فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۱٬۸۰۳ مورد.
بررسی تأثیر طرح تکریم ارباب رجوع بر عملکرد کارکنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشگر ۱۳۸۷شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مهاجرت نخبگان ( سرمایه های انسانی ) و ارائه راهبردهای مناسب برای پیشگیری از این پدیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به منظور یافتن راهبردهای مناسب برای کاهش و پیشگیری از پدیده مهاجرت نخبگان (نیروی انسانی)، نظرات مهاجران بالفعل و مهاجران بالقوه در خصوص عوامل کششی و رانشی مقصد و مبداء مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. داده های به دست آمده از هر دو گروه، طبقه بندی و با یکدیگر مقایسه شده اند و در نتیجه مشخص شده است عوامل اصلی. 1- علمی، آموزشی و پژوهشی 2- اقتصادی 3- فرهنگی، اجتماعی 4- سیاسی – مدیریتی در امر مهاجرت نخبگان در دو جامعه مورد مطالعه، دخیل بوده اند. با توجه به یافته های این بررسی و زیرمجموعه های چهار عامل یاد شده، نقاط قوت و ضعف محیط مبدا و فرصت ها و تهدیدهای محیط مقصد مشخص و در قالب ماتریس SWOT مورد کنکاش قرار گرفته و در نهایت 7 راهبرد ارایه شده اند. نتیجه پژوهش نشان می دهد عوامل سیاسی _مدیریتی، بیش از عوامل دیگر در گریز نخبگان در جامعه مورد بررسی نقش داشته اند. از نوآوری های این تحقیق بررسی دیدگاه های مهاجران بالقوه و مقایسه این دیدگاه ها با نظر مهاجران بالفعل در خصوص عوامل مهاجرت نخبگان و استفاده از ماتریس SWOT برای تعیین راهکارهای مناسب بوده است.
توانمندسازی کارکنان: ضرورت ها و راهکارها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مدیریت استرس شغلی
حوزههای تخصصی:
بررسی مهارت های فنی، انسانی و ادراکی مدیران مدیریت جهاد کشاورزی استان تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشگر ۱۳۸۷شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر ارزیابی عملکرد کارکنان بر بهبود عملکرد در دانشگاه / مورد مطالعه: دانشگاه امام صادق (ع)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد افراد و ارزش گذاری به کار و خدمات ارائه شده از سوی آنها به منظور تشخیص نقاط قوت و ضعف عملکردشان، از دیرباز امری شناخته شده بوده است. نگاهی کوتاه به کتاب های حوزه مدیریت منابع انسانی نیز نشان می دهد که بیشتر اندیشمندان و صاحبنظران مدیریت، بر این عقیده اند که سازمان ها باید پیش از هر تصمیم گیری اقدام به ارزیابی کارکنان خود نموده و براساس معیارهای مناسب، توانایی، مهارت، رفتار، شایستگی، عملکرد و استعدادهای بالقوه و بالفعل آنها را مورد سنجش قرار دهند. در میان روش های مختلف و متنوع ارزیابی عملکرد کارکنان، روش های مبتنی بر ارزیابی رفتارها، چشم اندازی جامع نسبت به توانایی ها، ویژگی های شغلی، رفتار و صلاحیت های افراد دارد. در این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که آیا ارزیابی عملکرد کارکنان بر بهبود عملکرد آنها تاثیر دارد؟ فرضیه اصلی این تحقیق «وجود رابطه معنی دار بین ارزیابی عملکرد به روش مقیاس مشاهده رفتار(BOS) و بهبود عملکرد» می باشد که به چهار فرضیه فرعی تقسیم شده است. برای تعریف و بیان بهبود عملکرد نیز چهار شاخص «رضایت شغلی»، «تعهد سازمانی»، «عدم تمایل به ترک خدمت» و «گرایش به آموزش» در نظر گرفته شده است.
بررسی میزان رضایت کارکنان کارگاههای صنعتی شهر گرمسار از برخی عوامل مرتبط با نظام نگهداشت نیروی انسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشگر ۱۳۸۷شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
مدیریت چرخشی یا حفظ کارکنان
حوزههای تخصصی:
درآمدی بر الزامات فرایندی و معیارهای انتخاب مدیران منابع انسانی دولت
حوزههای تخصصی:
انتخاب کارکنان و مدیران در بخش دولتی از ابعاد مختلفی همچون قوانین و مقررات، فرایندها و حتی معیارهای شخصیتی و عملکردی، با موارد مشابه در بخش های دیگر متفاوت است. هر ساله تعدادی از مدیران دولتی در سطوح مختلف عالی، میانی و عملیاتی جابجا می شوند. سؤال این است که آیا برای چنین عزل و نصب هایی، ملاک و معیار قابل قبولی وجود دارد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، معیارهای مذکور در مقایسه با یکدیگر از چه درجه اهمیتی برخوردارند؟ با عنایت به تاکید بر شایسته سالاری در قانون خدمات کشوری و تعیین پست های مدیریتی حرفه ای و ثابت در قانون مذکور، این مقاله به بررسی الزامات ساختاری و فرایندی و شناسایی معیارهای انتخاب مدیران منابع انسانی بخش دولتی-به جهت اهمیت جایگاه ایشان- پرداخته است. از این رو، با بررسی پیمایشی- کتابخانه ای منابع منتشرشده در خصوص ساختارها و فرایندهای انتخاب، ضمن معرفی مراکز ارزیابی و بهبود عملکرد مدیران به عنوان الگوی ساختاری مناسب، پنج دسته از معیارهای کلی خصوصیات و ویژگی های فردی، مهارت های مدیریتی، توانایی های فردی، نحوه ارزیابی و تعامل مقامات مافوق و میزان پذیرش و همکاری کارکنان، به عنوان معیار انتخاب مدیران منابع انسانی از طریق روش دلفی معرفی و توسط تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) رتبه بندی شده اند.
بررسی رابطه توانمندسازی نیروی انسانی و بهبود عملکرد سازمان (مطالعه موردی: محاکم دادگستری شهرستان گرگ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشگر ۱۳۸۷شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
مدیریت منابع انسانی، نگرشهای کارکنان و توسعه مدیریت دانش در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت نوآوری و پویایی در سازمانها توجه به مدیریت دانش در سازمانها را ضروری ساخته است. در این میان نقش مدیریت منابع انسانی در ایجاد رفتارها و نگرشهای مطلوب در جهت توسعه مدیریت دانش، اساسی و مهم است. مطالعه حاضر به بررسی نقش و تاثیر اقدامات خاص مدیریت منابع انسانی (شامل پرداخت رقابتی و عادلانه، تاکید بر حقوق و روابط کارکنان، تبادل اطلاعات، توانمندسازی، و آموزش و توسعه) بر ایجاد نگرشهای مطلوب در کارکنان (تعهد سازمانی، احساس انصاف و برابری، اعتماد متقابل، و احساس شایستگی) در جهت توسعه مدیریت دانش (شامل کسب، خلق، نشر و کاربرد دانش) در سازمان می پردازد. جامعه آماری پژوهش، گروه های سازمانی در سطوح کارشناسی و عملیاتی 100 شرکت برتر ایران بوده اند، که در دو مرحله نمونه گیری تصادفی شده اند. اطلاعات و داده های پژوهش از 1100 نفر کارکنان در 380 گروه سازمانی در 52 سازمان از طریق پرسش نامه جمع آوری و با استفاده از آزمون رگرسیون و مدل معادلات ساختاری تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان دهنده تاثیر هر کدام از اقدامات مدیریت منابع انسانی بر توسعه برخی نگرشها در کارکنان است. تاثیر نگرشهای گوناگون بر مدیریت دانش نیز متفاوت است. بدینصورت که هر کدام از اقدامات منابع انسانی، ایجاد نگرشهای خاصی را در کارکنان موجب شده که این نگرشها هر یک به نوبه خود بر برخی اقدامات مدیریت دانش تاثیرگذارند. در این میان تعهد سازمان نیز به عنوان متغیر میانجی در رابطه میان برخی نگرشها و اقدامات مدیریت دانش معرفی شده است.
بررسی میزان موفقیت مدیریت در سازمانهای بزرگ و ارتباط آن با برنامهریزیهای آموزشی مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی ویژگیهای شخصیتی مدیران موفق در بخش تعاون با برنامههای آموزشی مدیریتی آنان میباشد. نتایج بهدست آمده در این مقاله حکایت از آن میکند که میان برخی از صفت فردی مدیران از یک سو و میزان موفقیت آنان رابطه معناداری وجود دارد، در حالیکه چنین رابطهای با برخی از ویژگیهای آنان به چشم نمیخورد. بررسیهای موجود نشان میدهد که میان صفاتی نظیر هوش، قابلیت تصمیمگیری، نوآوری و ابتکار، رهبری، اعتماد به نفس و میزان قاطعیت مدیران با جنسیت آنان رابطه معناداری وجود دارد. اما بین ویژگیهای دیگری همچون وابستگی به نیروی انسانی بامیزان کارایی مدیران رابطه چندانی وجود ندارد. تحلیل دادههای جمعآوری شده نشان میدهد که بین صفاتی همچون انگیزه فردی و نیاز به فراگیری برنامههای آموزشی مدیریتی از یک سو و میزان موفقیت مدیران رابطه معنا داری وجود داشته، ولی کمیات دیگری همچون، امنیت شغلی، پاداش مالی با میزان موفقیت آنان رابطه معناداری به چشم نمیخورد. (گی و چان، 2005) [13] معتقدند که مدیرانی که ارزیابی مثبتی از میزان موفقیت خود دارند، این احساس آنان ناشی از دارا بودن برخی صفات فردی از یک سو و آموزش مهارتهای مدیریتی از سویی دیگر میباشد. بهعلاوه آموزش موفقیتهای مدیریتی بر روی کارایی مدیران تاثیر مستقیم میگذارد.
کایزن و بهبود عملکرد کارکنان: مطالعه ى موردى پلى کلینیک مرکزى صنعت نفت فارس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
کایزن نگرشى ست مبتنى بر عقل سلیم که با استفاده از خرد جمعى کارکنان، تغیرات کوچک، فراگیر و هدفمند را بنیان می نهد. امروزه بسیاری از سازمان ها و شرکت های موفق بهره وری و پویایی سازمانی خود را مدیون به کارگیری نظام های بهبود از جمله کایزن می دانند. هدف این پژوهش معرفی و استقرار الگوی کایزن عملیاتی؛ و مطالعه ی تاثیرپذیری عملکرد کارکنان پلى کلینیک مرکزى صنعت نفت فارس از این الگو بود. روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه ى مداخله اى ؛ با کارگیرى یک مدل اجرایى در پلی کلینیک مرکزى صنعت نفت فارس است. جهت سنجش تاثیر مداخله از روش پیش آزمون- پس آزمون با استفاده از ابزار پرسشنامه ى عملکرد بهره گیرى شده است. جامعه ى آمارى پژوهش شامل کلیه ى کارکنان سازمان مورد مطالعه (176 نفر) بوده است. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی ست که از نظر سرپرست مستقیم افراد تحت مطالعه، در پنج بعد عملکردی یعنی: کیفیَت کار، همکاری، وقت شناسی، خلاقیَت و اعتمادپذیری میان نتایج قبل و بعد از استقرار الگو تفاوت های معناداری مشاهده شده است (001/0p<) که نشان از ارتقاى سطح عملکرد کارکنان در این ابعاد دارد. ولی در دو بعد کمیَت کار (61/0p=)و دانش شغلی (66/0p=) تفاوت معناداری مشاهده نشده است. نتیجه گیری: سادگى و فراگیر بودن الگوى کایزن و در عین حال تاثیر شگرف آن در اصلاح فرایند ها و بهسازى محیط کار؛ موجب ارتقاى عملکرد کارکنان درسازمان مورد مطالعه شده است. این بهبود مستقل از سن، جنس و تحصیلات افراد مورد مطالعه است. بنابراین الگوى کایزن قابلیت گسترش به تمام لایه هاى سازمانى را داشته و مى تواند تغییرات دامنه دارى را در سطح فرد، سازمان و حتَى جامعه به وجود آورد.