فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۴۱ تا ۲٬۲۶۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
منبع:
الهیات تطبیقی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
75 - 92
حوزههای تخصصی:
دین، یکی از مهم ترین حوزه های روابط ایران و چین در دوره باستان است که تاکنون به صورت مستقل بررسی نشده است. مطابق منابع چینی، همه ادیان و آیین های مهم چین به غیر از دین تائویی و آیین کنفوسیوسی، مذاهب غیربومی چین اند و ادیان و آیین های دیگر ازجمله بودایی، زرتشتی، نسطوری، مانوی و اسلام همه از خارج از چین و توسط ایرانیان وارد چین شده اند؛ ازاین رو، نخبگان ایرانی علاوه بر ترویج دین های ایرانی در چین، نقش مهمی در ترویج دین های غیربومی ایران ازجمله مسیحیت در چین داشتند. با توجه به اینکه تاکنون مطالعه ای مستقل درباره میزان تأثیرگذاری این ادیان در چین باستان و براساس متون چینی صورت نگرفته، در نوشتار حاضر سعی شده است با روش مطالعه تطبیقی داده های تاریخی و باستان شناختی، با واکاوی متون چینی و دیگر مواد باستان شناسی مکشوفه در چین، نحوه ورود این دین ها به چین و میزان تأثیرگذاری آنها بر فرهنگ چین بررسی شود.
انحصارگرایی، مدارا و گفت وگوی بین دینی
منبع:
الهیات سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
107-139
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی لایه ترکیبی و بلاغی مناجات منظوم امام علی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
181 - 194
حوزههای تخصصی:
بررسی لایه های ترکیبی و بلاغی از مؤلفه های ساختاری آثار ادبی، راهی برای پی بردن به لایه های درونی اندیشه خالق اثر است که نقش بسزایی در انتقال مفاهیم دارد و به سخن، تعالی می بخشد. ادعیه و مناجات ائمه(ع)، سرشار از آموزه های بلند عرفانی و معنوی اند که از عمق جانشان سرچشمه گرفته و روح حاکم بر آنها احساس عجز و ناتوانی و خواهش و التماس از معبود است. یکی از این آثار پرمایه، مناجات منظوم امام علی(ع) است. این مناجات دربردارنده حقایق و معارفی است که بیان کننده توحید و توجه انسان ها به ساحت مقدس ربوبی است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل و ارزیابی عوامل ساختاری و سبکی مناجات منظوم امام علی(ع) است تا از این رهگذر، میزان تأثیرگذاری مؤلفه های سبکی در انتقال مفاهیم آن به مخاطب تبیین شود. بر اساس این، با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، شناسه های سبکی مناجات در لایه های ترکیبی و بلاغی چون تقدیم و تأخیر، استفهام، ندا، تکرار، تضاد و ... بررسی شده اند. یافته ها نشان می دهند ذوق سلیم در انتخاب واژگان متضاد و هم نشینی آنها در محور مرکزی کلام، تکرار اصوات و واژگان و ... در تضرع حضرت به درگاه ربوبی و طلب رحمت و عطوفت باری تعالی مؤثر است.
تبیین و الگوهای آن در دین پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
85 - 98
حوزههای تخصصی:
هدف نهایی علم، پیش بینیِ آینده است و پیش بینی بدون تبیین ممکن نیست. تبیین علمی، بیان علت یک پدیدار در پرتو یک قانون علمی است. تبیین در علوم انسانی یک مسئله دامنه دار و پرچالش است و نظریه های متعددی در این باره مطرح شده است. عمد ه ترین راهبردهای تبیین در علوم انسانی، طبیعت گرایی و ضدطبیعت گرایی است که سه الگوی علّی (علت کاو)، استدلالی (دلیل کاو) و تفسیری را به میان آورده اند. مسئله نوشتار حاضر، مطالعه و نقد اخذ هر یک از این الگوها در دین پژوهی است و تلاشی در راستای طراحی و بازتعریف الگویی جدید برای تبیین در مطالعات دینی است. راهبرد اساسی در تبیین پدیدارهای دینی، کثرت گرایی روش شناختی است که بر اساس آن، لازم است میان سه مفهوم پارادایم، رهیافت و روش در دین پژوهی تمایز قائل شد. ارتباط میان این سه، به نحو همکُنشانه است. تبیین، روشی است که به مثابه یک ابزار در مقام سنجش و ارزیابیِ فرضیه ها، به کارِ دین پژوه می آید. تبیین پدیدارهای دینی، بسته به نوع رهیافتِ ما تغییر می کند. رهیافتِ ما در مطالعه دینی، الگوی ما در تبیین را تعیین می کند. بر اساس این، رهیافت های دین پژوهی به سه دسته تقسیم می شوند: تبیین خواه، دلیل خواه و تفسیرخواه. در همکُنشیِ پارادایم، رهیافت و روش است که باید الگوی مناسب را برگزید و به بیان چرایی پرداخت.
تبیین کارکرد تجرّد قوه خیال در معاد جسمانی از نگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مباحث نفس شناسی فلسفه اسلامی، قوه خیال به عنوان یکی از قوای باطنی انسان، حافظ و مدرِک صورت های خیالی بوده و کارکردهای معرفت شناختی، انسان شناختی و معاد شناختی دارد. ملاصدرا، برخلاف فلاسفه پیشین، با اثبات تجرد قوه خیال، آن را یکی از اصول بنیادین اثبات معاد جسمانی قرار می دهد. در این پژوهش با استخراج مبانی فلسفی اثبات تجرد قوه خیال، به بیان ادله آن و فروعاتی که نتیجه تجرد این قوه است، پرداخته شده است. در آثار ملاصدرا نتایج تجرد قوه خیال و فروعات به صورت صریح نیامده و نقش هر کدام در تبیین معاد جسمانی بیان نشده است. نتایج به دست آمده از تجرد قوه خیال و فروعات آن، نظریه ملاصدرا را نسبت به سایر تبیین ها از معاد جسمانی، منسجم تر نشان می دهد. برخی از نتایجِ برآمده از اثبات تجرد خیال در خصوص عالم آخرت عبارتند از : توجیه فلسفی ورود نفوس ناقص به عالم آخرت؛ حصول ثواب و عقاب در عالم قبر، و لذات و آلام عالم آخرت؛ صورت ادراکی بودن بهشت و جهنم و وجود آنها در عالم نفس؛ دائمی بودن نعمت ها در آخرت، و خلود در بهشت و جهنم؛ عدم تزاحم صورت های ایجاد شده و عوارض مادی نداشتن نعمت های اخروی.
بررسی تطبیقی بیعت و نقش آن در تعیین امام از منظر فرق کلامی
منبع:
کلام حکمت سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶
119 - 140
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با عنوان «بررسی تطبیقی بیعت و نقش آن در تعیین امام از منظر فرق کلامی»، تلاش شده تا با شیوه ای توصیفی و تحلیلی، به مسأله بیعت، به عنوان یکی از مهمترین مسائل حوزه ی خلافت و امامت، بپردازد. امامیه معتقد به انتصاب الهی امام از طریق نص می باشند، و سایر فرق از قبیل معتزله و اشاعره و ماتریدیه، وجود نص را در باب خلافت انکار نموده و این فرآیند را از طریق بیعت اهل حل و عقد می دانند. همچنین از جمله مسائل مورد بحث در این مقاله بیعت و رابطه ی آن با مشروعیت و مقبولیت حکومت است. بنابر دیدگاه امامیه مشروعیت حکومت اسلامی ناشی از نص و انتخاب الهی است حال آن که این امر با مشارکت مردمی در تعارض نخواهد بود. در مقابل اشاعره و سایر فرق اهل سنت چون معتزله قائلند که مشروعیت حکومت و لزوم اطاعت از امام ناشی از بیعت است.
بهائیت آئین صلح یا مسلک خشونت؟
منبع:
کلام و ادیان سال ۲ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳)
193 - 227
حوزههای تخصصی:
یکی از تعالیم بهائیت وحدت عالم انسانی و ایجاد صلح جهانی است. بهائیت ادعا می کند که تعالیم و آموزه های آنان می تواند منجر به وحدت عالم و صلح جهانی شود. در این تحقیق به بررسی این سؤال که آیا واقعاً بهائیت، آئین صلح است یا مسلک خشونت؟ پرداخته شد. در این پژوهش نخست، پس از بررسی مفاهیم و اصطلاحات، اثبات شد که بهائیت یک دین و آیین نیست، بلکه یک فرقه است و در ادامه به تبیین ادعای بهائیت در صلح جهانی و راهکار آنان در جهت رسیدن به این موضوع آورده شد که هر یک از این راهکارها صرفاً در حد یک شعار است و در مرحله اجرا، عملیاتی نیست و در پایان به بررسی انواع خشونت یعنی خشونت معنوی و فیزیکی در بهائیت مورد بررسی قرار گرفت. خشونت معنوی مانند توهین، افترا، عدم ارتباط با طرد شدگان و غیره به وفور در کتاب های آنان مشاهده می شود و خشونت فیزیکی نیز در نزاع ها و درگیری های فردی و گروهی مانند فتنه قلعه طبرسی، زنجان، نیریز و غیره مشهود است.
موقعیت و جایگاه روحانیت در جامعه منتظر
منبع:
جامعه مهدوی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
138 - 161
حوزههای تخصصی:
روحانیت به عنوان بزرگ ترین و قوی ترین نیروی اجتماعی در جامعه منتظِر، باید نقشی حیاتی ایفا کند؛ چراکه مدعی است در جامعه منتظِر بر پایه علل چهارگانه (فاعلی، صوری، مادی، غایی) می خواهد با جامعه منتظَر، هم سویی و هم سنخی داشته باشد؛ ولی در جامعه منتظِر در هریک از علل چهارگانه، نوعی نارسایی، ناسازگاری و حتی بحران هایی در مقایسه با جامعه منتظَر مشاهده می شود. بر این اساس، مسئله عبارت است از: چگونگی مهیاسازی جامعه منتظِر برای جامعه منتظَر. در این میان، علت فاعلی (یعنی روحانیت) از دیگر علت های چهارگانه حساس تر است؛ زیرا دیگر «بودن یا نبودنِ روحانیت» یا تلاش آنان برای بقا و ماندن خود، تعریف و معنابخشی نمی شود؛ بلکه مسئله، بودنی مؤثرتر و کارسازتر برای مهیاسازی و تحقق جامعه منتظَر می باشد؛ بنابراین، سؤال اصلی چنین است: روحانیت با نقش و پایگاه موجود، کدام استراتژی را به خود اختصاص داده است؟ نویسنده برای دست یابی به پاسخ، مقاله را با روش سوات SWOT و با این فرضیه دنبال کرده که روحانیت به جای این که در موقعیت SO یا تهاجمی قرار بگیرد، در موقعیت WT یا تدافعی قرار دارد؛ لذا برای تحقق جامعه منتظِر باید با هوشمندی تمام به سوی استراتژی تهاجمی حرکت کند.
بررسی گستره و ابعاد «ولایت فقیه» در آرای شیخ انصاری و آیت الله بروجردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
137 - 160
حوزههای تخصصی:
بحث حاکمیت، رهبری و ولایت از جهات مختلفی قابل بررسی است؛ این موضوع از آن جهت که به صفات و افعال الهی بازمی گردد و از عوارض فعل الله است، بحثی کلامی است و از جهت وجوب قبول ولایت برای فقیه و وجوب تبعیت از فقیه برای مردم، در حوزه فقه قرار می گیرد. بر این اساس ولایت فقیه یکی از اساسی ترین مباحث حوزه کلامی و فقهی امامیه در عصر غیبت امام معصوم علیه السلام است که هیچ گاه در اصل پذیرش آن میان اندیشمندان امامیه اختلافی وجود نداشته است و حوزه اختلاف دیدگاه ها و نظریات تنها در میزان اختیارات و مصادیقی است که برای ولی فقیه برشمرده شده است. از میان اندیشمندان امامیه، شیخ انصاری;، مناصب سه گانه «فتوا»، «قضا» و «حکومت» را برای فقیه مجاز می داند، ولی در مورد حکومت، قلمرو ولایت فقیه را محدود می داند. در مقابل این دیدگاه، برخی فقها همچون آیت الله بروجردی اختیارات وسیع تری برای ولی فقیه قائل هستند، به طوری که حتی مدیریت بر امور جامعه را بر عهده فقیه نهاده اند و معتقد به ولایت مطلقه فقیه در عصر غیبت هستند و براین باورند که در صورت وجود شرایط و زمینه های لازم، تشکیل حکومت توسط فقها نیز حق آنان است. این پژوهش به روش توصیفی، تحلیلی و با نگاهی تطبیقی در دو حوزه فقهی و کلامی دیدگاه دو دانشمند مذکور را در موضوع «ولایت فقیه» مورد کنکاش قرار داده است و ضمن تبیین میزان و گستره شباهت ها، به چرایی اختلاف آرای آنان پرداخته است.
مطالعه تطبیقی رهیافت علمی و قرآنی به مسأله تخریب محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط زیست از جمله مسائل مهم حوزه علم و دین و چالش جدی درعصر حاضراست؛ تخریب محیط زیست، محققان را بر آن داشته است تا در پی کشف علت و عوامل اصلی ظهور این بحران باشند. یکی از جنبه هایی که کمتر بدان پرداخته شده است، نگرش محیط زیستی مبحث فساد در زمین، از منظر مفسران قرآن کریم و دانشمندان علم محیط زیست است. این جستار درصدد است با استفاده از روش توصیفی –تحلیلی و تطبیقی و با پرداختن به آراء مفسران فریقین و دانشمندان علوم محیط زیست، نوع نگرش هر دو طیف به مسئله محیط زیست و علل و عوامل اصلاح و افساد در زمین را مورد بررسی و واکاوی قرار دهد. پس از بررسی تطبیقی و تحلیل آراء مفسران ذیل آیات، این نتیجه حاصل شد که آراء مفسران و دانشمندان محیط زیست از سویی دارای مشترکاتی است و از سوی دیگر وجوه و افتراق های اساسی را دربردارد، از جمله اشتراکات، تخریب محیط زیست توسط انسان و از بین بردن حرث است که منجر به برهم زدن اکوسیستم و تأثیر آن در زندگی انسان ها است، نادیده انگاشتن افعال سلبی و ایجابی در برخورد و ارتباط با خالق، مخلوق و خود، وجوه قابل ممیزه ای است که تفوق دیدگاه مفسران را بر آنان داشته است.
آموزه گزینش ازلی در فلسفه ویتگنشتاین متأخر
منبع:
الهیات سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
41-60
حوزههای تخصصی:
تحلیل و نقد دیدگاه جِسی پرینز در رد فطری بودن اخلاقیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیستم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۵
45 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر دفاع از فطری بودن غالب گزاره های اخلاقی است. برای این کار لازم است به ادعا و استدلال های مخالفان فطری بودن هنجارهای اخلاقی پاسخ گفته شود. جسی پرینز از جمله فیلسوفان اخلاق است که تلاش کرده است با کمک برخی استدلال ها، فطری بودن هنجارهای اخلاقی را نفی کند. فهم رویکرد پرینز مبتنی بر شناخت نوع نگاه وی بر حقیقت فطرت و هنجار اخلاقی و منشأ آن هنجار است. وی معتقد است فنوشیپ روان شناختی p زمانی فطری است که از طریق مکانیسم های روان شناختی مختص به p حاصل شود. وی همچنین هنجارهای اخلاقی را تحت تأثیر عواطف و احساسات می داند، البته نه به این معنا که حقایق اخلاقی عین احساسات و عواطف باشند. در این مقاله ضمن تبیین اجمالی دیدگاه پرینز در مورد حقیقت فطرت و منشأ هنجارهای اخلاقی و نفی فطری بودن چنین هنجارهایی، تلاش می شود برخی نقدهای وارد بر این رویکرد بیان شود. برای نقد دیدگاه پرینز – به ویژه- از دیدگاه سوزان دویر و کاندرا سری پادا استفاده می شود. در نهایت به این نتیجه می رسیم که فطری بودن غالب هنجارهای اخلاقی قابل دفاع تر است، هرچند برخی هنجارهای اخلاقی نیز فطری نیستند.
تبیین متافیزیکی زیست نوع های انسانی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا و شارحان فلسفه او، ملهم از قرآن و عرفان و به مدد نگرش وجودی از زیست نوع های انسانی گوناگونی سخن گفته اند. پرسش جستار حاضر این است: چگونه ملاصدرا زیست نوع های انسانی متکثر را تبیین می کند؟ برون داد و نتایج به دست آمده عبارتند از: 1. بنابرمبانی هستی شناختی و انسان شناختی ملاصدرا، انسان وجودی است که در عین وحدت، متکثر و ذو وجوه است. ملاصدرا با استمداد از قرآن، ده مقام انسانی و با الهام از میراث عرفانی، هفت زیست نوع انسانی، و با مدد نگرش وجودی اش، سه زیست نوع کلان برای انسان در نظر می گیرد2. از دیدگاه صدرا راه رسیدن به مقامات انسانی گذر از سفرهای چهارگانه عرفانی است؛ 3. انسان، برخلاف دیگر موجودات عالَم، مقام معلوم و حدیقف ندارد، از اینرو نمی توان او را را در ده، هفت، یا عدد معینی از این زیست نوع ها منحصر کرد مگر اینکه بگوییم کلیات زیست نوع های انسانی به اعتباری، هفت، ده، یا صد مقام است. علاوه بر این به دلیل وجود زیست نوع های متنوع نمی توان برای زندگی آدمی نسخه ای واحد با مختصاتی واحد در نظر گرفت.
تمایز احاطی در اندیشه ی صائن الدین ابن ترکه و اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط میان خداوند و مخلوقات، هم در عرفان اسلامی و هم در سنت دینی و الهیاتیِ غربی، همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است. اساساً عرفا برای تبیین امکان برقراری ارتباط با خداوند و در عین حال، حفظ تعالی او نسبت به مخلوقات، به این بحث توجه جدی داشته اند. صائن الدین ابن ترکه، از عرفای بنام قرن هشتم و نهم هجری و از شارحان برجسته ی عرفانِ ابن عربی، با مطرح کردن بحث کیفیت ارتباط خداوند با مخلوقات، در قالب بحث تمایز احاطی، تحلیل های عرفانی عمیقی ارائه می کند که شبیه آنها را می توان در آراء اسپینوزا نیز ملاحظه نمود. هر دو، به خداشناسی و تبیین صفات و ویژگی های خداوند در ارتباط با مخلوقات، توجه جدی داشته اند. همچنین هم ابن ترکه و هم اسپینوزا، با مطرح کرده اقسام تمایز و تقابل در فلسفه و عرفان، تلاش کرده اند تا نشان دهند که تمایز میان خداوند و مخلوقات، از سنخ تقابل کامل و جدایی مطلق میان دو شیئ نیست، بلکه خداوند با وجود تمایز ذاتی و الوهیت متعالی اش، چنین نیست که هیچ نحوه ارتباطی با موجودات نداشته باشد و ابن ترکه این ارتباط وجودی را در قالب بحث تمایز احاطی مطرح می کند اما اسپینوزا با نسبت دادن برخی صفات مادی و غیر مادی به خداوند، هم تعالی خداوند را حفظ می کند و هم از علت حلولی بودنِ او برای مخلوقات سخن می گوید.
بازخوانی دیدگاه ملاصدرا پیرامون رابطه میان انسان و خدا با توجه به الهیات انسان گرا/ عالم گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسایل بسیار مهم مورد گفتگو در الهیات، به ویژه در دوران معاصر، مسأله رابطه میان انسان و خدا بوده است. این مسأله در مقاله حاضر به سه گروه از مسایل کوچک تر تحلیل شده است: آیا انسان و خدا با یک دیگر رابطه انفسی دارند یا آفاقی؟ آیا خدا و انسان نسبت به هم خودی هستند یا دیگری؟ آیا انسان و خدا ارتباطی بی واسطه باهم دارند یا آن که باواسطه عالَم با یک دیگر مرتبط می شوند؟ این مقاله تلاش می کند تا اولاً، مسایل سه گانه فوق را ضمن بیان سه روی کرد رایج در الهیات معاصر مغرب زمین به رابطه میان انسان و خدا، توضیح دهد، و ثانیاً، در پرتو آن روی کردها ، دیدگاه ملاصدرا پیرامون رابطه انسان و خدا را بازخوانی کند. ما در این بازخوانی به دو دیدگاه یا دو نظریه از ملاصدرا رسیده ایم. در یک نظریه صدرا از الهیاتی آفاقی- انفسی، عالم گرا، و نسبتاً دیگری گرا حمایت می کند و در نظریه دیگر یک الهیات انفسی، انسان گرا، و خودی گرای خالص را تأیید می کند. این دو نظریه، به رغم برخی اشتراکات جزیی، در اساس باهم اختلاف دارند و ناسازگارند. آیا تنها یکی از این دو نظریه نظریه نهایی ملاصدراست؟ و اگر این طور است کدام یک؟ ما در آثار صدرا پاسخی قاطع و صریح برای این سؤالات نمی یابیم، مگر آن که با تکیه بر مطالبی مثل آن چه او در جلد یک اسفار گفته است نظریه دوم را نظریه نهایی و شخصی او بدانیم. اما روشن است که نظریه دوم قبل از ملاصدرا و توسط عارفان محی الدینی هم مطرح ارایه شده است و نظریه جدیدی نیست.
هماهنگ پنداری برهان صدیقین با درون مایه آیه 53 سوره فصلت، در بوته نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۲
۹۹-۱۲۰
حوزههای تخصصی:
درباره درون مایه دست واژه «أَ وَ لَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلی کُلِ شَیٍ شَهِیدٌ» در آیه 53 سوره فصلت، در میان اندیشه وران اسلامی دیدگاه های گوناگونی مطرح است. بسیاری از مفسران، دست واژه یادشده را به اثبات حقانیت قرآن و رسالت پیامبر اکرم ص، بسته دانسته اند؛ از نگاه گروهی از دانشمندان، به شناخت حضوری خداوند و اثبات یگانگی در ربوبیت بسته است و برخی از فیلسوفان آن را به برهان صدیقین ناظر دانسته اند. جُستار پیشرو به روش توصیفی – تحلیلی و باهدف بررسی دیدگاه سوم سامان یافته است. یافته این پژوهش این است که آیه یادشده در جایگاه اثبات هستی خداوند نیست وهیچ گونه رهنمود درون متنی و برون متنی بر این اعا وجود ندارد. در واقع آیه در جایگاه پابرجا نمودن حقانیت قرآن و درستی خودگویی پیامبر اکرم (ص) است؛ ازاین رو، خودگویی هماهنگی برهان صدیقین با آیه یادشده، نادرست است.
برهان قوه و فعل از منظر فلسفه مشاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
41 - 62
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ مکتوب فلسفه، دیدگاه های گوناگونی پیرامون حرکت پدید آمده است. در این میان تنها نظریه «قوه» ارسطو بود که بیش از همه مقبول فیلسوفان پس از وی به ویژه فیلسوفان مسلمان واقع شد. او هیولا را جوهری سراسر قوه می دانست که با انضمام به صورت جسمیه، جسم را تشکیل می دهد و پذیرای تحولات آن می شود. فیلسوفان اسلامی به ویژه ابن سینا ضمن پذیرش این مطلب، براهین متعددی بر آن اقامه کردند و از آن هنگام، این براهین مورد بازبینی فیلسوفان بوده و گاه به ویژه در دوره معاصر نزد برخی اندیشه ورزان چنان با دیده انکار نگریسته شده که به امری کاملاً ذهنی فروکاهیده است. با توجه به نقش مهم این اندیشه در تبیین دگرگونی های جهان هستی و اینکه یکی از مهم ترین این براهین، برهان «قوه و فعل» است، این پژوهش هم می کوشد نشان دهد بیشتر نقدهای وارد بر این برهان، مبنایی است و این برهان از انسجام بالایی در فلسفه مشاء برخوردار است و هم تلاش می کند ظرفیت آن را برای پذیرش ویراستی صدرایی بسنجد. اهمیت این موضوع در تقویت جایگاه نظام مادر فلسفه اسلامی یعنی فلسفه مشاء در یکی از مهم ترین آموزه های فلسفی، یعنی «قوه و فعل» است که خود زمینه ساز تبیین دقیق تر آموزه سترگ حرکت جوهری و تعیین قلمرو آن است.
نقد آرای امریتساری و چکرالوی در قرآن بسندگی و سنت گریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۰
43-56
حوزههای تخصصی:
با آن که پیامبر(ص) تفکر قرآن بسندگی را قبل از نهادینه شدن آن توسط حاکمان پس از خود، با حدیث اریکه، پیش گویی و رد کرده بود، در سده اخیر، این تفکر، پس از فراز و نشیب های بسیار، توسط دو تن از اندیشه وران تأثیرگذار شبه قاره هند، به نام های عبدالله چکرالوی و خواجه احمد دین امریتساری توسعه یافته است. از این رو، تحقیق پیش رو بر آن شده، آرای قرآن بسندانه این دو اندیشه ور شبه قاره را به روش توصیفی-انتقادی مورد ارزیابی قرار دهد. در این راستا، یافته های تحقیق به این نحو است: ادله ی سه گانه ای که این دو اندیشه ور، در توجیه قرآن بسندگی، ارائه کرده اند عبارتند از: قرآن وحی الهی است، برخلاف سنت؛ نقش پیامبر(ص) تنها ابلاغ قرآن است و ابلاغ سنت واجب نیست؛ تمام جزئیات احکام دینی، از قرآن قابل دریافت است و سنت امر زایدی است. کلید واژه قرآن بسندگی، سنت گریزی، امریتساری، چکرالوی، شبه قاره هند.
بررسی و نقد سلفی ایرانی از آیات بقاء کفر و شرک با رویکرد روایات قیام امام مهدی علیه السلام
منبع:
کلام و ادیان سال ۲ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳)
129 - 172
حوزههای تخصصی:
از دیرباز مسأله قیام امام مهدی علیه السلام مورد توجه اندیشمندان شیعه و سنی بوده است و در طول تاریخ، کتب و مقالات متعددی در نقد و بررسی این رویداد تاریخی به رشته تحریر درآمده است. در این رهگذر فریقین برای اثبات ادعای خود، از ادله قرآنی و روایی همسو با افکارشان استفاده کرده و عقیده طرف مقابل را بر خلاف آیات و روایات دانسته اند. وهابیت و برخی از صاحب نظران اهل سنّت مسأله قیام امام مهدی علیه السلام را بر خلاف آیات قرآن دانسته و گمان کرده اند که ادیان آسمانی تا روز قیامت امتداد دارند و هر روایتی که حاکی از انقراض ادیان در هنگامه ظهور امام مهدی علیه السلام باشد، از جعلیات افراد دروغگو است. شیعیان در دفاع از این رویداد بزرگ تاریخ، ادله ی نقلی متعددی ذکر کرده اند و معتقدند که در هنگامه ظهور، ظلم و ستم به کلی ریشه کن شده و تمامی انسان ها بر محور دین اسلام متحد خواهند شد. سید ابوالفضل برقعی از مشهورترین افراد سلفی ایرانی، در بخشی از کتاب «بررسی علمی در احادیث مهدی» اشکالاتی به روایات قیام امام مهدی علیه السلام وارد دانسته و معتقد است که این روایات با آیاتی که به بقاء کفر و شرک تا روز قیامت معنا کرده است، منافات دارند.
در متن پیش رو «جایگاه اهل بیت علیهم السلام در هدایتگری جامعه»،«ادله قیام امام مهدی علیه السلام از منظر آیات و روایات» و «ادله قرآنی برقعی در نقد مسأله قیام» مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و در نتیجه طریقه جمع بین روایات مؤوله به قیام امام مهدی علیه السلام و آیاتی که دلالت بر بقاء کفر و شرک تا قیامت دارند، ذکر می گردد.
تبیین مفهوم تشکیلات جامعه زمینه ساز ظهور حضرت مهدی (عج)
منبع:
مطالعات مهدوی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
35-64
حوزههای تخصصی:
مسئله انتظار، مهم ترین استراتژی عصر غیبت و محوری ترین رکن حیات دینی و آینده پژوهی شیعیان است و مهم ترین لازمه مفهوم انتظار، زمینه سازی ظهور حضرت مهدی است. وجود تشکیلات زمینه ساز ظهور، در جایگاه روش درست زمینه سازی، نقطه مقابل نگرش مبتنی بر عدم ضرورت زمینه سازی و نیز نگرش فردمحور است. تشکیلات زمینه ساز ظهور، یک نوع سازمان به معنای جامعه شناختی آن است که ساختار، نسبت اعضا، نوع فعالیت و اهداف آن را زمینه سازی ظهور به عنوان تکلیف دینی و نیز ضرورت شیعه گری تعیین می کند. همه فعالیت ها در این تشکیلات، در راستای بسط ید امام معصوم، همراه با پذیرش ابعاد مختلف زمینه سازی و پذیرش تنوع ظرفیت افراد است که همزمان می تواند تأمین کننده همبستگی و هماهنگی درون سازمانی باشد. در تشکیلات زمینه ساز ظهور، فعالیت هایی تعریف می شوند که در مقایسه با فعلیت ظهور، حالت بالقوه داشته باشند و مستقیماً بتوانند در تحقق ظهور تأثیر بگذارند. فواید و ویژگی های تشکیلات زمینه ساز در مجموع این است که به امور فردی، ماهیت جمعی می بخشد. در این مقاله تبیین مفهومی مؤلفه های تشکیلات جامعه زمینه ساز ظهور به روش توصیفی_تحلیلی صورت می گیرد.