فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۶۱ تا ۲٬۷۸۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مفهوم جامع خدا در کتابهای مقدس ادیان الهی با عناوین مختلفی مطرح شده است؛ در قرآن، کتاب مقدس مسلمانان، با عنوان «اَلله»، در اَوِستا، کتاب مقدس زرتشتیان، با عنوان «اَهورامَزدا»، در تورات، کتاب مقدس یهودیان، با عنوان «یهوه» و در اِنجیل، کتاب مقدس مسیحیان، با عنوان «پدر آسمانی». پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا همه عناوین مزبور به یک حقیقت اشاره دارند و کاملاً بر یکدیگر منطبقاند یا اینکه تفاوتهایی در این نامها وجود دارد. بدین منظور، نویسنده به روش توصیفی تحلیلی تطبیقی عناوین مختلفی را، که در کتب مقدس سایر ادیان الهی حکایتگر مفهوم خداست، با عنوان (الله)، که حاکی از مفهوم خدا در قرآن است، مقایسه کرده و به این نتیجه رسیده است که هرچند همه عناوین مذکور به یک حقیقت اشاره دارند و همگی بیانگر مفهوم جامع خدا در آن دین هستند، اما در کتب مقدس سایر ادیان الهی، از حیث توصیف ذات، صفات و افعال خدا، نقاط افتراق زیادی با قرآن وجود دارد. مفهوم جامع خدا در قرآن بیانگر حقیقتی است که در ذات، صفات و افعال، یگانه و نامحدود بوده و از هرگونه شباهت به مخلوقات منزّه است؛ اما در کتب مقدس سایر ادیان الهی بیانگر حقیقتی است که در ذات یگانه نیست، در صفات محدود و انسانی بوده و شریک دارد، در افعال نیز محدود بوده و سطح افعال او در حدِّ افعال بشری پایین آمده است.
مطالعه تطبیقی اندیشه سیاسی شیعه و داعش
حوزههای تخصصی:
اسلام سیاسی، متعاقب انقلاب اسلامی ایران، در جمهوری اسلامی موجودیت عینی یافت و در بازاریابی سیاسی افکار عمومی جهان اسلام، خود را بهعنوان کالای پرمشتری برای مسلمانان جهان اسلام، که در عصر جدید همواره سرخورده و شکستخورده و ناکام بودهاند، درآورد. این خوانش انقلابی از اسلام در ایران موفقیت عملی و عینی خود را در قالب ایجاد تغییرات اجتماعی در انقلاب اسلامی، نظامسازی با منطق جمهوری اسلامی که سنّت و مدرنیته را در ترکیبی موزون بهکار گرفت و نیز در ایجاد نظامی ماندگار و چهلساله نشان داد؛ اما الگوی رقیب و وهابی داعش در برابر این اسلام سیاسی قد علم کرده، با دولتسازی نیمبند خود در عراق و سوریه به خودنمایی میپردازد. در این نوشتار به مقایسه تطبیقی اعتقادات سیاسی، اخلاقیات سیاسی و رفتار سیاسی در منظومه سیاسی شیعه و داعش پرداخته شده است؛ از جمله این موارد، مقایسه اعتقادی موضوع منجی و مهدویت، مقایسه اخلاقی مسئله خلافت و ولایت و مقایسه رفتاری مسئله مهمّ جهاد و جنگ است.
کاستی های مبادی تصوری استیون هاوکینگ و ریچارد داوکینز در حوزه ی الهیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استیون هاوکینگ و ریچارد داوکینز از دانشمندان خداناباور معاصر هستند که با مشی تجربی یکی در حیطه فیزیک، و دیگری در حیطه زیست شناسی به مباحث الاهیات ورود نموده اند که این ورود به الحاد و خداناباوری ختم شده است. مهمترین عاملی که موجب چنین نتیجه ای در مشی علمی این دو شخصیت شده تصورات نادرست از موضوع و مفاهیم فلسفی است. تحقیق پیش رو با استخراج این مبانی به روش کتابخانه ای از لابلای آثار این دو شخصیت، آنها را به بوته نقد گذاشته است. تصور نادرست از فلسفه و قلمرو آن، و نیز درک نادرست از مفاهیم فلسفی چون درک نادرست از مجردات، تصور غلط از واجب الوجود و اوصاف آن، تشخیص نادرست نسبت به ملاک نیازمندی به واجب، و همچنین درک نادرست از مفاهیم «علیّت»، «زمان»، و «عدم»را می توان به عنوان مصادیقی از این فهم نادرست برشمرد.
تطبیق نظریه «اختلاف حقایق وجودی» در حکمت مشاء با نظریه «اتحاد حقیقت وجود و اختلاف مراتب آن» در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
107 - 119
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا در برخی آثار خود مدعی شده است که میان قول به اتحاد حقیقت وجود و اختلاف مراتب آن در حکمت متعالیه با قول به اختلاف حقایق وجودی در حکمت مشاء، تخالفی نیست. نوشتار حاضر با هدف بررسی و تبیین این ادعا، به روش تحلیلی-انتقادی به تحقیق پرداخته است. مشائین سه قسم تمایز را بر شمرده اند؛ تمایز به تمام ذات، تمایز به جزء ذات و تمایز به عوارض ذات، که اختلاف حقایق وجوی را نمی توان در هیچ کدام از این سه دسته قرار داد. از این رو برای تبیین اختلاف حقایق وجودی به سراغ نوع چهارم تمایز، یعنی؛ تمایز تشکیکی رفته ایم. ابن سینا تشکیک در ماهیت را ابطال کرده است و به صورت صریح به تشکیک در وجود نپرداخته است. اما تصریحات وی به مباحثی هم چون شدت وضعف وجود، و رابطه علی ومعلولی وجودات، موید این مطلب است که برای تبیین اختلاف حقایق وجودی، می توان تشکیک خاصی وجود را به ابن سینا نسبت داد. پس می توان گفت ادعای ملاصدرا مبنی بر عدم تخالف میان نظریه اختلاف حقایق وجودی مشائین و نظریه خودش، یعنی؛ اتحاد حقیقت وجود و اختلاف مراتب آن (تشکیک خاصی وجود)، ادعای درستی است و بلکه می توان ادعا کرد که میان این دو نظریه عینیت برقرار است.
چگونگی امکان معرفت از دیدگاه علامه طباطبایی و کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
91 - 104
حوزههای تخصصی:
کانت فیلسوف شهیر آلمانی در کتاب دوران سازش، نقد عقل محض، کوشیده است شرائط امکان معرفت کلی و ضروری را به دست دهد و در پی آن مرزهای دانستن را مشخص کند. از نظر کانت، حکم تالیفی پیشینی تنها زمانی امکان می پذیرد، که صورت های محض زمان و مکان، تمثلات داده شده در شهود را متعین کنند. او تلاش می کند نشان دهد شرط صدور حکم تجربی عینی، اطلاق صورت های محض فاهمه و مقولات 12گانه بر شهودهایی است که به تعینات زمانی و مکانی متعین شده اند. از دیدگاه او، همه شرط های شناخت نیز خود، مشروط به وحدت استعلایی ادراک نفسانی اند. من استعلایی کانت و تبیین او از شرائط امکان شناخت، دستمایه ای برای مقایسه دیدگاه او با آموزه ی معرفت حضوری و نظریه ی نحوه پیدایش کثرت در ادراکات در دستگاه فلسفی علامه طباطبایی دراختیار می نهد. او شرط امکان هر گونه دانستن، حتی دانش حصولی را وابسته به حضور معلوم نزد نفس فاعل شناسا و اتحاد و اتصال وجودی این دو می داند. او نخستین فیلسوف در سنت حکمت اسلامی است که تبیینی خلاقانه از پیدایش کثرت در ادراکات و چگونگی حصول مفاهیم بدیهی اولیه به دست داد. توصیف و تفسیر سازوکار معرفت شناختی امکان شناخت در دو دستگاه فکری کانت و علامه، مساله ای است که این مقاله درصدد توضیح آن است.
نسبت قاعده ی «بسیط الحقیقه» و «کل القوی بودن نفس» در حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره نوزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۲
43 - 60
حوزههای تخصصی:
بساطت، وصفی کمالی و تعیین کننده ی مرتبه ی وجودی موجود متصف به آن است. گستره ی این ویژگی در خدا، با قاعده ی بسیط الحقیقه همه چیز است و هیچ یک از آن ها نیست و در نفس انسانی، با عبارت نفس در وحدتش، همه ی قواست، بیان می شود. اهمیت تبیین نسبت دو قاعده این است که هم راه گشای شناخت خدا از طریق معرفت نفس است و هم رابطه ی طولی خدا با عالم، و ازجمله خود نفس را به گونه ای معقول ترسیم می کند. مسأله این است که دو قاعده ی یادشده، ازنظر مفهوم و مصداق چه نسبتی با یکدیگر دارند؟ در حکمت صدرایی، نفس، خلیفه و مَثَلِ اعلای حق تعالی است و بین این دو، با حفظ مراتب، هم شباهت وجود دارد و هم تفاوت؛ به همین تناسب، قاعده ی کل القوی نیز بدیل و خلیفه ی قاعده ی بسیط الحقیقه است. با این وصف، مناسبت های وجودی و معرفتی خاصی بینِ این دو حاکم است که در این مقاله به آن پرداخته ایم.
نقد استدلال های فخر رازی در اثبات جبری بودن افعال انسان در کتاب المطالب العالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
27 - 46
حوزههای تخصصی:
خالق بودن خداوند نسبت به همه مخلوقات از جمله افعال اختیاری انسان سبب پیدایش یکی از مهم ترین مجادلات کلامی در عالم اسلام شده است، به گونه ای که معتزله جهت اثبات اختیار انسانی، تعلق اراده الهی به افعال انسانی را منکر شدند و در مقابل، اشاعره اختیار انسانی را نفی نموده و به جبر گرایش یافتند. فخر رازی یکی از مهم ترین متفکران مکتب اشعری در یکی از برجسته ترین کتاب ای کلامی خویش یعنی المطالب العالیه استدلال های متعددی در اثبات جبری بودن افعال انسانی اقامه می نماید و در این کتاب گرایش خویش را به نظریه جبر و استدلالی نمودن آن کاملاً نشان می دهد. بدین جهت در پژوهش حاضر استدلال های عقلانی او بررسی و نقد شده است و اثبات شده که این استدلال ها از جهات گوناگون دچار مغالطه اند.
نقد دیدگاه ابن تیمیه در باب تقیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
147 - 170
حوزههای تخصصی:
در سنجشِ دو اثر ابن تیمیه، یعنی کتاب منهاج ا لسنه با الفتاوی الکبری تهافتی یافت می شود؛ ابن تیمیه در منهاج السنه، تقیه را از اصول عقاید شیعه و مختص به آنان دانسته است. آن گاه آن را با دروغ و نفاق یکی دانسته و بر آن شده که اصول شیعه قابل اعتماد نیست، این در حالی است که همو در الفتاوی الکبری هم دروغ مصلحتی و هم تقیه اکراهی را تجویز نموده است و این تناقضی است گویا که قابل انکار نیست. در مورد تقیه، کلیت ناروا بودن دروغ ثابت نیست، چون دروغ مصلحتی-چنان که وی گفته- جایز است و تقیه از این نوع است؛ و نیز، یکی دانستن نفاق با تقیه، خطا است، چرا که اولی اظهار ایمان و پنهان کردن کفر است، در صورتی که تقیه خلاف آن است. افزون بر این، مطالب منهاج السنه با آیات وحیانی نیز ناسازگار بوده و در تناقض است. آیات کریمه به صراحت یا به طور ضمنی یا به صورت گزارشی، جواز تقیه را بیان کرده و کلمات مفسرین اهل سنت نیز بیانگر همین واقعیت است و این نشان می دهد که تقیه مختص به شیعه نبوده و عموم مسلمانان بلکه همه عقلا آن را پذیرفته و به کار بسته اند.
تحلیل نقش گرایش های فطری در تصمیم گیری انسان از نظرگاه علامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۹
117 - 144
حوزههای تخصصی:
«فلسفه تصمیم» از مباحث مطالعاتی جدید است. در همین راستا، ارائه تحلیل منسجم و یکپارچه از «فرایند اثرگذاریِ گرایش های فطری در تصمیم گیری»، مبحثی نو و حایز اهمیت است. مسئله پژوهش حاضر این است که: از نظرگاه علامه طباطبائی، گرایش های فطری در تصمیم گیری انسان چه نقشی ایفا می کنند؟ مبتنی بر روش تحلیل محتوا و اسنادی، بررسی آثار علامه طباطبائی ما را به این نتایج رهنمون می کند که از منظر توصیفی، این گرایش ها، با واسطه کشش هایی که در فرد ایجاد می کنند، در تصمیم گیری انسان ها اثرگذارند. دو متغیر «میزان ظهور» و «میزان حضورِ» گرایش ها – با تأثیر ذومراتب و مشکک- در این زمینه تعیین کننده اند؛ ارائه مدل مفهومیِ «مؤلفه های تأثیر تشکیکیِ یک گرایش فطری در تصمیم گیری» ماحصل این تحلیل است. از منظر توصیه ای، این گرایش ها، «سنجه» برای تصمیم گیری هستند. در بررسی مصداقی، کارکردهای چند نمونه از گرایش ها (گرایش به حقیقت، گرایش به کمال مطلق و گرایش به زیبایی) مورد تحلیل قرار گرفته اند. به فراخور بخش های پژوهش، از مدل های مفهومی و همچنین نمادگذاری های متعدد در جهت ارائه تحلیلی دیدگاه ها بهره گیری شده است.
مطالعه انتقادی شبهات کتاب «نقد قرآن» درباره خلقت کوهها در قرآن کریم و نهجالبلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکى از روشهای مقابله با اسلام که امروزه توسط دشمنان شدت گرفته، ترویج شبهات است. در همین زمینه اخیراً کتابی با عنوان «نقد قرآن» نوشته شخصی به نام سها، منتشر گردیده که تلاش نویسنده در آن، اثبات وجود خطا و ضعف در قرآن کریم میباشد. نویسنده در بخش شبهات علمی، به نقد آیات مربوط به خلقت کوهها پرداخته و آن را برگرفته از اشعار جاهلی عرب و اشتباه علمی دانستهاست. این شبهات با برخی از خطبههای نهج البلاغه (1، 91، 171 و 211) نیز در ارتباط است. با عنایت به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر که باگرایش انتقادی و بر اساس منابع کتابخانهای انجام شده، به نقد و بررسی ادعای مطرح شده با دو روش حلی و نقضی میپردازد. حاصل پژوهش این که اشتباه ناقد قرآن، ترجمه ناصحیح آیات و عدم آگاهی از مباحث علمی مربوطه بوده و آنچه در آیات قرآن کریم و خطبههای نهجالبلاغه در رابطه با خلقت کوهها آمده مطابق با یافتههای علمی است و میتوان آن را از جلوههای اعجاز علمی قرآن کریم برشمرد. همچنین بررسی سندی منقولات و روایات مورد استناد دکتر سها در خصوص ادعای تأثیرپذیری قرآن از اشعار جاهلی، نشان میدهد که این روایات موضوع و از حیث اعتبار ساقطاند.
تأثیر اعتقاد به مهدویت بر تکامل اجتماعى بشر
منبع:
موعودپژوهی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
9 - 22
حوزههای تخصصی:
کمالخواهی و سعادتجویی، از مشترکات فطری همه انسانهاست. با وجود تعبیرهای مختلف افراد از کمال، همه انسانها به دنبال دستیابی به تکامل و سعادت فردی و اجتماعی هستند. مقاله حاضر با محوریت اعتقاد به مهدویت، به واکاوی تأثیر این عقیده بر تکامل اجتماعی بشر میپردازد. این پژوهش، با روش توصیفی-تحلیلی و باهدف تبیین اثر اعتقاد مهدویت بر تکامل جامعه بشری نوشته شده است. از نتایج به دست آمده در این تحقیق، بررسی نشانههای تکامل اجتماعی در جهان کنونی، تبیین عوامل تکامل در جامعه منتظر و ترسیم تکامل نهایی جامعه بشری در عصر ظهور امام مهدی (عج) است.
بررسی سندی روایت امام هادی (ع) در معرفی مادر امام مهدی (ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ر مشرق موعود سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
201 - 230
حوزههای تخصصی:
مهدویت از آموزههای معروف و معتبر در اسلام است. اعتقاد به ولادت امام مهدی4 بهعنوان امام دوازدهم یکی از اساسیترین عقاید شیعه است. در میان موضوعات مرتبط با ولادت ایشان بحث از هویت مادر امام مهدی4 اهمیت ویژهای دارد. یکی از مستندات بیانگر این موضوع حدیث امام هادی7 در مورد جریان مادر امام قائم4 است. این حدیث در سه کتاب دستاول شیعه آمده است. این تحقیق با بررسی اعتبار این سه کتاب و سند آنها نشان میدهد در میان این سه کتاب دو کتاب کمالالدین شیخ صدوق و غیبت شیخ طوسی معتبرند؛ اما اعتبار کتاب دلائل الامامه طبری قابلاثبات نیست. در میان دو کتاب معتبر نیز سند روایت کتاب کمالالدین معتبر نیست؛ اما سند کتاب غیبت شیخ طوسی صحیح است. از این رو میتوان گفت حدیث امام هادی7 که جریان رومی بودن ملیت مادر امام زمان4 و به اسارت درآمدن ایشان را بیان میکند در کتابی معتبر و با سندی صحیح به ما رسیده است و جریانی معتبر است.
وهابیت و پارادوکس سلفی گری در عصر نوگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۷
95-106
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر درصدد است پارادوکس های وهابیت در خصوص چالش بزرگی که بین تحفظ به ظواهر و سیره سلف از یک سو، و پذیرش پیشرفت های بی وقفه و اجتناب ناپذیر بشری است، تبیین و شواهد این امر ارائه شود. پژوهش حاضر در گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و در استنتاج از روش توصیفی تحلیلی بهره برده است. یافته ها حاکی از آن است که تناقض ها و ابهامات زیادی در بسیاری از جنبه های زندگی اجتماعی و فعالیت های اسلامی در عربستان وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از: تناقضات گذشته گرایی با گذشته زدایی، نگرش به جایگاه زن، نگرش به حجاب، برخورد با دستاوردهای تمدن جدید و مواجهه با انتخابات و دموکراسی. ماحصل پژوهش حاضر این است که منشأ همه این پارادوکس ها، واپس گرایی، انعطاف ناپذیری و عقل زدایی آیین وهابیت و تأکید بر نقل گرایی و مخالفت با مظاهر تمدن جدید و انکار تأویل، است که بر نگرش و اصول فکری جریان سلفی گری حاکم است.
سیر انفسی از منظر غزالی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان به ویژه گروه اندیشمندان همواره در پی یافتن مسیر سعادت و کشف حقیقت خود هستندو راههایی را برای رسیدن به آن از درون و برون نفس می بینند و استواری و قطعیت آنها را با یکدیگر می سنجند.سیرمعرفتی مبتنی بر ادراکات نفسانی به سوی حق متعال سیر انفسی است.غزالی معرفت نفس را کلید معرفت و شناخت خداوند می داند و شناخت ملائکه و آخرت و همه معارف را از این طریق میسر می داند.او نحوه شناخت در انسان را در مراتب ادراکی از ادراکات حسی،خیالی ، عقلی و مقام فوق آن به نام نبوت دانسته و اینکه انسان رابا عبور از اشتغالات دنیایی قادر به عالم عقلی نقش یافته به جمیع معقولات شدن می داند. او ادراک حقیقت الحقایق و عشق الهی را سعادت انسان معرفی می کند.ملاصدرا معرفت نفس را فصل الخطاب و همه مراتب ادراکی را نفسانی و مجرد می داند بطوریکه در هر مرحله از قوه به فعل می رسند تا با رفع کدورتهای حاصل از اشتغالات نفسانی با عقل فعال که کمال ویژه انسان است متحد گردد و به درجه ای برسد که موجودات اجزای ذاتش شوند ونیرویش در همه آنها ساری و وجودش غایت همه مخلوقات و به مقام قرب الهی برسد.بر اساس سیر انفسی منازل اخروی، حکایتی از مقامات نفسانی انسان در سیر عروجی او به سوی حق تعالی است.
بررسی تطبیقی آیه 158 انعام از دیدگاه فریقین
حوزههای تخصصی:
در آخر آیه 158 سوره انعام، از آمدن روزی در آینده امت خاتم خبر داده شده است که برخی از آیات الاهی در آن روز آشکار می شوند و افرادی که قبل از آن روز ایمان و یا عمل صالح نداشته اند، ایمان آوردن آنان در آن روز برای آنان سودی در پی نخواهد داشت. در مورد این بخش آیه سه قول مطرح است: قول مشهور فریقین، آن را در مورد "اشراط الساعه" می دانند؛ تعدادی آن را به "عذاب دنیوی" مربوط می دانند و برخی مفسران شیعی نیز آن را مربوط به"قیام حضرت مهدی عج " مرتبط می شمارند. سؤال اصلی این پژوهش آن است که ارتباط این قسمت از آیه با قیام حضرت مهدی عج چگونه توجیه و تحلیل می شود؟ نظریه مختار، تلفیقی از هر سه قول است؛ بدین صورت که در آخرالزمان در زمان قیام امام مهدی عج برخی از آیات الاهی که از آن تعبیر به اشراط الساعه شده است، نمایان می شود و بر اساس سنت های الاهی، میان امت قضاوت دنیوی رخ می دهد که این داوری با نزول عذاب الاهی به منظور نابودی ظالمان و استخلاف صالحان با محوریّت خلیفه خدا، همراه خواهد بود. نوشتار پیش رو با روش توصیفی– تحلیلی سامان یافته است.
یأس و ناامیدی از ظهور (علل و راه های برون رفت)
منبع:
مطالعات مهدوی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
7-37
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، علل یأس و ناامیدی از ظهور امام مهدی4 مورد بررسی قرار گرفته است. از آن جا که عقیده به ظهور امام زمان4 یکی از کلیدی ترین مبانی عقیدتی شیعه اثنا عشری است؛ ناامیدی از تحقق آن، چالشی مهم محسوب می شود؛ چرا که پیامدهای خطرناکی در انتظار چنین افراد و جامعه ای خواهد بود. در این مقاله، هشت ریشه ناامیدی از ظهور واکاوی شده است ؛ عللی همچون طولانی شدن غیبت، شتاب زدگی (استعجال)، تعیین وقت، تطبیق ناصحیح علائم ظهور، عدم معرفت صحیح، ملاقات گرایی، قدرت و تسلط جبهه باطل بر مسلمانان و عملکرد ناصحیح منتظرنمایان. همچنین شش پیامد مهم یأس از ظهور بیان شده است که عبارتند از: گریز از امام، بدبینی به امام، انکار امام، سستی و تنبلی، ترک امر به معروف و نهی از منکر و چیرگی بیگانگان. در این پژوهه، با توجه به ریشه های ناامیدی و پیامدهای آن، به وسیله روش تحلیلی و کتابخانه ای، با استناد به روایات، هشت راهکار مهم و کاربردی برای پیشگیری از این چالش و درمان آن، به این ترتیب بیان کرده ایم: استمداد از خدای متعال به وسیله ادعیه مأثور، معرفت امام، تبیین پیامدهای ناامیدی، تبیین صحیح مقوله انتظار، تبیین آثار صبروتسلیم برای ظهور، توجه به بداء پذیری ظهور، توجه به روایات ناهی از توقیت، تقویت ارتباط معنوی با امام.
ارتباط خداوند و انسان از نگاه ابن سینا و غزالی
حوزههای تخصصی:
چگونگی رابطه میان انسان و خداوند یکی از دغدغه های مهم فلسفی، کلامی و عرفانی در جهان اسلام بوده است. فیلسوفان، متکلمان و عرفای مسلمان با توجه به رهنمودهای قرآن در این زمینه و نیز رویکردهای عقلانی خویش و تأثیرپذیری شان از برخی از اندیشه های فلسفه یونانی، کوشیده اند تا هریک به گونه ای متمایز و درعین حال بدون تعارض این رابطه را تبیین کنند. پژوهش کنونی به بررسی آرای دو اندیشمند برجسته از جریان های مذکور می پردازد. ابن سینا به نمایندگی از فیلسوفان مسلمان این رابطه را با الگوی عشق و ادراکات عقلی تبیین می کند و معتقد است آدمی با شهود و حب و کشش خویش به سوی خداوند، به مقامی می رسد که می تواند لذتی هم پای لذتِ فرشتگان کسب نماید. غزالی به عنوان صوفی و عارف، رابطه میان انسان و خدا را در الگوی فنا و نابودیِ عرفانی و در چارچوب وحدت با خداوند تبیین می نماید. این رویکردهای دوگانه فلسفی و عرفانی دارای پیش فرض های هستی شناختی، انسان شناختی، معرفت شناختی و الهیاتی هستند.
بررسی تأثیر شخصیت مدعیان در بروز ادعای مهدوی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
155 - 170
حوزههای تخصصی:
«شخصیتشناسی مدعیان» حوزه جدیدی است که به شاخصههای رفتاری، عوامل و بسترهای پیدایشی آنها و رویکردهای اجتماعی مدعیان میپردازد. «شخصیت» بیانگرِ آن دسته از ویژگیهای افراد است که شامل الگوهای ثابت فکری، عاطفی و رفتاری آنهاست. شناخت ویژگیهای شخصیتی «مدعیان» و زمینههای بروز ادعایشان، اهمیت بسیاری دارد، چراکه این امور بنیادین، شخصیتشان را تحتالشعاع قرار میدهد و آنها را وادار میکند شخصیت واقعیشان را فراموش کرده و برای خودشان شخصیتی دروغی بسازند. البته گاهی ادعای شخص مدعی، در روان و روحیات و گاهی هم در شخصیت منحرفش ریشه دارد، و گاهی هم معجونی از هردوست. گفتنی است، شناسایی ریشههای فکری و عملی، درمان و مقابله با این پدیده شوم را آسان خواهد کرد.
تحلیل انتقادی خوانش هرمنوتیکی ماسیمو کامپانینی از آیات علمی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ثمرات جهش و پیشرفت علوم تجربی افزایش توجهات به رابطه علم و قرآن و تفسیر علمی قرآن بود، در معرض توجه قرار گرفتن تفسیر علمی هم موجب اتخاذ رویکردهای گوناگونی در این مسئله در میان مسلمانان شده، و هم به بحثهای کلامی قلمرو قرآن دامن زده است. اما مستشرقان که در سدههای اخیر وارد مطالعه جدّی در حوزه قرآن و علوم مرتبط با آن شدهاند هم به تأمّلاتی در این زمینه پرداختهاند، از جمله آنان ماسیمو کامپانینی است که تفسیر علمی قرآن را براساس مبانی هرمنوتیک فلسفی تعریف کرده است. اندیشههای وی در این مسئله مواضع مشترکی با دیدگاههای روشنفکران مسلمان معاصر و متأثر از اندیشههای غربی دارد. پژوهش حاضر با روش تحلیلی-انتقادی به بررسی آرای وی پرداخته و درنهایت اثبات شده که مؤلفهها و شاخصههای اندیشه وی نظیر مساوی دانستن کاربست هرمنوتیک فلسفی در فهم قرآن با تأویل آن، عبور بدون ضابطه از معانی لغوی و حجیت ظاهری الفاظ قرآن، تاریخمندی قرآن و نگاه پدیدارشناختی به آیات قرآن از شرایط و ضوابط عام تفسیر و نیز ضوابط خاص تفسیر علمی قرآن پیروی نکرده و یا حتی در تقابل با این اصول و ضوابط قرار دارد، در انتها هم تحلیل او از دیدگاههای مسلمانان درباره رابطه قرآن و علم مورد بررسی قرار گرفته و به نقاط ضعف آن اشاره شده است.
فاعل و منشاء سِحر از منظر ابن سینا و ملاصدرا و فلاسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
89 - 105
حوزههای تخصصی:
نفس انسان با جهان خارج در تعامل است و بر آن تاثیر می گذارد و هرچه نفس قویترشود، دایره تأثیر آن بر جهان بیرون توسعه و گسترش می یابد . همین نکته مبنای اصلی تحلیل ما در بحث منشاء سحر بشمار می آید.براین اساس سوال اصلی تحقیق اینست که دیدگاه ابن سینا و مکتب صدرا درباره منشاء سِحر چیست؟ البته علاوه براین از آموزه های دینی نیز برای حل مساله مدد خواهیم گرفت تا اینکه به پاسخ علمی و تحقیقی منشاء و ماهیت سحر دست یافته و با استناد به منابع مذکور آن را اثبات نماییم که منشاء و فاعل سحر کیست یا چیست؟ روش تحقیق دراین مقاله توصیفی تحلیلی می باشد که درصدد است بیان کند که انجام کارها و امور خارق العاده به سبب و میزان قوت اراده نفس مربوط می شود و تأثیر آن از قانون سببیت وعلت و معلول است و قدرت روحی بعضی انسان ها عامل و منشاء بوجود آمدن کارهای فوق العاده و یا خارق العاده مانند سحر می باشد.