فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۹٬۷۳۹ مورد.
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ زمستان ۱۴۰۲شماره ۳۶
393 - 349
حوزههای تخصصی:
امروزه رسانه های اجتماعی به بستر مناسبی برای تاثیرگذاری گسترده بر کاربران این رسانه ها تبدیل شده است. اینستاگرام به عنوان یکی از این رسانه ها به بستری برای اینفلوئنسرهای ایرانی تبدیل شده است که به صورت مداوم در حال تبلیغات و تاثیرگذاری بر قصد خرید دنبال کنندگان خود می باشند. از طرفی برای اجرای استراتژی بازاریابی اینفلوئنسر در رسانه های اجتماعی، تشخیص اینکه کدام ویژگی های اینفلوئنسر سبب تاثیرگذاری بر قصد خرید مخاطبان می شود از اهمیت به سزایی برخوردار است. در پژوهش حاضر ویژگی های اینلوئنسرها (نگرش همسوگرا، جذابیت فیزیکی، جذابیت اجتماعی، اعتبار اینفلوئنسر، آشنایی، تطابق، قابلیت اعتماد، تخصص درک شده، روابط فرا اجتماعی، نگرش به برند، نگرش به تبلیغ و نگرش لذت گرایانه) را به عنوان مقدمات قصد خرید در نظر گرفتیم. جامعه آماری این پژوهش کاربران رسانه اجتماعی اینستاگرام در ایران در سال 1401می باشد که تعداد آنها غیر قابل شمارش است. روش پژوهش، پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه استفاده شده است که 400 پرسشنامه در بین کاربران در دسترس توزیع گردید. داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری بر مبنای روش حداقل مربعات جزئی تحلیل شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که تمامی ویژگی های اینفلوئنسرها در قصد خرید کاربران تاثیر معناداری دارد و استراتژی های بازاریابی اینفلوئنسر رسانه های اجتماعی باید بر اساس ویژگی های انواع اینفلوئنسرها تنظیم شوند. این پژوهش در نهایت تاثیر و رابطه بین انواع ویژگی های شخصیتی اینفلوئنسرها و نوع اینفلوئنسرها در بازاریابی اینفلوئنسر رسانه های اجتماعی را مشخص کرده و در پایان پیشنهادات کاربردی ارائه داد.
جریان سازی شبکه های اجتماعی دیجیتال در قالب رواج اخبار جعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین محمل های اثرگذاری «شبکه های اجتماعی دیجیتال» بر «فرهنگ و ارتباطات» در جوامع بشری، توانایی ویژه این شبکه ها برای «جریان سازی در راستای رواج اخبار جعلی در سپهر رسانه ای جامعه» است. اخبار جعلی به عنوان یکی از محصولات جریان سازی رسانه ای، باوجود قدمتی به بلندی قدمت رسانه ها، در عصر شبکه های اجتماعی دیجیتال، رشدی بیش از پیش یافته است. نوشتار پیش رو در گام نخست، مهم ترین خصائص، کارکردها و تاثیرات شبکه های اجتماعی دیجیتال را در مجموع نظریه های موجود در این باره، دنبال نموده و ضمناً منابع رسانه ای ورود اخبار جعلی در قالب جریان های اجتماعی را به عرصه افکار عمومی معرفی نموده است. سپس در گام دوم، با تمرکز روی فرآیند جریان سازی شبکه های اجتماعی دیجیتال، طی اجرای ده مصاحبه نیمه ساخت یافته با برخی کارشناسان و صاحب نظران متخصص در این حوزه، مهم ترین سازوکارهای جریان سازی در این شبکه ها در راستای نشر اخبار جعلی را در چهار قالب «هشتگ»، «طوفان»، «کمپین» و «جریان» تبیین نموده است. مقاله در نهایت نشان می دهد که سازوکار «جریان» به عنوان نقطه اوج سازوکارهای جریان سازی در شبکه های اجتماعی مجازی، نهادینه سازی موضوع مورد نظر در مخاطبان را با تامین شش شرط، ازجمله «همراهی اینفلوئنسرها»، «توجه به اقتضائات بستر» و «سوار شدن بر محمل وقایع روز» دنبال می نماید.
شناسایی عوامل تأثیرگذار بر توسعه بازاریابی اجتماعی در سازمان صدا و سیمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به شناسایی عوامل تأثیرگذار بر توسعه بازاریابی اجتماعی در سازمان صداوسیمای ایران پرداخته است. پژوهش حاضر دارای رویکرد کیفی و راهبرد مصاحبه اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش با توجه به قلمرو موضوعی آن شامل استادان و متخصصان حوزه ی رسانه و همچنین مدیران سطوح عالی سازمان صداوسیما است. با بررسی های صورت گرفته تعداد حجم نمونه آن ها 12 نفر است، و از روش نمونه گیری نظری هدفمند استفاده شده است. در این پژوهش برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمون و برای صحت سنجی داده ها، از روش دلفی فازی استفاده شده است. بررسی ها نشان داد که عوامل شش گانه: عوامل مرتبط با مشتری، مدیریت ، زیرساخت ، محتوا ، رسانه و بازاریابی، از اصلی ترین عوامل تأثیرگذار بر توسعه بازاریابی اجتماعی در سازمان صداوسیما است. نتایج حکایت از آن دارد که در صداوسیما لازم است، ارتباط با مشتری، مدّ نظر قرارگیرد. از سویی دیگر هر قدر میزان به کارگیری تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری، ایجاد محتوای تعاملی و آموزنده ، تعامل سازمان با رسانه های اجتماعی و استراتژی های بازاریابی، توسط سازمان صداوسیما بهبود یابد ، باعث رشد و توسعه بازاریابی اجتماعی در سازمان صداوسیما خواهد شد.
Investigating the Impact of Social Media on Development of Marketing of Sports Products in Iran
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۷, Issue ۲, July ۲۰۲۳
203 - 218
حوزههای تخصصی:
The primary objective of this research was to investigate the impact of new social media on the marketing of sports products in Iran. The research utilized a qualitative and applied methodology, focusing on experts in sports marketing and sports management professors as the research population. Data from interviews were analyzed through three stages of coding: open, central, and selective. Within the context of Internet marketing in sports, several key issues emerged, including the absence of a dedicated authority for Internet sports marketing, instability in sports management, lack of comprehensive regulations, and underutilization of Internet marketing in sports business processes. Traditional methods persisted despite economic challenges. The study concluded that the absence of a specific authority for Internet marketing in sports leads to confusion, improper monitoring, and potentially harmful marketing practices. Establishing consistent regulations is crucial to the development and institutionalization of Internet marketing in the sports industry.
کاربست نظریه "مثلث عشق" استرنبرگ در خصوص شخصیت های "زن عاشق" در خسرووشیرین، لیلی ومجنون، و هفت پیکر نظامی به منظور خلق درام های عاشقانه بومی
منبع:
مطالعات دینی رسانه سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷ و ۱۸
100 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف: عشق از مهم ترین مضامین موجود در دنیای ادبیاتِ همه فرهنگ های جهان، از جمله ادبیات فارسی، است. و به طبع این امر، نظریه های گوناگونی در باب عشق عرضه شده است. از جمله، استرنبرگ در نظریه مثلث عشق معتقد است که وجود مؤلفه های صمیمیت، شور و تعهد می توانند هفت نوع عشق را بسازد. هدف از پژوهش حاضر کاربست این نظریه در خصوص زنان عاشق در سه منظومه نظامی است. به عبارت دیگر، در این پژوهش می کوشیم نظریه استرنبرگ در باب عشق را در مورد زنان عاشق در سه منظوره مذکور به کار ببندیم تا ببینیم که عشق آنان از چه نوع است.روش شناسی پژوهش: این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. در بخش توصیفی اطلاعات از طریق اسنادی و کتابخانه ای به دست آمده و در بخش تحلیلی برای دست یابی به هدف پژوهش، سه منظومه نظامی به طور کامل مورد مطالعه قرار گرفت و مضامین ارتباطات عاطفی، کنش ها و مکالمات شخصیت های زن داستانی که دلالت بر عشق دارند با توجه به نظریه مثلث عشق استرنبرگ استخراج شده و سپس به تحلیل محتوای این مطالب پرداخته شده است.یافته ها: ماحصل کاربست نظریه استنبرگ در باب عشق بر شخصیت های زن عاشق در سه منظومه نظامی در این مقاله این بود که چهار نوع عشق در آن ها یافت شد: عشق آرمانی، عشق کورکورانه، عشق متعهدانه و عشق رمانتیک.بحث و نتیجه گیری: عشق های زنان در سه منظوره مذکور بازتابی از ناخودآگاه جمعی ایرانیان در باب عشق است و به نظر می رسد که نظامی در بازنمایی این ناخودآگاه جمعی کوشیده است. اقبال عامّ مخاطبان به این مجموعه علی القاعده ریشه در همین امر دارد.
بازنمایی سوژه زن مطلقه در سینمای دهه 90 ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد فهم شیوه های برساخت و بازنمایی سوژه زن مطلقه در سینمای دهه اخیر ایران است که با بهره گیری از روش نشانه شناسی و تلفیق رویکردهای بارت و فیسک و سلبی و کاودری و چارچوب نظری مبتنی بر ایدئولوژی از منظر آلتوسر و نظریه بازنمایی «هال» صورت گرفته است. با استفاده از نمونه گیری هدفمند 3 فیلم (ناهید، رگ خواب و اینجا بدون من) برای تحلیل گزینش شد. نتایج نشان می دهد که طبقه اجتماعی پایین، در معرض قضاوت قرار داشتن، نگاه مغرصانه مردم به زنان مجرد مطلقه، بی توجهی و سوء ظن جامعه نسبت به زنان مستقل و مطلقه، بازتولید چرخه خشونت از جانب آنها و جامعه، وضعیت رفتاری، معیشتی، اقتصادی و رفتاری نامطلوب و در نهایت نمایش بازیابی زنانگی در محیط هایی مثل آشپزخانه از جمله مهمترین رمزگان ایدئولوژیکی است که در فیلم ها معنا یافته است. همچنین پیروی از ایدئولوژی (مردسالاری) باعث می شود زنان نیز آن را درونی کنند و عامل بازتولید آن گردند مانند زن صاحب خانه در فیلم رگ خواب. همچنین کنش های سوژه زنان مطلقه و پذیرفتن نقش های تحمیلی از جانب جامعه به عنوان یک زن و یک مطلقه آن را تبدیل به سوژه ای از درون تهی شده می کند که نقش های مختلف او را دچار یاس می کند. همچنین ایدئولوژی مردسالارانه چنان در افراد جامعه و مناسبات روزمره مردم، سنت و خانواده ریشه دوانده است که زن مطلقه تبدیل به سوژه منقادشده ایدئولوژی می شود و کنش خلاف جهت آن منجر به بازخواست شدن از جانب افراد مسحور آن ایدئولوژی می شود.
رابطه ساختاری بین سیستم های مغزی رفتاری با وابستگی به شبکه های اجتماعی با میانجی گری گری نظم جویی شناختی هیجانی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ زمستان ۱۴۰۲شماره ۳۶
243 - 217
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه ساختاری بین سیستم های مغزی رفتاری و نظم جویی شناختی هیجانی با وابستگی به شبکه های اجتماعی در دانش آموزان بود. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری شامل دانش آموزان مقطع دوم متوسطه می باشند. برای تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده (17 متغیر) و تخصیص ضریب 15 برای هر متغیر مشاهده شده تعداد 261 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های سیستم های مغزی رفتاری کارور و وایت (1994)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گرانفسکی و همکاران (۲۰۰۱) و پرسشنامه وابستگی به شبکه های اجتماعی خواجه احمدی و همکاران (۱۳۹۵) پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS 18 و Amos 24 انجام شد. یافته ها نشان داد سیستم فعال ساز رفتاری با وابستگی به شبکه های اجتماعی رابطه مثبت و معنادار و سیستم بازداری رفتاری با وابستگی به شبکه های اجتماعی رابطه منفی و معنادار و نظم جویی شناختی هیجانی منفی با وابستگی به شبکه های اجتماعی رابطه مثبت و معنا دار و نظم جویی شناختی هیجانی مثبت با وابستگی به شبکه های اجتماعی رابطه منفی و معنا دار دارد. همچنین نظم جویی شناختی هیجانی میانجی گر رابطه سیستم های مغزی رفتاری و وابستگی به شبکه های اجتماعی است. مدل پژوهش نیز تأیید شد و به طورکلی 75 درصد از واریانس وابستگی به شبکه های اجتماعی توسط سیستم های مغزی رفتاری و نظم جویی شناختی هیجانی قابل تبیین می باشد.
شناسایی راهکارهای دورکاری و قرنطینه خانگی از دیدگاه زنان عضو هیأت علمی در ایام کرونا با رویکرد پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۲شماره ۶۱
97 - 130
حوزههای تخصصی:
بحث در مورد دورکاری و قرنطینه خانگی زنان عضو هیأت علمی دانشگاه ها و پژوهشگاه ها در ایام کرونا و مطالعه تجارب زیسته آن ها می تواند نقش مؤثری در شناخت و توسعه ادبیات اشتغال زنان ایفا نماید. این پژوهش پدیدارشناسانه، تجارب زیسته 30 نفر از زنان عضو هیأت علمی دانشگاه ها و پژوهشگاه های مشارکت کننده، با هدف کشف و توصیف دورکاری و قرنطینه خانگی در ایام کرونا را مورد بررسی قرار داده است. این پژوهش برای گردآوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختارمند و با روش نمونه گیری هدفمند بهره برده است. بر اساس روش پدیدارشناسی فرایند تحلیل در سه سطح کلان انجام شد. در سطح سوم تحلیل، حاصل یکسان سازی افق های فکری: تعداد 5 افق مربوط به دورکاری، 9 افق مربوط به قرنطینه خانگی و 9 افق مربوط به استراتژی ها و راهکارها بود. در سطح دوم، توصیفات منسجم روایات به تفکیک دورکاری، قرنطینه خانگی و استراتژی ها و راهکارها شکل گرفت و در بالاترین سطح انتزاعی یا همان سطح اول تحلیل، ادغام ساختاری توصیف های منسجم انجام شد. بر اساس یافته های این پژوهش، وجود قرنطینه خانگی ناشی از ویروس کرونا و شیوع آن باعث ظهور فرهنگ قرنطینه در کشور و جهان شده است که این امر منجر به بازتعریف روابط و مناسبات اجتماعی، مسئله اخلاق، تعهدات اجتماعی، الگوهای روابط انسانی، اجتماعی، توجه به توازن میان نقش های شغلی و خانوادگی و اخلاق مراقبتی زنان در زندگی، تأکید شده است. در نهایت با توجه به نتایج، راهکارهایی در حوزه های، پژوهش، مدیریت و خانواده ارائه گردید.
تدوین مدل سیاستگذاری رسانه ای با رویکرد شناختی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه ها یکی از عوامل و نیروهای مهم تغییرات اجتماعی در جوامع اند. از این رو باید برای این نهادهای تأثیرگذار سیاست هایی در سطح کلان تدوین کرد تا بتوان بیشترین بهره برداری را از آنها به عمل آورد. رویکرد شناختی با توجه ب ه در نظر گرفتن نقش فرد تصمیم گیرنده، عوامل سازمانی و تأثیر محیط، بهتر می تواند مدل سیاست گذاری را تبیین نماید. هدف اصلی: هدف اصلی این پژوهش ارائه مدلی جامع در سیاست گذاری رسانه ی ملی با رویکرد شناختی است. روش تحقیق در این پژوهش با استفاده از روش دلفی مهمترین عوامل موثر بر سیاست گذاری رسانه ای استخراج گردید و یازده عامل استخراجی از روش دلفی در قالب ماتریس خود تعاملی ساختاری، تفسیری در اختیار خبرگان قرار گرفت تا ارتباط بین عوامل شناسایی شود و پس از تعیین روابط آنها مدل سیاست گذاری رسانه ای رسانه ی ملی با رویکرد شناختی تدوین شده و در اختیار پانل خبرگان قرار گرفت. روش جمع آوری داده های مورد استفاده محقق در این پژوهش روش دلفی و روش جمع آوری عوامل ابتدایی در مصاحبه با خبرگان ،تحلیل مصاحبه های عمیق از روش ZMET بوده است.
بازنمایی جنگ اوکراین در خبرگزاری اسپوتنیک فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱
219 - 244
حوزههای تخصصی:
جنگ روسیه و اوکراین در 24 فوریه سال 2022 آغاز شد و جهان را در مقابل واقعیت های جدیدی قرار داد. از پایان جنگ جهانی دوم، هیچ جنگی به شدت و حدت این جنگ، بین دو همسایه در اروپا رخ نداده است. دیدگاه ها و تحلیل های متفاوتی در مورد جنگ روسیه و اوکراین از سوی رسانه های هر دو کشور مطرح است و هر دو کشور سعی در بازنمایی گفتمان خود در مورد جنگ دارند. هدف از پژوهش حاضر، شناخت نحوه بازنمایی خبرگزاری اسپوتنیک فارسی از جنگ روسیه و اوکراین در بازه زمانی یک ماه نخست وقوع این جنگ (یعنی 24 فوریه 2022 تا 23 مارس 2022) با روش تحلیل گفتمان انتقادی ون دایک و فرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که گفتمان غالب در متون خبرگزاری اسپوتنیک فارسی، «گفتمان دفاعی» است. این خبرگزاری با طرح دال هایی چون هسته ای شدن اوکراین، توطئه آمریکا و غرب برای تضعیف روسیه، نسل کشی روس ها در مناطق دونباس و تهدید ملی گرایان افراطی و نئونازی ها برای روسیه، چنین بازنمایی کرده که امنیت روسیه در معرض تهدید قرار گرفته و روسیه به رهبری پوتین برای تأمین منافع و امنیت ملی خود و به عبارتی دیگر برای «دفاع از خود»، عملیات ویژه نظامی را آغاز کرده است.
بررسی انگیزه استفاده از ایموجی میان فعالان ایرانی حوزه رسانه در توئیتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گذشت زمان نسبتاً کوتاهی از ابداع ایموجی ها در قالب نمادهای تصویری، امروزه شاهد تکوین زبانی نوین برای تعاملات انسانی در بستر شبکه های اجتماعی هستیم. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، پیمایشی مقطعی بوده و با هدف سنجش و مقایسه انگیزه های استفاده از ایموجی میان فعالان حوزه رسانه در توئیتر انجام شد. جامعه آماری این تحقیق، اعضای انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران و نمونه منتخب نیز شامل 40 روزنامه نگار زن و 40 روزنامه نگار مرد بود که دارای سابقه کار بیشتر از 3سال و فعال در توئیتر بودند. داده ها از طریق پرسش نامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن به تأیید رسید، گردآوری و با استفاده از ویرایش 26 نرم افزار SPSS و آزمون های کولموگروف-اسمیرونوف و تی استیودنت مستقل، تحلیل شدند. براساس نتایج به دست آمده در سطح اطمینان 95درصد، زنان و مردان در متن توئیت های خود برای استفاده از ایموجی ها در انگیزه های بیان احساسات، جانشین نشانه های ارتباطات کلامی، جانشین کلمات، کمک به تفهیم پیام، تلطیف لحن پیام، انتقال اطلاعات، کوتاه کردن متن، کافی بودن تنوع ایموجی ها و امکان برداشت نامناسب از پیام تا حدّ زیادی شرایط مشابهی داشتند؛ اما در انگیزه های میزان صمیمیت افراد، جذاب کردن پیام، استفاده مکرر از ایموجی ها و راهی برای قضاوت اشخاص، دارای تفاوت هایی معنا دار بودند.
روندها و بایسته های سیاست رسانه ای جمهوری اسلامی ایران در حوزه فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۰)
5 - 22
حوزههای تخصصی:
سیاست های رسانه ای ایران غالباً پیچیده و دارای ابعاد متداخلی است. علیرغم ضرورت استقلال حوزه رسانه ای (فضای مجازی)، این حوزه بیشتر وقت ها، خواست دولت ها را منعکس می کند. این مقاله با بهره گیری از روندپژوهی انتقادی، و رویکردهای نظری کاستلز (جامعه شبکه ای: قدرت و پادقدرت) و فریدمن (سیاست گذاری جانبدارانه و بی طرفانه)، جنبه های مختلف سیاست های رسانه ای در حوزه فضای مجازی و رویکرد دولت ها را در تسلط بر این حوزه مشخص می کند. مطالعه اسنادی، به عنوان روشی کیفی، برای جمع آوری اطلاعات و استخراج سیاست های رسانه ای مورد استفاده قرار گرفته است. چارچوب روش شناختی شامل اسکن محیطی و کدگذاری موضوعی است و برای شناخت محیطی که سیاست ها در آن طراحی و سیاست گذاری می شوند، و نیز تعیین سهم هر کدام از مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناورانه و یا محیطی اخلاقی از تحلیل روند بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش شامل بیانات رهبری، سیاست های کلی نظام مصوب مجمع تشخیص مصلحت، مصوبه های شورای عالی انقلاب فرهنگی، مجلس و سایر اسناد بالادستی موجود در منابع پژوهشی و ... است. در بحث اعتبار، نتایج هر مرحله به استادان ارائه، و اطمینان حاصل شد که نتایج مطالعه معتبر است. یافته ها بیانگر 13 مؤلفه از اساسی ترین سیاست های رسانه ای جمهوری اسلامی ایران است و ضرورت نگاهی فراتر از گفتمان های دولت ها در این سیاست ها ملموس است.
چالش های حکمرانی پلتفرم های جهانی آنلاین و دلالت های آن برای جامعه ایران (مطالعه موردی: رسانه اجتماعی فیس بوک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
95 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل شیوه های حکمرانی و چالش های اعمال حکمرانی پلتفرمهای آنلاین-به طور خاص فیس بوک- و پیامدها و دلالتهای آن برای اکوسیستم پلتفرمی در ایران است. است. آنچه تحت عنوان تعدیل محتوا شناخته می شود، شامل تحلیل سازوکارهای نظارت بر محتوای کاربرساخته توسط پلتفرم رسانه اجتماعی فیس بوک است. یک موضوع دیگر، تحلیل حکمرانی بر پلتفرم فیس بوک در زمینه اجتماعی-سیاسی آمریکا و چالش های اعمال حکمرانی بر پلتفرم های آنلاین است. نتایج این مطالعه نشان داد که برخی قوانین همانند عدم مسئولیت پلتفرم دربرابر محتواهای کاربران طبق قوانین آمریکا، افشای اطلاعات کاربران و درآمدزایی از داده های کاربران و انحصارگرایی این پلتفرم شرکتی مهمترین چالش های حکمرانی بر پلتفرم ها در اکوسیستم آمریکا است. پلتفرم ها تاکنون سازوکارهای مختلفی را برای نظارت بر محتوا به اجرا گذاشته اند که شناخته شده ترین آنها شرایط ارائه خدمت است. اقدامات خودحکمرانی پلتفرم ها همیشه در حال تحول و بهبود بوده است. گواه آن سند استانداردهای اجتماعی فیس بوک است. بر اساس مدل فعالیت پلتفرم های بزرگ جهانی، ضرورت دارد پلتفرم های ایرانی نیز اقداماتی برای تعدیل محتوای همزمان محتوای کاربرساخته با ملاحظه ارزش های محلی انجام دهند. طیفی از اقدامات گوناگون از توسعه پلتفرم های بومی، مذاکره برای فعالیت قانون مند پلتفرم های جهانی در ایران و توسعه حکمرانی داده ها و حاکمیت دیجیتال را می توان برای مواجهه با پلتفرم هایی همانند فیس بوک پیشنهاد کرد.
شناسایی پیشران های مؤثر بر آینده شبکه های اجتماعی مجازی در مواجهه با رسانه های جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال شناسایی پیشران های مؤثر بر آینده شبکه های اجتماعی مجازی در مواجهه با رسانه های جمعی ایران در افق سال ۱۴۰۴ است. روش پژوهش از نوع آمیخته کمی و کیفی است که با استفاده از روش آینده پژوهی انجام شده است. این پژوهش از نوع توصیفی و اکتشافی با رویکرد شناسایی عدم قطعیت ها است که در این راستا با ۲۰ نفر از صاحب نظران و متخصصان حوزه رسانه، ارتباطات و شبکه های اجتماعی برخط که با روش گلوله برفی انتخاب شده بودند، مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته صورت گرفت. در پژوهش حاضر برای شناسایی پیشران ها از روش تشکیل پانل دلفی با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد و برای کشف عوامل کلیدی نهایی مؤثر بر آینده شبکه های اجتماعی مجازی از روش مدل سازی تفسیری ساختاری (ISM) بهره برده شد. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش مدل سازی تفسیری ساختاری، شامل پرسشنامه محقق ساخته حاوی جدول ماتریس تاثیرات متقابل است و داده های آن نیز توسط نرم افزار «میک مک» تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد ۲۷ پیشران بر آیند شبکه های اجتماعی مجازی تأثیر دارند که در چهار عامل کلی اجتماعی فرهنگی، حقوقی سیاسی، اقتصادی و فناوری قابل طبقه بندی است. طبق یافته های پژوهش، فناورپایه شدن امور، بومیان دیجیتال، مالکیت رسانه ای و قدرت رسانه های سنتی بزرگ مقیاس، چهار عامل کلیدی نهایی موثر بر آینده شبکه های اجتماعی مجازی در مواجهه با رسانه های جمعی ایران در افق ۱۴۰۴ هستند.
کاربست نظریّه "تحوّل شش گانه شخصیت در درام" در سریال های صاحبدلان، او یک فرشته بود، اغماء، و میوه ممنوعه
منبع:
مطالعات دینی رسانه سال پنجم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۹
151 - 167
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر تحلیل سیر تحول شخصیت های درام از طریق کاربست نظریه «تحول شش گانه شخصیت در درام» با مطالعه موردی مجموعه های نمایشی صاحبدلان، او یک فرشته بود، اغماء و میوه ممنوعه است. این پژوهش درصدد است تا با مطالعه و بررسی درام های موردنظر، انواع سیر تحول شخصیت ها را مورد بررسی قرار دهد. هچنین این پژوهش قصد دارد نشان دهد تنوع تحول شخصیت ها در یک درام چه نقشی در کیفیت ساخت آن دارد.
روش شناسی پژوهش: روش این پژوهش تحلیل محتوای کیفی است که شامل شیوه های تخصصی در پردازش داده های پژوهشی است. این روش در جست وجوی دریافت جنبه های ادراکی و احساسی پیام ها و یا درک موارد پنهانی و قابل استخراج از بیانات و محتواهاست. بنابراین پژوهشگر در این مسیر، افزون بر بیان وضعیت و چگونگی پدیده یا موضوع، به تبیین چگونگی و سایر ابعاد آن و همچنین تحلیل کیفی محتوای اثر می پردازد.
یافته ها: انواع شش گانه تحول شخصیت، شامل: رستاخیز، سقوط، تعالی، تدنّی، از قهقرا بازگشتن، و به قهقرا رفتن، جملگی در درام های مورد بررسی در این پژوهش وجود داشتند. به عبارت دیگر، تحول شخصیت های این درام ها آن گونه که در ابتدای امر به نظر می رسد تنها از مقوله رستاخیز (توبه) نیست، بلکه انواع دیگر تحول ها نیز در این درام ها وجود دارند. با این همه، در مجموعه ای مثل صاحبدلان که تحول شخصیت متنوع تر است، کیفیت درام نیز بالاتر است.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحلیل سیر تحول شخصیت ها در درام های موردنظر می توان به این نتیجه رسید که برای داشتن فیلمنامه ای با کیفیت مطلوب، باید علاوه بر متحول شدن شخصیت قهرمان، سایر شخصیت های یک فیلمنامه نیز تحول پیدا کنند، هرچند نه به اندازه قهرمان.
نقش صدا و سیما در توسعه فرهنگ ورزش در دوران کرونا (مورد مطالعه: شهروندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۵)
131 - 151
حوزههای تخصصی:
امروزه ورزش نه تنها یک فعالیت فردی است که به تأمین سلامت جسمی کمک می کند، بلکه نوعی پدیده اجتماعی است که بر ابعاد مختلف زندگی افراد جامعه اثر می گذارد. بااین حال، گسترش ویروس کرونا منجر به تغییرات جدی در ابعاد مختلف زندگی بسیاری از افراد شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش صدا و سیما در توسعه فرهنگ ورزش در خانه در دوران کرونا بوده است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و بر حسب نحوه اجرا از نوع پیمایشی است. جامعه آماری را نیز تمامی شهروندان شهر تهران تشکیل می دهد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد شده که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بوده و داده های به دست آمده، به کمک آزمون های آماری مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهد که رسانه در زمینه آموزش و ایجاد بسترهای فرهنگی لازم برای ورزش در خانه نقش پررنگ تری دارد و در رتبه های بعدی، ایجاد هیجان و ارزش آفرینی قرار گرفته اند. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نیز حاکی از آن است که در توسعه فرهنگ ورزش در خانه، صداوسیما باتوجه به جنسیت، سطح سلامت، منطقه سکونت، اوقات فراغت هفتگی و وضعیت مالی دارای نقش مؤثر است؛ اما باتوجه به میزان تحصیلات، شغل، سن، اوقات فراغت روزانه، آداب و رسوم، تعداد اعضای خانواده و وضعیت تأهل، نقش مؤثری ندارد.
مطلوبیت درک شده شهروندان از رسانه های خبری آنلاین و رسانه های اجتماعی در اقدامات پیشگیرانه از بیماری پاندمیک کووید- 19؛ از منظر سرمایه اجتماعی (مورد مطالعه استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ زمستان ۱۴۰۲شماره ۳۶
140 - 107
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر درک مطلوبیت شهروندان از «رسانه های خبری آنلاین» و «رسانه های اجتماعی» بر اقدامات پیشگیرانه از سوی شهروندان استان خوزستان بررسی شده است. چرا که، انتشار اطلاعات نادرست در طول همه گیری بیماری کووید-19، به عنوان یک دغدغه اجتماعی مطرح و عدم انتشار مطالب درست، یکی از نگرانی های اصلی و تشدید کننده سردرگمی در جامعه است. در این راستا، درک مطلوبیت شهروندان از رسانه های جمعی در ارائه اطلاعات موثق و ایجاد انگیزه برای مشارکت بیشتر مردم در رعایت اقدامات پیشگیرانه اعلامی از سوی دولت اهمیت بسیاری دارد. در این زمینه نقش اعتماد بین شهروندان و دولت از منظر سرمایه اجتماعی مورد بررسی و توجه قرار گرفت. همچنین، برای مطالعه تجربی پژوهش حاضر، از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از روش پیمایش استفاده شده است. اطلاعات جمع آوری شده از شهروندان استان خوزستان(384 نفر) در ایام شیوع بیماری کووید-19، به عنوان استراتژی پیشگیری و با روش خوشه بندی متناسب با حجم انتخاب شده است. نتایج پژوهش نه تنها در حوزه پزشکی، بلکه بر افزایش اعتماد اجتماعی از طریق تعامل فعال مردم با دولت دارای اهمیت است. نتایج پژوهش نشان داد که «رسانه های خبری آنلاین» از طریق اعتماد شهروندان به دولت بر اقدامات پیشگیرانه از نقش مطلوبی برخورداراست. علاوه بر این، در حالی که «رسانه های خبری آنلاین» اعتماد را به شهروندان و دولت افزایش می دهند، ولی «رسانه های اجتماعی» بر اعتماد شهروندان و اعتماد به دولت تأثیر نمی گذارد.
بررسی اثر ویژگی های محتوایی بر درگیری محتوایی با نقش میانجی عاطفه در اینستاگرام (مورد مطالعه کاربران صفحه بیگ بنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ زمستان ۱۴۰۲شماره ۳۶
320 - 287
حوزههای تخصصی:
با توجه به دنیای امروز که عصر اطلاعات و ارتباطات است، نقش رسانه های اجتماعی را در انتقال اطلاعات و گسترش انواع ارتباطات در زندگی روزمره و شخصی افراد نمی توان نادیده گرفت. مهم ترین و اصلی ترین عنصر یک رسانه اجتماعی، محتوای آن است و یکی از ویژگی هایی که یک محتوا بایستی داشته باشد تا باعث درگیری کاربر گردد، «عاطفه» می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر ویژگی های محتوایی بر درگیری محتوایی (درگیری مشتری) با نقش میانجی عاطفه در پلتفرم رسانه اجتماعی (اینستاگرام) می باشد. جامعه موردنظر، فالوئرهای پیج بیگ بنگ (پیج علمی در ارتباط با نجوم) در اینستاگرام می باشد که تعداد آن ها 000/795 است و تعداد نمونه برداشت شده طبق جدول مورگان 384 بوده است. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه و شمارش بازخوردهای لایک و کامنت کاربران اینستاگرام استفاده گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار PLS انجام شد. نتایج نشان داد که ویژگی های محتوایی که شامل سه بعد اصالت، لذت گرایی و کیفیت است، بر درگیری محتوایی که شامل لایک و کامنت است اثر دارد. همچنین نتایج نشان داد که هر سه بعد اصالت، لذت گرایی و کیفیت بر عاطفه تأثیر دارند. اثر متغیر عاطفه که شامل سه بعد خشنود کننده، برانگیختگی و تسلط است نیز بر درگیری محتوایی تأیید گردید. با توجه به نتایج این پژوهش، شرکت ها برای موفقیت در کسب وکار خود نیاز دارند که به پلتفرم های رسانه های اجتماعی توجه نمایند. درواقع سازمان ها بایستی محتوایی مفید، سرگرم کننده و لذت بخش تولید کنند تا مشتری خود را هر چه بیشتر با برند خود درگیر نموده و او را وفادارتر سازند.
نقش شبکه اجتماعی اینستاگرام بر شکل گیری هویت شهروندی؛ مورد مطالعه شهروندان ، شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ بهار ۱۴۰۲شماره ۳۳
492 - 455
حوزههای تخصصی:
امروزه مفهوم شهروندی به عنوان یکی از مفاهیم دنیای مدرن هدایت گر تعاملات پایدار انسانی است هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام بر هویت شهروندی، شهروندان اصفهان بود پژوهش از جهت هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی و از حیث ارتباط بین متغیرهای ازنوع همبستگی است. جامعه آماری ، شامل تمامی شهروندان شهر اصفهان که در سال 1400 کاربر اینستاگرام، بودند که تعداد384 نفر به روش نمونه گیری خوشه ایی تصادفی از این جامعه انتخاب شدند . ابزار سنجش شامل پرسشنامه هویت شهروندی صدر ارحامی و همکاران(1396) و پرسشنامه استفاده از اینستاگرام عموزاده(1395) که در این پژوهش 5 فرضیه مورد سنجش قرار گرفت . به منظور بررسی فرضیه های تحقیق از آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون، معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS25 استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام و برخورداری از حقوق شهروندی رابطه معنادار وجود دارد . همچنین استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام بر هویت مایی به طرز معناداری دارای تاثیر مثبت می باشد و استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام بر تعهد مدنی با سطح اطمینان 95 درصد دارای اثر مثبت است. بنابراین بین استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام و هویت شهروندی با سطح اطمینان 95 درصد رابطه معنادار وجود دارد .
تحلیل ساختاری-تفسیری (ISM) شیوه های اقناعی متداولِ اشتراک گذاری پیام در شبکه های اجتماعی در دوران انتخابات شوراهای شهر مبتنی بر رویکرد باهم نگری(موردمطالعه: انتخابات شورای شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۹ بهار ۱۴۰۲شماره ۳۳
548 - 493
حوزههای تخصصی:
در طی دهه های اخیر رسانه های جمعی نقش انکارناپذیری در شکل دهی افکار عمومی در نوع و میزان مشارکت در انتخابات صنفی و سیاسی ایفا کرده اند و از طریق شیوه های اقناعی تأثیرگذاری زیادی را بر انتخاب کاندیداها داشته اند. درواقع احزاب و گروه ها بر اساس شیوه های اقناعی تلاش می کنند اهداف و برنامه ها و محتوای عملکردی آینده را به واسطه شبکه های اجتماعی در اختیار مردم قرار دهند و بر این اساس آرا بیشتری را به خود اختصاص بدهند. هدف این پژوهش تحلیل ساختاری-تفسیری ¹( ) شیوه های اقناعی متداولِ اشتراک گذاری پیام در شبکه های اجتماعی در دوران انتخابات شورای شهر مبتنی بر رویکرد باهم نگری می باشد. در این پژوهش ۱۵ نفر از متخصصان رشته های رسانه، ارتباطات و علوم اجتماعی از طریق نمونه گیری همگن انتخاب شدند و در دو بخش باهم نگری و تحلیل ساختاری-تفسیری مشارکت نمودند. در این پژوهش به منظور شناسایی شیوه های اقناعی متداول در اشتراک گذاری محتوا در شبکه های اجتماعی در دوران انتخابات از طریق هفت گام باهم نگری ابعاد اصلی و فرعی شناسایی شدند و بر این اساس چهار بعد اصلی اقناع به عنوان کارکرد اطلاع رسانی، اقناع به عنوان کارکرد ابزار گرایی، اقناع به عنوان کارکرد اشتراکی و اقناع به عنوان کارکرد تبلیغاتی در قالب بیست ویک شاخص وارد تحلیل دلفی شدند. در تحلیل دلفی هفت شاخص حذف شدند و بیست ویک شاخص پس از تأیید در دو راند دلفی وارد تحلیل ساختاری-تفسیری شدند و بر اساس این تحلیل هفت سطح ازنظر تأثیرگذاری شیوه های اقناعی در تولید محتوا در شبکه های اجتماعی مشخص شدند که در پایین ترین و اثرگذارترین سطح دو شاخص ایجاد شور و هیجان و تحریک احساس جمعی و در بالاترین و کم اثرترین سطح نیز حجیم نشان دادن نقاط ضعف رقبا در تبلیغات قرار گرفت.