فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیرِ آیه هفتم آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آیه هفتم آل عمران مراد از اتّباع در «یتبعون ما تشابه» پی جویی و جُستن متشابهات است، نه پیروی از متشابهات.تأویل در این آیه به معنای بیان مراد و معنای آیه متشابه به کار رفته است.محلِ وقف در «ولا یعلم تأویله الا الله و الراسخون فی العلم ..» «الله» نیست و «الراسخون فی العلم» عطفِ بر «الله» است.دلایلِ علامه طباطبایی(ره) بر عِدل بودنِ «والراسخون فی العلم یقولون ...» برای «و اما الذین فی قلوبم زیغ فیتون ما تشابه منه» پذیرفتنی نیست.برداشت علامه از کلام امام علی(ع) درباره راسخانِ در علم با ظاهرِ کلام حضرت، دلایل عقلی و مبنای نظری علامه در تأویل ناسازگار است.تعریفِ آغازینِ علامه برای محکم و متشابه مقبول، اما تعریف نهایی وی مورد اشکال است
عرضه بر قرآن; راه زدودن آسیب هاى روایات تفسیرى
منبع:
معرفت ۱۳۸۲ شماره ۷۰
حوزههای تخصصی:
نگاهی به نشر نوین شبهات کهن در مورد قرآن
منبع:
نامه جامعه ۱۳۸۳ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
معناشناسى ایمان در تفسیر المیزان و مفاتیح الغیب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار نگاهى مقایسه اى به معناشناسى، «ایمان»، در نظرگاه فخررازى و علامه طباطبایى دارد. در نگاه فخررازى، «ایمان» تصدیق قلبى است و عمل و اقرار تمام یا جزء ایمان نیست، زیرا مراد از این «الکبیر» تعریف ایمان به معرفت شایسته نیست، زیرا مراد از این معرفت همان تصدیق منطقى است نه قلبى. در برابر فخر رازى، علامه «ایمان» را تصدیق مى شناسد و مراد ایشان از تصدیق همان اعتقاد و علم است که در اصطلاح تصدیق منطقى خوانده مى شود. افزون بر این، در نظر گاه علامه طباطبایى لحاظ قید «التزام عملى» در تعریف «ایمان» ضرورى است و آیاتى از قرآن نیز حکایت از این ضرورت دارد. اما عمل، خود ایمان یا حقیقت آنها نیست، بلکه اثر ایمان شناخته مى شود.
راه دستیابی به ترجمهای مطلوب از قرآن کریم
منبع:
ترجمان وحی ۱۳۷۷شماره ۳
حوزههای تخصصی:
قرآن این معجزه جاودانه الهی که به عنوان آخرین کتاب آسمانی بر خاتم پیامبران حضرت محمد(ص) فرو فرستاده شده، مجموعهای است از عقاید، احکام، عبادات، مسائل اخلاقی، روابط اجتماعی، مواعظ و اندرزها و سرگذشت پیشینیان در جهت هدایت و تأمین سعادت همه مردم؛ و چون آیات آن به زبان عربی نازل شده، شایسته است برای کسانی که عربی نمیدانند به زبان قابل فهم آنان برگردانده شود تا درک مفاهیم والای آن بر عموم مردم آسان گردد و بتوانند در سایه آن به سعادت واقعی دست یابند.
تا کنون ترجمههای گوناگونی از قرآن مجید انجام شده است که مترجمان آنها هر کدام بر اساس روشی که برگزیدهاند به این کار اقدام کرده و محصول تلاش خود را در قالبی ویژه ارائه دادهاند. به طور خلاصه میتوان گفت ترجمههایی که به صورت تحت اللفظی انجام شدهاند ما را به هدف نزدیک نمیکنند و سودی نمیبخشند، همچنان که برخی از ترجمههای ادیبانه معاصر که لغات اصلی فارسی را جایگزین لغات رایج میکنند چندان نتیجه بخش نیستند، و نیز ترجمههایی که به فارسی روان نگارش یافتهاند ام دو نقیصه در آنها به چشم میخورد مطلوب نیستند؛ این دو نقیصه عبارتند از:
1. آیاتی که احتیاج به تفسیر و توضیح دارند به اختصار و ایجاز ترجمه شدهاند و خواننده نمیتواند مقصود اصلی را دریابد، بلکه گاهی ترجمه در ذهن او ابهامها و اشکالاتی به وجود میآورد که بسیار زیان بار است (برخی از مواردی که نیازمند تفسیر و توضیح است متعاقبا خواهد آمد).
2. خطاها و اشتباهات ترجمهای به شکلهای مختلف که خواننده را از دستیابی به مضامین بلند آیات قرآنی محروم مینماید. (در صفحات بعد به تفصیل از این گونه خطاها یاد خواهد شد).
پس چه باید کرد؟ و بر ترجمه مطلوب چگونه میتوان دست یافت؟
در این نوشتار، نخست ضعف ترجمههای موجود را بررسی میکنیم و سپس پیشنهادهایی تقدیم میداریم.
شناخت روح و نفس در قرآن و تاثیر آنها بر شخصیت انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع شخصیت از مهم ترین مباحث حوزه انسان شناسی است که در علوم مختلف انسانی و تربیتی از قبیل مدیریت، علوم سیاسى، تعلیم و تربیت و ... جایگاهی ویژه دارد. پیشینه این موضوع را باید در دانش روان شناسی جستجو نمود که گرایشی خاص با عنوان روان شناسی شخصیت به آن اختصاص یافته است. در این مقاله سعی شده با استفاده از منابع لغوی و آرای اندیشمندان اسلامی، مفهوم روح و نفس از دیدگاه قرآن و نیز جایگاه آنها در روان شناسی شخصیت بررسی شود.
بررسی موضوعاتی چون چیستی روح و نفس، تفاوت روح و نفس، محدوده مفهوم روح و نفس در حوزه روان شناسی شخصیت و جایگاه نفس در بحث شخصیت به عنوان عامل وحدت رفتار انسان از مباحث این پژوهش است
دوره های ترتیل / قرائت محمد صدیق منشاوی
منبع:
بشارت ۱۳۷۷ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
نقد دیدگاه های مفسران در مورد استغفار پیامبر از گناه در آیه 55 غافر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه 55 سوره غافر از جمله آیاتی است که در چالش با عصمت پیامبر خاتم(ص) تلقی می شود که در آن به رسول خدا(ص) دستور داد شده تا نسبت به گناهش استغفار نماید. مفسران تلاش کرده اند با ارائه تفسیری از این آیه ساحت پیامبر را از گناه منزه شمرند، اما در این راه همه آنان به یک اندازه موفق نبوده اند. در این مقاله ضمن گزارش و نقد ده دیدگاه در تفسیر این آیه، با تکیه بر سیاق، زمان و فضای نزول آیه، مقصود از ذنب پیامبر آن خطورات ذهنی ای دانسته شده که گاهی به طور ناخودآگاه و به مقتضای طبیعت بشری پیامبر، در آن شرایط سخت مکه، نسبت به کند شمردن تحقق وعده خداوند در یاری پیامبر و مؤمنان به ذهن آن حضرت آمده است. از شیوه تفسیر مفسران دانسته می شود که همه آنان در باره این آیه بر عصمت پیامبر اجماع دارند، حتی قائلان به ارتکاب گناه صغیره یا گناه قبل از بعثت به دنبال جمع میان آیاتی نظیر آیه مذکور و اثبات عصمت پیامبر بوده اند، اما به درستی نتوانسته اند از عهده آن برآیند.
یک آیه و چند نکته: زبان موعظه
منبع:
بشارت ۱۳۷۹ شماره ۱۷
حوزههای تخصصی:
تفسیر سوره حشر
نقدی بر نظرات رژی بلاشر
حوزههای تخصصی:
داستان قرآنی زنی به نام اسماء
منبع:
بشارت ۱۳۸۱ شماره ۲۸
تحلیل واژگانی روح، نفس، قلب، فؤاد و صدر در قرآن و بررسی چندگانه یا متحد بودن آنها با تأکید بر دیدگاه های علامه طباطبایی، آیت الله مصباح یزدی و آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
واژه های روح، نفس، قلب، فؤاد و صدر در قرآن به ساحت دوم انسان اشاره دارند. نوشتار حاضر به روش توصیفی تحلیلی، به بررسی چندگانه یا یکی بودن مشارٌالیه آنها می پردازد و با بررسی نظرات مفسران به ویژه علامه طباطبایی، آیت الله مصباح یزدی و آیت الله جوادی آملی، معیاری نو برای تمییز مشارٌالیه آنها ارائه می دهد. حاصل اینکه امر مجرد، پیش از تعلق به بدن، روح و پس از آن نفس نامیده می شود. میان این دو و سه واژه قلب، فؤاد و صدر نیز تمایزی احساس می شود. این سه در کاربرد مطلق، همان معنای نفس یا روح را می رسانند؛ ولی قرین با اوصاف، به مرتبه ای از مراتب روح یا نفس انسانی اشاره دارند؛ یا اینکه روح و نفس همانند اسامی هستند که به تمام حقیقت انسان اشاره دارند، ولی قلب و فؤاد و صدر همانند اوصافی هستند که هرچند با نفس و روح متحدند، به تمام حقیقت انسان اشاره نمی کنند.