فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
نوبت سوم کشف الاسرار به منزله یکی از تفاسیر ادبی- عرفانی همواره مورد توجه بوده است. میبدی در این نوبت استنباط های عرفانی از آیات قرآن را با زبان ادبی بیان کرده است. در بعضی از قسمت های این نوبت میبدی به موضوع حال و مقام یا ترتیب مراحل سلوک اشاره کرده است. پیگیری این اشارات می تواند نظر میبدی را درباره مراحل سیر و سلوک عرفانی آشکار کند. از این رو لازم است همه اشارات میبدی درباره سالک و مقامات سلوک، و نیز عبارات او درباره موضوعاتی که در طریقت عرفانی نقش دارند، استخراج و تحلیل شود و سپس، درباره مراحل سلوک، مقدمات، اقسام و مراتب هر مرحله تحقیق شود. بدین منظور، این مقاله بر آن است مراحل سلوک و کمال معنوی انسان را در نوبت سوم کشف الاسرار برشمارد و پیوند میان این مراحل را با آیات و اصطلاحات قرآنی بررسی کند. نتیجه حاصل از این پژوهش، افزون بر این که ترتیب مراحل سلوک را از دیدگاه یک مفسر عارف نشان می دهد، ریشه های قرآنی عرفان اسلامی را نیز تبیین می کند.
بررسی تطبیقی «خیر و شر» در تصوف اسلامی و قبّالای یهودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۱ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
109 - 127
حوزههای تخصصی:
خیر و شر و نسبت آن ها با مبدأ هستی، و صدورشان از اصل واحد یا اصول دوگانه یا چندگانه مهم ترین بحث در آموزه های مکاتب عرفانی است. تصوف و قبّالا نیز متأثر از آبشخورهای فکری خود درباره وجود خیر و شر و نسبت آن دو با یکدیگر و نیز منشأ صدور آن ها و اصالت یا نسبیت شان در عالم دیدگاه های ویژه ای دارند که نوشتار حاضر در صدد تبیین تطبیقی این دیدگاه ها است. صوفیه و قبالا خداوند را خیر محض می دانند و در عین حال نمی توانند وجود شر را در این عالم انکار کنند. در این میان، صوفیه با تمسک به مفهوم نسبیت، تناقضی را که از نسبت دادن شر به خیر محض پدید می آمد، حل کرده اند؛ اما بیشتر قبالائیان این تناقض را نادیده گرفته و شر را مستقیماً به خدا نسبت داده اند. بزرگان صوفیه خیر را امری ذاتی و شر را عَرَضی می دانند اما قبالائیان، برخی شر را نیز ذاتی می دانند و برخی دیگر، مانند صوفیه، شر را ناشی از محدود بودن موجودات می پندارند.
تأثیر تصوّف در منظومه های عاشقانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
13 - 39
حوزههای تخصصی:
تصوّف، که از آن می توان به عنوان یکی از عوامل مهم اجتماعی و فرهنگی یاد کرد، از قرن های نخستین در جامعه اسلامی شکل گرفت و به سرعت رشد کرد. با سنایی وارد عرصه ادبیات شد و آثار برجسته ای در این حوزه چه به صورت نثر و چه از نوع آثار منظوم پدید آمد که مثنوی های عطار و مولانا از جمله آنهاست. تحت تأثیر این آثار و با توجه به غلبه روح و فرهنگ تصوّف در فضای اجتماعی قرون هفتم، هشتم و نهم، داستان های عاشقانه عصر نیز که به دلیل نگاه عاطفی و احساسی آن ها بیش از سایر داستان ها مورد توجّه بوده اند دگرگون گشته، ضمن حفظ برخی ویژگی های آثار پیشین، آب و رنگ تازه ای به خود گرفتند. در این نوشتار برآنیم تا با بررسی برخی از برجسته ترین منظومه های عاشقانه این قرون یعنی هشت بهشت امیر خسرو دهلوی(قرن هفتم)، جمشید و خورشید سلمان ساوجی و همای و همایون خواجوی کرمانی(قرن هشتم)، و لیلی و مجنون مکتبی شیرازی(قرن نهم)، عناصر مشترکی را که بیانگر تأثیرپذیری پدیدآورندگان این آثار از اندیشه های صوفیّه است، استخراج کرده و مورد مطالعه قرار دهیم. نتایج پژوهش بیانگر این معناست که این اثرپذیری تنها به تحول شخصیت های داستانی و صفات و رفتار آنها محدود نگشته بلکه واژگان و تعابیر عاشقانه نیز چه بسا تحت تأثیر تصوّف بار معنایی گسترده تری یافته اند؛ به عبارتی می توان اذعان کرد که عشق زمینی و مجازی در این داستان ها به پاکی و بلندای عشق آسمانی ارتقا می یابد و عشق و عرفان آنچنان در هم آمیخته و به هم پیوند می خورد که نمی توان حدّ و مرز مشخصی برای عاشقانه یا عارفانه بودن آن ها تعیین نمود.
تحلیل پدیدارشناختی کارکردهای فردی و اجتماعی فراست در ادب عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
81-114
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین و بنیادی ترین مباحث در منظومه فکری اهل عرفان، بحث درباره مفهوم «کرامت» است. کرامت را می توان یکی از ارکان مهم تصوف و نظریه ولایت نیز در نظر گرفت. یکی از انواع کرامات که در متون عرفانی و حکایات منقول در باب مشایخ، بر پایه آیات و روایات، بسیار مورد توجه بوده، «فراستِ» عارفانه است. فراست، به سبب خصیصه های ماهوی متفاوت و ابعاد معرفت شناختی خاص خود، در میان کرامات منتسب به صوفیه، جایگاه ممتاز و ویژه ای را به خود اختصاص داده است. یکی از دلایل اهمیت بسیار زیاد این قوه موهوبی و باطنی، که آن را از سایر کرامات صوفیه متمایز نموده است؛ نقش ها و کارکردهای فردی و اجتماعی فراوانی است که در حوزه تصوف و عرفان بدان منسوب است. در این پژوهش، کوشیده ایم تا با مطالعه و بررسی دقیق متون کلاسیک متصوفه و حکایات مندرج در تذکره ها و اولیانامه ها، حول محور فراست، به شناسایی، دسته بندی و تحلیل پدیدارشناختی هریک از این کارکردها و زیرشاخه های آن ها بپردازیم. یافته های حاصل از این تحقیق نشان می دهد که فراستِ عارفانه، به مثابه یک ابزار مناسب در جهت پیشبرد اهداف مادی و معنوی صوفیه، دارای کارکردهایی با ماهیت های گوناگون معرفتی، تربیتی، اِقناعی، سیاسی حکومتی و رقابتی بوده است. بدیهی است که نگاه دقیق و علمی به این امر می تواند روشن کننده حقایق فراوان باشد و برخی از گره های ادبی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تاریخ تصوف را نیز بگشاید.
جرم، تقصیر و توبه به پیشگاه الهی، با نگاه عرفانی سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸
325 - 336
حوزههای تخصصی:
سعدی، بزرگ ترین شاعر و نویسنده قرن هفتم در تاریخ زبان و ادب فارسی و دوران ساز و تأثیرگذار در تحوّلات ادبی و فرهنگی بوده است. در پژوهش حاضر، تلاش شده از منظری دیگر بر آفرینش های ادبی و فکری آثار سعدی نگریسته و جلوه های از جرم، تقصیر و توبه در آن ها باز نموده شود. هدف اصلی نگاه عرفانی به این موضوع و بررسی میزان مصداق آن درنگاه عرفانی سعدی بوده است. روش تحقیق در این پژوهش، کتابخانه ای و تحلیل محتوا و واحد تحلیل، مضمون حکایات یا آموزه ها در آثارسعدی بوده است. نتایج نشان می دهد که توجه به رویکرد جرم، تقصیروتوبه به پیشگاه الهی بانگاه عرفانی سعدی، نمود فراوان داشته و زیباترین و لطیف ترین جلوه های آن در بوستان دیده و به فراوانی مورد تأکید قرار گرفته است و در نتیجه، با توجه به اندیشه اصلاح گرایانه سعدی و آموزه های عملگرایانه وی، توبه، عاملی مهم در جلوگیری از جرم و تکرار آن و بازپروری مجرم می تواند باشد.
تحلیل و بررسی چیستی و جایگاه عقلانیت در معنویت مدرن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امروزه مقوله معنویت برای بشر اهمیت فراوانی پیدا کرده است. بر همین اساس، دیدگاه های معنوی متعدد و گاه متضادی در میان مکاتب فکری و فلسفی طرح شده است که یکی از آنها معنویت مدرن نام دارد. از این منظر، امروزه بر اساس عقلانیت مدرن و همسو با تجددگرایی، باید فهمی نوین از دین ارائه داد تا در پرتو آن، درد و رنج انسان کاهش یابد، و انسان به آرامش و رضایت باطن دست پیدا کند. از سوی دیگر، این رویکرد معتقد است که معنویت دینی در تأمین غرض یاد شده ناکارآمد است. در پژوهش پیش رو تلاش شده است تا حد ممکن بررسی جامعی از ماهیت و ویژگی های عقلانیت در نظریه معنویت مدرن صورت گیرد. از رهگذار این بررسی و پژوهش روشن می شود که عقلانیت با مشخصه استدلال طلبی نه تنها مقتضی معنویت مدرن نیست، بلکه در تمایز و تباین با آن است.
بازتاب جلوه های عشق عرفانی در زبان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
353 - 376
حوزههای تخصصی:
مطالعه دیوان حافظ، در هر شرایطی و برای جست وجوی هر مقوله یی، لذت بخش و آموزنده است. امّا تردید نباید کرد که عشق، در غزل های آسمانی او، هرگز عطش جست وجوگر را فرونمی نشاند؛ بلکه همواره او را تشنه تر می کند. در این مقاله کوشیده ایم یک بار دیگر به این موضوع آشنا بپردازیم و عواطف و اندیشه های حافظ را با اندیشه های فیلسوفان و عارفان، رویاروی کرده، سهم حافظ را در پیش برد «طریقت عشق»، در کنار انبوهی از مسایل که با این عاطفه انسانی، همراه می شوند، نشان دهیم. اطلاعات این مقاله از طریق کتاب و اسناد، گرد آمده و سپس داده های تحقیق با استفاده از روش توصیفی تحلیل شده است. برای بازنمود اندیشه حافظ در این مقوله، ابتدا به سراغ مباحث کلی عشق رفته و آن را در قالب یک مثلث در دیوان حافظ کاویده ایم. مثلثی که پایه اش عشق و دو ضلع آن معشوق و عاشق است. حاصل کار این است که تمام آن چه بر زبان حافظ جاری شده، محصول تجربه های شخصی اوست و با سخن کسانی که «عشق» را با «عقل» توصیف کرده اند، بسیار متفاوت است.
رستاخیز عرفانی انواع نادر صوت در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۵
289 - 314
حوزههای تخصصی:
غزلیات شمس پیوندخروش ناخودآگاه درونی شاعر و آواهای طبیعی نظام هستی است، این دو در تطبیق با فضای عرفانی ومعناییمتن شاعرانه به سبکی موسیقیایی احضار می شوند،مولانا بی هیچ انتخاب گزینشی یا تحمیلی برمتن، مفاهیم عرفانی را در بستر جویباری غزل می نشاند و در این راستا به جلوه های طبیعی و شاعرانه صوت روی می آورد،رویکرد درونی و جوششی مولانا به اصوات، مجموعه ای از حرف آهنگ ها، واژه آهنگ ها، متن آهنگ ها و صدامعناهارا در حریم غزلیات شمس فراهم آورده است،این اصوات دارای مصادیق متعددی است و در این جستار با عناوین:اصوات شاعرانه، اصوات قرردادی، اصوات موکد، اصوات ممتد، اصوات وابسته و اصوات نواختی نامگذاری شده وکیفیت دیگر انواع شناخته شده صوت و صوت آفرینی در غزلیات شمس، ازجمله:نام آوا، صدامعنا، نغمه حروف، تکرار، تجنیس و،،،تحلیل شده است،در غزلیات شمس منشااصوات، حرکت است و این دو، کفه ها یک ترازو هستند،دراین جستار مهمترین عناصرایجاد حرکت که به خلق ابزارهای صوت آفرینی منجر می شود، برشمرده شده است،رابطه صدا و حرکت و مقاصد ثانویه اصوات در غزلیات شمس، دیگر محورهای این پژوهش هستند
جایگاه غزل و عرفان خواجه حافظ شیرازی در اشعار روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۵
13 - 29
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی تبیین علل گرایش شاعران روسی به اشعار خواجه حافظ شیرازی است، و اشاره به عواملی دارد که به شاعران روسی در شناخت مفاهیم اشعار وی کمک کرده اند و یا در آفرینش آثار شرقی آنها تأثیرگذار بوده اند، شاعران روسی از میان شاعران مشرق زمین به حضرت حافظ توجه ویژه ای داشته اند و کلام خواجه شیراز در جامعه ادبی روسیه از جایگاهی باارزشی برخوردار است، برخی از شاعران روسی مستقیماً در اشعار خود از حافظ نام برده اند و تعدادی نیز در وصف او و اندیشه های عرفانی- فلسفی و اخلاقیش شعر سرودند، در مقاله همچنین به «انجمن مریدان حافظ» اشاره می شود که در سن پیتربورگ توسط شاعران غزل سرای روسی ویچیسلاف ایوانف و میخائیل کوزمین تأسیس شد و به خیمه حافظ معروف بود، اعضای انجمن مرید حافظ بودند، انجمن به شناخت حافظ و ترویج اندیشه های عرفانی او کمک شایسته ای کرده است، نتیجه پژوهش حاکی از آن است که شاعران روس در ادوار گوناگون از حافظ نام برده اند و اندیشه های عرفانی – فلسفی - اخلاقی و غزلیات آهنگین حافظ در اشعارشان بازتاب یافته است، تأسی شاعران روسی از حافظ و اشعار وی سبب شد تا آنها نیز در اشعار خود واژه هایی مانند عارف، عندلیب، ساقی، زاهد، خرقه، وجد، دوست، گل های سرخ شیراز،،،، را به کاربگیرند که به اشعار آنها فضایی کاملاً شرقی و عرفانی داده است ،
درآمدی بر تأثیرپذیری عرفانی شهریار از غزلیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
151 - 174
حوزههای تخصصی:
سعدی از شاعران بزرگ و طراز اول ادب ایرانی است که بر اندیشه و کلام بسیای از شاعران تاثیرگذار بوده است. دلبستگی شهریار به شاعران سبک عراقی به خصوص سعدی موجب شده است وی در غزل سرایی از مضامین شعرأ بهره مند شود. بررسی تأثیرپذیری از شعر شاعران، از جذاب ترین مقوله های نقد ادبی است. هدف از این پژوهش بررسی مضامین عرفانی به کار رفته در غزلیات سعدی و شهریار مقایسه و تطبیق آن هاست. عناصر و مضامین مشترک و فراوان در غزلیات این دو شاعر دیده می شود و غزلیات شهریار از رهگذر تاثیرپذیری از غزلیات سعدی با توجه به رویکرد تطبیقی قابل مطالعه است.
انواع و مراتب صبر در متون منثور عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
329 - 351
حوزههای تخصصی:
صبر، یکی از مقامات عرفانی و از بنیان های اساسی سیر و سلوک عارفانه است. در قرآن کریم، 104 بار از صبر و متعلقات آن سخن گفته شده است. رسول اکرم(ص) نیز صبر را یکی از دو قاعده ایمان دانسته اند. عارفان، با تأسی به کلام وحی و سیره نبوی، برای طی مراحل سلوک، رسیدن به مقام صبر و تمکّن در آن را امری ضروری و لازم دانسته اند و هر یک تعریفی برای صبر ذکر کرده اند. برخی از مهم ترین انواع صبر در این متون عبارتند از: صبر بر مصیبت، معصیت، فراخی نعمت، صبر ستوده و ناستوده، صبر عابدان، محبان و زاهدان، صبر مکتسب و غیرمکتسب، صبر با خدا، صبر از خدا و صبر برای خدا. عرفا صبر را هدیه و عنایت الهی به انبیا و اولیا دانسته آن را یکی از مقامات نامیده اند. این پژوهش که به روش تحلیلی- توصیفی صورت گرفته ، بر آن است تا بر اساس امهات متون نثر عرفانی فارسی، ضمن بیان تلقی عرفا از مفهوم صبر انواع و مراتب آن را از منظر آنان تبیین نماید.
بررسی ادعای یکسان انگاری «فتکون انت ذاک» در بیان بایزید بسطامی و «تت توام اسی» در اوپانیشاد چاندوگیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
5-30
حوزههای تخصصی:
زینر با این پیش فرض که اسلام فی نفسه شنزاری است که فاقد توانایی کافی در به ثمر آوردن عرفان است، سعی نموده تا برخی از ریشه های درخت پربار عرفان اسلامی را در سرزمین هندوان نمایان سازد. او در آثارِ خود با تمرکز بر بایزید بسطامی، سعی بسیاری در نشان دادن مطابقت گفته های او با آموزه های اوپانیشادی کرده است. به زعم زینر، «فتکون انت ذاک» که در ضمن یکی از مناجات های بایزید بیان شده، به لحاظ لفظ و معنا معادل با تعبیر «تت توام اسی» در اوپانیشاد چاندوگیه است. اما به نظر می رسد که از یک سو عدم ترجمه صحیح او از بیان بایزید و عدم دقت در معنای بیان او با توجه به کل ساختار گفتار او و از سوی دیگر فقدان اطلاعات کافی زینر در خصوص آموزه های اسلامی که منشأ تفوه بایزید به بیان مذکور شده اند، سبب ارائه نظریه ای نادرست در خصوص عینیت لفظی و معنوی دو گفتار شده است.
«قتل فی سبیل الله» در تفاسیر عرفانی و ظاهرگرایانه با محوریت آیه ۱۶۹ آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
175-202
حوزههای تخصصی:
تفسیر عرفانی و ظاهرگرایانه، دو منهج تفسیری در فهم آیات قرآن کریم است که از صدر اسلام تابه حال مطرح و مورد توجه قرآن پژوهان بوده است. مراد از تفسیر عرفانی، کشف معانی باطنی و درونی آیات الهی است که با کشف و شهود و صفای باطنی امکان پذیر است و مراد از تفسیر ظاهرگرایانه، بیان معنای ظاهری واژه ها و الفاظ قرآن است. معنای ظاهری الفاظ قرآن امری قطعی و مفروغ عنه است اما برای وجود معنای باطنی می توان به دلایلی همچون حقیقت دارای مراتب، مراتب فهم مخاطب، روایات متعدد و... استدلال کرد. آیه ۱۶۹ آل عمران از جمله آیات برجسته و مهم قرآن کریم است. در این پژوهش، تفاسیر عرفانی و ظاهرگرایانه ذکرشده در کتب تفسیری (شیعه و سنی) ذیل آیه مذکور با استفاده و کمک از آیات مرتبط و روایات معصومین(ع) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. ظاهرگرایان، قتل فی سبیل الله را به معنی شهادت در میدان رزم گرفته اند اما تفاسیر عرفانی و عرفای مسلمان، معانی و مراحل متعددی برای آن بیان کرده اند که مهم ترین آن ها کشته مبارزه با نفس است . چون در هر دو منهج تفسیری، به کتاب، سنت و عقل استناد شده است و از طرفی معانی ظاهری و باطنی در طول هم قرار دارند و همچنین هرکدام مخاطب، جایگاه و پیام خاص خود را دارند؛ ازاین رو تغایری با یکدیگر نداشته و هر دو تفسیر اگر مخالف قرآن و سنت و عقل نباشد، قابل قبول خواهد بود.
یادگار مکتوب خاندان بزغش در مکتب صوفیانه سهروردیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سهروردیه یکی از چندین جریان تصوف عملی و زاهدانه در قرن هفتم هجری بود که توسط صوفی صالحی موسوم به «ابوحفص، شیخ شهاب الدین عمر بن محمد سهروردی» بر اساس عقیده به جمع میان طریقت و شریعت (زهد و شرع) بنیان نهاده شدو نوعی واکنش به اعتراضات و مخالفت های دیرین فقهای دینی به جماعت صوفیه بود که در چندین مورد،منجر به صدور حکم قتل آنان شده بود،این سلسله پس از سهروردی توسط شاگردانش در هند و پاکستان و ایران و عثمانی رایج شد، نجیب الدین علی بن بُزغش شیرازی رئیس شاخه ایرانی آن در مناطق مرکزی ایران بود و اصول این طریقه را بواسطه شاگردان نامدار خود که فرزندش ظهیر الدین از آن جمله است اشاعه داد، در نهایت، شیخ صدر الدین جنید شیرازی نوه شیخ ظهیر الدین، عوارف المعارف را که در حکم رساله عملیه این سلسله بود،به فارسی شرح و علاوه بر تبیین مشکلات و مبهمات آن بسیاری از ظرایف و نکات آن را نمایان ساخت، در این نوشتار ضمن معرفی سلسله و رساله عملی سهروردیه، پیشرفت آن در خاندان بزغُشیه جستجو شده و نسخه های نویافته شرح ماندگار و تأثیرگذار صدرالدین معرفی شده است
پیر مراد و شرح او بر ابیات دشوار حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸
87 - 109
حوزههای تخصصی:
کشف الرّاز فی حلّ اشعار مشکله حافظ شیراز، تألیف مشفق کرمانشاهی، پیرمرادبیگ (زنده تا سال 1237ق) مشتمل بر شرح ابیاتی از حافظ است که خود از دیوان خواجه برگزیده است. شارح در این شرح با به کارگیری روشی بالنسبه علمی به شرح ابیات دشوار خواجه پرداخته، از یکسونگری ها پرهیز کرده، از افسانه پردازی های معمول شارحان و به تعبیر خود او از «تکلفاّت رکیکه» فاصله گرفته، تا حدی به شمول معنایی شعر حافظ نزدیک شده و در نهایت شرحی به دور از اطناب از ابیات دشوار به دست داده است که در مقایسه با شروح معمول آن روزگار و احیاناً برخی شروح این روزگار می توان آن را شرحی بالنسبه علمی و واقع گرا خواند.
زبان نمادین در اشعار عارفانه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۷
235 - 256
حوزههای تخصصی:
شعر کلاسیک فارسی مشحون از ایماژها و تصاویر عاشقانه، عارفانه و ادبی است که هر خواننده مشتاقی را سر ذوق می آورد. این شعر، پر است از مضامین و بن مایه های شهودی و عارفانه. در میان شاعران کلاسیک فارسی، سنایی از جمله آغازکنندگان شعر عارفانه است. سنایی با شعر زاهدانه خویش، توانست صورت های شهودی و سیر و سلوک عارفانه سالک راه حق را به زیبایی تصویر کند. در واقع سنایی اولین شاعر ایرانی پس از اسلام به شمار می رود که حقایق عرفانی و معانی و نمادین تصوف را در ادبیات مطرح کرد. سنایی در عصر خودش یک شاعر نوگرا بود. بیشتر پژوهندگان او را پایه گذار شعر عرفانی و رمزی می دانند. کاری که او آغاز کرد، با عطار نیشابوری تداوم یافت و در شعر جلال الدین محمد بلخی به اوج خود رسید. درون مایه عرفانی و غزل سرایی عارفانه و عاشقانه، تنها نوآوری این شاعر بزرگ در ادب پارسی نیست. او در بیشتر قالب های شعر پیش از خود بازنگری می کند و حال و هوایی تازه در کالبد آنان می دمد. سنایی با وارد کردن درون مایه های عرفانی، نمادین و استعاری، جان و روح تازه ای به کالبد بی جان قصیده دمید. سنایی به جز درون مایه های عرفانی و اندرزهای اخلاقی؛ نوعی نقد اجتماعی را نیز وارد قصیده کرد. با این تفاسیر، رویکرد زبان شناختی به مفاهیم عرفانی و رمزی شعر سنایی، اهمیتی دو چندان پیدا می کند. از این رو ما در این مقاله سعی داریم ضمن تعریف زبان و کارکردهای آن و نیز تعریف زبان نمادین، علاوه بر واکاوی و نحوه استفاده سنایی از آرایه های زبانی در دو مجموعه به نام «حدیقه الحقیقه» و «سیر العباد الی المعاد»، وجوه نمادین اشعار او را بازنمایی کنیم.
تجربه زیبایی یا عشق در افلاطون به مثابه تجربه دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
183 - 202
حوزههای تخصصی:
مسئله اساسی در این مقاله این است که آیا می توان تجربه زیبایی یا عشق در افلاطون را نوعی تجربه دینی شمرد. ابتدا با بیان دیدگاه های گوناگون درباره تجربه دینی به تبیین دیدگاه افلاطون درباره زیبایی و عشق و نسبت میان آن ها پرداخته و در نهایت، با اثبات الوهیت زیبایی در افلاطون نشان داده ایم که اگر تجربه دینی را نوعی مواجهه توأم با آگاهی بی واسطه تجربه گر با موجودی الوهی یا به تعبیر دینی، خداوند بدانیم که در قالب های گوناگون ظهور پیدا می کند، می توان تجربه زیبایی یا عشق در افلاطون را نوعی تجربه دینی دانست. اگر چه، ادعای این مقاله صرفاً این است که تجربه زیبایی یا عشق یکی از مصادیق تجربه دینی است و ناظر به دیدگاه معرفت شناختی خاصی درباره تجربه دینی نیست. ولی اتخاذ هرگونه دیدگاه معرفت شناختی درباره تجربه دینی منطقاً، تجربه زیبایی یا عشق را هم در بر می گیرد.
بازخورد عرفانی دومفهوم- واژه «درد» و «کودک» در اشعار قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجموعه شعرهای قیصر امین پور، حامل مفاهیم خاص فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و ویژگی درونی و روانی انسان است، نگاه ویژه قیصر به برخی از این مفاهیم در مطالعات جامعه شناختی در بُعد روانشناسی و آسیب انگاری، تأمل برانگیز است، برخی نیز مفاهیم عرفانی عمیق در خود دارند، دومفهوم «درد» و «کودکی»، از این زمره اند، قیصر، به دنبال عینی سازی ای از مفهوم انتزاعی «درد» است، این درد، دارای مراتب و ابعاد گوناگون است، ساختار و پیکره مخصوصی دارد و فضای خاصی بر آن حاکم است،کودکی در نگاه نخست، تفاوت ماهوی و ساختاری با «درد» دارد؛ اما با مطالعه عمیق تر، مشاهده می شود که «کودک»، فضایی در بطن «درد» دارد، التقا و به هم پیوستگی این دو مفهوم، ناشی از غم غربت و نوستالژی به ساحت و شهری است که در اندیشه قیصر، دارای جغرافیا و مساحت خاصی است،شیوه پژوهش، تحلیل محتوایی (Content Analysis) است، در این روش با استفاده از مطالعه منابع موجود و کسب آگاهی های لازم درباره موضوع مورد بحث به تحلیل و بررسی آن می پردازند، جامعه آماری پژوهش حاضر تمام اشعار قیصر امین پور است
فَرگشتِ تاریخی- اعتقادیِ واژه «حُبّ» از ادبیّات عصر جاهلی تا آموزه های عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۸
149 - 173
حوزههای تخصصی:
بحث و تحقیق درباره محتوا و ساختارهای لفظی و معنویِ قرآن کریم از نخستین رویکردهای علما و اندیشمندانِ مسلمان در تاریخ اسلام محسوب می شود؛ اهمّیت این رویکردها تا بحدّی است که درکِ زمینه ها و ویژگی های لفظی و بلاغی قرآن کریم را بستری برای فهم درست و صحیحِ اندیشه های وحیانی می دانند. محور همنشینی واژه «حُبّ» در هنجارهای ادبی- اجتماعی جامعه جاهلی، منحصر به عرائس شعری، محبوبه های شاعران و اَبطال، و آثار مسکن و کاشانه و دیار آنها محدود می شد و مفاهیم والا و چالش برانگیز اعتقادی، مدّنظر نبود امّا در رهیافت های معناشناختی قرآن کریم، حوزه معنایی «حُبّ» رنگ اعتقادی- اسلامی به خود گرفت و نظام دِلالی آن، از حُبّ و عشقِ زمینی، به حُبّ الهی و محبّت چندسویه و متعالی خدا- انسان تغییر جهت داد.
نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد تغییر گفتمان جاهلی به اسلام و عرفان اسلامی، سبب شد بِساطَت و مادّی گریِ عرب جاهلی، جای خود را به تأمّل در حیات و هستی بدهد و انسانِ مسلمان، با تکیه بر تعلیمات اسلامی و تأکید بر اصالت تعابیر و معانی قرآنی، نگاه فرامادّی خود را به موضوع حُب و محبّت نیز منعطف سازد چنانکه التذاذ صرفِ مادّی در عصر جاهلی، در پرتو آموزه های قرآنی، به تعابیری همچون «ایثار»، «وُدّ»، «صفای مودّت»، «ترجیح دادن» و... تحوّل پیدا کرد.
نجات و راه نیل به آن در کشف الاسرار و عُدَّه الابرار رشیدالدین ابوالفضل میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
161 - 181
حوزههای تخصصی:
نجات یکی از اساسی ترین مسئله ها در ادیان ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلام است. در این ادیان، خدا آدم را در بهشت یا باغ عَدَن ساکن کرد. آدم در آن از فرمان خدا به واسطه ابلیس یا مار سرپیچی کرد، در نتیجه، از آن اخراج شد و به زمین هبوط کرد و در واقع، همه انسان ها هبوط کردند. از این رو، انسان نیاز به نجات، یعنی بازگشت به بهشت یا باغ عَدَن را دارد. در اسلام، خدا برای نجات کل بشریت قرآن کریم را وحی کرده است. در قرآن مجید از نجات رسولان و مؤمنین سخن به میان آمده است. با توجه به اهمیت نجات در قرآن کریم، بدیهی است که آن در تفاسیر قرآن مجید نیز مورد توجه قرار گیرد. یکی از تفاسیری که این موضوع را به تفصیل و از نگاه تفسیری و عرفانی مورد بررسی قرار داده، تفسیر کشف الاسرار و عُدَّه الابرار، اثر رشیدالدین ابوالفضل میبدی است. این مقاله که با روش توصیفی و تحلیلی نگارش یافته، به تبیین نقش خدا در سعادت و شقاوت، رابطه طاعت و معصیت با سعادت و شقاوت، نقش انبیا در سعادت و شقاوت و ... در این تفسیر می پردازد. به نظر میبدی، گر چه خدا اقوال و اعمال بندگان را در روز ازل تقدیر کرد و امروز در وقت عمل آن ها را در آنان خلق می کند، اما بنده آن ها را کسب می کند. میبدی دلیل مثاب و معاقب شدن بندگان را همین کسب می داند. همچنین میبدی ثواب و عقاب را از احکام تکلیف و نه از احکام تقدیر می داند و به نظر او، بنای آن ها بر امر و نهی، و نه بر توفیق و خِذلان است؛ زیرا تقدیر اصل و عمل فرع است و ثواب و عقاب از احکام فروع و نه از احکام اصول است.