درحالى که بسیارى از آیات و روایاتْ حاکى از خلقت نفس پیش از بدن هستند، ملّاصدرا مانند اکثر فلاسفه مسلمان، حدوث نفس را پیش از بدن مخالف ادله عقلى، و مستلزم محذورات فراوانى دانسته، و آن را انکار کرده است؛ اما به دلیل اهتمامى که به نشان دادن تطابق عقل و نقل داشته و براى حفظ حرمت ظواهر، کوشیده با تصرف در دلالت و ظهور ادله، سطحى برتر از معناى آیات و روایات ارائه، و مشکل پیش آمده را برطرف کند. وى معتقد بود که همه ادله حاکى از خلق روح پیش از بدن، درصدد بیان احوال نفس در عوالم برترند و نفس را به منزله کمالى از کمالات مبادى عالیه و موجودى در ضمن موجودات برتر توصیف مى کنند؛ یعنى ادله مزبور، ناظر به وجود عقلى نفس اند نه وجود نفسى آن. در این مقاله، ضمن تبیین و تثبیت آموزه «هستى عقلى نفس»، پاره اى از اشکالات عقلى و نقلى به آن را پاسخ داده ایم.
از جمله راه هاى شناخت خداى سبحان شناخت شخصى یا شهودى اوست. قرآن کریم در برخى از آیات به این نوع شناخت اشاره کرده است. عالمان مسلمان، از جمله مفسران، مباحث فراوانى در باب مفاد آیات مربوط به این موضوع مطرح کرده اند. پژوهش حاضر با روش توصیف و تحلیل در پى بررسى مهم ترین این دیدگاه ها با تأکید بر دیدگاه تفسیرى آیت اللّه مصباح، از دو آیه 172 و 173 سوره «اعراف» است و به نتایج زیر دست یافته است: آیات سوره «اعراف» بر اصل مواجهه و شناخت حضورى بنى آدم نسبت به خدا دلالت داشته، ولى کیفیت و زمان و مکان آن بر ما معلوم نیست و در آیه بیان نشده است. در روایات اهل بیت علیهم السلام نیز بر شخصى بودن شناخت یادشده در این آیات تأکید شده است. میزان شناخت شخصى بشر نسبت به خدا به اندازه ظرفیت وجودى محدود انسان است و او هرگز احاطه بر ذات خدا نخواهد یافت. افزون بر ذات خدا، شناخت حضورى اوصافى نظیر خالقیت، ربوبیت و رازقیت او نیز براى آدمى وجود دارد.
رویکرد اخلاقی در تفسیر قرآن در طول تاریخ اسلام دوره های گوناگونی را پشت سر گذاشته است. این ادوار در ویژگی ها و خصوصیات با هم تفاوت داشته اند. از عصر نزول قرآن و توأمان بودن روایات تفسیری و اخلاقی تاکنون پنج دوره در تفسیر اخلاقی قابل شناسایی و تفکیک است: 1. پیدایش توجه خاص به آیات مشتمل بر نکات اخلاقی (عصر اقدمین)، 2. افول صبغه اخلاقی در تفسیر آیات (عصر متقدمان)، 3. احیاء صبغه اخلاقی در قالب تفاسیر جامع (دوره اول عصر متأخران)، 4. رشد توجه به آیات مشتمل بر نکات اخلاقی (دوره دوم عصر متأخران) 5. شکوفایی توجه به آیات مشتمل بر نکات اخلاقی (دوره معاصران). آنچه باعث ایجاد و آغاز هریک از این دوره ها شده شرایط و فضای جامعه، نیاز مخاطبان و دغدغه مفسران بوده است؛ چنان که برآیند این عوامل در یک دوره خاص سبب شده است تا رویکرد اخلاقی در تفاسیر قرآن دچار شدت و ضعف شود. این نوشتار به معرفی دوره های گوناگون در تفسیر اخلاقی و تحلیل دلایل فراز و نشیب آن پرداخته است.