فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۱٬۷۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
امور مربوط به رانندگی از آن جهت که اموری غیرقابل پیش بینی بوده که دائماً اتفاق می افتند و امور خطرناکی را شامل می شوند، مسایل هیجانی چالش برانگیزی هستند. رانندگان در این امر بسیار متفاوتند. بسیاری از رانندگان این شرایط را تنشی هیجانی تلقی کرده ودر نتیجه مقابله و برخورد با آن را دشوار می دانند. از سوی دیگر رانندگان اغلب دارای انگیزه رقابت جویی بوده و از آزردگی هیجانی خود، آگاه نیستند. این امر انگیزه ها و اهداف آنان را متاثر ساخته و موجب تحریف تفکر راننده و افزایش هیجانات خارج از کنترل فرد می شود. رانندگانی که درگیر این گونه هیجانات می شوند دست به رفتارهای تکانشگرانه و پرخطر می زنند که این هیجانات رانندگان را ترغیب به تکروی و خودپسندی می کند.
توجه به مفهوم هوش هیجانی به عنوان سازه روانشناختی که با داشتن مولفه های درون فردی و بین فردی تمامی مناسبات فرد را با خود و دنیای پیرامونش دستخوش تغییر می سازد از اهمیت ویژه ای در رانندگی برخوردار است .
مقاله حاضر به بررسی اهمیت آثار هوش هیجانی در رانندگی اشاره دارد و درصدد است شیوه های جدیدی را که می توان از آن در اصلاح الگوهای رانندگی استفاده کرد، مطرح سازد.
مقایسه ی سبک های یادگیری و شیوه های حل مساله دانشجویان دختر و پسر گرایش های علوم انسانی، علوم پایه و فنی- مهندسی
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، مقایسه ی سبک های یادگیری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت در سال تحصیلی 87-86 بود..به این منظور 450 دانشجوی دختر و پسر از گرایش های علوم پایه ، فنی مهندسی و علوم انسانی(از هر گرایش 150 نفر ) با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.در این پژوهش از پرسشنامه های سبک های یادگیری فلدر- سولومان و شیوه های حل مساله هپنر استفاده گردید. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون ، t مستقل ،تحلیل واریانس دوطرفه، آزمون تعقیبی توکی و ضریب اتا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این پژوهش نشان داد که: الف)بین سبک های یادگیری و شیوه های حل مساله دانشجویان رابطه معنی دار وجود دارد. ب)بین سبک های یادگیری دانشجویان گرایش های علوم پایه،علوم انسانی و فنی- مهندسی تفاوت معنی دار وجود دارد.به این گونه که دانشجویان گرایش فنی- مهندسی بیشتر سبک یادگیری حسی،کلی،فعال و دیداری را ترجیح می دهند در حالی که دانشجویان گرایش علوم پایه بیشتر از سبک یادگیری کلامی،متوالی،شهودی و تاملی و دانشجویان گرایش علوم انسانی بیشتر از سبک یادگیری فعال استفاده می کنند. ج)بین سبک های یادگیری دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی دار وجود دارد به گونه ای که سبک یادگیری پسران از نوع کلامی،شهودی ، متوالی و تاملی است. در حالی که سبک یادگیری دختران از نوع حسی، کلی، فعال و دیداری است. د)بین شیوه های حل مساله دانشجویان گرایش های علوم پایه،علوم انسانی و فنی- مهندسی تفاوت معنی دار وجود دارد.به این صورت که دانشجویان گرایش فنی- مهندسی بیشتر شیوه حل مساله خلاقیت،اعتماد،اجتناب و روی آورد را ترجیح می دهند. در حالی که دانشجویان گرایش علوم پایه بیشتر از شیوه حل مساله درماندگی و دانشجویان گرایش علوم انسانی بیشتر از شیوه حل مساله خلاقیت و مهارگری استفاده می کنند.و) بین شیوه های حل مساله دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی دار وجود دارد.به گونه ای که شیوه حل مساله پسران از نوع درماندگی و روی آورد است. در حالی که شیوه حل مساله دختران از نوع اعتماد و اجتناب است.
نقش مولفه های فرهنگ سازمانی در اعتماد سازی: بررسی روابط بین ابعاد فرهنگی گلوب (GLOBE)و اعتماد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصری که روابط بین افراد و گروه ها شکننده و به سرعت در حال تغییر است، اعتماد موضوع محوری سازمان ها به منظور مدیریت کارآمد و اثربخش پویایی های محیطی است که رشد و حیات آن ها را تضمین می نماید. با توجه به ضرورت پاسخگویی سریع به تحولات محیط متلاطم، ایجاد تیم های کاری هماهنگ یکی از وظایف مهم رهبران در سازمان ها می باشد که در واقع به معنی فرایند تزریق تدریجی و تشویق اعتماد در سازمان می باشد. به زعم فوکویاما، فرهنگ نیز از عوامل مؤثر بر اعتماد می باشد. بدین منظور در این پژوهش تاثیر ابعاد فرهنگ سازمانی معرفی شده توسط گلوب که بسیار مورد توجه قرار گرفته بر اعتماد مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رابطه مثبتی میان اجتناب از عدم اطمینان، جمع گرایی بین گروهی، برابری جنسی، قاطعیت و نوع دوستی با اعتماد وجود دارد. از طرفی رابطه منفی میان فاصله قدرت و آینده گرایی با اعتماد وجود دارد و در نهایت رابطه معناداری بین جمع گرایی درون گروهی و عملکردگرایی با اعتماد مشاهده نشده است.
تاثیر حمایت ادراک شده از سوی سازمان بر تعهد کارکنان و عملکرد سازمانی: مطالعه ای در شعب بانک ملت شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمایت ادراکشده از سوی سازمان یکی از موضوعاتی است که به تازگی در حوزه رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی مطرح شده است. حمایتی که کارکنان از سوی سازمان احساس میکنند باوری است مبتنی بر این که سازمان تا چه حد از همکاریهایشان قدردانی میکند و به رفاه آن ها اهمیت میدهد. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین حمایتی که کارکنان از سوی سازمان ادراک میکنند و تعهد آن ها به سازمان و همچنین عملکرد سازمانی است. این پژوهش در 64 شعبه بانک ملت انجام گرفت و ابزار گردآوری داده های آن پرسشنامه حمایت ادراکشده آیزنبرگر، هانتینگتون، هاچیسون و سوآ (1986) و پرسشنامه تعهد سازمانی میر و آلن (1997) بود که بین 789 نفر از کارکنان شعب منتخب توزیع و جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل همبستگی استفاده شد و نتایج نشان داد همبستگی مثبت و معناداری بین حمایت ادراک شده از سوی سازمان و تعهد عاطفی و همچنین تعهد هنجاری کارکنان وجود دارد. علاوه بر این بین حمایت ادراک شده از سوی سازمان و تعهد استمراری و عملکرد سازمانی رابطه معناداری مشاهده نشد. این پژوهش نقش حمایت از کارکنان را در بالا بردن تعهد عاطفی و تعهد هنجاری نشان می دهد. سازمان میتواند با ارزش قایل شدن برای همکاری کارکنان در جهت بهبود عملکردش، قدردانی به موقع از تلاش های اضافی کارکنان، توجه به رفاه کلی کارکنان و توجه به رضایت همه جانبه آن ها سطح حمایت ادراکشده را ارتقا بخشد و از پیامد مثبت آن یعنی تعلق خاطر و وابستگی عاطفی و همچنین تعهد هنجاری کارکنان بهره مند شود.
بررسی تطبیقی بازخورهای180، 360، 540 و 720 درجه در ارزیابی عملکرد کارکنان
حوزههای تخصصی:
نظام ارزیابی عملکرد و ارایه بازخور به کارکنان، روشی است که بیش تر سازمان ها با استفاده از آن به بهبود و توسعه ی افراد و عملکرد سازمانی خود دست یابند. در دهه های اخیر، توجه به نظام ارایه ی بازخور و سعی در به کارگیری و توسعه ی این روش ها در سازمان ها رشد فراوانی پیدا کرده است. از زمان پیدایش نظام های بازخور تاکنون، تغییرات فراوانی در محتوا و ابعاد آن ها به وجود آمده که باعت غنا و اثربخشیِ بیش ترِ آن شده است. در این مقاله، ابتدا نظام سنتی بازخور معرفی شده و سپس تغییراتی که مرحله به مرحله در آن به وجود آمده و باعث توسعه ی این نظام ها شده است - به عنوان بازخورهای 180، 360، 540 و 720 درجه - معرفی و کاربرد آن ها توضیح داده می شود. در پایان، تمامی این روش ها با یک دیگر مقایسه شده و بهترین روش به عنوان روشی نوین برای استفاده به سازمان های خصوصی و عمومی پیشنهاد می شود.
بررسی تأثیر تناسب بین شغل و شاغل بر تعهد سازمانی کارکنان (مطالعه موردی در شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده های نفتی ایران)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تناسب شغلی و رابطه آن با تعهد سازمانی میباشد. ابزار جمع آوری اطلاعات به منظور سنجش تعهد سازمانی، پرسش نامه 15 سؤالی آلن و مییر، و برای سنجش تناسب شغلی پرسش نامه بانک اطلاعات شغلی بین المللی (O*NET) است، که هریک از پرسش نامه ها به طور میانگین شامل 21 سؤال میباشد. پایایی پرسشنامه تعهد سازمانی 89/0 و پایایی پرسش نامه سنجش تناسب شغلی 87/0 به دست آمد و آلفای کرونباخ هر دو پرسش نامه بیش از 7/0 میباشد. حجم جامعه آماری مورد نظر 150 نفر میباشد. براساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از بین آنها 80 نمونه آماری انتخاب گردید و در نهایت 78 پرسش نامه جمع آوری گردید. جهت تعیین نرمال بودن داده های به دست آمده از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف استفاده شد و نتایج آزمون نرمال بودن داده ها را تأیید کرد. فرضیات تحقیق با انجام آزمون T مستقل به بوته آزمون قرارداده شدند و تأثیر معنادار و مثبت آنها به اثبات رسید، به این معنا که کارکنانی که از لحاظ شغلی متناسب بوده اند، تعهد سازمانی بیشتری داشته اند. نتیجه دیگری که از این پژوهش به دست آمد گویای این واقعیت بود که فقط حدود 40 درصد از کارکنان این شرکت از لحاظ شغلی کاملاً متناسب بودند.
تاثیر عدالت سازمانی، رابطه رهبر- عضو، اعتماد و توانمندسازی روان شناختی بر رفتارهای شهروندی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طراحی الگوی سنجش اثربخشی سیستم آموزش
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، طراحی الگویی است که بتواند ضمن سنجش اثربخشی سیستم آموزش به صورت نظام گرا و مستمر، عوامل مؤثر بر اثربخشی آموزش را شناسایی و قابلیت عملیاتی شدن در سازمان های مختلف (به ویژه بزرگ مقیاس) را داشته باشد. بنابراین، ابتدا مبانی علمی و الگوهای متداول سنجش اثربخشی آموزش بررسی شده است و در ادامه به ارایه ی روش شناسی و مدل پیشنهادی پرداخته شده و سپس با استفاده از آزمون های آماری مقتضی و مدل معادلات ساختاری، تناسب و برازش مدل مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در نهایت پیشنهادهایی برای اجرای مدل ارایه شده است
اخلاق سازمانی: مشکلات، موانع و راه کارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی منابع استرس، ارزیابی و مقابله با آن در بین نیرو های پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با استقرار مدیریت کیفیت فراگیر در مدارس استان سمنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی با اجرای مدیریت کیفیت فراگیر در مدارس استان سمنان در سال تحصیلی 1386-87 انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه استان سمنان با تعداد 5629 نفر بوده است. حجم نمونه مطابق با جدول مورگان 361 نفر برآورد گردید و به شیوه نمونه گیری خوشه ای و تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه فرهنگ سازمانی رابینز (1996) و مدیریت کیفیت فراگیر موسسه فدرال کیفیت (1990) استفاده شد. ضرایب پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه فرهنگ سازمانی %80 و برای پرسشنامه مدیریت کیفیت فراگیر %95 به دست آمد. داده ها با استفاده از روش های آماری نظیر ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیری و تحلیل واریانس، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تمامی مولفه های فرهنگ سازمانی با استقرار مدیریت کیفیت فراگیر در مدارس استان سمنان در سطحp<0.000 رابطه معنادار نشان دادند. هم چنین ترکیب مولفه های فرهنگ سازمانی به عنوان متغیرهای پیشایند با استقرار مدیریت کیفیت فراگیر همبستگی چندگانه داشتند. از دیگر نتایج تحقیق آنکه متغیرهای مقطع تحصیلی، جنسیت و محل مدرسه در رابطه بین فرهنگ سازمانی مدارس و استقرار مدیریت کیفیت مدارس تاثیرگذار نیستند.
تاثیرفرهنگ سازمانی، تمرکز مالکیت و ساختار مالکیت بر کیفیت اطلاعات مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین وظایف مدیران، تهیه و انتشار اطلاعات مالی شرکت است. در کشورهای توسعه یافته تحقیقات بسیاری در جهت روشن ساختن عوامل موثر بر نحوه گزارشگری اطلاعات در شرکتها انجام شده است، اما در کشور ایران خلاء تحقیقاتی شدیدی در این زمینه وجود دارد. از اینرو در تحقیق حاضر سعی شده تا برخی از جنبه های سازمانی اثرگذار بر کیفیت اطلاعات مالی(شامل فرهنگ سازمانی، تمرکز مالکیت، ساختار مالکیت) مورد توجه و بررسی قرار گیرد. در این تحقیق از روش مدل معادلات ساختاری و نرم افزارspls2 که مبتنی بر روش حداقل مربعات جزیی و واریانس محور است، استفاده گردید. زیرا این روش در اولین مراحل تدوین و ارائه یک تئوری مناسبتر است و درضمن به حجم نمونه زیاد و فرض نرمال بودن جامعه محدود نیست. نتایج این تحقیق که روی105 شرکت بورسی انجام شد نشان می دهد سه عامل فرهنگ سازمانی، تمرکز مالکیت و ساختار مالکیت بر کیفیت اطلاعات مالی شرکتها اثر گذارند. از میان این عوامل، ساختار مالکیت کمترین اثر مستقیم را بر کیفیت اطلاعات دارد اما حایز اهمیت ترین نقش آن، اثر تعدیل شوندگی است که بر ارتباط بین فرهنگ سازمانی و کیفیت اطلاعات مالی و نیز رابطه بین تمرکز مالکیت و کیفیت اطلاعات مالی دارد. بنحوی که هرچه ساختار مالکیت شرکتی خصوصی تر باشد، تمرکز مالکیت منجر به افزایش کیفیت اطلاعات مالی می شود، این در حالی است که درشرکتهای با مالکیت کمتر خصوصی، این رابطه برعکس می باشد. از اینرو پیشنهاد می شود تا ترتیبی اتخاذ شود که شرکتهای غیرخصوصی/ با مالکیت کمتر خصوصی، تنها مجاز به داشتن حداکثر25% سهام شرکتهای بورسی(بطور مستقیم یا با واسط و از طریق شرکتهای زیر مجموعه یشان) باشند.
بررسی نقش سازمان و مدیریت در بروز رفتارهای کاری انحرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش سازمان و مدیریت در بروز رفتارهای کاری انحرافی که هنجارهای سازمانی را دستخوش نوسانات قرار داده و باعث تهدید سلامت سازمان و کارکنانش میگردد، موضوعی مهم به شمار میرود. مطالعات صورت گرفته، این رفتارها را در طبقههای مختلف دستهبندی کرده است، از جمله انحراف فردی و سازمانی، انحراف سازنده و مخرب و انحراف تولیدی، مالی، سیاسی و تهاجم شخصی. به علاوه، در تحقیقات بسیاری، عوامل مرتبط با این رفتارها مورد بررسی قرار گرفته است (که قبلاً مقاله دیگری با توجه به رفتارهای انحرافی به وسیله محققین فوق به چاپ رسیده است)، مانند عوامل فردی، گروهی، رهبری، سازمانی و مدیریتی و ... که در این تحقیق به مهمترین عوامل سازمانی و مدیریتی به طور ویژه پرداخته شده است. در این راستا، یک جمعیت نمونه 40 نفری انتخاب گردیده و نظر آنها در مورد سه عامل فرهنگ، قوانین و ساختار پاداش و جبران خدمات مورد ارزیابی قرار گرفته که بر اساس آن، ضعف فرهنگی، بی عدالتی در قوانین و ساختار نامناسب پاداش و جبران خدمات به عنوان عوامل مهم در گرایش به سمت رفتارهای انحرافی اعلام شده است.
تبیین مفهوم خوبی در حکمرانی خوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکمرانی خوب از جمله مباحث تازهایست که در دو دهه اخیر توجه محافل علمی و بینالمللی جهان را به خود معطوف نموده است. محققان حکمرانی خوب را با رویکردها(فرایندی، لیبرالیستی و سوسیالیستی)، ابعاد(سیاسی، اقتصادی و انسانی) و اهداف (توسعه اقتصادی، توسعه سیاسی و توسعه پایدار انسانی)گوناگون تعریف نمودهاند. اما با توجه به پیچیدگی و میان رشتهای بودن مبحث حکمرانی این ضرورت وجود دارد که با نگاهی کلان به این مقوله پرداخته و به جای ارایه فهرستهای گوناگون از ویژگیهای حکمرانی خوب به طراحی الگوهایی مبادرت گردد که جنبههای گوناگون این پدیده چندبعدی را تبیین نماید. مطابق این رای، میبایست در ابتدا به تبیین مفهوم خوبی، در حکمرانی خوب پرداخت و معنای خوبی را بهگونهای تحلیل نمود که ضمن حفظ یک دیدگاه کلان در باب حکمرانی خوب، این قابلیت نیز بهوجود آید که دولتمردان با توجه به شرایط و سیاقهای گوناگون دست به انتخاب زنند. لذا پژوهش حاضر در نظر دارد با طرح این پرسش که «خوبی چیست؟ و ربط و نسبت آن با حکمرانی چگونه است؟»، ضمن مروری بر ادبیات و بیان دیدگاههای گوناگون در باب ویژگیهای حکمرانی خوب، وصف خوبی را از دیدگاه اندیشمندان فلسفه اخلاق مورد تحلیل قرار داده و با بکار بستن دستگاه فلسفی شهودگرایی معتدل، چارچوبی را به منظور طراحی الگوهای حکمرانی خوب، پی میافکند.