فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
113 - 130
حوزههای تخصصی:
موعودباوری، از ارزش ها و ویژگی های مشترک در میان پیروان ادیان حکایت دارد و دارای ظرفیت هایی است که می توان با تکیه بر آنها شبکه گسترده ای را در سطح جهان و در میان ملل مختلف، ایجاد نمود. ارزش های مشترکی که موعود گرایی و باور به منجی موعود، آنها را در پی دارد؛ در شبکه سازی جهانی و به تبع آن در هندسه نظم جدید جهانی نقش دارند. در این پژوهش با رویکرد کیفی و روش توصیفی _ تحلیلی به نقش موعود گرایی و منجی باوری در پیوند دادن مردم دنیا با همدیگر و در شبکه سازی جهانی، با تأکید بر جایگاه آن در هندسه نظم جدید جهانی، مورد بررسی قرار داده شده؛ و به این سوال اصلی که: چگونه می توان با تکیه بر موعود باوری به شبکه سازی جهانی در هندسه نظم جدید جهانی کمک نمود؟ پاسخ داده است. مفروض این است که تکیه بر ویژگی ها و ارزش های مشترک می تواند زبان مشترکی را در میان همه باورمندان به منجی موعود ایجاد نماید و از این طریق روابط اجتماعی تقویت می شود و همبستگی اجتماعی به وجود می آید؛ و به تبع آن شبکه ای از روابط بین جوامع مختلف که در هندسه نظم جدید جهانی دارای تأثیر است ایجاد خواهد شد. تبیین ویژگی هایی چون: تصویر روشن از آینده جهان، نجات خواهی، عدالت طلبی و ظلم ستیزی، که از موعود گرایی برگرفته می شوند و در ایجاد هم افزایی و در نهایت شبکه سازی جهانی با تأکید بر نظم نوین جهانی نقش دارند؛ از یافته ها و نوآوری های این مقاله است.
نقد و بررسی آرای تربیتی ژان پل سارتر از دیدگاه فلسفه تربیتی علامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاوش های عقلی سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
138 - 170
حوزههای تخصصی:
فلسفه تربیت به مطالعه هدف ها، فرایند، ماهیت برنامه ها، عمل و نتایج تعلیم و تربیت می پردازد .هدف از پژوهش حاضر نقد و بررسی آرای تربیتی ژان پل سارتر از دیدگاه فلسفه تربیتی علامه طباطبایی می باشد. ماهیت وکیفیت این پژوهش، روش پژوهش، توصیفی تحلیلی (تحلیل اسنادی ) است. در این پژوهش ابتدا به اصول فلسفی سارترو سپس به آرای تربیتی از دیدگاه سارتر و در نهایت رابطه معلم و شاگرد از دیدگاه وی پرداخته شد. در بخش بعدی نیز به اصول فلسفی علامه طباطبایی و سپس آرای تربیتی از منظر علامه و در نهایت به رابطه بین معلم و شاگرد در دیدگاه ایشان پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که آرای تربیتی از نظر سارتر، نسبیت گرایی، درک مفهوم آزادی، یادگیری فرد، افزایش حس مسئولیت، تربیت خلاق، فعال بودن شاگرد می باشد و علامه نیز اهداف تربیتی را در دو دسته اهداف غایی که رسیدن به توحید می باشد و اهداف واسطه ای از جمله اهداف اعتقادی، اخلاقی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی تقسیم بندی کرده است. ما با توجه به آرای علامه طباطبایی در صدد نقد و بررسی این آرا می باشیم.ازجمله انکار وجود خدا و آزاد بودن کامل انسان و هدایت نکردن وی توسط شخص آگاه که با توجه به آرای علامه طباطبایی این موارد مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
نفاق سیاسی خواص در دین گریزی عوام و تأثیر آن در ناکارآمدی حکومت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نفاق پدیده ای است که در آموزه های دین به این صفت و نیز پیامدهای آن در سطوح مختلف اشاره شده است. نفاق آن هم درسطح خواص، خسارت های زیان بار به بار می آورد. از جمله پیامدهای جبران ناپذیر این صفت مذموم، بدبینی و فاصله گرفتن مردم از دین و شریعت است. خواص در صورت ضعف و تزلزل در ساحت شناخت و بینش، جهت دست یافتن به قدرت یا حفظ جایگاه خود، تدریجاً صفت نفاق را پیدا می کنند. تاریخ نیز بیانگر این حقیقت است که عملکرد منافقانه برخی خواص، آسیب های جبران ناپذیری وارد نموده است. رویکرد اساسی در این جستار، بررسی نفاق خواص جامعه در حکومت دینی و تأثیر آن در دین گریزی عوام است. این جستار در مقام بررسی این مسئله است که ابتلای خواص جامعه مبتلا به این پدیده مذموم و عملکرد منافقانه آنان الزاماً در عوام تأثیر منفی گذاشته و باعث بدبینی و حتی فاصله گرفتن آنها از دین شود. خواص منافق در طول تاریخ لطمات جبران ناپذیری بر پیکره جامعه وارد نموده اند. در عصر حاضر بعد از تحقق حکومت اسلامی در منطقه و اتمام دوران دفاع مقدس، مدعیان دین و خدمت به مردم تدریجاً در بدنه نظام نفوذ نمودند. آنان با استفاده ابزاری از دین و نمادهای آن، در راستای عوام فریبی، اعتماد توده مردم را نسبت به خود جلب نمودند. عملکرد نابه هنجار آنان عامه مردم را دچار تضاد نمود، موجب گردید مردم نسنجیده به پای دین بگذارند. هدف اساسی در این جستار، بررسی پیوند ناگسستنی میان نفاق خواص جامعه و تأثیرگذاری عملکرد منافقانه آنان در عرصه های مختلف از جمله در عرصه سیاست و مدیریت جامعه، بر اعتقادات دینی توده مردم و در نتیجه دین گریزی آنان است. پرسش اصلی نیز این است: چگونه نفاق سیاسی خواص جامعه موجب ناکارآمدی دین می شود؟ روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات عمدتاً کتابخانه ای است.
اگزیستانسیالیسم مسیحی؛ سوبژکتیویسم و انسداد معرفت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
6 - 46
حوزههای تخصصی:
اگزیستانسیالیسم مسیحی یا دینی مکتبی کلامی است که عمدتاً از اگزیستانسیالیسم (Existentialism) متأثر است. مهم ترین دستاورد این مکتب کلامی و دیگر مکتب های متأثر از آن، افزون بر انسداد معرفتی، سوبژکتیویسم است. بر اساس این دستاورد یا ویژگی، ما در بن بست و انسداد معرفتی هستیم و نمی توانیم با منبع عقل و دلیل نقلی و روش پژوهش عقلی و نقلی یا تاریخی در ساحت دین به معرفتی دست یابیم؛ از این رو در پژوهش از دین به جای رویکرد ابژه ای، باید به روش سوبژه ای چنگ زد.
در نوشتار کنونی روش پژوهش اگزیستانسیالیسم را که سوبژه ای است، تبیین و ارزی ابی می ک نیم. سپس با ک اوش در آث ار کرک گور، پیروان و ش ارحان او مهم ترین آموزه هایی را که مکتب کلامی اگزیستانسیالیسم مسیحی بر آنها استوار شده و با آنها بنیان یافته است، با عنوان دهی و چینشی ویژه دسته بندی می کنیم و در پایان به ارزیابی آنها می پردازیم. این نگرش با نقدهای بسیاری روبه روست؛ برای نمونه می توان به ناکارآمدی سویژکتیویسم در پژوهش به ویژه پژوهش های دینی اشاره کرد.
تحلیل و بررسی هدف مندی خلقت و تأثیر آن در تصویر معاد از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
96 - 121
حوزههای تخصصی:
معاد یکی از اصول ادیان توحیدی است که اعتقاد به آن، نقطه فصل و وجه ممیز تفکر دینی از غیر آن است. سخن از معاد در قرآن، از «امکان وقوع» آن شروع شده و به «ضرورت وقوع» این پدیده می رسد و گاهی نیز آن چنان این ضرورت بدیهی است که به عنوان اصلی مفروغٌ عنه از آن گذر می شود. ادله عقلی و براهین فلسفی از جمله استدلالاتی هستند که در اثبات ضرورت معاد ارائه گشته است. در این میان، از جمله راه کارهای قرآن جهت اثبات ضرورت معاد، مسأله هدف مندی خلقت است کهذیل برهان حکمت از آن بحث می شود. در آیات ناظر به برهان حکمت، با ذکر کلیدواژه هایی همچون «عبث»، «لعب»، «باطل» و «سُدی» و نفی تمامی این صفات از خداوند و خلقت او و نیز با تأکید بر «حق بودن» افعال الهی، از یک سو هدف مندی خلقت و از سوی دیگر بازگشت به خداوند و برپایی قیامت به عنوان ضرورتی انکارناپذیر و لازمه هدف مندی خلقت ثابت شده است. تبیین علامه طباطبایی1 در این زمینه با اغلب مفسران متفاوت است. درحالی که نگرش اکثر مفسران پیرامون غایت آفرینش و انسان و نیز حیات اخروی، جبران منافع و لذایذ فوت شده انسان هاست و پیوند میان دنیا و آخرت تکوینی نیست، از دیدگاه علامه غایت خلقت انسان، پیوستن به حق تعالی و حیات سعادتمند ابدی است و پیوند او با حیات اخروی حقیقی و تکوینی است و در همین جهان استعداد و ابزار پیوستن به حق در او موجود است.
Further Reflections on Lemos’s Indeterministic Weightings Model of Libertarian Free Action(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۷)
119 - 130
حوزههای تخصصی:
John Lemos defends an indeterministic weightings model of libertarian free will that is a variant of event-causal libertarian views. Many argue that these views are susceptible to the luck problem: an agent’s directly free choices are too luck infected for the agent to be morally responsible for them. The weightings model supposedly escapes this problem largely because in this model an agent’s reasons for choices do not come with pre-established values. Rather, an agent performs intentional acts of weighting that contribute to the value she assigns to her reasons. Decisions that are consequences of weightings are, thus, under the agent’s control and not subject to luck. In a recent paper, I argued that despite its weighting component, Lemos’s model succumbs to the luck problem. Lemos rejoins that my criticisms are based on misunderstandings and confusions. I deflect the charge of misperception and explain why the weightings model remains susceptible to the luck problem.
برهان عقلی علم الهی بر امامت امیرالمومنین علیه السلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاوش های عقلی سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
80 - 111
حوزههای تخصصی:
تا کنون پژوهش های دامنه داری پیرامون علم الهی امیرالمومنین علی × صورت گرفته است؛اما هنوز زوایای ناگفته بسیاری نزد محققان کلام اسلامی وجود دارد .آنچه در این وجیزه بررسی می شود نگاهی متفاوت به علم الهی ایشان است.زاویه ی متفاوت برگرفته از این مسأله است که چگونه می توان به شیوه برهانی وعقلی از رهگذر علم الهی دینی، امامت حضرت علی × را اثبات نمود؟ برهان علم از سه مقدمه تشکیل شده است : اول : اثبات علم الهی دینی امیرالمومنین × بر اساس نصوص معتبر ؛ دوم:عدم اعطای علم الهی به مدعی دروغین امامت ؛ سوم:تنها حضرت علی × دارای علم الهی و مدعی امامت منصوص بوده است. مقدمه اول با ادله ی قرآنی و روایی اثبات شده ومقدمه دوم، بر اساس حکم عقلی مسلم است .مقدمه سوم نیز در گزارشات منابع معتبر شیعه و اهل سنت آمده است .بنابر مقدمات با روش های معمول روایی ،توصیفی –تحلیلی ، فرضیه پژوهش اثبات شده است.
رساله «الاضحویّه» ابن سینا: تحلیل تاریخی - محتوایی و ارزیابی پژوهش ها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
144 - 175
حوزههای تخصصی:
«الأضحویّه»، رساله ای است منسوب به ابن سینا که به سبب ویژگی هایی چون نظریّه خاص مؤلّف در بحث معاد جسمانی و نیز دیدگاه ویژه او درباره گزاره های دینی، اثری متفاوت بوده که در تاریخ تألیف آن نیز اختلاف نظرهایی وجود دارد. این مقاله با روشی توصیفی - تحلیلی در دو بخش تنظیم شده است: مسأله بخش نخست، بررسی ادلّه انتساب أضحویّه به ابن سینا و تحقیق در تاریخ تألیف آن است که نگارنده در نهایت با ضبط ادلّه کافی، انتساب این رساله به ابن سینا را قوی و ضمن بررسی اقوال مختلف در تاریخ تألیف این رساله، با استناد به شواهد برون متنی و درون متنی، قول با تأخّر را در تاریخ کتابت أضحویّه ارجح می داند. در بخش دوم نیز ضمن واکاوی تصحیح های انجام گرفته از این رساله، آنها را گرفتار اشکالاتی چون عدم دسترسی به دیگر نسخه های ارزشمند موجود در کتابخانه ها، گزارشات ناصحیح از نسخه بدل ه ا و ضبط ه ای نادرس ت می داند؛ به ط وری که تص حیح های موج ود رض ایت بخ ش نب وده و تص حیح انتق ادی این رس اله هم راه با رف ع کاس تی ه ا و نابسامانی های موجود برای ارائه متنی منقّح و مورد اعتماد ضمن رعایت اصول و قواعد علمی، امری ضروری می نماید.
تقلیل گرایی بر مبنای اندیشه اخلاقی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
111 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر کمک به ساماندهی اندیشه فرااخلاقی ابن سینا است تا بستری برای ملاحظه نظامی اخلاقی، مبتنی بر آرای بن سینا فراهم آید. مسئله اصلی این است که رویکرد کلی ابنسینا درباره وجود اوصاف و گزاره های اخلاقی چیست. نگارنده در پاسخ به این سؤال میکوشد سه مدل تقلیل گرایی را براساس آرای ابن سینا صورت بندی کند. این مدل های تقلیل گرایی میتوانند در سطوح نگرش متعارف، نگرش حکیمانه و همچنین نگرش عرفانی و توحیدی ابن سینا نسبت به حقایق اخلاقی صورت بندی شوند؛ به نحوی که وعی انسجام بین آن ها وجود داشته باشد. در آغاز دیدگاه ابن سینا در بخش مواد منطق بررسی، و رویکرد برساخت گرایانه او که معطوف به شهرت و توافق عقلا است، در سطحی متعارف، مدلی از تقلیل گرایی معرفی میشود. سپس نگرش ابن سینا برمبنای علم النفس فلسفی و حقیقت سعادت نفس انسانی ملاحظه، و در آنجا نیز براساس آرای ابن سینا نوعی تقلیل گرایی اخلاقی معرفی میشود. سرانجام با توجه به نگرش عرفانی و توحیدی ابن سینا، مدلی دیگر از تقلیل گرایی تقریر می شود. حاصل پژوهش این است که نمیتوان برمبنای مباحث ابن سینا در حوزه وجودشناسی، واقع گرایی واقعی بود؛ زیرا براین اساس حقیقتی مستقل برای اوصاف اخلاقی وجود ندارد.
تحلیل و نقد نظریۀ وجود رابط معلول در حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه وجود رابط معلول در حکمت متعالیه و برهان صدرالمتألهین بر آن، از ابتکارات و شاخصه های مهم فلسفه او به شمار می آید و نقش اساسی در ساختار تشکیک وجود صدرایی و پیوند زدن حکمتِ او با نظریه وحدت شخصی وجود دارد. لذا تحلیل درست از این نظریه و امعان نظر در برهان آن، با هدف کشف ابعاد و زوایای این مسئله مهم و آشکار شدن نقاط قوت و ضعف احتمالی آن، که منجر به فهم کامل تری از ساختار حکمت متعالیه خواهد شد، از ضروریات پژوهش فلسفی است. پژوهش حاضر درصدد است با روشی تحلیلی انتقادی و با نگاه دقیق به تشابهات و تمایزات دیدگاه صدرالمتألهین و حکمای پیشین در باب وجود معلول و سپس تبیین و تقریر تفصیلی برهان او بر وجود رابط معلول و آنگاه نقد و بررسی یکایک مقدمات برهان، کاستی و نارسایی آن را برای اثبات مقصود صدرا آشکار نماید که مهم ترین آن، خلط میان معنای اسمی یا وصفی ربط با معنای حرفی آن است.
امامت در سیره و سخن حضرت فاطمه زهرا (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۳۰۵
75-84
حوزههای تخصصی:
بررسی و بازخوانی رخدادهای پس از رحلت رسول اکرم(ص) از نگاه اعتقادی و کلامی به روشن شدن بسیاری از حقایق امامت و جانشینی پیامبر اکرم(ص) کمک خواهد کرد؛ زیرا به گواه گزارش های تاریخی، رویدادهای آن مقطع تاریخ اسلام نقطه عطفی در مسیر آینده جامعه اسلامی شد و بسیاری از حوادث و جریان های امروز جامعه اسلامی، در آن مقطع تاریخی ریشه دارد. در این میان تأمل در سیره و سخنان صدیقه طاهره به لحاظ جایگاه ایشان در نزد پیامبر به روایت فریقین و شخصیت والای علمی و معنوی ایشان بسیار راه گشا خواهد بود. از نگاه صدیقه طاهره، امامت امری الهی بوده و مانع از شکاف در صفوف امت اسلامی و پراکندگی آنان است. عدالت گستری، هدایت انسان ها، ضرورت برخورداری از علم لازم، سبب تعین یافتن امر امامت در افراد خاصی می شود، که با توجه به سوابق جهادی امیرمؤمنان علی(ع) و جایگاه وی نزد رسول خدا(ص) و برخورداری از ویژگی های پیش گفته، امامت در وی تعین می یابد. همچنین امامت منحصر در عصر امام علی(ع) نبوده و براساس حدیث لوح جابر، امامت یازده نفر از فرزندان علی(ع) هم به امر خداوند ثابت می شود. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی و با مراجعه به منابع حدیثی و تاریخی فریقین و آثار نویسندگان معاصر با هدف تبیین جایگاه و ضرورت امامت و روشن سازی حقیقت و مصداق واقعی امامت به این نتایج دست یافته است.
بررسی تجارت به مثابه تبشیر مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
129 - 148
حوزههای تخصصی:
میسیونرهای مسیحی به منظور تغییر کیش غیرمسیحیان از زمان های گذشته تا به حال از انواع روش ها و راهبرد های تبشیری استفاده می کرده اند. یکی از این روش ها «تجارت به مثابه تبشیر» است. در این روش تبشیری تلاش می شود با تأسیس سازمان ها و شرکت های گوناگون تجاری در زمینه های متفاوت، از طریق ایجاد شغل و درآمدزایی برای افراد بومی در مناطق فقیرنشین، زمینه جذب آنان به مسیحیت و تغییر کیش فراهم شود. هدف از تجارت این است که مبشران مسیحی علاوه بر کسب درآمد برای تأمین هزینه های فعالیت تبشیری، با ایجاد رونق اقتصادی ادعای کمک به رشد اقتصاد محلی و بالا بردن رفاه اجتماعی داشته باشند. تمرکز فعالیت این روش تبشیری بر کشورهای در حال توسعه، از جمله کشورهای اسلامی است که ممکن است مبشران مسیحی اجازه فعالیت رسمی در آنها را نداشته باشند. پژوهش حاضر با توجه به عدم دسترسی یا دشوار بودن دسترسی به اطلاعات میدانی، از روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و براساس منابع موجود در زمینه «میسیولوژی» و به شیوه توصیفی تحلیلی نگاشته شده است.
بررسی فقهی وظایف حکومت اسلامی در تربیت عقلانی جامعه
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
41 - 50
حوزههای تخصصی:
تربیت، امری بنیادی در اجتماع است وجوامع بشری براساس ساحت های تربیتی استوار است. هر جامعه ای که ساحت های تربیتی آن رشد یافته باشد، پویاست. از طرفی زیربنای همه ساحت های تربیتی، ساحت عقلانی است. اگر ساحت عقلانی ضعیف باشد، نمی توان به ساحت اخلاقی رشد داد وعقل سلیم، اخلاق سالم را به دنبال دارد و بدون اخلاق سالم نمی توان به ساحت عبادی رشد داد؛ زیرا زیربنای عبادت، شناخت معبود و خالق هستی است. زیرا مهمترین دلیل شناخت، عقل است. پس اگر پایه عقل محکم نباشد ساحت تربیتی عبادی و سایر ساحت های تربیتی از ارزش می افتد لذا پژوهش حاضر به روش تحلیلی-توصیفی بااستفاده از قواعد فقهی، حکم فقهی تربیت عقلانی جامعه را بررسی می کند. با بررسی ادله فقهی به خوبی ثابت می شود که تربیت عقلانی در فقه جایگاه ویژه ای دارد و بااستفاده از آیات، رجحان استحبابی ویا وجوب تربیت عقلانی ثابت می شودو اگر این تربیت عقلانی ، مصداق یا مقدمه امور واجب و ضروری قرار گیرد حکم وجوب برای همه مکلفین ثابت می شود و ازآنجاکه حاکم نسبت به سایر مکلفین جایگاه منحصربه فردی دارد و قدرت و توانایی اجرای تربیت عقلانی را دارد این حکم برای حاکم هم ثابت می گردد. ووظیفه حاکم در تربیت عقلانی در امور الزامی، وجوب و در امور غیر الزامی، استحباب مؤکد است.
مبانی جهان شناختی و انسان شناختی معنای زندگی در فلسفه صدرایی و روان درمانگری وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنای زندگی یکی از مهمترین دغدغه های بشر امروز و از مسائلِ سرنوشت ساز در میان فیلسوفان، روان درمانگران و اخلاق پژوهان معاصر است. در پژوهش حاضر، معنای زندگی از نگاه ملاصدرا، در مقام یک فیلسوف مسلمان، و اروی ن یالوم، در مقام یک روان درمانگر اگزیستانسیالیست معاصر غربی، بررسی شده است. پرسش مهم مقال ه این ست ک ه مبان ی جه ان شناخت ی و انسان شناختی معنای زندگی از دیدگاه ملاصدرا و اروین یالوم چیست؟ این پژوهش روشن میسازد که در مبانی فلسفی ملاصدرا، خدا با جلوه های جمالی و جلالی، بمثابه غایت هستی و معنابخش به هستی و انسان با ویژگی اشتداد وجودی، تجردی و کثرت نوعی حضور دارد. در مقابل، در مبانی فکری یالوم محوریت خدا انکار میشود و جهان فاقد معناست و این آدمی است که باید زندگیش را معنادار کند. بنابرین میتوان گفت در فلسفه ملاصدرا، با کشف معنا و در تفکر یالوم، با جعل معنا سروکار داریم. در مسئله معنای زندگی، رویکرد ملاصدرا غایت گرایانه و الهی است و رویکرد یالوم، غیرغایت گرایانه و غیرالهی.
نگاه بوداییان به اسلام با تکیه بر متون کاله چکره تنتره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
111-128
حوزههای تخصصی:
دین اسلام و آیین بودایی، دو مکتب بزرگ با پیروان بسیار در جهان هستند که با وجود تفاوت های زیاد، نقاط مشترک فراوانی نیز دارند. اولین برخوردها میان این دو در همان سال های نخستین ظهور اسلام در مرزهای شرقی ایران و شمال هند رخ داد و چند قرن بعد با حمله ترکان غزنوی به اوج خود رسید. تاکنون بررسی های متعددی درخصوص نگاه مسلمانان به بوداییان صورت پذیرفته است؛ اما آنچه نیاز به بررسی بیشتر دارد، دیدگاه بوداییان به اسلام به عنوان یک آیین تازه وارد است. اولین بار و در اوایل قرن یازدهم میلادی، بوداییان در مجموعه متونی به نام «کاله چکره تنتره» که متعلق به مکتب وجره یانه است، به اسلام و عقاید و آداب مسلمانان اشاره کرده و آن را از منظر خود تحلیل نموده اند. نویسندگان این متون با وجود برخی تمجیدات، ارزیابی نامطلوبی از اسلام ارائه می دهند و در قالب یک اسطوره قدیمی بیان می کنند که آیین مهاجمان مسلمان یک نظام شیطانی است که نهایتاً توسط پادشاهی بودایی از بین خواهد رفت. این تحقیق که به روش کتابخانه ای انجام گرفته، بر آن است که ضمن معرفی متون کاله چکره تنتره، به بررسی دیدگاه بوداییان آن روزگار درباره مسلمانان بپردازد و امید دارد که زمینه ای را برای شناخت بیشتر این دو دین از یکدیگر فراهم آورد.
بررسی اشکالات حکم ناپذیری ذاتِ عاری از تعینات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
83 - 112
حوزههای تخصصی:
اهل معرفت ذات الهی را بدون در نظر گرفتن تجلیات یا تعینات، فوق تنزیه و تشبیه می دانند. از نظر ایشان، «ذات بی تعین» برتر از هر حکم و توصیفی است و همهٔ توصیف های ذات ناظر به «ذات به حسب تعینات» اند. این ادعا در نگاه اول، دست کم سه اشکال عمده دارد: 1) خودمتناقض است، 2) مستلزم همهٔ اشکالات نظریهٔ کلامی تعطیل است، 3) برخلاف نصوص دینی و حتی بسیاری از متون عرفانی است که در آنها به ظاهر ذات بما هی ذات توصیف شده اند. در نوشتار حاضر، با روشن تحلیلی توصیفی، این سه اشکال را ارزیابی کرده و نشان داده ایم که هر سه از عدم توجه به قیود حکم ناپذیری ذاتِ عاری از تعینات برخاسته اند. منظور عارفان از حکم ناپذیر ذاتِ بی تعین، نه این است که خداوند مطلقاً ناشناختنی و توصیف ناپذیر است تا ادعای ایشان خودمتناقض یا مستلزم تعطیل باشد و نه به معنای سلب صفات کمالی از ذات الهی است که با توصیفات شرعی و عرفانی منافات داشته باشد. عرفا مانند سایر اندیشمندان برجستهٔ مسلمان، شناخت اجمالیِ حضوری و حصولی ذات الهی را و همچنین توصیف ذات حق را به اندازهٔ شناختی که از او برای مخلوق ممکن است، قبول دارند. سخن عارفان این است که همهٔ شناخت ها و تمام توصیف های ما محدود و متعین و ناقص و از راه تعینات و به اندازهٔ تعینات هستند و در حد ذات بی تعین او نیستند، به طوری که حتی تعبیر «ذات بی تعین» نیز یک نوع توصیف متعین از اوست نه یک شناخت اجمالی از ذات بی تعین او.
پیوندهای تاریخی بین تشیع و تصوف: تحلیل تاریخی از ارتباط غلات و نسبت آنها با تصوف و تشیع در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷
145 - 141
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ اسلام، اتهام شیعی گری به برخی از صوفیان و اتهام صوفیگری به برخی شیعیان سبب شده است تا نسبت این دو جریان فکری تاریخ اسلام کانون توجه محققان قرار گیرد. مسئله اساسی موردبحث این مقاله این است که چه نحوه ارتباطی بین تشیع و تصوف و غلو برقرار است و بسترهای زمینه ساز اثرگذاری هر یک بر دیگری چه بوده است؟ فرضیه اولیه تحقیق عبارت است از اینکه: باوجود تفاوت هایی که هر دو جریان تصوف و تشیع در برخی مبانی معرفت شناسی دارند، اما بحث ولایت، حلقه وصل این دو جریان در طول تاریخ اسلام بوده است. بروز پدیده تاریخی غالی گری به موازات تشیع در تاریخ اسلام و استمرار حیات غالیان در بین برخی از فرقه های شیعه در قالب تصوف، ازجمله نکات مهم تاریخی است. این مقاله درصدد است با روش توصیفی – تحلیلی، پیوندهای تاریخی تشیع و تصوف را بررسی کرده و به نقش غلات و نسبت آن ها با تصوف و تشیع اشاره نماید تا از این رهگذر بتواند زمینه جدیدی برای امتداد پژوهش هایی در این حوزه را به ارمغان بیاورد.
مبانی انسان شناختی اخلاق در اندیشه شیخ مفید(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های عقلی نوین سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
155 - 173
حوزههای تخصصی:
انسان شناسی اخلاق یکی از موضوعات جدید و میان رشته ای است که به تبیین اخلاق بر پایه مبانی انسان شناختی و رابطه میان آن دو می پردازد. متکلمان اسلامی از گذشته تا کنون، در تبیین رابطه انسان شناسی و اخلاق، تلاش هایی درخور انجام داده اند. شوربختانه امروزه این تلاش ها، در معرض فراموشی قرار گرفته است و در نتیجه، هر روز بیش از پیش، شاهد گسترش اخلاق سکولار در جوامع اسلامی با رویکرد انسان شناختی تجربی هستیم. بر همین اساس، نویسندگان در پژوهش حاضر بر آن شدند تا با روش توصیفی- تحلیلی به بازخوانی آرای شیخ مفید، یکی از متکلمان برجسته شیعه، در تبیین رابطه انسان شناسی و اخلاق بپردازند. براساس پژوهش انجام شده، برخی از مهم ترین آراء ایشان در این باره عبارتند از: دو ساحتی بودن انسان، حادث و فانی بودن نفس، نفی جبر و اثبات أمر بین الأمرین، حسن و قبح عقلی افعال، قبح تکلیف ما لایطاق، تقدم استطاعت بر فعل و ملاک بودن نیّت برای ارزش گذاری فعل اخلاقی.
کراهت یا ترس از مرگ و درمان آن از دیدگاه ملاصدرا و مقایسه آن با ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
137 - 147
حوزههای تخصصی:
ترس از مرگ امری است ضروری و همچون خود مرگ از حکمت های الهی است. دلایل فلسفی و وجودی مبتنی بر علل فاعلی و غایی که از اختصاصات ملاصدرا است، دو دلیل اصلی وی در تبیین این ترس است. نفس، فاعل ترس است چون دوستدار خدا و صفت جاودانگی او است و هم به دلیل غلبه احکام بدن زوال دنیوی را ناخوش می دارد. غایت وجودی این ترسِ نهفته در نفس نیز محافظت از بدن برای رسیدن به کمال لایق است. دلایل غیروجودشناسانه صدرا برای ترس نفس از مرگِ بدن، ارزش شناختی (اخلاقی)، معرفت شناختی و روان شناختی است. راه حل های استنباط شده از آثار وی برای غلبه براین ترس،افزایش آگاهی است؛ چراکه اصولاً ترس از مرگ، بی فایده و فرار از آن ناسودمند است. برای غلبه بر این ترس، باید به معرفت خدا و شناخت راز تقدیرات الهی نائل شد.در حالی که ملاصدرا با طرح دلایل وجودشناسانه، وجود این ترس را ضروری می داند؛ اما ابن سینا با طرح دلایل صرفاً غیروجودشناسانه، این ترس را ناموجّه تلقّی می کند. درمان این ترس از نگاه ابن سینا همچون ملاصدرا مجموعا افزایش معرفت و آگاهی است؛ هرچند چاره ساز بودن این راه حل برای اکثریت مردم، محل تردید و ابهام است.
بررسی و قیاس منادشناسی لایب نیتس و بسیط الحقیقه ملاصدرا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاوش های عقلی سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
264 - 293
حوزههای تخصصی:
از جمله مسائل مهم و اساسی فلسفه که طی سده های اخیر مورد بحث قرار گرفته است ، قاعده «بسیط الحقیقه » و یا حقیقت بسیط و غیر مرکب در میان حکما و فلاسفه شرق و غرب عالم بوده است . این قاعده جایگاه ویژه ای جهت حل سایر مسائل فلسفی و بویژه اثبات توحید یا وحدانیت داشته است . ملاصدرا (صدرالدین شیرازی) معتقدبه قاعده «بسیط الحقیقه کلُالاشیاء و لیس بشی ءٍ منها» است، به معنای بسیط حقیقی همه اشیا است، در حالی که هیچ یک از اشیا نیست؛ یعنی واجد کمالات و جهات وجودی و خیر همه چیز، و فاقد نقایص و حدود و تعیّنات آنهاست وی این قاعده را از غوامض علوم الهی دانسته و درک حقیقت آن را جز برای کسانی که از جانب حق تعالی به سرچشمه علم و حکمت راه می یابند، آسان ندانسته است از طرف دیگر لایب نیتس از فلاسفه بزرگ غرب نیز با بیان «جوهر فرد » یا «مناد» به بررسی و تحلیل و اثبات آن همت گماشته است . لایب نیتس معتقد بود که «مناد» جوهری است منفرد و بخش ناپذیر و عنصری و دارای خاصیت های متعدد، ولی چون بسیط است اجزایی ندارد. بنابر آنچه در این مقاله آمده است وجود بسیط ، وجود مطلق و نامتناهی به یک معنا هستند و این مطلبی است مشترک بین ملاصدرا و لایب نیتس .