فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۱۳٬۷۷۵ مورد.
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
30 - 53
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم کتابی است که با نزول تدریجی آیاتش تقویت و حمایت مستمر قلبی و روحی پیامبر (ص) را به دنبال داشت. براساس آیه 120 سوره هود، بیان داستان های قرآنی انبیای الهی در هر مقطع، با هدف تثبیت قلب رسول الله (ص) و مؤمنان طرح شد تا این رویدادهای تاریخی در مسیر رسالت، موجب ایجاد استواری قدم ها و نفوذ در دل و جان مخاطبان گردد. این پژوهش درصدد پاسخ گویی به این سؤال است که داستان حضرت موسی (ع) در سوره نمل چگونه موجب تثبیت قلب پیامبر (ص) شده است. بررسی توصیفی تحلیلی این مسئله حاکی از آن است که خداوند متعال طرح ماجرای موسی (ع) در سوره نمل را با هدف دو بشارت به پیامبر (ص) و مؤمنان در پیش گرفت: بشارت نخست به مؤمنان بر یاری خداوند در شرایط طاقت فرسای محاصره اجتماعی اقتصادی عده ای از مؤمنان در شعب ابی طالب و هجرت عده ای دیگر به حبشه؛ بشارت دوم به نابودی جبهه باطل و غلبه حق، تا بیان دارد که گرچه مؤمنان در ابتدای دعوت پیامبر (ص) جمعیتی اندک بودند، در آینده ای نزدیک جانشین اقوام کافر و مشرک می شوند و حاکمیت و تسلط بر شبه جزیزه عربستان را به دست می آورند؛ ازاین رو، با اطمینان به غلبه مستمر مؤمنان بر کفار در طول تاریخ، نشانه ای غیرقابل انکار بر درستی پیام رسولان الهی مطرح می شود و با تثبیت قلب پیامبر (ص) و پیروان او، استواری و استحکام روحی ایشان را در طی مسیر رسالت و ایجاد جامعه اسلامی جهانی فراهم می آورد.
تحلیل کاربرد ادبی و معناشناسی شناختی واژه «حرث» در آیه «نسائکم حرثٌ لکم...» در مواجهه با شبهه شئ انگاری زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اطلاق «حرث» بر زنان در آیه 223 سوره بقره، مسئله شئ انگاری زن و ابزارانگاری او برای منافع مرد را به میان آورده است؛ چراکه براساس ظاهر عبارت قرآنی«نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُم»، به مردان خطاب می شود، «زنان کشت زار شما هستند». این برداشت که زن از منظر اسلام به نوعی طفیل مرد محسوب می شود با شواهد فراوان در قرآن و روایات که قائل به شأن و منزلت رفیع زن بوده و تنها ملاک برتری انسانی میان زن و مرد را تقوای ایشان دانسته، ناسازگار است. این پژوهش با بکارگیری روش کتابخانه ای، توصیف و تحلیل داده ها، ضمن بیان دیدگاه لغویان و مفسران به ویژه علمای بلاغت ومفسران ادبی با هدف تبیین واژه حرث در مورد زنان، به بررسی معناشناسی شناختی آن در قرآن پرداخته و به این نتیجه دست یافته است که ایجاد شبهه مذکور، ناشی از عدم شناخت کافی نسبت به نکات بلاغی به ویژه تشبیه بلیغ در قرآن است که نه تنها با استفاده از دیدگاه های ادبی قدمایی قابل دفاع است بلکه از منظر دانش نوین معناشناسی شناختی نیز به وجهی مطلوب تأیید و تحسین می شود؛ چراکه از این تشبیه مفاهیم برجسته و فاخری همچون جایگاه و نقش حیاتی زن در بقاء و رشد نسل بشر و ضرورت توجه ویژه مرد به وی، به شکلی مستدل و روشمند تحصیل می شود.
تحلیلی بر آیات ناظر بر طرح شبهه و پاسخ گویی به شبهات در قرآن با تأکید بر دیدگاه مغنیه در الکاشف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲شماره ۵۳
237 - 266
حوزههای تخصصی:
حقایق دینی به شرط برخورداری از یک منطق راسخ و مبانی استدلالی استوار، همواره مورد اقبال و پذیرش واقع می شود. از همین روست که قرآن کریم به مثابه آخرین وحی نامه الهی، پرسش و شبهات – مستقیم یا غیرمستقیم- پرسشگران و شبهه کنندگان را طرح و روش های منطقی مواجهه با آن را گزارش نموده است. فهم این مقوله مهم، فرع بر پذیرش جامعیت و جاودانگی قرآن، به عنوان آخرین نسخه هدایت الهی برای بشریت است. اهمیت این پژوهش ازاین روست که در عصر و روزگار فعلی، توجه به این موضوع اساسی، بار دیگر ما را به اهمیت مواجهه منطقی و مستدل، با شبهات دگراندیشان واقف می سازد. قرآن به عنوان سند جاودان سعادت انسان با شبهه مواجهه ای منطقی و خردمندانه دارد؛ و راه کارهایی را در شناخت شبهه و گونه های نظری و عملی مخالفان انبیاء به عنوان اصلی ترین جریان شبهه کننده ارائه نموده است. در گام نخست، گزارش دقیق شبهه که معطوف به دو جنبه گفتاری و عملی شبهه کنندگان است و تبیین صحیح عناصر هر گفتار و نحوه عمل مخالفان و معاندان را می توان مقدمه راه کار قرآنی به شمار آورد. در گام بعدی ارائه پاسخ های قرآن ابتدا مبتنی بر مؤلفه های فطری انسان، تحریک عقل و وجدان آن ها، و سرانجام در صورت لجاجت و استمرار دشمنی آنان، مواجهه بر اساس سنت های الهی است. برخی مفسّران عصری، همچون محمدجواد مغنیه که در تفسیر آیات قرآنی تحولات اجتماعی را به عنوان یک عامل مهم در نظر گرفته از همین روش مواجهه قرآنی با شبهات الگو گرفته و در مقام پاسخ به آن ها برآمده است. این جستار با روش توصیفی–تحلیلی به جنبه های گونه گون شبهه و آموزه های قرآنی پرداخته است. بر این مبنا ابتدا آیات ناظر بر شبهه کنندگان در قرآن مطرح و روش های مواجهه این کتاب الهی با آن ها توصیف و بررسی می شود. در پی این بررسی نمونه هایی از دیدگاه های تفسیری مغنیه در الکاشف با رویکرد شبهه شناسانه ارائه می گردد.
معناشناسی درختان فرازمینی مذکور در قرآن کریم و مبانی آن از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی دیدگاه ملاصدرا در خصوص درختان فرازمینی مذکور در قرآن کریم و تبیین، تحلیل و ارزیابی مبانی او در این زمینه می پردازد. «شجره زیتونه»، «سدره المنتهی»، «طوبی»، «شجره طیبه»، «زقوم» و «شجره ممنوعه» در قرآن به حقایق و اموری فرازمینی اشاره دارند و تعیین معنا و جایگاه وجودی آن ها در قوس نزول و صعود اهمیت دارد. ملاصدرا با مبانی هستی شناختی، انسان شناختی، شناخت شناختی، زبان شناختی و کلامی خاص خود به تفسیر و تأویل آن ها پرداخته است. ذو مراتب دانستن واقعیت و تناظر مراتب آن با مراتب حقیقت انسان، مدارج معرفت و بطون قرآن و نیز اتخاذ روش چند منبعی در تفسیر و تمثیلی دانستن متون دینی و تاویل آن ها این امکان را در اختیار او قرار می دهد تا به جمع میان معانی تفاسیر و تاویلات گوناگون درباره این درختان بپردازد، هرچند ممکن است تطبیق اصول حکمی و عرفانی با اشارات قرآنی نوعی تأویل و عبور از تفسیر به شمار آید و بنابراین از دیدگاه بعضی فاقد مبنای درست تفسیری و مستندات محکم قرآنی قلمداد شود.
Emotional Typology in the Qur’an: A Comparative Study Based on Plutchik's Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study explores the emotional landscape of the Qur’an through the lens of Plutchik's psychological model of emotions, which categorizes emotions into eight primary types: joy, sadness, trust, anticipation, surprise, disgust, anger, and fear. It identifies how various types of emotions are represented and utilized in different contexts. By applying a comparative and interdisciplinary approach, the study demonstrates the Qur’an’s unique perspective on emotions, offering insights into its approach to emotional expression, regulation, and guidance. The analysis reveals that while Plutchik’s primary emotions are present in the Qur’an, their subcategories differ significantly, reflecting the Qur’an’s divine origin and guidance-oriented objectives. The findings highlight the Qur’an's distinctive emotional framework, which not only confirms but also extends beyond human-centered psychological models, reflecting its divine purpose and focus on holistic human development.
آسیب شناسی روانشناختی شایعه و راهکارهای مواجهه با آن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲شماره ۵۳
129 - 168
حوزههای تخصصی:
ارتباط میان انسان ها امری غیرقابل انکار و مورد پذیرش همگان است. اما شکل برقراری ارتباطات متفاوت است. یک شکل آن، ارتباطات کلامی است و پدیده شایعه، بخشی از ارتباطات کلامی انسان ها در جامعه است. این پدیده ی کلامی دو جهت مثبت یا منفی دارد که براساس اغراض، گفتارها، شنیده ها و زمینه های موجود در میان افکار عمومی مردم شکل گرفته و تحت تأثیر ویژگی های فرهنگی و اجتماعی هر جامعه، انتشار پیدا می کند. در این میان، شایعات منفی پیامد ها و آسیب هایی دارد که سلامت روابط اجتماعی انسان را تهدید و تخریب می کند. آسیب های اعتقادی، تخریب استوانه های اعتقادی و شبهه افکنی؛ آسیب های اجتماعی، شکل گیری محیط ناسالم اجتماعی، خدشه دار کردن آبروی افراد و سلب آرامش عمومی؛ آسیب های سیاسی، بی اعتمادی مردم به رهبران جامعه و ایجاد اختلاف و تفرقه؛ آسیب شایعه برای شایعه ساز نیز رسوایی شایعه سازان است. پیامدهای مذکور باعث گردیده تا پدیده ی شایعه و آسیب های روانشناختی آن در این مقاله به عنوان یک ضرورت مورد بررسی قرار گیرد. همچنین راهکارهای قرآنی به لحاظ پیشگیری شایعه مانند: ابهام زدایی، ارجاع خبر به اهل تشخیص، تحقیق و بررسی اخبار و کنترل زبان؛ و به لحاظ مقابله با شایعه مانند: تکذیب شایعه، مجازات شایعه سازان و بازسازی فرد یا گروه آسیب دیده، بیان گردید. این پژوهش با روش توصیفی کتابخانه ای همراه با تحلیل به تطبیق یافته ها و راه حلّ ها پرداخته است. برای رسیدن به هدف پژوهش، در ابتداء پس از تبیین مفهوم شناختی، به عوامل و پیامدهای روانشناختی شکل گیری شایعه و سپس در مقام راه حلّ به روش های پیشگیری و مقابله با شایعه از دیدگاه قرآن کریم پرداخته شد.
اعتبارسنجی روش «تحلیل گفتمان انتقادی» فرکلاف در تفسیر قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
63 - 82
حوزههای تخصصی:
«تحلیل گفتمان انتقادی» فرکلاف روش تفسیری میان رشته ای است که هدف از آن دستیابی به ایدئولوژی پنهانی است که مشارکت کنندگان فعال گفتمان آن را به صورت طبیعی شده در گفتمان قرار داده اند. به این منظور مفسر در این روش با گذر از سه سطح «توصیف»، «تفسیر» و «تبیین»، به بررسی متن می پردازد. این روش تحلیلی در سال های اخیر با اقبال روزافزون برخی قرآن پژوهان مواجه شده است. ازاین رو بررسی روش «تحلیل گفتمان انتقادی» از نظر مبنا و اصول و کاربست آن به مثابه یک روش در تفسیر قرآن کریم ضروری به نظر می رسد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به بررسی کاربست روش «تحلیل گفتمان انتقادی» در تفسیر قرآن پرداخته است. صرف نظر از مبانی و اصول، اجرای تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به مثابه یک روش برای تفسیر قرآن کریم با اشکالات متعددی روبه روست. مهم ترین اشکال روش «تحلیل گفتمان انتقادی» پذیرش نگاه فرکلاف به زبان، به عنوان یکی از اصول این روش است. در نگاه او ایدئولوژی ابزاری برای حکمرانی بر مردم و استیلای بر آنان بوده و فرکلاف همین معنا از ایدئولوژی را در روش انتقادی خود پذیرفته است. سایر اشکالات با کاوش و اجرای روش، مشخص می شوند. استفاده از مراحل گفتمان انتقادی برای دستیابی به موقعیت های محیطی با اشکالاتی (همچون نسبیت، واقعه انگاری متن، مرگ مؤلف، تاریخمندی متن و تکثر معنایی) روبه روست. بازتولید یک گفتمان از طریق روش مزبور موجب تغییر ساختاری گفتمان می شود. وجود تنها یکی از این اشکالات در هر روش تفسیری، استفاده از آن را برای تفسیر قرآن کریم ناممکن می سازد.
بررسی مولفه های انعطاف پذیری و قاطعیت هوش هیجانی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هوش هیجانی به عنوان یکی از مهم ترین اکتشافات محققان حوزه روانشناسی، در دهه های اخیر می باشد که شناخت و پرورش آن تاثیر چشمگیری در ارتقا ابعاد مختلفی از زندگی جامعه بشری گذاشته است.در مقاله حاضر امکان وجود مولفه های هوش هیجانی(عاطفی) به عنوان دروازه ورود به هوش معنوی و از منظر یک دین پژوه مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر یک مورد اسنادی ، کتابخانه ای است که در ابتدا به صورت خلاصه به توضیح مفاهیمی چون هوش و هوش هیجانی میپردازد و سپس از میان پانزده مولفه ای که بار- اون به عنوان شاخص های هوش هیجانی معرفی می کند؛ دو مولفه انعطاف پذیری و قاطعیت را که به ظاهر متضاد با هم دیگر هستند؛ به صورت موردی در کل قرآن کریم مورد بررسی قرار میدهد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که هر دوی این مولفه ها در قالب توصیه الهی به حضرت محمد و مومنین به قرآن بیان شده و همچنین در گفتار و رفتار بعضی از شخصیتهای نام برده شده در قرآن چون ابراهیم پیامبر دیده می شود.
واکاوی مبانی و اصول سبک پوشش اسلامی ایرانی بر اساس آیات قرآن و احادیث؛ از بعد جهان بینی تا هنجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
209 - 235
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های اساسی در مواجهه معقول با مسئله مد لباس در جامعه ایران، ابهام نسبت به مبانی و اصول اسلامی ایرانی پوشش است؛ ابهامی که سیاست گذاری، کنشگری و سرمایه گذاری در این حوزه را نیز دچار سردرگمی و پراکندگی نموده است. در پژوهش حاضر به منظور دستیابی به برداشتی اولیه از چیستی مبانی و اصول پوشش اسلامی ایرانی ذیل جهان بینی توحیدیِ فرهنگ ایرانی و نسبت آن با مد به مفهوم امروزین، با بهره گیری از روش تحلیل مضمون به مطالعه آیات و احادیث مرتبط پرداخته شد. این مبانی و اصول در سه سطح: 1 جهان بینی، 2 ارزش ها (تقوا، حیا و عفاف) و 3 هنجارها و رفتارها (پوشیدگی، پرهیز از تبرج، پرهیز از لباس شهرت، توجه به ماهیت صنعتی و وجه کارکردی لباس و...) دسته بندی و ارائه شد. بر اساس یافته ها می توان گفت که هرچند مد در مفهوم و تجلی مدرن آن، از حیث مبنا و ماهیت در تناقض با ارزش ها و هنجارهای منبعث از جهان بینی توحیدی قرار دارد، اما در دلالت کلی آن به سبک فراگیر پوشش در یک دوره زمانی و یکی از صنایع پرطرفدار فرهنگی، فرصتی در دستیابی به سبک متمایز و ملی اسلامی ایرانی است و می توان با تکیه بر اصول جهان بینی توحیدی در برابر کثرت نسبی گرایانه سرمایه داری در سبک پوشش، کثرتی وحدت بخش خلق کرد.
دریافت های علمی طنطاوی و شریعتی: مقایسه ای آسیب شناسانه
حوزههای تخصصی:
الجواهر فی تفسیر القرآن اثر طنطاوی و تفسیر نوین اثر محمد تقی شریعتی، دو نمونه از تفاسیر علمی معاصر هستند. مقاله حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای، با تطبیق و مقایسه دریافت های علمی در این دو تفسیر، محاسن و معایب هر کدام از آن ها در قیاس با دیگری را شناسایی می کند و نشان می دهد چگونه اهداف و شرایط زیستی مفسران در شکل گیری تفسیر آن ها اثر گذار است. با بررسی نمونه هایی از تفاسیر آیات علمی از دو مفسر و نقد و آسیب شناسی هر یک از دو تفسیر این نتیجه حاصل می شود که هدف طنطاوی بیش تر انتقال علوم جدید به مسلمانان است و این امر سبب پیدایشِ تفسیر علمیِ افراطی شده که از اهداف تربیتی و هدایتی قرآن فاصله گرفته است و آسیب هایی در مبنا، روش و محتوا دارد. شریعتی با پی گرفتن هدف تربیتی، موجب شکل گیری تفسیری معتدل شده است که از معایب و آسیب های کمتری برخوردار است و بیش تر در بخش محتوایی است. او ضمن بیان جنبه علمی آیات، بُعد هدایتی آن را که مبدا و مقصد توحیدی دارد، متذکر می شود و نمایی کلی از اعجاز علمی قرآن را به تصویر می کشد.
Analysis of the Conceptual Map of Consciousness as a Cognitive Function in the Qur'an(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study delves into the concept of consciousness in the Qur'an, comparing it with cognitive science. While cognitive science views consciousness as a function of the brain, the Qur'an employs various terms such as soul (al-<em>nafs</em>), heart (<em>al-qalb</em>, <em>al-ṣadr</em> and <em>al-af</em><em>ʾidah</em>), hearing (<em>al-samʿ</em>), sight (<em>al-baṣar</em>), etc. to describe tools of consciousness. In order to explore the Qur'anic perspective on consciousness and its compatibility with cognitive science, an in-depth analysis of relevant areas pertaining to human consciousness, as well as the capacities of the heart and brain, is essential. Employing an analytical-comparative method with an extra-religious perspective, we extract cognitive terminology associated with consciousness from the Qur'an. By employing graph-based tools to create and analyze a conceptual map of these terms, we find that soul, heart, hearing, and sight emerge as crucial tools for generating consciousness. Of these, the Qur'an highlights the human soul as the primary tool for acquiring and processing consciousness, distinct from the spirit (<em>al-rūḥ</em>). This soul is balanced in such a way that it can collaborate with the body and brain of the human to achieve consciousness.
Sustainability of Social Systems Based on the Holy Qur’an: A Multi-Study Mixed-Methods Research(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Sustainability has been recognized as one of the greatest challenges facing social systems in the 21st century. Social systems should have the knowledge and the power to lead this transition and to induce the changes towards this new paradigm. In this regard, it is of crucial importance to achieve a correct and comprehensive understanding of the concept of sustainability and its key components. Although some successful studies have been reported, there is a lack of a local framework for investigating the sustainability of social systems in the context of the Islamic approach, as well as the use of a mixed methods approach to support an integrated and holistic conceptualization and implementation of sustainability. This paper aims to develop a conceptual framework for the sustainability of social systems based on the Holy Qur’an and assess its validation in universities, which was conducted in two studies, respectively. In the first study, after extracting the key themes from the Qur’an, the relationship between them was shown in the proposed framework consisting of foundations, principles, factors, and dimensions of sustainability. Then, in the second study, the cross-validation method was used. In this section, confirmatory factor analysis was carried out (N=61) to evaluate the fit, reliability, and validity of the framework. Further, concurrently percentage agreement coefficient of semi-structured interviews (N=10) was used to analyze the internal validity of the framework. The results of both quantitative and qualitative studies confirmed the fit, reliability, and validity of the framework. The present research contributes to this literature by presenting a local framework for the concept of sustainability of social systems based on the Qur’an, in a holistic and inclusive perspective, using a mixed methods approach. This study can be a useful and effective initiator for studies and theoretical extensions in conceptualizing sustainability based on Qur’anic teachings, and also pave the way for the application of this knowledge in the functional-practical areas of social systems in Islamic societies.
زیرساخت های تفسیری ادبی سبک زیبایی شناسی سید قطب در تفسیر قرآن کریم
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
345 - 376
حوزههای تخصصی:
سید قطب به عنوان ادیب معاصر و مفسّر قرآن کریم با نگاه متفاوتی به تفسیر ادبی قرآن کریم روی آورده و به ابعاد جدیدی از زیبایی های بیانی این کتاب ارزشمند پرداخته است. اما با توجه به تفکرات اسلام شناسانه سیدقطب و شهرت افکار اصلاحی او در مصر، نظرات تفسیری و ادبی او مورد غفلت واقع شده است. از این رو ضرورت داشت تحقیقی جامع در مورد نوع نگاه زیبایی شناسی او به قرآن کریم با تکیه برگرایش های تفسیری و ادبی ایشان که زیربنای نگاه متفاوت اوست، صورت بگیرد. براین اساس تحقیق پیش رو با روش تحلیلی به این نتیجه می رسد که گرایش های تفسیری ایشان در قالب تفسیری ادبی و اجتماعی قرار گرفته که البته در بعد ادبی، ایشان به عنوان محور کار ادبی خود به شکل هنری و زیبایی شناسی به تحلیل قرآن کریم می پردازد. اصول کلی او در این زمینه نگاه کلی و فراگیر، عملی و کاربردی و بدون دخالت پیش فرض های عقلی و علمی در فهم قرآن کریم، اهتمام به زیبایی شناسی قرآن کریم برای اهداف تربیتی، تفکیک کاربرد سوره های مکی و مدنی و عدم تمرکز بر آیات الاحکام است. البته این گرایش ها مبتنی بر اصول ادبی ایشان است که تحت عنوان جامع نگری به عناصر ادبی، نگاه به القاء تجربه ی عاطفی به عنوان قوام کار ادبی، عدم کفایت دلالت معنویه ی الفاظ در اجرای ادبی، تأثیرگذاری متن ادبی بر محیط و اتخاذ منهجی تلفیقی از هنر، تاریخ و روان شناسی در ارزیابی ادبی است.
The Fingerprint: A Convergence of Qur’anic Revelation and Biometric Science(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Since ancient times, human identification has been of paramount importance, and various methods have been employed to achieve this goal. Over time, advancements in science have mathematically and scientifically proven the uniqueness of fingerprints, making them the most common criterion used by identification systems today. The Qur’an, in many verses, addresses the concepts of the afterlife, the resurrection of the dead, and the accounting of human actions. A fundamental requirement for this accounting, whether for reward or punishment, is the accurate identification of individuals. In verses 3 and 4 of Surah al-Qīyāmah, God emphasizes the precision of human recreation, even down to the restoration of banān (often interpreted to mean fingertips). The primary objective of this research is to answer the question of whether the restoration of banān in the afterlife can be interpreted as the restoration of each individual's unique fingerprint. Employing a descriptive-analytical approach and an interdisciplinary perspective, this study examines the correlation between Qur’anic concepts regarding the restoration of banān and scientific findings in the field of biometrics, particularly fingerprints. Historical records indicate that fingerprints have long been of interest to humanity; however, the mathematical and empirical proof of their uniqueness was not established until the 17th century. The findings of this research suggest that by referring to the restoration of fingertips, the Qur’an has drawn attention to a feature that, while its intricacies were apparent to people at the time of its revelation, was not fully understood in its unique nature. In other words, God has alluded to a unique feature whose complexity and difficulty of restoration were comprehensible to the people of that era but have, with scientific advancements, become the most common and accessible biometric method in the world today.
بررسی و نقد دیدگاه محمد مجتهد شبستری درباره ی فهم وحی رسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله وحی یکی از مباحث بنیادی در دین اسلام است که با دو نگرش زمینی و آسمانی مواجه می باشد. نگرش آسمانی، وحی را پیامی از جانب خدا برای بشر و پیامبر اسلام را واسطه ی ابلاغ آن می داند. اما نگرش زمینی که محصول دوره مدرنیته است، دارای جنبه ها و ابعاد مختلفی است. برخی از نواندیشان معاصر مانند مجتهد شبستری براین باورند که وحی از ضمیر ناخودآگاه پیامبر سرچشمه گرفته و در قالب الفاظ در قرآن آمده است. شبستری معتقد است اگر وحی کلام خدا باشد برای مخاطبان قابل فهم نیست. او برای اثبات این ادعا به دیدگاه های زبان شناسان و علمای علم اصول و تطبیق آن با قرآن استناد کرده و نتیجه می گیرد قرآن کلام پیامبر است. شبستری عنصر اصلی فهم را پیش فهم دانسته و آن را متأثر از زمان و مکان و علایق شخص می داند. با این دیدگاه اصولا فهم امری تاریخی است. در نتیجه فارغ از این بحث که قرآن کلام پیامبر باشد یا کلام خدا، فهم واقعی قرآن را غیرممکن می داند. هدف مقاله حاضر بررسی و نقد دلایل تطبیقی شبستری در رابطه با عدم امکان فهم وحی رسالی می باشد که وی در این زمینه به نظرات برخی فلاسفه زبانشناس و اصول فقه استناد نموده است. ایرادهای موجود در استدلال های وی در زمینه ی مورد بحث با شیوه ای جدید شفاف سازی و تبیین گردیده است. در نوشتار حاضر تعریف فلسفی زبان، امکان فهم وحی رسالی و دلالت تصدیقیه از نظر شبستری با روش تحلیلی-انتقادی مورد بررسی قرار گرفت و با معیار های عقلی و نقلی اثبات گردید که وی برداشت نادرستی از تعاریف زبان شناسان و مسأله ی مفاهمه و دلالت تصدیقیه ارائه داده است و با پیش فرض ها و شیوه ی استدلال غیرمنطقی به نتایجی باطل دست یافته است. بنابراین مواردی که شبستری به آن ها استناد کرده است، دلالتی بر عدم امکان فهم وحی از جانب خداوند را ندارند.
نقد و بررسی تعامل فریقین با روایات فضایل سُوَر بر اساس قاعده تسامح در ادلّه سنن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
121 - 151
حوزههای تخصصی:
یکی از قواعد پربسامد در عرصه های گوناگون فقه استدلالی فریقین، قاعده ای است که در میان شیعه با نام «تسامح در ادلّه سنن»، و در عامه به «تساهل در اسانید» شهره است. باورمندان به کاربست عام این قاعده، آن را به دلایلی چون اجماع، شهرت عملی، حکم عقل و دسته ای از روایات با نام «اخبار مَن بَلَغ» استوار کرده اند. فهم اخبار پیش گفته و گستره کاربست این قاعده، سبب کشاکش نظرات دانشوران شده است. یکی از حوزه های کاربست قاعده تسامح، روایات دربردارنده فضایل سوره های قرآن است. پژوهش حاضر با روش توصیفی اکتشافی و بهره از منابع کتابخانه ای، به تبیین گونه های مواجهه با این اخبار بر اساس قاعده تسامح پرداخته و در پی یافتن رهیافتی متناسب درباره اخبار فضایل سُوَر است. در رویکرد برگزیده، تعامل با این اخبار بر اساس قرائتی ویژه از قاعده تسامح سامان یافته که پی رنگ آن بر تقریری عقلانی از مفاد اخبارِ مَن بلغ استوار بوده و با دلالات برخی آیات و روایات نیز سازگار است. بر اساس این رهیافت، بهره برداری از اخبار ضعیفِ دربردارنده فضایل سُوَر، با در نظر داشتن سه شرط و نیز باور نداشتن به عدم انتساب این اخبار به شرع روا خواهد بود.
مصادیق آیات نُه گانه (تِسْعَ آیَات) حضرت موسی(ع) از منظر مفسران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۱۰۶-۸۳
حوزههای تخصصی:
در دو آیه از آیات قرآن کریم تعبیر «تسع آیات» به حضرت موسی× نسبت داده شده است. برخی از مفسران، مصادیق آنها را احکام و قوانین اما اکثر مفسران مصادیق آنها را معجزات آن حضرت دانسته اند ولی در معرفی مصادیق آنها اختلاف کرده اند. برخی دیدگاه تفصیل میان سوره نمل و سوره اسراء را اختیار کرده اند. آنان که مصادیق آنها را معجزات می دانند دو دسته هستند یکی مطالب غیر قرآنی را در شمارش دخیل کرده اند، مانند: اینکه برخی در این امر، مبنا را دیدگاه تورات قرار داده اند. گروه دیگر فقط از آیات قرآن استفاده کرده اند. برخی از این گروه با توجه به پنج معجزه مذکور در آیه 133 سوره اعراف در چهار معجزه باقی مانده اختلاف کردند ولی غالب مفسران با افزودن دو معجزه عصا و ید بیضاء به این پنج معجزه، اختلاف را بر سر دو مصداق باقی مانده برده اند. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی و با بررسی دیدگاه های مختلف با تقریری نو در ارائه ملاک جامع این مصادیق، بر این باور است که این دو مصداق، قحطی و شکافته شدن دریا است
بازخوانی علیّت و پنجره های علّی در گفتمان قرآنی با محوریت تفسیر آیات «قرض»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۲۳۴-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
"علّیت" یکی از روابط بنیادی است که نقش مهمی درزمینه های مختلف دینی و معرفتی ایفا می کند. در تحلیل زنجیره های علّی در قرآن، اصول معنایی متعددی مانند "اصل پنجره های علّی"مطرح می شود. برطبق این اصل، روابط علّیِ گوناگون درآیات مختلف نسبت به یک زنجیره علّی فراهم می شود و بخش خاصی از یک مسیر یا فرآیند در"کانون توجه" قرارمی گیرد. درتفسیر شناختی از کلام الهی، بررسی نحوه تشکیل سلسله های علّی در زبان قرآن و باز شدن پنجره های توجه به سوی معارف بینشی وآموزه های ارزشی آن؛ ظرافت های معنایی بی بدیلی را فراروی مخاطب قرارمی دهد. نوشتارحاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکردی تفسیری درصدد است با توجه به نگرگاه مفسران و اصل پنجره های علّی، ساختاری روشمند جهت دسته بندی روابط علّی درتفسیرآیات "قرض" بیابد و تصویری بدیع از مراد الهی درکاربست تعبیر إسنادی"قرض به خداوند" ارائه دهد. رهیافت های حاصل نشانگر وجود رابطه "علّیت" میان افعال ارزشی و اختیاری انسان با کمال مطلوب انسانی است. به طورکل سلسله علّی درتفسیر آیات "قرض"را می توان به دو دسته تقسیم نمود: 1.سلسله علت هایی که جهت گیری های اعتقادی- عملی انسان را شکل می دهد؛(جهاد بیرونی و جهاد درونی) مانند ایمان به خدا و رسول، تقوا، معادباوری، جهاد درراه خدا، مبارزه با بخل و... 2.علیّت خداوند برپاداش قرض: زنجیره پاداش های بی حد وحصری برای "قرض" بیان شده است؛ که با ایجاد انگیزه، انسان مؤمن و باتقوا را به سمت انجام عمل خیر و حسنه هدایت می نماید؛ پاداش هایی نظیر: "آمرزش گناهان"، "اجرکریم"، "فوزعظیم"و....
بررسی و نقد سه شبهه در دایره المعارف لیدن پیرامون برخورد پیامبر (ص) با اهل کتاب
حوزههای تخصصی:
مقاله «محمّد پیامبر اسلام» از مقالات مهم و محوری در دائره المعارف اسلام لیدن است. در این مقاله به دلیل یک سونگری و آشنا نبودن با معارف اسلامی و گاه تعمد و جانبداری مغرضانه، پیامبر اکرمJ را در معرض اتهامات و نسبت های ناروایی قرار داده اند. لذا در این مقاله با روش تحلیلی و با استفاده از دلایل عقلی و نقلی، سه شبهه پیرامون برخورد پیامبرJ با اهل کتاب، مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. مستشرقان قائلند پس از آنکه یهودیان مدینه ادعای پیامبری محمّدJ را نپذیرفتند، نظر مثبت پیامبر درباره مسیحیان نیز تغییر یافت! در حالی که بر اساس شواهد و قرائن علت تغییر برخورد پیامبر با اهل کتاب پیمان شکنی و توطئه آنان علیه مسلمانان بوده است؛ همچنین مستشرقان بیان داشته اند که محمّدJ در مدینه با هوشمندی برای جذب یهودیان، برخی عبادات و رسوم آنان را پذیرفت! این مدعا علاوه بر اینکه بدون دلیل است، منشأ احکام اسلام را هوش سیاسی پیامبر دانسته است؛ با آنکه منشأ آن حکم الهی است. همچنین مستشرقان مدعی اند پیامبر با سه قبیله «بنی قینقاع»، «بنی نضیر» و «بنی قریظه» برخورد بسیار خشن داشته است! بنا بر اسناد معتبر، یهودیان این قبایل سرکشی پیشه کردند، پیمان شکستند و با همدستی مشرکان قریش توطئه علیه مسلمانان و قتل پیامبرJ را کشیدند؛ این امور علت اصلی تنبیه آنان بود.
مقایسه ی تحلیلی تأثیر مباحث صرف (هیئت کلمه) و نحو (اتخاذ معنی حروف و ارجاع ضمیر) بر تفکر کلامی، در دو تفسیر مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر) و تسنیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
750 - 770
حوزههای تخصصی:
بی شک یکی از دانش های الزامی برای مفسران در فهم آیات الهی، دانش صرف و نحو است. در این مقاله با بررسی شواهدی از دو تفسیر مفاتیح الغیب و تسنیم، تأثیر دو علم صرف و نحو در فهم مُراد باری تعالی و نیز تأثیر این دو دانش بر تفکر و مشرب کلامی این دو تفسیر، مورد توجه قرار گرفته است. در برخی موارد، عدم توجه مفسران به ساختار صرفی واژه ها، سبب ایجاد زمینه ی عدم یگانگی فهم آنان از مقصد آیه شده است؛ چرا که گاه به استناد تحلیلی خاص از چینش آیات، تأییدی بر تفکر کلامی مفسر شکل می گیرد. در این نوشتار فقط به آن دسته از آیاتی توجه شده که تاثیرشان بر منش کلامی مفسر مشهود است. در بررسی نقش دانش نحو نیز، آیاتی از قرآن مورد واکاوی قرار گرفته اند که تأثیر علم نحو بر منش کلامی مفسر را بازگو می کنند، مانند: اختلاف درباره ی واو در آیه ی هفتم سوره ی آل عمران، اختلاف درباره ی لام آیه ی هفتاد و نه سوره ی انعام و اختلاف در مرجع ضمائر آیات پانزدهم سوره ی حجر و صد و پنجاه و هفتم سوره ی اعراف. به نظر می رسد اهتمام به فهم درست کاربرد مصادیق قواعد صرفی و نحوی، بی ارتباط با منش کلامی مفسران نیست و بر آن تأثیر دارد.