واژه ربّانیون در قرآن کریم ازجمله واژگانی است که تحلیل های متنوع و گوناگونی درباره معنا و ساختار لفظی آن صورت گرفته است. نظر مشهور مفسران و لغت پژوهان، این واژه را از ریشه «ربّ» به معنای مالک یا اسمی اشاره به خداوند متعال می داند. واژه ربّانی سه مرتبه در قرآن کریم استفاده شده که در دو کاربرد آن، همراه با کلمه احبار بوده است که گروهی از علمای یهود بوده اند. در این مقاله، پس از نقل برخی از اقوال درباره معنای این واژه و ساختار لفظی آن در کتب لغت و تفسیر، بازاندیشی دوباره ای درباره معنای این لفظ و ساختار لغوی آن انجام شد؛ از این رهگذر نشان داده شد این کلمه در مواردی که در کنار لفظ احبار قرار دارد، برخلاف تصور رایج از ریشه «ربّ» به عنوان اسمی اشاره به خداوند متعال، اشتقاق نیافته و ریشه اصلی این کلمه، واژه «رب» سامی و آفروآسیایی به معنای بزرگ است و ربّانیون به گروهی از بزرگان یهود اشاره دارد و این واژه، کلمه ای دخیل و معرّب است.
یکی از مبانی مهم زمخشری در تفسیر کشاف، استفاده از احادیث نبوی برای واکاوی مسائلی نظیر علوم ادبی، علوم قرآنی و... در جهت فهم معنای آیه است؛ در این میان، وی در 20 مورد، از احادیث نبوی برای کاربست معنای واژگان استفاده نموده است. در این راستا پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و رویکرد انتقادی، چهار کاربستِ چالش زا، از حیث معنای واژه را با تحلیل دیدگاه زمخشری و روایت مربوطه، مورد ارزیابی قرار داده، سپس نتیجه بررسی صورت گرفته از معنای واژه را در ترجمه های فارسی معاصر بازتاب داده و در نهایت به این نتیجه رسیده است که از یک سو زمخشری در اکثر موارد، کاربست روایات را به درستی اشاره ننموده است و از سوی دیگر، ترجمه های فارسی نیز در برگردان واژگان مورد بررسی، به این موضوع توجه کامل، مبذول نداشته اند. در هر حال مرحوم مشکینی از سایر مترجمان مورد بحث، دقیق تر عمل نموده است.
مقاله ى برگرفته از پایان نامه ى دوره ى کارشناسی ارشد رشته ی علوم قرآن و حدیث تحت عنوان ""پژوهشی در صحت و تواتر قرائات قرآن""
استاد راهنما: دکتر مهین شریفی، عضو هیأت علمى دانشگاه پیام نور مرکز تهران.
دانشجو: سید محمّد لطیفی، کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث
موضوع صحت و تواتر قرائات قرآن، ازمباحث مطرح در حوزهٔ علم القراءات می باشد و از دیر باز دانشمندان علوم قرآنی با دیدهٔ عنایت بدان نگریسته اند و موافقان و مخالفان تواتر هر یک به ارئهٔ ادلّه ومستندات در تحکیم دیدگاه خویش پرداخته اند. از منظر این مقاله تواتر قرائات از پیامبر9ثابت نمی باشد، هر چند می توان در طبقات متأخِّرتر به تواتر سندی قرائات ملتزم گشت. امّا اینکه برخی تواتر قرآن را اثباتگر متواتر بودن قرائات پنداشته اند، اثباتگر مدّعا نیست و اساساً دو مقولهٔ قرآن و قرائات از ماهیّت متمایز برخوردارند. تواتر حدیث ""أحرُف سبعه"" نیز نه صراحتاً و نه تلویحاً إشعاری بر تواتر قرائات ندارد، زیرا مراد از حروف هفتگانه، قرائات هفتگانه نمی باشد و منطبق دانستن این دو بر یک معنی بلا دلیل است.
عبدالغنی نابلسی از شع رای برجسته دوره انحطاط به شمار می رود که در اشعار خود ش واهد قرآن ی بسیاری به کار بسته و در به کار بردن آنها توانایی شگفت آوری از خود نشان داده است. جای جای دی وان الحقائق و مجموع الرقائق وی آکنده از الفاظ و مفاهیم قرآنی است. گویی قرآن با روح وی عجین شده است؛ شاعر لب باز نکرده مگر اینکه گوشه ای از آیات قرآنی را بیان نموده تاجایی که می توان گفت بخش عظیمی از دیوان وی نظم آیات قرآن است چه از نظر لفظی و چه از نظر معنایی و مفاهیم عمیق قرآنی را به وضوح در دیوان خوی ش جای داده است. دیوان وی حاوی اشعار الهی است، یعنی در همه جای آن به یگانگی خدا اعتراف نموده است. ب ه جرأت می توان گفت همین مسأله هم هدف اصلی شاعر بوده که گویی در یک بیت دیوانش نیز از این هدف خارج نشده است. به حق می توان وی را از برجسته ترین شاعرانی به حساب آورد که در عصر انحطاط، نور قرآن در آثارشان تجلی یافته است.