فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
معرفی ترجمه ای از قرآن
تفسیر سوره حشر
ترجمه منظوم قرآن کریم
منبع:
بینات ۱۳۸۵ شماره ۴۹ و ۵۰
گسستها و پیوستهاى ترجمه و تفسیر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی شناسایی و یافتن مشترکات و تفاوت های دو فرآیند ترجمه و تفسیر قرآن است. نگارنده در راستای بیان پیوستگی های ترجمه و تفسیر در زمینه هایی چون: روند رو به رشد و تکاملی ترجمه و تفسیر قرآن در گذر زمان، تأثیر پیش باورهای کلامی، فقهی، ادبی و ... نیازهای مشترک چون پرهیز از دخالت دادن تئوریهای علمی و گرایشهای شخصی، تأویل متشابهات در ترجمه و تفسیر و نیز مبادی همسان چون لایه های معنای سخن خداوند، تعدد و وحدت مراد در کلام الهی، فهم سخن خداوند، اختلاف، تواتر و تعارض قراءت های قرآن، مبادی استدلالی کشف مراد خداوند به عنوان حلقه پیوست ترجمه و تفسیر نام می برد. در زمینه ناهمسانی های ترجمه و تفسیر از عرصه ساختار و آمایش، گوناگونی شیوه بیان، اسلوب بلاغی و سایر آرایه های کلامی سخن به میان آورده است و در پایان نتیجه می گیرد که نقاط اشتراک ترجمه و تفسیر و نیازهای مشترک آن دو بیشتر از نقاط آنهاست.
بررسی و نقد دیدگاه ابن جریرطبری در مورد آفرینش حضرت حوا علیها السلام
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم آیات متعددی در مورد کیفیت خلقت اولیه بشر بیان شده است، بیشتر این آیات به تفصیل آفرینش حضرت آدم علیه السلام را بیان نموده و کمتر به چگونگی خلقت حضرت حوا علیه السلام به صورت صریح پرداخته شده، لذا ابهامات بیشتری در این زمینه وجود دارد که مفسرین قرآن طی تفسیر آیات مربوط به آفرینش آدم و خلقت اولیه انسان، به تشریح و رفع این ابهامات پرداخته اند، و در این میان ابن جریرطبری درتفسیر آیاتی که به نوعی به آفرینش حضرت حوا علیها السلام اشاره شده، با استناد به روایاتی، آفرینش حضرت حوا را ازبدن ( استخوان پهلوی چپ) حضرت آدم علیه السلام می داند. در این مقاله با استناد به آیات قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام و همچنین نظر بسیاری از مفسرین شیعه و اهل سنت، نظر طبری در این زمینه نقد و رد شده و آفرینش حضرت حوا علیها السلام از گل (خاک) اثبات شده است.
تفسیر اجتماعی قرآن؛ چالش تعریف و ویژگی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر اجتماعی از رویکردهای بسیار مهم تفسیری است که در دوره معاصر پدیدار گشته و بسیاری از اثار تفسیری مطرح، با این رویکرد نگاشته شده است. با این همه، بحث از تفسیر اجتماعی با چالشهای جدی ای در عنوان، تعریف و ویژگی ها روبروست. از این جریان تفسیری در هر یک از تفسیرپژوهی ها با عنوانی متفاوت یاد شده است. تمدنی، اجتماعی، عقلانی، تربیتی و حرکتی عناوین مختلفی هستند که برای آن به کاررفته اند، درعین حال این عناوین در برخی از نگاشته های جریان شناسانه، به عنوان جریان های موازی قلمداد شده اند. در مقام تعریف نیز معمولا تفسیر پژوهان توضیحاتی اجمالی در مورد آن ارائه داده اند که عامترین آنها مناسب-ترین تعریف انتخاب شده است. در بحث از ویژگی های تفسیر اجتماعی، محققان بیش از همه متاثر از دیدگاه ذهبی در این موضوع بوده اند. در تحقیق حاضر، با توجه به تعریف برگزیده از تفسیر اجتماعی کوشیده ایم ویژگی های تفسیر اجتماعی را در دو محور پیراستن چهره اسلام از نقائص و اثبات توانمندی آن ساماندهی کنیم؛ همچنان که به مشکلاتی که در بررسی این ویژگی ها مطرح است پرداخته ایم و استفاده از ویژگی های مکمل را پیشنهاد کرده ایم.
تفسیر اجتماعی از رویکردهای بسیار مهم تفسیری است که در دوره معاصر پدیدار گشته و بسیاری از اثار تفسیری مطرح، با این رویکرد نگاشته شده است. با این همه، بحث از تفسیر اجتماعی با چالشهای جدی ای در عنوان، تعریف و ویژگی ها روبروست. از این جریان تفسیری در هر یک از تفسیرپژوهی ها با عنوانی متفاوت یاد شده است. تمدنی، اجتماعی، عقلانی، تربیتی و حرکتی عناوین مختلفی هستند که برای آن به کاررفته اند، درعین حال این عناوین در برخی از نگاشته های جریان شناسانه، به عنوان جریان های موازی قلمداد شده اند. در مقام تعریف نیز معمولا تفسیر پژوهان توضیحاتی اجمالی در مورد آن ارائه داده اند که عامترین آنها مناسب ترین تعریف انتخاب شده است. در بحث از ویژگی های تفسیر اجتماعی، محققان بیش از همه متاثر از دیدگاه ذهبی در این موضوع بوده اند. در تحقیق حاضر، با توجه به تعریف برگزیده از تفسیر اجتماعی کوشیده ایم ویژگی های تفسیر اجتماعی را در دو محور پیراستن چهره اسلام از نقائص و اثبات توانمندی آن ساماندهی کنیم؛ همچنان که به مشکلاتی که در بررسی این ویژگی ها مطرح است پرداخته ایم و استفاده از ویژگی های مکمل را پیشنهاد کرده ایم.
عدل الهی و فاعلیت انسان
سنجش و به کارگیری اصطلاحات قرآنی
حوزههای تخصصی:
ریشه شناسی واژه قرآنی «تدبّر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تدبّر» از جمله مفاهیم کلیدی در قرآن کریم به شمار می آید که با استناد به آیه 29 سوره ص به عنوان هدف نزول قرآن کریم معرفی شده است. اگرچه مفهوم مذکور تنها در چهار آیه در قرآن کریم به کار رفته، ولی به دلیل جایگاه و پردازش هایی که در سه دهه اخیر درباره آن صورت پذیرفته است، خوانش های گوناگونی در فضای علمی عصر حاضر نسبت به آن بوجود آمده است. آنچه به ابهام واژه تدبّر در پژوهش های امروزین می افزاید، عدم تحلیل ماده آن (د ب ر) است. به صورتی که محققان در این حوزه صرفاً با استناد به گزارش لغویان متأخر، به بررسی دیگر ابعاد مفهومی غیر لغوی این واژه می پردازند. جستار حاضر ضرورت بکارگیری رویکرد ریشه شناسی را در تحلیل مؤلفه های لغوی این واژه دنبال می نماید. از این رو تلاش کرده است تا فرایند ساخت از ماده [دبر] به ساخت «تدبّر» را مورد بررسی قرار دهد.
روشی که جهت تحلیل فرایند مذکور در نظر گرفته شده بدین قرار است که در ابتدا معانی موجود در دیگر زبا های سامی همچون؛ زبان عبری، آرامی، حبشی، اکدی و... استقصاء گردیده و سپس این معانی در پنج دسته معنایی مشخص تقسیم شده اند. در ادامه در راستای گزینش داده های سودمند جهت دستیابی به فرایند ساخت تدبّر، معانی مذکور تصفیه شده و اطلاعات مفید جهت کشف ارتباط بین معانی مورد استفاده قرارگرفته است و در پایان مبتنی بر تحلیل مذکور، فرایند ساخت تدبّر، به کمک ساخت مشابه (تیپولوژی) آن در زبان انگلیسی تبیین گردیده است. آنچه به کمک ساخت مشابه در زبان انگلیسی (understand) به دست آمده حاکی از آن است که واژه تدبّر نیز از دو بخش ساخته شده است: [دبر (به عنوان ماده فعل) + وزن تفعّل (به معنای stand)]. در نتیجه معنایی که از تدبّر فهم می گردد، مواجهه ادراکی با موضوع یا پدیده ای جهت پی بردن به پشت و ورای آن است.
ریشه شناسی تاریخی واژگان و اثر آن بر فهم مفردات قرآن کریم؛ مطالعه موردی ریشه «قسط»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث نظری شایان توجه در واژه پژوهی، التفات و اعتنا به مقوله «اشتراک لفظی» است. جستاری در میراث زبانی مسلمانان نشان می دهد بسیاری از لغت شناسان، به این مسأله توجه داشته و مباحث نظری آن را پیش برده اند. با این وجود گاه در مقام عمل، اشتراک لفظی نادیده انگاشته شده و برخی لغویان در تحلیلِ چندمعناییِ دو واژه بدون تبار مشترک، به سمت برقراری ارتباط میان تمامی معانی آن کلمات رفته اند و یا، آن واژگان را در شمار «اضداد» جای داده اند؛ رویکردی که لغزش های بسیاری در پی داشته، و به تکلف های فراوانی انجامیده است. نمونه ای از این دست، ریشه پرکاربرد «قسط» است که به دو صورت باب افعال «أقسط» و مصدر «القسط»، و نیز صورت اسمی «القاسط»، با دو معنای متفاوت در قرآن بازتاب یافته است. گاه واژه «قِسطاس» نیز از همین ریشه انگاشته می شود و مجموعِ بسامد هر سه در قرآن کریم، 29 مرتبه است. بسیاری از لغت شناسان با این پندار که واژگان فوق از بناء واحدی ساخت یافته اند، نوعی از ارتباط میانشان جسته اند. این نوشتار می کوشد با بهره گیری از روش «ریشه شناسی» و «معناشناسی دَرزمانی» در علم زبان شناسی تاریخی، ابتدا وام واژگی «قسطاس» و «القسط» که مبتنی بر یک الگوی تعریب شناخته شده است را نمایان سازد؛ آنگاه با مطالعه تطبیقی واژه «القاسط» و نظایر آن در دیگر زبان های سامی، معنای دقیق تری برای این واژه فرا روی نهد. در پایان، به این نتیجه دست یافتیم که واژگان فوق، سه تبار مختلف دارند و تلاقی این سه، نوعی اشتراک لفظی است.
معناشناسی واژگان «عقل» و «تفکر» در ارتباط با مفهوم «فطرت» در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به معناشناسی «عقل» و «تفکر» و به ارتباط آن دو با «نفس» و «فطرت انسان» پرداخته شده است. اگرچه «عقل» در اصطلاح معروف و فلسفی اش در دو معنای «جوهر بسیط» و «قوة نفس» استعمال شده است، ولی بررسی های لغوی و قرآنی نشان می دهد که معنای اصلی این ماده -یعنی «امساک» و «نگهداری»- است و برای آن باید به قرآن توجه شود. ارشاد قرآن به تعقل، تنها ارشاد به علم و دانستن نیست بلکه به معنای پای بندی بر حقایق و معلومات فطری و بهره گیری از آنهاست. معنای اصلی مادة «تفکر»، «تردد و حرکت درونی نفس برای جداسازی معلومات صحیح از سقیم» می باشد. ماده «فکر» در باب «تفعل» دو معنی «مطاوعه باب تفعیل» و «تکلف» را دربردارد. با توجه به این معانی، به تلاش درونی نفس برای کشف، بازیابی و شناخت معلومات فطری»، «تفکر» اطلاق می شود که حاصل آن، بازیابی بینش های فطری و معرفت نفس است. نفس در این فرایند و رجوع به فطرت با موانع گرایشی و مقاومت های بعد طبیعی خود مواجه است که از این مواجهه با عنوان «جهاد با نفس» نیز یاد می شود. در نتیجه «تفکر» با شرایطی که بیان گردید، اولین گام برای موفقیت در جهاد با نفس خواهد بود.
معناشناسی صبر در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۸۶)
150 - 173
حوزههای تخصصی:
استوارترین و مطمئن ترین روش در شرح آیات، راهیابی به عمق معنای واژگان قرآن است که راه را برای تبیین مراد خدای حکیم هموار می سازد. این روش در میان مستشرقان نظیر ایزوتسو و برخی از محققان اسلامی به کار گرفته شده است. پژوهش حاضر به معناشناسی مفهوم صبر در قرآن در سه گام معناشناسی واژگانی، میدان های معناشناسی و مطالعات متنی می پردازد. در گام اول با ارائه تعریف معناشناسی صبر و تبیین جهان بینی آن از دیدگاه قرآن، به مقایسه مفهوم صبر در قرآن با مفهوم صبر در پیش از اسلام می پردازد. در گام دوم میدان های معناشناسی و گستردگی معنایی واژه در قرآن بررسی می شود. و در گام سوم به مطالعات متنی صبر در قرآن پرداخته می شود. تعریف صبر و شبکه معنایی و واژه های کلیدی و کانونی و جهان بینی صبر در قرآن در این گام تبیین می گردد. نتیجه بررسی معناشناسی واژگانی صبر بر پایه معنای اساسی و با مطالعه جهان بینی و فرهنگ قومی عرب جاهلی پیش از اسلام، نخست این است که این واژه پیش از اسلام نیز کاربرد داشته و معنای اصلی واژه صبر و دیگر واژه های مترادف آن، همان استقامت و بردباری است و تطورات معنایی واژگانی نداشته است. ولی بر اساس جهان بینی اسلامی، این واژه تطور معنایی والای اخلاقی داشته و ارزش های معنوی دنیوی و اخروی برای آن ترسیم شده است.
سرمقاله: وجود ذهنی و دنیای درون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود ذهنی، وجود موضوعات است در ذهن، اعم از هنگامیکه بتنهایی تصور شود و در هنگامیکه موضوع یک محمول واقع گردد یا وجود خارجی داشته یا نداشته باشد. درک وجود ذهنی فطری است و هرکسی در وجدان خود آن را درک و قبول میکند. مسئله وجود ذهنی از ابتکارات فیلسوفان مسلمان است و در فلسفه یونانی سابقه نداشته است. بحث از وجود ذهنی از دو حیث مطرح است؛ وجودشناسی و معرفتشناسی. در هر دو، ملا صدرا دیدگاههایی بدیع و جامع دارد که پیامدهای مهمی در حل معضلا ت فلسفی داشته است.
در مقاله حاضر به وجوه چندگانه وجود ذهنی، ابتکارات ملا صدرا در اینباره و حل معضلا تی که بواسطه این ابتکارات صورت گرفته است، پرداخته میشود.
روش صحیح حفظ قرآن
منبع:
بشارت ۱۳۸۰ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
موعظه متقین در قرآن
منبع:
بشارت ۱۳۸۸ شماره ۷۲
حوزههای تخصصی:
گستره شناسی قید «دخلتم بهنّ» در حکم حرمت ربیبه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از زنانی که قرآن کریم ازدواج با آنها را بر هر مردی حرام کرده، ربیبه است. قرآن با تعبیر «من نسائکم اللاّتی دخلتم بهنّ» این حرمت را به این شرط مشروط کرده است که مرد با مادر این ربیبه، افزون بر عقد نکاح، آمیزش نیز انجام داده باشد. آمیزش ممکن است مصادیق گوناگونی داشته باشد؛ مانند آمیزش در حال اکراه، آمیزش در حال خواب یا بی هوشی، آمیزش از پشت و... . هدف این تحقیق آن است که نشان دهد آیا مواردی مانند آمیزش از پشت و دیگر آمیزش های نامتعارف از مصادیق تعبیر «دخلتم بهنّ» به شمار می آید تا امکان تمسک به اطلاق وجود داشته باشد. بدین منظور نخست با جستار در ادبیات عرب و داده های لغویان، تعبیر «دخل ب » تحلیل شده است، آنگاه یافته این جستار، معیاری برای ارزشیابی استنادات فقیهان به این آیه تلقی شده و در پایان مشخص شده است که تعبیر «دخلتم بهنّ» در آیه قرآن، فقط بر تماس جنسی شب زفاف صدق می کند و بر همه تماس های جنسی صدق نمی کند؛ بنابراین نسبت به همه تماس های جنسی اطلاقی برایش منعقد نمی شود. دست شستن از اطلاق نیز به این نتیجه منجر شد که «حرمت نکاح با بعضی از ربیبه ها» اگرچه پس از علامه حلّی در فقه امامیه شهرت یافته است؛ ولی با استناد به اطلاق قابل دفاع نیست؛ هرچند برای اثبات آن فتواها راه های فقهی دیگری غیر از تمسک به اطلاق وجود دارد که قابل بررسی است