی بوده است و آموزه های اخلاقی بر حسب کدامین معیارها سنجیده و ارزیابی می شده است. در پاسخ به سؤال مذکور و با بررسی تطبیقی و تحلیلی این فرضیه مورد ارزیابی قرار می گیرد که خاستگاه احکام اخلاقی در ایران باستان اصل بنیادی و کهن "اشه" بوده است و همین اصل در دین زرتشت مورد تأیید قرار گرفته و جامه دین بر خود پوشیده است. ادیان ایران باستان با تمام تفاوت هایی که داشتند، آموزه های خود را بر محور این اصل قرار داده و خطوط لازم در این حوزه را ترسیم نموده اند. این پژوهش با روش تحلیلی-توصیفی به این نتیجه می رسد که به نظر می رسد، سرچشمه ها و معیارهای اخلاقی ایرانیان باستان تنها بدین صورت قابل ردیابی است.
بررسی انتقادی «نظریه قلمروی اجتماعی۔شناختی» در باب رشد اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
23 - 48
حوزههای تخصصی:
بخش قابل توجهی از مطالعات روان شناسی به مطالعه پدیده های اخلاقی (قضاوت اخلاقی، رفتار اخلاقی و ...) اختصاص دارند. از جمله نظریه های متأخر در این حوزه، «نظریه قلمروی اجتماعی۔ شناختی» است. این نظریه که از نگاه انتقادی به دیدگاه های لارنس کلبرگ شکل گرفته، امروزه با طیف وسیعی از مطالعات تجربی حمایت می شود. در این پژوهش، پس از مرور اصلی ترین ادعاهای این نظریه، در خصوص شناخت اخلاقی و رشد اخلاقی، به نقاط ابهام یا کاستی های آن - بر اساس دیدگاه های تجربی و ملاحظات نظری - پرداخته شده است . ادعای اصلی این نظریه این است که سه قلمرو «اخلاق، قراردادی و شخصی» از سنین پایین کودکی متمایز می شوند و هر کدام مسیر رشد خود را طی می کنند. در این نظریه بر تجربه های زیسته کودکان برای رشد اخلاقی تأکید می شود و به عواملی همچون تعامل با همسالان، تعامل با والدین، تعاملات میان قلمروی اشاره می شود. فرایند تعامل کودک با محیط (از جمله والدین) به شکل دیالکتیک دیده می شود. این نظریه به رغم نقاط قوّتی که دارد، از کاستی های نظری رنج می برد که از جمله آنها، می توان به «برداشت عقلی از اخلاق و قضاوت اخلاقی»، «نابسندگی معیارهای تمایز میان قلمروها»، «تلقی ناکافی از هنجارهای دینی» اشاره کرد.
نقش کمال گرایی اخلاقی در تنظیم رفتار مصرفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
297 - 334
حوزههای تخصصی:
بر اساس آموزه های اسلامی هدف نهایی انسان،رسیدن به کمال است.کمال گرایی بر تمام رفتار انسان مؤثر است.این پژوهش تبیین می کند که چگونه و طی چه فرآیندی کما ل گرایی اخلاقی در تنظیم رفتار مصرفی مؤثر است.این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای یک تحقیق بنیادی است.بر اساس جهان بینی توحیدی و الحادی دو شیوه مصرف متفاوت در جوامع انسانی شکل می گیرد که ازنظر فرآیند،مبانی،شاخصه ها و پیامدها در مقابل هم قرار دارند.جهان بینی الحادی منجر به رفتار مصرفی لذت گرا می شود.مبانی آن،فراموشی یاد خدا و عدم التزام به قوانین تشریعی الهی و غفلت از آخرت و ارزش های متعالی است.که این مبانی منجر به سه شاخصه می شود:حاکمیت تمایلات نفسانی،مصرف بیشینه،خلق نیازهای غیرضروری.که پیامدهای مانند از بین رفتن نعمت،فسادوبه طور کلی تغییر سبک زندگی را به دنبال دارد.در مقابل این مصرف،مصرف کمال گرا وجود دارد.مصرف کمال گرا بر پایه جهان بینی توحیدی شکل می گیرد.مبنای مصرف کمال گرا درزمینهٔ مبدأ شناختی،این است که فقط خداوند حق قانون گذاری را برای زندگی انسان دارد.مبنای هستی شناختی این مصرف،بیان می کند که آفرینش جهان هدفمند است و بازگشت عالم به سوی خداست و انسان درآخرت باید پاسخگوی همه رفتار خود باشد.این مبانی منجر به دو شاخصه اصلی در این مصرف می شود:الف.تدبیر مصرف ب.رعایت حقوق شرعی در مصرف.پیامد این مصرف برای انسان،امانت داری نسبت به نعمات الهی،تناسب مصرف با ظرفیت های محیط زیست،عدالت اجتماعی،توازن و اعتدال در مصرف است.هدف از مصرف لذت گرا رسیدن انسان به بیشترین لذات مادی و استفاده از هر ابزاری در این مسیر است؛اما اساسی ترین هدف در مصرف کمال گرا،کسب رضایت الهی ورسیدن به سعادت نهایی از طریق عمل به دستورات الهی است.
تبیین روش معناشناسی واژگان تربیتی کلیدی قرآن: معناشناسی موردی مفهوم «تربیت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
127 - 151
حوزههای تخصصی:
معناشناسی واژگانی قرآنی، در واقع، مطالعه تحلیلی در باب واژه ها و مفاهیم کلیدی قرآن است که طی فرایندی ضابطه مند به شناخت معنای اساسی و نسبی و تحلیل مؤلفه هایی معنایی کلمه مورد نظر در نظام معنایی قرآن پرداخته، و ضمن شناسایی دقیق پیوندهای معنایی و تحلیل روابط درونی و پیرامونی آنها شبکه معنایی آن را ترسیم می کند. هدف این مقاله، تبیین شیوه استخراج حوزه معنایی مفاهیم و واژگان کلیدی تربیتی قرآن است. برای رسیدن به این هدف، از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است.روایی استنباط و استخراج معنای واژگان قرآن، بر پایه اصول و قواعد عقلایی در تفسیر قرآن مبتنی است. بر اساس یافته های این پژوهش، روش ایزوتسو و روش های معناشناسی واژگانی ساختگرا به تنهایی در تحلیل واژگان کلیدی قرآن و تبیین جهان بینی آن کفایت نمی کند. از این رو، با استفاده از تلفیق روش های معناشناسی واژگانی و روش استنباطی واژه شناسی سنتی و تطبیق آن بر مفهوم تربیت، به این نتیجه رسیده است که واژه «تربیت»، با سازه اصلی فزونی، رشد و علو با واژه «تزکیه»، پیوند معنایی وثیقی دارد. اما واژه «ربّ» با هسته معنایی مالکیت همراه با تصرف و تدبیر، ارتباط معناشناختی مستقیمی با مفهوم اصطلاحی تربیت ندارد و ترجمه آن به مربّی (پروردگار) ترجمه تسامحی و در نهایت ترجمه به لازم معناست. البته بر اساس بینش توحید ربوبی، تدبیر همه امور همه موجودات از جمله تربیت انسان در اختیار خداوندگار جهانیان است.این مسئله اختصاصی به تربیت ندارد. بر این اساس، «تزکیه» در منظومه معنایی قرآن، با هسته معنایی فزونی، رشد، شکوفایی و آراستگی، کانون مفاهیم مهم تربیتی مانند تعلیم، تربیت، هدایت و رشد، تقوی و مانند آن است، و رستگاری انسان را تضمین می کند.