فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۵۴۱ تا ۱۰٬۵۶۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم قرآنی در باب معاد، مساله اعراف و اعرافیان است که در آیات 46تا 49 سوره اعراف، بدان اشاره شده-است. درباره اینکه منظور از اعراف چیست و کجاست و نیز اعرافیان چه کسانی هستند، عالمان و مفسران بر اساس آیات و روایات، دیدگاه های گوناگونی را مطرح کرده اند. در این مقاله دیدگاه مفسران در مورد چیستی و کیستی اعراف و اعرافیان بر اساس سیاق آیات مورد بررسی قرار گرفته است. اعراف در لغت جمع «عُرف» است و این کلمه به هر معنا که استعمال شود، معناى علو و بلندى در آن هست. معنای واژه اعراف در قرآن کریم نیز ارتباط زیادی با اعتلاء دارد و با جایگاه اعرافیان که نوعی انتساب به نقطه بلندی دارند هم خوانی دارد. به نظر می رسد بر اساس سیاق اعراف مکانی مرتفع میان بهشتیان و جهنمیان است. در مورد کیستی اعراف نیز می توان گفت بر اساس سیاق منظور از اصحاب اعراف افرادی صاحب نفوذ و با کرامت هستند که بر احوال بهشتیان و جهنمیان آگاه هستند و بر این اساس نمی توان منظور از اصحاب اعراف را کسانی دانست کﻪ ﺣﺴﻨﺎت وﺳیﺌﺎﺗﺸﺎن ﺑﺮاﺑﺮ اﺳﺖ زیرا ﺑﺎ ﺳیﺎق آیﺎت، ﻣﻨﻄﺒﻖ نیست. به نظر می رسد مفسران شیعه در تفسیر اعرافیان بیش تر به سیاق آیات توجه داشته اند و رای و نظری را برگزیده اند که با سیاق آیات بیش تر مطابقت دارد، این در حالی است که قول مفسران اهل تسنن با توجه به کثرت منابع کسب معرفت، بیش تر اجتهادی بوده و از سیاق آیات دورتر است.
On the Impact of Global Coherence on Translation Comprehension of the Holy Quran: A Case Study of PhD-ESP Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Despite the huge bulk of research conducted on translation quality assessment, the literature on the translation of the Holy Quran is in its infancy. Since jurists, commentators, and Quranic interpreters analyze individual Quranic verses as a whole discourse and in relation to other verses and Surahs, it is deemed necessary for translators to follow the same procedure and consider the wholeness of the text in their translation of individual verses. Coherence is among linguistic properties that contribute to the wholeness of the Quran as a unique discourse. A literature review shows that coherence has a direct effect on the quality of translations. Thus, this research intended to investigate the effect of coherence on the translation quality of some famous translations of the Holy Quran from an instructional viewpoint. To this aim, a mixed-methods study was employed in which the effect of coherence on reading comprehension of 12 Ph.D. candidates enrolled in an ESP course was studied. In the qualitative phase, utilizing linguistic markers, samples of coherent translations were extracted from the 30th chapter of the Quran. Then, two reading comprehension tests were developed from the coherent samples and the corpus without coherent markers. In the next step, these tests were administered to participants. The data were analyzed through a t-test. Findings showed that coherent translations enjoy post-posed/pre-posed concessive, sense continuity, backgrounding, explicitation, and addition as coherence markers. Also, quantitative findings showed a significant difference between the tests taken by the participants at two different times (t (11) = 4.204 and p = 0.001) proving the meaningful effect of coherence on translation comprehension.
On the Effect of Semantic-Structural Elaboration on Qur’anic Reading Efficiency of Intermediate Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Arabic, as the only medium of performing religious rituals, is a widely used language in Islamic communities. Amongst uses of Arabic, reading and recitation of the Holy Qur’an enjoy a critical position. Accordingly, many religious schools have invested in teaching Qur’an and its required skills. Research findings have shown that Qur’anic teaching follows a traditional procedure in theory and practice. Considering the importance of conducting applied linguistics studies on teaching Qur’anic reading, the current research was an attempt to investigate the effect of semantic-structural elaboration of Qur’anic reading efficiency, encompassing reading reaction time, fluency, and comprehension. To this aim, an intact group of intermediate Qur’anic learners was selected through non-random convenience sampling and an experimental (pretest/intervention/posttest) design was employed in which the group underwent three different experiments. After raising awareness on five frequent Qur’anic roots and their derivations that occurred in different Qur’anic verses, tests were administered and parametric data were collected and analyzed through SPSS. Research findings revealed that intervention adversely affected reaction time by a significant increase (t (24) = -12.067, p < 0.000.) while promoting reading fluency and reading comprehension (t (24) = -9.643, p < 0.000, and t (24) = -6.914, p < 0.000, respectively). It was suggested that, though semantic-structural elaboration significantly increases learners’ knowledge of semantic, syntax, and morphology and promotes language skills, form-focused instruction is cognitively demanding and must be done with due caution. These findings could have implications for Qur’anic teachers, learners, and applied linguists in general.
ساختارشناسی سوره مبارکه فتح در پرتو بلاغت سامی با تأکید بر تقسیم قرآن به 555 واحد موضوعی (رکوعات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار چینش آیات در سوره های قرآن، از دغدغه های قرآن شناسان بوده است. این مسئله در نگاه کلامی با تعابیر توقیفی - اجتهادی و ازنظر تاریخی با تعابیر اصالت (صیانت) - تحریف و از نگاه زیبایی شناسی به تعبیر تناسب / عدم تناسب آیات بررسی شده است. در دهه اخیر، این مسئله با رویکرد مطالعات متن شناسی دنبال شده است. در این میان، یکی از دست آوردهای مطالعات متن شناسی تاریخی، بلاغت سامی است که سبک کهن در تألیف متون بر پایه تقارن است. مطابق بلاغت سامی، متون براساس مجموعه ای پیچیده از تقارن ها در سطوح مختلف متن بنا شده اند. این مطالعات در آغاز با مطالعات عهدین، شروع و با مطالعات انسانشناسی فرهنگی تأیید شد. در گام بعد، به این الگو به عنوان سبک تألیف آیات قرآن توجه شده است. هدف نوشته حاضر، آزمون این الگو در سوره مبارکه فتح با روش تحلیل بلاغی است. برای تعیین بخش های متن این سوره از الگوی تقسیم بندی رکوعات قرآنی استفاده شد که بر اساس آن، محدوده ابتدا و انتهای رکوعات این سوره عبارت اند از آیات: 1-10؛ 11-17؛ 18-26؛ 27-29. یافته ها نشان می دهند ساختار بیان مطالب در سوره مبارکه فتح به این صورت است که ابتدا عناوین موضوعات سوره در رکوع اول به صورت مختصر بیان می شوند: بشارت و امتنان فتح مبین به پیامبر(ص) و مواهب اعطایی به پیامبر(ص) در سایه فتح مبین، آثار فتح مبین برای مؤمنان بیعت کننده با پیامبر(ص)، پیامدهای فتح مبین برای دشمنان پیامبر اکرم(ص)؛ سپس به ترتیب معکوس، این عناوین در سه رکوع بعدی توضیح داده می شوند. از نتایج این پژوهش، ایجاد زمینه مناسب برای فهم بهتر سوره، شناخت و تبیین بهتر ساختار متنی سوره های قرآن کریم و نیز نشان دادن ظرفیت رکوعات قرآنی در فهم بهتر و شناخت دقیقتر ساختار بیانی قرآن کریم اند.
قرآن دست مایه ی مساوات یا غیریّت سازی: گفتمان های مدرن جهان اسلام و تفسیر اجتماعی آیه ی 13 سوره حجرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه سیزدهم سوره حجرات مهمترین آموزه اسلامی در نفی نژادپرستی، بازنمایی یگانگی هستی انسان ها و به رسمیت شناختن پرهیزگاری به عنوان تنها شاخص فضیلت انسان ها بر یکدیگر است. در واقع گرچه این آیه مهمترین آموزه اسلامی در زمین یکانگی هستی بشری و نفی هر نوع نژادپرستی و شاخص های غیراخلاقی برای برتری انسان ها بر یکدیگر است؛ اما همین آیه دستمایه تلاش گفتمان ها و جریان های مختلف در جهان اسلام برای غیریت سازی قرار گرفته است. این پژوهش با بررسی سیر تطور آراء مفسران اسلامی درباره این آیه، تلاش خواهد کرد نشان دهد چگونه درک از این آیه با گذار به دوره مدرن تغییر یافته است و گفتمان های مدرن در جهان اسلام بر تفسیر این آیه اثرگذار بوده اند. در تفاسیری که از این آیه ارائه شده است، در مجموع می توان ردپای چهار گفتمان فکری اجتماعی در جهان اسلام را یافت: ملی گرایی ایرانی شیعی، ملی گرایی عربی سنی، پان اسلامیسم و غرب ستیزی و ساینتیسم و مدرنیسم غربی. با اینکه همه این گفتمان ها در نفی نژادپرستی هم نوا هستند، اما عملا این آیه را دستمایه ای برای غیریت سازی علیه یکدیگر به شکل آشکارا یا پنهان به خصوص براساس «ملی گرایی» قرار داده اند.
شناخت رویکردهای تأویل قرآن در نهج البلاغه با تأکید بر شرح ابن ابی الحدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امام علی علیه السلام، تحت تربیت و آموزش نبی اکرم صلی الله علیه واله وسلم، از راسخان در علم و آگاه به علم تأویل گردید و نهج البلاغه، نازله روح مطهری است که وجودش با قرآن یکی بوده و از همین وجه این کتاب را «اخ القرآن» نامیده اند. در متن نهج البلاغه، گزاره های متعددی دلالت بر تأویلات امام علی علیه السلام، در حوزه های مختلف دارد. با توجه به اینکه تأویل عبارت از بیان حقیقت و نزدیک شدن به مراد گوینده و ارجاع بیانی کلام او به حقیقتی که به واقعیت عینی رسیده است، می باشد، امام علی علیه السلام، در نهج البلاغه با رویکردهای متعددی به تأویل امور پرداخته است. از جمله این رویکردها می توان به تأویل برخی از آیات قرآن کریم، تأویل حقیقت صفات الهی از طریق وصف و مقایسه با صفات انسانی و بیان مصداق خارجی و تجسم عینی وعد و وعیدهای قرآن در مورد روز قیامت اشاره نمود. در این مقاله با روش توصیفی، عوامل مذکور در کلام امام علیه السلام با تأکید بر شرح ابن ابی الحدید مورد بررسی قرار گرفته است.
استعاره های هستی شناختی حوزه قیامت در جزء سی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره مفهومی که رویکردی جدید در زبان شناسی شناختی است، در تبیین و روشنگری متون به ویژه متون دینی نقش به-سزایی دارد. کاربرد این نظریه در سبک شناسی شناختی و تحلیل متون ادبی و دینی می تواند کارگشا باشد. از آن جایی که زبان دین، زبانی استعاری است، استعاره های مفهومی در آن کارکرد فراوانی دارند. در این پژوهش بر آن هستیم تا براساس شیوه توصیفی- تحلیلی استعاره های هستی شناختی حوزه قیامت در جزء سی قرآن کریم را واکاوی کنیم و به این پرسش ها پاسخ دهیم که کارکرد استعاره های هستی شناختی حوزه مفهومی قیامت در جزء سی قرآن کریم به چه صورت است- ؟ با بررسی استعاره های هستی شناختی حوزه مفهومی قیامت در جزء سی قرآن کریم براساس نظریه استعاره مفهومی به چه ویژگی هایی می توان دست یافت؟ یافته ها نشان می دهد که تجسم بخشیدن به مفاهیم انتزاعی و ملموس ترکردن آنها از برجسته ترین کارکرد استعاره های هستی شناختی است و بررسی استعاره های هستی شناختی حوزه مفهومی قیامت در جزء سی دست یابی به ویژگی هایی براساس استعاره مفهومی لیکاف و جانسون است.
کفر «ثالِثُ ثَلاثَهٍ» و توحید «رابِعُ ثَلاثَهٍ» از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
203-222
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم با تعبیرهای مختلف از یک سو، به نفی شرک و چندگانه پرستی می پردازد و از سوی دیگر، مردم را به توحید و یکتاپرستی دعوت می نماید. نفی اعتقاد به « ثالِثُ ثَلاثَهٍ » درباره خدا و تاکید بر « رابِعُ ثَلاثَهٍ » بودن او، یکی از این راه هاست. ازمنظر قرآن کریم، تعبیر « ثالِثُ ثَلاثَهٍ » درباره خدا، بیانگر محدودیت، جسمیت و هم عرض بودن خدا با سایر موجودات و به تبع آن، اِسناد وحدت عددی به خداست؛ به طوری که اگر خدا به همراه دو نفر باشد، با آنها به شمارش درآمده، مجموع آنان سه نفر می شود. از این جهت، « ثالِثُ ثَلاثَهٍ » کفر و باطل است. این در حالی است که « رابِعُ ثَلاثَهٍ »، خدا را از محدودیت و هم عرضی با سایر موجودات دور داشته، وحدت او را غیر عددی می داند و به همین دلیل، اگر خدا با دو موجودی، معیت داشته باشد، سومی آن دو بوده، بر آنان احاطه قیّومی و عملی دارد، نه اینکه با آنها شمارش شود و به عدد و رقم آنان اضافه گردد. به همین دلیل، « رابِعُ ثَلاثَهٍ » نشانه توحید ناب بوده، درباره خدای سبحان به کار می رود.
چگونگی سازماندهی سوره های قرآن از نگاه زرقانی در بوته نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال هشتم پاییز۱۳۹۶ شماره ۳۰
133 - 150
حوزههای تخصصی:
زرقانی از مؤلفان برجسته در زمینه تألیف کتب علوم و تاریخ قرآنی است و از آنجا که موضوع سازماندهی سورهای قرآن در بین مباحث تاریخ قرآنی اهمیت ویژه ای دارد، پژوهش حاضر تلاش نموده که با روش تحلیلی انتقادی به ارزیابی، نقد و بررسی نظرات وی در این زمینه بپردازد و به دنبال تشخیص واقعیت باشد. ادعای زرقانی درباره توقیفی یا اجتهادی بودن سازماندهی سوره های قرآن در کتاب مناهل العرفان فی علوم القرآن، تفکیکی است. وی درباره چگونگی سازماندهی همه سوره های قرآن ادعای واحدی ندارد و بخشی را توقیفی و بخشی را اجتهادی می داند و در اثبات این ادعا، بر این دلایل تکیه می زند: الف) پذیرش این نظریه از ناحیه بعضی عالمان بزرگ، ب) وجود روایاتی صریح در توقیفی بودن بخشی از سوره های قرآن و سکوت درباره بخشی دیگر و ج) وجود روایاتی معتبر درباره اجتهادی بودن بخشی از سوره های قرآن، اما دلایل وی به ترتیب با قوانین ذیل خدشه می پذیرد: 1 نفی شخصیت گرایی و لزوم عرضه دلیل بر این ادعا، 2 نفی نشدن ماعدا در اثبات یک شیء، 3 إذَا جاءَ الإحتمال بطل الإستدلال و 4 إِذَا تَعَارَضا تَسَاقَطَا. بر این اساس، اگر هم این ادعا درست
در سایه قرآن
مرز میان عرفان با دانشهای همگن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«عرفان» واژه یی آشنا و پربسامد در فرهنگ شفاهی و مکتوب و دارای طیف معنایی گسترده یی است و همین امر موجب ابهام در کاربردهای گوناگون آن و بویژه کاربردهای تازه پیدای آن از قبیل «عرفانهای کاذب»، «عرفانهای نوظهور» و نیز بحثهایی مانند «نسبت دین وعرفان»، «نسبت عقل و عرفان» و «نسبت فلسفه و عرفان» شده است. این مقاله درصدد است با تبیین معنا و مفهوم عرفان و تمایز نهادن میان عرفان عملی و عرفان نظری و نیز بیان تمایز میان آن دو با علم عرفان عملی و علم عرفان نظری، مرز میان عرفان (علم عرفان نظری) با فلسفه و نیز تفاوت میان عرفان (علم عرفان عملی) با علم اخلاق را تا حدودی مشخص کند.
«خاستگاه حقوق بزه دیده در اسلام و ایران در مقایسه با اساسنامه دیوان کیفری بین المللی»
منبع:
مطالعات فقه و اصول دوره دوم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
167 - 190
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در جرمشناسی توجه به بزه دیدگان و نیازها و حقوق آنها است. در تمام ادوار تاریخ، قانون های گذشته و معاصر حقوق های مختلفی را برای بزه دیدگان در نظر می گرفتند که این حقوق بستگی به فرهنگ و عقاید آن جامعه در آن زمان داشت ولی می توان گفت پایه و اساس این حقوق در همه قوانین مختلف یکی بوده که همان جبران و ترمیم و بازتوانی بزه دیده بوده است. ضرورت حمایت از بزهدیدگان جرم بر کسی پوشیده نیست، اما آن چه که در این زمینه مهم و راهگشا میباشد شناسایی و اولویتبندی حقوق و نیازهای اساسی بزهدیدگان و پس از آن ارائه راهکارها و اتخاذ سیاستهای کاربردی در راستای حمایت از حقوق بزهدیدگان است. هدف اصلی از انجام این پژوهش مشخص نمودن جایگاه حقوق بزه دیده و نقاط اشتراک و افتراق این حقوق در حقوق اسلام، اساسنامه دیوان کیفری بین المللی و قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 و همچنین مشخص نمودن نقاط ضعف و قوت قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 و اساسنامه دیوان کیفری بین المللی در مورد این حقوق مد نظر است.
هستی شناسی خیال نزد ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قوه خیال نزد ابن سینا و ملاصدرا از جمله قوای باطنیِ نفس محسوب میشود. ابن سینا بدلایلی به مادی بودن این قوه و ملاصدرا نیز با ادله یی به مجرد بودن آن قائل شده است. ابن سینا با مادی دانستن خیال با مشکلات فلسفی عدیده یی همچون معاد جسمانی و بقای برخی نفوس روبروست. ملاصدرا ضمن پاسخ به ادله وی، برای مدعای خود دلایل متعددی ذکر کرده است. در سنجش میان دلایل هر یک از این دو فیلسوف، ادله ملاصدرا را در مقایسه با نظر شیخ الرئیس متقنتر و مقبولتر می یابیم. در ضمن، ملاصدرا با قبول تجرد قوه خیال، به نتایج متعددی همچون توجیه بقاء حافظه در پیری، توجیه مسائل فراروانشناختی، اثبات معراج و معاد جسمانی و بقاء نفوس ساده انسانی نائل شده که ابن سینا در پی آنها بوده است. لذا میتوان نتیجه گرفت نظریه ملاصدرا در این باب، یعنی اعتقاد به تجرد قوه خیال کاربردیتر است و با آن بنحو ساده تری میتوان برای برخی معتقدات دینی، دلیل و توجیه عقلانی اقامه کرد.
حربه تهمت/ سوره فرقان 4-6
مفهوم شناسی تأویل و کاربرد آن در تفسیر المیزان
حوزههای تخصصی:
واژه تأویل بارها در قرآن به کار رفته و قرآن برای خودش ، قائل به تأویل شده که تلاش های بسیاری را برای یافتن مفهوم صحیح آن به خود معطوف ساخته است؛ علامه طباطبایی نظری جدید برای تعریف تأویل ارائه داده که شناخت آن، در کشف مراد قرآن از تأویل اهمیت ویژه ای دارد. در مقاله حاضر تلاش شده با استفاده از روش کتابخانه ای، تعریف علامه طباطبایی از تأویل در عرف قرآن، تبیین و عملکرد ایشان در کاربرد این واژه در المیزان،گردآوری گردد تا با تعریف ایشان، برداشتی صحیح از معنای تأویل در کاربرد این واژه در قرآن و تفسیر آن بدست آید و مشخص گردد که هیچ یک از تعریف های دیگر تأویل، به جز تعریف علامه طباطبایی، با مراد قرآن مطابقت ندارند و تأویل در تعریف علامه، از سنخ مفاهیم نیست، بلکه حقیقت واقعی و عینی یک واژه یا عبارت قرآنی است که در تمام تفسیر المیزان رعایت شده و تأویل، بر اساس تعریف رایج(بازگرداندن معنای ظاهری)، با هر انگیزه ای باشد، نادرست ارزیابی شده است.
بررسی نقش مباحث مقدماتی اصول فقه در مبانی تفسیر قرآن
منبع:
الاهیات قرآنی سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۵
65 - 84
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در حوزه تفسیر قرآن «مبانی تفسیر» است که هر مفسر قبل از تفسیر باید موضع خود را نسبت به آن مشخص نماید. از آنجا که بسیاری از اختلافات تفسیری ناشی از اختلاف در مبانی تفسیر است. عنایت عالمانه به آن، از ضرورت برخوردار است. از طرف دیگر، علم اصول فقه به عنوان دانشی روشمند موجب پویایی فقه گردیده و می تواند در تفسیر و به خصوص حوزه مبانی تفسیر نقش آفرین باشد. سوال اصلی این پژوهش آن است که کدام دسته از «مباحث مقدماتی اصول فقه» در حوزه «مبانی تفسیر» مستقیم یا غیر مستقیم ایفای نقش نموده، و کیفیت این تأثیر چگونه است؟ پژوهش حاضر با روش کتابخانه ای- تحلیلی صورت پذیرفته است. در این بررسی مشخص شد که از جمله مبانی تفسیر که به وسیله اصول فقه مدلل و موجه می شود عبارتند از: مباحث حجیت، امکان و جواز تفسیر، معرفت بخشی و واقع گرایی قرآن، وابستگی معنا به متن و قصد مؤلف.
بازکاوی تحلیلی موضع مشرکان قریش در قبال وصف شریف «الرحمن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
217 - 242
حوزههای تخصصی:
در آیه شریفه 60 سوره فرقان، اجمالاً به اظهار جهل و ازدیاد نفورِ مشرکان قریش در قبال وصف شریف «الرحمن» اشاره شده است. در این راستا، شواهد دیگری نیز در آیات و روایات موجود است. حال مسئله اینجاست که علت این واکنش ویژه چیست؟ مقاله حاضر بر آن است که به روش توصیفی تحلیلی، پاسخ سٶال مزبور را از لابه لای متون دینی و تاریخی استخراج نماید. به نظر می رسد اولاً اظهار جهل مشرکان قریش صادقانه نبود و بیشتر جنبه تجاهل داشت؛ ثانیاً تجاهل ایشان در قبال «الرحمن»، بهانه تراشی برای توجیه و تثبیت گریز از آن بود و ثالثاً انگیزه اصلیِ حساسیت و نفور ویژه مشرکان قریش در قبال «الرحمن» به سه عامل بر می گشت: اول آنکه «الرحمن» در فضای آن روز، نماد معبودِ بی شریک بود و دوم آنکه «الرحمن» به فرهنگ عقیدتیِ قبایل رقیب تعلق داشت و سوم آنکه «الرحمن» در لسان مٶمنان، پرتکرار و شعارگون بود.
بررسی و نقد شیوه تدبّر «سوره - واژه محور» قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۴
173 - 203
حوزههای تخصصی:
تدبر دستوری همگانی است که انجام آن در قرآن برای عموم میسّر دانسته شده است؛ صاحب نظران علوم قرآنی در پی ساده ترین راه برای آموزش تدبر در قرآن به عموم مردم روش هائی را به دست داده اند. ازجمله روش های ارائه شده، شیوه سوره-واژه محور است. شیوه ای که برای تدبر در قرآن، تکیه محض بر واژه و یا بر یک سوره خاص نداشته؛ بلکه به صورت تلفیقی به کلمات و سوره ها می پردازد. این مقاله به شیوه کتابخانه ای و با روش توصیفی- تحلیلی به نقد شیوه تدبر سوره - واژه محور قرآن کریم و کارکردهای پرداخته است. در شیوه سوره – واژه محور، تدبر احاطه بر غرض نزول کلمات، آیات و سوَر معنا شده که شرط تحقق آن طهارت بوده و نخستین گام در آن، تفکر است. تدبر در این شیوه، از سطوح مختلفی برخوردار می باشد که با رسم نمودارهایی همراه است. این شیوه ضمن بهره مندی از امتیازات، مورد نقد مبنائی و روشی است؛ تدبر، احاطه و دستیابی به کنه مطلب نیست بلکه دقت و تأملی عمیق است که همراه با توجه قلبی باشد. ثانیاً تفکر، سطحی متفاوت از تدبر بوده و نباید مرحله ای از آن دانست. ثالثاً هدف تدبر، عمومی کردن فهم قرآن است لذا تعیین سطوح مختلف در استفاده از این شیوه و رسم نمودارهای پیچیده که نیازمند کسب مهارت های فراوانی است برای عموم میسّر نبوده و به تفسیر نزدیک تر است. رابعاً آنچه در شیوه مورد بحث به تدبر کلمه ای یاد می شود، نوآوری خاصی نشده است جز اینکه نمودارهای پیچیده به آن اضافه شده که فرد را دچار سرگردانی می کند.
شکستن نرم معمول زبان (تقدیم، تأخیر و التفات) در جزء 27 قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
هویت هستی شناسی هر متن مرهون دو مؤلفه معنا و محتوا از یک سو و ساختار و هندسه رویین از سوی دیگر است. ساختار و هندسه رویین و شیوه بیان در کشف لایه های زیرین متن و رسیدن به برداشت های جدید از متن کارایی بسزایی دارد. آشنایی زدایی یکی از مفاهیم اساسی در نظریه فرمالیست های روس است. بر اساس این نظریه، نویسنده متن سعی دارد تا با تغییر در ساختار و هندسه رویین و غریبه کردن نُرم های عادی زبان و مفاهیم آشنا و افزودن بر دشواری متن، مدت زمان درک خواننده را طولانی تر کند و لحظه ادراک را به تعویق بیندازد و بدین سان سبب ایجاد لذت و ذوق ادبی گردد. قرآن کریم اعجاز جاودان پیامبر است. یکی از ابعاد اعجاز، اعجاز ادبی است. سازوکارهای ادبی و ساختار های گوناگون در قرآن کریم چنان مسحور کننده و شگفت آور است که در هر زمان می توان از زاویه ای متفاوت به آن نگریست. این پژوهش می کوشد تا با روش تحلیلی توصیفی، بهره مندی قرآن از امکانات زبانی و شگردهای زیبایی آفرینی را با ارائه نمونه هایی از آشنایی زدایی درآیات شریف جزء 27 قرآن به تصویر کشد و در نهایت با تکیه بر تفاسیر ادبی قرآن کریم و تحلیل دیدگاه مفسران، تأثیر این امر را در کشف معنای مقصود توسط مخاطب و کسب التذاذ را که منجر به تدبر و تفکر بیشتر در آیات قرآن توسط مخاطب می شود، نظاره گر باشد.