فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۹۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه جامعه کنونی ما درحالِ گذار از هویت سنتی به هویت مدرن است، پژوهش حاضر درصدد است، با اتکا به رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی، به بررسی تناقض هایی بپردازد که جوانان به لحاظ هویتی در بافت زندگی روزمره با آن ها مواجه می شوند. این پژوهش کوشیده است ازطریق روش کیفی و مصاحبه عمیق به یک نظریه زمینه ای دست یابد. براساس روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری، با 28 نفر از جوانان 20 تا 30 ساله شهر اصفهان مصاحبه صورت گرفته است و اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها رمزگذاری (باز، انتخابی و محوری) شده و مفاهیم و مقوله های به دست آمده تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها با استفاده از روش نظریه زمینه محور شامل 21 مقوله است. مقوله محوریِ این بررسی «انتخاب گری عناصر هویتی» است، به طوری که مقولات دیگر را در برمی گیرد. براساس مقوله هسته دو مورد از یافته های پژوهش، تقابل بافتی سنت و تجدد و فردگرایی فزاینده است. براساس نتایج، مهم ترین دستاوردهای تحقیق به نوعی فردگرایی فزاینده به سمت هویت مدرن و نیز تقابل بافت سنتی و تجدد اشاره دارد. عامل سن و ترجیحات و ذائقه های جوانان نیز بسترساز به حساب می آید که نوعی شکاف نسلی را میان آنان و والدینشان به وجود آورده است. سپس، نظریه زمینه محور به دست آمده، در قالب مدل پارادایمی ارائه شده است.
رابطه سبک های فرزندپروری والدین و آسیب های کودکی ادراک شده فرزندان با سبک های دلبستگی بزرگسالی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۹
25-45
حوزههای تخصصی:
بسیاری از پژوهش های انجام شده در زمینه دلبستگی بیان کرده اند که تعاملات مراقب کودک و واکنش های مراقب به کودک، نقشی اساسی در شکل گیری دلبستگی کودک ایفا می کنند. هدف این پژوهش تبیین چرخه انتقال بین نسلی سبک های دلبستگی بود که در این راستا به بررسی تأثیر سبک های فرزندپروری والدین و آسیب های کودکی بر سبک های دلبستگی فرزندان پرداخته شد. در این پژوهشِ پس رویدادی با طرح علی، 175 نفر از دانشجویان ایرانی به روش در دسترس از دانشگاه خوارزمی، تهران و علوم پزشکی البرز انتخاب شده و به ابزار پیوند والدین، پرسش نامه آسیب های کودکی و پرسش نامه سبک های دلبستگی بزرگسالان پاسخ دادند. داده ها به وسیله آزمون تحلیل واریانس، تحلیل میانجی و تحلیل مسیر مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که تفاوت در سبک های فرزندپروری والدین موجب تفاوت در سبک های دلبستگی فرزندان آن ها می شود. نتایج تنها از رابطه بین دو مؤلفه مراقبت و کنترل والدین با شاخص اجتناب دلبستگی حمایت کردند و بین این مؤلفه ها با شاخص اضطراب، رابطه ای مشاهده نشد. از طرفی آزار عاطفی ادراک شده ، در رابطه بین مؤلفه های فرزندپروری والدین و شاخص اجتناب دلبستگی فرزندان، میانجیگری می کند. نهایتاً به مدلی دست یافتیم که چگونگی تأثیر هم زمان دو عامل مراقبت و کنترل بر شاخص اجتناب، با میانجیگری آسیب های ادراک شده کودکان را نشان می دهد.
بررسی رابطه سرمایه فرهنگی و خانواده گرایی در بین ساکنان شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حیات خانواده مرهون ارزش های آن است و یکی از ارزش هایی که تأثیر مستقیم در سازگاری زوجین و تحکیم و ثبات خانواده دارد، خانواده گرایی است که این سازه اجتماعی، در هر فرهنگی متفاوت است. امروزه ساختار اجتماعی جوامع پیچیده شده و نمی توان برای آن ها سلسله مراتب ساده که فقط از طریق درآمد و مالکیت تعیین می شود، در نظر گرفت بلکه سایر اشکال سرمایه از جمله سرمایه فرهنگی در انتخاب سبک زندگی افراد و چگونگی زندگی آن ها مؤثر است. این پژوهش درصدد است به بررسی رابطه بین سرمایه فرهنگی و خانواده گرایی بپردازد. روش: این تحقیق پیمایشی بوده و جامعه آماری، ساکنین شهر اصفهان می باشند که با فرمول کوکران برای جمعیت های بزرگ، حجم نمونه برابر 665 نفر تعیین و بر اساس نمونه گیری سهمیه ای مبتنی بر محل سکونت انتخاب شده اند. داده ها با کمک پرسشنامه استاندارد خانواده گرایی و پرسشنامه محقق ساخته در خصوص سرمایه فرهنگی جمع آوری شده و با کمک نرم افزار spssو اندازه گیری ضرایب همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج: این پژوهش نشان داد که سطح سرمایه فرهنگی پاسخگویان پایین تر از متوسط بوده ولی خانواده گرایی در نمونه از میانگین بالاتر است. این تحقیق نشان داد که افراد با سرمایه فرهنگی بالاتر به دنبال سبک های زندگی انتخابی خود بوده و نوعی فردگرایی در این گونه افراد قابل ملاحظه است و رابطه همبستگی و معکوس بین سرمایه فرهنگی و خانواده گرایی وجود دارد. سرمایه فرهنگی شکل دهنده سبک زندگی فردی است و با افزایش آن ترجیحات فردی بر مبنای سلایق و عادات خاص افزایش می یابد که نتیجه آن می تواند منجر به گزینش نوعی سبک زندگی انتخابی و حتی متفاوت با سایرین شود.
مقایسه رضایت زناشویی در زنان با توجه به روابط قبل از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵۱
361-374
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه رضایت زناشویی در گروه های مختلف زنان با توجه به روابط قبل از ازدواج صورت پذیرفته است. نمونه این پژوهش علّی مقایسه ای (پس رویدادی) را 197 نفر از زنان متأهل شهر تهران تشکیل دادند که دو تا پنج سال از ازدواج شان گذشته بود. بر اساس یافته های پژوهش، در رضایت زناشویی (نمره به دست آمده از پرسش نامه انریچ) زنان در گروه های مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد، به گونه ای که رضایت زناشویی به ترتیب از بیشترین تا کمترین در گروه های مورد مطالعه عبارت بود از: داشتن رابطه غیرپیشرفته با همسر، داشتن رابطه غیرپیشرفته با غیرهمسر، بدون رابطه، داشتن رابطه پیشرفته با همسر و داشتن رابطه پیشرفته با غیرهمسر. هم چنین، در تمام خرده مقیاس های رضایت زناشویی (شامل موضوعات شخصی، ارتباط زناشویی، حل تعارض، مدیریت مالی، فعالیت های اوقات فراغت، روابط جنسی، ازدواج و فرزندان، خانواده و دوستان و جهت گیری مذهبی) افراد دارای روابط غیرپیشرفته با همسر، نمرات بالاتری ثبت کردند. نتایج نشان دهنده این است که روابط قبل از ازدواج به صورت غیرپیشرفته با همسر می تواند رضایت زناشویی بیشتری به همراه داشته باشد. در مقابل، روابط پیشرفته قبل از ازدواج با همسر و غیرهمسر می تواند با کمترین رضایت زناشویی همراه باشد.
مطالعه شیوه های فرزندپروری ادراک شده نوجوانان بر اساس جنسیت و سن آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵۱
447-459
حوزههای تخصصی:
شیوه های فرزندپروری نقش اساسی در تعیین سبک های زندگی نوجوانان داشته و بنابراین از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوه های فرزندپروری ادراک شده نوجوانان بر اساس جنسیت و سن آنان انجام شد. این پژوهش به روش پس رویدادی و با نمونه ای به حجم 623 نفر (311 دختر، ۳۱۲ پسر) که با روش نمونه برداری چندمرحله ای انتخاب شده بودند، انجام شد. داده ها پس از گردآوری به کمک پرسش نامه سبک های فرزندپروری بامریند، با روش تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج تحلیل نشان داد اثرهای اصلی جنسیت و سن در سطح 0/01 معنادار بوده و والدین با فرزندان پسر بیشتر به شیوه مستبدانه و با فرزندان دختر بیشتر به شیوه مقتدرانه تعامل می کنند، آن ها در تعامل با نوجوانان 17ساله در مقایسه با نوجوانان زیر 17 سال بیشتر از سبک فرزندپروری سهل گیرانه استفاده می کنند. اثر تعاملی جنسیت و سن در سطح 0/05 و تنها در متغیر شیوه فرزندپروری سهل گیرانه معنادار بود، به این معنا که بر خلاف دختران، والدین همگام با افزایش سن فرزندان نوجوان پسر بیشتر از شیوه فرزندپروری سهل گیرانه استفاده می کنند. چنین نتیجه گیری شد که الگوهای تعامل والدین با فرزندان ثابت نبوده و در مجموع این الگوها متناسب با جنسیت و سن فرزندان تغییر می یابد.
بررسی جامعه شناختی رابطه ی اعتماد اجتماعی و ارتباطات انسانی با تأکید بر خانواده های شهر تهران در سال 1395 -1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با عنوان «بررسی جامعه شناختی رابطه ی اعتماد اجتماعی و ارتباطات انسانی در خانواده های شهر تهران» در سالهای 1393تا 1395 صورت گرفته است. هدف از تحقیق، بررسی ارتباط میان ابعاد اعتماد اجتماعی و ارتباطات انسانی در خانواده های شهر تهران است. رویکرد نظری رساله ملهم از نظریات اندیشمندان تلفیق گرا با تأکید بر نظریه ی گیدنز و بوردیو است. روش تحقیق ترکیبی از روش اسنادی و پیمایش است. با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. نمونه گیری به صورت خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و در میان آنها پرسشنامه توزیع گردید. یافته های تحقیق نشان داد؛ بین تمامی ابعاد اعتماد اجتماعی و تمامی ابعاد ارتباطات انسانی نیز رابطه وجود دارد. نتایج رگرسیون خطی حاکی نشان داد تغییری به اندازه ی یک انحراف معیار در متغیر اعتماد بین شخصی موجب 288/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد کارکردی ارتباطات انسانی، 646/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد تعاملی ارتباطات انسانی و 652/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد ساختی ارتباطات انسانی می شود. تغییری به اندازه یک انحراف معیار در متغیر اعتماد نهادی موجب 227/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد کارکردی ارتباطات انسانی، 587/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد تعاملی ارتباطات انسانی و 737/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد ساختی ارتباطات انسانی می شود. تغییری به اندازه ی یک انحراف معیار در متغیر اعتماد تعمیم یافته موجب 336/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد کارکردی ارتباطات انسانی، 512/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد تعاملی ارتباطات انسانی و 456/0 انحراف معیار تغییر در نمره ی بعد ساختی ارتباطات انسانی می شود.
مطالعه تطبیقی رابطه سرمایه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی در بین والدین و فرزندان ساکن شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت اجتماعی و تغییرات بین نسلی آن به دلیل پیامدهای متعددی که دارد همواره از اهمیت بالایی بررخوردار بوده است. سرمایه اجتماعی نیز در سالیان اخیر به عنوان یکی از متغیرهای مهم و تببین کننده در بسیاری از مطالعات شناخته شده است. مقاله حاضر به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با میزان احساس امنیت اجتماعی در بین والدین و فرزندان ساکن شهر یزد پرداخته است. پژوهش به روش پیمایشی انجام شده، داده ها با ابزار پرسشنامه و با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از 492 نفر از والدین و فرزندن ساکن شهر یزد جمع آوری شده است. احساس امنیت اجتماعی در دوازده بعد جانی، شغلی، اقتصادی، اعتقادی، حقوقی، قضایی، اخلاقی، فرهنگی، مالی، نوامیس، عاطفی و احساسی و سرمایه اجتماعی در سه بعد اصلی هنجار اجتماعی، اعتماد اجتماعی و شبکه اجتماعی سنجیده شده است. در این پژوهش از اعتبار محتوایی استفاده شده است و بالا بودن ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرها، حکایت از مطلوبیت پایایی ابزار پژوهش داشت. یافته های تحقیق نشان داد تفاوت معنی داری بین احساس امنیت والدین و فرزندان وجود نداشت (05/0
بررسی عوامل مؤثر بر ساخت قدرت در خانواده در شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، مطالعه عواملی است که می تواند بر ساخت قدرت در خانواده مؤثر باشد. در این مطالعه که به روش پیمایش انجام شده،352 نفر از زنان متأهل شهر تهران مورد مطالعه قرار گرفته است. چارچوب نظری مورد استفاده در این مطالعه، دیدگاه فمینیستی و نظریه منابع است. یافته های پژوهش نشان می دهد که 2/10 درصد خانواده ها ساخت دموکراتیک دارند،3/79 درصد تا حدی دموکراتیک اند و در 5/10 درصد خانواده ها ساخت غیردموکراتیک حاکم است. متغیرهای منزلت شغلی زن، تحصیلات همسر، درآمد زن، فاصله سنی زوجین، بعد خانوار، تصور اقتدارگرای شوهر با متغیر وابسته رابطه معنی دار آماری دارند. در تحلیل چند متغیره نیز متغیرهای مستقل موجود در مدل، در کل 39% درصد از واریانس متغیر وابسته را در جامعه آماری تبیین می کنند.
اثربخشی آموزش مفاهیم اخلاق در خانواده به شیوة قصّه گویی بر اساس قصّه های دینی و قرآنی بر هوش اخلاقی و هوش هیجانی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مفاهیم اخلاق در خانواده به شیوة قصّه گویی بر اساس قصّه های دینی و قرآنی بر هوش اخلاقی و هوش هیجانی دختران نوجوان انجام شد. این پژوهش مطالعه ای نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری آن را تمام دانش آموزان دختر دورة دوم متوسطه استان کرمان در سال تحصیلی 95 1394 تشکیل می دادند. 42 نفر از این دانش آموزان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هرگروه 21 نفر). ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک و کیل و پرسشنامه هوش هیجانی شات و همکاران بود. برنامه مداخله ای شامل نه جلسه آموزش مفاهیم اخلاق در خانواده به شیوه قصّه گویی بود که به شرکت کنندگان گروه آزمایش ارائه شد و شرکت کنندگان گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. هر دو گروه شرکت کنندگان یک بار قبل و یک بار بعد از اجرای برنامه مداخله ای به پرسشنامه ها پاسخ دادند. در نهایت، داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری (مانکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمره های پس آزمون شرکت کنندگان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در هوش اخلاقی و هوش هیجانی به طور معنی داری بیشتر شده است؛ به عبارت دیگر، آموزش مفاهیم اخلاق در خانواده به شیوه قصّه گویی بر اساس قصه های دینی و قرآنی در گروه آزمایش به افزایش هوش اخلاقی و هوش هیجانی منجر شده است.
الگویابی رابطه میان نظام های مغزی-رفتاری و تعارضات بین والدین با مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان با میانجی پاسخ های شناختی-هیجانی-رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف الگویابی رابطه میان نظام های مغزی-رفتاری و تعارضات بین والدین با مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان با میانجی پاسخ های شناختی-هیجانی-رفتاری انجام شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود و جامعه آماری در این پژوهش، کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول و دوم شهرستان قدس استان تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای،665 نفر از آن ها انتخاب شده بودند. ابزار پژوهش، پرسشنامه نظام های مغزی-رفتاری، مقیاس تعارضات بین والدین، مقیاس پاسخ های شناختی-هیجانی-رفتاری به تعارضات بین والدین و پرسشنامه خودگزارش دهی نوجوان بود. نتایج تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل نظری پژوهش که در آن، متغیر پاسخ های شناختی-هیجانی-رفتاری به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین تعارضات بین والدین و نظام های مغزی رفتاری با مشکلات هیجانی-رفتاری وارد مدل شده بود، دارای شاخص های برازش مناسبی با داده ها بود. همچنین در این مدل تمامی مسیرهای مستقیم، غیرمستقیم و کلی برای پیش بینی مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان معنی دار به دست آمد؛ بنابراین تعارضات بین والدینی و نظام های مغزی-رفتاری با در نظر گرفتن عوامل میانجی در پیش بینی مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان نقش مؤثری ایفا می کنند. همچنین می توان بیان کرد که مدل بافتی-شناختی و مدل توسعه داده شده آن قابلیت تبیین مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان را دارد. در نتیجه می توان از این مدل برای تنظیم مداخلات درمانی و همچنین تشخیص عوامل خطر در امر پیشگیری از مشکلات هیجانی-رفتاری نوجوانان استفاده کرد.
تدوین شاخصها و ترسیم الگوی کارکردهای خانواده در اسلام با بهره گیری از تکنیک پژوهش کیفی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی کارکردهای خانواده مطلوب اسلامی با تکیه بر روش نظریه داده بنیاد تدوین شده است در مرحله اول از پژوهش با مطالعه و مرور دقیق منابع دینی که شامل قرآن کریم و نیز کتب حدیثی معتبر و مشهور شیعه و اهل سنت می باشد ، مقوله های مرتبط با کارکردهای خانواده استخراج و طی سه مرحله کد گذاری شد در کدگذاری باز 249 مقوله و در کدگذاری محوری که بر اساس شباهت موضوعی دسته بندی شده بودند 49 مقوله به دست آمد و در مرحله آخر پس از رعایت سلسله مراتب کدهای محوری 5 مقوله گزینشی استخراج شد سپس با استفاده از شیوه اعتبار یابی صوری ، اعتبار یافته ها از طریق مصاحبه با 7 نفر از صاحبنظران و متخصصان خانواده اسلامی بررسی شد و پس از حصول اشباع ، الگوی تدوین شده کارکردهای خانواده مطلوب اسلامی مورد تایید قرار گرفت کارکردهای خانواده از دیدگاه اسلام شامل کارکردهای زیستی اجتماعی ، کارکردهای اقتصادی ، کارکردهای تربیتی ، کارکردهای آموزشی و کارکردهای حمایتی (عاطفی و معنوی) می باشد که کارکردهای حمایت معنوی از جمله کارکردهایی است که در سایر پژوهشها به آن اشاره ای نشده است
اثربخشی آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار انجام گرفت. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان سرپرست خانوار زیر پوشش کمیته امداد امام خمینی شهر رشت در سال 1394 تشکیل دادند (687 =N) که از بین آن ها، به روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 30 نفر انتخاب و به گونه تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. به گروه آزمایش، 8 جلسه برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی آموزش داده شد. برای گردآوری داده ها در دو مرحله پیش و پس آزمون از پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون آماری کواریانس تک متغیره و چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که فرضیه های پژوهش مبنی بر تأثیر برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار مورد تایید قرارگرفته است به گونه ای که زنان سرپرست خانوار گروه آزمایش نسبت به زنان گروه کنترل نمره های بیش تری در پس آزمون کیفیت زندگی بدست آوردند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار مؤثر است. لذا می توان از آن به عنوان ابزاری سودمند برای بهبود کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار استفاده کرد.
جوانان و روابط پیش از ازدواج؛ مطالعه کیفی زمینه ها، تعاملات و پیامد های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر در نظر دارد تا به میانجی رویکرد برساختی تفسیری به کشف و بررسی زمینه ها و دلالت های معنایی روابط پیش از ازدواج جوانان و پیامد های آن بر زندگی متأهلی در شهر سنندج بپردازد. داده های این مطالعه کیفی از طریق مصاحبه عمیق گردآوری شده و از روش نظریه زمینه ای برای تحلیل داده ها استفاده شده است. با کمک روش نمونه گیری نظری و هدفمند با 21 نفر از مشارکت کنندگان مصاحبه گردید و نهایتاً داده های گردآوری شده در قالب 18 مقوله محوری و یک مقوله هسته، کدگذاری و تحلیل گردید. نتایج پژوهش بیانگر آن است که جوانان پیش از ازدواج، به دلایل مشکلات عاطفی، شدت یافتن امیال جنسی و عضویت و تسهیل پذیرش در گروه دوستان به رابطه با جنس مخالف روی آورده اند. در این میان محرکات جنس مخالف به مثابه زمینه تسهیل گر و فنّاوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی به منزله شرایط مداخله گر عمل کرده اند. جوانانِ مورد مصاحبه با میانجی دو راهبرد «روابط عاشقانه» و «روابط مبتنی بر فریب» به رابطه با جنس مخالف تداوم بخشیده اند. بر اساس مطالعه حاضر، تجربه رابطه پیش از ازدواج، با تقویت حس نوستالژیک، پیامدهایی چون احساس تأسف، مقایسه و تنوع طلبی جنسی، اختلافات خانوادگی، بی وفایی و عدم پایبندی در زندگی متأهلی را در پی داشته است. مقوله هسته «سیالیت پیوند زناشویی» ناظر بر پیامد های رابطه پیش از ازدواج جوانان بر زندگی متأهلی می باشد.
بررسی جامعه شناختی چالش های رشد و توسعه بنگاه های اقتصادی خانوادگی در ایران (مورد مطالعه: بنگاه های اقتصادی کوچک و متوسط شهر تهران)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو به بررسی چالش های جامعه شناختی رشد و توسعه بنگاه های اقتصادی خانوادگی شهر تهران می پردازد. در پی دست یابی به نظریه ای است که بتواند چالش هایی را که این بنگاه ها در مسیر رشد و توسعه خود با آن روبه رو می شوند توضیح دهد. استراتژی اصلی آن مبتنی بر روش کیفی نظریه داده محور بوده و داده های مورد نیاز از راه انجام مصاحبه های عمیق گردآوری شده است. گروه هدف عبارت است از مدیران بنگاه های اقتصادی خانوادگی کوچک و متوسط شهر تهران. تعداد 25 مورد از این بنگاه ها به روش نمونه گیری نظری انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهد که این نوع بنگاه ها با شش چالش اصلی شامل چالش های فرهنگی/هویتی، درجه بندی فامیلی، شکاف نسلی، ملاحظات فامیلی و چالش شراکتی/مدیریتی رو به رو هستند. چگونگی ارتباط بین این مقولات در قالب یک مدل نظری ارائه شده است.
رابطه مبانی ضرورت رشد عقلی و مسئولیت پذیری کودکان و نوجوانان در پرتو منابع اسلامی و تحول الگوی اسلامی- ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلوغ عقلی که معیار رشد عقلی است، درک اوامر و نواهی دین را برای مسئولیت پذیری کودکان و نوجوانان زیر ۱۸ سال مورد توجه قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف تعیین بهترین ملاک ایجاد مسئولیت در افراد زیر 18 سال صورت گرفت که برای دستیابی به این ملاک ها، مبانی شرعی ضرورت احراز رشد عقلی و فکری این افراد تحلیل شد و دیدگاه های فقهی موافق و مخالف کفایت بلوغ جنسی مورد بررسی قررا گرفت. این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و به صورت مطالعات کتابخانه ای انجام گرفت، نشان داد که الگوی اسلامی -ایرانی بر خلاف پذیرش احراز رشد عقلی در تحقق مسئولیت بر اساس مقررات جدید، همچنان سن بلوغ شرعی را که در زبان فقهی به مفهوم رسیدن به مرحله ای از رشد جنسی است، مبنای هر نوع مسئولیت تلقی نموده است. این موضوع سبب شده است که دختران در سنی تکلیف پیدا کنند که از توانایی ذهنی لازم برای انتساب مسئولیت بی بهره اند. براین اساس، با توجه به عدم تطابق سن بلوغ شرعی با واقعیات عینی و اجتماعی، و عدم تفکیک بلوغ عبادی از بلوغ غیرعبادی در این سن، با پیش بینی سن خاصی برای سن تمییز در الگوی اسلامی -ایرانی همانند سایر نظام های اسلامی، افزایش سن بلوغ غیر عبادی دختران با توجه به وجود زمینه های فقهی این تغییر ضروری به نظر می رسد.
تبیین و بررسی دیدگاه های مستنبط از آیات و روایات در مورد سیاست راهبردی تکثیر موالید و افزایش جمعیت در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متأسفانه در کشور ما در سال های اخیر میزان باروری و به تبع آن نرخ رشد جمعیت کاهش چشم گیری داشته است. به همین دلیل با توجه به اختلاف نظری که در مسأله جمعیت میان نظریه پردازان وجود دارد، مقاله حاضر با علم به این مطلب که در نظام حقوقی مبتنی بر احکام اسلامی، برای به دست آوردن حکم هر موضوع، در قدم اول، باید به منابع اصلی استنباط احکام الهی که در فقه شیعه عبارتنداز: کتاب، سنت، اجماع و عقل، مراجعه نمود، به تبیین دیدگاه مستنبط از آیات و روایات در مورد تکثیر موالید پرداخته است، با این هدف که آیات قرآن کریم و روایات پیامبر و اهل بیت بتوانند راهگشای تصمیم گیری صحیح تک تک افراد در این زمینه باشند. در نهایت نیز از بررسی مجموع آیات و روایات مرتبط با نظریه افزایش جمعیت و با عنایت به سیاست های مرتبط با مسأله جمعیت در آیات و روایات اسلامی، از جمله تشویق به ازدواج به موقع و مذموم بودن تجرّد، تشویق به ازدواج آسان،تأکید بر تمایل فطری به فرزند، و افزایش کمّی و کیفی جمعیت، می توان سیاست راهبردی جمعیت در اسلام را، فزونی جمعیت کمّی و کیفی با هدف تحقق سیاستِ "" افزایش قدرت جامعه اسلامی و تأثیر گذاری آن "" و "" افزایش پیروان دین حق و تحقق هدف خلفت "" دانست و نتیجه گرفت که دین اسلام نسبت به تکثیر اولاد در همه زمانها اهتمام داشته؛ زیرا تعابیر وارده در روایات به عنوان یک قضیه حقیقیه و به عنوان یک سیاست دائمی و همیشگی دین مطرح است.
تأثیرات اختلال خلقی دوقطبی II مردان بر روابط زناشویی از دیدگاه همسر: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵۱
375-388
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین تأثیرات اختلال خلقی دوقطبی II بر روابط زناشویی مردان از دیدگاه همسر انجام شد. این مطالعه با رویکرد تحقیق کیفی و با روش تحلیل مضمون (تماتیک) انجام گردید. از طریق مصاحبه های بدون ساختار و با نمونه گیری هدفمند جمع آوری داده ها با یک بیمار دوقطبی و همسر بیمار شروع شد و تا اشباع داده ها (10 زوج) ادامه یافت. تجزیه و تحلیل داده ها به طور مستمر همزمان با جمع آوری داده ها و به صورت مقایسه ای انجام گردید. طی فرآیند تحلیل داده ها چهار مضمون فراگیر (تعادل گریزی، تحریک پذیری، بی مبالاتی و ضعف مدیریت) قرار گرفتند. این مضمون ها بیانگر تأثیرات اختلال دوقطبی بر روابط زناشویی است. طبق نتایج، تأثیرات اختلال دوقطبی بر روابط زناشویی به بحران و آسیب های جدی در خانواده منجر می گردد؛ بنابراین آگاهی از تأثیرات اختلال دوقطبی با مضمون های بیان شده از تجربیات همسر می تواند در برنامه های درمان، مراقبت، مشاوره و آموزش به بیمار و خانواده مورد استفاده متخصصان حوزه سلامت، درمان، خانواده، پرستاری، مشاوران و روان شناسان قرار گیرد.
پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس مهارت های مقابله با استرس و چشم انداز زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۲
569-584
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس مهارت های مقابله با استرس و چشم انداز زمان بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل زوجین ساکن در منطقه 2 شهر تهران بود که از میان آن ها نمونه ای به تعداد 250 نفر به صورت در دسترس انتخاب شده و به پرسشنامه های رضایتمندی زناشویی انریچ، سبک های مقابله ای لازاروس و فولکمن، چشم انداز زمان زیمباردو پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد، 12/5 درصد واریانس رضایت زناشویی بر اساس چشم انداز زمان و به کارگیری راهبردهای مقابله با استرس در زوجین پیش بینی می شود. نتایج همچنین نشان داد در به کارگیری راهبردهای هیجانی با رضایت زناشویی رابطه معکوس و معنادار وجود دارد، اما در به کارگیری راهبردهای مقابله ای متمرکز بر حل مسئله با رضایت زناشویی رابطه معناداری نشان داده نشد. در بررسی روابط دیدگاه های زمان با رضایت زناشویی نتایج حاکی از رابطه معکوس معنادار رضایت زناشویی با دیدگاه زمان گذشته منفی، حال لذت گرا و حال معتقد به سرنوشت بود. همچنین با توجه به نتایج آزمون t، زنان و مردان در رضایت زناشویی، به کارگیری راهبردهای مقابله با استرس و دیدگاه های زمان با هم تفاوت معناداری ندارند.
اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و هیجان محور بر بهبود سازگاری و تعهد زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و هیجان محور بر بهبود سازگاری و تعهد زناشویی زوجین شهر اراک بود. در این پژوهش ""45 زوج"" با مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه هر کدام (15 زوج) قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسشنامه سازگاری زناشویی گراهام و اسپنیر (1976) و تعهد آدامز و جونز (1997) بود. داده ها با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی هیجان محور نسبت به گروه گواه به طور معنی داری بر سازگاری و تعهد زناشویی اثربخش بوده است (0/001≥P). در نتیجه زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی هیجان محور در افزایش سازگاری و تعهد زوجین تأثیر داشته است و از نتایج این پژوهش می توان در کاهش مشکلات زناشویی بهره برد.
پیش بینی پرخاشگری ارتباطی پنهان (کناره گیری عاطفی و خراب کردن وجهه اجتماعی) بر اساس سبکهای دلبستگی در زنان متأهل شهر بیرجند: نقش میانجی احساس شرم و گناه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی عاطفه خودآگاه (احساس شرم و گناه) زنان در رابطه بین سبک های دلبستگی و پرخاشگری ارتباطی پنهان آن ها، انجام گرفته است. روش: مطالعه ی حاضر یک تحقیق همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش را زنان متأهل شهر بیرجند تشکیل دادند. حجم نمونه پژوهش حاضر شامل 350 زن متأهل بود. روش نمونه گیری از نوع در دسترس و ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه سبکهای دلبستگی کالینز و رید (1990)، مقیاس عاطفه خودآگاه (احساس شرم و گناه) تانجنی، واگنر و گومز (1989) و پرسشنامه پرخاشگری ارتباطی پنهان نلسون و کارول (2006) بود. به منظور تجزیه وتحلیل روش های آماری از همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پژوهش رابطه معناداری وجود دارد (01/0≥P). بررسی مدل مفهومی پژوهش نشان داد که احساس شرم در رابطه سبک دلبستگی ایمن و اضطرابی با سازه کناره گیری عاطفی و احساس شرم به همراه احساس گناه در رابطه سبکهای دلبستگی با خراب کردن وجهه اجتماعی نقش میانجی معناداری دارند (01/0≥P). نتیجه گیری: به طورکلی نتایج نشان داد که رابطه سبکهای دلبستگی با پرخاشگری ارتباطی پنهان در زنان، با میانجی گری احساس شرم و گناه باشد. این نتیجه در مورد رابطه سبکهای دلبستگی با خراب کردن وجهه اجتماعی بیشتر نمود داشت.