فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱٬۸۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بررسی رابطه مدیریت استعداد با بحث کاهش ترک سازمان از سوی افراد مستعد، امنیت شغلی و خالی نماندن منصب های کلیدی و متغیرهای دیگر انجام می شود. این مقاله با بررسی و مرور ادبیات مختلف درباره مدیریت استعداد، چهار عامل را به عنوان پیامد مدیریت استعداد در نظر می گیرد. بدین منظور پرسشنامه ای برای سنجش نقش مدیریت استعداد بر پیامدهای آن طراحی و در میان نمونه ای متشکل از 154 نفر از مدیران کل سازمان های دولتی توزیع می شود. روش تحقیق این مقاله، پیمایشی ـ همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر تحلیل عاملی در نظر گرفته می شود و با بررسی پیامدهای مدیریت استعداد در سازمان های دولتی به دنبال تعیین و بررسی میزان اهمیت آن در سازمان هاست. یافته های تحقیق نشان می دهد ایجاد خزانه استعداد، کاهش ترک سازمان و خالی نماندن منصب های کلیدی از مهم ترین نتایج مدیریت استعداد در سازمان است.
تأثیر فن آوری محوری بر نظام مدیریت منابع انسانی در سازمان های صنعتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، بررسی تأثیر فناوری محوری به عنوان یکی از متغیرهای مهم درون سازمانی بر نظام مدیریت منابع انسانی در بین سازمان های صنعتی ایران بوده است که صنعت فولاد را برای مطالعه ی موردی، برگزیده است. جامعه ی آماری مورد بررسی، کلیه ی شرکت های فولادی ایران بوده اند که از بین آن ها 9 شرکت با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم به عنوان نمونه، گزینش شده اند. ابزار گردآوری داده ها دو پرسش نامه بوده است که به تعداد 506 نسخه توزیع و 78% آن برگشت داده شده و مورد تحلیل قرار گرفته است. آزمون تأثیر فناوری محوری بر نظام مدیریت منابع انسانی، با استفاده از روش الگوسازی معادلات ساختاری و تحلیل رگرسیون متقاطع صورت گرفته است. نتایج به دست آمده، گویای تأثیر فناوری محوری بر تمامی اجزای نظام مدیریت منابع انسانی در شرکت های فولادی است و الگوی تأثیر فناوری محوری با توجه به شاخص های برازش 036/0RMSEA= و 728/0PCFI= و سایر شاخص های مربوطه، دارای برازش مناسب است.
طراحی و پیاده سازی یک مدل ارزیابی عملکرد در مراکز تحقیق و توسعه: تلفیق رویکرد تحلیل پوششی داده ها و کارت امتیازی متوازن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت طراحی و پیاده سازی سیستم های ارزیابی عملکرد در مراکز تحقیق و توسعه، یکی از مسائل مبرم و حیاتی امروز صنایع کشور است. تاکنون بیشتر از روش های تصمیم گیری چند معیاره برای ارزیابی پروژه های R&D در مراحل مختلف از چرخه عمرشان بهره گرفته شده است. رویکرد این تحقیق، توسعه مدل تحلیل پوششی داده ها از طریق تلفیق با روش کارت امتیازی متوازن است. ورودی ها و خروجی ها برای مدل یکپارچه DEA-BSC از «کارت امتیازی متوازن برای پروژه های R&D » به دست آمده است. افزایش قابلیت اعتماد به معیارهای ورودی و خروجی، بهبود کارایی محاسبه شده برای واحدها و توازن میان کارایی و اثربخشی واحدها به عنوان اهداف اصلی رویکرد یکپارچه DEA-BSC مورد نظر است.
این مدل به صورت مطالعه موردی در یکی از مراکز تحقیقاتی برای پروژه های R&D پیاده سازی شده است. همان طور که از نتایج حل مدل DEA-BSC استنباط می شود، هم افزایی کارت امتیازی متوازن و تحلیل پوششی داده ها برای پروژه های تحقیق و توسعه موجب دست پیداکردن به اهداف استراتژیک مورد نظر هر پروژه، ایجاد توازن و موجب دست پیداکردن به اهداف استراتژیک مورد نظر هر پروژه، ایجاد توازن و بهینه سازی استفاده از منابع در تولید خروجی های مطلوب می شود.
معماری الگوهای شایستگی: ارایه ی چارچوب مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نیازهای اساسی مدیران و کارشناسان منابع انسانی برای استقرار نظام مدیریت منابع انسانیِ مبتنی بر شایستگی، آشنایی با رویکردهاو فرایندهای شناسایی و مدل سازی شایستگی ها است. بنابراین، هدف کلی این مقاله، توسعه ی دانش و مفاهیم مربوط با تدوین الگوهای شایستگی در ابعاد نظری و عملی (طراحی و اعتباریابی چارچوب مفهومی برای تدوین و به کارگیری الگوهای شایستگی) در سازمان ها و مؤسسات ایرانی است. پژوهش حاضر، از نوع پژوهش کیفی با حجم نمونه ی 20 نفر بود. تدوین مدل اولیه ی پژوهش، از طریق بررسی مدل های موجود صورت گرفت و اعتبار آن با استفاده از مصاحبه ی انفرادی و اعتباریابی پیمایشی، مورد تأیید اعضای نمونه قرار گرفت. تحلیل مصاحبه ها نیز با استفاده از روش تحلیل محتوا صورت پذیرفت. یافته های پژوهش، فرایند پیش بینی شده، برای تدوین الگوهای شایستگی و فرایند شناسایی شایستگی ها را مورد تأیید قرار داد. ضمناً الگوی نهایی به منظور طراحی الگوی شایستگی رؤسای دانشگاه های دولتی ایران مورد استفاده و اعتبار نتایج و یافته های آن به صورت عملی نیز مورد تأیید قرار گرفت.
بررسی رابطه بین فلسفه اخلاق فردی فروشندگان و فرایند تصمیم گیری اخلاقی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
کاربست مدل میدان نیرو در برنامه ریزی برای جانشین پروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جانشین پروری از مهم ترین راهبرد های بقا برای فعالیت اثربخش در جهان متلاطم امروز است که صرف نظر از اهمیت این امر، در هر سازمان، مجموعه ی متنوعی از عوامل تسهیل گر یا بازدارنده در فراگرد توسعه ی برنامه ی جانشین پروری ظاهر می شوند که به نوعی میدان نیروی پرچالشی را له یا علیه آن به وجود آورند. پژوهش حاضر، با استفاده از روش تحقیق کیفی-تحلیل محتوا به تحلیل شیوه های تسهیل گر یا بازدارنده ی اجرای برنامه ی جانشین پروری در شرکت ایتوک پرداخته و از مصاحبه به عنوان ابزار گردآوری داده ها بهره گرفته است. حاصل پژوهش، تأکید بر عوامل جدیدی است که به لحاظ فرهنگ سازمانی و رایج در سازمان های ایرانی، به ویژه از طریق بی صداقتی در ارایه ی اطلاعات، بی اعتمادی به یک دیگر و حسادت نسبت به همکاران در کنار عوامل جهان شمولی چون: عدم حمایت مدیران عالی، محاسبه ی هزینه و منفعت و فقدان انگیزه ی عمومی در میان کارکنان، در برابر توسعه ی برنامه جانشین پروری مانع به وجود می آورند؛ هر چند نیروهای تسهیل گرِ قابل ملاحظه ای نیز در روند بهبود سطح دانش مدیران و توسعه ی کارکنان ملاحظه می شوند که فرصت ارزنده ای را برای جانشین پروری به وجود می آورند.
بررسی نقش رهبری تحول آفرین در توانمند سازی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم توجه فزاینده به توانمندسازی کارکنان، درک و شناخت کم تری وجود دارد از این که چگونه فرایند توانمندسازی کارکنان اتفاق می افتد؛ چه فرایند های شناختی و روانی مبانی توانمند سازی کارکنان را شکل می دهند و چه متغیر های سازمانی توانمندسازی کارکنان را پیش بینی و تعیین می کنند. هر چند اندیشمندان و نویسندگان زیادی بر نقش مهم و حیاتی رهبری در فرایند توانمندسازی تأکید ورزیده اند ، اما مطالعات علمی کم تری آثار رفتارهای رهبری را بر توانمندسازی کارکنان بررسی کرده اند. این تحقیق با به کارگیری تئوری ها و ادبیات موجود به دنبال پاسخ به این سؤال است که چگونه رهبران تحول آفرین کارکنان را توانمند می کنند؟
با استناد به اطلاعات جمع آوری شده ، تحقیق حاضر نشان می دهد که رهبری تحول آفرین در توانمند سازی کارکنان بسیار تأثیرگذار است و ارتباط معناداری با احساس شایستگی، احساس داشتن حق انتخاب، احساس مؤثر بودن، احساس معنادار بودن و احساس داشتن اعتماد به دیگران دارد.
بررسی رابطه بین جامعه پذیری سازمانی و تعهد سازمانی در میان کارکنان دانشگاه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میان جامعه پذیری سازمانی و تعهد سازمانی، در میان کارکنان دانشگاه ارومیه انجام شده است. با استفاده از روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 200 نفر از کارکنان دانشگاه با توجه به دانشکده محل خدمت، به صورت طبقه ای متناسب با اندازه هر یک از دانشکده ها، به طور تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش، از دو پرسشنامه استاندارد جامعه پذیری سازمانی بر اساس مدل تائورمینا (1997) و تعهد سازمانی بر اساس مدل بالفور و وکسلر (1996) استفاده شده است. برای سنجش میزان پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ، پرسشنامه جامعه پذیری سازمانی 921/0 =α و تعهد سازمانی 881/0= α به دست آمد. داده ها پس از جمع آوری بر اساس فرضیه های پژوهش و با استفاده از تحلیل مانوا و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین مؤلفه های جامعه پذیری سازمانی با کل ابعاد تعهد سازمانی، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. علاوه بر این، مؤلفه های تفاهم، حمایت کارکنان و چشم انداز از آینده سازمان نیز می تواند به طور مثبت و معنی داری، ابعاد تعهد همانندسازی شده، پیوستگی و مبادله ای را پیش بینی کند
تأملی بر فعالیت ها و نگرش های بازنشستگان دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، معرفی اجمالی اصلی¬ترین نظریه های بازنشستگی و دستیابی به وضعیت کاری و نگرش دانشگاهیان به پدیده بازنشستگی پس از بازنشسته شدن آن ها است. در این راستا، جامعه آماری، متشکل از 33 تن از استادان، دانشیاران و استادیاران دانشگاه فردوسی مشهد است که در دامنه زمانی سال های 87-1378 بازنشسته شده بودند. از پرسشنامه پاسخ بسته و باز برای جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده به عمل آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون فریدمن و U من ویتنی استفاده شد. عمده ترین یافته ها حاکی از آن بود که اغلب اساتید مورد مطالعه، کماکان به فعالیت های علمی دانشگاهی در کنار فعالیت های غیردانشگاهی اشتغال دارند. آن ها از این که در تنظیم وقت خود از استقلال بیشتری برخوردارند خشنودند، اما نسبت به کمرنگ تر شدن ارتباط با همکاران و دانشجویان در مقایسه با گذشته ناخشنودند. هم چنین از مسئولین دانشگاه و به ویژه وزارت متبوع انتظار دارند که اولاً بازنشستگی به طور عام و بازنشستگی اعضاء هیأت علمی به طور خاص در ابعاد گوناگون مورد مطالعه دقیق و همه جانیه قرار گیرد و ثانیاً در کوتاه مدت با تدوین برنامه ای نظام مند از توانمندی های آن ها به طور مؤثرتری بهره گیرند.
«ساختن» یا «خریدن»: دغدغه ی فراروی مدیریت منابع انسانی (مورد: مجتمع صنعتی فعال در حوزه نفت، گاز و سیمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، تدوین راهبردهای مدیریت منابع انسانی با بهره گیری از مدل پیشنهادی مایلز و اسنو در یک مجتمع صنعتی فعال در حوزه ی صنایع نفت، گاز و سیمان می باشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی بوده و به روش پیمایشی اجرا شده است. جامعه ی آماری مورد مطالعه، 1100 نفر مدیر و کارشناس مجتمع یادشده است و که 285 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و سامانهاتیک به عنوان نمونه ی تحقیق گزینش شده اند. برای تدوین راهبردهای منابع انسانی، از روش های تجزیه و تحلیل SWOT و ماتریس های ارزیابی عوامل داخلی و خارجی استفاده گردیده است. داده های تحقیق با استفاده از ابزارهای مصاحبه، پرسش نامه و مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده است. براساس نتایج تحقیق، شرکت مورد مطالعه با وجود ضعیف بودن در زمینه ی ارزیابی عوامل داخلی (925/1)، در محیط خارج دارای فرصت های خوبی است (389/2). بنابراین، توصیه می گردد، راهبرد کلی پیشنهادی در حوزه ی منابع انسانی این شرکت، راهبرد «تحلیل گرانه» باشد؛ یعنی، در حوزه ی منابع انسانی، شرکت باید ترکیبی از راهبردهای «ساختن» و «خریدن» را مورد توجه قرار دهد.
بررسی ارتقاء سرمایه اجتماعی بر بهبود عملکرد سازمان (نمونهی موردی: سازمان های ستادی شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر بهبود عملکرد سازمان در شهرداری میپردازد. بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و بهبود عملکرد سازمان و توصیف متغیرهای آن ها از مبانی نظری، هدف این پژوهش است. در راستای مطالعات اکتشافی به برخی از کارهای انجام شده در زمینهی سرمایه اجتماعی و بهبود عملکرد سازمان اشاره و به رویکردهای جامعه شناختی آن ها پرداخته شد، فرض اساسی پژوهش این است که بین سرمایه اجتماعی و بهبود عملکرد رابطه و متغیرهای سرمایه اجتماعی بر متغیرهای بهبود سازمان تأثیر میگذارند. این پژوهش براساس هدف، جزء پژوهش های بنیادی و از نظر گردآوری داده ها از نوع پژوهش های توصیفی، غیر آزمایشی است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان میدهد، اعتماد افراد با بهبود عملکرد رابطه مستقیم و همچنین شبکه های رسمی با بهبود عملکرد رابطه غیر مستقیم دارد و هنجارهای عمل با بهبود عملکرد هیچ رابطه مستقیم یا غیر مستقیم ندارد. میزان سرمایه اجتماعی و بهبود عملکرد افراد حد متوسط است و بین سرمایه اجتماعی و بهبود عملکرد افراد رابطه مستقیم وجود دارد.
رتبه بندی عوامل مؤثر بر اجرای مدیریت منابع انسانی الکترونیک جهت دستیابی به کلاس جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه عوامل زیادی در دستیابی به کلاس جهانی، ایفای نقش می کنند؛ لیکن در دنیای کسب وکار رقابتی امروز، این نیروی انسانی است که وجه تمایز و برتری یک سازمان محسوب می شود؛ ازاینرو مدیریت منابع انسانی نقش مؤثری در راستای حرکت به سوی کلاس جهانی در سازمانها ایفا می کند. گسترش سریع اینترنت در طی دهه گذشته موجب تقویت، پیاده سازی و اجرای مدیریت منابع انسانی الکترونیک (E-HRM) شده است .در این پژوهش به بررسی برخی از عوامل مؤثر بر اجرای E-HRM پرداخته شده است . این عوامل شامل عوامل کاری، عوامل فردی، عوامل محیطی، عوامل سازمانی و نوآوری E-HRM هستند. برای شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر اجرای E-HRM با استفاده از رویکرد AHPاز نظرات 25 نفر از مدیران عالی و منابع انسانی سازمانهای آب و برق در شهرستان خرم آباد استفاده شده است . با توجه به اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار expert choice عوامل کاری، عوامل سازمانی، عوامل محیطی، عوامل فردی و نوآوری E-HRM بهترتیب دارای بیشترین تأثیر بر اجرای مدیریت منابع انسانی الکترونیک بوده اند
ارزیابی کارایی بانکهای دولتی در مقایسه با بانکهای خصوصی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، در ابتدا کارایی بانکهای دولتی با بانکهای خصوصی در کشور مقایسه شد. نتیجه به دست آمده نشان داد شاخص های کارایی بانکهای دولتی به مراتب کمتر از بانکهای خصوصی است. سپس با تبعیت از نظریه داده بنیاد به عنوان روش تحقیق کیفی، با مصاحبه با مدیران صنعت بانکداری ایران، چرایی کارایی پایین تر بانکهای دولتی کشور در مقایسه با بانکهای خصوصی تحلیل شد. تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کد گذاری انتخابی و کدگذاری محوری نشان داد بانکهای دولتی، با توجه به ماهیت دولتی آنها و شرایطی که بر آنها حاکم است با پدیده ای با عنوان بی نظمی سازمانی مواجه هستند. بینظمی سازمانی سازمانی موجب میشود که مجموعه مصرف کنندگان منابع بانک به هدر دهندگان منابع تبدیل شوند. از طرف دیگر ساختار سازمانی ناکارا و فرهنگ سازمانی ناکارا نیز بر هدر دهی منابع به عنوان عوامل بستر و زمینه ساز تأثیر میگذارند. همچنین فقر اطلاعاتی و اسراف سازمانی نیز بر هدردهی منابع و تشدید آن تأثیر مضاعف میگذارند که این شرایط منجر به ناکارایی بانکهای دولتی در صنعت بانکداری ایران میشود.