فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۷۲۱ تا ۱۰٬۷۴۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
منبع:
مطالعات تفسیری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
7-28
حوزههای تخصصی:
آیات قرآن بر کرامت ذاتی انسان تأکیدی ویژه دارند؛ برخی از آنها به صراحت بر این مقصود تأکید نموده و برخی دیگر نیز در فحوای خود پرده از این مقصود عالی برای انسان بر می دارد. در همین راستا نبی مکرم اسلام | نیز خود را مبعوث بر اکمال مکارمی می داند که ریشه آنها در نهاد انسان وجود دارد، اما در قرآن آیات دیگری نیز وجود دارد که به ویژگی های منفی انسان ها اشاره داشته و انسان ها را مورد توبیخ قرار داده است. در ابتدا چنین تصور می شود که این دسته از آیات، نافی کرامت انسان است؛ البته فهم دلالت های این دسته از آیات که در ظاهر رویکردی منفی به انسان ها دارند، بدون در نظر گرفتن آیات دسته نخست منجر به درک ناقص و نادرستی از شناخت انسان در قرآن می شود. این نوشتار بر آن است تا مقاصد آیاتی که بیانگر این صفات مذموم هستند را به دست آورد و در نهایت به فهم هرچه بهتر دلالت های این آیات که همگی در راستای ایجاد شناخت بیشتر و خودسازی کاملتر انسان ها نازل شده اند، دست یابد.
آموزه «سعادت و رستگاری» از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله سعادت و رستگاری انسان از مهمترین دغدغه های ذهنی بشر است. نظامهای دینی و فکری مختلف با توجه به جهانبینی خاص خود، سعی کرده اند پاسخی شایسته به این مسئله مهم بدهند. ابن سینا از جمله متفکرانی است که دیدگاهی بدیع در اینباره دارد. در نوشتار حاضر کوشش بر تبیین این مسئله است که دیدگاه ابن سینا دربار ه رستگاری چیست و با کدامیک از نظریه های نجات مطرح در الهیات امروزی قابل تطبیق است؟ پور سینا نجات انسان را در دستیابی به فضایل و احتراز از رذایل، کسب معرفت عقلی و رسیدن به کمال قوه عاقله، اتحاد با مجردات و فرمانبرداری از پیامبران و شرع مقدس میداند. او قائل به نجات حداکثری است و اکثریت انسانها را شایسته ورود به بهشت و نجات از عذاب میداند. با توجه به آراء ابن سینا، دین اسلام برگزیده ترین دین است اما پیروان سایر ادیان نیز میتوانند بر اساس معرفت عقلانی و تزکیه نفس به مراتبی از رستگاری نائل شوند؛ بدینسان دیدگاه وی درباره رستگاری به نظریه شمولگرایی نزدیک میشود اما برخلاف شمولگرایان که دایره نجات انسان را به دین محدود میکنند، ابن سینا نگاهی فرا دینی دارد و برای رستگاری سه ضلع ترسیم میکند: عقل، اخلاق و دین.
مفهوم و مراتب ولایت در قرآن کریم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات قرآنی (فدک سبزواران) سال اول زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴
211 - 238
حوزههای تخصصی:
ولایت، یکی از محورهای مهم بحث های قرآن است که به تمامی مراتب، مفاهیم و اقسام آن پرداخته شده است. گاهی ولایت، تصدی و سرپرستی را در شعاع محدود مطرح می کند و گاهی دایره ای وسیع و گسترده را شامل می شود مانند ولایت تکوینی خداوند بر هستی و یا ولایت تشریعی خداوند و پیامبر و امامان معصوم در قانون گذاری و فرمان روایی بر جامعه، در جایی مسلمانان را از پذیرفتن ولایت و سرپرستی غیر مسلمانان بر حذر می دارد و در جای دیگر از جدال و اختلاف منع می کند و ایمان را اساس دوستی و ولاء مؤمنان می داند. از یک سو ولاء زعامت و حق رهبری اجتماعی و سیاسی را حق ولی امر مسلمین می داند و از سوی دیگر ولایت پیامبر را اولب بر مؤمنین از خودشان می داند. در برخی از آیان سخن از ولایت جزیی و خاص است مانند ولایت بر میّت و یا ولایت بر قصاص که اختصاص به بستگان نزدیک دارد و در برخی دیگر به ولایت کلی و گسترده که همان تدبیر سیاسی جامعه است می پردازد.
اهمیت سنجی عدالت و امنیت از منظر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم و کلیدی زیرمجموعه عدالت و امنیت، بحث اهمیت عدالت یا امنیت است. در این بحث سه فرضیه درخور تصور است. در یک فرضیه عدالت اهمیت دارد و اهمیت آن بیش از امنیت است. در فرضیه دوم، امنیت اهمیت دارد و عدالت در رتبه بعدی قرار می گیرد، و در فرضیه سوم، عدالت و امنیت اهمیت برابر دارند و هیچ کدام بر دیگری مقدم نیست. پژوهش پیش رو با روش کتابخانه ای و تحلیل و بررسی آیات قرآن به سرانجام رسیده و نتیجه آن، اثبات اهمیت عدالت است و مستندسازی آن به تعریف عدالت و امنیت، آیات قرآن و روایات می باشد.
ماهیت هجای مصحف در سده های نخست اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
گزارش های موجود در قدیمی ترین کتاب های تألیف شده در خصوص هِجای مصاحف (همچون کتاب المُقنِعابوعمرو الدانی)، کاربرد شیوه های املای متفاوت یک واژه خاص در مواضع معینی از متن قرآن را امری قاعده مند و ثابت در جای جای مصحف معرفی می کنند؛ به گونه ای که به نظر می رسد هنگام کتابت متن قرآن باید از آن قواعد پیروی کرد. اما تطبیق بسیاری از گزارشات با شواهد متعددی از کهن ترین نسخه های قرآنی به جا مانده از سه قرن نخست اسلامی، گزارش های موجود در این کتاب ها را نقض کرده و نشان می دهد که کاتبان نخستین مصاحف قرآن در چگونگی املای برخی از کلمات قرآن هم داستان نبوده اند. از سوی دیگر، مطالعه قواعد نگارش در نقوش و مکتوبات جاهلی سده نخست پس از اسلام نشان می دهد که کتابت مصحف در مواردی همچون اعجامِ گاه به گاه برخی حروف همسان نوشت، حذف یا اثبات الف میانی در کلمات، رسم تاء تأنیث با تاء کشیده یا به شکل مدوّر، جایگزینی الف ممدود با الف مقصور، مشابه این نقوش است و قاعده مُطّرِدی در شیوه اعجام و املای کلماتی خاص، چه در کتابت مصاحف و چه غیرِ آن وجود نداشته است. بنابراین مشاهده چنین عملکردی از سوی کاتبان، گفته فرّاء را مبنی بر عدم التزام نخستین کاتبان عرب به یک شیوه واحد در کتابت تأیید می کند.
بررسی تطبیقی رویکرد آلوسی و سلفیه در مسأله علم غیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد حس گرایانه سلفیه در تفسیر مفاهیم ماورائی همچون علم غیب را می توان به مثابه اساس هستی شناسی این جریان فکری تلقی نمود. در نوشتار حاضر بررسی تطبیقی اندیشه کلامی سلفی ها و آلوسی به عنوان یکی از منتسبان به این مکتب، با محوریت مبحث علم غیب با روش توصیفی تحلیلی مورد کاوش قرار گرفته است. مطالعات نشان می دهد آلوسی فی الجمله تفکرات سلفی را در حوزه تفسیر علم غیب می پذیرد، ولی تأثیرپذیری انکارناپذیر وی از مشرب صوفیانه، وجوه افتراقی را بین دیدگاه وی و جریان سلفی گری رقم زده است. آلوسی از یک سو همسو با سلفی ها، ضمن تأکید بر مباحثی چون ضرورت عدم تزاحم تفسیر علم غیب با الوهیت و ربوبیت تام ذات الهی، بر غیر استقلالی بودن آگاهی به غیب توسط اولیای الهی تأکید نموده و گستره علوم غیبی را محدود می داند. همچنین تقید و جمود بر ظواهر برخی آیات مشتمل بر مسائل غیبی و لزوم وجود وسایط در افاضه علوم غیبی به اولیای الهی نیز می تواند دلیل قرابت وی با مبانی سلفی ها باشد. از سوی دیگر عدم اعتقاد به عناوینی مانند فراست، توسم، الهام و تحدیث و اثبات کرامت برای اولیا بر اساس آیات 26 و 27 سوره جن، از نقاط تمایز وی با دیگر سلفیه است.
ریشه یابی و نقد شبهه وارده بر آیات 47-43 سوره سبأ و مقدمات آن از طرف یوسف دره حداد
حوزههای تخصصی:
یوسف دره حداد مدعی است که پیامبر(ص) برای درس گرفتن آموزه های قرآن، پیوسته به تورات و علمای اهل کتاب مراجعه می نموده است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای- نرم افزاری و استناد به آیات قرآن و روایات به این نتایج دست یافته است: الف) این ادعا با آیات صریح قرآن، که دلالت بر نفی مصدریت غیر خداوند دارد، مخالف است ب) وجود روایاتی مبنی بر عدم ارجاع پیامبر(ص) به علمای اهل کتاب است ج) شواهد تاریخی حاکی از اُمی بودن پیامبر(ص) و نداشتن آموزگاردر طول تاریخ است د)عدم ثبت گزارش در تاریخ علیرغم وجود انگیزه کافی و سابقه دشمنی با پیامبر(ص) و )دلیلی برای اختصاص درس گرفتن ایشان از تورات نیست؛ زیرا دیگر کتب آسمانی نیز موقعیتی مشابه با تورات دارند ه ) آیات دال بر ابطال عقاید مشرکان به دلیل جهل و عدم درس گرفتن آنها از کتاب آسمانی و پیامبری الهی است.
بازیابی و بررسی پی رفت های قصه یونس و ماهی براساس قرآن و روایات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه یونس و ماهی یکی از داستان های جذاب اسلامی است که بخش هایی از آن به شکل پراکنده در قرآن آمده است و اطلاعات افزون تری از آن در متن فرهنگ روایی موجود است. با این حال روند روایی - داستانی این قصه به شکل محدودی بررسی شده است. مقاله پیش رو با استفاده از ظرفیت اصطلاحات روایت شناختی - و نه لزوماً روایت شناسی به معنای مصطلح و حرفه ای آن - در ادامه تلاش می کند، یک روند روایی زمان مند برای داستان یونس و ماهی براساس مفهوم پی رفت (سکانس) پیشنهاد دهد. همچنین، علاوه بر تحلیل هر پی رفت، به طور مشخص نشان داده خواهد شد که در هر پی رفت کدام یک از عناصر داستانی شناخته شده در کانون توجه قرار گرفته اند. در نهایت این مقاله نشان خواهد داد که در پی رفت نخست شخصیت پردازی یونس و همراهانش صورت گرفته است. در پی رفت دوم، نقطه اوج کشمکش یونس میان خدا و خلق برجسته شده است. در پی رفت سوم، نقطه کانونی داستان یعنی صحنه پردازی گفتگوی یونس با خداوند صورت گرفته است. در نهایت در پی رفت چهارم، الگوپردازی و بازنمایی درون مایه داستان در کانون توجه بوده است.
آسیب شناسی بی توجهی به ارتباط معنایی واژگان «اساطیر الاولین» و «امّی» در ترجمه های فارسی قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
توجه به ارتباط معنایی واژگان با یکدیگر، تأثیر بسیاری در دقت و صحت ترجمه دارد؛ ولی غالب ترجمه ها به دلیل بی توجهی به این نکته، معادل های نادرستی برای اساطیرالاولین و امی ارائه کرده اند. اساطیرالاولین خواندن کلام الهی از سوی مشرکان، در نُه آیه شریفه نکوهش شده است. از سوی دیگر، بی سواد بودن پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم به عنوان آورنده کلام الهی نیز آماج نقدهای مستشرقان قرار گرفته است. با وجود پژوهش های بسیاری که درباره این دو واژه به طور مستقل صورت گرفته، آنچه از دید صاحب نظران این عرصه پنهان مانده، ارتباط معنایی و هدفمند این واژگان با همدیگر است. بررسی هم زمان این دو واژه، ازآن رو ضرورت دارد که دقیقاً در راستای پاسخ به شبهه اقتباس قرآن از عهدین است. در همین راستا در پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، ابتدا معانی مختلف هر یک از دو واژه در آرای لغویان، مترجمان و مفسران مطرح شده؛ سپس ضمن نقد آرای نادرست، معنای درست واژه در خودِ قرآن واکاوی و ارتباط معنایی آنها در قرآن بررسی گردید. در نهایت، چند مورد از ترجمه های فارسی قرآن کریم، از نظر دقت در نحوه گزینش معادل های معنایی و همچنین میزان انعکاس ارتباط معنایی دو واژه یادشده در ترجمه، ارزیابی شدند. در خلال پژوهش روشن شد که بیشتر ترجمه ها، هم در معادل یابی دقیق و هم در انعکاس ارتباط معنایی این دو واژه، توفیق چندانی نداشته اند.
واکاوی مفهوم «حشر أعمی» در آیه 124 سوره طه
منبع:
تفسیرپژوهی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
265 - 245
حوزههای تخصصی:
مسأله حشر، از ویژگی های مهم جهان آخرت است که آیات بسیاری از قرآن به این مسأله اختصاص پیدا کرده و در آن حالات مختلف حشر انسان ها بیان شده است. یکی از آن ها، حشر به صورت از دست دادن بینایی (حشر أعمی) است که مربوط به انسان های بی توجه از یاد خدا است. خداوند می فرماید: « وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَعْمَى » (طه/ 124) پیرامون «حشر أعمی»، نظرات گوناگونی مطرح شده است. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیل و با ابزار کتابخانه ای به بررسی و تحلیل این موضوع بپردازد؛ نتایج حاصل نشان می دهد با توجه به سیاق آیه 24 سوره طه، مراد از حشر أعمی، از دست دادن حس بینایی ظاهری یعنی از دست دادن بینایی چشم سر است که از جانب خداوند متعال، عذابی برای بی توجهان از یاد خدا و آیات شریفش است. کور دلی نتیجه اعراض از یاد خداوند و نابینایی حس باصره است. این حس (فقدان بینایی ظاهری)، شامل همه گناهکاران نمی گردد بلکه مختص به گروهی است که از یاد خدا روی گردان شده و آیات الهی را به دست فراموشی بسپارند.
ساختار التفات و جنبه های هنری- معنایی آن در قرآن (پژوهشی در سطح صیغه های ضمایر)
حوزههای تخصصی:
ساختار التفات، یکی از پربسامدترین ساختارهای بیانی قرآن است که دارای گونه های مختلفی چون تصرَف در زمان افعال (به کارگیری زمان حال به جای زمان گذشته یا بالعکس و ...)، تغییر رویکرد ضمایر و افعال (از غایب به مخاطب یا بالعکس و ...) و کاربرد اسم به جای ضمیر یا بالعکس، می باشد. در پژوهش حاضر، ضمن نگاهی گذرا به مفهوم و کارکرد فنَ التفات و انواع آن، به تحلیل جنبه های هنری و معنایی این صنعت در سطح صیغه های ضمایر (غایب به مخاطب، غایب به متکلَم، متکلَم به مخاطب، متکلَم به غایب و مخاطب به غایب) در نمونه های قرآنی آن پرداخته شده است. شناخت دامنه ی هر یک از انواع التفات –از جمله در سطح ضمایر- ما را در درک ماهیَت و کارکرد این صنعت بلاغی و نیز جنبه های هنری و معنایی آن در کلام وحی یاری خواهد رساند. در نهایت اینکه بررسی نمونه های التفات در قرآن، بیانگر این مطلب است که این الگوی زبانی علاوه بر کارکرد هنری و زیباشناختی خود، نقش بسیار مهمَی در انتقال مقصود گوینده کلام به مخاطبان و میزان تأثیرگذاری و ماندگاری آن دارد.
گونه شناسی روایات امام صادق علیه السّلام با تکیه بر مسند ایشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۸
143 - 166
حوزههای تخصصی:
تأمل در منابع روایی شیعه، حاکی از آن است که روایات منقول از امام صادق(ع) از دیگر امامان به مراتب بیشتر است. بررسی دلائل کثرت این روایات و گونه شناسی آن، بن مایه این پژوهش است. بر این اساس ابتدا مقتضیات زمان امام و خط مشی ایشان در موقعیت های مختلف بررسی شده و سپس احادیث وارده از امام و آمار و نمودار آن با تکیه بر کتاب «مسند امام صادق» از عزیزالله عطاردی، ارائه شده است؛ تا رابطه میان شمار احادیث امام در هر زمینه و مقتضیات زمان ایشان، مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. پژوهش گران با توجه به مجموع روایات این امام که در «مسند امام صادق(ع)» جمع آوری شده؛ باورمند گردیده اند که بیشترین بسامد روایات این امام به ترتیب در سه حوزه «فقه»، «اعتقادات» و «اخلاق» نمایان گر است و میان فراوانی روایات امام در هر زمینه و مقتضیات زمان ایشان رابطه ای دوسویه برقرار است؛ که با تأمل در موضوعات و فحوای روایات می توان از مقتضیات حاکم بر فرهنگ زمان این امام آگاه گردید.
Review and Critique of "Theory of Personal Exegesis" from the Perspective of Shari'at Sanglaji(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۲, Issue ۱ - Serial Number ۳, December ۲۰۲۱
177 - 193
حوزههای تخصصی:
Shari’at Sanglaji, as one of the activists of the contemporary Shia Qur'an-Sufficiency attitude, seeks to narrow the scope of personal exegesis with anything other than the interpretation of the Qur'an to the Qur'an. Updating the religion by purifying it from non-Qur'anic teachings is the ideal of the defenders of this movement. This research critiques this religious rethinking approach by a descriptive-analytical method. Shari’at Sanglaji, through understanding the Qur'anic phrases, concludes that the Nubuwwah and Wilayah Sunnah are not original in anything other than Āyāt al-Aḥkām, and emphasizes the need to interpret the Qur'an in the light of other verses, as the best and only source for the correct interpretation of verses. He considers a non-independent role for the Ahl al-Bayt (AS) in explaining the divine verses and considers them as the commentator of the Prophet’s Sunnah (PBUH), and not the commentator of the Qur’an’s verses. Among the contradictions of this approach with Imamiyyah thoughts are incompatibility with the nature of intercession, a shaky position for the intellect in interpreting verses, and the fallacy of referring to the companions in referring to the interpretation of the Qur'an without any explanation regarding accepting the narrations received from them. Most Imamiyyah theologians emphasize the position of the Prophet and the saints in the direct news of God and organizing the spiritual and social life of the people, as well as the authority that God has given to the Holy Prophet (PBUH) and his esteemed saints. And they consider obedience to the Prophet and the saints necessary because of their immunity from sin and error in personal and social actions. From this perspective, intercession is impossible without God's permission, and the authority of intercession is expressed.
«وحدت وجود»، «وحدت شهود» و سخن گفتن از خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین مباحث در فلسفه، کلام و عرفان اسلامی، بحث سخن گفتن از خداست. در این رابطه، «وحدت وجود» و «وحدت شهود» بعنوان دو نگرش به نحوه ارتباط بنده سالک عارف با خداوند و سخن گفتن از وی مطرح گشته اند. هر یک از ایندو دیدگاه نمایندگانی در سنت عرفان اسلامی داشته و هر کدام معتقدات خاصی در باب وحدت عارفانه دارند. در این نوشتار، ابتدا با طرح نظریه وحدت وجود (بر پایه آراء ابن عربی) و سپس وحدت شهود (بر اساس دیدگاه علاءالدوله سمنانی)، اختلاف آنها در باب وحدت مورد بحث قرار گرفته و سپس مفهوم «خدای متشخص» بعنوان یکی از استلزامات و معتقدات نظریه وحدت شهود، در مقابل خدای مطلق وحدت وجود، بررسی خواهد شد.
راهبرد اساسی قرآن کریم در پیشگیری از جرم و انحراف و تشکیل جامعه سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال اول بهار ۱۴۰۰شماره ۳
30 - 43
حوزههای تخصصی:
از نظر قرآن کریم، دو نوع اختلاف و درگیری بین مردم وجود دارد که باعث شکل گیری رفتارهای مجرمانه و کج روانه می شود: نخست، اختلاف ماقبل مذهبی و به تعبیر رساتر، اختلاف در امور فرومایه مادی و دنیوی؛ دیگر، اختلاف مابعدمذهبی، که در آن، افراد و جوامع، با انگیزه ها و ادعاهای مذهبی، به ارتکاب جرم و خشونت علیه یکدیگر دست می زنند. هر یک از این دو نوع اختلاف و بالتبع، هر یک از این دو نوع رفتارهای منحرفانه، مقابله و پیشگیری خاص خود را می طلبد. پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که: دیدگاه قرآن کریم برای مقابله با اختلافات، نزاع ها و درگیری ها و نیز گسترش توحید در جامعه چیست؟ هم چنین راهبرد قرآن کریم در ایجاد جامعه سالم تا چه حد مؤثر بوده است؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که از نظر قرآن کریم، کامل ترین راه مقابله با اختلافات، نزاع ها و درگیری ها، گسترش توحید در جامعه است. راه حل توحید برای حل چالش های نوع اول عبارت است از: نظام حقوقی مبتنی بر دین، که هیچ روش دیگری نمی تواند جایگزین آن گردد؛ چنان که تمامی راه های رفته توسط بشر تاکنون بی نتیجه بوده است. روش توحیدی، برخلاف وضع قانون و پرورش روحیه اخلاقی، روشی است که نتیجه آن دائمی و ضمانت شده است و هیچ گاه اجازه تعدی و تجاوز به انسان نمی دهد. اما اختلاف نوع دوم که از حسادت و بغی نشأت می گیرد، در حقیقت نوعی بیماری روحی است که با روش های مذکور در مواجهه با انحراف نوع اول قابل درمان نیست و به مثابه غده ای سرطانی است که به منظور جلوگیری از سرایت به سایر افراد، باید به صورت فیزیکی حذف گردد. در این مقاله، با استناد به انسان شناسی و جامعه شناسی قرآنی، که برآمده از نظرات فلسفی و تفسیری علامه طباطبایی است، به سؤالات فوق پاسخ داده می شود.
واکاوی واقعه میقات بنی اسرائیل با تأکید بر مفهوم و مصداق آیه 155 سوره اعراف
حوزههای تخصصی:
جریان «میقات بنی اسرائیل» در قرآن، مبحثی پر دامنه میان مفسران اسلامی است. از مسائل مهم در این زمینه، بررسی مفهوم و مصداق فراز «أ تهلکنا بما فعل السفهاء» (اعراف/ 155) است. بیش تر مفسران عبارت «أ تهلکنا» را به حضرت موسی (ع) نسبت داده، آن را به عذاب و عقاب تفسیر کرده اند؛ اما با توجه به موارد استعمال مشتقات «إهلاک» در قرآن و نیز با لحاظ سیاق و آیات همگون، به نظر مفهوم و مصداق دقیق تری می توان برای عبارت مورد بحث جست وجو کرد.جستار حاضر بر آن است، با روش توصیفی تحلیلی، ضمن نقد آرای مفسران، دلایل و شواهد تفسیر برگزیده را تبیین نماید. پژوهش پیش رو به این نتیجه می انجامد که «إهلاک الاهی» در عرف قرآن به معنای «عذاب و مرگ بدفرجام» است و این معنا با وضعیت حضرت موسی (ع) در جریان میقات بنی اسرائیل هماهنگ نیست؛ بلکه تطبیق عبارت «أ تهلکنا» بر گفت وگوی برگزیدگان بنی اسرائیل با خداوند پس از صاعقه مرگ، با «حقیقت قرآنی إهلاک» سازگارتر می نماید.از پیامدهای کلامی این بحث می توان به تأیید سخن گفتن خداوند با صاعقه زدگان بنی اسرائیل در عالم برزخ و دنیا، امکان احتجاج با بنی اسرائیل در پی این مکالمه و نیز زدودن ابهام از مسائلی چون امکان رجوع به دنیا در صورت «إماته» نه إهلاک اشاره کرد.
نقد شخصیت پردازی ساره در برابر هاجر و مهاجرت به حجاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
121 - 142
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین نقاط عطف تاریخ، هجرت حضرت هاجر و اسماعیل (علیهماالسلام) به سرزمین بی آب و علف حجاز است، که به ایجاد شهر و حرم امن الهی و تجدید بنای خانه کعبه انجامید. تعلیل این هجرت به رذیله ای چون حسادت و انتساب آن به بانو ساره، مسئله ای سؤال برانگیز است که به جهت شهرت داستان، تأثیر و ترویج آن در منابع، آثار هنری و رسانه ها، ضرورت واکاوی مسئله را می طلبد. پژوهش پیش رو، به روش توصیفی تحلیلی در صدد تحقیق و بررسی این مسئله است که علی رغم اوصاف پسندیده ساره در قرآن، شدت عمل او تحت تأثیر حسادت ادعایی، دارای تنافی و تناقض است. از این رو، واکاوی همه جانبه و تطبیقی این داستان در قرآن، تاریخ، حدیث و اخلاق ضروری است که در این نوشتار پس از تبیین مفهومی و کاربردی حسد و بررسی تطبیقی متون، با تمرکز بر توصیف قرآن به عنوان معیار صحت در توصیف شخصیت های داستان و نقد و بررسی قرآن به قرآن گزارش ها، به نظر می رسد چنین تفسیری، هماهنگ با ظواهر و مبانی قرآنی نبوده و شایسته ترویج نیست.
کارکرد مثل و مثال در تفسیر بر اساس روایات تفسیری اهل بیت (ع)
منبع:
تفسیرپژوهی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
263 - 245
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم، به دلایل گوناگون نیازمند تفسیر و تبیین است، و از جمله راه کارهای تفسیر آن، آثاری است که از اولیای دین به مثابه میراثی بزرگ به ما منتقل شده و در این میان، روایات تفسیری پیامبر اکرمو اهل بیت ایشان که به استناد بسیاری از آیات و روایات، تنها کسانی هستند که آگاهی کامل به معارف قرآن و مقصود آن دارند، به عنوان هدیه ای ارزشمند به دست ما رسیده است. این روایات سرشار از مثال اند و در این نوشته تلاش شده تا با ارائه تعریف مثال، به بررسی کارکردها و فواید آن در روایات تفسیری به صورت ویژه، پرداخته و ویژگی های تشبیهی آنها که، عموماً نسبت بدان غفلت می شود مورد بررسی قرار گیرند. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای به فرجام رسیده، به این نتیجه دست یافته که بهره گیری از روش ها و به کار گیری مثل در تفسیر قرآن، مفید و دلنشین و تبعیّت از این گونه سیره تفسیری راهگشای مفسران است. با چنین روشی است که می توان مفاهیم بلند و والای قرآنی را در قالبی محسوس و روح نواز و قابل فهم به مخاطبان ارائه کرد و به هدف نهایی که تفهیم مطالب و بعد از آن عمل به آیات است نائل آمد.
تفسیر سوره یاسین (جلسه نهم)
پژوهشی درباره وقف در قرآن (مطالعه موردی آیات «بِرّ» و «قرض حسن»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
3 - 24
حوزههای تخصصی:
قرآن مجید اگرچه گونه های خاصی از حبس و وقف جاهلی را ممنوع اعلام کرده، اما با عناوینی همچون صدقه، قرض حسن، تقدیم خیر، برّ، انفاق و کتابت آثار، به انجام کارهای خیر از جمله وقف تشویق نموده است. به وجود آمدن اصطلاح «وقف» بعد از دوران تشریع، نمایانگر متشرعه بودن حقیقت معنایی آن است. در این میان، دلالت آیه یا آیاتی از قرآن مجید که بیشترین ارتباط معنایی را با مفهوم وقف داشته باشد، از جمله مسائل مطرح در بحث وقف است. اگرچه اکثر محققان به این مطلب تصریح نموده اند که وقف تحت عناوین کلی قرآنی مانند خیرات و مبرّات داخل است، اما برخی مفسران با توجه به دو روایت مربوط به وقفِ دو نفر از صحابه به نام های ابوطلحه انصاری و ابوالدحداح انصاری که در ذیل آیه 92 آل عمران (آیه برّ) و آیات 245 بقره و 11 و 18 حدید (آیات قرض حسن) وارد شده است، این آیات را به طور خاص مربوط به وقف شرعی دانسته اند. این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی سامان یافته است، در صدد بررسی این دو روایت تفسیری بر پایه معیارهای رجالی و فقه الحدیثی و بررسی کیفیت ارتباط آن ها با آیات ذکرشده است.