فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۵٬۹۴۷ مورد.
بررسی نظام اخلاقی ابن مسکویه و سهم فلسفة یونان در آن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
یکی از اقسام اخلاق هنجاری، اخلاق فضیلت محور است که ریشه در یونان باستان دارد. از نخستین کسانی که در محیط اسلامی مباحث اخلاق فضیلت محور را مطرح کرده، ابوعلی احمدبن محمد مسکویه رازی است. در این پژوهش کوشیده ایم نخست به بررسی آرای ایشان در باب فضیلت و سعادت بپردازیم و آن گاه تأثیرپذیری وی از فلاسفة یونان را بررسی کنیم. حاصل این پژوهش نشان می دهد که ابن مسکویه به رغم تأثیری که از متفکران یونانی پذیرفته، با توجه به فرهنگ اسلامی اخلاق فضیلت، شریعت مداری را پایه ریزی کرده که تا زمان ما نیز مورد استفاده پژوهشگران حوزة اخلاق است.
بررسی تطبیقی مفهوم مرگ در روانشناسی وجودی و دیدگاه قرآنی علاّمه طباطبائی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی حقیقت مرگ
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن معاد در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
مرگ به عنوان یکی از اساسی ترین دغدغه های پیش روی انسان همواره مورد توجّه اندیشمندان علوم انسانی بوده و هر نظریّه پرداز به فراخور منابع معرفتی خویش، از زاویه ای به این مسئله پرداخته است. در مسلّم بودن این موضوع برای تمام انسان ها تردیدی نیست، امّا در اینکه کیفیّت مرگ چگونه است و اساساً انسان در قبال آن چه موضع گیری می تواند داشته باشد، همیشه محلّ تضارب آراء گردیده و هر مکتبی برای طرفداران خود، دستورالعمل هایی توصیه نموده است. در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی، ابتدا دیدگاه روانشناسان وجودی در موضوع مرگ و آنگاه دیدگاه قرآنی علاّمه طباطبائی(ره در تفسیر المیزان مطرح شده که با بیان پیش فرض ها و مبانی فکری هر دو دیدگاه یک مبنای تطبیق به خوانندگان محترم ارائه می گردد. در برخی مباحث، هر دو دیدگاه اتّفاق نظر دارند و در بعضی دیگر، دیدگاه قرآنی تکاملی تر می باشد. نوع نگاه انسان محوری در روانشناسی وجودی و خدامحوری در دیدگاه قرآنی، موجب تضاد هر دو دیدگاه گردیده و در پایان، ذیل پانزده (15) بند، وجوه اشتراک و افتراق دو دیدگاه مطرح شده است.
دانش فلسفه حق، در اندیشه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین مسائل دانش فلسفه حق عبارت اند از: مفهوم حق، انواع حق، صاحبان حق و منشأ حق. این مقاله با روش عقلی و کتابخانه ای می خواهد اندیشه آیت الله جوادی آملی را درباره این مسائل از آثار مکتوبشان استخراج کند. گزاره های زیر خلاصه اندیشه وی دراین باره است: 1. مفهوم حق (موضوع دانش فلسفه حق) مفهومی فلسفی است؛ 2. حق می تواند اساس چهار تقسیم قرار گیرد: منشأ؛ صاحب؛ تلازم یا عدم تلازم با تکلیف مقابل یا مجامع؛ قابلیت و عدم قابلیت انتقال از صاحب حق؛ 3. همه موجودات می توانند صاحب حق باشند؛ 4. خاستگاه همه حق ها خدای متعال است.
نقد و بررسى انواع نومینالیسم با بهره گیرى از دیدگاه هاى علّامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
نومینالیسم، نظریه اى در پاسخ به مسائل مربوط به کلیات است. بنابراین در این نوشته بحث را از بررسى انواع کلى آغاز مى کنیم و در ادامه سه نظریه مطرح در حوزه کلیات را برمى رسیم. این سه نظریه عبارت اند از: رئالیسم، مفهوم گرایى و نومینالیسم. نومینالیسم سخت، نومینالیسم فرازبانى، نظریه مجاز، نومینالیسم داستان گرایانه، نومینالیسم طبقه اى، نومینالیسم روش شناختى و نومینالیسم اجتماعى از انواع نومینالیسم اند که در این نوشته به بررسى آنها مى پردازیم. دیدگاه علّامه طباطبائى با توجه به گرایش رئالیستى ایشان، در تقابل آشکار با انواعى از نومینالیسم است. این تقابل در حوزه هاى هستى شناسى، معرفت شناسى، قضایا و روش بنیادین با روش تحلیلى و استنتاجى نشان داده شده است.
بررسی نظریة اصالت فرد در فلسفة سیاسی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ابن باجه و ابن طفیل با ایستار فردگرایانه، از سنت و گفتمان غالب فلسفة سیاسی که مبتنی بر «اصالت اجتماع» است، فاصله گرفتند و نیک بختی انسان را نه در «زندگی اجتماعی»، بلکه در «زندگی فردی» می دانند. فردگرایی آنها مبتنی بر خوداتکایی و بی نیازی از سامان سیاسی و اجتماعی است. آنها بر این باورند که انسان می تواند به دور از سامان سیاسی و تربیت مدنی، زندگی فردی داشته و با تکیه بر عقل و ادراکات عقلی، به سعادت و نیک بختی دست یابد. این مقاله، با نگرش تفصیلی به شرایط اجتماع فاضله و غیر فاضله و تفکیک فردگرایی ذاتی و عرضی، به بررسی و تحلیل ماهیت فردگرایی این دو فیلسوف سیاسی اسلامی می پردازد.
مفهوم امانت الهی در آیة امانت با استناد به دلایل علاّمه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
یکی از آیات مهمّ قرآن که اشاره به مقام والای انسان دارد، آیة امانت می باشد که از متشابهات قرآن است. تاکنون برای تفسیر واژة «امانت» در این آیه، مصداق های متفاوت و زیادی بیان شده است که ابهام آیه را بیشتر می کند. این نوشتار برای تفسیر امانت در آیة مذکور با تحلیل تفاسیر، روایات، سایر آیات مربوط به امانت و شواهد موجود در آیة 73 سورة احزاب، بسیاری از مصادیق مذکور را رَد می کند؛ زیرا این امانت، امری مربوط به دین حقّ و مقسّم انسان ها به سه دستة منافق، مشرک و مؤمن است، امّا بسیاری از مصادیق بیان شده برای امانت الهی مقسّم انسان ها نیست. از این رو، قابل اثبات نمی باشد. از سویی، استعداد تحمّل امانت الهی فقط در انسان وجود دارد. بنابراین، مواردی که در سایر موجودات وجود دارد؛ مانند عقل در فرشتگان یا تکلیف در جنّیان، قابل حذف از مصادیق امانت است. به نظر می رسد مصداقی که با شواهد مذکور تناقضی ندارد و می تواند مصداق امانت الهی باشد، کمال دین، یعنی ولایت کلّیّة الهی است که تنها انسان قابلیّت پذیرش آن را دارد. از این رو، خلیفةالله گشته است. این استعداد در انسان کامل، یعنی ائمّه(ع) به اوج کمال خود رسید. لذا به اوّلین آنان، «امین الله» خطاب می شود.
اثرگذاری اقناع در افعال ارادی از دیدگاه فارابی و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
نقش اقناع در جریان فعل ارادی نزد فارابی و ابن سینا در پرتو توجه به نوعی تمایلات عاطفی در مخاطبان از اهمیت برخوردار است. بررسی دو وجه فعلی و انفعالی اقناع سبب اعتبار آن به عنوان نوعی خاستگاه برای افعال ارادی است. عامی بودن اکثریت افراد و تبعیت آن ها از امیال در افعالشان، در بعد فعلی نقش انگیزش و خاستگاه آن (اقناع) را در صدور فعل ارادی آشکار می سازد. در بعد انفعالی نیز تبعیت نظری و عملی افراد از انفعالات و اهمیت سکون نفس، نقش اقناع را نشان می دهد.
تأکید فارابی و ابن سینا بر اهمیت میل در بعد روانشناختی در انسان ها از یک سو توجه به انگیزش در جهت دهی به امیال را تبیین می کند و از سوی دیگر انفعالاتی نظیر سکون نفس، بستر لازم برای صدور فعل ارادی و میل به انجام آن را در فرد فراهم می سازد. بنابراین اقناع با ایجاد انگیزش، سکون نفس و سایر انفعالات، از دو وجه می تواند مورد توجه قرار گیرد: 1 از وجه ایجابی با ایجاد تمایل به افعال موافق؛ 2 از وجه سلبی با هموار نمودن موانع عاطفی صدور فعل از قبیل بیگانگی و عدم انس مخاطب نسبت به فعل.
مدلول معجزه از دیدگاه علامه طباطبایی و سوئین برن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سنت اسلامی، یکی از مباحث مهم و اساسی در خصوص معجزه، بحث از دلالت معجزه بر نبوت پیامبران است. اندیشمندان اسلامی عمدتاً معجزه را دلیل بر صدق مدعی نبوت می دانند نه بر صدق تعالیم او؛ زیرا به اعتقاد آنان رابطه ای میان یک عمل خارق العاده و صدق تعلیمات کسی که چنین امری را انجام داده است وجود ندارد. می توان گفت وجه مشترک دیدگاه اسلامی در دلالت معجزه، صدق مدعی نبوت پیامبر است.
دیدگاه اندیشمندان غربی در این مورد، انسجام و روشنایی لازم را ندارد. در سنت فلسفی الهیاتی غربی از راه معجزه بر وجود خداوند استدلال می شود و فلاسفة غربی تأکید دارند معجزه بر صدق و درستی تعالیم و آموزه های دینی خاص گواهی می دهد و موجب رجحان یک دین بر دین دیگر می شود. از میان اندیشمندان مسلمان علامه طباطبایی بر خلاف بسیاری، راه شناخت انبیا را منحصر در معجزه می داند. و از میان اندیشمندان غربی نیز سویین برن در برخی تعبیرات خود مدلول معجزه را اثبات نبوت معجزه گر می داند. علامه طباطبایی و سویین برن در خصوص مفهوم معجزه برخی نظرات مشترک دارند، ولی در خصوص مدلول معجزه دیدگاه متفاوتی دارند؛ زیرا سویین برن مدلول معجزه را اثبات وجود خدا و درستی تعالیم پیامبر می داند در حالی که علامه طباطبایی مدلول معجزه را فقط صدق مدعی نبوت می داند.
مبانی رابطه نفس و بدن در اندیشه صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله چگونگی ارتباط نفس مجرد و بدن جسمانی و همچنین مسئله یگانگی یا دوگانگی نفس و بدن از محوری ترین پرسش های مطرح در مبحث رابطه نفس و بدن است. تبیینی که هر فیلسوف از دو مسئله فوق ارائه می دهد مبتنی بر مبانی ای است که آن فیلسوف در نظام فلسفی مورد پذیرش خود به آنها معتقد شده است.
نوشتار پیش رو به بررسی برخی از مهم ترین مبانی حکمت متعالیه که نقش اساسی در شکل گیری نظریه صدرالمتألهین در باب رابطه نفس و بدن دارند پرداخته است؛ مباحثی همچون ترکیب اتحادی نفس و بدن، حرکت جوهری و تشکیکی بودن وجود واحد انسانی، تجرد مثالی نفس، و چندوجهی بودن نفس از جمله مبانی اثرگذاری است که پیش زمینه نظریه صدر المتألهین در باب رابطه نفس و بدن را باید در آنها جست.
علاّمه طباطبائی: معرفت شناسی مبناگرا
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
علاّمه طباطبائی در معرفت شناسی خویش، توجّه و التفات خاصّی نسبت به «بدیهیّات» نشان می دهد. وی در این زمینه با تأکید بر «تصدیقات بدیهی» و نقش مبنایی آنها در ساختار معرفت، به ارائة مبناگرایی خویش می پردازد. خطاناپذیری «تصدیقات اوّلی» و اهمیّت آنها در معرفت شناسی علاّمه طباطبائی سبب شده است تا دیدگاه وی را به صورت «مبناگرایی خطاناپذیر» آشکار نماید. بی شک مسئلة «شناخت یقینی» و ارزش معرفت بخشی آن در معرفت شناسی علاّمه طباطبائی، جولانگاه اصلی وی در انتخاب این نوع از مبناگرایی بوده است. تسلسل ناپذیری «تصدیقات نظری»، به عنوان مهم ترین دلیلی است که علاّمه طباطبائی در اثبات دیدگاه مبناگرایانة خویش، بدان تمسّک می جوید. وی در این زمینه، رابطة «تصدیقات نظری» با «تصدیقات بدیهی» را بر اساس رابطة توالد مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد. این در حالی است که چنین رابطه ای را بین «تصدیقات بدیهی» و «اصل امتناع تناقض» منتفی می داند. در معرفت شناسی علاّمه طباطبائی، «اصل امتناع تناقض»، نه به عنوان یک «باور پایه»، بلکه به عنوان «اُمّ القضایا» و مهم ترین پشتوانة فکری و منطقی حاکم بر اندیشة بشر لحاظ می گردد که بدون توجّه به آن، اساس هر گونه آگاهی و تفکّری نیز منتفی خواهد شد.
مقایسه زیبایی شناختی مراتب هستی در فلسفه فلوطین و سهروردی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
زیبایی در فلسفه فلوطین و سهروردی، دارای جنبه های تطابق و تفاوت است. از دیدگاه فلوطین، هستی سه اقنوم دارد: احد که تمام زیبایی ها از او ناشی شده اند. پس از او عقل که اعظمِ موجودات است، پس از آن نفس؛ که این سه اقنوم در نظامی سلسله مراتبی از یکدیگر ناشی می شوند. نقس از عقل ناشی می شود و عقل به نوبه خود از احد. نظریه شهاب الدین یحیی سهروردی، مؤسس فلسفه اشراق، ریشه در اندیشه حکمای ایران باستا، فیلسوفان اسلامی و فلسفه نوافلاطونی دارد. وی مراتب هستی را از نورالانوار آغاز می کند، سپس از انوار قاهره صحبت می کند و سپس در پایان از انوار مدبره افلاک و ابدان سخن می گوید. در این مقاله، پس از گزارش خطوط اصلی تفکر این دو فیلسوف در تعریف، مراتب و ادراک زیبایی، به مقایسه مراتب زیبایی به مقایسه زیبایی شناختی مراتب نور در نظام سهروردی با وجود در فلسفه فلوطین می پردازیم. در پایان نقاط قوت و ضعف هر دو دستگاه را بررسی می کنیم و نشان می دهیم چه ارتباطی بین زیبایی و کمال بشری در فلسفه اشراق و فلسفه نوافلاطونی فلوطین وجود دارد.
بررسی تطبیقی دیدگاه های ویلیام جیمز و ملاصدرا در باب چگونگی شکل گیری مفاهیم حسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
نظریه«جریانسیالآگاهی» برمبنایویژگی هایپنج گانه ایکهجیمزبرایفکرانسانبرمی شمرد و همچنین تکیه بر جریان مدام تجربه و نقش التفات و گرایش های ذهن در تشکیل مفاهیمتشکیل شدهاست. نظریه تشکیل مفاهیم صدرا بر اساس استعداد نفس، افاضه عقل فعال و همچنین خالقیت نفس تشکیل شده و بین ادراک حسی و خیالی و ادراک عقلی تفکیک صورت گرفتهاست. نظریه جیمزازجهاتیبهنظریه«تشکیلمفاهیم» ملاصدرانزدیکاست. ازجملهاینکههردوبهتغییروتحولمدامدر محسوسات اذعاندارندودرعیناینتغییرمداوم،فکررادارایپیوستگیکاملوتشخّصووحدتمی دانند. در عین حال هر دو را می توان به نحوی منتقد نظریه سنتی تجرید دانست. نقطهافتراقایندوفیلسوفدربحثتشکیلمفاهیمبهنوعنگرشآن هابرمی گردد. با اینکههردوفیلسوفیکواقعیتراوبهنحومشابهیتفسیرمی کنند،ملاصدرابانگاهی که بیشتر جنبه یوجودشناسانه دارد وجیمزبانگاهیپدیدارشناسانهبهاینمسألهمی پردازند.
قانون علیت به مثابه بنیان هستی شناختی خداشناسی عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خداشناسی عقلی بر سه دسته مبادی تصدیقی، یعنی مبادی معرفت شناختی، زبان شناختی و هستی شناختی استوار است که مهم ترین مبنای هستی شناختی آن، قانون علیت و فروع آن است. درمجموع چهار دیدگاه در مناط نیاز به علت و به بیان دیگر، چهار تقریر از قانون علیت وجود دارد که پذیرش هر یک، نتایج خاصی در خداشناسی فلسفی در پی دارد.
بنا به ادعای برخی فیلسوفان غربی، «هر موجودی نیازمند علت است»؛ درنتیجه راهی برای اثبات وجود خدا به مثابه علت غیرمعلول و خالق غیرمخلوق وجود ندارد. الحاد و خداناباوری بسیاری از اندیشمندان غربی در نادرستی برداشت ایشان از قانون علیت ریشه دارد.
بر پایه سه تقریر دیگر می توان وجود خدا را اثبات کرد؛ اما در تصویر نحوه نیازمندی غیرخدا به خداوند متعال، اختلاف دارند. بنا بر تقریر متکلمان و مردم عادی، «هر حادث زمانی، محتاج علت است». با این تقریر، وجود خدا اثبات می شود؛ ولی مخلوقات تنها در حدوث خود نیازمند به اویند. بنا بر تقریر فیلسوفان پیش از ملاصدرا «هر ممکن الوجودی محتاج علت است»؛ در نتیجه خدا به مثابه واجب الوجود اثبات می شود و همه ممکنات در حدوث و بقای وجود خود، نیازمند واجب اند. اما طبق دیدگاه ملاصدرا «هر موجود رابط، محتاج علت است». امتیاز این دیدگاه بر دو دیدگاه پیشین، این است که تحلیل عمیق تر و دقیق تری از نحوه نیازمندی مخلوقات به خداوند متعال را به تصویر می کشد
بررسی و تبیین اصول روش اندیشه فلسفی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمینه روش فلسفه صدرالمتألهین تاکنون نظریات مختلفی از سوی صدراپژوهان بیان شده که هر یک یا ناظر به بخشی از روش فلسفی صدراست یا آنکه به کلی مسیری را طی کرده که با روش صدرا و تقریرات شارحان حکمت متعالیه، متفاوت و حتی گاهی مخالف است. در این نوشتار با تحلیل نگرش صدرا به منابع معرفتی مختلف و بررسی ابعاد مختلف مواجهه صدرا با مسائل فلسفی، چهار اصل روش شناختی وی یعنی تلفیق هدفمند سه منبع معرفتی عرفان، قرآن و برهان در یک ایستار، استفاده از منابع معرفتی فوق در مقام گردآوری و داوری، استفاده روشمند و کثرت گرایانه از آرای اندیشمندان سلف و استفاده نظام مند از سه مبنای نظر قوم، وحدت تشکیکی وجود و وحدت شخصی وجود، تدقیق و بررسی شده است.
مسأله آغاز؛ طرح و بررسی دیدگاه صدرالمتألهین (ره) و علامه طباطبائی (ره) در باب حدوث زمانی عالَم طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئلة حدوث عالَم از دیرباز مطمح نظر حکما و فلاسفه بوده است؛ این مسئله در حوزة تفکر اسلامی، به دلیل ارتباطی که با مضامین دینی داشته است، مورد توجه و بررسی بسیار قرار گرفته است؛ به گونه ای که چندین نظریه برای به تصویر کشیدن حدوث عالَم از سوی متفکرین مسلمان در طول تاریخ تفکر اسلامی و در عرصه های کلام، فلسفه و عرفان، طرح شده است.
صدرالمتألهین در عین التزام به چارچوب مباحث فیلسوفان گذشته، به فضل نظریة حرکت جوهری، تصویری بدیع از حدوث زمانی عالَم ارائه نموده است. از طرف دیگر، مرحوم علامه طباطبائی در باب حدوث زمانی عالَم دارای نظری دو وجهی است؛ ایشان از سویی، همنوا با صدرالمتألهین، قائل به حدوث تجددی تکْ تکِ اجزای عالَم هستند و از سوی دیگر، بر خلاف صدرا، کل عالَم را نیز حادث زمانی می داند.
در این مقاله، پس از ذکر پاره ای مقدمات، نظریة ملاصدرا و علامه طباطبائی در باب حدوث زمانی عالَم طرح شده است و پس از نشان دادن وجوه اشتراک و تمایزشان، مورد ارزیابی قرار گرفته است.
تبیین عقلی معجزه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برخی معجزه را موجب خرق قانون علیت می دانند. بسیاری از اندیشمندان غربی نیز کوشیده اند تا از طریق علوم تجربی معجزه را تبیین کنند؛ اما به دلیل عدم موفقیت، گروهی با وجود شواهد تاریخی فراوان، وقوع معجزه را انکار کرده اند. گروهی نیز معجزه را معارض با علم دانسته، آن را به منزلة رویدادی غیر علمی پذیرفته اند و بر این باور ند که معجزه به وسیلة علل طبیعی تبیین پذیر نیست.
فلاسفة اسلامی از آنجا که علیت را فراتر از اسباب و قوانین جاری در عالم طبیعت می دانند، معجزه را از طریق عقل اثبات کرده، وقوع آن را ناقض قانون علیت نمی دانند و میان نقض قانون علیت و نقض قانون طبیعی تفاوت قایل اند. به عبارت دیگر، از نظر حکما آنچه در معجزه نقض می شود علت حقیقی نیست.
نظریه نهایی ملاصدرا در باب ادراک کلیات (عقل فعال، عقول عرضیه یا خدا؟)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا در مباحث خود در باره درک کلیات مطالب گوناگون و متفاوتی را مطرح کرده است؛ وی از یک سو چنین می گوید که در ادراکات حسی و خیالی، نفس مبدع و آفریننده این صور است و سپس با حرکت جوهری و استکمالی خویش به مراتب بالای ادراک یعنی ادراک عقلی دست یافته و متحد با جوهر مفارق عقلی به نام عقل فعال می شود و صور کلی را در عقل فعال مشاهده کرده و یا اینکه عقل فعال صور کلیات را به او افاضه می کند. (دیدگاه مشایی) از سوی دیگر گاهی از اتحاد نفس با مثل (ارباب انواع) و عقول عرضیه سخن می گوید. (دیدگاه اشراقی). در برخی موارد هم با نگاه خاص و ویژه خود به این نکته اشاره می کند که نفس در مراتب عالی سیر استکمالی خویش فانی در ذات حق تعالی می شود و حقایق اشیاء را آنچنان که هستند، در ذات حق می بیند. در این نوشتار ضمن بیان دیدگاه نهایی ایشان بر اساس مبانی حکمت متعالیه به این نکته اشاره شده است که برای جمع میان این دیدگاه ها می توان از دو رویکرد و تفسیر فلسفی و عرفانی در قضیه بهره برد. درک کلیات با فناء در ذات حق بیشتر با تفسیر عرفانی سازگار است و جمع میان دو دیدگاه مشایی و اشراقی عمدتا با تکیه بر دیدگاه خاص فلسفی ملاصدرا امکان پذیر است.
فروکاهش تقریرهای ملاصدرا از رابطة خودشناسی و خداشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا در آثار مختلف خود تقریرات مختلفی از رابطة شناخت خداوند و شناخت نفس ارائه کرده است. بنا بر احصای انجام شده تعداد این تقریرها به ده تقریر بالغ می شود که عبارت اند از: تقریر مثال و صورت، تقریر انسان کامل، تقریر لُبّ لُبّ قشر انسانی، تقریر عبودیت، تقریر تجرد نفس، تقریر لا مؤثر فی الوجود الاّ الله، تقریر عقل اول، تقریر سیر تکاملی انسان، تقریر شناخت عالَم و تقریر وجود رابط. نخست، به نظر می رسد این تقریرات بیان های مستقل از یکدیگر در تفسیر عبارت «من عرف نفسه عرف ربه» باشد. با بررسی این تقریرات از جنبة حضوری یا حصولی بودن شناخت و همچنین یگانگی یا دوگانگی شناخت نفس و شناخت خداوند، این ده تقریر به تقریر وجود رابط بازمی گردد. بنابراین، این تقریرات که در ابتدا غیرمرتبط با یکدیگر به نظر می رسند، با بررسی انجام شده، در واقع بیان گر وجوه مختلف از یک تقریر خواهند بود.