فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
منبع:
حکمت سینوی (مشکوه النور) سال ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۸
137 - 172
حوزههای تخصصی:
در رویکرد معرفتی ابن سینا، تنها شهود عقلانی کاربرد دارد و نمی توان از معرفت عرفانی و شهود قلبی در اندیشه وی سخن گفت. شیخ الرئیس هدف نهایی معرفت و سعادت را شناخت عقلی و علمی، و اتصال به عقل فعال می دانست که مبتنی بر عقل نظری و شهود عقلانی بود؛ اما در مشرب ملاصدرا برخی حقایق متعالی به کمک عقل نظری، قابل فهم نیستند؛ بلکه با استمداد از کشف وشهود و فرارَوی از طور عقل و به واسطه علم حضوری دریافت می شوند. در این نوشتار، موافقان با تفکر عرفانی بوعلی را به دو دسته تقسیم کرده ایم: در یک گروه، سنت گرایانی همچون سید حسین نصر، هانری کربن و غلام حسین ابراهیمی دینانی قرار دارند که ازمنظر سنتی- تاریخی و اندیشه رازوَرزی اسلامی- ایرانی و فلسفه مشرقی، با استناد به برخی آثار ابن سینا وی را زمینه ساز تفکر عرفانی درحوزه فلسفه اسلامی می دانند. گروه دوم، برخی محققان متأخر هستند که می کوشند با تکیه بر نظام معرفت شناسی و علم النفس شیخ الرئیس نشان دهند این فیلسوف دو چهره دارد؛ سپس تلاش می کنند ابن سینای اشراقی- عرفانی را از ابن سینای مشائی تمایز بخشند. در ادامه، ضمن مقایسه تفکر ابن سینا و ملاصدرا درحوزه معرفت شهودی نشان خواهیم داد هردو دیدگاه، خطا هستند و اگر بوعلی در آثار خویش از عرفان و عرفا سخن گفته، صرفاً ازمنظر عقلی و فلسفه عرفان بوده و او از ابتدا تا انتها از سبک معرفتی مشائی خویش عدول نکرده است.
تحلیلی بر بنیادی ترین و کاربردی ترین مفاهیم نظری و عملی در گفتمان سلفیان جهادی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
233 - 262
حوزههای تخصصی:
سلفیان جهادی تکفیری یکی از گروهای وابسته به جریان اهل حدیث اهل سنت هستند. در قاموس فکری این جنبش عمل گرایی و جهاد یکی از اصلی ترین سازوکارهای ایجاد تغییر و تحول در جامعه است. نظر به گستردگی این جنبش و تأثیرگذاری آن در جهان اسلام معرفت و شناخت مبانی فکری این جریان یک ضرورت است. این پژوهش با روشی توصیفی و تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که بنیادی ترین مفاهیم نظری و عملی در گفتمان سلفیان جهادی کدام اند؟ و این مفاهیم چه نقشی در کنش های جهادی ها ایفا می کنند؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که کلیدواژه هایی نظیر «کفر» و «ایمان»، «توحید در حاکمیت»، «تشکیل خلافت اسلامی»، «مبارزه با حاکمیت طاغوت»، «هجرت»، «عمل گرایی»، «پیوستگی میان ایمان و عمل»، «اصالت عمل»، «مخالفت با تفکر ارجاعی»، «توجه به نص قرآن» و «بی توجهی به مذاهب اربعه اهل سنت» از مؤلفه های این جنبش ها به شمار می روند.
کارکردهای ارتباط معنوی با امام زمان (عج الله تعالی شریف) در عرصه خانواده
منبع:
موعودپژوهی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۸
39 - 61
حوزههای تخصصی:
مسئله مهدویت به خاطراهمیت، ضرورت، گستردگی و ابعاد متعدد آن از منظرهای مختلف و زوایای گوناگون قابل بررسی است که یکی از این مباحث ارتباط معنوی با امام زمان (عج الله تعالی شریف) است. در پژوهش حاضر کارکردهای ارتباط معنوی با امام زمان(عج الله تعالی شریف) در عرصه خانواده در سه حوزه اعتقادی، عاطفی و اخلاقی با استفاده از فرمایشات اهل بیت (ع) مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به اهمیت انس با آن حضرت در خانواده و بین اشخاصی که ارتباط معنوی را مخصوص افراد ویژه ای می دانند، این ارتباط نه تنها به زندگی امنیت و آرامش می بخشد بلکه رابطه ای که اعتقادی، عاطفی، اخلاقی باشد تمام کاستی های زندگی افراد را نیز کامل می کند. محبت امام زمان(عج الله تعالی شریف) و پیوند خانواده با امام از کارکردهای عاطفی و نیز رشد فضایل و دوری از رذایل در عرصه اخلاقی از مهمترین یافته های این پژوهش می باشد. از آثار بررسی این کارکردها ترغیب و تقویت ارتباط با امام زمان(عج الله تعالی شریف) در عرصه خانواده است.
بررسی نقش انسجام گرایی و نظریه تعامل در الگوی تحصیل معرفت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد مفهوم پردازی با افزودن روش ترکیبی به بررسی دو مفهوم تعامل گرایی و ان سجام گرایی در م قام م فاهیمی م وجود در بافت ساختارهای معرفتی ، در زم ینه فلسفه معرفت دینی می پردازد و می کوشد ب ا ملاحظه محدودیت های معرفت دینی و با کاوش در ابرگرایش تعامل گرایی و س اختار م عرفتی انسجام گرایی، پیشنهادی را برای توجیه گزاره ها و نوع ارتباط آنها در حوزه معرفت دینی ارائه ده د. ضروری است پس از بازخوانی دو مفهوم تعامل گرایی و ان سجام گرایی در فلسفه معرفت دینی، مفاهیم متناظر با آنها با توجه ب ه م لاحظات ساختاری بافت جدید بیان شود . با در نظر گرفتن ماهیت ساختارهای تعاملی و انسجام گرا و نیز با لحاظ کردن چیستی معرفت دینی و الزامات آن ، می توان الگوی س اختار م طلوب را معرفت دینی عقلانی اعتدالی منسجم تعامل گرا با حفظ و حوزه به کارگیری هر یک در نظر گرفت. س اختار معرفت دینی عقلانی اعتدالی، برای تقویت توجیه پذیری و ب سط م بانی از متن به خارج از آن و همچنین به منظور پایش روشمند انسجام ساختار، به صورت دائم از ح لقه ه ای انسجامی و سازوارهای تعاملی بهره می برد و در سطحی مماس ب ا عمل نیز برای پاس خ ب ه هنگام به چالشها و پرسشهای نظری و ع ملی، ب ه صورت موقت، آنها را به کار می گیرد تا مجددا ساختار بازسازی شود.
مهرورزی بر مردم، سخت گیری با دشمنان در مرام شهید سلیمانی(با تأکید بر فرهنگ انتظار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱ ویژه همایش شهید سلیمانی و مکتب انتظار و مقاومت
87 - 106
حوزههای تخصصی:
دین اسلام یک سامانه به هم پیوسته و فراگیر از آموزه های اعتقادی، عبادی، اخلاقی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و اجتماعی است. برنامه ای جامع که خوشبختی دنیایی و آخرتی انسان ها را تضمین نموده، برای همه نیازهای زندگی انسان ها برنامه ارائه کرده است که از آنها تعاملات انسان ها با دیگران است. خداوند متعال برای آموزش این تعاملات انسانی، پیامبرانی را فرستاد و آخرین آنها را الگویی پسندیده برای همگان قرار داد و خُلق او را نیکوترین و پسندیده ترین اخلاق برشمرد و در میان خُلقیات او و پیروانش، از برجسته ترین ها را، سخت گیری بر کفار و دشمنان و رحمت و مهربانی بر مؤمنان و دوستان، توصیف کرد. این دو ویژگی البته در عصر غیبت و انتظار به سبب برخی ویژگی های این دوران که برجسته ترین آنها نبود ظاهری پیشوای معصوم7 است، بیش از هر زمان دیگر مورد تأکید قرار گرفته به گونه ای که یکی از شاخصه های منتظران راستین است. این پژوهش در پاسخ به این پرسش سامان یافته که: فرهنگ انتظار چه نقشی در تبلور دو ویژگی سخت گیری بر دشمنان و مهربانی بر مردم، در مرام و مکتب شهید سلیمانی داشته است؟ بررسی زندگی سردار شهید سلیمانی گویای آن است که وی در دوران زندگی خود با تأسی به پیامبر رحمت6 و پیشوایان معصوم7، بر دشمنان سخت گیر و بر دوستان مهربان بود. نمونه های پرشماری از فرازهای زندگی او، به ویژه در سه دوره مبارزاتی وی: هشت سال دفاع مقدس؛ حضور در جبهه مقامت لبنان و حضور در برابر داعش در عراق و سوریه، گواهی راستین بر این پیروی بود. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی، تحلیلی با بررسی بخش هایی از رفتارها و گفتارهای حاج قاسم سلیمانی به کارکرد فرهنگ انتظار در دو صفت سخت گیری در برخورد با دشمنان و مهرورزی در برخورد با مردم _ به عنوان دو مؤلفه مهم شخصیتی آن شهید _ به این نتیجه رسیده که می توان در عصر غیبت و انتظار با ایجاد و تقویت این دو صفت بر پایه دستورات دینی، به بهترین گونه ممکن فرمان الهی را تحقق بخشید.
نقش الگویی مکتب شهید سلیمانی در مهندسی فرهنگ انتظار و مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱ ویژه همایش شهید سلیمانی و مکتب انتظار و مقاومت
151 - 178
حوزههای تخصصی:
امید به آمدن منجی انسان ها از انواع گرفتاری های بشری، مورد آرزوی دیرینه انسان، در تمام زمان ها و مکان ها و با هر فرهنگ و کیشی بوده است. تا آن جا که حضرات معصومین:، بر انتظار برای تشکیل جامعه مهدوی تأکید داشته اند. انتظار در مفهوم کلی آماده سازی فردی و اجتماعی برای زمینه ساز انقلاب جهانی منجی عالم است. و به فرموده مقام معظم رهبری انتظار سکون نیست؛ انتظار رها کردن و نشستن برای این که کار به خودی خود صورت بگیرد، نیست. انتظار حرکت است. انتظار آمادگی است. انتظار فرج یعنی کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت برای آن هدفی که امام زمان7 برای آن هدف قیام خواهد کرد[1] از این رو انقلابی که دوره انتظار و آماده سازی نداشته باشد و براساس جو محیط و جریان حاکم حرکت کند، در همان گام های اول در زیر بار فشار ها و ابهام ها گرفتار می شود. تاریخ معاصر ما هم از این منتظران وفادار کم ندارد. از میان این سربازان پا در رکاب عصر ما، نام شهید سلیمانی درخشش ویژه ای دارد که به فرموده رهبر فرزانه انقلاب، سردار شهید عزیز ما را با چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه ی درس آموز، نگاه کنیم.[2] الگوبرداری از اصول و ارزش های بنیادی این مکتب برای همگان، سراسر فایده است. تأسی به روش و منش و روحیه مقاومت ایشان و نقش ایشان در زمینه سازی انتظار، فرد را به انتظار سازنده و حرکت آفرین تبدیل می کند. نتیجه حاصله نشان می دهد؛ نقش شهید در اعتماد داشتن به ولی الهی و جایگاه او، حمایت کردن از نائب ایشان، تهذیب نفس، آمادگی برای خدمت همه جانبه به مظلومین عالم در همه لحظات، نیاز بدون توجه به مکان جغرافیایی، شجاعت، قهرمان در نگاه دشمن، حضور در میدان دشمن و نگاه فرامیهنی و... از اصول این مکتب بوده که باید با مهندسی دقیق به عنوان قوانین زندگی یک منتظر قرار گیرد.
نقش حمل محیط و محاط در تبیین نظریه وحدت شخصی وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وحدت شخصی وجود یکی از نظریات اساسی و چالش برانگیز در حوزه تبیین نحوه ارتباط خداوند با مخلوقات است. مدعای این تحقیق آن است که تنها از طریق حمل محیط و محاط می توان به تبیین صحیح این نظریه پرداخت؛ به گونه ای که نه همه خدایی لازم آید و نه شأن مخلوقات و خداوند متعال به یکدیگر سرایت کند. ارکان این حمل متشکل از سه ضلع محیط، محاط و احاطه است. وجود محیط باید در عین بساطت از سعه برخوردار باشد تا کثرت بلاضم ضمیمه در آن معنای محصلی یابد و وجود محاط در عین واقعی بودن باید غیراستقلالی باشد. در چنین حالتی احاطه میان محیط و محاط ارتباط برقرار می نماید و کثرات بدون آنکه نیازی به استقلال داشته باشند، دارای نفس الامر و اموری حقیقی خواهند بود، بدون آنکه خللی در دایره احاطه خداوند بر مخلوقات صورت پذیرد. دو چالش اساسی در باب وجود رابطی محاط پدید آمده که با توجه به شاخصه های حمل محیط و محاط بدان پاسخ داده شده است. از جمله خصوصیات این حمل نسبت های متفاوت محیط و محاط با یکدیگر است؛ به گونه ای که در عین دور بودن محاط از محیط می توان محیط را نسبت به محاط در همان نزدیک تصور کرد. ادبیات حمل محیط و محاط از مواردی است که در آیات و روایات در تصویر رابطه خلق و حق بدان تصریح شده است که به برخی از آنها اشاره می شود.
بررسی عوامل تحقق شادکامی اجتماعی در حکومت حضرت ولی عصر (عج)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۳
219 - 254
حوزههای تخصصی:
شادکامی یکی از نیازهای اساسی انسان است و نقش مهمی در چارچوب حیات روانی و اجتماعی او بازی می کند و از مهم ترین اهداف همه ی ایدئولوژی ها و نظام های سیاسی اجتماعی بشر به شمار می آمده است این نوشتار با هدف معرفی نظام اجتماعی حکومت امام عصر؟عج؟ به عنوان نظام شادکام و سعادت بخش بشری، با بررسی حکومت امام عصر؟عج؟ در روایات، قرآن و ادله عقلی و بررسی عوامل شادکامی از نگاه جامعه شناسی و روان شناسی، با شیوه توصیفی تحلیلی و به صورت کتابخانه ای وجود عوامل تحقق شادکامی اجتماعی در حکومت امام عصر؟عج؟ را اثبات می کند. بر این اساس بعد از ذکر تعاریف شادکامی، مقبولیت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، عدالت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، احساس امنیت، دین داری، تأمین نیازها، امید به آینده و رضایت عمومی به عنوان عوامل شادکامی اجتماعی در حکومت امام عصر بیان می شوند.
تحلیل صدرایی از زندگی و معنا؛ مبتنی بر رویکرد فراطبیعت باوری ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۸
۱۳۲-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
مواجهه با پرسش از معنای زندگی و یافتن پاسخ برای آن، یکی از مهم ترین دغدغه های انسان در تاریخ اندیشه بوده است. مسئله ی پژوهش حاضر، ارائه تفسیری از زندگی و معنا و تبیین عامل معنابخش زندگی از نظر ملاصدراست که مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد او در آثار خود «معنا» را به «هدف ارزشمند» تفسیر کرده که از طریق «کشفِ وج ودیِ معنا» قابل دست یابی است. ملاصدرا به عنوان یک فیلسوف جامع نگر، علاوه بر اینکه فراطبیعت را به عنوان عامل معنابخش زندگی لحاظ می کند؛ طبیعت و ناطبیعت را نیز در طول فراطبیعت، اما در سطوح پایین تر موجب معناداری می داند. وی حیات را به سان یک جریان واحد، شامل حیات دنیوی و حیات اخروی می داند و برای معنابخشیدن به زندگی، دیدگاه ترکیبی (خدا و جاوانگی روح) را پذیرفته و از تاثیر خدا در معنای زندگی از دو طریق «خدا به مثابه هدف ارزشمند» و «ارتباط مبتنی بر عشق» مدد می جوید.
بررسی انتقادی تجرد حافظه در فلسفه ی صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
می دانیم فلسفه ی صدرایی حافظه را مجرد و غیرمادی به شمار می آورد و از این جهت در برابر فلسفه های پیش از خود و نیز دانش های امروزی قرار می گیرد. در این نوشتار درصددیم به نوعی به داوری میان این دو دیدگاه مخالف بپردازیم. بدین منظور نخست به گزارش ادله ی فلسفه ی صدرایی پیرامون تجرد حافظه می پردازیم – خواه در فلسفه ی خود صدرا خواه در فلسفه ی شارحان او. پس از گزارش ادله ی تجرد حافظه، نشان خواهیم داد دیدگاه علمی رایج در مورد حافظه و چگونگی بقای صورت های حسی و خیالی بر تجرد صدرایی ترجیح فراوان دارد و پذیرفتنی تر است. پس با پیش نهادن یک تبیین مادی ساده ی بدیل به نقد ادله ی پیروان فلسفه ی صدرایی در این زمینه پرداخته و مغالطه های آن ادله را نشان خواهیم داد. هم چنین نشان خواهیم داد که اشکال خطای حافظه اشکالی است که حافظه ی مجرد و حضوری بودن یادآوری را به جد به چالش می کشد. در پایان خواهیم دید خود صدرا و برخی از شارحان او نیز همواره به لوازم تجرد این امور پای بند نمانده اند. بدین سان به روش عقلی و با ابزارهای منطقی دیدگاه ها را تحلیل کرده و سنجیده ایم و هر از گاهی به دستاوردهای دانش های امروزی نیز استناد کرده ایم.
بررسی تحلیلی نظریه جهش ایمان کی یرکه گور و نقد آن از نظر ایمان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۸
۱۵۴-۱۳۳
حوزههای تخصصی:
مساله این تحقیق بررسی نظریه جهش ایمان کی یرکه گور و نقد آن از نگاه ایمان اسلامی است. روش به کار رفته در این تحقیق، روش تحلیلی-توصیفی است. ایمان به خدا مسأله محوری اندیشه های کی یرکه گور است. وی در موضوع ایمان، دو مطلب اساسی را دنبال می کند: اول آن که در علوم بشری یقین دست نیافتنی است. دوم پژوهش های عینی، نمی توانند مبنای ایمان قرار گیرند. ایمان ناظر به تصمیم است و فرد مؤمن به مدد جهش ایمان، خدا را درآغوش می کشد. تحقیق پیش رو با این پیش فرض که کی یرکه گور عقل و استدلال را از مبانی ایمان نفی می کند در پی یافتن پاسخ این پرسش است که شخص جوینده ایمان، چگونه می تواند از میان خدای یهودیان، خدای مسیح و خدای اسلام، خدای خود را انتخاب کند؟ آیا این شخص، می تواند گزینشی بدون ایراد منطقی داشته باشد؟ ایمان مورد ادعای کی یرکه گور، علاوه بر گرفتاری تناقض و ایراد های فنی دیگر،که عاری از برهان، و استدلال و آگاهی است، همانند ایمان عوام الناس و کودکان است که در برابر شبهات و چالش ها هیچ نوع مقاومت ندارد و ازاین رو، سودی به حال صاحبش ندارد.
مرزشناسی هویتی تفسیر انتظار از نگرگاه کلان جریان های فکری و اندیشه ای(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۲
157 - 182
حوزههای تخصصی:
این نوشتار کوششی است در بازنمایی سنخ اندیشه ای جریان های فکری در تفسیر گفتمان انتظار. آنچه شایان توجه می باشد این است که جریان های فکری در رویکرد و تفسیر آموزه مهدویت و گفتمان انتظار، با وجود همانندی در برخی موارد، در ذات خود یکی نیستند، بلکه به لحاظ ماهوی و نیز لحاظ جانبی، طیفی از تفسیرهای متفاوت را تشکیل می دهند. این نوشتار، خواهد کوشید ضمن ارائه تنوعات تفسیری جریان های فکری در رویکرد به آموزه مهدویت چرایی ارائه تصویر متفاوت از آموزه مهدویت را نشان دهد. این مقاله، با روشی توصیفی و تحلیلی می کوشد تا با توجه به داده های لازم گفتمان انتظار را از دید جریان های فکری «تمدن گرایان مسلمان»، «تجددگرایان» و «شریعت گرایان سنتی» مورد بررسی قرار دهد. نتایج حاصل از تحلیل و ترکیب داده های جمع آوری شده نشان می دهد که آموزه مهدویت بسته به ملاحظاتی چند، از نگرگاه این جریان های فکری چه تمایزی دارد. بی گمان، موارد پیش رو، همه انواع موجود و صور محتمل در تمایزات اندیشه ای این جریان ها در تفسیر انتظار نیست؛ با مطالعه و تأمل بیشتر در این موضوع، و با ملاحظات مختلف، می توان به داده های بیشتری دست یافت، یا فرض های قابل مطالعه زیادتری را در آن اندیشید.
ابرهای طلایی نگاره های معراج نامه ی میر حیدر، بازتابی از قرب سلوکی در آرای سید حیدر آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۲
81 - 102
حوزههای تخصصی:
آن چه حصول معرفت قدسی و قرب الهی را ممکن می سازد، برخورداری از نور تعقّل قلبی و منشعب از نورالانوار است. سیدحیدر آملی، تقرب الهی را برای وجود اعتباری موجودات، منوط به سفر روحانیِ نفس می داند. موجودات عالم، از فیض الهی که نور آسمان ها و زمین است، برخوردارند و در قربی وریدی محاط هستند. این نور زمانی پرفروغ تر می شود که عبد در مقام سالک درآید و برای تحصل ایقان به سفری عرفانی لبیک گوید. میرحیدر در بیان قرب سلوکی به معراج حضرت محمد (ص) می پردازد که با وصول به ملأاعلی به رؤیت قلبی حضرت اله نائل شدند. مشاهدات روحانی حضرت در شب معراج از جانب نگارگران نیز مورد توجه قرار گرفته و معراج نامه ی مُصوَّر میرحیدری یا شاهرخی از جمله ی آنها است. نکته ی حائز اهمیت در نگاره های این معراج نامه به گزینش و کیفیت حضور عناصر بصری از جمله ابرهای طلایی مربوط می شود و طرح این پرسش که با توجه به قرب سلوکی پیامبر در معراج، جایگاه صوری و معنوی ابرهای طلایی چیست؟ و کدام یک از کیفیت های بازنمایی یا بازتابی را شامل می شوند؟ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی بیان می دارد که ابرهای طلایی امتزاجی از بازنمود و بازتاب قرب سلوکی حضرت هستند. در این گذر، خیال خلاق نگارگر، ابرهای طلایی را در شعله ی مقدس پیامبر مستحیل می کند و ابر- شعله های طلایی، در تناسب با ولایت کلیه ی ایشان می آفریند.
بررسی چیستی فناء فی الله و ارتباط آن با حلول و اتحاد
منبع:
کلام و ادیان سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۸)
143 - 168
حوزههای تخصصی:
مقصد نهایی و آخرین هدف سالکین طریقت های صوفیه، رسیدن به مقام فناء فی الله است. در این مقام، انسان چونان قطره ای از دریا به وجود خدا پیوسته و در او حل می شود. در واقع انسان فانی فی الله، قیود و تعینات بشری خود را زائل کرده و سرتاسر، خدا شده است. اما تفسیر دقیق این معنا و فهم مقصود صوفیان در میان معرکه آراء و اقوال مختلف کمی دشوار شده است، چراکه یکی شدن با خدا، در وهله اول معنای محصلی غیر از اتحاد با خدا ندارد؛ اما صوفیان با شدیدترین الفاظ قول به حلول و اتحاد را از خود نفی کرده و باورمندان به این نظرات را گمراه دانسته، مسیر آنها را رو به ضلالت معرفی می کنند. وجه جمع بین نظریه فناء فی الله و نظریه اتحاد، از جمله مسائلی است که بدون تأمل در مبانی نظری صوفیه نمی توان درباره آن به قضاوت نشست. این پژوهش در صدد فهم دقیق معنای فناء فی الله در اصطلاح متصوفه و به دنبال کشف رابطه این معنا با نظریه حلول و اتحاد می باشد.
تحقیق و تصحیح انتقادی رساله حقیقهالنفس ملّاحسن لاهیجی
منبع:
آموزه های حکمت اسلامی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
135 - 156
حوزههای تخصصی:
حکیم ملّا حسن لاهیجی، حکیم و فقیه دوران صفویّه و از شاگردان فیض کاشانی و قاضی سعید قمّی می باشد که بیش از سی رساله و کتاب در زمینه های گوناگون مانند کلام، فلسفه، فقه، حدیث و دعا از وی به جا مانده است. ایشان رساله حقیقه النفس را در ردّ گفتار کسانی که منکر تجرّد نفس ناطقه اند، نگاشته است. ازاین رو ابتدا گفتار آنان را تبیین نموده و سپس کوشیده است مطالب ایشان را تحلیل و بررسی نماید. حکیم لاهیجی در ابتدا اظهار می دارد که شایسته است انسان به جوهر مجرّد باقی یا همان نفس ناطقه وی تعریف شود. در دیدگاه او، معنای حیوان بر انسانِ مادّی به عنوان جنس، صدق می کند، امّا چنین معنایی به دلیل عاری بودن انسان موجود در عالم عقل از وضع، مکان و … صدق نخواهد کرد. وی از تعریف مشهور حکما برای تعریف ناطق استفاده نمی کند؛ زیرا این تعریف نمی تواند تمایزی واضح میان انسان با عقول و نفوس فلکی بیان کند. ازاین رو وی می کوشد تعریف دیگری ارائه کند که تنها مختصّ به انسان باشد. این نوشتار دیدگاه حکیم لاهیجی را بررسی نموده و برخی از کاستی های نظریات وی را نشان داده است. همچنین درپایان نسخه تصحیح شده رساله حقیقه النفس ارائه شده است.
قیامت عقلی از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۲
125 - 147
حوزههای تخصصی:
به اعتقاد صدرالمتألهین بعد از عالم الهی، سه عالم کلی تحقق دارد: عالم طبیعت، عالم خیال یا مثال و عالم عقل. از طرف دیگر در شریعت نیز به سه عالم کلی دنیا، برزخ و قیامت اشاره شده است. از دیدگاه فلاسفه دنیا با عالم طبیعت و برزخ با عالم مثال مطابقت دارد؛ اما این مطلب که قیامت متناظر با کدام مرتبه و عالم است، محل اختلاف است. برخی از فلاسفه قیامت را بازگشت به دنیا، و برخی مرتبه ای از مراتب عالم مثال دانسته اند؛ اما در این میان عبارتهایی از صدرا یافت می شود که دلالت بر تناظر قیامت با عالم عقل بلکه فوق عالم عقل دارد. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی و بر اساس آیات و روایات و مبانی حکمت متعالیه، به بررسی این دسته از عبارات پرداخته و در نهایت، به این دستاورد رسیده است که با توجه به دو دلیل کلی غایات و بدایات، نیز دلایل عقلی دیگری از قبیل اثبات هویت عقلی بعث، فنا، زمان و مکان قیامت، نحوه محاسبه و حقیقت بهشت و جهنم می توان گفت قیامت متناظر با عالم عقل بلکه فوق عالم عقل و متناظر با عالم الهی است و به این ترتیب آیاتی نظیر «إنّا لله و إنّا إلیه راجعون» و «ألا إلی الله تصیر الامور»، به نحو حقیقی و بدون مجاز معنا می یابند.
بررسی دیدگاه ریچارد سوئین برن پیرامون نفس و امکان حیات پس از مرگ(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
117 - 147
حوزههای تخصصی:
ریچارد سوئین برن معتقد است که حیات پس از مرگ تنها در صورتی ممکن است که انسان دارای نفس مجرّدی باشد که بعد از مرگ باقی مانده و هویّت انسان را حفظ نماید. بدین جهت وی تلاش می کند با اثبات نفس، حیات پس از مرگ را حقیقتی ممکن و محتمل بداند. وی ایراداتی چون عدم تبیین کیفیت ارتباط دو جوهر کاملا متفاوت، عدم تبیین علت ارتباط نفس با بدنی خاص و ناسازگاری با اصل بستگی علی فیزیکی را نادرست دانسته و معتقد است پذیرش نفس با هیچ مشکل عقلی و فلسفی مواجه نیست. بعد از پاسخ به مشکلات پذیرش نفس، وی تلاش می کند بر مبنای اموری چون وحدت هویت شخصی، آگاهی، وجود همزمان حالات ذهنی و استدلال امکانی وجود نفس را اثبات نماید. این مقاله ضمن بررسی و نقد برخی ادله ی سوئین برن، از برخی ادله ی دیگر ارائه شده توسط وی دفاع نموده و بر این اساس، ممکن و محتمل بودن حیات پس از مرگ را نشان می دهد.
برهان پذیری «وجود خدا» در قرآن از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
5 - 29
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم، کتاب استدلال و برهان است تا آنجا که بیش از سیصد مرتبه دعوت به تعقل نموده و حتی از مخالفان خود طلب برهان کرده است. با این حال برخی معتقدند قرآن، برهانی بر اثبات وجود حق تعالی که اساس توحید و رکن همه ادیان شمرده می شود اقامه نفرموده است. لذا این پژوهش در صدد است با تمرکز بر آراء و نظریات حضرت آیت لله جوادی آملی، اثبات نماید که می توان براهینی بر اثبات وجود حق تعالی از این کتاب آسمانی استفاده نمود و چنین ادعا نمود که هرچند اصل هستی مبدأ در بسیاری از آیات مفروغ عنه و مسلم گرفته شده است، لکن چنین نیست که قرآن هیچ گاه به آن نپرداخته باشد. این پژوهش در همین راستا، دو برهان از براهین عقلی و فلسفی اثبات وجود حق تعالی یعنی برهان «امکان و وجوب» و «امکان فقری» را مورد توجه قرار داده و با استنباط مقدمات آن ها از قرآن کریم، اقامه برهان بر وجود خدا در قرآن را به اثبات رسانیده است. لازم به ذکر است، انجام پژوهش هایی از این دست می تواند جلوه ای از تفکیک ناپذیری قرآن و برهان و نمایی از اعجاز علمی این کتاب آسمانی را به سهم خود آشکار نماید.
تحلیل دیدگاه آیت الله سید محمد کاظم عصار در تبیین آموزه بداء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
45 - 64
حوزههای تخصصی:
آموزه بداء ازجمله اختصاصات اعتقادی شیعه است، از این رو همواره مورد طعن و انتقاد مخالفان قرار گرفته است. آنان شیعیان را متهم به نسبت دادن جهل و پشیمانی به خدا کرده و زبان به طعن ایشان گشوده اند. در مقابل ایشان نیز اندیشوران شیعی همواره از این آموزه دفاع کرده و هرکدام بر اساس نظام فکری خود، در پی تبیین حقیقت بداء و تحلیل صحیح رابطة آن با صفات الهی بوده اند. از میان بزرگانی که در عصر حاضر به تحلیل آموزه بداء پرداخته، آیت الله سید محمد کاظم عصار است. وی از آخرین حکمایی است که به صورت مفصل به مسئلة بداء پرداخته و در این باب، رساله ای مستقل با مشی فلسفی- عرفانی نگاشته است. ابتکارات آیت الله عصار در تبیین حقیقت بداء، به ویژه نگاه عرفانی وی در این باب بی نظیر است. وی توانست با استفاده از مبانی فلسفی صدرایی و بهره گیری از مبانی عرفانی، تبیین بدیع و تازه ای از حقیقت بداء، رابطة آن با علم و ارادة خداوند و تقدیر الهی، ارائه داده و نحوة وقوع آن در علم و اخبار معصومان(ع) را تبیین کند. چیستی حقیقت بداء و چگونگی تحلیل رابطه آن با علم، اراده و تقدیر الهی و علم و عصمت معصومان (ع) از دیدگاه وی، مسئلة پژوهش حاضر است.
اختلاط حقیقیه و خارجیه: ضرب های منتج و نتایج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شمس الدین سمرقندی در دو کتاب قسطاس الأفکار و شرح القسطاس درباره قیاس های مختلط از حقیقیه و خارجیه، دو دیدگاه متفاوت را به دست داده است که تحت عنوان های «تحریر اول» و «تحریر دوم» در مقالات دیگری به آن ها پرداخته و نشان داده ایم هرکدامشان دچار خطاهای متعددی هستند و از این روی، هیچ کدام از آن ها تحلیلی درست و کامل از اختلاط قضیه های حقیقیه و خارجیه به دست نمی دهند. در این مقاله قصد داریم نتایج درست اختلاط این قضایا را به دست دهیم؛ به گونه ای که برپایه مبانی فکری منطق دانان مسلمان همچون سمرقندی، هیچ اعتراضی بر این نتایج وارد نباشد و بتوان آن ها را تقریری کاملاً درست از اختلاط قضایای حقیقیه و خارجیه دانست. در هریک از شکل های چهارگانه قیاس ارسطویی، اختلاط خارجیه-حقیقیه و حقیقیه-خارجیه را جداگانه بررسی کرده ایم؛ همچنین ضرب ها و اختلاط های عقیم و منتج را به صورت موردی مشخص کرده و نتایج هر ضرب و اختلاط منتج را جداگانه نشان داده و نتایج قابل اثبات را اثبات کرده ایم. بررسی اختلاط های عقیم و نتایج غیر قابل اثبات، نیازمند بررسی نظام مند مثال های نقض است که آن را به مقاله ای دیگر وامی گذاریم.