فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۴ مورد.
منبع:
موعودپژوهی سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
61 - 78
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر با هدف بررسی نقش حیا و عفت زن در منتظر پروری انجام شد و کوششی است برای تبیین جایگاه مهم زنان در ترسیم آینده جامعه اسلامی. این مقاله جلوه های گوناگون حیا و عفت در سه حوزه خودسازی، دگرسازی و زمینه سازی برای ظهور را مورد بحث قرار داده تا جایگاه زنان را در این سه حوزه تحلیل کرده و یکی از راه های حرکت به سوی جامعه مهدوی را تبیین کند. نیروی درونی عفت و حیا که با تقوای الهی قرین شده و نیز حجاب از نشانه های مهم حکومت آخرین ذخیره الهی است. لذا زنان در جامعه اسلامی با مزیّن شدن به این ملکات اخلاقی و تربیت نسل محجوب و تأثیرگذار در جامعه رسالت خطیر منتظرپروری را به خوبی ایفا می کنند.
بررسی رابطه ایمان و کفر با علم در کلام صدرالمتألهین و عین القضاه همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیر زمان در تمدن اسلامی و مسیحی، متفکران و الهیدانان، درباره مفهوم ایمان و کفر و مسائل پیرامون آن ها با رویکردهای مختلف تفسیری، فلسفی، کلامی و عرفانی مباحث فراوانی مطرح نموده اند. این مباحث بازتاب اجتماعی فراوانی همچون تکفیر و تقدیس به همراه داشته است. عین القضاه همدانی پس از بیان تفاوت علم و معرفت، راه شناخت حقیقی را طوری ورای طور عقل دانسته و با انتقاد از فیلسوفان در بحث مفهوم ماهوی ایمان، معنای آن را تصدیق قول انبیاء و پایین ترین مرتبه آن را عمل مطابق با اوامر و نواحی الهی بیان می کند. ایمان دارای دو جنبه است: علم و عمل و نشانه آن، «تعظیم لامرالله» «مهرورزی به خلق خدا» است. وی پس از بیان اقسام کفر، اقسامی از آن را پسندیده بلکه لازمه ایمان می داند. در مقابل، ملاصدرا با نگاهی معرفت شناختی فلسفی، در معنای ایمان و کفر، اصالت را به علم و معرفت داده و در همه مراتب ایمان همچون ایمان لفظی، تقلیدی، برهانی و حتی کشفی، نقش اصلی را به معرفت و علم می دهد. او کفر را شدیدترین مرتبه جهل می داند. در این مقاله، دیدگاه عین القضاه همدانی (492- 525 ق) و ملاصدرا (۹۷۹-۱۰۵۰ ق) در باره ایمان و کفر و برخی مسائل مهم آن ها با روش توصیفی و تحلیلی مورد بررسی تطبیقی قرارگرفته است.
گستره موضوعی و روش مفسران فریقین در تفسیر آیات مهدویت (قرن های چهارم و پنجم)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
37 - 52
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی و تحلیل رویکرد مفسران فریقین قرون چهارم و پنجم هجری قمری به موضوع مهدویت انجام گرفته است. در این پژوهش گستره موضوعات و روش مفسر در طرح موضوعات مهدوی در میان مفسران قرون چهارم و پنجم بررسی شده است. قرن چهارم به دلیل آزادی نسبی که برای دانشمندان و مخصوصاً شیعیان ایجاد شده بود و همچنین افزایش میل به کسب علم در میان امت اسلام، قرن شکوفایی علم و دانش در جهان اسلام بوده و کتب تفسیری افزایش چشمگیری یافتند. براساس یافته های پژوهش تفاسیر فریقین در این قرن به طور گسترده مباحث مهدوی مثل اشراط الساعه و نزول حضرت عیسی؟ع؟ شروع شده و در ادامه به اثبات وجود حضرت مهدی؟عج؟ و نشانه های ظهور، همچنین وقایع پس از ظهور و ویژگی های خاص حضرت مهدی؟عج؟ به علاوه موضوع رجعت از دیگر مباحثی هستند که در تفاسیر این دوره مورد توجه مفسران قرار گرفته است. اما قرن پنجم به خاطر جنگ های صلیبی و... تفاسیر شیعه افول شدید پیدا کرده و به تبع گستره موضوعات کمتری دیده می شود. مفسران در ابتدا تنها با روش روایی به تفسیر آیات می پرداختند اما رفته رفته روش های لغوی و ادبی، عقلی، عرفانی و اجتهادی نیز به روش های تفسیری اضافه شدند و برخی مفسران نیز سعی کردند تا تمام روش های تفسیری را به کار گیرند. مباحث مهدوی را غالباً تفاسیری بیان کرده اند که روش تفسیری روایی داشته اند و یا به روایت در تفسیر خود توجه ویژه داشته اند.
نسبت «فیض» و «اراده» در تفکر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
67 - 89
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله ی حاضر بررسی و پاسخ بدین پرسش اساسی است: با توجه به این که نظریه ی فیض در تفکّر ابن سینا، به معنای فیضان و سرریزشدنِ «ضروری» موجودات از حق تعالی است، این نظریه، چگونه با اراده ی الهی سازگار می شود؟ به سخن متفاوت، چگونه می توان میان «ضرورت» و «اراده» بر بستر نظریه فیض جمع کرد، حال آن که در ظاهر این دو مقوله همدیگر را نفی می کنند؟ براساس مبانی متافیزیکی، الاهیاتی ابن سینا، نویسنده بدین نتایج دست یافته است: اولاً نظریه ی فیض در تفکّر ابن سینا براساس مبانی و اصولِ متافیزیکی و الاهیاتی معیّنی استوار شده است که از یک حیث این مبانی و اصول با صدر و ذیل فلسفه ی ابن سینا هم پوشانی دارند. ثانیاً به جهت مذکور، نظریه ی فیض تنها براساس همان مبانی و اصول قابل درک است. ثالثاً با توجّه به نگاه ابن سینا به مبادی موجودات، ساختار جهان، ذات و صفات باری تعالی به خصوص علمِ عِنایی و اراده ی او، ضرورتِ فیض نه تنها منافی با اراده ی الاهی نیست؛ بلکه برخاسته از ذات، علم و اراده ی وجوبیِ اوست. یعنی جهانْ لازمه ی ضروریِ ذاتِ واجب براساس اراده ی ضروریِ اوست؛ لذا هیچ ممکنی سوای حق تعالی نمی تواند ضرورتی را بر او تحمیل نماید. دشواریِ فهمِ نظریه ی فیض ابن سینا و اعتراضات، نخست از عدم توجّه و اعتنا به مبانی او، دوم از قیاس و هم سان پنداریِ ذات الاهی با عرصه ی انسانی برمی خیزد. نظریه ی فیضِ ابن سینا یک تحوّلِ منطقی و اساسی در توضیح ظهور کثرت از مبدأ واحد نسبت به اسلاف او به شمار می آید.
شیوه های تبشیری تل اوانجلیست؛ بررسی موردی روش ها و تکنیک های تله ونجلیسم و تأثیرات آن
منبع:
کلام و ادیان سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
139 - 160
حوزههای تخصصی:
ماهواره ها امروزه یکی از مؤثرترین ابزارها در تبلیغ ادیان و فرق شناخته می شوند. زمان پدید آمدن رادیو و تلویزیون، نهادهای دینی سعی کردند از آن ها برای تبلیغ و ترویج عقاید دینی خود و همچنین موعظه و آموزش پیروان خود استفاده کنند. نگاهی کوتاه به ماهواره های مستقر بر فراز ایران و خاورمیانه، ما را بر حقیقتی دیگر در آن سوی سکه شبکه های دینی آگاه می کند. در بررسی همه جانبه برنامه ها و عملکرد این شبکه ها، درمی یابیم که نظام متحد رسانه های غرب، امروز در ظاهری متکثر، کمر به نابودی یا تضعیف تفکر اسلامی بسته است، اما در میان حجم عظیم شبکه های به ظاهر دینی اما به واقع ضد دینِ حق، گویا سهم رسانه های مسیحی بیش از دیگران است. به نظر می رسد جهان مسیحیت بیش از همه به این موضوع همت گمارده است و از همین رو خطر از این ناحیه بیش از همه احساس می شود. لذا در این مجال سعی می کنیم با بررسی اجمالی برخی از شبکه های تبشیری و برنامه هایشان، ضمن تبیین اهدافشان، شگردهای رسانه ای آنان را شناسایی و تشریح کنیم.
نقش موبدان در ماندگاری و حذف اندیشه منجی موعود از دین زرتشت
منبع:
کلام و ادیان سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
39 - 54
حوزههای تخصصی:
بحث منجی موعود و باور به آن، یکی از مقولاتی اساسی در دین اسلام شیعی هست. عده ای با توجه به این مقوله، خواسته اند این بحث را در دیگر نحله ها و فرقه ها و ادیان نیز تعمیم دهند. یکی از آن ادیان، دین زرتشتی است. متون زرتشتی اعم از متون گاهانی و اوستایی و پهلوی، بحث منجی را در خود دارد. منجی در ساختار دین زرتشتی «سوشیانت» نام گرفته است. این باورمندی به سوشیانت و منجی در زرتشت تا ابتدای قرن 20 میلادی وجود داشت و یکی از دلایل تحمل مشکلات توسط جامعه زرتشتی بود؛ اما با وجود ادیانی مانند اسلام با چارچوبی جامع افراد و مانع اغیار و نیز وجود قیدهای غیر عملی درباره منجی در دین زرتشتی، موبدان دست به کار شدند و در این باورمندی، تغییراتی صورت دادند. نتیجه آن این شد که امروزه موبدان زرتشتی در ایران، مقوله ای به نام منجی را دیگر قبول ندارند و حتی نام منجی های خود را از متن نیایش تندرستی خود حذف نمودند.
بررسی گزارش ویژه ابن عباس از حدیث منزلت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
79 - 104
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین میراث های روایی بر جای مانده از رسول گرامی اسلام6 حدیث منزلت است(انت منی بمنزله هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی...). این حدیث متواتر را عالمان شیعه و اهل سنت به صورت گسترده در منابع روایی خود ثبت کرده اند؛ چنان که عالمان شیعه آن را از طریق 9 نفر از امامان اهل بیت: و 25 نفر از صحابه پیامبر6 نقل کرده اند. عالمان اهل سنت نیز حدیث مورد نظر را در منابع روایی خود از طریق 26 نفر از صحابه از رسول خدا6 نقل کرده اند. در این حدیث که رسول خدا6 آن را در 30 زمان و مکان متفاوت بیان داشته اند نسبت علی7 به خودشان را به نسبت هارون به موسی7 تشبیه نموده و در آن از خلافت بلافصل علی بن ابی طالب7 به جای پیامبر پس از درگذشت رسول خدا6 بر همه کسانی که به آئین پیامبر ایمان آورده اند، سخن گفته اند. این نوشتار درصدد است تا گزارش ابن عباس از حدیث منزلت را مورد بررسی قرار دهد. گزارش ابن عباس در عین اشتراک با سایر گزارش های این حدیث در صدر(انت منی بمنزله هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی) عبارتی ویژه در ذیل دارد(و أنت خلیفتی فی کل مؤمن من بعدی) که ضمن متمایز ساختن این روایت از دیگر روایت ها، شبهات بی مورد در دلالت این حدیث را رد کرده و به صراحت بر خلافت بلافصل امیرالمؤمنین علی7 دلالت دارد.
تحلیلی بر زمینه های شکل گیری دیدگاه روان شناختی دین از منظر فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین و تحلیل روان گرایانه (کاوش در لایه های پنهان روان ناخود آگاه) از ریشه های تاریخی و ماهیت دین ، از سوی فروید (1856-1939م) روانکاو اتریشی، هنوز هم در شمار معروف ترین نظریه های متداول در حوزه "روان شناسی دین" در عالم معاصر است.وی که هرگز نتوانست از یکطرف با وجه ربانی خداگونه گی انسان از در آشتی بر آید و از سوی دیگر با کشش مفرطش به روان تحلیلگری صرف ( به ویژه هیپنوتیزم و پالایش روانی) که تا آخر عمر شیوه ای مستمر در کارهای علمی اش بود ، سرانجام به این عقیده کشانیده گردید که اساسا تمایل به دین توهمی بیش در راه تحقق آرزوهای بشر، نمی باشد. از اساسی ترین عوامل تاثیرگذار بر مبانی بنیادین اندیشه اش در رمز گشایی از راز تمایل بشر به این مهم، عبارتند از اموری همچون غلبه فکر فلسفی رایج در قرن نوزدهم که همانا علم زدگی افراطی متاثر از دیدگاه اثبات گرایی (پوزیتیویسم) که در"آینده یک پندار" او، صورت بندی این نگاره در آمیزه ای از اثبات گرایی ،علم گرایی افراطی و الحاد قابل رصد است . فلسفه بدبینانه و سلطه نفسانیات و هیجانات بر انسان شوپنهاور به همراه مناد شناسی لایب نیتس که در آن منادها تنها مرکز و مبنای فعالیت و انرژی به شمار می آیند ،زیر ساخت های بنیادین دیگر اندیشه وی هستند. تاثیر پذیری عمیق از اصل حتمیت (دترمینیسم)که بر جبر علی و معلولی تاکید و هیچ راهی را برای اراه آزاد باقی نمی گذارد همچنین اندیشه های داروین که بر بسیاری از پیش فرض های اساسی روان تحلیل گری وی نظیر مفهوم رشد، فرایند تغییر ، مفاهیم تثبیت و بازگشت بخصوص تفکر تکاملی اش نقش آفرینی داشته اند ، دیگر موارد مورد اشاره می باشد. با رویکردی تحلیلی – انتقادی و با استناد بر اموری همچون فقدان مماثلت و تشابه میان گروه های شاهدی که مبتلا به اختلالات روانی بودند با گروه بی شمار دینداران، مشاهدات محدود و تسری نتایج به کلیه انسان ها، عدم پاسخگویی روشن به موارد نقضی ایراد شده ، تمسک به پیش فرض هایی که در روند علوم تجربی، وجاهت علمی خودشان را از دست دادند ، اتخاذ رویکرد کاملا مادی به جهان هستی به جای عقل گرایی فلسفی ، موجب گشتند تا این خامه در صدد اثبات عدم جامعیت و فقدان مانع از غیریت نظریه روانکاوانه وی در ترسیم رمز گشایی علت و ماهیت گرایش انسان ها به دین در طول حیات بر این کره خاکی بر آید .
واسازیِ تلقی سنت یهودی از مساله خلق در سفر پیدایش از رهگذرِ تفسیر ملاصدرا از حدیث «کنز مخفی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در الهیات از دیرباز این که خداوند این جهان را از عدم آفریده یا جهان به نحوی از انحاء پیش تر وجود داشته، ذهن همگان را به خود درگیر کرده است. فقره نخست باب اول سفر پیدایش را شاید بتوان چالش برانگیزترین موضعی دانست که ذهن الهی دانان یهودی را در بابِ مساله خلقت به خود مشغول کرده است. از دیگر سو، در سنت فلسفه و کلام اسلامی نیز مساله خلق از آن جمله اموری بوده که تبیین آن امری گریزناپذیر می نموده. در این مقاله نخست سویه های مختلف فقره نخست باب اول سفر پیدایش و کژتابی های حائل بر آن را خواهیم کاوید و آن گاه به سراغ سویه ای از مفهوم خلق می رویم که ملاصدرا در تفسیر خود از حدیث «کنز مخفی» به دست داده است. بعد از کاوش در فقره مذکور در سفر پیدایش و کنکاش در تفسیر ملاصدرا از حدیث نشان خواهیم داد که تفسیر او از مساله «خلق» در این حدیث تا چه اندازه به روشن تر شدن محتوای عادت گریز فقره اول کمک خواهد کرد. تفسیر ملاصدرا بستری فرآهم خواهد آورد تا یافته های نوین خود را در بابِ معنای «خلق» در سفر پیدایش در پرتویی تازه بنگیریم. در انتها خواهیم دید که در هر دو سنت خلق به معنای از عدم آفریدن نیست و بدین ترتیب تعبیری نو از «آغاز» به دست خواهیم داد.
رابطه «ایمان» و «عمل صالح» با محوریت آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
113 - 134
حوزههای تخصصی:
سؤال اصلی تحقیق حاضر این است که آیات قرآن چه رابطه و تعاملی را بین ایمان و عمل صالح ترسیم می کند؟ این نوشتار سعی دارد با تحلیل آیات ناظر به ایمان و عمل صالح، دیدگاه قرآن در خصوص رابطه و تأثیر متقابل آن ها را ارائه نماید. در این تحقیق با بررسی آیات متعدد و اشاره به دو دیدگاه مهم دست یافتیم؛ ایمان از نگاه قرآن، عمل ارادی و تصدیق و گرایش قلبی است که بر اساس عقل عملی به خدا، نبوت، معاد و دیگر اصول اعتقادی تعلق می گیرد. این گرایش مغایر با علم، ولی متوقف بر آن است که پس از معرفت لازم نسبت به متعلقات ایمان که مصداق عقل نظری است، تحقق می یابد. عمل صالح رفتاری است که علاوه بر صورت زیبا، سیرت نیکو و حسن فاعلی نیز لازم دارد. اساس سیرت نیکو، ایمان و انگیزه الهی است. تنها چنین عملی از نظر قرآن مستحق پاداش الهی است. عمل صالح از نگاه قرآن در حقیقت ایمان دخالت ندارد، ولی ایمان عامل اصلی عمل صالح و شرط قبولی آن می باشد. از سوی دیگر عمل صالح نه تنها در مقام اثبات نشانه ایمان است، بلکه در مقام ثبوت باعث افزایش و کمال ایمان است.
درنگی در «دلیل تقریر» مهم ترین دلیل اثبات حقانیت بهائیت
منبع:
کلام و ادیان سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
63 - 82
حوزههای تخصصی:
از ابتدای دوران بعثت انبیا، شیادانی برای رسیدن به مطامع دنیوی، ادعای نبوت و رسالت سرداده، خود را به مردم به عنوان حجت های خداوند معرفی کردند. پر واضح است که انبیای الهی، دارای معجزه و بهره مند از علم بی کران الهی بودند؛ اما مدعیان دروغین رسالت و نبوت به دلیل محروم بودن از این نشانه ها، به تراشیدن دلایل و توجیهات بی پایه روی آوردند. حسینعلی نوری یکی از مدعیان دروغین رسالت است که در کتاب های تاریخی نه معجزه ای از او نقل شده و نه بهره ای از دانش برای او بیان شده است. بر همین اساس یارانش برای هموار ساختن راه او، به ارائه دلایلی سخیف و بی پایه دست زده اند. ابوالفضل گلپایگانی، یکی از پیروان نوری است که در کتاب فرائد، دلیلی به نام «دلیل تقریر» ساخته و به زعم خود توانسته حقانیت نوری را به اثبات رساند. بر اساس فرائد، دلیل تقریر از سه عنصر (ادعای رسالت تشریعی، نفوذ و بقا) تشکیل شده است. در این نوشتار به نقد این دلیل می پردازیم و هفت نقد را بیان خواهیم کرد. نقدهایی مانند عدم جامعیت، عدم حجیت منابع این دلیل، مجعول بودن و وجود ابهام مهم ترین نقدهای دلیل تقریر است.
نقش انسجام و اتحاد مسلمانان در زمینه سازی ظهور با تأکید بر مکتب شهید سلیمانی
حوزههای تخصصی:
ظهور از جمله مؤلفه های مهم و پرکاربرد در فرهنگ مهدویت است. برای سامان دهی ظهور، مسائل مختلفی مانند شرایط ظهور، رخداد ظهور، نشانه های ظهور و زمینه سازی ظهور مطرح می شود. در این میان بحث زمینه سازی ظهور به عنوان مهم ترین و کاربردی ترین مسائل شناخته شده و در قالب وظایف و رسالت منتظران توجیه می شود. تحقق زمینه سازی ظهور، متفرع بر آمادگی مردم و تحقق آمادگی مردم متفرع بر آمادگی آنها در سه حوزه «اندیشه و معرفت»، «گرایش و انگیزه» و «کنش و رفتار» می باشد که در این نوشتار تنها به آمادگی مردم در حوزه کنش و رفتار پرداخته می شود. تحقق آمادگی با رویکرد کنشی و رفتاری وابسته به شکل گیری مؤلفه هایی همچون روحیه اصلاح و اصلاح گری، اتحاد و همگرایی، امید و امیدواری، ولایت پذیری و ولایت دوستی، قدرشناسی و اعتقادورزی به امام و... در میان منتظران و جامعه منتظر است. در این پژوهش با طرح پرسش از نقش مکتب شهید سلیمانی در وحدت و انسجام بخشی مردم در راستای زمینه سازی ظهور و با روش توصیفی و تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای و اسنادی به جمع آوری اطلاعات پرداخته ایم. دستاورد این تحقیق، اثبات جایگاه و نقش مهم سردار سلیمانی (در زمان حیات و زمان شهادت و مکتب او) در وحدت بخشی به مردم در مسیر مبارزه با استکبار با رویکرد استقامت ورزی و مقاومت برای رسیدن به ظهور و دولت حق می باشد.
کامل بودن دین در گرو گزاره های دینی یا وجود حجّت مفترض الطاعه؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
5 - 27
حوزههای تخصصی:
کامل بودن دین اسلام، یکی از باورهای ضروری مسلمانان است و آیه اکمال نیز سندی محکم بر این دعوی است؛ اما هیچ گاه دانشمندان مسلمان، این پرسش را که چه چیز یا چیزهایی سبب کامل بودن اسلام است؟ به صورت یک پرسش مستقل مورد کاوش قرار نداده اند. با وجود این، با دقت در همین احتجاج ها و یا برخی از اشکالاتی که به عنوان دفع دخل مقدّر، ذیل آیه کریمه آورده اند می توان دریافت که از نگاه عموم مسلمانان، کامل شدن روند نزول و تبلیغ گزاره های دینی (اعم از قرآن و سنت) علت کامل شدن دین است. نگارنده با به چالش کشیدن این سخن، اثبات می کند که کمال اسلام، نه در گرو گزاره های تبلیغ شده از سوی پیامبر که در گرو وجود شخص حجّت مفتَرَض الطاعه خداوند است که مصداق آن در زمان پیامبر (ص) خود ایشان و پس از آن امامان دوازده گانه اند.
بررسی و نقد نگاه مستشرقان به مسئله جانشینی امام یازدهم شیعیان (ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
107 - 130
حوزههای تخصصی:
دیدگاه مستشرقان به مسئله جانشینی امام یازدهم شیعیان را می توان به سه رویکرد تقسیم کرد. برخی از آنان معتقدند که امام حسن عسکری؟ع؟ فرزندی نداشته است و به همین خاطر معتقدند که ایشان جانشینی ندارد. عمده تکیه این رویکرد بر مدار شبهه عقیم بودن امام یازدهم برمی گردد. رویکرد دوم به جانشینی جعفربن علی معروف به جعفر کذاب اشاره دارد. رویکرد سوم اما به بحثی پردامنه در اندیشه سیاسی شیعه می پردازد که بسیار مورد توجه خاورشناسان واقع شده است. این رویکرد به اصل مسئله مهدویت می پردازد و عمدتاً نگاهی انتقادی و نادرست به آن دارد. این رویکرد، مهدویت به عنوان اصل جانشینی امام یازدهم را دارای ریشه اسطوره ای و سیاسی دانسته و منشعب از سایر ادیان می داند. از حیث روشی، روش پردازش داده ها در این پژوهش، توصیفی _ تحلیلی و نیز تحلیل محتوا است.
بررسی و نقد مبانی فلسفی رویکرد اکتسابی بودن «ملکات اخلاقی» با تأکید بر مباحث نفس شناسی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
117 - 137
حوزههای تخصصی:
از مباحث مهم در اخلاق کیفیت حصول ملکات اخلاقی است. اما متاسفانه از جمله خلاهای مهم در حوزه دانش اخلاق عدم تبیین نظریات اخلاقی بر اساس مبانی نفس شناسی فلسفی است.ابن سینا تاحدودی از این امر مستثنی است. وی همانند سایر اندیشمندان ملکات اخلاقی را اکتسابی می داند و برای آن دلیل عقلی و نقلی اقامه نموده است. ابن سینا بر مبنای اصول خویش در نفس شناسی مانند؛ جوهریت نفس، تجرد ذاتی نفس، روحانیه الحدوث و البقا بودن نفس و حرکت استکمالی نفس به تبیین کیفیت پیدایش و زوال ملکات اخلاقی پرداخته است. وی نفس را جوهرِ مجردِ ذاتی می داند که در تعامل با بدن بوده و با استفاده از قوای مختلف، افعالی را از خود بروز می دهد که آن رفتار، حالاتی در نفس ظاهر می کنند و به علت تکرار آن اعمال و در اثر حرکت، آن حالات در نفس به ملکات راسخی تبدیل می گردند که استکمال عرضی نفس را در پی-دارند. اما مبانی انسان شناسی ابن سینا با ناسازگاری هایی همچون: ناسازگاری تجرد نفس با خالی بودن نفس از کمالات، ناسازگاری تجرد نفس با رویکرد اکتسابی بودن بر اساس مفهوم حرکت، ناسازگاری هدف اخلاق با حرکت در اعراض و عدم تغییر در ذات نفس و نیز عدم سنخیت نفس مجرد با بدن مادی مواجه می باشد. براین اساس رویکرد اکتسابی بودن ملکات به دلیل ناسازگاری با برخی از مبانی نفس شناسی ابن سینا مورد پذیرش نیست. در این پژوهش تلاش شده است تا ضمن بررسی و نقد رویکرد اکتسابی ملکات اخلاقی رویکردی جایگزین با عنوان نظریه انکشاف در ملکات اخلاقی مطرح شود.
رویکردی چندوجهی و قرآن محور به الهیات سلبی و ایجابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
205 - 226
حوزههای تخصصی:
«الهیات سلبی» و «الهیات ایجابی»، معمولاً، به عنوان دو نظریه یا دو روی کرد متضاد معرفتی و زبانی به خداوند، اوصاف و ویژگی های او در نسبت با انسان معرفی شده اند. مشهور است که الهیات سلبی خداوند، اوصاف و اسماء او را غیرقابل شناخت و غیرقابل گفتگوی ایجابی توسط انسان می داند و الهیات ایجابی خداوند، اوصاف و اسماء او را توسط انسان شناختنی و گفتگو کردنی می شمرد. اما دلیلی وجود ندارد تا الهیات سلبی و ایجابی را به دو بعد یا دو وجه معرفتی و زبانی محدود کنیم، برعکس شواهدی در آثار فیلسوفان و متکلمان متأله وجود دارد که نشان می دهد آن دو الهیات می توانند ابعاد و وجوه هستی شناختی و عمل شناختی هم داشته باشند. این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی و تحلیلی، ابتدا کوشش می کند، با ذکر شواهدی از آراء فیلسوفان و متکلمان برجسته مغرب زمین، به توضیح، مستندسازی و توجیه ابعاد چهارگانه الهیات سلبی و ایجابی بپردازد. پس از آن، با تکیه بر آیات قرآن کریم، یک الهیات چند وجهی را با وجوه معرفت شناختی، زبان شناختی، عمل شناختی، و هستی شناختی، معرفی و پیش رو قرار دهد. این الهیات، در همه وجوه، نسبت به ذات و ذاتیات خداوند سلبی اما نسبت به اسماء خداوند ایجابی است. براساس روی کرد الهیاتی ایجابی چند وجهی قرآنی اتخاذ شده در این مقاله، نخستین مرحله برای ارتباط انسان با خدا معرفتی است.
ابتنای مفهومی منجی گرایی شیعی بر معنای زندگی فراطبیعت گرایانه الهی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
117 - 132
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر در پی تدقیق مفهوم شناسی «منجی گرایی شیعی» و جایگاه «معنای زندگی فراطبیعت گرایانه الهی» در معرفت به آن مفهوم است. این پژوهش می کوشد به روش تحلیل مفاهیم و نگاهی پدیدارشناسانه به این پرسش پاسخ دهد که حقیقت معنای زندگی فراطبیعت گرایانه الهی چه نقشی در مفهوم «منجی گرایی شیعی» دارد؟ در پژوهش حاضر سه اصل «باور به امامت منجی موعود»، «باور به اصل انتظار صحیح ظهور منجی موعود» و «تصور غایت متعالی ظهور منجی» به عنوان داده هایی به شمار می آیند که مفهوم و معنای اساسی منجی گرایی شیعی را سامان می دهند، به این معنا که معرفت به حقیقت منجی گرایی شیعی بدون کمک باورهای سه گانه فوق محقّق نمی شود. اما نکته اساسی این است که هر یک از باورهای سه گانه فوق _ به طور مستقلّ _ پیوند وثیقی با معنای زندگی فرد دارند. یعنی در تفکر شیعی هر یک از آنها بدون ارتباط و پیوند با معنای زندگی فراطبیعت گرایانه الهی ماهیتی ندارند. در مجموع هدف این پژوهش کمک به تحقّق نظامی منسجم در حوزه مفاهیم معطوف به اندیشه مهدویت است. همچنین درک دقیق هر یک از مفاهیم مهدوی و نسبت آنها با دیگر باورهای دینی به برون رفت از بسیاری چالش های حوزه مهدویت کمک می کند. نتیجه بحث این است که مفهوم «منجی گرایی شیعی» بدون «معنای زندگی فراطبیعت گرایانه الهی» قابل ادراک نیست و معنای آن سامان نمی یابد.
تحلیل قرآنی رابطه انتظار و مقاومت اسلامی در مکتب شهید سلیمانی
منبع:
جامعه مهدوی سال دوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴)
87 - 124
حوزههای تخصصی:
مکتب شهید سلیمانی، مکتبی برآمده از مکتب جامع محمدی و ترجمان روزامدی از اسلام ناب محمدی به تأسّی از مکتب امامین انقلاب است که پیش رانی ظهور و جامعه مطلوب مهدوی را با فرایندسازی شاخصه های مقاومت و تاب آوری به سوی انسجام ساختاری و تحول کارکردی پیش می برد؛ از این رو انتظار و مقاومت دو مؤلفه از فرهنگ قرآنی هستند. پرسش این است که دو مؤلفه انتظار و مقاومت در این مکتب، از منظر قرآن کریم چه رابطه ای دارند؟ پژوهش حاضر می کوشد با هدف ارائه تصویری روشن از رابطه انتظار و مقاومت در مکتب شهید سلیمانی، با روش توصیفی تحلیلی و جمع آوری داده ها، به این پرسش پاسخ دهد. تحلیل آیات قرآنی ما را به این مهم رهنمون می سازد که این دو مؤلفه رابطه ای دوسویه دارند؛ زیرا مقاومت دارای عناصر بینشی، گرایشی و رفتاری مؤثر بر انتظار همچون توحید محوری، ولایت مداری، شهادت طلبی، استکبارستیزی، اقتدار و استقرار حکومت اسلامی است؛ همچنین انتظار عاملی مؤثر در ایجاد بینش اضطرار به وجود حجّت خدا، تثبیت گرایش عدالت خواهی و امید داشتن به نصرت الهی و استقرار رفتار مقاومتی مانند دفاع از مستضعفان و احیای حاکمیت دین است. با این دید می توان به افق جدیدی از وحدت جهان بشری، آزادی بشریت از هر نوع بندگی، نفی همه جانبه طاغوت، حیات طیّبه و احیای تمدن نوین اسلامی دست یافت.
سیمای مکتب کلامی بغداد بر اساس داده های نجاشی و شیخ طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
213 - 240
حوزههای تخصصی:
دو فهرست نگاری کهن شیعه، یعنی فهرست شیخ طوسی و فهرست نجاشی که مؤلفان آن ها در دوره شکوفایی مکتب کلامی بغداد در این شهر می زیسته اند، اطلاعات ناب و دست اولی در مورد این مکتب عرضه کرده اند که با استخراج، دسته بندی و تحلیل آن می توان نمایی کلی از این مدرسه کلامی ترسیم کرد. بر اساس داده های نجاشی و شیخ طوسی 25 متکلم امامی از اواخر قرن سوم تا نیمه قرن پنجم در بغداد شناسایی گردید که تعداد 162 اثر کلامی در موضوعات کلامی تألیف کرده اند. در این میان بیشترین تألیفات در موضوع امامت با فراوانی 50 مورد است که با توجه به جایگاه این موضوع در اعتقادات امامیه و نیز فضای فکری متنوع بغداد قابل تبیین است. از حیث قالب نگارش های کلامی، عمده این تألیفات با فراوانی 155 مورد به صورت تک نگاری عرضه شده اند و آمار جامع نگاری های کلامی اندک است. این اختلاف نیز ناشی از آن است که اساساً سنت جامع نگاری کلامی در دوره متأخر بغداد(عصر شیخ مفید به بعد) رواج یافته و تا پیش از آن مطرح نبوده است.
نقد مدخل «امام حسن عسکری (ع)» دائرهالمعارف بزرگ اسلامی براساس شیوه های «نقد محتوایی»، «نقد تحلیلی» و « نقد برآیندی»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
43 - 64
حوزههای تخصصی:
مدخل «حسن عسکری؟ع؟ مطالعه ای نو و چند لایه، در سبکِ دائرهالمعارف نگاری است. تکاپوی نویسنده در ارائه تصویری تاریخی از امام و زمانه ایشان، یکی از بهترین مطالعات را به دست داده است. مسئله تحقیق این است، آیا این مدخل در شناخت دقیق عصر امام حسن عسکری؟ع؟ از نظر «محتوا»، «تحلیل ها» و «برآیندگیری» کاملاً توانمند بوده است؟ روش پژوهش پیش رو، بازخوانی نقد محتوا با واکاوی «دقت استنادها»، «سطح تحقیق»، «سنجش تحلیل»، «بررسی برآیند» و «یافته های نویسنده» است. یافته ها حکایت از آن دارند، در یک بررسی انتقادی، هر سه سطح پیش گفته در مدخل مورد نظر، نیازمند ژرف نگری است. به همین سبب، بازنگری در قالب غنی سازی برای مدخل «امام حسن عسکری؟ع؟» پیشنهاد می شود.