فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۷٬۲۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
عدل الهی و فاعلیت انسان
ریشه شناسی تاریخی واژگان و اثر آن بر فهم مفردات قرآن کریم؛ مطالعه موردی ریشه «قسط»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث نظری شایان توجه در واژه پژوهی، التفات و اعتنا به مقوله «اشتراک لفظی» است. جستاری در میراث زبانی مسلمانان نشان می دهد بسیاری از لغت شناسان، به این مسأله توجه داشته و مباحث نظری آن را پیش برده اند. با این وجود گاه در مقام عمل، اشتراک لفظی نادیده انگاشته شده و برخی لغویان در تحلیلِ چندمعناییِ دو واژه بدون تبار مشترک، به سمت برقراری ارتباط میان تمامی معانی آن کلمات رفته اند و یا، آن واژگان را در شمار «اضداد» جای داده اند؛ رویکردی که لغزش های بسیاری در پی داشته، و به تکلف های فراوانی انجامیده است. نمونه ای از این دست، ریشه پرکاربرد «قسط» است که به دو صورت باب افعال «أقسط» و مصدر «القسط»، و نیز صورت اسمی «القاسط»، با دو معنای متفاوت در قرآن بازتاب یافته است. گاه واژه «قِسطاس» نیز از همین ریشه انگاشته می شود و مجموعِ بسامد هر سه در قرآن کریم، 29 مرتبه است. بسیاری از لغت شناسان با این پندار که واژگان فوق از بناء واحدی ساخت یافته اند، نوعی از ارتباط میانشان جسته اند. این نوشتار می کوشد با بهره گیری از روش «ریشه شناسی» و «معناشناسی دَرزمانی» در علم زبان شناسی تاریخی، ابتدا وام واژگی «قسطاس» و «القسط» که مبتنی بر یک الگوی تعریب شناخته شده است را نمایان سازد؛ آنگاه با مطالعه تطبیقی واژه «القاسط» و نظایر آن در دیگر زبان های سامی، معنای دقیق تری برای این واژه فرا روی نهد. در پایان، به این نتیجه دست یافتیم که واژگان فوق، سه تبار مختلف دارند و تلاقی این سه، نوعی اشتراک لفظی است.
معناشناسی واژگان «عقل» و «تفکر» در ارتباط با مفهوم «فطرت» در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به معناشناسی «عقل» و «تفکر» و به ارتباط آن دو با «نفس» و «فطرت انسان» پرداخته شده است. اگرچه «عقل» در اصطلاح معروف و فلسفی اش در دو معنای «جوهر بسیط» و «قوة نفس» استعمال شده است، ولی بررسی های لغوی و قرآنی نشان می دهد که معنای اصلی این ماده -یعنی «امساک» و «نگهداری»- است و برای آن باید به قرآن توجه شود. ارشاد قرآن به تعقل، تنها ارشاد به علم و دانستن نیست بلکه به معنای پای بندی بر حقایق و معلومات فطری و بهره گیری از آنهاست. معنای اصلی مادة «تفکر»، «تردد و حرکت درونی نفس برای جداسازی معلومات صحیح از سقیم» می باشد. ماده «فکر» در باب «تفعل» دو معنی «مطاوعه باب تفعیل» و «تکلف» را دربردارد. با توجه به این معانی، به تلاش درونی نفس برای کشف، بازیابی و شناخت معلومات فطری»، «تفکر» اطلاق می شود که حاصل آن، بازیابی بینش های فطری و معرفت نفس است. نفس در این فرایند و رجوع به فطرت با موانع گرایشی و مقاومت های بعد طبیعی خود مواجه است که از این مواجهه با عنوان «جهاد با نفس» نیز یاد می شود. در نتیجه «تفکر» با شرایطی که بیان گردید، اولین گام برای موفقیت در جهاد با نفس خواهد بود.
ریشه شناسی واژه قرآنی «تدبّر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تدبّر» از جمله مفاهیم کلیدی در قرآن کریم به شمار می آید که با استناد به آیه 29 سوره ص به عنوان هدف نزول قرآن کریم معرفی شده است. اگرچه مفهوم مذکور تنها در چهار آیه در قرآن کریم به کار رفته، ولی به دلیل جایگاه و پردازش هایی که در سه دهه اخیر درباره آن صورت پذیرفته است، خوانش های گوناگونی در فضای علمی عصر حاضر نسبت به آن بوجود آمده است. آنچه به ابهام واژه تدبّر در پژوهش های امروزین می افزاید، عدم تحلیل ماده آن (د ب ر) است. به صورتی که محققان در این حوزه صرفاً با استناد به گزارش لغویان متأخر، به بررسی دیگر ابعاد مفهومی غیر لغوی این واژه می پردازند. جستار حاضر ضرورت بکارگیری رویکرد ریشه شناسی را در تحلیل مؤلفه های لغوی این واژه دنبال می نماید. از این رو تلاش کرده است تا فرایند ساخت از ماده [دبر] به ساخت «تدبّر» را مورد بررسی قرار دهد.
روشی که جهت تحلیل فرایند مذکور در نظر گرفته شده بدین قرار است که در ابتدا معانی موجود در دیگر زبا های سامی همچون؛ زبان عبری، آرامی، حبشی، اکدی و... استقصاء گردیده و سپس این معانی در پنج دسته معنایی مشخص تقسیم شده اند. در ادامه در راستای گزینش داده های سودمند جهت دستیابی به فرایند ساخت تدبّر، معانی مذکور تصفیه شده و اطلاعات مفید جهت کشف ارتباط بین معانی مورد استفاده قرارگرفته است و در پایان مبتنی بر تحلیل مذکور، فرایند ساخت تدبّر، به کمک ساخت مشابه (تیپولوژی) آن در زبان انگلیسی تبیین گردیده است. آنچه به کمک ساخت مشابه در زبان انگلیسی (understand) به دست آمده حاکی از آن است که واژه تدبّر نیز از دو بخش ساخته شده است: [دبر (به عنوان ماده فعل) + وزن تفعّل (به معنای stand)]. در نتیجه معنایی که از تدبّر فهم می گردد، مواجهه ادراکی با موضوع یا پدیده ای جهت پی بردن به پشت و ورای آن است.
گستره شناسی قید «دخلتم بهنّ» در حکم حرمت ربیبه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از زنانی که قرآن کریم ازدواج با آنها را بر هر مردی حرام کرده، ربیبه است. قرآن با تعبیر «من نسائکم اللاّتی دخلتم بهنّ» این حرمت را به این شرط مشروط کرده است که مرد با مادر این ربیبه، افزون بر عقد نکاح، آمیزش نیز انجام داده باشد. آمیزش ممکن است مصادیق گوناگونی داشته باشد؛ مانند آمیزش در حال اکراه، آمیزش در حال خواب یا بی هوشی، آمیزش از پشت و... . هدف این تحقیق آن است که نشان دهد آیا مواردی مانند آمیزش از پشت و دیگر آمیزش های نامتعارف از مصادیق تعبیر «دخلتم بهنّ» به شمار می آید تا امکان تمسک به اطلاق وجود داشته باشد. بدین منظور نخست با جستار در ادبیات عرب و داده های لغویان، تعبیر «دخل ب » تحلیل شده است، آنگاه یافته این جستار، معیاری برای ارزشیابی استنادات فقیهان به این آیه تلقی شده و در پایان مشخص شده است که تعبیر «دخلتم بهنّ» در آیه قرآن، فقط بر تماس جنسی شب زفاف صدق می کند و بر همه تماس های جنسی صدق نمی کند؛ بنابراین نسبت به همه تماس های جنسی اطلاقی برایش منعقد نمی شود. دست شستن از اطلاق نیز به این نتیجه منجر شد که «حرمت نکاح با بعضی از ربیبه ها» اگرچه پس از علامه حلّی در فقه امامیه شهرت یافته است؛ ولی با استناد به اطلاق قابل دفاع نیست؛ هرچند برای اثبات آن فتواها راه های فقهی دیگری غیر از تمسک به اطلاق وجود دارد که قابل بررسی است
تبیین مبانی تسبیح موجودات از منظر علامه طباطبائی در المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی، درصدد تبیین و توضیح یکی از حقایق قرآنی، یعنی تسبیح موجودات برآمده است تا با توجه به نظرات علّامه طباطبائی، تا حدی پرده از این راز عالم امکان بگشاید. تشریح مبانی تسبیح موجودات با تکیه بر پایه ها و زیرساخت های آن در اندیشه عرفانی تفسیری علّامه بخش قابل توجهی از این مقاله را به خود اختصاص داده و در آن، برخی مبانی مهم و اساسی همچون علم و نطق در همه موجودات تشریح گردیده و با دلایل نقلی، وجود این صفات در موجودات، به اثبات رسیده است. یافته ها و نتایج تحقیق حاکی از آن است که از نظر علّامه طباطبائی در تفسیر المیزان، همه موجودات متناسب با درجه وجودی شان، از علم و شعور و نطق برخوردارند و خداوند را به صورت حقیقی تسبیح می گویند و اینکه بیشتر انسان ها این علم و نطق را در موجودات درک نمی کنند دلیل بر نبود این دو ویژگی در آنها نیست.
موعظه متقین در قرآن
منبع:
بشارت ۱۳۸۸ شماره ۷۲
حوزههای تخصصی:
خواص درمانی عسل
منبع:
بشارت ۱۳۸۲ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
زاویه ای دیگر: معنای عدالت در قرآن
حوزههای تخصصی:
مترفین
عنکبوت غار
منبع:
بشارت ۱۳۸۳ شماره ۴۱
تجلی قرآن در شعر و ادب فارسی
منبع:
بشارت ۱۳۷۶ شماره ۲
قالب های معنایی فعل «رأی» در آیات قرآن کریم و برگردان فارسی (بر پایه نظریه معناشناسی قالبی چارلز فیلمور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چشم، مهم ترین اندام جسمانی به شمار می رود که کاربرد آن، دریافت داده های گوناگون از محیط بیرونی، ذخیره آن در لایه های سه گانه ذه ن (تخیل، توهم و تعقل) و شکل گیری شناخت است. فعل «رأی» (دیدن)، به عنوان کار اصلی چشم، در ترکیب های هم نشینیِ گوناگون می تواند گستره معنایی خود را وسعت بخشد و علاوه بر دیدنِ بیرونی، بر دیدن درونی مانند دانستن نیز دلالت کند. بر همین اصل، در برگردان فارسی و تفسیر آیات باید به شبکه معنایی و بافت زبانی توجه نمود. در قرآن کریم، بنابر اهمیت توانایی بینایی انسان در مسیر رسیدن به شناخت مفاهیم پیچیده ذهنی و غیر مادی، فعل مذکور کاربرد وسیعی داشته است. زین رو، جُستار حاضر سعی خود را برآن گذاشته است تا با رویکرد زبان شناسی شناختی و با استناد به روش وصفی تحلیلی، قالب های معنایی فعل «رأی» را بر پایه نظریه معناشناسی قالبیِ چارلز فیلمور، در آیات قرآن کریم و برگردان فارسی آن (مکارم شیرازی، ارفع، پورجوادی، خرم دل، الهی قمشه ای و صفارزاده) بررسی و تحلیل نماید. در نمونه های قرآنی مورد بررسی، فعل «رأی» دارای یک قالب معنایی دیداری ادراکی به عنوان قالب معنایی مرکزی و چهار قالب شناختیِ باورداشتن، شناختن و دانستن، مشاهده کردن و درک کردن است که پای ه ابتدایی آن، همان دیدنِ ظاهری با چشم سر می باشد. دستاورد پژوهش، بیان گر آن است که مترجمین در برگردان فارسی قالب معناییِ مناسب با بافت زبانی آیات به خوبی عمل نکرده اند؛ ضمن آن که به تفاوت معنایی میان معادل های فارسی هم معنا مانند دیدن و مشاهده کردن، نیز دقت لازم را مبذول نداشته و گاهی به جای یکدیگر به کار برده اند.
ویژگی های شخصیّتی مدیر از منظر قرآن و نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریّت اسلامی مبتنی برجهان بینی دینی و از الزامات جامعة اسلامی است. بنابراین، باید به دنبال شناخت ویژگی هایی بود که با خلقت و فطرت انسانی همساز و متقارن باشد. بی شک چنین معیارهایی را باید در قرآن و نهج البلاغه و کلام معصومین، علیهم السّلام، جستجو کرد. در این راستا، در مقالة حاضر، به تعریف مدیر و مدیریّت پرداخته شده است و معلوم شده که آن مفهوم ذهنی که از مجموع رفتار مدیران درک می کنیم، مدیریّت نام دارد و مدیر کسی است که می تواند فعّالیّت های افراد را برای رسیدن به هدف یا اهداف معیّنی هماهنگ و به صورت شایسته ای سازمان دهد. در ادامه به شناخت ویژگیهای شخصیّتی مدیر، از جمله ایمان، تقوا و ... پرداخته و تلاش شده است که دیدگاه قرآن و نهج البلاغه دراین زمینه، مورد توجّه قرار گیرد. همچنین از نقطه نظر مفسّران عالی مقام و صاحب نظران نیز استفاده شده است.
بررسی تطبیقی «آرامش روانی» در روان شناسی با «اطمینان قلبی» در قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
بررسی سیر شکل گیری علم روان شناسی و جایگزینی آن با «علم النفس فلسفی» و بررسی آیاتی از قرآن کریم که ناظر به اطمینان قلبیاند، گویای این است که اگرچه آرامش روانی در بهشت به اطمینان قلبی منحل میشود؛ اما گاهی انسان مؤمن در دنیا به دلیل شرایط نامساعد اجتماعی، در عین برخورداری از اطمینان قلبی، آرامش روانی مطلوبی ندارد.
این نکته بیانگر آن است که نباید آرامش روانی، هدف جدی در تبلیغ دین باشد و شاد یا غمگین بودن، به عنوان اوصافی برای معرفی دین مبین اسلام مورد تأکید قرار گیرد وگرنه تفاوت جوهری دین اسلام با عرفان های کاذب، مواد مخدر و داروهای روان گردان برای توده مردم در ابهام خواهد ماند.